فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان همپوشانی کلیدواژه های استخراج شده از عناصر واسط در بازنمایی اسناد متنی با استفاده از الگوریتم «Rake» انجام شد.روش: در این پژوهش، با استفاده از الگوریتم «Rake» کلیدواژه های مجموعه داده ای شامل 500 مقاله علمی در پنج گروه موضوعی مختلف استخراج شد. سپس همپوشانی بین کلیدواژه های عنوان، چکیده و کلیدواژه های نویسندگان موردبررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که همپوشانی بین کلیدواژه های عنوان و کلیدواژه های نویسندگان حدود 45 درصد و همپوشانی بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسندگان حدود 18 درصد بود. در ادامه مشاهده شد که کلیدواژه های عنوان دارای پوشش 22 درصدی کلیدواژه های چکیده بودند. نتایج همچنین نشان داد که همپوشانی و پراکندگی بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسندگان و نیز بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های عنوان به طور متوازن و تقریباً یکسان بود؛ اما مشاهده شد که کلیدواژه های عنوان و کلیدواژه های نویسندگان دارای پراکندگی بیشتری بودند؛ که نشان دهنده احتمال همپوشانی بیشتر بین کلیدواژه های عنوان و کلیدواژه های نویسنده یک مقاله در مقایسه با کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسنده و همچنین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های عنوان است. بعلاوه درک خوبی از مفاهیم و مباحث حوزه پژوهشی در رشته های روانشناسی و مدیریت دولتی وجود داشت، درحالی که در رشته های فناوری اطلاعات و حقوق عمومی نیاز به بهبود و تقویت درک مفاهیم مشاهده شد. میزان همپوشانی بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسندگان در پنج گروه موضوعی حدود 20 درصد بود.نتیجه گیری: استفاده مناسب از کلیدواژه ها، نوشتن چکیده هایی با محتوای هماهنگ با موضوع موردنظر و انتخاب عناوین متناسب می تواند به بهبود فرایند استخراج مفاهیم، ذخیره سازی و بازیابی مقالات علمی کمک کند، ازجمله اینکه کلیدواژه ها، چکیده ها و عناوین می توانند به عنوان ورودی برای الگوریتم های استخراج مفاهیم، همچنین به عنوان بخش هایی از ساختار ذخیره سازی اطلاعات در سرعت دسترسی کاربران به اطلاعات موردنیازشان و به عنوان ورودی برای الگوریتم های بازیابی اطلاعات برای دسترسی سریع به مقالات مرتبط کمک بسزایی داشته باشند.
معرفی روش Iconclass و قابلیت های آن در مستند نگاری آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
135 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش معرفی روش Iconclass و چگونگی استفاده از آن برای طبقه بندی آثار هنری است.
روش پژوهش: روش گردآوری اطلاعات در بخش نخست پژوهش حاضر، روش کتابخانه ای استنادی است. جستار حاضر سپس به تبیین ابعاد کارآمدی روش Iconclass در مستندنگاری و طبقه بندی آثار هنری پرداخته است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که روش مذکور در سه بخش اصلی دارای قابلیت های اساسی است: نخست آن که این روش برخلاف روش هایی که بر طبقه بندی فرمی و ظاهری آثار هنری تمرکز دارند، درک محتوای آثار هنری را ورای فرم ظاهری میسر می سازد. دوم این که با استفاده از این روش، مستندنگاری و طبقه بندی آثار هنری -بر اساس محتوای آثار شکل می گیرد و امکان معرفی و تحلیل نقوش و مضامین پیچیده و روابط متقابل آن ها- برای مستندنگار فراهم می شود. سوم این که پژوهشگر به مجموعه ای از منابع مرتبط با موضوع دسترسی می یابد که موجب سرعت و غنای بیشتر پژوهش می شود.
نتیجه گیری: روش فوق الذکر مشکلات دسترسی به منابع مرتبط با اثر هنری را مرتفع ساخته و به پژوهشگران در بازیابی هرچه ساده تر تصاویر کمک می کند. با استفاده از این روش، موزه ها و مجموعه های هنری می توانند اقلام موجود در مجموعه خود را طبقه بندی کرده و به تولید فهرست ها و کاتالوگ های کارآمد و در نتیجه توسعه پژوهش های تاریخ هنر نیز کمک شایانی خواهد کرد.
Revolutionizing Molten Gold Ownership Transfer: Unlocking the Power of Blockchain Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
191 - 218
حوزههای تخصصی:
Molten gold ownership transfer holds both historical and economic significance, serving as a crucial aspect of financial and wealth management practices. Traditional systems for transferring ownership of molten gold are often inefficient, susceptible to fraud, and lack transparency. In contrast, blockchain technology, with its decentralized, immutable, and transparent characteristics, presents a promising solution to these challenges. This paper explores the transformative potential of blockchain technology in revolutionizing the transfer of molten gold ownership. Utilizing blockchain for this purpose provides a secure and transparent method to track and verify ownership of gold assets. The proposed model facilitates the creation of digital tokens that represent physical gold, which can then be exchanged on a blockchain platform. By highlighting the transformative potential of blockchain in molten gold ownership transfer, this paper contributes to the ongoing discourse at the intersection of blockchain technology and asset management, paving the way for a more efficient, secure, transparent, and decentralized gold market.
