فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۴۱ تا ۹٬۰۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
135 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی و قصه درمانی بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب جدایی کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل کودکان 5 تا 6 ساله حاضر در مهدهای کودک و مراکز پیش دبستانی منطقه ی 2 شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. 215 نفر ازمادران کودکان حاضر در این مراکز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق آنها، اضطراب جدایی فرزندشان از طریق پرسشنامه علائم مرضی کودکان گادو و اسپرافکین (1994) و مقیاس درجه بندی رفتاری کانرز (1991) ارزیابی شد. به روش نمونه گیری در دسترس، 45 نفر از کودکان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش اول (روش نقاشی درمانی) و گروه آزمایش دوم (روش قصه درمانی) را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای در هر هفته دو جلسه دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری و t مستقل به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون هر دو گروه آزمایش نقاشی درمانی و قصه درمانی نسبت به گروه کنترل، در متغیر اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 > p ). همچنین، نتایج نشان داد که بین اثربخشی دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 > p ). نتیجه گیری : قصه ها کودکان را به سمت وسویی هدایت می کنند که با اضطراب و ترس های خود روبرو شوند و به جای گریز از این موقعیت ها آنها را به عنوان بخشی از احساسات و افکار که فقط مربوط به آنها نیست، درک کنند و بتوانند به برون ریزی بیشتر احساسات خود بپردازند. از این رو، درمانگر می تواند با شناخت کامل تری از محتوای افکار آنها، به کاهش اضطراب جدایی آنها کمک کند.
تاثیر روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس شهر ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
36 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف: مالتیپل اسکلروزیس یا ام.اس باعث افت ویژگی های مثبت روانشناختی می شود و یکی از روش های درمانی در بهبود ویژگی های روانشناختی، روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور است. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس شهر ساری انجام شد. روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران ام.اس عضو انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهر ساری در سال 1399 بودند. تعداد 30 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با رعایت نسبت جنسیت انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 5 جلسه 40 دقیقه ای روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، پرسشنامه سبک های تصمیم گیری (اسکات و بروس، 1995) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی (ویسمن و بوسول، 1976) گردآوری و با روش های تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور باعث ارتقای تحمل پریشانی، افزایش سبک تصمیم گیری عقلانی و کاهش سبک های تصمیم گیری شهودی، آنی، اجتنابی و وابستگی و بهبود سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس شد (01/0˂P). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تاثیر روان درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر بهبود تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی در بیماران ام.اس بود. بنابراین، استفاده از این روش درمانی جهت بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه بهبود تحمل پریشانی، سبک های تصمیم گیری و سازگاری اجتماعی ضروری به نظر می رسد.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای آموزگاران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی و شناسایی و تعیین صلاحیت های حرفه ای آموزگاران به منظور ارائه یک چارچوب مفهومی طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، از نوع ترکیبی اکتشافی است که به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از متخصصان و صاحب نظران و آموزگارن دوره ابتدایی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند،بعد از انجام مصاحبه و کد گذاری و دستیابی به زیر مؤلفه ها و مؤلفه ها، ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران شامل 4 بعد دانشی، مهارتی، فردی و توانایی شناسایی شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش کلیه آموزگاران استان البرز (7000 نفر) بودند که از بین آنها تعداد 364 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته صلاحیت های حرفه ای آموزگاران استفاده شد. به منظور بررسی اعتبار و میزان دقت پرسشنامه، از اعتبار صوری و اجماع صاحبنظران استفاده گردید. برای پایایی و سازگاری درونی گویه های پرسشنامه از مقیاس آلفای کرونباخ استفاده شد که با انجام یک پیش آزمون بر روی 30 پاسخگوی تصادفی انتخاب شده مبادرت شد. به منظور توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد ها، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، T مستقل و تحلیل واریانس فریدمن) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، در سطح معناداری 01/0 بین میانگین رتبه ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران در هر دو وضعیت موجود و مطلوب تفاوت معنی داری وجود دارد. در هر دو وضعیت، ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران به ترتیب عبارتند از :بعد دانشی، بعد مهارتی، بعد فردی، بعد توانایی. همچنین میانگین نمره این ابعاد بر حسب وضعیت موجود و مطلوب با هم تفاوت معنی داری دارد به طوریکه میانگین بعد دانشی بر حسب وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب (90/52) و (48/92)، میانگین بعد مهارتی بر حسب وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب (28/40) و (69/69)، میانگین بعد توانایی بر حسب وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب (95/31) و (76/56)، میانگین بعد فردی بر حسب وضعیت موجود و مطلوب به ترتیب (88/39) و (46/69) می باشد. که این اعداد نشان می دهد وضعیت موجود ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران با وضعیت مطلوب تفاوت دارد. این تفاوت برای بعد دانشی، مهارتی و توانایی در سطح 99/0 (01/0˂p)، و برای بعد فردی در سطح 95/0 معنی دار است (05/0˂p). نتایج این پژوهش می تواند دریچه های جدیدی را برای توجه بنیادی به صلاحیت حرفه ای آموزگاران و ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه بهسازی منابع انسانی بگشاید.
