فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۲۸۱ تا ۹٬۲۹۴ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
51 - 70
حوزههای تخصصی:
تحلیل «ارزش های اخلاقی» از مهم ترین مسایل فلسفه اخلاق بوده که نقش تعیین کننده ای در مطالعات اخلاقی دارد؛ مسئله ای مکتب ساز که در زمره مهم ترین عامل تمایز و شکل گیری مکاتب مختلف اخلاقی قلمداد می شود. در این مقاله برای تحلیل دقیق «ارزش های اخلاقی»، به استخراج انواع تشکیک ارزش های اخلاقی و نقش آن در نظام سازی ارزش ها پرداخته شده است؛ بدین منظور با روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از متون دینی، دو گونه نظام تشکیکی، به صورت زیر ارائه شده است: تشکیک مبتنی بر درجه معرفت و بینش افراد که بر اساس انواع هدایت های فطری، تشریعی و تشویقی، سه ساحت مختلف برای ارزش گذاری های اخلاقی تلقی می شود.تشکیک مبتنی بر انواع فضایل و رذایل در زیست اخلاقی بر اساس قول مختار، مهم ترین شاخص در ارزش گذاری های اخلاقی، درجه معرفت و بینش افراد بوده و بدون توجه به این عنصر نمی توان به نظام ارزش های اخلاقی دست یافت.
طراحی الگوی تربیت نسل بر پایه دیدگاه های مقام معظم رهبری به شیوه گرندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه ی گام دوم انقلاب با مرور تجربه ی ۴۰ ساله ی انقلاب اسلامی اعلام کردند: انقلاب «وارد دوّمین مرحله ی خودسازی و جامعه پردازی و تمدّن سازی شده است». گام دومی که باید در چارچوب «نظریه ی نظام انقلابی» و با «تلاش و مجاهدت جوانان ایران اسلامی» به سوی تحقق آرمانِ «ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه)» برداشته شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تربیت نسل انقلابی برپایه دیدگاه های مقام معظم رهبری به شیوه گرندد تئوری انجام شد.این پژوهش جزء تحقیقات کیفی از طریق تحلیل محتوای کیفی با رویکرد نظریه مبتنی بر گرندد تئوری است. داده ها از طریق سند کاوی فیش های تعلیم و تربیت موجود در دفتر حفظ و نشر آثار معظّم له جمع آوری گردید.جامعه آماری متشکل از فیش های با موضوع تربیت نسل در سایت دفتر مقام معظم رهبری در طی سال های 1368 تا 1397 بود. جهت دستیابی به اشباع نظری تمام فیش ها به تعداد41فیش مورد استفاده قرار گرفت و نمونه گیری انجام نشد.ابزار پژوهش، فرم سندکاوی محقق ساخته بود. داده ها با رویکرد اشتراوس و کوربین طی فرایند کدگذاری، نام گذاری،مقوله-بندی و تحلیل گردید. جهت تحلیل اولیه داده های کیفی از نرم افزار 2020 Maxqda استفاده شد. در نهایت الگوی تربیت نسل انقلابی برپایه دیدگاه های مقام معظم رهبری طراحی شد. نتایج پژوهش حاکی از مقوله های کلی شناسایی شده در قالب مدل پارادیمی شامل شرایط علی(با 39 کد اولیه) شرایط مداخله گر(14 کد)،راهبردها(28 کد) و پیامدها(16کد) در یک زمینه دارای فرصت ها ، تهدیدها و ضعف و قوتها و برای پدیده محوری تربیت اسلامی است که مولفه های طراحی الگوی تربیت نسل اسلامی برپایه دیدگاه های مقام معظم رهبری نمایان می کند.