رابطه سواد سلامت و استرس ادراک شده و نقش تعدیل گر اینفودمی کووید 19 در دانشجویان دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت سواد اطلاعات سلامت و اثرگذاری آن بر سلامت افراد به ویژه در شرایط بحرانی نظیر همه گیری کرونا که جامعه جهانی با انتشار غیرقابل کنترل اخبار و اطلاعات بعضاً نامعتبر روبه رو بود، بیش ازپیش مشهود شد. از سویی دیگر استرس ادراک شده عبارت است از احساس و ادراکی که فرد نسبت به میزان استرس خود دارد.روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر نوع در زمره پژوهش های کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها پژوهشی پیمایشی است. برای محاسبه حجم نمونه از جدول مورگان استفاده و حجم نمونه 375 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس در سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه بین ارزیابی اطلاعات و استرس ادراک شده مثبت و بالاست و در مقابل رابطه بین دسترسی و استرس ادراک شده منفی است. همچنین براساس یافته های پژوهش اینفودمی بر معناداری روابط بین سواد اطلاعات سلامت و استرس ادراک شده تأثیر دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که ابعاد سواد سلامت قدرت پیش بینی استرس ادراک شده را دارند.نتیجه گیری: در شرایط اینفودمی با توجه به این که کسب، تحلیل و ارزیابی اطلاعات سلامت در شرایطی غیرعادی و بحرانی رخ می دهد؛ می توان اثرگذاری متفاوت متغیر مستقل (سواد اطلاعات سلامت) بر متغیر وابسته (استرس ادراک شده) را انتظار داشت.
آینده نگاری حکمرانی دیجیتال در راستای هوشمند سازی شهری با رویکرد پایداری در سطح کلان شهرهای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، محققان به دنبال ارائه سازوکاری برای آینده نگاری حکمرانی دیجیتال در راستای هوشمندسازی شهری با رویکرد پایداری مبتنی بر سناریونویسی در سطح کلان شهرهای کشور هستند. روش تحقیق از نظر نحوه بررسی داده ها آمیخته است؛ زیرا در آن هم از استراتژی های تحقیقات کمّی (در داده های خبرگانی) استفاده می شود و هم از استراتژی روش کیفی (در تحلیل محتوای مصاحبه). از نظر ماهیت داده ها در پژوهش حاضر، هم از شیوه کمّی و هم از شیوه کیفی بهره گیری می شود. این پژوهش در زمره پژوهش های بنیادی-کاربردی است؛ چون تحقیقِ اکتشافی است و هدف اصلی آن، شناسایی پیشران های محیطی مرتبط با موضوع تحقیق است. بنابراین، تحقیق از نوع بنیادی است. در ضمن، دستاوردهای آن ملاک عمل برای مدیریت شهری، به ویژه سازمان های ذی نقش شامل شهرداری است. این است که پژوهش حاضر کاربردی نیز محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق، شامل 15 نفر از نخبگان، مدیران و کارشناسان ارشد است و می توان از نظرات آن ها در حوزه آینده نگاری حکمرانی دیجیتال و هوشمندسازی شهری با رویکرد پایداری بهره برد.بر اساس نتایج به دست آمده، سناریوی اول در بخش های هوشمندسازی، مشارکت محوری، شفاف سازی، تمهیدات ساختاری، یکپارچه سازی، فرهنگ سازی و پایدارسازی بهترین حالت است و سناریوی ششم (و تا حدودی سناریوی پنجم)، بدترین حالات ممکن را نشان می دهند. سناریوهای دوم تا چهارم بیشتر بر مبنای کمترین تغییرات در عوامل اصلی هستند و تنها در یک عامل، پیشرفت و در یک عامل پس رفت را نشان دادند.نتایج تحقیق نشان داد که ظرفیت سازی برای ایجاد حق دسترسی به اطلاعات، افزایش قانون مداری، انضباط بخشی به سازوکارهای مدیریت شهری، تقویت بسترهای داخلی به منظور شبکه سازی و ایمن سازی اطلاعات در راستای هوشمندسازی شهری می تواند از طریق پیاده سازی یک مدل حکمرانی خوب دیجیتال عملیاتی گردد.
تبیین رفتارهای اطلاع یابی در چارچوب نظریه های یکپارچگی اطلاعات و سیبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سیبرنتیک به عنوان یک علم که در ابعاد مختلف علوم و در پیوند با آن ها قابل استفاده و به کارگیری است، از زمان ایجاد تاکنون مورد توجه و بررسی بوده است. در این راستا بررسی ها نشان می دهد که برخی از نظریه های یکپارچگی اطلاعات در بحث رفتارهای اطلاع یابی، پیوند نزدیکی با این نظریه دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است، ضمن بررسی نظریه گایا، نظام عمومی، زیست بومی دانش و مغز جهانی، پیوند بین آن ها با این علم را مورد توجه قرار دهد.روش: این پژوهش با توجه به ماهیت، با استفاده از روش مروری توصیفی انجام گرفت. در این رابطه، پژوهش های موجود در حوزه رفتارهای اطلاع یابی در قالب نظریه های یکپارچگی اطلاعات و سیبرنتیک مورد مطالعه و مداقه قرار گرفته و با توجه به مبانی موجود در این نظریه ها، ارتباط بین آن ها با نظریه سیبرنتیکی اطلاعات مورد توجه قرار گرفت.یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که سیبرنتیک در حوزه مفاهیم کنترل؛ بازخورد؛ گردآوری، ذخیره سازی و تبادل داده؛ ارتباط و یکپارچگی ایجادشده از ماده، انرژی، اطلاعات در نظام؛ زنجیره ها یا چرخه ی اطلاعاتی؛ خودسازماندهی و پایداری؛ کنترل سلسله مراتبی با نظریه های یکپارچگی اطلاعات پیوند خورده است.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که مؤلفه های مشترک در نظریه های یکپارچگی اطلاعات و سیبرنتیک در رفتارهای اطلاع یابی، مورد توجه و مداقه بیشتر است و می تواند جهت رفع و اصلاح مشکلات خاص بازیابی اطلاعات در شبکه های موجود اطلاعاتی توسط متخصصان این حوزه بیشتر مورد تحلیل قرار گیرد.اصالت: با توجه به اینکه نظریه های یکپارچگی بر رفتارهای اطلاع یابی انسان تأکید دارد و در عصر فناورانه کنونی، در راستای استفاده از فناوری وب، این نظریه ها ارتباط تنگاتنگ با ابزار و ماشین ها پیدا می کند، بر این اساس بازشناسی وجوه اشتراک علم سیبرنتیک که به اعتقاد واینر علم کنترل و ارتباط انسان و ماشین است با این نظریه ها، می تواند در جهت بهبود وضعیت بازیابی اطلاعات و رفتارهای اطلاعاتی در نظام های کنونی مفید و راهگشا باشد.