جامعه پسندی در دانشجویان: نقش ابعاد سرشت- منش و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
105 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه پسندی با انواع شاخص های روانشناختی مثبت در ارتباط است. هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سرشت و منش و حمایت اجتماعی ادراک شده در جامعه پسندی دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 220 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها به وسیله شاخص های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. شرکت کنندگان مقیاس شخصیت جامعه پسند پنر ( 2002 )، پرسشنامه سرشت و منش (آدان سرا-گرابولسا، ساسی و ناتاله (2009 ) و مقیاس چند بُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد، جامعه پسندی با پاداش وابستگی، خودراهبری، همکاری، خودفراروی و حمایت اجتماعی ادراک شده همبستگی مثبت معنادار و با آسیب پرهیزی و نوجویی همبستگی منفی معنادار دارد (01/0.(p< همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که همکاری 33/0، حمایت اجتماعی ادراک شده 11/0 و خودراهبری 02/0 از واریانس جامعه پسندی دانشجویان را به طور معناداری پیش بینی نمودند (01/0.(p< نتیجه گیری: با توجه به نقش ابعاد سرشت و منش و حمایت اجتماعی ادراک شده در جامعه پسندی دانشجویان، یافته های این مطالعه تلویحات مهمی در این افراد دارد.
نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۵
137 - 146
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن در دانش آموزان دختر بود.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس دوره دوم متوسطه شهر تربت حیدریه خراسان رضوی (2832N=) در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آنها تعداد 390 نفر بر اساس فرمول اسلووین و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه های ناگویی خلقی، شیوه های فرزندپروری بامریند، وارسی بدنی ریس و همکاران و تنظیم شناختی گارنفسکی و همکاران را تکمیل نمودند. اطلاعات بدست آمده با روش معادلات رگرسیونی با کمک نرم افزار23 Spss و 18 Amos تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: همبستگی مثبت معنی داری بین متغیرهای ناگویی خلقی، رفتار والدینی سهل گیر و مستبد و تنظیم شناختی هیجان ناسازگار با نگرش به خوردن وجود دارند. همچنین همبستگی منفی معنی داری بین متغیرهای رفتار والدینی قاطع و اطمینان بخش و تنظیم شناختی هیجان سازگار با نگرش به خوردن وجود دارند (01/0>P). همچنین مسیر غیرمستقیم نگرش به خوردن بر اساس ناگویی خلقی و رفتار والدینی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان سازگار و ناسازگار معنادار بود به طوری که 57 درصد از متغیر نگرش به خوردن را پیش بین نمودند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان با آموزش شیوه های فرزندپروری و مهارت های تنظیم شناختی هیجان، در شکل گیری رفتارها و نگرش های مناسب مربوط به خوردن و بهبود آن تأثیر گذاشت.
