فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۸۶۱ تا ۱۰٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
9-28
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی تعارضات زناشویی در رابطه ی بین باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، ارتباطات زناشویی با رضایت زناشویی زنان دارای همسر معتاد اجرا شد. روش : روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، تعداد 100 نفر از زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد و کمپ های درمانی ترک اعتیاد و سازمان های مردم نهاد مربوطه در سطح شهر اصفهان در سال 1397، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، ارتباطات زناشویی، تعارضات زناشویی و رضایت زناشویی پاسخ دادند. یافته ها : نتایج، حاکی از تأثیر غیر مستقیم باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی و ارتباطات زناشویی بر رضایت زناشویی بود. لذا تعارض زناشویی در رابطه بین باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، و ارتباطات زناشویی با رضایت زناشویی از نقش میانجی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با کاهش اختلالات هیجانی و تأکید بر افزایش توانمندی های مرتبط با باورهای ارتباطی و ارتباطات زناشویی میزان تعارضات زناشویی را کاهش و به دنبال آن رضایت زناشویی آن ها را افزایش دهند.
شناسایی معیارها و مولفه های اثرگذار بر ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک رفاه کارگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک رفاه کارگران انجام شد. روش : روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی- کاربردی؛ برحسب نوع داده، کیفی بود.جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان، متخصصین و افراد آگاه به امر در زمینه ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان بود. از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند برای تعیین حجم نمونه استفاده شد.ابزار پژوهش شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. روش تحلیل داده ها، کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد بود. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان دادند که معیارهای ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک رفاه کارگران شامل عوامل فردی، گروهی، سازمانی و اجتماعی است و عوامل اثرگذار بر اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت شامل، ویژگی جمعیت شناختی، برنامه آموزشی، حمایت مدیران، هدف گذاری آموزشی بانک و حرفه ای گری می باشد. نتیجه گیری : بر اساس یافته های حاصل از پژوهش، نتایج پژوهش حاکی از آن است که به منظور ارزیابی اثربخشی دوره های ضمن خدمت کارکنان در بانک رفاه باید به مولفه های مختلف فردی، گروهی و سازمانی توجه ویژه داشت.
تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد آدلری بر ناامیدی و اضطراب مرگ زنان نابارور
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات روان شناختی ناشی از ناباروری می تواند یک عامل تشدیدکننده ناباروری باشد. درمان آدلری بر کمک به افراد برای ایجاد یک شیوه از زندگی متمرکز است که با ابزارهای جبرانی سازنده تر برای کهتری و علاقه اجتماعی بیشتر مشخص می گردد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد آدلری بر ناامیدی و اضطراب مرگ زنان نابارور انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زنان نابارور شهرستان کرمانشاه در سال ۱۳۹۷ به تعداد ۳۲۴ نفر تشکیل می داد که در کلینیک ناباروری دارای پرونده بودند. از جامعه ی آماری فوق ۴۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شد که در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و گروه کنترل (۲۰ نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. همه ۴۰ نفر به وسیله ابزارهای پژوهش از جمله پرسشنامه اضطراب مرگ و پرسشنامه ناامیدی، مورد آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه مشاوره گروهی با رویکرد آدلر و گروه کنترل مداخله دریافت نکرد؛ سپس از هر دو گروه پس آزمون از مقیاس های فوق گرفته و با آزمون تحلیل کواریانس تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد مشاوره گروهی با رویکرد آدلری باعث کاهش اضطراب مرگ (۰/۰۵> P ) و کاهش ناامیدی (۰/۰۵> P ) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحلهپس آزمون شد. نتیجه گیری: مشاوره گروهی با رویکرد آدلری توانست به طور معناداری باعث کاهش اضطراب مرگ و ناامیدی، در مقایسه با گروه کنترل شود.
اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر مسئولیت پذیری و تعهد زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر مسئولیت پذیری و تعهد زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران انجام شد. مواد و روش ها: روش تحقیق شبه تجربی از نوع (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین شهر تهران در سال 1398بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش،32 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16) نفر و کنترل (16) نفر جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تئوری انتخاب دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مسئولیت پذیری ( CPI-R ) و پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز ( DCI ) استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد آموزش تئوری انتخاب بر مسئولیت پذیری و تعهد زناشویی زوجین موثر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که از آموزش تئوری انتخاب می توان به عنوان یکی از روش های آموزشی جهت بهبود مسئولیت پذیری و تعهد زناشویی زوجین استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان الکتریکی بر ولع مصرف مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ولع مصرف مواد غذایی به معنای تمایل قوی مصرف بی رویه مواد غذایی است که می تواند زمینه اختلال های خوردن باشد. هدف در این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان طرحواره درمانی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (tDCS) در این زمینه است. روش ها: طرح آزمایشی دوگروهی (پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری دوماهه) اجرا شد. روش درمان در دو سطح درمان tDCS (شش جلسه 20 دقیقه ای) و طرحواره درمانی (12 جلسه 45 دقیقه ای در هفته) ارائه گردید. جامعه آماری شامل افرادی با ولع مصرف غذا بودند که نمونه شامل 40 نفر (12 مرد و 28 زن) به شیوه ی در دسترس پس از غربال گری انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. همچنین میزان ولع مصرف با پرسشنامه ی ولع مصرف مول و همکاران (2014) سنجش شد. داده های حاصل با آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: بین دو روش درمانی در کاهش نشانه های ولع مصرف تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>، 64/0=F). اما بین نمره های ولع مصرف طی مراحل پژوهش تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0p <، 69/39=F). بحث و نتیجه گیری: اثربخشی هر دو درمان در کاهش نشانگان ولع مصرف یکسان است. درنتیجه هیچ روش به تنهایی در کاهش ولع مصرف غذا مؤثر نیست؛ بنابراین پیشنهاد می شود tDCS به عنوان درمان مکمل طرحواره درمانی استفاده شود. همچنین از طرحواره درمانی می توان به عنوان مداخله ای پیشگیرانه بهره برد تا طرح واره های ناسازگار تعدیل گردد.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر اهمالکاری تحصیلی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یاگیری شناختی و فراشناختی بر اهمالکاری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان شهر تهران در سال 1398 بود. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنیها بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تعداد 30 نفر از دانشآموزان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اهمالکاری (سولومون و راث بلوم، 1984) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) استفاده شد. همچنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS-v22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافتهها نشان داد، آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی باعث بهبود بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان شده است همچنین آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی بر کاهش اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان موثر است. بنابراین به نظر میرسد، آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی میتواند باعث ارتقا بهزیستی روانشناختی دانشآموزان شده و تکنیکهای موثری را برای مقابله با اهمالکاری ارایه کند.
بررسی اثربخشی مدیریت انگیزش بر تاب آوری تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدیریت انگیزش بر تاب آوری تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی، دارای گروه کنترل همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود که افراد به صورت تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره ی متوسطه ی اول شهر تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین مناطق 22 گانه آموزشی منطقه 5 آموزش وپرورش شهر تهران انتخاب شد. تعداد دانش آموزان در گروه کنترل شامل 15 نفر و در گروه آزمایش 17 نفر بودند که پس از انجام پیش آزمون به صورت تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شده بودند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) همچنین مقیاس تعلل ورزی تحصیلی تاکمن و سکستون (1989) بودند. سپس دانش آموزان گروه آزمایش آموزش های لازم را هفته ای یک بار طی 8 جلسه 1 و نیم ساعته دریافت کرده و پس آزمون از هردو گروه به عمل آمد. براساس تجزیه وتحلیل یافته های موجود در پژوهش بین گروه کنترل و گروه آزمایش در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که آموزش مدیریت انگیزش با 95/0 اطمینان باعث افزایش تاب آوری تحصیلی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی شده است. با توجه به یافته های پژوهش درمیابیم آموزش مدیریت انگیزش برای افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان مفید واقع می شود و توان مقابله با مشکلات تحصیلی را در دانش آمو زان افزایش می دهد همچنین با دست کاری سطح انگیزش تعلل ورزی دانش آموزان و به تعویق انداختن تکالیف درسی کاهش می یابد.