تحلیل اسناد فرادستی ارزیابی پژوهش در ایران: به سوی نظام ملی ارزیابی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل اسناد فرادستی حوزه ارزیابی پژوهش در ایران به منظور شناسایی عناصر و مؤلفه ها، ارائه راهکارهایی جهت رشد و توسعه ارزیابی پژوهشی در کشور و رفع کاستی های موجود بود.روش : در این پژوهش هشت سند ارزیابی متعلق به مراجع مختلف کشور به شیوه هدفمند انتخاب و با روش تحلیل اسنادی، اطلاعات آن ها به شیوه کیفی و استقرایی استخراج و تحلیل شد. در همین راستا، ابتدا عناصر اصلی نظام های ارزیابی (درونداد، برونداد، فرایند و دستاورد و اثر) و سپس مؤلفه های هر یک از این عناصر از اسناد، استخراج و تلخیص شدند و در ادامه اسناد منتخب با استفاده از این عناصر و مؤلفه ها تحلیل گردیدند. همچنین، کاستی های احتمالی شناسایی و راهکارهایی نیز برای بهبود وضعیت ارزیابی پژوهش ارائه شد.یافته ها: یافته ها نشان داد درحالی که هشت سند موردبررسی ازلحاظ بررسی عناصر اصلی نظام های ارزیابی پژوهش چندان متفاوت نیستند و تمامی این عناصر را می توان از درون تمامی این اسناد کم وبیش استخراج کرد، اما این فعالیت ها در مؤلفه های هر یک از این عناصر متفاوت عمل کرده اند که این امر به دلیل تمایز در اهداف، درنهایت به تفاوت های زیادی در نتایج ارزیابی ها منجر و گاهی موجب تناقضات بسیار بین یافته ها حتی در مؤلفه های یکسان شده است. اصلی ترین تفاوت اسناد بررسی شده مربوط به مؤلفه های عنصر فرایند است که شامل مؤلفه های معیارها، گستره، روش ها و شاخص های ارزیابی می شود. موارد بعدی تفاوت معانی، فقدان قوانین و ضوابط مشخص جهت ارزیابی عناصر و مؤلفه های یکسان و به طورکلی غلبه دیدگاه کمّیت گرایی در فعالیت های ارزیابی بررسی شده و در نظر گرفتن میزان و تعداد تولیدات علمی به عنوان معیار ارزیابی به ویژه در مؤلفه کیفیت پژوهش ها از قسمت عنصر بروندادها را می توان به عنوان دیگر یافته های این پژوهش نام برد.نتیجه گیری: در حال حاضر میزان کاستی های فعالیت های ارزیابی پژوهش در کشور زیاد است و مواردی چون فقدان تعاریفی یکسان از مفاهیم و اصطلاحات این حوزه؛ پراکنده کاری، یکپارچه نبودن و عدم وجود مرکزی واحد که به صورت رسمی وظیفه ارزیابی را انجام دهد؛ فقدان کارکنان حرفه ای برای طراحی و اجرای ارزیابی های پژوهشی و فقدان هدف و استراتژی واحد برای یک نظام ملی ارزیابی پژوهشی را می توان نام برد؛ بنابراین راهکارهایی مانند، به وجود آوردن یک نظام ارزیابی کارآمد که جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم برای ارزیابی را در سراسر کشور تسهیل کند، شناسایی چالش های انتقال سیاست یا ابزارهای مدیریتی از کشورهای توسعه یافته و موفق در حوزه ارزیابی پژوهشی مانند انگلستان و استرالیا با داشتن نظام ملی ارزیابی پژوهشی و مراکز تخصصی مسئول ارزیابی و توافق در مورد عناصر، مؤلفه ها، معیارها و شاخص ها و چگونگی توسعه آن ها که متناسب با جامعه علمی کشور باشد و درنهایت استفاده از مدلی جامع و مبتنی بر نظامی ساختارمند برای ارزیابی پژوهشی کشور که علاوه بر توجه به تعاملات درونی نظام پژوهشی کشور، تعامل آن با محیط پیرامون را نیز در نظر بگیرد، پیشنهاد می شود.