بررسی زمینه های ناهنجاری اجتماعی وناهمگونی با اخلاق حسنه و انسانی پدیده مسئولیت مدنی جرم آدم ربایی درفقه وحقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
401 - 436
حوزههای تخصصی:
آدم ربایی یکی از جرایم علیه تمامیت جسمانی تلقی می شود که در تمام قوانین کیفری جهان از جمله در کشور ما به عنوان یک جرم با مسئولیت های اخلاقی و کیفری، مهم تلقی و مجازات سنگین تری نسبت به جرایم مشابه برای آن مقرر گردیده است. مجازات آدم ربایی در قانون جدید کاهش مجازات های حبس تعزیری مصوب سال ۱۳۹۹ خورشیدی فارغ از کیفیات مشدده به دو بخش تقسیم می شود. به این معنا که اگر ارتکاب رکن مادی بزه آدم ربایی با عنف یا تهدید همراه باشد مجازات حبس تعزیری درجه ۴ برای مرتکب یا مرتکبین آن در نظر گرفته می شود که با توجه به کیفیت جرم و میزان مشارکت در آن برای فرد مجرم ممکن است بین ۵ تا ۱۰ سال حبس به همراه داشته باشد. چنانچه در مواردی سن مجنی علیه یا فرد ربایش شده کمتر از ۱۵ سال تمام باشد مصداق کودک ربایی است. اگر آدم ربایی توسط وسیله نقلیه انجام شود و یا به منجی علیه یا فرد ربوده شده آسیب جسمی یا حیثیتی وارد شود برای مجرم یا مجرمان حداکثر مجازات مقرر در قانون اعمال خواهد شد. لذا این پژوهش با شیوه توصیفی - تحلیلی با هدف بررسی زمینه های ناهنجاری اجتماعی وناهمگونی بااخلاق حسنه وانسانی پدیده مسئولیت مدنی جرم آدم ربایی درفقه وحقوق ایران، شکل گرفته است. با فرض اینکه در فقه اسلامی برای مال و جان انسان حرمت قائل شده است انسان و هر آنچه به او متعلق است، داراى ارزش است و وارد کردن هرگونه خسارت و آسیب به او یا متعلقات او، موجب ضمانت مى گردد و باید جبران شود به این نتیجه رسیدیم که در فقه و حقوق ایران برای جرم آدم ربائی علاوه بر مسئولیت کیفری و نوع مجازات کیفری حاصل از ربایش به دو صورت حد و تعزیر برای صیانت انسان و پیشگیری از وقوع جرم، مسئولیت مدنی نیز برای جبران ضرر به دو صورت حد و تعزیر در نظر گرفته شده است.
نقش شهود و فراشناخت در تصمیم گیری کارآفرینان: راهکارهای اسلامی برای تقویت شهود و بهبود فرآیند تصمیم گیری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
78 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش شهود و فراشناخت در فرآیند تصمیم گیری کارآفرینان و ارائه راهکارهای اسلامی برای بهبود تصمیم گیری آنان پرداخته و با استفاده از تحلیل مفاهیم شهود و فراشناخت در ادبیات غرب و اسلامی، تأثیر این مفاهیم بر تصمیم گیری کارآفرینان را بیان نموده است. در ادبیات غرب، شهود به تصمیم گیری سریع و بدون تحلیل عمیق اطلاق می شود که به تصمیم گیری سریع کارآفرینان در مواقع عدم قطعیت کمک می کند ولی ممکن است دچار خطا بشوند. فراشناخت به افراد این امکان را می دهد تا با نظارت فرآیندهای شناختی خود، از آن ها برای بهبود تصمیم گیری ها استفاده کنند. در مقابل، از منظر اسلامی، شهود به عنوان یک فرآیند درونی و متافیزیکی که نتیجه تهذیب نفس و سلوک عرفانی است. در این چارچوب، حکمت از طریق ترکیب عقل، فطرت و عبودیت به دست می آید که شهود متعالی را در بر دارد و فراشناخت به عنوان ابزاری برای نظارت بر فرآیندهای شهودی و شناختی در تصمیم گیری های متعالی معرفی می شود. در این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات آن به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است نتایج نشان می دهد که ترکیب شهود و فراشناخت به کارآفرینان کمک می کند تا تصمیمات بهتری اتخاذ کنند. این ترکیب در صورتی که با آموزه های اسلامی مانند تطهیر نفس، حکمت الهی و استفاده از منابع معنوی (قرآن، سنت و عقل هدایت شده) همراه باشد، به نتایج بهتری منتهی می شود. بنابراین، تصمیم گیری کارآفرینان باید مبتنی بر یک رویکرد چندبعدی باشد که ترکیب عقل، شهود و آموزه های دینی را در برگیرد تا از خطاهای شناختی جلوگیری شود و به تصمیمات بهینه و متعالی دست یابند.
مبانی زیبایی شناختی حیات طیبه در قرآن و دلالت های تربیتی آن با تأکید بر سواد زیبایی شناختی دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
117 - 144
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی مبانی زیبایی شناختی حیات طیبه در قرآن و استخراج دلالت های تربیتی آن (اهداف و اصول) با تأکید بر سوادِ زیبایی شناختیِ دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش پژوهش از منظر هدف، بنیادی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - تحلیلی است و جامعه مورد مطالعه، شامل همه اسناد و منابع موجود و معتبر قرآنی، اسلامی، تربیتی، علمی و فلسفی و نمونه مورد مطالعه شامل آیات وابسته به زیبایی شناختی حیات طیبه و سواد زیبایی شناختی، کتب و مقالات مرتبط با موضوع پژوهش بود. از روش اسنادی و فیش برداری برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، همچنین از شیوه های «تحلیل مفهومی» و «روش استنتاج پیش رونده» استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که عمده ترین مبانی مستخرج از زیبایی شناسی حیات طیبه در قرآن عبارتند از: الله، منشأ زیبایی، انسان رونوشتی از زیبایی مطلق، گستردگی، جامعیت و تنوع زیبایی شناختی در قرآن، زیبایی دوستی امری فطری در انسان و بر اساس مبانی مذکور، هدف غایی، رسیدن به حیات طیّبه است و با توجه به نتایج پژوهش، مهم ترین اهداف واسطه ای برای یافتن حیات طیبه عبارتند از: تعمیق شناخت نسبت به زیبایی مطلق، پرورش درک زیبایی شناختی، آشنایی با تنوع مفهوم زیبایی، تربیت ذوق هنری متعالی و مهم ترین اصول تربیتی عبارتند از: تربیتِ حسّ زیبایی شناختی، تربیت براساس فطرت، اُنس با قرآن، ایجاد محیط آموزشی زیبا، تعادل، پرورش حس کنجکاوی و خلاقیت، توجه به زیبایی در طبیعت؛ فلذا با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که با مهیا کردن زمینه برای سوق دادن دانشجومعلمان جهت درک نقش اسماءالحسنی در زندگی و با کاربرد اهداف و اصول مستخرج از مبانی، می توان به تربیتی جامع و متعادل برای دانشجومعلمان و به تبع آن به پرورش و ارتقای بهتر سواد زیبایی شناختی جامعه به ویژه دانش آموزان دست یافت .
الگوی تربیتی تمام ساحتی در دعای عرفه و اصول تربیتی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
145 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین الگوی تربیتی تمام ساحتی دردعای عرفه و استنباط اصول تربیتی مبتنی بر آن بود. این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. ابتدا با خوانشی کامل از مضامین دعای عرفه داده های مستخرج در سه سطح باز، محوری و منتخب با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و طبقه بندی شد و سپس بر اساس الگوی مفهومی استخراج شده اصول تربیتی از طریق تحلیل محتوا به شیوه استقرائی و در قالب تحلیل مضمون استنباط گردید. یافته پژوهش نشان داد که از میان 588 کد باز به دست آمده از دعای عرفه، بیشترین کدها به ترتیب مربوط به ساحت اعتقادی، عبادی، اخلاقی و سپس ساحت زیبایی شناسی-هنری بود. اصول تربیتی به وحدت ساحتی، جایگاه مخلوق و خالق، شاخصه عبادت، شگفتی خلقت انسان، راهنما بودن خلقت، تعامل هوشمندانه با دشمن، دانایی حقیقی، فناوری به عنوان نعمت، نگاه زیبابین و وسعت اقتصادی، اشاره دارد. چنین نتیجه گیری می شود تدوین و کاربست مجموعه منسجمی از مبانی و اصول و روش های تربیت تمام ساحتی انسان براساس منابع دینی درفرایند تعلیم و تربیت امری ضروری است.