schadenfreude and its relation with emotions and personality traits(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Schadenfreude is a German word refers to pleasure at the misfortunes of others . Schadenfreude is a response to another’s failure, and is a commonly experienced emotion, facilitated by frequent interpersonal interaction. Schadenfreude is thought to be classified as self-conscious and moral emotion. Researcher s reveals at least three conditions in which it commonly arises. One condition is when observers gain from the misfortune. A second condition when another’s misfortune is deserved. A third condition when a misfortune befalls an envied person .The method of the study is qualitative and is a review study. Population of study is articles in the period 2015 to 2021 and the results of some articles were presented. Results of the researches showed that disliking, deservingless, and malicious envy predicted schadenfreude.and schadenfreude is in relation with some dark traid of personality. The reserchs showed that this emotion can be examined in relation to various psychological variables
The Role of Personality Traits in Predicting Cyber-Bullying in Second-Year High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The objective of the current study was to investigate the role of personality traits in predicting cyber-bullying in second year high school students in Zanjan. This is a descriptive correlational study. The statistical population included all boy and girl high school students in Zanjan. Considering the 15500 students in the population, the sample size turned out to be 348 based on Krejcie and Morgan formula. The sample was selected through convenience sampling method using virtual social networks. To collect data, NEO Five-Factor Inventory (NEO-FFI) and Cyber-Bullying/ Victimization Experiences Questionnaire (CBVEQ) were used. Data analysis was performed through Pearson correlation and stepwise multiple regression using SPSS software (version 25). The results showed that the relationship of neuroticism and openness to experience with cyber-bullying and cyber-victimization was significant and positive. In addition, the relationship of agreeableness with cyber-bullying and cyber-victimization was significant and positive. Furthermore, from among personality traits, neuroticism and agreeableness could predict cyber bullying (β = 110); neuroticism could also predict cyber victimization (β = .117). In general, the results indicated that when neuroticism and agreeableness increased, cyber-bullying and cyber-victimization also increased. This finding can be a guide for counselors and psychologists to prevent and reduce cyber-bullying and cyber-victimization.
Effect of Compassion-Focused Therapy on Mindfulness and Rumination in Women with HIV(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۴ - Serial Number ۱۰, December ۲۰۲۱
67 - 76
حوزههای تخصصی:
Objective: Women with human immunodeficiency virus (HIV) experience negative emotions. Considering the importance of these emotions and their significant impact on mental health of women with HIV, and also considering the gap of information in this regard, this study aimed to assess the effect of compassion-focused therapy on mindfulness and rumination in women with HIV. Method: This was a quasi-experimental study with pre-test and post-test phases, and a control group. Sixty women with HIV were selected and randomly assigned to the experimental and control groups. The experimental group received nine 90-min sessions of compassion-focused therapy, held once a week. The instruments used included the Five-Facet Mindfulness Questionnaire (FFMQ) and the Rumination-Reflection Questionnaire (RRQ). The questionnaires were filled-out by patients in both the experimental and control groups in two stages before and after the intervention. Results: According to the analysis of covariance (ANCOVA), compassion-focused therapy significantly increased the mindfulness dimensions (observing, non-judging, non-reactivity to inner experience) in the experimental group, compared with the control group at post-test (P<0.05). No significant difference was observed between the experimental and control groups in terms of rumination-reflection.Conclusion: It appears that compassion-focused therapy would be effective in increasing the mindfulness dimensions in women with HIV.
Comparison of Mental Health in Students with Problematic Use of Mobile Phones and Normal Students
حوزههای تخصصی:
The mobile phone by its entering to human’ life, has caused extensive changes, but sometimes cause problems as well. It seems that people who use the mobile phone in a problematic way are vulnerable to psychological damage. According to existing research, the purpose of this study was to compare the general health of students with problematic use of mobile phones and normal users. In this cross-sectional study, the study population was all students of Ardebil universities in 2013, out of which 116 were recruited using convenience sampling method. For collecting data, the Cell-Phone Over-Use Scale (COS) and General Health Questionnaire (GHQ) were used. Data were analyzed using SPSS16 software.There was a positive and significant relationship between problematic use of mobile phones and general health (p<0.01). Also, there was a significant difference between two groups of problematic users and normal users of mobile phones in terms of general health (p<0.01). According to the results, students with problematic use of mobile phones have a lower general health level. Therefore, interventions to improve their health and reduce their problematic use of mobile phones should be considered.
اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر بهبود روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۶۹۸-۱۶۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: یادگیری برای باهم زیستن همراه با ارزش های اخلاقی، از موضوعات عمده در تعلیم وتربیت امروزه است. پژوهش های بسیاری پیرامون آموزش صلح انجام گرفته ولی آموزش تلفیقی صلح وحسن گزینی برتوانمندسازهای تحصیلی ازجمله روابط بین فردی وانگیزه تحصیلی دانش آموزان مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر بهبود روابط بین فردی وانگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه تهران بود. روش: پژوهش، به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش وگواه و پیگیری یک ماهه انجام شده است. جامعه آماری آن، دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 19، شهرتهران (5901 نفر) در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه،40 دانش آموز به صورت هدفمند انتخاب شده، و به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه 20 نفره قرارگرفته اند. ابزار پژوهش مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی دیپرنا و الیوت (1999) بود. برای گروه آزمایش، برنامه مداخله آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی، شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای طی 8 هفته مداوم، اجرا شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون و یک ماه بعد، آزمون مرحله پیگیری گرفته شد. داده های گردآوری شده به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر وآزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار Spss-22 تحلیل استنباطی شد. یافته ها: آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت داشت (0/01>P). این تأثیر در مرحله پیگیری هم معنی دار بود. نتیجه گیری: آموزش تلفیقی صلح و حسن گزینی می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت بهبود روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۵۱۲-۱۴۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: مادران کودکان با فلج مغزی به دلیل وجود کودک مبتلا به فلج مغزی، مستعد فشارهای اجتماعی، اقتصادی، هیجانی و خانوادگی هستند که به کاهش رضایت زناشویی و ادراک کارآمدی آن ها منجر می شود. تحقیقات نشان داده است که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد روی آوردی حمایتی است که بر رابطه و پذیرش ارزش های فردی و خانوادگی تاکید دارد و آگاهی و پذیرش را همراه با راهبردهای تعهد و تغییر رفتار به منظور افزایش انعطاف پذیری روانشناختی به کار می گیرد که موجب افزایش رضایت زوجین و خودکارآمدی آنان گردیده است اما در زمینه انجام این مداخله بر روی مادران دارای کودک فلج مغزی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، شبه آزمایشی از نوع گروه های نابرابر است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توان بخشی معلولین جسمی حرکتی شهر کرمانشاه در سال 1399 بود. نمونه پژوهش 23 نفر از مادران داوطلب بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 نفر) و گروه گواه (13 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1997) و خودکارآمدی شرر (1982) استفاده شد. گروه آزمایشی 12 جلسه 90 دقیقه ای درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد با توجه به روی آورد هیز (2008) را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان با فلج مغزی مؤثر است (0/001 ≥P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش، می توان رضایت زناشویی و خودکارآمدی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی را با به کارگیری درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بهبود بخشید.
نقش تنظیم رفتاری هیجان، منبع کنترل سلامتی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران بهبود یافته از کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تنظیم رفتاری هیجان، منبع کنترل سلامتی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران بهبودیافته از کووید 19 انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران بهبودیافته از کووید 19 در شهرستان اردبیل تشکیل دادند که 200 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های استاندارد تنظیم رفتاری هیجان (کرایج و گارنفسکی، 2019)، منبع کنترل سلامتی (والسون و دی ولیس، 1978)، پرسشنامه مهارت ذهن آگاهی کنتاکی (بیر و همکاران، 2004) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد کیفیت زندگی با تنظیم رفتاری هیجان، ذهن آگاهی و کنترل درونی همبستگی مثبت و با کنترل بیرونی همبستگی منفی دارد. ذهن آگاهی، تنظیم رفتار هیجان، کنترل بیرونی و کنترل درونی 64 درصد از کل واریانس کیفیت زندگی را تبیین کردند. این نتایج نشان می دهد تنظیم رفتاری هیجان، منبع کنترل درونی سلامتی و ذهن آگاهی در بهبود و افزایش کیفیت زندگی بیماران بهبود یافته از کووید 19 نقش موثری ایفا می کنند.