فراتحلیل مطالعات ارزیابی کیفیت کتابخانه های عمومی با مدل لایب کوال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ترکیب و مقایسه نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه کتابخانه های عمومی با مدل لایب کوال با استفاده از روش های آماری فراتحلیل، به منظور دستیابی به نتایج منسجم است. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها کتابخانه ای و از نظر فن تحلیلی از نوع فراتحلیل است. جامعه آماری این تحقیق شامل 25 مقاله و پایان نامه موجود در مورد کتابخانه های عمومی با مدل لایب کوال در بین سال های 1399-1388 است که پس از ارزیابی بر اساس شاخص های ورود، درنهایت 17 پژوهش دارای جامعه آماری، حجم نمونه، روش نمونه گیری و استفاده کننده از ابزار مدل لایب کوال بررسی شد. برای محاسبه ضرایب از نرم افزار جامع فراتحلیل استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده در وضعیت فعلی، کتابخانه های عمومی جز در متغیر خدمات حداقلی، در تمامی متغیرها ضعیف بوده و نتوانسته اند حداقل انتظار کاربران کتابخانه های عمومی را برطرف کنند و تقریباً در هیچ بُعدی خدمات مطلوب و آرمانی ارائه نمی دهند. علاوه بر این، با توجه به حجم قابل توجه نمونه های پژوهشی و نرخ خطای پایین مطالعات در مورد این سه متغیر طبق شاخص d کوهن، می توان اتکا به یافته های تحقیقات مرتبط با ارزیابی کتابخانه های عمومی با استفاده از ابزار لایب کوال را بالا دانست. اصالت/ ارزش: در این پژوهش با استفاده از فراتحلیل یک دیدکلی از مطالعات انجام شده در مورد ارزیابی کیفیت کتابخانه های عمومی با مدل لایب کوال صورت گرفت و نتایج نشان از عدم رضایت از کتابخانه های عمومی دارد. پیشنهاد می شود کتابخانه های عمومی توجه بیشتری به فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تجهیزات مربوط معطوف دارند تا با تسهیل دسترسی، ایجاد وب سایت، اختصاص منابع چاپی و الکترونیکی و پاسخگویی به نیازهای کاربران، به بالاترین سطح رضایت مشتریان دست یابند.
عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در صنعت بانکداری با استفاده از فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برای کسب موفقیت در هر سازمانی، توجه به عملکرد شغلی امری ضروری است. عوامل مختلفی در عملکرد شغلی کارکنان موثر است، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در صنعت بانکداری انجام شده است. شناسایی عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش می تواند چراغی برای راهبری طرح های مدیریت دانش باشد.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع مرتبط با عوامل حیاتی مدیریت دانش مشتمل بر 102 مقاله، کتاب و پایان نامه از منابع معتبر داخلی و خارجی منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی در بازه زمانی 1400-1380 شمسی و 2000 تا 2020 میلادی است. با در نظر گرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش، منابع اولیه غربال گردیده و تعداد 102 منبع انتخاب و کدگذاری روی مفاهیم مستخرج از آن ها انجام شد.
یافته ها: براساس نتایج مرور نظام مند با رویکرد فراترکیب، تعداد هفت مقوله (رهبری، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی، آموزش، پایش-ارزیابی و سنجش، زیرساخت فناوری اطلاعات)، 18 مفهوم و 114 کد برای 18 مفهوم استخراج شده به عنوان عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش شناسائی شدند. به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش کاپا استفاده شد و مقدار شاخص کاپا برای عوامل تشکیل دهنده و حیاتی موفقیت مدیریت دانش محاسبه شد که در سطح توافق عالی قرار گرفته است.
نتیجه گیری: بر طبق مطالعات پیشین، به ترتیب عوامل مربوط به رهبری و حمایت مدیران ارشد و فرهنگ سازمانی جزو مهم ترین عوامل موفقیت هستند. عواملی همچون مدیریت منابع انسانی، تأمین مسائل انگیزشی کارکنان، ساختار سازمانی، آموزش، پایش و ارزیابی و فناوری اطلاعات در رتبه های پایین تر قرار دارند.
کاربرد مترادف ها در سرعنوان های موضوعی فارسی و اصطلاح نامه اصفا بر مبنای ابزار واژگانی فارس نت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ترادف یا هم معنایی از ویژگی های مهم زبان های طبیعی است. ازآنجاکه یک مفهوم واحد ممکن است با دو یا چند شکل واژگانی بیان شود و معلوم نیست کدام شکل واژگانی بازگوکننده یک مفهوم واحد در سامانه بازیابی مورد جستجو قرار خواهد گرفت، سامانه باید بتواند از همه مترادف های یک مفهوم به مدرکی که مفهوم در آن موردبحث قرارگرفته ارجاع دهد. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت به کارگیری مترادف های سرعنوان های گزیده/ اصطلاحات مرجح را در ساخت سرعنوان های ناگزیده/ اصطلاحات نامرجح در سرعنوان های موضوعی فارسی و اصطلاح نامه فرهنگی فارسی «اصفا»، در تطبیق با فارس نت، به عنوان منبع واژگانی جامع زبان فارسی، انجام شد.روش: پژوهش از حیث هدف کاربردی و از جنبه روش شناسی، تحلیل محتوا بود و از فنون متن کاوی و پردازش زبان طبیعی برای سنجش میزان کاربرد مترادف ها در هر دو واژگان کنترل شده با سنجش شباهت دو گروه داده استفاده کرده است. ۳۲۷۰ سرعنوان موضوعی و ۲۰۲۰ اصطلاح اصلی به صورت هدفمند از دو منبع سرعنوان های موضوعی فارسی و اصطلاح نامه اصفا، به عنوان دو مجموعه واژگان کنترل شده مورداستفاده در تدوین کتابشناسی ملی ایران، انتخاب شد. سرعنوان های ناگزیده، اصطلاحات نامرجح مربوط به هر سرعنوان/ اصطلاح اصلی و مترادف های هر یک از فارس نت نیز استخراج شد. پایایی با تکرار استخراج بخشی از سرعنوان ها/اصطلاحات توسط پژوهشگر دوم با شباهت ۶۱۸/۰ و ۷۰۶/۰ از بازه میان صفر تا ۱ به ترتیب برای سرعنوان ها و اصطلاحات به دست آمد. با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون شباهت میان هریک از دو دسته داده سرعنوان های ناگزیده و اصطلاحات نامرجح با مترادف های سرعنوان ها/ اصطلاحات اصلی مربوط به آن ها در فار س نت با سنجه کسینوس شباهت اندازه گیری شد.