مقایسه علم حضوری از منظر علامه طباطبایی و شهود از دیدگاه نل نادینگز و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
«نگاه به درون» آغازی دوباره بر فرآیند تعلیم و تربیت است. علم حضوری از دیدگاه علامه طباطبایی و شهود از دیدگاه نل نادینگز هر دو در حد وسط نگاه به درون بیشترین قرابت مفهومی را دارند. علم حضوری، گونه ای از رؤیت و مشاهده بدون استفاده از ابزارهای حسی است. در این نوع از علم، شیء بدون واسطه نزد ما حاضر است. علامه معتقد است انسان موجودی خالی و تهی نیست، بلکه پُر از ظرفیت های نهفته است که هستی تجلی گاه آن است. از این رو، علامه اصالت را به علم حضوری می دهد و دانش را از طریق علم حضوری محقق می داند. شهود نیز راهی برای شناخت است که در آن نفس ما با ابژه تماس مستقیم برقرار می کند. شهود، مانند دیدن بدون واسطه، واقعیت را مقابل ما به تصویر می کشد. اگر نگاه هستی شناسانه علامه به علم حضوری و نگاه ابزاری نادینگز به شهود در فرآیند تعلیم و تربیت به کار بسته شود، نقطه شروع آموختن، خود فراگیر خواهد بود. در این نوشتار، دیدگاه های دو اندیشمند در حوزه تعلیم و تربیت، با روش تطبیقی-تحلیلی، استخراج و توصیف شد. سپس با بررسی تطبیقی این دیدگاه ها، الگوی منسجم با تأکید بر «نگاه به درون» ساخته شد. هر دو اندیشمند درصدد بودند که انسان را متوجه درون کنند و فرآیند تربیت و آموزش را از درون آغاز کنند. این در حالی است که امروزه تعلیم و تربیت صرفاً در تحمیل انبوهی از داده ها خلاصه شده است. ابزار شناخت بودن، تسهیل گری مربی، کاشفیت و نفس محور بودن ازجمله دلالت های تربیتی علم حضوری و شهود است. این دلالت ها نظام تعلیم و تربیت را از حالت وضع، جعل و تحمیلی بودن خارج می کند و کاربست آن فرآیند علم آموزی و تربیت را برای فراگیر تسهیل می کند.
تأملی بر دیدگاه یورگن هابرماس در باب نسبت اخلاق و حقوق
منبع:
مطالعات اخلاقی سال اول بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
9 - 49
حوزههای تخصصی:
پرسش از نسبت و رابطه اخلاق و حقوق، تاریخی نسبتاً طولانی دارد و به مناسبات ارزش ها و ایده آل های انسان و یکی از نیازهای عینی بشر، یعنی نظم، امنیت و صلح باز می گردد. دغدغه زندگی اخلاقی، همزاد آدمی بوده و شئون حقوقی که قوام آن به برخورداری از حمایت الزامی و اجباری است، همواره در بخشی از زندگی اجتماعی انسان وجود داشته است، اما به نظر می رسد «حقوق» در مفهوم امروزین آن، عمدتاً معلول پیدایش نخستین دولت شهرها و سپس دولت فراگیر ملّی بوده که نخستین کار ویژهٔ آن استقرار نظم و صلح داخلی بوده است. تحقّق این امر بیش از هر چیز به واقعیت های جامعه و شهروندان، یعنی باورها، گفتار و کردار آنان وابسته است. هنجارهای اخلاقی اگر چه بی ارتباط با امکانات و شخصیت فاعل نیستند، لکن به این اندازه وامدار و تابع واقعیت های فردی و اجتماعی نیز نیست. از این رو، چگونگی سازش بین دوگانهٔ اخلاق و حقوق قرن هاست که معضل جدّی اندیشمندان اجتماعی شده است. یورگن هابرماس - فیلسوف و اندیشه پرداز اجتماعی معاصر - در نظریه اجتماعی کلان خود، در مقام تبیین چگونگی آشتی اخلاق و حقوق نیز برآمده است. هدف این نوشتار، بررسی و تأمل مختصر و به شیوه تحلیلی ۔ انتقادی در آراء او در این باب است. ارزش نخستین در اندیشه هابرماس، نظم و منافع عمومی است و بر این باور است که این هدف با اجماع ناشی از گفتمان مبتنی بر اراده آزاد انسان های برابر محقق می شود. انسان آزاد و برابر در اندیشهٔ او، از انسان اخلاقی نمایندگی می کند و گویا هابرماس - در فرض تزاحم بین این حقوق و اخلاق - حقوق (نظم و منافع عمومی برآمده از گونه ای توافق در عدد و شرایط) را بر هنجارهای اخلاقی ترجیح می دهد.