مطالعه ی کیفی تجربه ی زیسته ی افراد شرکت کننده در انجمن معتادان گمنام از کارکردهای انجمن در ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۳۲۲-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
هدف: انجمن معتادان گمنام، گروهی خودگردان است که در درمان اعتیاد، موفق عمل کرده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته ی افراد دارای اعتیاد از کارکردهای انجمن معتادان گمنام در ترک اعتیاد انجام شد. روش: رویکرد این پژوهش کیفی و در تحلیل از روش پدیدارشناسی توصیفی بهره برده شده است. تکنیک جمع آوری داده در این پژوهش انجام مصاحبه های فردی بود و جامعه مورد مطالعه را کلیه زندانیان اردوگاه حرفه آموزی و کاردرمانی چناران در سال 1399 تشکیل داده بودند. نمونه آماری 19 نفر از اعضای انجمن در زندان بودند. مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: کارکرد انجمن معتادان گمنام در فرآیند ترک اعتیاد و تداوم آن در قالب 12 قدم طراحی شده که بنا بر تجربه زیسته افراد دارای اعتیاد ارائه سبک زندگی سالم به عنوان جایگزین و راهبردهای آموزشی و آگاهی بخش از جمله شرایط علی موثر بر اثربخش بودن عملکرد این انجمن بود و عواملی مانند قدرت معنوی، ترمیم اعتقادی، ارزشی و سینرژی گروه نیز به طور ضمنی بر اثربخشی و کارآیی انجمن موثر بود؛ به نحوی که علاوه بر ترک اعتیاد و تداوم آن، نتایجی مانند بهبود آسیب های روانی و اجتماعی ناشی از اعتیاد، ترمیم نارسایی های شخصیتی افراد عضو و جبران تخریب و تلفات ناشی از اعتیاد را نیز در برداشت. نتیجه گیری: انجمن معتادان گمنام به عنوان یک منبع مهم حمایت توانسته است که در بستری از روابط سالم نقش های شخصیتی افراد دارای اعتیاد را ترمیم و بهبود بخشیده و به آنان حمایت های عاطفی و اجتماعی مناسبی را ارائه دهد.
بررسی اصول چهارده گانه شادمانی فوردایس در متون و تربیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
موضوع «شادی و شادمانی» در وجود آدمی، تاریخی به اندازه قدمت خود انسان دارد و مباحث مربوط به آن جزء کهن ترین مسائل بشری محسوب می شوند. روانشناسی جدید در سال های اخیر به دستاوردهای خوبی در زمینه «روانشناسی شادی» نائل گردیده است. «اصول چهارده گانه فوردایس» که محور بسیاری از تحقیقات و پژوهش های دانشگاهی با موضوع «شادمانی» قرارگرفته، یکی از اصلی ترین یافته ها در این زمینه است. کارگاه ها و دوره های آموزش شادی و نشاط نیز در میان برخی از آحاد جامعه در حال انجام است. نتایج پژوهش ها در این زمینه نشان داده که این دوره ها توانسته، از طریق آموزش شادمانی به افراد، اثرات مثبتی در کاهش آسیب های روانی، اجتماعی و حتی جسمی فراگیران داشته باشد. این مقاله، ضمن بررسی محتوای این اصول شادی بخش درصدد آن است تا مشخص کند چه ردپایی از آن را می توان در منابع و متون اسلامی یافت و در تربیت و اخلاق اسلامی تا چه حد بر محتوای این اصول، تأکید شده است.
ساخت، پایاسازی و اعتباریابی پرسشنامه ابعاد روانی- اجتماعی همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاجعه های جمعی، به ویژه مواردی که شامل بیماری های عفونی هستند، اغلب موجی از ترس و اضطراب را افزایش می دهند که باعث ایجاد اختلالات گسترده ای در رفتار و بهزیستی روان شناختی بسیاری از مردم می شو. هدف از پژوهش حاضر ساخت، پایاسازی و اعتباریابی پرسشنامه ابعاد روانشناختی همه گیری کرونا در سال 1399 انجام شد. نمونه شامل 542 نفر بودند که با روش در دسترس و به صورت اینترنتی، به همکاری فراخوانده شدند. به این منظور، پرسشنامه ای بر اساس ادبیات نظری و پژوهش های موجود در زمینه همه گیری کرونا تهیه گردید. در این پژوهش ابعاد روانی-اجتماعی پاندمی کرونا از 5 خرده تهدید، اضطراب فراگیر، قرنطینه و فصله گذاری اجتماعی، مهارت مقابله ای و نا امیدی و خودکشی تشکیل شده است. در ابتدا برای هر بعد، گویه هایی تدوین شد و پس از تدوین سوالات اولیه، روایی صوری، محتوایی و پایایی (همسانی درونی) اندازه گیری گردید. یافته ها نشان داد که با حذف برخی گویه ها، پرسش نامه با 28 گویه و 5 بعد دارای اعتبار ور روایی قابل توجهی است. (اعتبار 74/0 کل آزمون و 68/0 تا 95/0 در خرده آزمون ها). نتایج نشان دهنده این است که با بهره بردن از این آزمون می توان به شناسایی ابعاد روانشناختی همه گیری ویروس کرونا پرداخت.
مقایسه اختلاف بین اطلاعات متقابل الکترودهای الکتروانسفالوگرام در اسکیزوفرنی: یک مسئله طبقه بندی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی الکتروانسفالوگرام بیماران اسکیزوفرنی موضوع بسیاری از تحقیقات اخیر بوده است. با این حال، تشخیص دقیق اسکیزوفرنی با استفاده از الکتروانسفالوگرام همواره یک بحث چالش برانگیز است. هدف: این مقاله با هدف بررسی اختلاف اطلاعات بین یک کانال مغزی و سایر الکترودها در دو گروه از بیماران اسکیزوفرنی و افراد سالم انجام شد. همچنین، قابلیت ویژگی های استخراجی در مسئله تفکیک دو گروه بررسی شد. روش : در مطالعه تحلیلی مشاهده ای حاضر، از ۱۹ کانال الکتروانسفالوگرام ۱۴ بیمار اسکیزوفرنی (۷ مرد با میانگین سنی ۳/۳ ± ۲۷/۹ سال و ۷ زن با میانگین سنی ۴/۱ ± ۲۸/۳ سال) که در انستیتوی روانپزشکی و مغز و اعصاب در ورشو لهستان بستری بودند، استفاده شد. به علاوه، داده های ۱۴ فرد سالم (۷ مرد و ۷ زن با میانگین سنی به ترتیب ۲/۹ ± ۲۶/۸ و ۳/۴ ± ۲۸/۷ سال) به عنوان گروه کنترلی تحلیل شد. پتانسیل اطلاعات متقابل و اطلاعات متقابل کوشی- شوارتز بین هر الکترود الکتروانسفالوگرام و تمام الکترودهای دیگر محاسبه شد. با استفاده از دو استراتژی، عملکرد ماشین بردار پشتیبان مورد بررسی قرار گرفت: (۱) اطلاعات متقابل یک کانال الکتروانسفالوگرام با کانال های دیگر و (۲) ترکیب اطلاعات متقابل تمام کانال های مغزی. یافته ها: نتایج نشان داد که با استفاده از اطلاعات متقابل بین کانال های الکتروانسفالوگرام، صحت تشخیص تا ۱۰۰ ٪ افزایش می یابد. برای هر دو شاخص، اطلاعات متقابل میان کانال O۲ با سایر کانال ها بالاترین عملکرد طبقه بندی را ارائه داد. نتیجه گیری: این نتایج سیستم پیشنهادی را به عنوان یک سیستم برتر در مقایسه با پیشرفته ترین ابزارهای تشخیص اسکیزوفرنی الکتروانسفالوگرام معرفی می کند.
رابطه مهارت زندگی و سازگاری زناشویی بر احساس تنهایی متأهلین تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مهارت زندگی و سازگاری زناشویی بر احساس تنهایی از طریق روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. برای انجام آن حجم نمونه 107 نفری به صورت در دسترس انتخاب شد. برای ابزار این پژوهش از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و همکاران، مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران و سازگاری زناشویی اسپانیر استفاده شده است. از روش آماری تحلیل واریانس (ANOVA) برای فرضیه اصلی و روش آماری همبستگی پیرسون برای فرضیه های فرعی مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به مقادیر به دست آمده نمره Sig های حاصل برای فرضیه اصلی، که برابر با 024/0 و 003/0 بود، نشان داده شد با احتساب احتمال 95% بین هر سه متغییر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مقادیر Sig برای فرضیه های فرعی برابر 00/0 است که هر سه فرضیه فرعی با احتمال 95% معنادار شده اند.
