فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۷۸۱ تا ۱۰٬۸۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
118-140
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت شبکه سازی بر موفقیت مسیر شغلی با نقش میانجی قدرت ارتباطات می باشد.روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق متشکل از کلیه مدیران و معاونین دوایر ستادی وزارتخانه های دولتی متمرکز در استان لرستان بوده که تعداد آنها 400 نفر بود و با استفاده از جدول مورگان 196 نفر به شیوه نمونه تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ولف و موزر (2008) برای سنجش مهارت شبکه ای، گورکیان و گورکیان (2011) برای موفقیت مسیر شغلی و ساودا و هاشم (2017) برای قدرت ارتباطات استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: تحقیق نشان دهنده آن است که مهارت شبکه سازی و ایجاد ارتباط با ذی نفعان قدرتمند بیرونی رابطه معنی داری بر موفقیت مسیر شغلی مدیران در سلسله مراتب سازمان داشته و این رابطه از طریق قدرت ارتباطات تقویت می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان چنین بیان داشت که مهارت شبکه سازی مدیران دولتی و ایجاد ارتباط با ذی نفعان قدرتمند سازمان موجب ارتقاء سلسله مراتبی و موفقیت مسیر شغلی آن ها می شود. درواقع مدیرانی که از مهارت شبکه سازی قوی تر بهره مندند نسبت به سایر همتایان خود از شانس بیشتری برای تصدی پست های بالاتر سازمان برخوردارند
نقش سلامت روانی و اجتماعی در سلامت جنسی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:با افزایش سالمندان مساله بهداشت، سلامت و تامین آسایش آنان در جامعه هرروز ابعاد گسترده ای پیدا میکند. هدف این پژوهش، تعیین نقش سلامت روانی و اجتماعی در سلامت جنسی زنان سالمند بود. روش:این پژوهش از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد.جامعه آماری پژوهش، زنان سالمند شهر تهران بود که از میان این زنان سالمند، 220 نفر به صورت روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های سلامت روانی فرم کوتاه (نجّاریان و داوودی،1380)، سلامت اجتماعی (کییز،2004) و شاخص عملکرد جنسی زنان (روزن،2000) به-دست آمدند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون تحلیل شد. یافته ها:یافته ها نشان داد که سلامت روانی و اجتماعی با سلامت جنسی زنان سالمند ارتباط معناداری دارد (p <0.01). مولفه های سلامت روانی (حساسیت بین فردی و روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی، اندیشه پردازی پارانوئیدی، روان گسسته گرایی و پرخاشگری به غیر از شکایت جسمانی و وسواس_اجبار) به صورت معکوس و معنادار و مولفه های سلامت اجتماعی (شکوفایی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی) به صورت مستقیم و معنادار با سلامت جنسی زنان سالمند در ارتباط بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سلامت روانی و اجتماعی، پیش بینی کننده سلامت جنسی زنان سالمند است، همچنین سلامت روانی نسبت به سلامت اجتماعی پیش بین قوی تری به حساب می آید. نتیجه گیری:بر این اساس می توان نتیجه گرفت که عملکرد جنسی زنان یک فرایند چند بعدی است و بهنظر میرسد عواملی همچون مولفه های روانی مثل اضطراب، افسردگی و مولفه های اجتماعی از جمله پذیرش اجتماعی، بطور موثرتری بر سلامت جنسی زنان اثر می-گذارند.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس مؤلفه های نگرش مذهبی و حرمت خود در سالمندان شهر اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
88-100
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بی توجهی به جنبه های اجتماعی سلامت سالمندان در عصر ارتباطات و جهانی سازی، موجب افزایش آسیب پذیری این قشر از افراد جامعه در ابعاد جسمی، روانی، خودکشی، گرایش به مصرف دخانیات و آسیب های اجتماعی دیگر می شود. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و حرمت خود با بهزیستی روان شناختی سالمندان شهرستان اهواز انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی سالمندان شهرستان اهواز بودند که در بهار سال 1397، به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با توجه به جدول مورگان، 80 نفر از آنان برای نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های نگرش مذهبی، حرمت خود کوپر اسمیت و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شده است. داده های حاصل از پرسش نامه ها نیز با استفاده از آماره های توصیفی چون فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آزمون های آماری استنباطی چون همبستگی و رگرسیون چندمتغیّری تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین نگرش مذهبی و خرده مقیاس های آن با بهزیستی روان شناختی؛ و همچنین بین حرمت خود و خرده مقیاس های آن با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که مذهب نقش پیشگیری دارد و منبع مهمی برای پیشگیری از وقوع بیماری ها است. همچنین، ارزش های مذهبی و قومی رابطه و همبستگی مثبتی با بهداشت روانی دارد؛ زیرا هر دو رفتارهای اجتماعی مطلوب در فرهنگ را تشویق می کند. بسیاری از اشکال مذهب با رشد فرد هماهنگ است؛ ازجمله پیشرفت، پایداری و ثبات، اجتناب از شیوه های زندگی مضر، پیوستگی استحکام خانواده و خودشکوفایی.
رشد اخلاقی-اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رشد اخلاقی از منظر اسلام معنای عمیق و گسترده و جایگاهی والا و ارزشمند دارد. «رشد و تربیت» از دیدگاه اسلام، «رشد و تربیت اخلاقی» است و هدف اسلام این است که انسان را به جایگاه اخلاقی و ارزشی او برساند
بررسی قدرت تمیزی راهبردهای نفوذ اجتماعی و فرهنگ جمع گرایی سازمانی در تفکیک سطوح بهزیستی اجتماعی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
167 - 187
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهزیستی اجتماعی یکی از ابعاد سه گانه بهزیستی روانی است که در کنار بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی تصویر کاملی از سلامت روان افراد ارائه می دهد. بر اساس نظریه تبادل اجتماعی به نظر می رسد، سطوح این متغیر در محیط کار توسط راهبردهایی که افراد برای تاثیرگذاری بر یکدیگر استفاده می کنند و همچنین فرهنگ جمع گرایی در سازمان پیش بینی شود. هدف پژوهش حاضر بررسی قدرت تمیزی ترکیب متغیرهای راهبرد نفوذ اجتماعی و فرهنگ جمع گرایی سازمانی در تفکیک سه سطح بهزیستی اجتماعی در محیط کار است. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع پیش بینی است که با هدف پیش بینی عضویت گروهی و دستیابی به یک معادله ممیز طراحی شده است. نمونه پژوهشی 179 نفر از پرسنل ستادی شرکت ملی نفت ایران در سال 1398 بودند. داده ها در نرم ا فزار آماری SPSS-23 با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل ممیز تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در راهبردهای نفوذ اجتماعی و فرهنگ جمع گرایی سازمان، بین سه گروه (بهزیستی اجتماعی بالا، پایین و متوسط) در سطح 95/0 اطمینان تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل ممیز حاکی از آن است که ترکیب راهبردهای نفوذ اجتماعی و فرهنگ جمع گرایی سازمانی، بطور معناداری سطوح بهزیستی اجتماعی در محیط کار را از یکدیگر تفکیک می کند. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که بکارگیری راهبردهای نفوذ اجتماعی نرم در سازمان هایی که فرهنگ جمع گرایی در آنها جریان دارد، به واسطه افزایش پاداش ها و کاهش هزینه های روانشناختی در روابط بین فردی، با افزایش کیفیت روابط بین فردی و در نتیجه دستیابی به سطوح بالای بهزیستی اجتماعی همراه است.
رابطه بین هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی با شایستگی حرفه ای: مطالعه اعضای هیأت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروز موضوع شایستگی حرفه ای کارکنان مورد توجه سازمان ها به ویژه نهادهای علمی قرار گرفته است. مطالعه شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام دانشگاهی ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی با شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه ها بود. روش: روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی است. جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های شمال غرب کشور در سال 1398 بودند که از میان آنها تعداد 335 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سرمایه اجتماعی(ناهاپیت و گوشال 1998)، هوش هیجانی(گلمن 1998) و پرسشنامه محقق ساخته شایستگی حرفه ای بود که روایی آن از طریق اعتبار صوری و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. داده ها با آزمون های آماری همبستگی و معادلات ساختاری و در نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین متغیرهای شایستگی حرفه ای، سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی بر حسب نمرات بین 1 تا 5 به ترتیب (49/3)، (04/3) و (11/3) در حد متوسط بودند. سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی با شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی (59/0=r و 01/0 < P) و (57/0=r و 01/0 < P) به ترتیب رابطه معنادار و مستقیمی دارند و میتوانند حدود 53/0 واریانس متغیر ملاک را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل شده می توان گفت هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی بر شایستگی اساتید دانشگاه مؤثر هستند و بهتر است در سیاست گذاری های نظام دانشگاهی بیشتر به آنها توجه کرد.
طراحی و روایی سنجی بسته نرم افزاری مبتنی بر واقعیت مجازی با تصاویر حقیقی جهت بهبود نشانگان نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدم تمرکز با وجود عوامل مزاحم یکی از نشانگان نقص توجه است و شبیه سازی آنها در محیط واقعیت مجازی می تواند در کاهش حساسیت نسبت به آنها و بهبود نقص توجه مؤثر باشد. هدف پژوهش حاضر، طراحی و روایی سنجی بسته نرم افزاری مبتنی بر واقعیت مجازی برای کاهش اثر عوامل حواس پرتی و بهبود نشانگان نقص توجه بود. روش کار: در این پژوهش یک بسته نرم افزاری واقعیت مجازی شامل 18 فیلم کوتاه پانورامیک با سناریوهای مشخص تدوین شد. برای سنجش اعتبار محتوایی از بین متخصصان نقص توجه و واقعیت مجازی، 10 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و نرم افزار در اختیار آنها قرار گرفت و ضریب توافق کاپا تحلیل شد. برای اجرای مقدماتی، از بین دانش آموزان دختر مبتلا به نقص توجه کلاس ششم ابتدایی اصفهان، یک نمونه 14 نفری به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله به مدت 9 هفته و 18 جلسه برای گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پرسشنامه SNAP-IV توسط والدین آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل و نتایج با استفاده از آزمون من ویتنی در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شد. یافته ها: ضریب کاپای 83/0 نشا ن دهنده اعتبار محتوایی روش مزبور است. نتایج آزمون من ویتنی بیانگر تأثیر نرم افزار فوق بر بهبود نشانگان نقص توجه دانش آموزان بود (232/3- = F و 001/0 P= ). نتیجه گیری: فناوری واقعیت مجازی با شبیه سازی عوامل مؤثر در بروز حواس پرتی در یک بستر مجازی و نیز با قابلیت شخصی سازی محیط بر اساس نیازهای بیمار می تواند در بهبود نشانگان نقص توجه در کودکان موثر باشد.
تاثیر درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم اضطراب (صفت و حالت)، استرس و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان متوسطه دوم مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر همدان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم اضطراب (صفت و حالت)، استرس و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان متوسطه دوم مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر همدان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 (470 نفر)، بود که 30 نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به آرتریت روماتوئید به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 1 ساعتی تحت گروه درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه اضطراب (صفت-حالت) اسپیل برگر (1970)، مقیاس سنجش استرس لوبیوند (1995) و مقیاس سنجش کیفیت زندگی تاثیر آرتریت 2-فرم کوتاه انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS 23 در استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم اضطراب (صفت و حالت)، استرس و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان متوسطه دوم مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر همدان، تاثیر دارد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر انعطاف پذیری روانی و رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضافه وزن و چاقی یکی از معضلات بهداشتی کشورهای درحال توسعه و پیشرفته می باشد و در کل جهان با سرعت هشداردهنده ای به خصوص در کودکان و نوجوانان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر انعطاف پذیری روانی و رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافه وزن انجام گرفته است. مواد و روش ها: ا ین پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که از نوع طرح های کاربردی و نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان تنکابن در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ مشغول به تحصیل بودند که تعداد آن ها ۲۸۶ نفر بود. نمونه پژوهش۳۰ دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل(۱۵ نفر آزمایش، ۱۵ نفر کنترل) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودتنظیمی بروان و همکاران (۱۹۹۱)، پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش۲ (انعطاف پذیری روانی) بوند و همکاران (۲۰۱۱)، و ابزار محاسبه شاخص توده بدن ( BMI ) قبل و بعد از اجرای آموزش استفاده شد. آموزش تنظیم هیجان به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا گردید و در طی این مدت اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش، با تحلیل کوواریانس چندمتغیری، در محیط SPSS۲۴ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر انعطاف پذیری روانی و رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافه وزن با مؤثر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده آموزش تنظیم هیجان به همراه رژیم غذایی بر افزایش انعطاف پذیری روانی و بهبود رفتار خودتنظیمی نوجوانان دارای اضافه وزن تأثیر دارد.
بازنگری برنامه کارآموزی در عرصه بهداشت مادر و نوزاد دانشجویان پسر پرستاری بر اساس رویکرد آموزش خدمات محور: گزارش یک تجربه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر با گسترش سطح دانش، شیوع برخی از بیماری های نوپدید، نوظهور و برداشته شدن مرزهای دانش و تغییر در سطح آگاهی و فرهنگ افراد جامعه، تغییر در برنامه های آموزش علوم سلامت بر مبنای نیازهای جامعه الزامی است. یکی از رسالت های مهم موسسات علوم سلامت، پاسخگویی به انتظارات جامعه و ارائه خدمات آموزشی بر اساس نیازهای فراگیران است. در همین راستا تغییر در برنامه های آموزش مبتنی بر جامعه ضروری است. رویکرد آموزش جامعه نگر بر افزایش آموزش در جامعه به عنوان محیط آموزشی در برنامه درسی دانشجویان علوم سلامت و به ویژه پرستاری تاکید دارد. به طوری که دانشجویان شرایط واقعی تجارب یادگیری مرتبط با اهداف آموزشی و خدمات مبتنی بر جامعه را بر اساس برنامه های آموزشی فراگرفته و کاربرد عملی آموخته های خود را در محیط های واقعی تجربه می نمایند. لذا هدف از این مطالعه، گزارش یک تجربه از بازنگری برنامه کارآموزی در عرصه بهداشت دانشجویان پسر پرستاری بر اساس رویکرد آموزش خدمات محور است.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی و روان درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بلوغ عاطفی در افراد دارای اختلالات مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1683-1699
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به افزایش اختلالات مصرف مواد و پیامدهای نامطلوب ناشی از آن بر مسائل فردی و اجتماعی، ضرورت دارد مداخلات کارآمدی بکار گرفته شود. پژوهش های زیادی در مورد اثربخشی رویکردهای درمانی متفاوت بر بلوغ عاطفی انجام شده است اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی درمان های ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بر بلوغ عاطفی در افراد دارای اختلالات مصرف مواد پرداخته باشد نادیده گرفته شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بر بلوغ عاطفی در افراد دارای اختلالات مصرف مواد انجام گرفت. روش: طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تعداد 300 نفر مرد دچار سوءمصرف مواد بودند که به مراکز ترک اعتیاد تحت نظر اداره کل بهزیستی اردبیل در سال 1397 مراجعه کرده بودند، تعداد 45 نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس بصورت تصادفی 30 نفر در گروه های آزمایش و 15 نفر گواه گمارده شدند، گروه آزمایش طی هشت جلسه 90 دقیقه ای آموزش فنون شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی سگال، ویلیامز و تسدال (2002) و فنون درمان پذیرش و تعهد ویلسون، گیفورد و بتن (2014) را دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه بلوغ عاطفی (1974) بود و داده های بدست آمده توسط تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD با نرم افزار SPSS 25 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان های ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد تأثیر معنی داری را بر روی بلوغ عاطفی گذاشتند (0/05 p< ). همچنین بین دو درمان بکارگرفته شده تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (0/370 p= ). نتیجه گیری: در نتیجه درمان های ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بعنوان مداخلات مؤثر می توانند بر بهبود بلوغ عاطفی در افراد دارای اختلالات مصرف مواد بکارگرفته شوند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر در ارائه آموزش الکترونیکی اثر بخش در دانشگاه پیام نور مرکز اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر در ارائه آموزش الکترونیکی اثر بخش در دانشگاه پیام نور اردبیل انجام شده است. روش ها: روش پژوهش توصیفی، از نوع تحلیلی بود جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران واساتید دانشگاه پیام نور مرکز اردبیل تشکیل می داد. از این تعداد، با استفاده از روش نمونه گیری کل شماری 85 نفر انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه های محقق ساخته جمع آوری شد، داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج: بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت عوامل موثر بر آموزش الکترونیکی اثربخش مناسب و تنها عامل خودمختاری ادراک شده دارای میانگینی پایینتر از حد متوسط بود همچنین متغیرهای علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی، قابل کاربرد، رضایت کاربر، کیفیت اطلاعات و خودمختاری ادراک شده بر آموزش الکترونیکی اثربخش تاثیر معنادار دارند که تاثیر کیفیت اطلاعات بر آموزش الکترونیکی اثربخش کاهنده می باشد همچنین متغیر انگیزه درونی از طریق تاثیر بر متغیر قابل کاربرد و متغیر شایستگی ادراک شده از طریق تاثیر بر متغیر خود مختاری ادراک شده ، به صورت غیر مستقیم بر متغیر آموزش الکترونیکی اثربخش تاثیر گذاشته اند و در این بین متغیرهای علاقه به تدوام یادگیری الکترونیکی و کیفیت اطلاعات ، علاوه بر تاثیر مستقیم ، به صورت غیر مستقیم و با واسطه متغیر های قابل کاربرد و رضایت کاربر بر روی آموزش الکترونیکی اثر بخش تاثیر گذاشته اند. نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش که نشان از وضعیت مناسب عوامل موثر بر آموزش الکترونیکی اثربخش و هچنین تاثیرگذاری مستقیم متغیرهای علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی، قابل کاربرد، رضایت کاربر، کیفیت اطلاعات و خودمختاری ادراک شده بر آموزش الکترونیکی اثربخش دارد. به عبارتی؛ می توان نتیجه گرفت که توجه به زیرساخت های آموزش الکترونیکی مهم ترین عامل در تعیین اثربخشی دوره های آموزشی خواهد بود.
رابطه فرآیندهای خود نظم بخشی با انتقال متقابل در روان درمانگران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه پژوهشی در روان درمانی همواره بر اهمیت خودآگاهی و مدیریت انتقال متقابل و قابلیت کاربرد آن در تمامی موقعیت های روان شناختی تاکید کرده است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی رابطه فرایندهای خودنظم بخشی با انتقال متقابل است. در این راستا، از روان درمانگران شهر تهران، ۱۸0 نفر که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مقیاس های پژوهش را تکمیل کردند. به منظور بررسی فرایندهای خودنظم بخشی از مقیاس های بهوشیاری، خودشناسی انسجامی و فرم کوتاه خودمهارگری و برای بررسی انتقال متقابل از پرسشنامه انتقال متقابل استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خودشناسی انسجامی و خودمهارگری رابطه منفی با انتقال متقابل دارند و خودشناسی انسجامی در ارتباط خودمهارگری با انتقال متقابل، نقش تعدیل کننده ایفا می-کند. نتایج پژوهش گسترش قابلیت ها و ساز و کارهای هشیاری و مهار هشیارانه در فرآیند روان درمانی را مورد تاکید قرار می دهند. واژگان کلیدی: انتقال متقابل، فرایندهای خودنظم بخشی، بهوشیاری، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری
مقایسه کمال گرایی، مقابله پیش گستر و شفقت به خود در دانشجویان با خودهای احتمالی مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خود به عنوان یکی از مفاهیم مهم مورد توجه روان شناسان بوده. مفهوم خود احتمالی یکی از ابعاد دانش خود میباشد که نقش مهمی در مورد تفکر و تصمیم گیری افراد راجع به آینده شان دارد. از این رو به نظر میرسد با متغیرهایی هم چون کمالگرایی، شفقت به خود و مقابله پیش گستر در ارتباط باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کمالگرایی، شفقت به خود و مقابله پیش گستر در بین دانشجویان با خودهای احتمالی مثبت و منفی اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های خودهای احتمالی، شفقت به خود، مقابله پیش گستر و کمالگرایی چند بعدی پاسخ دادند. از این تعداد با توجه به ملاک های ورود و خروج دو گروه 40 نفره دارای خودهای احتمالی مثبت و منفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین این دو گروه به لحاظ کمالگرایی در زیر مولفه کمالگرایی جامعه مدار، و در متغیر شفقت به خود زیرمولفه های مهربانی با خود، قضاوت در مورد خود و فزون خواهی تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین بین دو گروه به لحاظ مقابله پیش گسترنیز تفاوت معنادار وجود داشت. در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیرهای شفقت به خود، کمالگرایی و مقابله پیش گستر نقش مهمی درخودهای احتمالی افراد دارند.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه دوسوگرایی به خود مرتبط با وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرسشنامه دوسوگرایی به خود (SAM) یک ابزار نسبتا جدید است که برای سنجش سازه دوسوگرایی در بافت علائم وسواس فکری-عملی طراحی شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی این پرسشنامه می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. 280 نفر از دانشجویان دانشگاه های شیراز با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و نسخه فارسی پرسشنامه دوسوگرایی به خود، پرسشنامه نشخوار- تأمل و پرسشنامه اعتماد به نفس روزنبرگ را تکمیل کردند. ساختار عاملی پرسشنامه با روش تحلیل عامل اکتشافی مورد بررسی قرارگرفت. برای بررسی پایایی پرسشنامه، ضرایب اسپیرمن براون و آلفای کرونباح محاسبه شد و جهت بررسی روایی همزمان، همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامه عزت نفس و نشخوار-تأمل محاسبه شد. یافته ها: تحلیل عامل اکتشافی نشانگر استخراج 4 مؤلفه افکار متعارض درباره خود، دیدگاه دوقطبی نسبت به خود، نگرانی راجع به قضاوت دیگران و اشتغال ذهنی در مورد ارزش خود بود که در مجموع 8/63 واریانس را تبیین می کرد. ضریب پایایی پرسشنامه نیز به روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 91/۰ بود. نتیجه گیری: پرسشنامه دوسوگرایی به خود از ویژگی های روان سنجی مطلوبی در جامعه دانشجویی برخوردار است هرچند برای کاربرد آن در سایر جمعیت ها، مطالعات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
مقیاس سلامت روانی- 28: پرسشنامه، روش اجرا و نمره گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سنجش خردمندی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
129-147
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : تقویت خردمندی در کنار هوشمندی برای پیشرفت معنوی و علمی دانش آموزان موضوعی ضروری است. بدین ترتیب باید شاخص های رفتاری و میزان خردمندی دانش آموزان با ابزاری معتبر و روا و متناسب با فرهنگ اسلامی سنجیده شود. این مطالعه با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سنجش خردمندی دانش آموزان سلمانی، شهریاری و دوایی، انجام شده است. روش : مطالعه حاضر به لحاظ هدف جزء پژوهش های توسعه ای – کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان تیزهوش و دارای هوش متوسط دوره اول متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-97 بود. برای نمونه گیری از روش تصادفی خوشه ای استفاده شد و تعداد 400 نفر با پرسشنامه سنجش میزان خردمندی دانش آموزان نوجوان به صورت انفرادی مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS و به روش ضریب همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج تحلیل عاملی نشان داد که هشت عامل خردمندی عمومی، خردمندی دینی، خرمندی عاطفی- هیجانی، خردمندی انسانی، خردمندی معنوی، خردمندی اخلاقی، خردمندی اجتماعی، و خردمندی علمی با مقادیر ویژه بالاتر از یک توانسته اند 49/71 درصد از واریانس گویه ها را تبیین کنند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه نخست نشان داد که شاخص برازش مدل، در سطح مطلوبی قرار دارد. اعتبار پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 89/0 محاسبه شد. نتیجه گیری : هماهنگی بین عوامل با نمره کل قابل قبول است و شاخص برازش مدل، در سطح مطلوبی قرار دارد که نشان می دهد پرسشنامه از کفایت لازم برخوردار است.
مقایسه کارکردهای اجرایی و راهبردهای یادگیری در دانش آموزان اوتیستیک با عملکرد تحصیلی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت درک آسیب شناسی، طبیعت و درمان اختلال طیف اوتیسم در طی دوره مدرسه همیشه مورد تأکید بوده است. کودکان با اختلال طیف اوتیسم مشکلاتی را در استفاده اجتماعی از ارتباطلات کلامی و غیرکلامی دارند که باعث محدودیت عملکردی در ارتباطات موثر، مشارکت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و موفقیت تحصیلی کودک می شود از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی دانش آموزان اوتیستیک با پیشرفت تحصیلی بالا و ضعیف از نظر راهبردهای یادگیری و کارکردهای اجرایی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان طیف اوتیسم دبیرستان شهرستان یزد است. با روش نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز اوتیسم با عملکرد تحصیلی بالا (گروه اول) با 30 دانش آموز طیف اوتیسم با عملکرد تحصیلی پایین از لحاظ هوش و مشکلات روانشناختی همگن شدند. پرسشنامه های صفات طیف اوتیسم، کارکردهای اجرایی و راهبردهای یادگیری بین آنها توزیع گردید. سپس داده ها با روش آماری تی تست مستقل بررسی شدند و نتایج نشان داد که دانش آموزان اوتیستیک با عملکرد تحصیلی بالا از نظر تمامی متغیرهای راهبردهای یادگیری و همچنین از نظر بازداری، تنظیم هیجانی، برنامه ریزی و سازمان دهی و انتقال توجه تفاوت معناداری با گروه دانش آموزان با پیشرفت پایین دارند. بنابراین نتیجه گیری می شود که دانش آموزان دارای طیف اوتیسم موفق در تحصیل بیشتر از راهبردهای یادگیری استفاده می کنند و وضعیت بهتری در زمینه کارکردهای اجرایی نسبت به دانش آموزان دارای طیف اوتیسم ناموفق در تحصیل دارند.
مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر کیفیت زندگی، ولع مصرف و تنظیم هیجانی بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر کیفیت زندگی، ولع مصرف و تنظیم هیجانی بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی بود و جامعه آماری آن را کلیه مراجعان تحت درمان نگهدارنده با متادون در کیلینک های درمانی اعتیاد شهر تهران وابسته به وزارت بهداشت در سال 1397 تشکیل می دادند که 54 (هر گروه 18 نفر) نفر از آنان به شیوه نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش (موسیقی درمانی رفتاردرمانی شناختی) و یک گروه کنترل قرار داده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان و پرسش نامه کیفیت زندگی و پرسش نامه ولع مصرف استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد هم موسیقی درمانی و هم رفتاردرمانی شناختی میزان کیفیت زندگی و تنظیم هیجان گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل ارتقا و میزان ولع مصرف را به نحو قابل توجهی کاهش دادند (0/01>P). نتایج آزمون پیگیری نشان داد میانگین نمرات گروه های آزمایش در متغیرهای مورد مطالعه به طور معناداری متفاوت با گروه کنترل بود. بین گروه های درمانی از لحاظ اثر بخشی بر کیفیت زندگی و تنظیم منفی هیجانی شناختی تفاوت معناداری وجود داشت؛ به نحوی که رفتاردرمانی شناختی در تنظیم هیجانات منفی و افزایش کیفیت زندگی مؤثرتر بود. در مورد تنظیم هیجان های مثبت و کاهش ولع مصرف تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: این نتایج حاکی از این است که این دو نوع درمان به طور معنی داری باعث افزایش کیفیت زندگی، تنظیم هیجانی و کاهش ولع مصرف می شود.
ارتباط بین طرح واره های ناسازگار اولیه با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: طرح واره های ناسازگار اولیه، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیب رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته و در زندگی تکرار می شوند و از آنجایی که طرح واره های ناسازگار اولیه بیشترین پیش بینی کننده برای استعداد اعتیاد می توانند باشند و اعتیاد به شبکه های اجتماعی هم به عنوان یک آسیب یا عارضه مطرح است، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین طرح واره ناسازگار اولیه با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین دانشجویان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی بوده که روی نمونه ای شامل 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان با روش تصادفی طبقه ای (بر اساس سال ورود و دانشکده) انجام شد. نسخه سوم فرم کوتاه پرسش نامه طرح واره یانگ و پرسش نامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل به عنوان ابزار استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و به وسیله آزمون کای دو و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند. مقدار P کمتر از 0/05 در آزمون ها معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: 186 نفر (53/2 درصد) اعتیاد به شبکه های اجتماعی داشتند. در 215 نفر (61/4 درصد) حداقل یک طرح واره ناسازگاری اولیه وجود داشت. یافته ها بین زن بودن (0/021=OR=0/35 ،P)، داشتن سن بالاتر از 21 سال (0/001>OR=0/46 ، P )، طرح واره هدایت شدن توسط دیگران (0/01=OR=0/54= P)، طرح واره استحقاق (0/002=OR=0/47 ،P) و طرح واره انزوای اجتماعی (0/006=OR=2/94 ، P) با اعتیاد به شبکه های اجتماعی، رابطه معنا داری را نشان دادند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد برخی از ویژگی های فردی و شکل گیری برخی از طرح واره ها با کاهش و افزایش شانس اعتیاد به شبکه های اجتماعی همراه است.