«خود ایده آل» به مثابه سازه معنوی برای دانشگاه اخلاق مدار در بستر حکمرانی علم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
203 - 219
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، انسان ها بیش از هر زمان دیگری به دنبال دستیابی به آرامش درونی از طریق آسایش جسمی هستند. دستیابی به این آرامش پایدار تنها از طریق ترویج معنویت، اخلاق، و تقویت قوای روحانی ممکن است. در این میان، دانشگاه ها به عنوان یکی از مهم ترین مراکز علمی و فرهنگی، نقشی حیاتی در بهبود زندگی بشر و تأمین آسایش نسبی ایفا می کنند. دانشگاه ها نه تنها کانون تحولات و مقدرات بشری هستند، بلکه منبع اصلی تأمین دانش و حکمرانی علم به شمار می آیند، به طوری که می توانند علم را به عنوان بخشی از «خودِ ایده آل» به جهانیان عرضه کنند. ضرورت بررسی این موضوع در نقش مهم دانشگاه های اخلاق مدار نهفته است، چرا که این دانشگاه ها می توانند علم نافع و زندگی خردمند را از طریق حاکمیت و گفتمان سازی علمی ترویج دهند. مسئله اصلی پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های دانشگاه های اخلاق مدار و تحلیل نقش «خودِ ایده آل» در بستر آنهاست. تأکید ویژه بر ساخت معنوی خودِ ایده آل متناسب با زیست بوم و بر مدار آرمان های هدف گذاری شده، محوری ترین جنبه این تحقیق است. این پژوهش با استفاده از روش های تحلیلی و تفسیر متون دینی، به بررسی چگونگی شکل گیری و توسعه خودِ ایده آل در دانشگاه های اخلاق مدار می پردازد. فرضیه اصلی پژوهش این است که "خودِ ایده آل" به عنوان سازه ای معنوی می تواند به تحقق "خودِ تکاملی" در منطق الهی کمک کند، در حالی که در منطق ماتریالیسم، این امر محدود به خود طبیعی است. اهداف این تحقیق شامل تبیین مفهوم خود ایده آل، شناسایی موانع موجود بر سر راه آن، و ارائه راهکارهایی برای تحقق آن در دانشگاه های اخلاق مدار است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود متغیرهای بازدارنده، می توان با تکیه بر متون دینی و ارزش های اخلاقی، خود ایده آل را به عنوان مبنایی برای تحول مثبت در دانشگاه های اخلاق مدار به کار گرفت. این تحقیق می تواند به فهم بهتر نقش دانشگاه ها در گسترش علم و معنویت در زندگی معاصر کمک کند.