روان درمانی و اعتیاد؛ اثربخشی بهزیستی درمانی بر شاخص ولع مصرف درمردان وابسته به مت-آمفتامین تحت درمان اقامتی کوتاه مدت، یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا شاخه ای از روان شناسی است که به جای تمرکز صرف بر آسیب شناسی روانی، تاکید بر پتانسیل های روان شناختی را موردتوجه قرار داده است. بهزیستی درمانی یکی از رویکردهای منبعث از روان شناسی مثبت گرا می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بهزیستی درمانی بر شاخص ولع مصرف در مردان وابسته به مت آمفتامین انجام شد. مطالعه حاضر یک کارآزمایی تصادفی بود که در قالب طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. شش مرد واجد شرایط شرکت در پژوهش از بین بیماران وابسته به مواد محرک مراجعه کننده به کمپ ترک اعتیاد شهر کرج با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و به کمک نرم افزار اکسل و به گونه ای تصادفی به دو گروه آزمایشی(3 نفر) و گواه (3 نفر) اختصاص داده شدند. پس از اخذ رضایت آگاهانه و انجام مصاحبه بالینی، شرکت کنندگان در دو برهه زمانی پیش و پس آزمون به شاخص تصویری ولع مصرف پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه هفتگی تحت درمان انفرادی بهزیستی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از آزمون کای اسکوئر و تحلیل کوواریانس تک متغیره در محیط نرم افزار اس پی اس اس ویرایش 22 استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که بهزیستی درمانی تاثیر معنا داری بر بهبود شاخص ولع مصرف در وابستگان به مت آمفتامین نداشته است (05/0 < p ). یافته های این پژوهش ناهمسو با پژوهش هایی است که اثر بخشی بهزیستی درمانی را در درمان شاخص های عاطفی و خلقی مورد تایید قرار داده اند. این نتایج می تواند منعکس کننده ماهیت خاص آسیب شناسی روان شناختی و بیولوژیکی ناشی از مصرف مت آمفتامین باشد. این یافته ها می تواند در قالب ارزیابی، طرح ریزی مداخلات درمانی و مسیر پژوهش های آتی در مصرف کنندگان مت آمفتامین سودمند باشد.
تاثیر برنامه آموزشی کیت ریپلی بر مشکلات رفتاری و مهارت های انطباقی نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه آموزشی کیت ریپلی بر مشکلات رفتاری و مهارت های انطباقی نوجوانان پسر با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا بود. پژوهش حاضر یک طرح مورد منفرد از نوع A-B-A است .جامعه آماری شامل تمام نوجوانان پسر با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا در شهر یزد بودند. نمونه های پژوهش سه پسر با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از پرسشنامه سیستم ارزیابی رفتار کودکان (فرم والدین و فرم معلمان) برای بررسی مشکلات رفتاری و مهارت های انطباقی استفاده شد. برنامه آموزشی در سی جلسه به گونه انفرادی برای آزمودنی ها ارائه شد. داده های پژوهش که طی اندازه گیری های مکرر بدست آمد برای هر کدام از آزمودنی ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد پس از دریافت آموزش نمرات آزمودنی ها در مشکلات رفتاری با PND، 66/66 برای آزمودنی اول و دوم و PND، 33/33 برای آزمودنی سوم کاهش یافته و در مهارت های انطباقی با PND ، 75/0 برای آزمودنی اول و PND، 66/66 برای آزمودنی دوم و سوم افزایش یافته است. با توجه به نتایج بدست آمده بنظر می رسد برنامه کیت ریپلی با محتوی ساختار یافته و ارائه تکالیف برای آزمودنی ها، در افزایش مهارت های انطباقی و کاهش مشکلات رفتاری نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا نقش مثبت داشته است.
پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس هوش، خلق وخو و دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
65 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علی رغم تأثیر متغیرهای موقعیتی و بی ثبات بر پرخاشگری، ثبات نسبی این متغیر در طول زندگی نیز در برخی پژوهش ها تأئید شده است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس متغیرهای فردی باثبات هوش، ابعاد خلق و خو و سبک های دلبستگی بود. روش: جامعه ی آماری این پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که 266 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پرخاشگری باس و پری (1992)، پرسش نامه سرشت و منش (کلونینجر و همکاران، 1994)، پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان بشارت (2011)، مقیاس آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل (1957) و همچنین پرسش نامه مقبول نمایی اجتماعی کران و مارلو (1960) استفاده شد. پس از مهار اثر مقبول نمایی اجتماعی از طریق ضریب همبستگی تفکیکی، متغیرهای دارای رابطه ی معنی دار با پرخاشگری کلی بعنوان متغیر پیش بین پرخاشگری وارد تحلیل رگرسیون به روش گام به گام شدند. یافته ها: ضرایب همبستگی نشان داد که پرخاشگری با متغیرهای نوجویی، آسیب پرهیزی، پشتکار، دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا دارای رابطه مثبت معنی دار است. همچنین براساس خروجی رگرسیون دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا، متغیر خلق وخویی آسیب پرهیزی در کنار مقبول نمایی اجتماعی توانستند به میزان 47 درصد پرخاشگری را پیش بینی کنند که البته از این میزان 16 درصد مربوط به سبک پاسخدهی مقبول نمایانه ی اجتماعی بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در جمعیت بهنجار دانشجویی وزن متغیرهای با ثبات شخصیتی در پیش بینی پرخاشگری چندان هم زیاد نیست و شاید بقیه پراکنش پرخاشگری را بتوان با عوامل موقعیتی و اکتسابی تر تبیین نمود. با توجه به سهم کم متغیرهای دیرپای شخصیتی، انتظار از اصلاح پذیری و درمان پرخاشگری دانشجویان با مداخله افزایش می یابد.
ارائه الگوی فرهنگ سازمانی مدارس ابتدایی استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۹ شماره ۹۳
1149-1162
حوزههای تخصصی:
زمینه: فرهنگ سازمانی در رفتار انسان نقش ایفا می کند و یکی از مهمترین مفاهیمی است که در علوم رفتاری وجود دارد. اما تاکنون به طور کامل مورد ارزیابی قرار نگرفته است. هدف : ارائه الگوی فرهنگ سازمانی مدارس ابتدایی استان البرز بود. روش : پژوهش از نوع کیفی بود. جامعه آماری شامل متخصصان و صاحب نظران آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی استان البرز بودند. 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: بررسی اسناد ملی و بین المللی مرتبط با موضوع و مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته. تحلیل داده ها با روش داده بنیاد و کدگذاری (باز، محوری و انتخابی)، انجام شد. یافته ها : عوامل مؤثر بر فرهنگ سازمانی مدارس ابتدایی ابعادی چون ساختار سازمانی، اهداف سازمانی، سرمایه انسانی، رهبری، راهبرد، سرمایه اجتماعی، محیط سازمانی، تکنولوژی سازمانی و سرمایه روانشناختی می باشند . نتیجه گیری: ابعادی ساختار سازمانی، اهداف سازمانی، سرمایه انسانی، رهبری، راهبرد، سرمایه اجتماعی، محیط سازمانی، تکنولوژی سازمانی و سرمایه روانشناختی بر فرهنگ سازمانی مدارس ابتدایی تأثیرگذار هستند
مقایسه مفهومی پایگاه های شخصیت با مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه «پایگاه های شخصیت» با «مراتب نفس» بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است که با «روش تحلیل کیفی متون» و رعایت «قواعد و ضوابط تفسیر» و «رویکردی میان رشته ای» صورت گرفته است. از نتایج این پژوهش، استخراج الگوی مفهومی مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است. الگوی استخراج شده می تواند تناظری برای درک بهتر پایگاه های شخصیت در نظریه روان تحلیل گری با مراتب نفس ارائه کند. از این رو، می توان «نفس ملهمه» و «نفس عاقله» را متناظر با ساختار «من»، «نفس مسوله» و «نفس اماره» را متناظر با ساختار «نهاد» و «نفس لوامه رحمانی» و «نفس لوامه شیطانی» را متناظر با ساختار «فرامن» در نظر گرفت. در روان تحلیل گری، برای مراتب نفس «مطمئنه، راضیه و مرضیه» به علت تفاوت مبانی انسان شناسی، تناظری قابل تصور نیست. تفاوت دیگر بین دو رویکرد، ترتیب تحقق و ایجاد آن هاست به گونه ای که نفس ملهمه اولین مرتبه نفس است، اما در روان تحلیل گری، نهاد اولین مرتبه وجودی روان است.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه محیط خانه مبتنی بر کنش های اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محیط اطراف کودک نقش مهمی را بر سلامت جسمانی، روانی، و شکوفایی کودک دارد. محیط خانه کودک و آموزش والدین از جمله مواردی هستند که بر کارکرد شناختی کودک نقش اساسی دارند. هدف از پژوهش حاضر تعیین روایی و پایایی پرسشنامه محیط خانه مبتنی بر کنش های اجرایی در شهر مشهد بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمره پژوهش های توسعه ای است. نمونه این پژوهش شامل 300 نفر از مادران دانش آموزان 8 تا12 ساله (103 دختر و 197 پسر) شهر مشهد در سال تحصیلی99-98 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه محیط خانه مبتنی بر کنش های اجرایی کوراکو و همکاران (2018) و پرسشنامه نارسایی ها در کنش های اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (2012)، پاسخ دادند. جهت بررسی پایایی با استفاده از نرم افزار SPSS از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ، جهت بررسی روایی سازه از نرم افزارLisrel با روش تحلیل عاملی تأییدی، و جهت بررسی روایی همگرا از روش همبستگی بین دو پرسشنامه محیط خانه مبتنی بر کنش های اجرایی کوراکو و همکاران (2018) و پرسشنامه کنش های اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (2012) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: محتوای گویه های پرسشنامه محیط خانه مبتنی بر کنش های اجرایی نشان داد که این ابزار دارای پنج عامل مهار نظم، انگیزش، پاسخ به حساسیت، ملایمت، و فعالیت خاص با شاخص های برازش مطلوب است. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه محیط خانه مبتنی بر کنش های اجرایی برابر با 75/0 و برای خرده مقیاس های مهار نظم، انگیزش، پاسخ به حساسیت، ملایمت، و فعالیت خاص به ترتیب 75/0، 68/0، 78/0، 81/0، 83/0 به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده، پرسشنامه محیط خانه مبتنی بر کنش های اجرایی، ابزاری مناسب، معتبر، و روا جهت ارزیابی فعالیت های تحول شناختی بین والدین و کودکان در ایران است.
تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر میزان وسوسه سوءمصرف مواد مخدر در مردان بزرگسال مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد در شهر صفادشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر میزان وسوسه سوءمصرف مواد مخدر در مردان بزرگسال مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد در شهر صفادشت بود. برای رسیدن به این هدف، از جامعه ای آماری که همه مردان بزرگسال مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد در مرکز اخوان واقع در شهر صفادشت را دربرمی گرفت، استفاده شد. طرح تحقیقی به صورت تجربی، پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه گواه و یک گروه آزمایش و حجم نمونه بالغ بر 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انجام شد. تعداد جلسات برگزارشده 10 جلسه و هر هفته یک بار در مرکز مورد نظر بود. در این پژوهش از پرسشنامه سنجش وسوسه مواد و همچنین تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر روی گروه نمونه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین وسوسه به سوءمصرف مواد مخدر مردان بزرگسال مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (01/0 p> ) وجود دارد؛ یعنی با حذف تأثیر نمرات پیش آزمون بین میانگین تعدیل شده وسوسه به سوءمصرف مواد مخدر برحسب گروه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به نتایج، به نظر می رسد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز می تواند موجب کاهش نشانه های ولع مصرف، افراد مبتلا به سوءمصرف مواد مخدر گرد؛ . لذا، به متخصصان حوزه اعتیاد پیشنهاد می شود که از روش تحریک الکتریکی فراجمجمه ای به عنوان یک روش مداخله در درمان این افراد بهره ببرند.
تأثیر درمان مبتنی بر شفقت بر خودمهارگری و انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن بیماران مبتلا به چاقی داوطلب جراحی اسلیو و بای پس معده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چاقی یک مشکل پیچیده است که می تواند توسط تعداد زیادی از عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی به وجود آید. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خودمهارگری و انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن در بیماران مبتلا به چاقی داوطلب جراحی اسلیو و بای پس معده بود . مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر نیز شامل تمامی بیماران مبتلا به چاقی داوطلب جراحی اسلیو و بای پس معده مراجعه کننده به مرکز درمان چاقی تهران در سال ۱۳۹۸ و در بازه زمانی دی ماه تا بهمن ماه بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰ بیمار (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) که به شیوه دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی بین دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت دو روز در هفته مداخله درمان مبتنی بر شفقت را دریافت کردند و گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار داشتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودمهارگری تانجی و همکاران (۲۰۰۴) و پرسشنامه انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن ساندز و همکاران (۲۰۱۳) بودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد گروه آزمایش پس از مداخله، خودمهارگری و انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن بهتری نسبت به گروه کنترل نشان دادند. نتیجه گیری: ازاین رو، به نظر می رسد درمان مبتنی بر شفقت به طور معناداری باعث افزایش خودمهارگری و انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن بیماران چاق می شود. ملاحظات نظری و عملی یافته های به دست آمده در این مقاله موردبحث قرار گرفته است.
رابطه ابعاد تنظیم هیجان و رضایت زناشویی با استفاده از مدل وابستگی متقابل عامل شریک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رابطه بین سازه کلی تنظیم هیجان و هریک از مؤلفه های آن با رضایت زناشویی انجام پذیرفت. ارزیابی نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین تنظیم هیجان و رضایت زناشویی از دیگر مقاصد این پژوهش بود. مواد و روش ها: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. ۱۵۶ زوج ساکن شهر تهران در سال ۱۳۹۶ با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان با پاسخ گویی به مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس سازگاری زوجی، توانایی تنظیم هیجان و میزان رضایت زناشویی خود را درجه بندی کردند. به منظور ارزیابی تأثیرات بین فردی، تحلیل داده ها با استفاده از مدل وابستگی متقابل عامل شریک صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که هم در زنان و هم در مردان، توانایی کلی تنظیم هیجان پیش بینی کننده رضایت خود فرد و همسر او از رابطه است. نمرات زنان در هر شش مؤلفه تنظیم هیجان و نمرات مردان در همه مؤلفه ها به استثنای آگاهی از هیجانات، پیش بینی کننده رضایت زناشویی خود آن ها بود. در مردان مؤلفه های پذیرش هیجانات، توانایی رفتار هدفمند، کنترل تکانه و دسترسی به راهبردهای تنظیم هیجان با رضایت زناشویی همسر ارتباط داشت. در زنان مؤلفه های کنترل تکانه، دسترسی به راهبردهای تنظیم هیجان و درک واضح هیجانات، پیش بینی کننده رضایت زناشویی همسر بود. تحلیل انجام شده، نقش تعدیل کنندگی جنسیت را در رابطه بین تنظیم هیجان و رضایت زناشویی تأیید نکرد. نتیجه گیری: یافته ها مؤید اهمیت تمرکز بر تنظیم هیجان و مؤلفه های آن در ارزیابی و درمان مشکلات زوجی است. همچنین به منظور درک بهتر پدیده های بین فردی، استفاده از روش های تحلیل آماری زوجی توصیه می شود.
اثربخشی تمرینات تای چی بر سلامت روان زنان مبتلا به سرطان پستان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان یکی از شایع ترین و پرتلفات ترین سرطان ها بوده و از نقطه نظر عاطفی و روانی بیش از سایر سرطان ها زنان را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرینات تای چی بر سلامت روان زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد در سال ۱۳۹۸ اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش زنان مبتلا به سرطان پستان در شهرستان ارومیه بود که از این میان تعداد ۳۰ نفر (۱۵ نفر گروه شاهد، ۱۵ نفر گروه تمرینی) به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. گروه تمرینی به مدت ۱۲ هفته، هر هفته ۳ جلسه به فعالیت ورزشی (تمرینات تای چی) با شدت متوسط ۷۰-۵۵ درصد به مدت ۶۰ دقیقه پرداختند. در این پژوهش از پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر،۱۹۷۹) استفاده شد. نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس با نرم افزار ۲۰ SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که پس از ۱۲ هفته تمرین تای چی، زیر مقیاس های سلامت عمومی نمره های نشانه های جسمانی (۰/۰۱> P )، اضطراب و بی خوابی (۰/۰۱= P )، اختلال در عملکرد اجتماعی (۰/۰۱> P ) و افسردگی (۰/۰۱= P ) در گروه تمرین در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری کاهش یافت (۰/۰۵> P ). نتیجه گیری: نتایج مطالعه ی حاضر نشان می دهد که انجام تمرینات تای چی می تواند سلامت روان را در زنان مبتلا به سرطان پستان بهبود بخشد.
نقش نشخوار فکری و سرسختی روان شناختی در پیش بینی خطرپذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اینکه انجام رفتارهای پرخطر باعث ایجاد آسیب های جدی به فرد و جامعه می شود، شناسایی این گونه رفتارها و عوامل مؤثر بر آنها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در همین راستا در سال های اخیر بررس ی الگوه ای تفک ر در ایجاد و تداوم این رفتار مورد توجه روان شناسان و متخصصان قرار گرفته است. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف نقش نشخوار فکری و سرسختی روان شناختی در پیش بینی خطرپذیری نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر سرایان در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 205 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های لازم در این پژوهش از پرسش نامه نشخوار فکری نالن- هوکسما و مارو (1991)، مقیاس سرسختی روان شناختی کیامرئی و همکاران (1377) و پرسش نامه رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران (1390) استفاده شد. جهت تحلیل داده، از روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین نشخوار فکری با خطرپذیری، رابطه مثبت و معنادار (0/001 > P)، اما بین سرسختی روان شناختی و مؤلفه های آن با خطرپذیری، رابطه منفی و معنادار وجود دارد (0/001 > P). همچنین نشخوار فکری و سرسختی روان شناختی توانستند در مجموع 26/06 درصد (0/01>P) از واریانس خطرپذیری نوجوانان را تبیین کنند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که با اصلاح تفسیرهای ذهنی و بهبود شاخص های روان شناختی مانند تاب آوری، می توان میزان خطرپذیری رفتارهای نوجوانان را کاهش داد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس ایرانی ۷ عاملی شخصیت مبتنی بر زوج درمانی اشتراک محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ساخت و مطالعه ویژگی های روان سنجی مقیاس ایرانی شخصیت مبتنی بر زوج درمانی اشتراک محور بود. روش: پژوهش حاضر، مطالعه ی بنیادی-توسعه ای بود که ابتدا بر اساس اصول و مفاهیم پایه نظریه (JPCMT) پیرامون شخصیت با 237 سؤال در 16 حوزه طراحی شد. پس از بررسی روایی محتوایی و اجرای اولیه، 203 سؤال انتخاب شد. سپس تعداد 439 نفر از ساکنین خراسان رضوی که 9/92 درصد شهرنشین و بقیه روستانشین بودند به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و پرسشنامه نهایی را از طریق سایتی که به همین منظور طراحی شده بود، پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار Amos24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، 7 عامل شخصیت شامل: تأییدطلب، سرزنش گر، ابزارگرا، مسئولیت خواه، کنترل گر، مذهب گرا و رئیس مآب را تأیید نمود. نتایج پایایی به کمک ضریب آلفا، اسپیرمن-براون و گاتمن برای کل آزمون بسیار بالا و به ترتیب برابر 95/0 ، 81/0و81/0 بدست آمد. ضریب همبستگی بین کل آزمون ( 83/0) و هفت عامل با یکدیگر مثبت و معنادار بود. روایی ملاکی این مقیاس با پرسشنامه شخصیتی نئو، بیانگر روایی هم گرا و واگرای بالایی بین دو مقیاس بود. نتایج آزمونt نشان داد که زنان و مردان در 4 عامل شبیه و در 3 عامل باهم متفاوت اند.
نقش میانجی تنظیم هیجان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با همسرآزاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان شناختی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و همسرآزاری بود. مواد و روش ها: پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور 324 نفر (226 زن، 98 مرد) از زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران در سال 1397، به صورت نمونه گیری در دسترس از پنج منطقه مختلف تهران انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه تاکتیک های حل تعارض استراوس و همکاران (CTS-2)، فرم کوتاه پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و پرسش نامه کرایج و اسپینهاون (CERQ) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری، و از نرم افزار AMOS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد مسیر مستقیم معناداری از طرح واره های ناسازگار اولیه بر تنظیم هیجانی و از تنظیم هیجانی منفی بر همسرآزاری برقرار است. همچنین مسیر غیرمستقیم معناداری نیز از حوزه های اول، دوم، و سوم طرح واره های ناسازگار اولیه به همسرآزاری به واسطه تنظیم هیجانی منفی، به ترتیب با ضریب مسیر 0/13، 0/16، و 0/13 برقرار است. ضمن اینکه شاخص کای دو بر درجه آزادی (x 2 /dF) برابر با 1/595، شاخص ریشه میانگین مجذورات تقریب (RMSEA) برابر با 0/045 وشاخص برازندگی تطبیقی (CFI) برابر با 0/953 بود که نشانگر برازندگی خوب مدل است. نتیجه گیری: بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و همسرآزاری یک رابطه خطی و ساده نیست و تنظیم هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارد.