فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۸۲۰ مورد.
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
613 - 632
حوزههای تخصصی:
طراحی یک مدل هوشمند اعطای تسهیلات بانکی می تواند بسیار از دغدغه ها و نگرانیهای سیستم بانکی را در خصوص بازپرداخت وامهای اعطای شده و افزایش وامهای غیر عملیاتی را کاهش دهد. برای این منظور لازم است با بهره گیری از الگوریتمهای هوش مصنوعی چنین مدلی طراحی شود. در این تحقیق هدف طراحی یک مدل اعطای تسهیلات بانکی هوشمند بر اساس کلان داده و بر اساس مشخصه های جمعیت شناختی وضعیت کسب و کار و پرداختهای گذشته مشتریان می باشد. مدل شامل 12 متغیر بود که داده های آن از سیستم بانکی جمع اوری شده و سپس با کمک الگوریتمهای یادگیری ماشین پیاده سازی شد. سه الگوریتم کا نزدیکترین همسایه، درخت تصمیم و جنگل تصادفی در تحقیق حاضر استفاده شد که نتایج نشان می دهد الگوریتم درخت تصمیم با دقت 99.6 درصد در بالاترین سطح قادر به پیش بینی رفتار بازپرداخت مشتریان بوده و این امر نشان می دهد که متغیرهای 12 گانه معرفی شده تا بیش از 99 درصد می توانند بازپرداخت مشتریان را بر اساس سه دسته مشتریان با ریسک بالا، متوسط و ریسک اندک دسته بندی نمایند.
طراحی و تبیین مدلی از انگیزه های تشکیل اتحاد استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
197 - 224
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با محیط رقابتی، استفاده از اتحادهای استراتژیک، ابزاری برای انعطاف پذیری و سازگاری در جهت دستیابی به اهداف سازمانی و بین سازمانی است. این مطالعه با هدف شناسایی انگیزه های تشکیل اتحاد استراتژیک در صنعت مبل منبت شهرستان ملایر اجرا شد. این مطالعه دارای رویکرد کیفی است. به لحاظ ماهیت توسعه ای و از بعد زمان یک طرح مقطعی و از منظر هدف کاربردی است. روش گردآوری داده های آن میدانی و ابزارش مصاحبه بود. از منظر هستی شناسی ذهن گرا، به لحاظ معرفت شناسی غیراثبات گرا، از نگاه روش شناسی ایده انگار و از موضع انسان شناسی، اختیارگرا است. 20 خبره متشکل از فعالان صنعت مبل منبت، دانشگاهیان و متخصصین در آن مشارکت داشتند. روایی مصاحبه ها با استفاده از روش سه سویه سازی محقق و داده ها و پایایی آن با بهره گیری از ضریب آلفای کریپندورف بین دو گدگذار ارزیابی و تأیید شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در مجموع 20 مصاحبه اجرا شد. حاصل تحلیل داده ها منجر به استخراج 94 کد (متشکل از 22 کد آزاد و 72 کد برآمده از مصاحبه)، چهار شبکه ساختاری با عناوین انگیزه های صنعتی، انگیزه های سازمانی، انگیزه های بازاریابی و انگیزه های اقتصادی برای تشکیل اتحاد استراتژیک در صنعت مبل منبت شهرستان ملایر گردید. نتایج این مطالعه منجر به شناخت انگیزه های تشکیل اتحاد استراتژیک در صنعت مبل منبت شهرستان ملایر گردید. براساس این شناخت، پیشنهادات و رهنمودهایی برای مسئولان و فعالان اتحاد مورد مطالعه ارائه شد.
تحلیل سیاست های آموزشی و پژوهشی کشورها با افق های پیش روی آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
159 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل مبانی راهبردی سیاست های آموزشی و پژوهشی در کشورهای اسکاندیناوی است که افق امیدبخشی برای ارتقای حکمرانی آموزش عالی در بستر ملی مورد واکاوی قرار گرفته است. این مطالعه با رویکرد تفسیر و تاویل گرایی(تفسیر و تاویل گرایی) و مبتنی بر پنج پرسش اساسی پژوهش است. جامعه آماری با تأکید بر معیار فرهنگی شامل پنج کشور سوئد، دانمارک، فنلاند، نروژ و ایران می باشد. سیاست های آموزشی- پژوهشی در چهار کشور مبتنی بر اجرای طرح بولونیا بر اساس بافتار آن جامعه بوده است. این بررسی پس از مطالعه مقالات این حوزه و نیز تفسیر آراء و اثرگذاری سیاست های آموزشی و پژوهشی صورت پذیرفته است. بررسی مورد نظر در کشور ایران نیز در پاسخ به افق های پیش روی آموزش عالی با توجه به نهادهای علم و فناوری و اسناد مرتبط بر اساس برداشت ضمنی از برنامه های منتخب به انجام رسیده است. نتایج بررسی در کشورهای منتخب نشان داد سه عامل جایگاه اجتماعی، مشروعیت، و وابستگی منابع اهمیت دارد. این عوامل یک دیگر را تقویت کرده و رابطه ای تنگاتنگ میان آنها وجود دارد. جریان افکار در میان کشورهای اسکاندیناوی، تغییرات مشابه سایر نقاط اروپا را در سطح سیاست گذاری رقم زده است. در ایران بیشترین تأثیر در جهت گیری برنامه ها وجود دارد. زیرا سیاستگذاری درون زمینه اتفاق می افتد. لذا ریشه سیاست های آموزشی و پژوهشی کاملاً وابسته به زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. از این رو، به منظور افق های پیش روی آموزش عالی ایران، شبکه سازی فرهنگی، توسعه آگاهی عمومی، پویایی کنشگران و تقویت اجماع نخبگانی کشور پیشنهاد می گردد.
طراحی مدل هوش مصنوعی برای بهبود فرایند خرید آنلاین محصولات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
135 - 168
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی مدل هوش مصنوعی برای بهبود فرایند خرید آنلاین محصولات ورزشی در عراق انجام شده است. روش پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد گلیزر بوده و جامعه آماری شامل خبرگان در حوزه بازاریابی ورزشی و صاحبان شرکت های تولیدی و فروشندگان محصولات ورزشی در عراق بوده است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و براساس معیار اشباع نظری، مجموعاً 13 مصاحبه انجام شد. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های اکتشافی نیمه ساختاریافته بود که تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری صورت گرفت و روایی و پایایی نتایج تأیید شد. نتایج نشان داد که عوامل کلیدی مانند شخصی سازی توصیه ها، سهولت استفاده و امنیت در تجربه کاربری، تأثیر زیادی بر رضایت و تصمیم گیری خرید مشتریان دارند. در زمینه تعاملات هوشمند، استفاده از چت بات ها و سیستم های پاسخ دهی خودکار به مشکلات خرید، به بهبود تجربه مشتری کمک می کند. همچنین، تأثیرات روان شناختی و اجتماعی، از جمله اعتبار اجتماعی و تبلیغات هوشمند، نقش مهمی در رفتار خرید ایفا می کنند. در حوزه داده کاوی، تحلیل رفتار مشتری و هوش تجاری به عنوان ابزارهای مؤثری برای بهبود استراتژی های بازاریابی شناسایی شدند. همچنین، عوامل اعتماد و اعتبار برند، از جمله تقویت برند از طریق هوش مصنوعی و شفاف سازی اطلاعات، به افزایش اعتماد مشتریان کمک می کند. نوآوری های تکنولوژیکی مانند واقعیت افزوده و اتوماسیون در خدمات نیز به بهبود فرآیند خرید اشاره دارند. برای بهینه سازی رفتار خرید محصولات ورزشی آنلاین با استفاده از هوش مصنوعی، کسب وکارها نیاز دارند یک پلتفرم هوشمند ایجاد کنند که شامل چت بات های پیشرفته، شخصی سازی توصیه ها بر اساس تحلیل رفتار مشتری و سیستم های امنیتی قوی باشد.
بررسی اثر ویروس کووید-19 بر تاثیرپذیری و روابط شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و شاخص بورس اوراق بهادار شانگهای چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
کووید-19 اثر زیادی بر کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه داشته است. در این پژوهش رابطه اثرگذاری میان شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و شاخص سهام بورس اوراق بهادار شانگهای چین قبل از شیوع همه گیری کووید-19 و در طی آن موردبررسی قرار گرفت. از علیت گرنجر به منظور بررسی ارتباطات شاخص بورس سهام چین و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران استفاده گشت. بدین منظور از آزمون تودا و یاماموتو (1995) نیز جهت تجزیه وتحلیل مذکور استفاده گردید. سوال اصلی پژوهش بررسی ارتباط بین شاخص بورس سهام چین و شاخص کل بورس اوراق بهادار پیش از اعلامیه سازمان جهانی بهداشت و پس از آن تا پایان همه گیری می باشد. نتایج علیت گرنجر پیش از همه گیری نشان دهنده عدم وجود علیت گرنجر بین شاخص بورس سهام چین (SSEI) و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران و برعکس است. این موضوع به معنای عدم اثرگذاری علی و معلولی بین دو شاخص مذکور است که نشانگر عدم علیت دوطرفه پیش از همه گیری است. تأثیر این نتیجه آن است که در دوره پیش از همه گیری، از شاخص بورس سهام چین نمی توان برای پیش بینی مقادیر آینده شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران استفاده کرد و همچنین، شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در بررسی شاخص بورس سهام چین نقشی ندارد. نتایج در طی همه گیری و بیانیه رسمی سازمان بهداشت جهانی نشان دادند علیت یک طرفه گرنجر میان دو بازار به وجود آمده است.
تاثیر هوشمندی رفتار کارکنان بر کاهش فساد اداری در سازمان های دولتی (مورد مطالعه اداره کل مالیات و گمرکات استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
11 - 46
حوزههای تخصصی:
هوشمندی رفتار کارکنان نوعی تفکر و عملکرد مطلوب است که تنوعی از رفتار کارکنان را شامل می شود و شامل انجام وظایف جانبی، کمک داوطلبانه به دیگر کارکنان، توسعه حرفه ای، پیروی از مقررات سازمان، تلاش در جهت ارتقای سطح سازمان، حفظ نگرش مثبت به سازمان و تحمل ناملایمات در محیط سازمان می باشد.این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هوشمندی رفتار کارکنان بر کاهش فساد اداری در سازمان های دولتی (مطالعه موردی: اداره کل مالیات و گمرکات استان هرمزگان) انجام شد . جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه مدیران و کارشناسان اداره کل گمرکات به تعداد(780) نفر و اداره کل مالیات استان هرمزگان به تعداد(358) ،جمعاً به تعداد نفر 1138می باشد که از این تعداد 174 نفر(بررسی اعتبار مدل تحقیق) به شیوه ی نمونه گیری تصادفی سیستماتیک مدنظر قرار گرفتند. برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های هوشمندی رفتار کارکنان مصاحبه های مفصل و عمیقی با متخصصان دانشگاهی و مدیران اداره کل گمرکات و اداره کل مالیات استان هرمزگان ، انجام شده است. در بخش کمی پژوهش به منظور بررسی اعتبار مدل اجرای هوشمندی رفتار کارکنان از پرسشنامه 79سوالی براساس طیف 5 درجه ای لیکرت استفاده شده است. روایی پرسش نامه (هوشمندی رفتار کارکنان) برابر با (923/0) و پایایی آن برابر با (746/0) محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 23 و SMART PLS ویراست 2/2 انجام شده است و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شده است. در نهایت مفاهیم استخراج شده شامل79کد باز، 24 مضمون پایه و 8 مضمون سازمان دهنده می باشد که تشکیل دهنده مدل کارآمد هوشمندی رفتار کارکنان در اداره کل گمرکات و اداره کل مالیات استان هرمزگان هستند و الگوی نهایی پژوهش طراحی گردید. مطالعات اخیر نشان می دهد که کارکنانی که از هوشمندی رفتاری بالاتری برخوردارند، بهتر می توانند در موقعیت های تصمیم گیری اخلاقی عمل کنند، تنش های سازمانی را مدیریت نمایند و در نهایت به کاهش زمینه های بروز فساد کمک کنند. یافته های این پژوهش می تواند مبنای مناسبی برای سیاست گذاری های آینده در حوزه مدیریت رفتار سازمانی و مبارزه با فساد اداری باشد.
طراحی مدل بازاریابی اتحادی در هولدینگ های خودروسازی بر پایه تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
537 - 556
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل بازاریابی اتحادی در هولدینگ های صنعت خودروسازی می باشد. روش پژوهش: این پژوهش به روش آمیخته و در دو بخش کیفی طراحی و اجرا شده است. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل 16 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران و خبرگان حوزه بازاریابی بود که با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. روایی کدهای استخراج شده در این بخش توسط دو پژوهشگر مستقل بررسی و تأیید شد و پایایی آن نیز با استفاده از شاخص کاپای کوهن مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های بخش کیفی با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: حاصل تحلیل مضمون، استخراج ۳۴۲ کد اولیه در قالب 20 مضمون پایه و ۶ مضمون سازمان دهنده بود. به طور کلی نتایج نشان داد بعد «توسعه منابع مشترک» شامل زیر مقیاس های بهینه سازی منابع عملیاتی؛ تسهیم منابع تصمیم گیری؛ چابکی منابع بازاریابی و هم افزایی منابع بازاریابی بود. بعد «توانمندی شرکا» شامل مقیاس های شناخت بازار محلی، توسعه مهارت های نرم، توسعه روابط مشتریان است. بعد «مدیریت تنش با شرکا» شامل زیرمقیاس های مدیریت هماهنگی، مدیریت پیچیدگی های قانونی و مؤلفه حل اختلاف با شرکا است. بعد «یادگیری مشترک» شامل زیر مقیاس های یادگیری فناورانه، مهارت افزایی چندگانه، مذاکره با کمک شرکا شناسایی شد. بعد «تناسب استراتژیک شرکا» شامل اخذ ایده های نوآورانه بازاریابی، نفوذ هوشمندانه مطابق با ظرفیت شرکت ها و ورود به بازار متناسب با توانایی شرکا بود. بعد «توسعه شبکه ارتباطی» شامل شناخت توانایی های شرکا، گسترش رابطه داخلی با شرکا و توسعه شبکه شرکا و مدیریت رابطه با شرکا بود.
نقش فناوری اطلاعات در خدمات تامین اجتماعی با تمرکز بر جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸)
31 - 70
حوزههای تخصصی:
کرونا بسیاری از نظام های رفاه و تأمین اجتماعی و تجربیات علمی و عملی موفق دنیا را در این زمینه به چالش کشیده است، از طرفی تغییر معماری سازمانی مجموعه های نظامی و روند تغییرات الگوواره (پارادیم)های جنگی به سمتی حرکت کرده و می کند که در آن نقش نیروهای انسانی زبده، متخصص، حرفه ای، ماهر و روزآمد در زمینه به کارگیری فناوری های نوظهور، روز به روز پُررنگ تر می شود. بدیهی است جذب، حفظ و نگهداشت نیروی انسانی باکیفیت تر، نیازمند برقراری یک نظام رفاه و تأمین اجتماعی کارآمدتر برای این افراد است. به طور کلی مقولات «امنیت» و «تأمین اجتماعی» به معنای فراهم سازی نیازهای اولیه و اساسی و ایجاد آرامش خاطر و امید به آینده، مقارنت و ملازمت زیادی با یکدیگر داشته و نقش تعیین کننده ای در وظایف دولت ها دارند. فناوریهای نو ظهور در عرصه ICT مبتنی بر ابزارهای هوشمند و شبکه های اجتماعی، تأثیر و تأثرات زیادی بر این حوزه داشته و دارند. در این مقاله ابتدا مفهوم تأمین اجتماعی و نقش و اهمیت آن در ارتباط با منابع انسانی نظامی تشریح و سپس روندهای به کارگیری فناوری ارتباطات و اطلاعات و نیز تغییر دیدمان (الگوواره) جنگ ها ارائه و به پُررنگ تر شدن نقش منابع انسانی کیفی که سالم، ماهر و دارای تأمین باشد، در فراروندهای (مگاترند) جنگی می پردازد. احصاء اثرات جنگ بر چرخه منابع و مصارف سازمان ها و صندوق های بیمه گر اجتماعی و نیز ارائه فهرست فناوری های نوظهور و تحلیل کاربرد آنها در جنگ و نیز در ارائه خدمات تأمین اجتماعی و ارائه الگوی تأمین اجتماعی بُن سازه ای، دیجیتال و هوشمند، بخش های انتهایی مقاله را تشکیل می دهند و در پایان دستاوردها و نتایج حاصل از به کارگیری فناوری های نوظهور در ارائه خدمات تأمین اجتماعی، تبیین می شود.
طراحی مدل آسیب شناسی ارگونومی سازمانی با استفاده از فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
355 - 380
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب، شاخص های آسیب شناسی ارگونومی سازمانی در بخش دولتی را شناسایی و تحلیل کرده است. هدف پژوهش، استخراج مولفه های اصلی موانع ارگونومی از طریق تحلیل محتوای اسناد بالادستی، مقالات علمی، کتب و دستورالعمل های مرتبط بود. برای انجام این پژوهش ابتدا با استفاده از پایگاه داده های فارسی و لاتین به استخراج مقالات مرتبط پرداخته شد، در ادامه با غربال و جمع آوری 29 مقاله انگلیسی و 23 مقاله فارسی به تدوین مدل پرداخته شد. یافته ها با بررسی همه این منابع لاتین و فارسی، چهار معیار اصلی ارگونومیکی شامل فیزیکی، شناختی، سازمانی و رفتاری را شناسایی کرد. در بعد فیزیکی، عواملی نظیر شدت نور نامناسب، کیفیت پایین نور، سطح بالای فشار صوت، دما و رطوبت نامناسب، تهویه ناکافی، چیدمان نامناسب فضا، و تجهیزات غیرارگونومیک (مانند صندلی و میز غیراستاندارد) به عنوان موانع کلیدی تشخیص داده شدند که به اختلالات اسکلتی عضلانی و کاهش راحتی کارکنان منجر می شوند. در بعد شناختی، طراحی نامناسب رابط کاربری نرم افزارها، فشار کاری بالا، استرس و اضطراب، خستگی روانی، و ناکارآمدی فرآیندهای تصمیم گیری و حل مسئله از جمله موانع برجسته بودند. در بعد سازمانی، ارزیابی غیرعادلانه عملکرد، شیفت های کاری نامناسب، ساعات کار طولانی، عدم انعطاف پذیری برنامه ریزی، کمبود زمان استراحت، و فقدان حمایت مدیریتی و بودجه برای آموزش ارگونومی به عنوان چالش های اصلی شناسایی شدند. در بعد رفتاری، عدم رضایت شغلی، فرسودگی شغلی، تعاملات اجتماعی ضعیف، و نرخ پایین مشارکت کارکنان در برنامه های ارگونومیک از موانع مهم بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار MAXQDA انجام شد و برای اعتبارسنجی کدگذاری از شاخص کاپای کوهن استفاده گردید که با مقدار 0.772 در سطح توافق معتبر قرار گرفت. این پژوهش نسبت به مطالعات پیشین، با پوشش جامع تر موانع ارگونومی در بخش دولتی، مدل یکپارچه ای ارائه داد که می تواند به عنوان مبنایی برای سیاست گذاری و بهبود شرایط کاری مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهادات پژوهش شامل طراحی ارگونومیک محیط کار، تأمین تجهیزات استاندارد، اجرای برنامه های آموزشی ارگونومی، تقویت حمایت مدیریتی، و افزایش مشارکت کارکنان از طریق جلسات مشارکتی و بهبود تعاملات اجتماعی است. این اقدامات می توانند به ارتقای بهره وری، رضایت شغلی، و سلامت جسمی و روانی کارکنان کمک کنند و از پیامدهای منفی مانند فرسودگی شغلی و اختلالات اسکلتی عضلانی پیشگیری نمایند.
شناسایی عوامل مؤثر بر قاچاق کالای ورزشی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸)
119 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر قاچاق کالای ورزشی در کشور بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با رویکرد دلفی فازی انجام گرفت. نمونه آماری پژوهش را 20 نفر از خبرگان صنعت شامل مسئولین و افراد بالادستی در ساختار اداری که به نوعی با قاچاق کالا در ارتباطند و خبرگان دانشگاهی شامل اساتید مدیریت ورزشی و اقتصاد تشکیل داد که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. مولفه های اولیه پژوهش با مطالعه مبانی نظری و تحقیقات پیشین شناسایی و در قالب پرسشنامه با طیف پنج تایی لیکرت در سه دور در اختیار پنل خبرگان قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با روش دلفی فازی بررسی و عوامل نهایی شناسایی شده در پنج دسته عوامل اقتصادی (7 مولفه)، فرهنگی- اجتماعی (6 مولفه)، سیاسی – مدیریتی (10 مولفه)، بازاریابی (10 مولفه) و عوامل محیطی - جغرافیایی (2 مولفه) تقسیم-بندی شد. بر اساس یافته های پژوهش در عوامل اقتصادی مولفه بالا بودن تعرفه گمرکی، مالیاتی و عوارض، در عامل فرهنگی- اجتماعی مولفه بیکاری و محرومیت مناطق مرزی، در عامل مدیریتی – سیاسی مولفه سیستم اداری نامناسب گمرکی و مالیاتی و مشکلات فرایند ترخیص کالا، در عامل بازاریابی بروز نبودن فناوری بکار رفته در تولیدات داخلی و در عامل محیطی مولفه گستردگی مرزهای جغرافیایی، مهمترین مولفه های موثر بر قاچاق کالای ورزشی بودند. به طور کلی می-توان گفت قاچاق کالا پدیده ایی چندبعدی است که عوامل مختلفی بر آن تاثیر می گذارد بنابراین برای مبارزه با آن باید تمام عوامل را مورد توجه قرار داد
تأثیر یکپارچگی کانال های چندگانه همه کاره بر تجربه و بازگردانی مشتریان خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
71 - 93
حوزههای تخصصی:
بازاریابی در صنعت خرده فروشی، همواره بر رضایت مشتریان با بازگرداندن مشتری برای خریدهای بعدی تمرکز داشته است. تجربه ای که مشتری از تعامل با روش ها و کانال های فروشنده کسب می نماید، نقش بسزایی در حس رضایت و در نتیجه تکرار خرید ایفا می کند. این پژوهش از ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ روش توصیفی-ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ است، هدف بررسی کانال های چندگانه و اثر آن بر راهبرد کانال همه کاره بر تجربه و بازگردانی مشتریان در صنعت خرده فروشی است. جامعه آماری مشتریان خرید اینترنتی اُکالا در تهران است که با استفاده از رویکرد کوکران، نمونه ای با حجم 156 نفر محاسبه شد. در این پژوهش پس از بررسی و تحلیل پیشینه ، مدل مفهومی پژوهش استخراج و پرسشنامه پژوهش بر آن اساس تنظیم شد پس از انجام اصلاحات با اعلام نظر خبرگان پژوهش، روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی لاوشه و آزمون آلفای کرونباخ سنجیده و تأیید شد. پس از تلخیص داده ها و پیش پردازش خروجی آن ها، داده ها با کمک نرم افزار SPSS به تحلیل آماری شدند. پس از برازش مدل مفهومی، فرضیه هابا استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS آزمون شدند.لذا عوامل اثرگذار بر تجربه و رضایت مشتریان و خرید مجدد آنها در خرده فروشی های برخط شناسایی گردید و مشخص شد جذابیت هویت برند، ریسک ادراک شده، رضایت خرده فروشی و رضایت تعاملی بر بازگشت مشتری تاثیر دارد. همچنین مشخص گردید که رضایت تعاملی، رضایت خرده فروشی، عدم قطعیت خرده فروشی، جذابیت هویت برند و هزینه های انتقال بر خریدسنجی حضوری و در نهایت بازگرداندن مشتریان موثر است.
مدل رفتار مصرف کننده با تکیه بر واقعیت افزوده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
337 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف: فناوری واقعیت افزوده (Augmented Reality یا AR) با ادغام محیط های واقعی و مجازی، تجربه ای تعاملی و چندحسی ارائه می دهد که فرآیند تصمیم گیری را تسهیل کرده و ارتباط عاطفی بین مصرف کنندگان و برندها را تقویت می کند. با این حال، نبود چارچوب های جامع برای تبیین رفتار مصرف کننده در پاسخ به AR در این صنعت، شکاف پژوهشی قابل توجهی ایجاد کرده است. این پژوهش با هدف توسعه مدل نظری رفتار مصرف کننده مبتنی بر AR در صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی تهران، به بررسی این شکاف پرداخت. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکرد کیفی طراحی شده است تا مدل مفهومی کاربرد واقعیت افزوده (AR) در صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی را توسعه دهد. نمونه کیفی شامل 21 نفر از کارشناسان بازاریابی و مدیران ارشد شرکت های فعال در این بخش است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بدون ساختار جمع آوری شده است. در این پژوهش ابتدا از تحلیل مضمون و تکنیک دلفی برای شناسایی متغیرهای اصلی استفاده شد. سپس با بهره گیری از روش گرندد تئوری، مدلی شامل متغیرهای علی، مقوله محوری، استراتژی ها، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، و پیامدها تدوین شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که شرایط علی مؤثر بر پذیرش شامل عوامل مزایا (ارزش کاربردی، ارزش لذت بخش، و تجربه چندحسی)، عوامل فنی (تعاملی بودن، نوآوری، و حضور مجازی)، عوامل اطلاعاتی (سهولت استفاده، مفید بودن اطلاعات، و راحتی تصمیم گیری)، و عوامل خصیصه ای (کیفیت عملکردی، کیفیت زیبایی شناختی، و کیفیت لذت بخش) است. استراتژی های کلیدی شامل الهام بخشی، حس حضور، نزدیکی فیزیکی ادراک شده، جذابیت بصری، تعامل عاطفی، و تصویرسازی ذهنی شناسایی شدند. شرایط مداخله گر شامل نگرانی های حریم خصوصی و اضطراب فناوری، و شرایط زمینه ای شامل آشنایی با فناوری و پذیرش اجتماعی بود. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از این پژوهش، ادغام AR در فرایند بازاریابی، از طریق محتوای بصری، احساسات مثبت ایجاد کرده و وفاداری مشتریان را تقویت می کند. همچنین با افزایش تعامل، ارائه اطلاعات دقیق تر، و ایجاد تجربه های چندحسی، مشارکت مشتریان در فرآیند خرید را بهبود می بخشد
کاوش در مؤلفه های بازاریابی دیجیتال در شرکت های بیمه ای: ارائه الگویی توسعه محور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
257 - 294
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کاوش در مؤلفه های کلیدی بازاریابی دیجیتال در شرکت های بیمه ای و ارائه الگویی توسعه محور، با بهره گیری از رویکردی کیفی انجام شد. روش تحقیق حاضر، کیفی از نوع اکتشافی و مبتنی بر تحلیل مضمون است. مشارکت کنندگان تحقیق شامل ۲۰ نفر از خبرگان دانشگاهی و متخصصان صنعت بیمه بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود و برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون با رویکرد کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد.نتایج تحلیل ها نشان داد که مؤلفه هایی نظیر تناسب محصول یا خدمت با نیاز مشتری، زیرساخت های دیجیتال، دسترسی به ابزارهای فناورانه، بازاریابی محتوا، تدوین راهبرد دیجیتال، شناسایی مخاطب هدف، نگرش مدیریت، امنیت اطلاعات، آمادگی سازمانی و بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ارکان کلیدی بازاریابی دیجیتال در شرکت های بیمه ای مطرح هستند.بر اساس یافته ها، مدلی مفهومی برای توسعه بازاریابی دیجیتال در صنعت بیمه طراحی و ارائه گردید که می تواند به عنوان راهنمایی کاربردی برای تصمیم سازان و مدیران این صنعت مورد استفاده قرار گیرد.
مدل سازی تحلیل علل ریشه ای موانع انعطاف پذیری استراتژیک در کسب و کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
241 - 259
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ، ارائه الگوی تحلیل علل ریشه ای موانع انعطاف پذیری استراتژیک در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه است. پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و در زمره پژوهش های کیفی و استفاده از روش تحلیل علل ریشه ای می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان، استادان دانشگاهی مشاورین شرکت و مدیران شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه است روش نمونه گیری هدف مند غیراحتمالی به روش گلوله برفی، است. حجم نمونه تعداد 18 نفر با اشباع نظری، در مصاحبه فردی نیمه ساختار یافته، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش با روش تحلیل محتوا کیفی و کدگذاری باز، 33 شاخص موانع انعطاف پذیری استراتژیک شناسایی شده اند و شامل تمرکز بر گذشته، تأثیر گردش کاری، رقابت شدید، تغییرات سیاست ها و مقررات، فشارهای خارجی، تضاد اهداف، تنش ها و تداخل های داخلی، فرآیندها و روش های ناکارآمد، نوآوری نامناسب، مدیریت اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها، مشکلات فناوری، تجربه و نیروی کار، مقاومت به تغییر، ضعف در رهبری و تصمیم گیری، تداخل و محدودیت منابع، مشکلات مالی و ساختار و فرهنگ سازمانی غیرمنعطف هستند. مطابق نتایج پژوهش موانع اصلی انعطاف پذیری استراتژیک در شرکت های تولیدی شامل ساختار سازمانی پیچیده، فرهنگ مقاوم به تغییر، کمبود منابع انسانی و مالی، مشکلات فناوری، و عدم شناخت مناسب از تغییرات محیط کسب وکار هستند. رفع این موانع نیازمند تغییر در ساختار و فرهنگ سازمانی، سرمایه گذاری در منابع انسانی و فناوری، و آموزش کارکنان است. همچنین، آموزش کارکنان و آگاهی بخشی در مورد تغییرات محیطی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با شناسایی 33 مانع انعطاف پذیری استراتژیک در شرکت های تولیدی و ارائه چارچوب تحلیلی مبتنی بر تحلیل علل ریشه ای، گامی مهم در جهت توسعه نظریه در این حوزه می باشد.
طراحی مدل بازاریابی متاورس در بانک مسکن با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
633 - 716
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی پژوهش حاضر، طراحی مدل بازاریابی متاورس در بانک مسکن با رویکرد داده بنیاد و تمرکز بر تحول دیجیتال در بستر صنعت بانکداری ایران است؛ مدلی که بتواند به بهبود رقابت پذیری، ارتقای تجربه مشتری و خلق ارزش های نوین مبتنی بر فناوری های پیشرفته کمک نماید. این تحقیق با بهره گیری از رویکرد نظام مند نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین (1998)، فرایند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) را طی نموده است؛ به نحوی که محقق بر اساس مصاحبه های عمیق با خبرگان، موفق به شناسایی 5 مقوله اصلی، 26 مقوله فرعی و 65 کد مفهومی به عنوان ابعاد و مولفه های اثرگذار در شکل گیری مدل بازاریابی متاورسی بانک مسکن گردید. در فاز اول (کیفی) پژوهش، جامعه آماری متشکل از مدیران ارشد، کارشناسان متخصص و تحلیل گران حوزه های بانکداری دیجیتال، بازاریابی فناوری محور و متاورس بانکی، همچنین اساتید دانشگاهی و پژوهشگران فعال در زمینه بانکداری آینده نگر و فناوری های مالی نوین بود که با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، تعداد ۱۴ نفر از میان خبرگان کلیدی تا مرحله اشباع نظری انتخاب شدند. در این مرحله، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بر پایه پروتکل علمی گردآوری و با نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. در فاز دوم (کمی) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان، تعداد 434 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استانداردشده بر مبنای ابعاد استخراج شده از مرحله کیفی بود. داده های کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS4 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برازش مدل مفهومی و آزمون فرضیات انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای علی همچون فشارهای رقابتی بانکداری، الزامات قانونی و نظارتی، تغییرات ترجیحات مشتریان و فشارهای زیست محیطی، به همراه زیرساخت های فناوری، فرهنگ و سرمایه انسانی، ظرفیت تحقیق و توسعه و شبکه سازی دیجیتال، شالوده و بستر لازم را برای تحول بازاریابی داده بنیاد در بانک مسکن فراهم می کنند. نقش محوری بازاریابی داده بنیاد، توسعه محصولات نوآورانه و مدیریت تجربه مشتری، ارتباطی پویا بین شرایط علی، راهبردهای دیجیتال و پیامدهای عملکردی از جمله افزایش بهره وری، توسعه بازار و ارتقای کیفیت خدمات ایجاد نموده است. بر این اساس، مدل نهایی پژوهش پیوندی منسجم و داده محور میان سیاست گذاری کلان، مدیریت ریسک، چابک سازی سازمانی و توسعه بازاریابی متاورسی برقرار ساخته است. این مدل به عنوان نقشه راهی برای مدیران و سیاست گذاران بانکی، می تواند زمینه ساز استقرار بانکداری نسل جدید و ایجاد مزیت رقابتی پایدار در صنعت مالی کشور باشد.
افزایش مشارکت سیاسی با استفاده از تحلیل استراتژیک هوشمند در مواجهه با تغییرات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
717 - 750
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی راهکارهای افزایش مشارکت سیاسی از طریق بهره گیری از تحلیل استراتژیک هوشمند در مواجهه با تغییرات اجتماعی انجام شده است. در این تحقیق تلاش شده تا با استفاده از رویکرد کیفی و انجام مصاحبه های عمیق با فعالان سیاسی، اعضای احزاب و تشکل های اجتماعی و همچنین شهروندان، ابعاد مختلف تغییرات اجتماعی و تأثیر آن بر رفتار و تمایلات سیاسی افراد شناسایی و تحلیل گردد. یافته ها نشان می دهد که تغییرات اجتماعی ناشی از نابرابری های اقتصادی، تحولات فرهنگی و گسترش فناوری های نوین ارتباطی، هم فرصت ها و هم چالش هایی را برای مشارکت سیاسی ایجاد کرده است. تحلیل استراتژیک هوشمند به عنوان رویکردی نوین می تواند با ترکیب داده های اجتماعی، سیاسی و فناورانه به طراحی استراتژی های کارآمد در جهت ارتقاء مشارکت سیاسی و تقویت ساختارهای مدنی کمک کند. نتایج نشان می دهد که افزایش مشارکت سیاسی نه تنها به سطح آگاهی و تحصیلات افراد وابسته است، بلکه به توانایی نهادهای سیاسی و اجتماعی در انطباق با تغییرات و به کارگیری رویکردهای هوشمند نیز بستگی دارد. این تحقیق تأکید می کند که سیاست گذاران و فعالان اجتماعی با بهره گیری از تحلیل استراتژیک هوشمند قادر خواهند بود به گونه ای مؤثر با تغییرات اجتماعی روبه رو شوند و زمینه افزایش مشارکت سیاسی در جامعه را فراهم آورند.
قابلیت شبکه سازی و عملکرد راهبردی سازمان با انعطاف پذیری راهبردی و دوسوتوانی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
25 - 45
حوزههای تخصصی:
در محیط رقابتی متلاطم امروزی، دستیابی به عملکرد استراتژیک برای بقا و رشد شرکت های دانش بنیان در بازارهای هدف خود بسیار حائز اهمیت است. یکی از راه های دستیابی به این هدف دشوار، جذب منابع از طریق شبکه سازی با شرکا و سایر شرکت هاست. لذا هدف این پژوهش بررسی رابطه قابلیت شبکه سازی و عملکرد استراتژیک سازمان با تأکید بر نقش میانجی گری انعطاف پذیری استراتژیک و تعدیل گری دوسوتوانی سازمانی در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و رویکرد کمی دارد و از نظر ماهیت روش و گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی است. جامعه هدف این پژوهش شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیک مستقر در پارک علم وفناوری پردیس، دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه شهید بهشتی می باشد که تعداد آن ها 50 شرکت بوده که 44 شرکت بصورت تصادفی انتخاب شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قابلیت شبکه سازی بر عملکرد استراتژیک و انعطاف پذیری استراتژیک در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات تأثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین انعطاف پذیری استراتژیک بر عملکرد استراتژیک تأثیر مثبت و معنادار دارد و نقش میانجی گر در رابطه قابلیت شبکه سازی و عملکرد استراتژیک دارد. اما دوسوتوانی سازمانی نمی تواند نقش تعدیل گر بر رابطه این دو متغیر داشته باشد. در نهایت به مدیران این شرکت ها پیشنهاد شد تا به جای تمرکز بر اهداف مالی، بر اهداف استراتژیک برای ارزیابی عملکرد خود تمرکز کنند و با منعطف کردن استراتژی های خود، موجب خلق هم افزایی و ایجاد هماهنگی با ذی نفعان کلیدی خود شوند تا از این طریق بتوانند منابع کلیدی را جذب شرکت های خود کنند.
شناسایی و تببین شاخص های مؤثر بر برندسازی کسب و کار خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
223 - 239
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، شناسایی و سطح بندی شاخص های مؤثر بر برندسازی کسب وکارهای خانوادگی است. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و از منظر روش، به صورت آمیخته است. مشارکت کنندگان در بخش اول (کیفی)، صاحب نظران، اساتید دانشگاه در حوزه پژوهش و مدیران کسب وکارهای خانوادگی بودند و در بخش دوم (کمی)، مدیران و کارمندهای باسابقه از جمله پاسخ دهندگان سؤالات پرسشنامه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش اول، مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش دوم، پرسشنامه بوده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها در مرحله اول، مبتنی بر مرور نظام مند مبانی نظری و تحلیل مضمون (رویکرد انعکاسی) بوده و در مرحله دوم برای سنجش تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین متغیرها از مدل سازی تفسیری - ساختاری استفاده شده است. بعد از جمع آوری کلیه مقالات این حوزه و همچنین تعداد 8 مصاحبه نیمه ساختاریافته با جامعه هدف، 30 عامل شناسایی و نهایتاً 10 عامل از مبانی نظری و 2 عامل از بخش کیفی در قالب مبانی اصلی برندسازی کسب وکارهای خانوادگی انتخاب شدند که در بخش نهایی نتایج بیان شد که رهبر ماهر، توانایی پذیرش ریسک توسط مدیران و افراد متخصص بالا تأثیرگذارترین عوامل و عوامل پایداری در کیفیت، تعیین قیمت و استفاده از جدیدترین فناوری های تبلیغاتی تأثیرپذیرترین عوامل پژوهش حاضر هستند. نتایج پژوهش حاضر می تواند مبانی جدیدی در جهت تشکیل و ثبات برندسازی کسب وکارهای خانوادگی در کشور فراهم نماید.
تدوین الگوی سه سطحی راهبردی شهروندی شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
301 - 322
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای استمرار حیات در محیط پویای امروزی باید از ابزارها و روش ها برای ایجاد مزیت رقابتی و ارزش افزوده به منظور جذب و حفظ مشتری بهره گیرند. با پیچیده شدن روزافزون سازمان ها و افزایش کارهای غیراخلاقی و غیرقانونی در محیط های کسب وکار، اهمیت توجه به اخلاق در کسب وکار ضروری است. از این رو، یکی از ابزارهای اساسی، درک شهروندی شرکتی است. بنابراین، هدف این پژوهش دستیابی به الگوی پیامدهای سه سطحی برای شهروندی اشخاص، سازمان و جامعه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران شرکت های فعال در صنعت مواد غذایی در استان قم بوده که با روش نمونه گیری در دسترس، 400 نمونه جمع آوری شد. ابزار اصلی جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه است. برای بررسی و تأیید روایی پرسشنامه پژوهش حاضر روایی محتوا، روایی سازه و روایی همگرا بررسی شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس. پی. اس. اس و لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهروندی شرکتی در سطح فردی بر خوداثربخشی شغلی، تعهد عاطفی سازمانی، هویت سازمانی، وفاداری مشتریان، اعتماد به برند، تبلیغات توصیه ای و در سطح جامعه بر سرمایه اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارند؛ همچنین، در نهایت تأثیر غیرمستقیم خوداثربخشی شغلی و تعهد عاطفی سازمانی بر عملکرد تجاری مورد تأیید قرار گرفت.
تاثیر رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان با جوّ نوآوری و چابکی فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
299 - 320
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر سبک رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان با نقش میانجی جوّ نوآوری و چابکی فکری بوده است. جامعه آماری این تحقیق شرکت گاز استان خراسان رضوی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای بوده و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق تحلیل مسیر و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. بر اساس یافته ها کلیه فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار گرفته است. نتایج آزمون سوبل نشان می دهد، شدت اثر غیرمستقیم رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه از طریق نقش میانجی متوالی جوّ نوآوری و چابکی فکری کارکنان برابر 138/0 بوده و لذا فرضیه اصلی تایید می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد رهبران باید تا نقش خود را در تقویت نوآوری و ایجاد فرهنگ و فضای ایده آل برای نوآوری مشخص نموده و ضمن ایجاد محیطی نوآورانه کارکنان را تشویق کنند تا ایده ها و مفاهیم را به شیوه ای مطمئن خلق کرده و به اشتراک گذارند.