روش ها و موانع پرورش انسان فرهیخته اخلاقی از نگاه استادان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
29 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو تبیین روش های آموزش افراد فرهیخته اخلاقی و شناسایی موانع در دستیابی به پرورش این نوع از افراد از نگاه استادان دانشگاه بود. به اقتضای هدف پژوهش از پارادایم تفسیری با رویکرد کیفی و دو روش پژوهش اسنادی - کتابخانه ای و تحلیل مفهوم از نوع تفسیر مفهوم بهره برده شد. میدان پژوهش شامل استادان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان بود که با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور و با درجه اشباع یافتگی به تعداد یازده نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود. فرایند مصاحبه تا دستیابی به اشباع در داده ها ادامه یافت. یافته های پژوهش در دو بخش «روش های پرورش افراد فرهیخته» و «موانع موجود» ارائه شد. بخش روش های پرورش افراد فرهیخته در دو قسمت: «مهارت های موردنیاز» و «روش های آموزش افراد فرهیخته» ارائه شد. بخش موانع نیز در دو قسمت: «موانع حوزه آموزش و تربیت» و «مسائل اخلاقی و اجتماعی» ارائه شد. نتایج نشان داد برای پرورش افراد فرهیخته، آموزش های کنونی ناکافی هستند. این امر مستلزم آموزش مهارت ها و اصول بنیادین مبتنی بر شرایط حال است؛ آموزش هایی که افراد را از حالت انفعال به شکل کنشگران فعال دربیاورد. آموزش در راستای فرهیختگی باید چندبعدی و تأکید بیشتر بر سوق دادن افراد بر یادگیری درونی، تأمل در خود و مهارت محور باشد. موانع نیز متنوع و چندبعدی اند و به طورکلی هرآنچه در آموزش، مانع تفکر افراد و اختیار افراد باشد، مانعی برای تربیت و آموزش است.
ناکامل بودن راهکار استفاده از وظایف ناکامل برای حل مشکل پرمطالبگی در اخلاق کانتی
منبع:
مطالعات اخلاقی سال اول تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
49 - 68
حوزههای تخصصی:
پرمطالبه بودن نظریات اخلاقی اعتراضی است که در دهه های اخیر و پس از مقاله معروف سینگر در 1972 بسیار رواج یافت. این اعتراض می گوید شهوداً نظریه اخلاقی نباید مطالبات بیش از حدی از ما داشته باشد. علی رغم اینکه بیشتر بحث ها درباره پرمطالبگی در فایده گرایی مطرح است، در سال های اخیر این اعتراض ناظر به اخلاق کانتی هم مطرح شده است. عده ای با پیش کشیدن تقسیم وظایف کامل و ناکامل در نظریه اخلاقی کانت و استفاده از مفهوم «آزادی عمل» که کانت در خصوص وظایف ناکامل مطرح کرده است، کوشیده اند نشان دهند اخلاق کانت پرمطالبه نخواهد بود. در این نوشتار این راه حل را مطرح و بررسی می کنیم و مشخص خواهد شد این راه حل اولاً باعث می شود اخلاق کانت کم مطالبه و بیش از حد سهل گیر شود و ثانیاً مشکل پرمطالبگی را به طور کلی در اخلاق کانت حل نمی کند و پرمطالبه ترین بخش اخلاق کانت در وظایف کامل است.
اخلاق سلسله مراتبی (تشکیکی) در نگاه عارفان؛ با تأکید بر دیدگاه ابن عربی
منبع:
مطالعات اخلاقی سال اول بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
اخلاق سلسله مراتبی یا تشکیکی عبارت است از اخلاقی که بایست ها و نبایست ها و شایسته ها و نا شایسته هایی خاص برای برخی درجات و طبقات از انسان ها قائل است، یعنی بر حسب ظرفیت های مختلف افراد و درجات ایشان جایز می داند که خصلتی ویژه برای برخی فضیلت و برای برخی دیگر رذیلت به حساب آید؛ یا خصلت هایی برای افرادی شایسته تر و برای دیگرانی کمتر شایسته یا ناشایست محسوب شود. عارفان، به لحاظ مبنای اخلاقی «فضیلت گرا» هستند و بر این باورند که ارزشِ عمل و خصلت ها به صِرف خیری است که ملازم با فعل و رفتار خاص است، اما در عین حال، به حسب ظرفیت افراد و تشکیک و سلسله مراتب در اخلاقیات نیز ملتزم اند. در این مقاله، ابتدا به مبانی و اصول اخلاق مدرّج و مشکّکِ عرفانی - از دیدگاه ابن عربی - پرداخته شده و در ادامه، به مصادیق و مواردی که این مبانی و اصول بر آنها تطبیق شده اند- یکی در بُعد درجات و مراتب عرفانی، دوم درباره فضایل و خصلت های اخلاقی یا افعال اخلاقی - اشاره شده است.
جایگاه اخلاق و تعاملات اجتماعی در توسعه اقتصادی با محوریت تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
373 - 403
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی به معنای تغییر میانگین دمای زمین بوده که مخاطرات زیادی من جمله بالا آمدن سطح دریاها، تغییر در الگوی بارش، کاهش سطح حاصل خیزی خاک و .... را به دنبال دارد. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده و اثر تغییرات اقلیمی را بر رویکرد اقتصادی حقوق بین الملل مورد واکاوی قرار داده است. نتیجه اینکه اولین اثر تغییرات اقلیمی، شکل گیری کنفرانس های بین الملل و درنهایت وضع اسناد حقوق بین الملل به نحوی بوده که کشورها را متعهد به اتخاذ سیاست هایی نموده که با تغییرات اقلیمی ممانعت نماید. این تعهدات در وحله اول ممکن است آثار اقتصادی منفی به دنبال داشته که کشورها به دلیل سهولت، این راه را انتخاب کرده و برای کسب وکارها محدودیت هایی وضع می نمایند. اما نیاز است که باهدف تبدیل آثار منفی اقتصادی به آثار مثبت، از برخی کسب وکارها حمایت جدی شود و بدون مخدوش شدن تعهدات بین المللی کشورها، در این حوزه اشتغال ایجاد نمود. کشورها باهدف مقابله با تغییرات الگوی اقلیمی می بایست شرکت های دانش بنیان را در این حوزه تقویت نموده تا در برخی مسائل موجب ارزش افزوده گردند. قوه قضائیه از اختیارات خود بهره برده و ضمن شناسایی دقیق تر جرائم این حوزه، متخلفان را به نحوی بازدارنده مجازات نماید. قوه مجریه نیز می بایست سیاست های خود را به نحوی اتخاذ کرده که کسب وکارهای حوزه مقابله با تغییرات اقلیمی توجیه پذیر گردد. بدین صورت ضمن تعهدات بین المللی کشورها، هیچ آثار منفی به بار نیامده و درعین حال با تقویت اقتصاد، می توان منافع اقتصادی این حوزه را شاهد بود.
بررسی انواع تلاقی حکم عقل عملی با سایر ادله با تاکید بر نظر شهید صدر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
29 - 50
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت عقل عملی در بسیاری از علوم اسلامی، جایگاه حکم عقل عملی در عرض دیگر ادله کم تر مورد توجه و تحقیق قرار گرفته است. در این مقاله، پس از معرفی مبانی مؤثر در جایگاه سنجی یک حکم عقلی در برابر دیگر ادله، با تأکید بر مبانی شهید صدر، صُور مختلف تلاقی یک حکم عقلی با دیگر ادله بررسی شده است. تلاقی حکم عقل با دلیل دیگر هشت صورت، حاصل از سه ملاک تقسیم (نوع دلیل، همسویی یا تنافی، در مقام جعل یا در مقام امتثال بودن تلاقی) قابل فرض است. تنافی دو حکم عقلی در مقام جعل قابل تصور نیست و در تنافی حکم عقل در مقام امتثال با هر نوع دلیل دیگر، باید طبق قواعد باب تزاحم رفتار شود. در صورت تلاقی دو حکم مثبت عقلی یا حکم عقلی با حکمی نقلی، آن حکم تقویت می شود. در صورت تنافی حکم عقل و نقل در مقام جعل، ضروری است احتمال قرینیت حکم عقل برای نقل و ارشادی بودن دلیل نقلی مورد توجه قرار گیرد. تنافی غیر بدوی حکم عقل با دلیلی دیگر در مقام جعل هیچ گاه اتفاق نمی افتد و خود عقل عملی می پذیرد که حکم نقل مقدم خواهد شد.