فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۸۴۱ تا ۱۰٬۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
15 - 28
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to assess the effectiveness of Cognitive-Behavioral Stress Management (CBSM) on distress tolerance, pain perception, and interleukin-12 (IL-12) in patients with Multiple Sclerosis (MS). Method: The present study was a quasi-experimental design with pretest-posttest and follow-up with control group. The statistical population included all female patients with relapsing-remitting MS who had referred to Neuroscience and Rehabilitation Research Centers of Tehran University of Medical Sciences. 20 patients were selected by convenience sampling and were randomly assigned into experimental (10 patients) and control groups (10 patients). The experimental group received the CBSM. Participants completed scales. To measure IL-12, the Enzyme-Linked Immunosorbent Assay (ELISA) was used. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and Bonferroni post-hoc test. Results: CBSM increased the distress tolerance and components of pain perception (perceived influence of important people and doing daily affairs) (p <0.001) and it decreased pain severity and IL-12. Also, these changes remained stable during follow-up. Conclusions: CBSM is an effective to influence on distress tolerance, pain perception, and IL-12 in MS patients.
طراحی یک ماشین هوشمند مبتنی بر مدل سازی شناختی با استفاده از تکلیف شبکه توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه دروازه یادگیری و یکی از منابع قابلِ پردازش است که مدل سازیِ شناختی آن به درک و استفاده بهتر از آن کمک می کند. هدف از این پژوهش ایجاد مدلی هوشمند با کارایی بسیار برای دسته بندی سطوح مختلف توجه بود. روش کار: ایجاد مدل شناختیِ توجه با استفاده از نتایج تکلیف شبکه توجه و امواج مغزی انجام گرفت. به این منظور، با استفاده از روش های مختلفِ یادگیریِ ماشین، به ایجاد مدلی از توجه پرداخته شد. در این پژوهش، جامعه آماری شامل 92 فرد بزرگسال داوطلب بود که به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه DASS-21 را برای انتخاب اولیه انجام دادند. سپس بر اساس نتایج، از 31 نفر بیماری که افسردگی و اضطراب نداشتند و واجد شرایط بودند، برای مرحله نهایی دعوت به عمل آمد. در حین تکلیفِ شبکه توجه، با استفاده از سیستم واسط کاربری مغز ، از شرکت کنندگان سیگنال مغزی گرفته شد و مدلی از سطوح مختلف با استفاده از سیگنال های مختلف و زمان واکنش و درستی جواب شرکت کننده ایجاد گردید. یافته ها: داده ها با روش های دسته بندیِ یادگیریِ ماشین های مختلفی مانندِ ماشین بُردارهای پشتیبان ( SVM ) و K نزدیک ترین همسایگی ( KNN ) و آدابوست ( Adaboost ) بررسی شد و مدلی که کمترین خطای دسته بندی را داشت برگزیده شد. این دسته بندی ها، به ترتیب با نرخ دسته بندیِ 60 و100 و 94 درصد، در مورد دسته بندیِ الگوهای شناختیِ «توجه»، توانایی های مختلفی را برای این مجموعه از داده ها نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج دقت دسته بندی ها، مدل مناسب انتخاب شد و دسته بندی KNN از نظر تعمیم پذیری و تخمین داده های آزمون دقت بهتری از بقیه مدل های انتخاب شده در این پژوهش را نشان داده است. برای این نوع از مدل های شناختی که در آن امکان جمع آوریِ حجم کمتری داده وجود دارد نیز مدل مناسب تلقی می شود.
مقایسه اثربخشی روش تدریس کار-محور تعاملی و غیرتعاملی بر موانع روان شناختی یادگیری زبان خارجی (نگرش منفی و عدم خودکارآمدی) در کلاس های نامتجانس دانشگاهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان بین ملت ها در عصر علم و تکنولوژی و ارتباطات بر کسی پوشیده نیست، اما یادگیری آن در جمع همیشه همراه با موانع روان شناختی است. هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی روش های تدریس تعاملی و معمولی کار-محور بر کاهش موانع روانشناختی یادگیری از جمله نگرش منفی به زبان انگلیسی و عدم بهره مندی از خودکار آمدی تحصیلی بود. روش ها: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانشجویانی که بدون کنکور وارد دانشگاه آزاد واحد بابل شده بودند به تعداد 420 نفر، در سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل داد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان 90 نفر انتخاب شد، سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 30 نفر) و گواه (30 نفر) گمارده شدند. سپس پرسشنامه های نگرش سنج و خودکار آمدی به عنوان پیش آزمون در مورد هر سه گروه اجرا شد. سپس تدریس در سه کلاس توسط محقق با سه روش مختلف تعاملی-مشارکتی کار-محور، کار-محور معمولی و سنتی در طول ۲۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای صورت گرفت. در پایان این دوره هر سه گروه پرسشنامه های فوق را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی دانکن مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هر دو روش کار-محور با سطح معنی داری (۰۱/۰> p ) از روش سنتی دستوری-ترجمه بهتر نتیجه داده اند. در مقایسه دو روش کار-محور با یکدیگر، روش تعاملی-مشارکتی از روش معمولی در ارتباط با خودکارآمدی بهتر عمل کرد (۰۱/۰> p ) ولی در مورد مانع نگرشی، علیرغم اختلاف ۵ نمره ای در میانگین دو گروه به نفع روش تعاملی-مشارکتی در دادن نگرش مثبت، به لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد (۲۶۶/۰ > p ). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی روش تدریس تعاملی-مشارکتی کار-محور پیشنهاد می شود در جهت بهبود وضعیت تحصیلی دانشجویان ، افزایش خودکارآمدی و نگرش مثبت استفاده گردد.
رابطه ترجیح اجتماعی و شایستگی اجتماعی با قربانی شدن دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزار و اذیت در مدرسه تأثیرات مستقیم قابل توجهی ازجمله آسیب روانشناختی کوتاه مدت و بلندمدت برای کودکان قربانی در پی دارد. بنابراین، شناسایی عوامل خطرزا و محافظتی در برابر این پدیده از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شایستگی اجتماعی و ترجیح اجتماعی با قربانی شدن دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان 13 تا 15 ساله شهرستان کاشان (11910 نفر) در سال تحصیلی 97-1396 بودند که براساس فرمول کوکران از بین آن ها نمونه ای به حجم 414 نفر (202 دختر و 212 پسر) برآورد و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شایستگی اجتماعی اسمارت و سان سون (2003) و مقیاس قلدری ایلی نویز (2001) و آزمون گروه سنجی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که شایستگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و طرد اجتماعی با قربانی شدن رابطه معناداری داشت. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد طرد اجتماعی بطور مستقیم و شایستگی اجتماعی به طور معکوس، به ترتیب بیشترین توانایی را در پیش بینی قربانی شدن رفتارهای قلدری دانش آموزان داشتند. با توجه به نتایج به دست آمده، انجام اقداماتی به منظور بهبود روابط بین فردی دانش آموزان و کمک به کسب جایگاه اجتماعی مطلوب و اجتناب از طرد شدن در میان همسالان و همچنین، افزایش شایستگی اجتماعی آنان می تواند قربانی شدن دانش آموزان را کاهش دهد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خودآسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خودآسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال 1397بود. نمونه گیری این پژوهش به صورت در دسترس انجام شد. ابتدا افراد مبتلا به شخصیت مرزی شناسایی و از بین آنها 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش 15 نفر و گروه کنترل 15 نفر گمارده شدند. برنامه درمانی با رویکرد پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه به مدت 90 دقیقه (هفته ای 2 جلسه) به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش انجام شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و آسیب به خود سانسون و همکاران (1998) و مقیاس شخصیت مرزی کلاریج و بروکس (2001) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیب رسان، تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع می توان گفت که، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارد.
پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس سبک های دلبستگی، تحمل ناکامی و نگرش مذهبی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
93-102
حوزههای تخصصی:
طلاق به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی به شمار می رود که می تواند مشکلات متعدد رفتاری و روانی را به وجود آورد. پژوهش حاضر به بررسی پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس سبک های دل بستگی، تحمل ناکامی و نگرش مذهبی در زنان مطلقه پرداخت. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبس تگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهزیستی شهر تهران در ماه های تیر و مرداد سال 1398 بود که 225 از آنها نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه سبک دل بستگی بزرگ سالان هازن و شیور (1987)، مقیاس تحمل ناکامی هارینگتون (2005) و مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت (1967) استفاده شد. برای تحلیل یافته ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد بین سبک های دل بستگی، تحمل ناکامی و نگرش های مذهبی همبستگی معنی دار وجود دارد (05/0 P< ). شاخص «ضریب تعیین چندگانه اصلاح شده» نشان داد که مؤلفه های پیش بین پژوهش می تواند 34% تحمل پریشانی را پیش بینی کند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که تحمل پریشانی در زنان مطلقه با عواملی چند ازجمله سبک دل بستگی، تحمل ناکامی و نگرش مذهبی آن ها در تعامل است؛ بنابراین برنامه های توانمندسازی روان شناختی و رشد شخصی با تمرکز بر ارتباط اجتماعی مؤثر همراه با استقلال فردی می تواند توانایی رویارویی مؤثر با ناکامی هایی که فرد در نتیجه طلاق متحمل می شود را افزایش دهد. همچنین ارتباط عمیق با خداوند، می تواند همراه با تغییرات مثبت در آستانه تحمل پریشانی در جامعه مورد پژوهش باشد.
مقایسه استفاده از اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت، هویت اشتراکی آنلاین و استفاده از اطلاعات اشتراکی آنلاین در سطوح مختلف اضطراب کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول بیماری همه گیر ویروس کرونا-2019، افراد مختلف سطوح متفاوتی از اضطراب مرتبط با کوید-19 را تجربه می کنند و بسیاری از آن ها به اینترنت و اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت استناد می کنند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه استفاده از اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت، هویت اشتراکی آنلاین و استفاده از اطلاعات اشتراکی آنلاین در سطوح مختلف اضطراب کوید-19 است. در این مطالعه علی-مقایسه ای ، جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان در هنگام شیوع کوید-19 در سال 1398 بود. از بین آنها ، 387 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه اضطراب کوید-19، پرسشنامه استفاده از اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت و مقیاس تقویت حباب هویت پاسخ دادند. با توجه به نمرات بالا و پایین پرسشنامه اضطراب کوید-19، شرکت کنندگان به دو گروه اضطراب بالا کوید-19 و گروه اضطراب پایین کوید- 19 تقسیم شدند. یافته ها نشان داد افراد دارای سطح بالای اضطراب کوید-19، نمرات بیشتری در استفاده از اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت و هویت اشتراکی آنلاین در مقایسه با افراد گروه اضطراب کم کوید-19 کسب کردند. باید اذعان داشت که در افراد با سطوح بالا اضطراب کوید-19، هویت اشتراکی آنلاین برجسته تر است و آن ها اتکا بیشتری به اطلاعات سلامتی موجود در سطح اینترنت دارند. بنابراین ضروری است که افراد در انتخاب اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت محتاط تر عمل کنند و همچنین محدودیت هایی برای انتشار این نوع اطلاعات در نظر گرفته شود.
نقش مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی در پیش بینی میزان اعتیاد به اینترنت دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که امروزه اعتیاد به اینترنت نوعی اختلال روان شناختی حساب می شود، می تواند آسیب های جدی برای دانشجویان به عنوان گروه در معرض خطر پدید آورد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی با اعتیاد به اینترنت دانشجویان دانشگاه پیام نور- واحدهای استان البرز بود. روش: روش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این مطالعه شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان البرز در سال ۱۳۹۸ بود و بر این اساس۳۵۰ دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (۱۹۹۶) مهارت های اجتماعی ریگو و کاناری (۲۰۰۳) و هوش هیجانی گلمن (۲۰۰۱) را تکمیل کردند. شاخص های آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون چند متغیره از طریق نرم افزار SPSS ورژن ۲۲ استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه منفی و معناداری بین اعتیاد به اینترنت با مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی وجود دارد (P<۰/۰۵). به عبارت دیگر، با افزایش میزان مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی در دانشجویان، میزان اعتیاد به اینترنت در بین آن ها کاهش می یابد و بالعکس. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی قادر به پیش بینی معنی دار اعتیاد به اینترنت هستند و ۹/۳ درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت دانشجویان توسط مهارت های اجتماعی و ۴/۲ درصد توسط هوش هیجانی تبیین می شود. نتیجه گیری: به عنوان نتیجه می توان گفت، هرچه میزان مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی در دانشجویان افزایش یابد، امکان ابتلا به اعتیاد به اینترنت کاهش می یابد.
اثر بخشی آموزش والدگری موفق به مادران بر سازگاری عاطفی، تحصیلی و اجتماعی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
89 - 120
حوزههای تخصصی:
والدگری یکی از مؤلفه های اساسی در رشد نوجوانان است و اغلب با مهم ترین دستاوردهای نوجوانان مانند توانا یی های شناختی و اجتماعی و سازگاری رابطه دارد. سازگاری توانایی انطباق، همکاری و کنار آمدن با خود، محیط و دیگران است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی آموزش والدگری موفق به مادران بر سازگاری عاطفی، تحصیلی و اجتماعی دختران نوجوان انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی و طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. تمامی مادران دانش آموزان دختر پایه نهم (دوره متوسطه اول) شهر الوندِ استان قزوین که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، جامعه مورد نظر پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه مورد نظر 30 نفر از مادران دختران نوجوان ناسازگار بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. والدگری موفق در طی 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل در طی این دوره هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ (1984) جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش والدگری موفق به مادران بر سازگاری تحصیلی دختران نوجوان مؤثر نبوده است، اما بر سازگاری کلی، عاطفی و اجتماعی دختران نوجوان مؤثر بوده و این تأثیر تا مرحله پیگیری پایدار مانده است. از نتایج پژوهش حاضر می توان جهت مداخلات آموزشی به والدین در راستای افزایش سازگاری فرزندان نوجوان استفاده کرد.
فراتحلیل عوامل گرایش زنان ایرانی به عمل های جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدفپژوهش حاضر فراتحلیل عوامل گرایش زنان ایرانی به عمل های جراحی زیبایی بود . روش: این مقاله با رویکرد فراتحلیل به بررسی مساله پرداخته است . جامعه تحقیق را 50 پژوهشی که در ارتباط با عوامل روان شناختی و اجتماعی مؤثر در گرایش زنان به جراحی زیبایی در سال های 86 تا 96 انجام شده تشکیل می دهد که از این میان 32 پژوهشی که دارای شرایطلازم از لحاظ اعتبار داده ها و روش پژوهش بودند توسط پنج داور به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. داده ها توسط نرم افزار فراتحلیل جامع (CMA3) مورد واکاوی قرار گرفتند. یافته ها: با توجه به نتایج بررسی تحقیق حاضر چهار متغیر هویت اجتماعی،مقبولیت اجتماعی،هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی بالاترین اندازه اثر را دارا بودند . نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، هراندازه هویت اجتماعی، مقبولیت اجتماعی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومیپایین تر باشد گرایش برای انجام عمل زیبایی بیشتر خواهد بود.
نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی در رابطه کمال گرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
57 - 74
حوزههای تخصصی:
مقدمه: متغیرهای روان شناختی یکی از عوامل مهم گرایش افراد به جراحی زیبایی است. پژوهش حاضرباهدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی دررابطه بین کمال گرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی انجام شد . روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور مرکز رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود که به دنبال عمل جراحی زیبایی بودند. نمونه شامل 335 نفر (308 زن و 27 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی مثبت ومنفی (PNPS)،مقیاس حساسیت اضطرابی (ASI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) و پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ)بود. یافته ها: روش تحلیل مسیر،نشان دادکه حساسیت اضطرابی در افراد متقاضی جراحی زیبایی متأثرازکمال گرایی، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی است . همچنین، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی نقشی واسطه ای درارتباط بین کمال گرایی وحساسیت اضطرابی داشتند. برای ارزیابی مدل ازشاخص های(91/0) CFI، (93/0) NFI، (94/0) GFI و (07/0) RMSEA استفاده شد ونتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش خوبی با داده هادارد . نتیجه گیری: در شکل گیری حساسیت اضطرابی، عوامل روان شناختی نظیر کمال گرایی، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی نقش دارند؛ بنابراین یافته های این مطالعه تلویحات مهمی در ریشه یابی مشکلات روان شناختی در این افراد دارد.
تأثیر آموزش مهارت های جرئت ورزی بر احساس خودکارآمدپنداری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۱۹۳-۲۰۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اهمیت باور خودکارآمدپنداری به دلیل تأثیرگذاری آن در بسیاری از عملکردهای انسانی است. پژوهش های بسیاری نشان داده اند که با آموزش مهارت های ارتباطی مختلف، می توان خودکارآمدپنداری را ارتقا داد. یکی از این مهارت ها، جرئت ورزی است. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه آموزش مهارت جرئت ورزی بر افزایش خودکارآمدپنداری دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه هفتم شهر شیراز در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 80 نفر (40 دختر و 40 پسر) انتخاب شدند و سپس در هر جنس به طور تصادفی، 20 نفر انتخاب شده و در یکی از گروه های آزمایش و گواه، جایدهی شدند؛ به طوری که در نهایت 4 گروه (20 نفر گروه آزمایشی دختر،20 نفر گروه گواه دختر،20 نفر گروه آزمایشی پسر، و 20 نفر گروه گواه پسر) تشکیل شد. گروه های آزمایشی، مداخله آزمایشی (آموزش مهارت جرئت ورزی) را در ۸ جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها از مقیاس باورهای خودکارآمدپنداری (شوارزر و جروسالم، 1995) و پرسشنامه جرئت ورزی (گمبریل و ریچی، 1975) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های جرئت ورزی بر افزایش خودکارآمدپنداری (0/004=P، 9=F) و جرئت ورزی (0/0001=P، 50/02=F) دانش آموزان گروه آزمایش تأثیر دارد. همچنین بین پسران و دختران، تفاوت معنا داری در پس آزمون خودکارآمدپنداری و جرئت ورزی مشاهده نشد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که تغییرات شناختی ایجاد شده در اثر آموزش مهارت جرئت ورزی و تمرین «نه گفتن» می تواند باور توانمندی و جرئت ورزی دانش آموزان را بهبود بخشد. کاربردهای ضمنی نتایج این پژوهش برای سیستم های آموزشی و پرورشی به منظور ارتقاء توانمندی های دانش آموزان در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی بر بهزیستی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی بر بهزیستی روان شناختی زنان متأهل شهرستان یزد انجام شده است. نمونه شامل 30 نفر از زنان متأهل شهرستان یزد بودند که به صورت تصادفی به دو گروه و سپس هر گروه به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی اجرا شد که از تدوین برنامه هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی شریعت مدار استفاده شد. روش پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل است. میزان بهزیستی روان شناختی شرکت کنندگان در این پژوهش توسط پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد و گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی شرکت کردند. اجرای تحلیل کوواریانس بر روی داده ها نشان داد که جلسات آموزشی تأثیر معناداری بر بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش داشته است (01/0p<). براین اساس، می توان نتیجه گرفت کرد که آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی می تواند افزایش بهزیستی روان شناختی را درپی داشته باشد.
نقش خودکارآمدی اجتماعی و شیوه های فرزندپروری در شایستگی اجتماعی کودکان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی شایستگی اجتماعی کودکان بر اساس متغیرهای خودکارآمدی اجتماعی و شیوه های فرزندپروری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی، همبستگی و جامعه آماری متشکل از دانش آموزان پسر کلاس های چهارم و پنجم مقطع دبستان مدارس منطقه 6 تهران به تعداد 810 نفر و نمونه تعداد 240 نفر بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. .به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه سبک های فرزندپروری والدین بامریند، مقیاس خودکارآمدی اجتماعی اسمیت و بتز و مقیاس شایستگی اجتماعی توسط کوهن و رسمن و به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوش از روش تحلیل رگرسیون چندمتغیری و نرم افزار ۲۲ SPSS- استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد رابطه بین شایستگی اجتماعی و خودکارآمدی و سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه مثبت و معناداری با شایستگی اجتماعی کودکان دارد و سبک مقتدرانه رابطه منفی و معناداری با شایستگی اجتماعی کودکان دارد. اما سبک سهل گیرانه رابطه معناداری با شایستگی اجتماعی کودکان نداشت.
ارائه الگوی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : مطالعات متعددی به بررسی آموزش ضمن خدمت به عنوان ابزاری برای رشد، توسعه و تعالی سرمایه انسانی پرداخته اند. اما ارائه الگوی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی مغفول مانده است. هدف : الگوی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش استان هرمزگان بود. روش : پژوهش از نوع کیفی بود. جامعه آماری شامل صاحبنظران و خبرگان حوزه آموزش اعم از اساتید دانشگاه ها و مدیران آموزش و پرورش بود. تعداد 25 نفر با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: بررسی اسناد ملی و بینالمللی مرتبط با موضوع و همچنین مصاحبه اکتشافی نیمهساختار یافته. طبقه بندی داده ها با روش داده بنیاد و کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) انجام شد. یافته ها : عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش استان هرمزگان ابعادی چون فراگیرنده، محتوا، آمادگی، مدرس، تمرین، ارزشیابی، محیط، الزامات اجرایی، ارزشیابی نتایج و سازمان و مدیریت بودند. نتیجه گیری : ابعادی چون فراگیرنده، محتوا، آمادگی، مدرس، تمرین، ارزشیابی، محیط، الزامات اجرایی، ارزشیابی نتایج و سازمان و مدیریت بر آموزشهای ضمن خدمت مدیران تأثیر گذاشت.
نقش میانجی عاطفه منفی در رابطه بین گرایش به بخشش خود و تعلل ورزی عمومی و تصمیم گیری دانشجویان پسر دانشگاه تبریز: الگوی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه گرایش به بخشش خود با تعلل ورزی رفتاری و تصمیم گیری دانشجویان انجام شد.. روش ها: نمونه پژوهش شامل 361 دانشجوی پسر در سه گروه فنی و مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی از دانشجویان کارشناسی تمامی دانشکده های دانشگاه تبریز بودند که بوسیله نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و از پرسشنامه های تعلل ورزی عمومی، تعلل ورزی تصمیم گیری، مقیاس های عاطفه مثبت و منفی و پرسشنامه گرایش به بخشش به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شد. مدل نظری با استفاده نرم افزار AMOS و از روش SEM برای تعیین اثرات مستقیم و غیر مستقیم مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش کلی بر خوردار است. اثر مستقیم گرایش به بخشش خود بر تعلل ورزی رفتاری و تصمیم گیری معنی دار نبود اما اثر غیر مستقیم گرایش به بخشش خود از طریق عاطفه منفی بر تعلل ورزی رفتاری و تصمیم گیریی معنی دار بود ( P<0.001 ). نتیجه گیری: با توجه به نقش خودبخششی در کاهش عاطفه منفی و کاهش تعلل ورزی آموزش آن برای دانشجویان پیشنهاد می شود.
تفاوت های جنسیتی: رابطه ی بین نگرش مذهبی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت تحصیلی متاثر از متغیرهای متعددی است که می توانند آن را تحت الشعاع خود قرار دهند بر همین مبنا پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط نگرش مذهبی و پیشرفت تحصیلی و تفاوت دانشجویان دختر و پسر در این متغیرها بود، صورت گرفت. روش ها: 313 نفر (شامل 188 دانشجوی دختر و 126 دانشجوی پسر) به صورت نمونه برداری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس نگرش مذهبی (اصلانی، 1382) را تکمیل کردند. ابزار از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بود. ارزیابی داده ها از طریق ماتریس همبستگی، رگرسیون چندمتغیری و آزمون t گروه های مستقل انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین ابعاد نگرش مذهبی و پیشرفت تحصیلی رابطه ی معنادار وجود دارد. همچنین بین دانشجویان دختر و پسر از نظر برخورداری از متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری به دست نیامد . نتیجه گیری: بر این اساس می توان گفت نگرش مذهبی می تواند به پیشرفت تحصیلی کمک نماید. این یافته ها بر نقش مذهب و نگرش مذهبی در واداشتن افراد به تلاش و کوشش و بازداری آنان از دست زدن به رفتارهای ناسالم جهت کسب پیشرفت تحصیلی تاکید می کند.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و دلزدگی زناشویی مردان وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
101-108
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و دلزدگی زناشویی مردان وابسته به مواد مخدر انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مردان وابسته به مواد مخدر بودند که در شش ماهه دوم سال 1397 برای درمان به یکی از مراکز ترک اعتیاد شهر رشت مراجعه کرده بودند. 30 نفر از مردان معتاد به روش نمونه گیری هدفمند (ملاک های ورود و خروج) انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 15 نفر و گروه کنترل 15 نفر گمارده شدند. درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی، هفته ای یک بار در 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد؛ گروه کنترل به مدت دوماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای کیفیت زندگی و دلزدگی زناشویی، تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع می توان گفت که، درمان مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش دلزدگی زناشویی مردان وابسته به مواد مخدر تأثیر دارد.
رابطه سبک های دلبستگی با تمایزیافتگی خود، انعطاف پذیری شناختی و صمیمیت زناشویی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
109-116
حوزههای تخصصی:
سبک های دلبستگی می توانند تبیین گر بسیاری از ویژگی های روان شناختی از جمله؛ تمایز یافتگی خود، انعطاف پذیری شناختی و صمیمیت زناشویی افراد باشد که لزوم توجه به این متغیر را نمایان می سازد. از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سبک های دلبستگی با تمایز یافتگی خود، انعطاف پذیری شناختی و صمیمیت زناشویی در دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان زن متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال بودند. نمونه ای به حجم 300 نفر به صورت در دسترس انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سبک های دلبستگی بزرگسال هازن و شاور (1987)، تمایز یافتگی خود اسکورن و فریدلندر (1998)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و صمیمیت زناشویی والکر، اسکونرسکی و تامپسون (2003) جمع آوری شدند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری شناختی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و با سبک های دلبستگی نا ایمن اجتنابی و اضطرابی-دوسوگرا، همبستگی منفی معنادار وجود دارد (05/0 P < ) . همچنین بین صمیمیت زناشویی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و با سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی-دوسوگرا رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0 P < ) . با توجه به نتایج به دست آمده و اهمیت سبک های دلبستگی در صمیمیت زناشویی زوجین، پیشنهاد می شود در رابطه با شکل گیری سبک های دلبستگی در سنین گوناگون توجه بیشتری صورت گیرد تا در آینده زوجین مشکلات کمتری را تجربه کنند.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT) بر افزایش صمیمیت جنسی و کاهش نگرانی از تصویر بدن در زنان دارای اختلال کارکرد جنسی (بی میلی جنسی) مراجع کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری ( CBT ) بر افزایش صمیمیت جنسی و کاهش نگرانی از تصویر بدن در زنان دارای اختلال کارکرد جنسی (بی میلی جنسی) مراجع کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در نیمه اول سال 1398 بود. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه کنترل و به روش تحلیل کواریانس بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل تمامی زنان دارای اختلال کارکرد جنسی (بی میلی جنسی) مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز بود که از این میان 30 زن شامل ( 15 نفر) در گروه آزمایش و ( 15 نفر) گروه گواه به روش نمونه گیری هدفمند داوطلب و بر اساس ملاک های ورود و خروج از 6 مرکز مشاوره شهر شیراز انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس صمیمیت جنسی بطلانی و همکاران، پرسشنامه نگرانی از تصویر تن لیتلتون هستند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه ی 45 دقیقه ای هفتگی برنامه ی درمان شناختی رفتاری ( CBT ) اجرا شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی تحلیل کواریانس استفاده شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری 23- SPSS انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مداخله ی به کاررفته باعث افزایش صمیمیت جنسی و کاهش نگرانی از تصویر بدن در زنان می شود. به طورکلی، می توان گفت که مداخله ی درمان شناختی رفتاری ( CBT ) برای کمک به زنان دارای اختلال کارکرد جنسی (بی میلی جنسی) اثربخش است. همچنین درمانگران می توانند از این روش درمانی جهت بهبود صمیمیت جنسی و نگرانی از تصویر بدن استفاده کنند.