نقش انعطاف پذیری شناختی در اضطراب فراگیر افراد دارای روان رنجوری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب یک جنبه مهم روان رنجوری است که ممکن است با متغیرهایی مانند انعطاف پذیری شناختی مرتبط باشد . هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین اضطراب فراگیر در افراد روان رنجور بر مبنای انعطاف پذیری شناختی بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعه همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه اراک در سال ۱۳۹۸ بود که یک نمونه ۳۰۰ نفری به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از بین آن ها انتخاب شد. ابتدا مقیاس روان رنجوری پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئو، پرسشنامه اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال در مورد آن ها اجرا گردید. سپس، ۷۰ نفر از شرکت کنندگانی که دارای نمرات بالایی براساس مقیاس روان رنجوری نئو بودند (نمره ۲۴ و بالاتر) مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه هم زمان توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی حدود ۱۸ درصد از واریانس اضطراب فراگیر افراد روان رنجور را پیش بینی کردند (۷/۱۴۱= F و ۰/۰۰۱> P ) به طوری که درک کنترل پذیری (با ضریب بتای ۰/۴۱۷-) سهم معناداری در این پیش بینی داشت؛ اما جایگزین های شناختی سهم معناداری در آن نداشت. نتیجه گیری: می توان گفت که درک کنترل پذیری متغیر مهمی در پیش بینی اضطراب فراگیر افراد روان رنجور است که برای تعدیل اضطراب آن ها باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
بررسی نگرش های شغلی کارکنان شرکت پالایش گاز بیدبلند و ارایه راهکارهایی برای بهبود آن ها: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانستن اصول رفتار سازمانی برای مدیران اهمیت دارد. یکی از مبانی مدیریت در سازمان ها داشتن اطلاعات درباره نگرش های کارکنان می باشد. نگرش کارکنان بر عملکرد آن ها تأثیر می گذارد. نگرش های شغلی کارکنان و مدیریت آن ها می تواند منافع زیادی برای سازمان داشته باشد، زیرا نگرش ها معمولاً یکی از پیش بینی کننده های اساسی رفتار هستند. نگرش شغلی، نوعی احساس فرد نسبت به شغلش است که ناشی از عواملی مانند ماهیت شغل، عوامل سازمانی، عوامل محیطی و نیز عوامل فردی است. نگرش های اصلی و مهمی که در تحقیق حاضر به آن ها پرداخته می شود شامل: خشنودی شغلی، دلبستگی شغلی، تعهد سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده هستند. از این رو، هدف تحقیق حاضر بررسی کیفی وضعیت موجود نگرش های شغلی در بین کارکنان شرکت پالایش گاز بیدبلند است. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران و کارکنان رسمی، قراردادی و پیمانی شرکت پالایش گاز بیدبلند بود که تعداد 50 نفر از آن ها با روش گلوله برفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که در مجموع 4 متغیر، 20 بُعد و 27 مؤلفه برای چهار نگرش شغلی مورد بررسی حاصل شد. تعداد 8 بُعد و 15 مؤلفه برای متغیر خشنودی شغلی؛ تعداد 3 بُعد و 3 مؤلفه برای متغیر تعهد سازمانی؛ تعداد 5 بُعد و 5 مؤلفه برای متغیر حمایت سازمانی ادراک شده و تعداد 4 بُعد و 4 مؤلفه برای متغیر دلبستگی شغلی به دست آمد. با توجه به اینکه نگرش های شغلی بر رفتارهای کارکنان در سازمان ها تأثیر می گذارد، با شناخت نگرش های شغلی می توان از بسیاری از رویدادهای شغلی مانند فرسودگی شغلی، بی علاقگی، سوء رفتارهای مختلف و درنهایت جابجایی و ترک شغل جلوگیری کرد و این برای مدیران سازمان ها بسیار مفید است.
تجارب معنوی افراد با ملالت جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: