فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۹۶۱ تا ۱۰٬۹۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم دی ۱۳۹۹ شماره ۱۰ (پیاپی ۵۵)
115-124
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به عنوان یک بیماری عود کننده، مخرب، آسیب زننده به خود، خانواده و جامعه با هزینه های بسیار، فرصت سوزی و سرکوب استعدادها همراه است. راه حل های درمانی متعددی برای اعتیاد طراحی شده است ولی یکی از اثربخش ترین و مهم ترین این روش ها، جلسات دوازده قدم یا پروتکل درمانی به کار گرفته شده در جلسات معتادان گمنام است که در سراسر دنیا استفاده می شود. با این وجود، این روش به تنهایی معمولا با کاستی هایی همراه بوده است. مشخص شده است که رویکرد دوازده قدم زمانی که به صورت همزمان با رویکردهای درمانی برای درمان اختلالات همزمان با سو ءمصرف مانند مشکلات افسردگی و اضطراب همراه شود، اثربخشی بیشتری خواهد داشت. روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت یکی از روش های درمانی تجربه ای و هیجان مدار است که اثربخشی و ماندگاری بالایی در کاهش افسردگی و اضطراب نشان داده است. این پژوهش به تحلیل مکانیسم اثربخشی مداخلات رواندرمانی پویشی فشرده کوتاه مدت در کنار رویکرد دوازده قدم بر کاهش علائم اعتیاد، کاهش وسوسه مصرف و کاهش دفاع های روانی منجر به اعتیاد می پردازد.
غربالگری و شیوع شناسی اختلال طیف اوتیسم درکودکان 3-6 سال مهدکودک های تحت نظارت سازمان بهزیستی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
205-218
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع شناسی اختلال طیف اوتیسم در دوران کودکی به دلیل افزایش فراوانی روزافزون آن در جوامع مختلف از یک سو، و اهمیت مداخله زودهنگام از سویی دیگر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف غربالگری و شیوع شناسی اختلال طیف اوتیسم در کودکان 3-6 سال مهدکودک های تحت نظر بهزیستی استان مازندران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقطعی است و جامعه آماری آن، شامل تمامی کودکان 3 تا 6 سال مهدکودک های تحت نظارت سازمان بهزیستی در سال 1396-1395 در استان مازندران بود که از این میان، تعداد 10040 کودک مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها ابتدا نمونه مورد نظر تحت ارزیابی با سیاهه تعدیل شده برای اوتیسم کودکان (ام چت) (روبینز، دبرافین، بارتون، 1999) و مصاحبه پیگیری قرار گرفته و سپس در مرحله دوم غربالگری، افراد با ریسک بالا با پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مقیاس نمره دهی اوتیسم گارز 2 (گیلیام، 1994) ارزیابی دقیق شدند. داده های به دست آمده به وسیله روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد) و استنباطی (خی دو) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد تعداد 53 مهدآموز (46 پسر، 7 دختر) با اختلال طیف اوتیسم در استان مازندران در سال 1395-1396 در مهدکودک ها حضور دارند. شیوع اختلال طیف اوتیسم در پسران 96/0 درصد و در دختران 13/0 درصد و نسبت فراوانی شیوع در پسران به دختران در حدود 5/6 به 1 است P≥0/05) ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، شیوع اختلال طیف اوتیسم در کودکان 3-6 سال مهدکودک های مازندران، % 53/0 (تقریباً نیم درصد) است. شدت اختلال، وضعیت شناختی و اجتماعی - اقتصادی در پذیرش و ثبت نام کودکان با اختلال طیف اوتیسم در مراکز مهدکودک، نقش زیادی داشته و سبب شده است تا حضور این کودکان در مراکز مهدکودک استان، کمتر از میزان شیوع جهانی باشد.
تأثیر برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر بر میزان توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
248-263
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توانایی توجه انتخابی در کودکان با اختلال نارسایی توجه فزون کنشی به خوبی تحول نمی یابد و دامنه توجه کوتاه، به عدم تکمیل تکالیف و طرح ها می انجامد و سبب می شود که توجه آنها به طور مداوم از فعالیتی به فعالیت دیگر معطوف شود. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر بر میزان توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش : پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 32 کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در دامنه سنی 8 تا 11 سال شهر کرمانشاه در سال 1397-1396 بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر را در 18 جلسه 40 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که گروه گواه در فهرست انتظار ماندند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس درجه بندی کانرز والدین (کانرز، 1999)، مصاحبه بالینی و آزمون رنگ- واژه (استروپ، 1953) بودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر بر میزان توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی تأثیر مثبت و معناداری دارد (0/0001 P< ). نتیجه گیری: استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر با نتایج مثبت و مؤثری در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی همراه بود و به بهبود میزان توجه آنها منجر شد؛ در نتیجه استفاده از این نوع مداخله در فرایند درمان این کودکان پیشنهاد می شود.
بررسی تأثیر معنویت بر کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی با میانجی گری اخلاق حرفه ای در میان کارکنان دانشگاه لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
101-116
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سالیان اخیر، در سازمان ها به معنویت توجه بسیاری شده است و صاحب نظران مدیریت و سازمان نیز به جرگه علاقه مندان به معنویت پیوسته اند. ادعاهای فراوانی درباره فواید مثبت معنویت در محیط های کاری مطرح شده که به تشویق علاقه مندان به جست وجوی راه هایی جهت واردساختن معنویت به محیط های سازمانی منجر شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنویت بر کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی با میانجی گری اخلاق حرفه ای صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری 340 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان بود که از میان آنان 181 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های استاندارد معنویت میلیمان و همکاران، کیفیت زندگی کاری والتون، کارآفرینی هیل و اخلاق حرفه ای کادوزیر جمع آوری شد و تحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص های توصیفی و روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین معنویت و کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی (31/0=r، 45/0=r و 05/0>P) رابطه مثبت و معناداری وجود داشت اما بین اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری رابطه معناداری یافت نشد. علاوه براین، معنویت با میانجی گری اخلاق حرفه ای بر کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی (17/0=β، 05/0=β و 01/0>P) تأثیرگذار بود و هم به صورت مستقیم هم غیرمستقیم موجب افزایش کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت هرگونه افزایش معنویت در سازمان با افزایش کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی و اخلاق حرفه ای کارکنان همراه است.
اثربخشی توان بخشی شناختی بر افزایش عملکردهای توجه و حافظه در معتادان وابسته به هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
229-243
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی بر افزایش عملکردهای توجه و حافظه در معتادان وابسته به هروئین انجام شد. روش: پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با گروه گواه با پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. جامعه آماری شامل معتادان سه کلینیک ترک اعتیاد در شهر تهران در سال 96 بود. حجم نمونه طبق آخرین آمار در سال مذکور مجموعاً 380 نفر بود. نمونه آماری به حجم 30 نفر (15 نفر گروه گواه و 15 نفر گروه آزمایش) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون فراخنای ارقام رو به عقب و آزمون استروپ استفاده شد. گروه آزمایش برنامه توان بخشی شناختی را در 16 جلسه و هر جلسه به مدت 1 ساعت دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان توان بخشی شناختی در افزایش عملکردهای اجرایی (توجه و حافظه) معتادین وابسته به هروئین مؤثر بوده و بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی توان بخشی شناختی می توان عملکردهای توجه و حافظه معتادان و به خصوص معتادان وابسته به هروئین را در وضعیت بهتری قرار داد.
اثربخشی برنامه آموزش نظامدار فرزندپروری کارآمد بر استرس والدگری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی مادران پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی برنامه آموزش نظامدار فرزندپروری (استپ) کارآمد بر استرس والدگری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی مادران نوجوان پسر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 133 مادر دارای نوجوان پسر 12 تا 18 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان در سال 1398 بود. ابتدا مادران به پرسشنامه استرس والدگری آبیدین (1983) پاسخ دادند. 87 مادر دارای استرس بالای والدگری تشخیص داده شدند. از بین آن ها 40 مادر که واجد ملاک های ورود بودند به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند و پرسشنامه های استرس والدگری آبیدین (1990)، دشواری نظم دهی هیجانی گارنفسکی (2001) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را در سه مرحله تکمیل کردند. آموزش نظامدار فرزندپروری کارآمد بر استرس والدگری آدلر-درایکورس (2004) به گروه آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته ارائه و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر برنامه آموزش والدین بر استرس والدگری (87/9 =F، 003/0=P)، تنظیم هیجانی (39/9 =F، 004/0=P) و انعطاف پذیری شناختی (68/9 =F، 004/0=P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجایی که آموزش این برنامه با اصلاح روابط مادران با پسران نوجوان شان، استرس والدگری را کاهش و تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی آن ها را ارتقاء می دهد، بنابراین برای پیشگیری و یا رفع تعارض بین والدین و پسران نوجوان می توان از آن استفاده کرد.
اثربخشی زوج درمانی آدلری بر ناسازگاری زناشویی؛ یک مطالعه موردی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های فراوانی نشان داده اند که مشاوره در کاهش ناسازگاری زناشویی کارساز است؛ ولی چگونگی انجام و فرایند درمان زوج ها معمولاً بیان نمی شوند و تنها به اعداد و ارقام برای نشان دادن این تأثیرگذاری بسنده می شود؛ درنتیجه نیاز به درک بهتر چگونگی انجام رویکردهای زوج درمانی با زوج های ناسازگار وجود دارد. به همین جهت در این پژوهش، چگونگی اثربخشی زوج درمانی آدلری همچون یکی از برجسته ترین رویکردها در درمان خانواده و ازدواج بر کاهش ناسازگاری زناشویی در چارچوب مطالعه موردی، موردبررسی نهاده شد. روش این پژوهش کیفی، از نوع مطالعه موردی با هدف پژوهش کاربردی بود. نمونه آماری دربرگیرنده یک زوج (یک زن و یک شوهر) بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. در این پژوهش مداخله درمانی طی 15 جلسه یک ساعته و در چارچوب پروتکل زوج درمانی آدلری اجرا و از شیوه تحلیل تأملی برای تحلیل و تفسیر اطلاعات و داده ها استفاده شد. ابزار به کاررفته در این پژوهش، پرسش نامه سازگاری زناشویی دونفره (Spanier, 1976) بود. بررسی کیفی و جلسه به جلسه فرایند زوج درمانی آدلری در زوج موردمطالعه نشان داد که به کارگیری زوج درمانی آدلری منجر به کاهش ناسازگاری زناشویی در زوج موردمطالعه شد. نتایج سه ماه پیگیری نشان داد که این نتایج ثابت ماندند، بنابراین می توان نتیجه گرفت زوج درمانی آدلری بر کاهش ناسازگاری زناشویی زوج ها مؤثر است.
اثربخشی آموزش شطرنج بر ادراک حل مساله و هوش هیجانی دانش آموزان دختر دارای اختلال ریاضی شهرستان ساوه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش شطرنج بر ادراک حل مساله و هوش هیجانی دانش آموزان دختر دارای اختلال ریاضی شهرستان ساوه در سال 1396 صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی در پایه های چهارم تا ششم ابتدایی بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 60 دقیقه ای آموزش شطرنج دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه ادراک حل مساله (هپنر و پترسون، 1982) و پرسشنامه هوش هیجانی (ماورولی و همکاران، 2008) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد آموزش شطرنج موجب بهبود "اعتماد به حل مساله" و "کنترل شخصی" دانش آموزان دختر پایه های چهارم تا ششم دارای اختلال ریاضی شهرستان ساوه شده است و این در حالی است که از نظر "سبک گرایش- اجتناب" تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که آموزش شطرنج موجب بهبود هوش هیجانی و مولفه های آن در دانش آموزان دختر پایه های چهارم تا ششم دارای اختلال ریاضی شهرستان ساوه شده است. لذا آموزش شطرنج به عنوان یک گزینه در برنامه درسی دانش آموزان مورد تائید است و می تواند به عنوان یک روش مداخله مناسب به کار رود.
تدوین مدل شهادت طلبی براساس ویژگی های شخصیتی با نقش واسطه ای نگرش مذهبی و عمل به باورهای مذهبی در دختران بسیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
5 - 16
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی از شهادت طلبی براساس ویژگی های شخصیتی با نقش واسطه ای نگرش مذهبی و عمل به باورهای مذهبی انجام گرفت. باتوجه به اهمیت شهادت و شهادت طلبی در فرهنگی اسلامی به خصوص تشیع، بررسی رابطه مؤلفه شخصیت با میل به شهادت طلبی با واسطه گرایش به دین و عمل به باورهای دینی، می تواند نتایج جالب و قابل کاربردی در حوزه های مختلف مطالعاتی به دست دهد. روش: در این پژوهش توصیفی همبستگی، 271 دختر بسیجی به صورت دردسترس از جامعه دختران بسیجی فعال شهرستان فسا انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های فرم کوتاه پنچ عاملی شخصیت نئو، پرسشنامه نگرش مذهبی، عمل به باورهای مذهبی و پرسشنامه محقق ساخته شهادت طلبی بود. نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برون گرایی، توافق پذیری و مسئولیت پذیری بر میل به شهادت اثر مثبت مستقیم و غیرمستقیم به واسطه متغیرهای درون زای نگرش مذهبی و عمل به باورهای مذهبی دارد، اما انعطاف پذیری بر میل به شهادت اثر منفی مستقیم و غیرمستقیم معنی داری دارد. همچنین بین متغیر برون زای نروزگرایی ارتباط مستقیم و غیرمستقیمی با میل به شهادت طلبی مشاهده نشد. بحث: مدل شهادت طلبی ارائه شده، براساس متغیرهای برون زای شخصیت و درون زای نگرش مذهبی و عمل به باورهای مذهبی، توانست 75 درصد از تغییرات شهادت طلبی مدل را تبیین نماید که نشان دهنده برازندگی مدل است.
مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
95 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری های جسمانی همچون سرطان علاوه بر پیامدهای منفی می توانند پیامدهای مثبتی را نیز موجب گردند که تحت عنوان پیامدهای مثبت بیماری شناخته می شوند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان صورت گرفت. روش: در این مطالعه علی-مقایسه ای، جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به سرطان بیمارستان های شهر رشت (ناحیه یک) در سال 1398 بودند که ازاین بین، 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه چشم انداز امیدوارانه (سودرگرن و هایلند، 2000)، مقیاس امیدواری (اسنایدر و همکاران، 1991) و مقیاس تمایلات رفتاری جامعه پسند (بامستیگر و سیگل، 2019) در انتها، تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری انجام گرفت. یافته ها: گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری در مقایسه با گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح پایین پیامد مثبت بیماری، نمرات بالاتری در امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند کسب کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری، امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند بیشتری دارند. ازاین رو، ارائه مداخلاتی برای افزایش پیامدهای مثبت بیماری سرطان می توانند به افزایش امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند منجر گردد.
بررسی نقش ارضاء نیازهای بنیادین روانشناختی و خودشفقت ورزی در پیش بینی قلدری دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ارضاء نیازهای بنیادین روان شناختی و خود شفقت ورزی در پیش بینی قلدری دانش آموزان دبیرستانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 224400 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 380 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت گرداوری اطلاعات از پرسشنامه ی قلدری (پاچین و هیندوجا، 2011)، مقیاس ارضای نیازهای روانی بنیادی (لاگاردیا و همکاران، 2000 ) و مقیاس خود شفقت ورزی (نف، 2003) استفاده شد. نتایج با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که خود شفقت ورزی با قلدری رابطه منفی و معناداری داشت. از بین نیازهای بنیادین روان شناختی، ارتباط با دیگران و خودمختاری با قلدری رابطه منفی و معناداری داشت. درحالی که بین شایستگی و قلدری رابطه معناداری مشاهده نشد. خود شفقت ورزی، ارتباط با دیگران و خودمختاری به طور معناداری قلدری را در دانش آموزان پیش بینی نمودند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که مداخلات روان شناختی و آموزشی مبتنی بر ارتقاء خود شفقت ورزی و ارضاء نیازهای بنیادین روان شناختی به منظور کاهش قلدری دانش آموزان برگزار شود
فراتحلیلی بر شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن بررسی مساله عدم ارتقاء زنان, با استفاده از مرور سیستماتیک, پژوهشهای انجام شده با موضوع شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران فراتحلیل گردید. جامعه آماری مشتمل برکلیه پژوهش های مربوط به موانع ارتقاء زنان در سازمان های دولتی بوده, که با استفاده ازروش نمونه گیری هدفمند, نمونه مورد نظر مشتمل بر 32 اثر پژوهشی در بازه زمانی سالهای 1380تا 1396 انتخاب و بررسی شد. یافته ها نشان داد دردهه 80 بیشتر پژوهشها موانع فردی- خانوادگی را مهمترین مانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت معرفی کرده اند. اما در پژوهشهای بعدی علاوه بر تغییر اولویت بندی, یک مانع جدید نیز به موانع ارتقاء اضافه شده است . یافته ها موانع ارتقاء زنان را در چهار دسته کلی طبقه بندی و به شرح ذیل اولویت بندی می کنند. موانع فرهنگی- اجتماعی(کلیشه های جنسیتی و حاکمیت فرهنگ مردسالاری) موانع سیاسی ( عدم حضور زنان در حلقه های قدرت, عدم حضور زنان در احزاب و گروههای سیاسی, ناتوانی زنان درلابی گری) موانع سازمانی( عدم اعتماد سازمان به زنان, تلقی مدیریت بعنوان حق وکار مردانه, عدم حضور زنان در شبکه های ارتباطی غیر رسمی ) و در نهایت موانع فردی-خانوادگی( عدم خودباوری زنان, نداشتن انگیزه پیشرفت در زنان و مسئولیت مضاعف زنان در خانواده)
نقش تعارض والد-نوجوان و حمایت اجتماعی در پیش بینی بحران وجودی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بحران وجودی و تعارض والد_ نوجوان دو مفهوم درهم تنیده ای هستند چرا که باهم رابطه دارند و در این میان حمایت اجتماعی می تواند نقش مؤثری در بهبود بحران داشته باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش تعارض والد-نوجوان و حمایت اجتماعی در پیش بینی بحران وجودی در دانش آموزان انجام گرفت. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه ی دوازدهم شهرستان سنندج بود که ۱۷۵ نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تعارض والد نوجوان استراس (۱۹۹۰)؛ حمایت اجتماعی خانواده پروسیدانو و هلر (۱۹۸۳) و بحران وجودی احمدی و دستغیب (۱۹۹۴) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار SPSS ۲۲ انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین تعارض والد – نوجوان با بحران وجودی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ( ۰/۰۱> P )؛ همچنین بین حمایت اجتماعی با بحران وجودی ارتباط منفی و معناداری به دست آمد ( ۰/۰۱> P ). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد ۲۳ درصد از واریانس بحران وجودی دانش آموزان به طور معناداری از طریق متغیرهای تعارض والد_ نوجوان و حمایت اجتماعی تبیین می شود. نتیجه گیری: می توان گفت تعارضات خانوادگی و همچنین طرز حمایت از جانب دیگران می تواند بحران وجودی دانش آموزان را پیش بینی کند.
شناسایی آلزایمر با استفاده از شبکه عصبی یادگیری عمیق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری آلزایمر شایع ترین شکل زوال عقل است که مهم ترین نمود آن اختلال در حافظه است. آسیب دیدگی مغزی و اختلال استرس پس از حادثه (حوادث ایجادشده برای جانبازان جنگ، رزمندگان و نیروهای مسلح)، نقش بسزایی در افزایش خطر بیماری آلزایمر دارد. ماهیت ابعاد بالای داده های عصبی، درعین حال تعداد کمی از نمونه های موجود، باعث می شود که یک سیستم تشخیص دقیق کامپیوتری ایجاد شود. هدف از انجام مطالعه حاضر به کارگیری شبکه های عصبی یادگیری عمیق برای ایجاد یک سیستم خودکار تشخیص بیماری می باشد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر، بر روی ۲۰۰ نمونه تصاویر مغزی جانبازان جنگ توسط نرم افزار پایتون انجام شده است. در مدل پیشنهادی این پژوهش ۷۰% از تصاویر پایگاه داده برای آموزش و ۳۰% تصاویر پایگاه داده برای آزمون انتخاب شدند. در مرحله اول آموزش از یادگیری عمیق با شبکه کانولوشن برای استخراج ویژگی سپس در مرحله دوم به منظور طبقه بندی وضعیت سلامت بر پایه ویژگی های یاد گرفته شده می باشد. یافته ها: نتایج حاصل از خروجی تجزیه وتحلیل شده و با روش های ارائه شده در مطالعات قبلی مقایسه شده است. روش پیشنهادی، دقت تشخیص بالاتری دارد که نسبت به روش های موجود باعث افزایش بیش از ۱۰% در دقت تشخیص در بسیاری از موارد گردیده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از روش های هوشمند بر مبنای یادگیری عمیق می تواند با دقت مطلوبی بیماری آلزایمر را تشخیص دهد. همچنین از الگوریتم های استفاده شده در این تحقیق را می توان در سایر امور مدیریتی، نظامی و دفاعی نیز استفاده کرد.
نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه با هوش معنوی و خودمهارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه با هوش معنوی و خودمهارگری بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان شهر قم بود. بدین منظور، 174 نفر از دانشجویان (70 پسر و 104 دختر)، به روش خوشه ای تصادفی یک مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های خودمهارگری، هوش معنوی، خودکارآمدی، و تاب آوری را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها، از روش های همبستگی، و تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که خودمهارگری، با هوش معنوی (599/0)، خودکارآمدی (643/0) و تاب آوری (528/0) رابطه معنادار (001/0P<) دارد و خودکارآمدی و تاب آوری، هریک به تنهایی رابطه هوش معنوی و خودمهارگری را واسطه گری جزیی می کنند. هنگامی که تاب آوری و خودکارآمدی، به طور همزمان در مدل تحلیل مسیر وارد شدند، تنها خودکارآمدی رابطه هوش معنوی و خودمهارگری را واسطه گری جزیی نمود.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۹
198 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح نیمه آزمایشی (پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل) و جامعه آماری متشکل ازتمامی بیماران مرد معتادی بود که به مراکز ترک اعتیاد تبریز مراجعه کردند. از بین آنها30 نفر (15 آزمایشی و 15 گواه) بصورت تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های تکانشگری بارت (1994) و عقاید وسوسه انگیز بک و رایت(1993) پاسخ دادند. تعداد جلسات برای گروه آزمایش ، 8 جلسه، به مدت 90 دقیقه، در طول هفته 1 جلسه بود.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه (معتادان به مواد افیونی) تفاوت معناداری درتکانشگری و وسوسه در پس آزمون وجود دارد و میانگین نمرات تکانشگری و وسوسه در پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش یافته است.بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر وسوسه و تکانشگری معتادان مواد افیونی تاثیر دارد.
اختلال وسواسی- اجباری و شیوع بیماری ویروسی کرونا: مروری بر دانش موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع و همه گیری بیماری ویروسی کرونا و ابعاد ناشناخته آن به نظر می رسد بزودی بروز و شیوع اختلال های روانی از جمله اختلال وسواسی- اجباری در جامعه افزایش معناداری داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مرور دانش موجود درباره اختلال وسواسی- اجباری و شیوع بیماری ویروسی کرونا انجام شد تا به پیشگیری اولیه از طریق آموزش کمک کند. یافته ها نشان داد که افراد جامعه را در ارتباط با اختلال وسواسی- اجباری و شیوع کروناویروس می توان به دو طبقه کلی غیروسواسی ها و وسواسی ها و در مجموع به چهار دسته تقسیم کرد: افراد غیرمستعد، مستعد، وسواسی درمان شده یا تحت درمان، و وسواسی های درمان نشده. در بین این چهار دسته وضعیت وسواسی های درمان نشده از دیگر افراد نگران کننده تر به نظر می رسد. به طور خلاصه با هر دسته از این افراد باید به صورت زیر مواجه شد: اطمینان دادن به غیرمستعدها، آزمون و آموزش مستعدها، احیا، ابقا و استحکام دستاوردهای درمان برای درمان شده ها و در نهایت انگ زدایی و ارجاع فوری، برای درمان نشده ها. در متن نکات بیشتری درباره شیوه برخورد با هر دسته از این افراد مطرح شده است.
تاثیر ایروبیک بر عملکرد شناختی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
155-162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی ورزش ایروبیک بر عملکرد شناختی کودکان پیش دبستانی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 40 کودک پیش دبستانی بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به دو گروه (20 نفره) آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 2 ماه، 3 جلسه 40 دقیقه ای در هفته، در برنامه مداخله ای ورزش ایروبیک کودکان شرکت کردند. داده های تحقیق از طریق آزمون هوش گودیناف جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تاثیر ورزش ایروبیک کودکان بر عملکرد شناختی در کودکان پیش دبستانی معنادار بوده است (05/0 p < ) . با توجه به نتیجه به دست آمده احتمالا ایروبیک کودکان یکی از راه هایی است که به افزایش عملکرد شناختی کودکان پیش دبستانی کمک می کند.
تاثیر مدل نادیده انگاری تاخیری به شیوه رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در نادیده انگاری پاداش تاخیری، تکانشگری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به اختلال های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
225-246
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدل نادیده انگاری تاخیری با رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نادیده انگاری پاداش تاخیری، تکانشگری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به اختلال های مصرف مواد بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به مصرف مواد در کلینیک های سنندج در سال 1398-1397 بودند. از بین این جامعه، تعداد 40 بیمار مبتلا به مصرف مواد، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه گواه). در این پژوهش، پرسش نامه انتخاب پاداش (کربای و همکاران، 1999)، مقیاس تکانشگری بارت (بارت و همکاران، 1997) و مقیاس هیجان خواهی زاکرمن (زاکرمن، 1978) استفاده شدند. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای در طی 8 هفته دریافت کرد، درحالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات درمانی، پس آزمون در هر دو گروه انجام شد. پس از 45 روز آزمون پیگیری نیز صورت گرفت. داده ها باآزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله مدل نادیده انگاری تاخیری با رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش نادیده انگاری پاداش تاخیری، تکانشگری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به اختلال های مصرف مواد شد و تاثیر این مداخله در طول زمان ماندگار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدل نادیده انگاری تاخیری با روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، راهبردی مؤثر در بهبود علائم نادیده انگاری پاداش تأخیری، تکانشگری و هیجان خواهی درافراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد است و می توان از آن به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر اهمال کاری تحصیلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر اهمال کاری تحصیلی در نوجوانان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم مدارس آموزش و پرورش ناحیه دو شهر شیراز در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز که دارای اهمال کاری تحصیلی بودند، به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره (آزمایش و کنترل) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی و چهار جلسه انفرادی مصاحبه انگیزشی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر و تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکووا) استفاده شد. یافته ها نشان داد که مصاحبه انگیزشی بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان اثربخش بوده است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نیز نشان داد که بر ابعاد اهمال کاری (اهمال کاری عمدی، اهمال کاری ناشی از خستگی و اهمال کاری ناشی از بی برنامگی) تاثیر مثبت داشته است. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی می تواند موجبات کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی را فراهم آورد.