یافته ها: در نمونه گرفته شده از سرعنوان های موضوعی فارسی،2561 سرعنوان اصلی (78/3 درصد) دارای سرعنوان ناگزیده بوده اند که به سرعنوان گزیده ارجاع می دهد. 2316 سرعنوان اصلی (70/8 درصد) نیز دارای مترادف در فارس نت بوده اند. نمره شباهت میان سرعنوان های ناگزیده و مترادف های سرعنوان اصلی مربوط به هر یک ۱۲۵/۰ به دست آمد که نشان از شباهت پایین آن هاست. همچنین در نمونه گرفته شده از اصطلاح نامه اصفا، 545 اصطلاح (حدود 27 درصد) دارای اصطلاح ارجاعی نامرجح بوده اند. 1376 اصطلاح (68 درصد) از این اصطلاحات نیز دارای مترادف در فار س نت هستند؛ یعنی تعداد 1475 اصطلاح (73 درصد) فاقد اصطلاح نامرجح (که ارجاع به اصطلاح اصلی می دهند) بوده اند. نمره شباهت میان اصطلاحات نامرجح در اصطلاح نامه اصفا و مترادف های اصطلاح اصلی مربوط به هر یک 131/0 به دست آمد که نمره پایینی است. نتیجه گیری: در سرعنوان های موضوعی فارسی تقید بیشتری در ساخت و به کارگیری ارجاعات موضوعی دیده می شود، ولی در هر دو واژگان کنترل شده تعداد کمی از سرعنوان ها و اصطلاحات ارجاعی (ناگزیده و نامرجح) از میان مترادف های مفاهیم در زبان فارسی انتخاب شده اند. این پژوهش معرفی مترادف های عبارت ها را برای همه کاربران، ازجمله فهرست نویسان و متصدیان ساخت مستندات موضوعی، چه هنگام جستجوی مفاهیم و چه در ساخت اصطلاحات توصیه می کند، چراکه می تواند به بهبود وضعیت بانک های مستند موضوعی و درنهایت تجربه متکامل تر کاربر در جستجوی موضوعی و بازیابی منابع کمک کند.
نقش مدیریت دانش در ارتقای سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی و ارائه الگوی مناسب (مطالعه کتابخانه های عمومی استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
113 - 143
حوزههای تخصصی:
کتابخانه های عمومی با در اختیار داشتن منابع و مراجع مختلف، به یکی از بزرگ ترین نیروگاه های تولید دانش و اطلاعات تبدیل شده اند که مدیریت مؤثر و کارآمد آن ها می تواند تأثیر بسزایی در توسعه سواد اطلاعاتی کاربران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی نقش مدیریت دانش در ارتقای سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی و ارائه الگوی مناسب بوده است. روش پژوهش، روش ترکیبی با استفاده از فن فراترکیب، تحلیل محتوا و دلفی برای شناسایی و دسته بندی مؤلفه های مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی و سپس روش پیمایش بود. جامعه آماری شامل 284 کتابدار و 45582 کاربر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله تعداد 181 کتابدار و 497 کاربر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسش نامه محقق ساخته مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی برگرفته از پیشینه نظری و تجربی پژوهش بود که به تأیید گروه خبره رسید. روش تجزیه وتحلیل داده ها، مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته های پژوهش نشان داد که سطح استقرار چهار مؤلفه مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی استان خوزستان بالاتر از متوسط است. همچنین سطح برخورداری کاربران از هشت مؤلفه سواد اطلاعاتی نیز بالاتر از متوسط است. درنتیجه، مدل پیشنهادی ضمن تأیید فرضیه های فرعی و اصلی پژوهش، نشان داد که اجرا و استقرار مدیریت دانش بر ارتقای سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی استان خوزستان تأثیرگذار بوده است.
دستگاه جاینمای کتاب، نمونه ای از نوآوری و خلاقیت در مخزن کتابخانه ها: یک پژوهش کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به نوآوری و بهینه سازی ارائه خدمات در مخزن کتابخانه، جهت سهولت در بازگرداندن و چیدن دقیق کتاب، همراه با حفاظت و نگهداری منابع می پردازد. در این راستا، ارزیابی از ابزار ابداعی جاینمای کتاب در کتابخانه ها انجام شده است.روش: برای نیل به هدف، از روش تجربی و از نوع پژوهش های کاربردی استفاده شده است. با توزیع دو نوع پرسشنامه «پیش آزمون» و «پس آزمون» در دو مرحله و به فاصله زمانی دو ماه، بین 50 نفر از کارکنان شاغل در مخزن کتابخانه های هدف، در بازه زمانی آذر 1399 تا بهمن 1400 اجرا و گردآوری اطلاعات انجام شد. جامعه هدف شامل 10 نمونه از کتابخانه های مطرح سطح شهر تهران است که دارای بخش های مشابه و هم ردیف هستند و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. بر همین اساس تعداد پنجاه عدد از «دستگاه جاینمای کتاب» تولید و به مدت 60 روز کاربرد آن ها آزمون شد. مؤلفه های اصلی پژوهش حاضر در ارتباط با میزان اثربخشی استفاده از دستگاه جاینما نسبت به حل مسائل و مشکلات مخزن کتاب جهت: کاهش صرف وقت، کاهش میزان به هم ریختگی منابع، مقدار استهلاک منابع، کاهش میزان محو شدن جای کتاب و مواد آرشیوی و میزان افزایش دقت در چیدمان دقیق منابع است. داده های پرسشنامه با استفاده از طرح گروه گواه و آزمون طیف لیکرت انجام گرفت. پایایی پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 تائید شده است. سپس پاسخ ها با استفاده از اکسل و نرم افزار اس. پی. اس. اس. انجام و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان دادند که بیش از 71% از جمعیت آماری پژوهش نسبت به تأثیر کاربرد دستگاه جاینما بر کاهش استهلاک کتاب در مخزن کتابخانه را مؤثر می دانند. همچنین، استفاده از دستگاه جاینما باعث برطرف شدن 98% از مشکلات جابجایی و اشتباه چیده شدن کتاب در مخزن شده است. افراد با آزمون دستگاه جاینما اظهار کردند که 87% از آن ها معتقدند که صحیح و دقیق چیدن کتاب بر روی قفسه، باعث صرفه جویی در زمان و افزایش سرعت کار خواهد شد. همچنین، 96% از افراد حجم نمونه معتقدند در هنگام بازگرداندن کتاب با مشاهده چراغ چشمک زن دستگاه جاینمای کتاب، سرعت کار افزایش یافته و توجه کتابداران به آن جلب می شود.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که هیچ یک از کتابخانه های موردمطالعه از هیچ نوع ابزاری به عنوان جاینما بهره مند نیستند و چیدن کتاب ها هم اکنون توسط کتابداران انجام می شود. 90% از افراد نمونه، استفاده از دستگاه جاینمای کتاب را کاربردی ارزیابی کرده اند که نشان از کارآمدی این دستگاه در محیط کتابخانه ها بوده است. به طورکلی، دستگاه جاینما نمونه ای از نوآوری و خلاقیت است که در مخازن کتابخانه ها می تواند کاربرد داشته باشد و به بهبود کارایی و کارآمدی مدیریت منابع در کتابخانه ها کمک کند.
نقش اشتراک دانش میان سازمانی در توسعه شهرهای هوشمند: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به منظور توسعه شهر هوشمند، پژوهش حاضر درصدد آن بوده است که مفاهیم، مضامین و مقوله های اشتراک دانش میان سازمانی را شناسایی نماید..روش پژوهش: این پژوهش، از نظر هدف یک پژوهش توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش کیفی با استفاده از روش فراترکیب (مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و روش تحلیل مضمون) انجام شد. جامعه پژوهش 49 تولید علمی معتبر بود. به منظورتحلیل داده ها، از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.یافته ها: در مجموع، 231 کد شناسایی شده در 45 مقوله فرعی، 16 مقوله اصلی و 3 مضمون دسته بندی شدند. مضمون عوامل تأثیرگذار، شامل 9 مقوله اصلی سازمان، جامعه، حکمرانی، دولت شهری، زیرساخت فنی، داده، شهر هوشمند، عوامل میان سازمانی و دانش؛ مضمون فرایندها شامل 3 مقوله اصلی مراحل فراسازمانی، درون سازمانی و میان سازمانی؛ و مضمون روش ها و ابزارها شامل 4 مقوله اصلی روش ها و ابزارهای فناورانه، انسان محور، تعامل انسان و فناوری و مرکز دانش بود.نتیجه گیری: در طراحی و پیاده سازی نظام اشتراک دانش میان سازمانی در شهر هوشمند لازم است زیرساخت ها و عوامل زمینه ای تأثیرگذار شناسایی شده، فرایندهای لازم در مراحل مختلف طراحی و اجراء شده است و در نهایت، دانش میان سازمانی از طریق انتخاب و کاربست روش ها و ابزارهای مناسب به اشتراک گذاشته شود.
امکان سنجی استقرار سامانه پایش رضایت مندی کاربران در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی از دیدگاه کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سازمان ها به ویژه کتابخانه ها بر ارزش روابط با مشتریان خود و تغییر راهبرد های خود از محصول مداری به مشتری مداری متمرکز شده اند و سامانه پایش رضایت مندی کاربران به عنوان یک راهبرد موثر از اهمیت بسیار چشمگیری برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی امکان استقرار سامانه پایش رضایت مندی کاربران در کتابخانه آستان قدس از دیدگاه کتابداران انجام پذیرفت.روش شناسی: این پژوهش کمّی از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها جزء پژوهش های پیمایشی-توصیفی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش را کتابداران شاغل در کتابخانه مرکزی آستان قدس تشکیل می دادند که از میان آنها 130 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت.یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که امکان استقرار سامانه پایش رضایت مندی کاربران در کتابخانه مرکزی آستان قدس در سطح سازمانی از منظر بازاریابی (مشتری-مداری)، مدیریت (برنامه ریزی راهبردی، فرهنگ سازمانی، بازاریابی داخلی، مدیریت پروژه) و فناوری اطلاعات (نوآوری و مدیریت دانش) و نیز در سطح فردی از منظر پذیرش در سطح متوسط به بالا قرار دارد.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد کتابخانه آستان قدس می تواند نسبت به استقرار سامانه پایش رضایتمندی کاربران اقدام نماید، هرچند جهت پیاده سازی موفقیت آمیز آن نیازمند ارتقای عوامل مطرح شده در سطح فردی و سازمانی است.
واکاوی رفتار اطلاعاتی کاربران از منظر گزینشی بودن اطلاعات بر پایه نظریه پردازش اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مغز ما تنها اطلاعاتی را دریافت می کند که علاقه مند و قادر به دیدن و شنیدن آن هاست و از طرفی تنها بخشی از اطلاعات ورودی در ساختار دانشی ما قرار خواهند گرفت. رفتار درواقع حاصل یادگیری است، به عبارتی یادگیری تغییر در رفتار است؛ و رفت ار اطلاعات ی مجموعه فعالیت های ی اس ت ک ه ی ک ف رد ب رای رف ع نی از اطلاعات ی خ ود انج ام می ده د. این جستار سعی دارد تا با بررسی متون و پژوهش های علمی صورت گرفته در این حوزه با رویکردی مروری ، نگاهی گذرا بر فرایند جریان اطلاعات در ذهن آدمی بر پایه نظریه پردازش اطلاعات داشته باشد تا بتواند دیدی کلی در اختیار متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی در جهت بررسی برخی موضوعات پراهمیت در این حوزه جهت کار پژوهشی قرار دهد. جهت روشن تر شدن این فرایند ابتدا به بررسی نظریه پردازش اطلاعات پرداخته و در ادامه بر پایه این نظریه به بررسی ورود داده از طریق حواس به مغز انسان، خطاها و سوگیری های شناختی در گزینش و پردازش اطلاعات، حافظه و محدودیت های آن در ثبت اطلاعات و یادگیری و تأثیرات آن در رفتار اطلاعاتی پرداخته است. یافته ها نشان از آن دارد که نوعی رویکرد گزینشی و تقلیلی در تمامی این مراحل در مغز اتفاق می افتد که جا دارد این محدودیت ها در پژوهش های آتی و طراحی نظام های بازیابی اطلاعات مدنظر قرار گیرند.
تحلیل دانش شناختی مسأله ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
7 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مسأله ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاه بود.
روش: با رویکرد اجتماعی و انسانی و به تبع آن به روش تحلیل دانش شناختی، مسأله ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. از مهم ترین ویژگی های روش تحلیل دانش شناختی علاوه بر رویکرد میان رشته ای، روش مند و نظام مند بودن و توجه به جامعیت، روزآمدی، و عمق، در تحلیل مسائل، پدیده ها و رخدادها است. این ویژگی ها به طور معمول و گاه حتی به صورت ناآگاهانه در بیشتر پژوهش های روش مند مورد توجه و استفاده قرار می گیرد؛ تفاوت در این است که در روش تحلیل دانش شناختی، به گونه ای آگاهانه، روش مند و نظام مند و در قالب توصیف مختصات هریک از این سه ویژگی، از آن ها بهره برداری می شود.
یافته ها: در این نوشتار علاوه بر طرح مسأله ارتقاء و توصیف برخی مختصات روش تحلیل دانش شناختی، ابعاد مسأله ارتقاء در قالب سه ویژگی جامعیت، روزآمدی، و عمق، به تفصیل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و بر ضرورت ایجاد و توسعه سامانه مفهومی ارتقاء تاکید شده است. همچنین پیامدها و کاربردهای سامانه مفهومی ارتقاء در تحلیل و دسته بندی مسائل مبتلابه دانشگاه ها در زمینه ارتقاء استادان و چگونگی پاسخ به تناقضات و تعارضات نشان داده شده است.
نتیجه گیری: در اینجا فقط به موارد نسبتاً محدودی از مختصات روش تحلیل دانش شناختی و آنچه در ذیل سه ویژگی جامعیت، روزآمدی، و عمق، قابل تجزیه و تحلیل بوده است، اشاره شده و نشان داده شده است که چگونه می توان در چارچوب این رویکرد و این نوع از تحلیل، به صورت بندی جدیدی از ارتقاء دست یافت و سامانه ای طراحی و ایجاد کرد و توسعه داد که پیامدهای مدیریتی و تکنولوژیکی آن برای تمامی ذی نفعان و در تمام اجزاء و ابعاد فرایند ارتقاء کارساز و راهگشا باشد.
رویکردهای نوین علم سنجی در ارزیابی و سیاست گذاری مسئولانه پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
7 - 14
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و سیاست گذاری بهینه پژوهش همواره یکی از مسائل مهم مورد توجه سیاستگذاران پژوهش بشمار می رود. به دلیل وجود تنوع در نوع بروندادها و دستاوردهای پژوهش و همچنین وجود انواع مختلف تاثیر گذاری و اثر بخشی پژوهش، و متفاوت بودن ماهیت پژوهش و استراتژی سازمان ها، سیاست گذاری صحیح و پیاده سازی روش های بهینه ارزیابی پژوهش همواره با دشواری ها و پیچیدگی های خاص خود همراه بوده است. علاوه بر این وجود تفاوت در رشته های موضوعی مختلف با فرهنگ انتشار و استناد متفاوت، قضاوت در خصوص روش بهینه ارزیابی پژوهش را تحت تاثیر قرار داده و این امر را با چالش های فراوانی مواجه کرده است. در کنار این موارد کثرت شاخص های پژوهشی، تعدد پایگاه های ارائه دهنده شاخص ها، متفاوت بودن روش های محاسبه استنادات، متفاوت بودن پوشش موضوعی و دامنه نمایه سازی مجلات رشته ها، قالب های انتشارات متفاوت، و زبان های مختلف و سوگیری های موجود در پایگاه های استنادی به سایر چالش های ارزیابی پژوهش افزوده است. از این رو ضرورت و لزوم توجه به رویکردهای نوین و بکارگیری روش های صحیح خصوصا کاربرد مسیولانه شاخص های پژوهشی در ارزیابی پژوهش بیش از پیش احساس می شود. این مقاله در نظر دارد که با گذری بر رویکردهای نوین در بکارگیری شاخص های علم سنجی و مرور برخی بیانیه های بین المللی پیشنهادات کاربردی در راستای روش های بهینه و منصفانه در ارزیابی پژوهش را ارایه دهد. ارزیابی و سیاست گذاری بهینه پژوهش همواره یکی از مسائل مهم مورد توجه سیاستگذاران پژوهش بشمار می رود. به دلیل وجود تنوع در نوع بروندادها و دستاوردهای پژوهش و همچنین وجود انواع مختلف تاثیر گذاری و اثر بخشی پژوهش، و متفاوت بودن ماهیت پژوهش و استراتژی سازمان ها، سیاست گذاری صحیح و پیاده سازی روش های بهینه ارزیابی پژوهش همواره با دشواری ها و پیچیدگی های خاص خود همراه بوده است. علاوه بر این وجود تفاوت در رشته های موضوعی مختلف با فرهنگ انتشار و استناد متفاوت، قضاوت در خصوص روش بهینه ارزیابی پژوهش را تحت تاثیر قرار داده و این امر را با چالش های فراوانی مواجه کرده است. در کنار این موارد کثرت شاخص های پژوهشی، تعدد پایگاه های ارائه دهنده شاخص ها، متفاوت بودن روش های محاسبه استنادات، متفاوت بودن پوشش موضوعی و دامنه نمایه سازی مجلات رشته ها، قالب های انتشارات متفاوت، و زبان های مختلف و سوگیری های موجود در پایگاه های استنادی به سایر چالش های ارزیابی پژوهش افزوده است. از این رو ضرورت و لزوم توجه به رویکردهای نوین و بکارگیری روش های صحیح خصوصا کاربرد مسیولانه شاخص های پژوهشی در ارزیابی پژوهش بیش از پیش احساس می شود. این مقاله در نظر دارد که با گذری بر رویکردهای نوین در بکارگیری شاخص های علم سنجی و مرور برخی بیانیه های بین المللی پیشنهادات کاربردی در راستای روش های بهینه و منصفانه در ارزیابی پژوهش را ارایه دهد.
تحلیل و مصورسازی تولیدات علمی نمایه شده حوزه مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر پایگاه وب آو ساینس در منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
48 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق تحلیل تولیدات علمی نمایه شده مرتبط با حوزه مدیریت ارتباط با مشتری (سی.آر.ام) مبتنی بر پایگاه وب.آو.ساینس در منطقه غرب آسیا همراه با ترسیم نقشه علمی این حوزه است. همچنین، پژوهش به دنبال تحلیل خوشه های موضوعی مرتبط با مدیریت ارتباط با مشتری در منطقه غرب آسیا است. روش شناسی: این تحقیق از نوع کاربردی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 5004 رکورد اطلاعاتی تولیدات علمی مرتبط با مدیریت ارتباط با مشتری در غرب آسیا است که از سال 1996 میلادی تا دسامبر 2024 نمایه شده اند. ابزار گردآوری داده ها راهبرد جستجوی پیشرفته در بخش موضوعی این پایگاه است که پیشینه ها را بر اساس زبان، کشور، نویسنده، سال انتشار، مؤسسه و دانشگاه استخراج کرده است.در تحلیل داده های گردآوری شده، از نرم افزارهای علم سنجی ویزویور و یوسی نت استفاده شده است. این ابزارها امکان تجسم سازی شبکه های پژوهشی، تحلیل مشارکت مؤسسه ها و نویسندگان، و بررسی روندهای موضوعی و استنادی را فراهم کرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در بین کشورهای غرب آسیا، هند با تولید 919 رکورد در رتبه اول قرار دارد، پس از آن عربستان سعودی با 880 رکورد و امارات متحده عربی با 336 رکورد در رتبه های بعدی قرار دارند. ایران نیز با 308 رکورد در رتبه چهارم قرار دارد. در بین دانشگاه ها، دانشگاه آی.آی.تی بمبئی با تولید 86 رکورد در رتبه اول و دانشگاه آی.آی.تی دهلی با 59 رکورد در رتبه دوم قرار دارد. همچنین، در میان نویسندگان، اس. چاترجی با 32 رکورد و آر. چاردری با 28 رکورد، هردو از هند در رتبه های اول و دوم قرار دارند. بیشترین تولیدات علمی در سال 2015 میلادی با 299 رکورد اطلاعاتی ثبت شده است.بیشترین مقالات نمایه شده مربوط به موضوع اقتصاد کسب وکار با 2434 مقاله است. پس از آن، حوزه های علوم کامپیوتر با 1793 مقاله و فنی مهندسی با 955 مقاله در رتبه های بعدی قرار دارند. در میان نشریات نیز، نشریه آی.ای.ای با تعداد 640 مقاله رتبه اول قرار دارد. همچنین، نشریه الزویر با 618 مقاله و نشریه اسپرینگ نیچر با 518 مقاله به ترتیب رتبه های دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند. یافته ها بیانگر آن است که پرتکرارترین کلیدواژه ها در این حوزه موضوعی شامل مدیریت ارتباط با مشتری با 1600 بار تکرار است. پس از آن، سی.آر.ام با 500 بار تکرار و داده کاوی با 310 بار تکرار قرار دارند. همچنین کلیدواژه های مرتبط با مدیریت ارتباط با مشتری در غرب آسیا در 7 خوشه طبقه بندی شده اند که هر خوشه بر جنبه ای خاص از این حوزه تأکید دارد. خوشه مدیریت ارتباط با مشتری دارای پیوستگی برجسته تری بوده و شامل موضوعات فنی و مدیریتی مختلف از جمله داده کاوی، هوش مصنوعی، وفاداری مشتری و رضایت مشتری است. ازطرفی، ارتباط بین مدیریت ارتباط با مشتری و هوش مصنوعی نشان می دهد که محققان به نقش فناوری های نوین در بهبود مدیریت ارتباط با مشتری توجه دارند. همچنین، ارتباط بین داده کاوی و پیش بینی ترک مشتری نشان می دهد که داده کاوی می تواند برای پیش بینی رفتار مشتریان و جلوگیری از ترک آن ها در سازمان استفاده شود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند حوزه مدیریت ارتباط با مشتری در غرب آسیا به عنوان یک حوزه پژوهشی چندبُعدی، ارتباط نزدیکی با فناوری های نوین، تحلیل داده ها، و رفتار مشتری دارد. بدین ترتیب، تحقیقات حوزه مدیریت ارتباط با مشتری در غرب آسیا به طور مستمر در حال رشد است و محققان به طور فزاینده ای به دنبال راهکارهای نوین برای بهبود حوزه مدیریت ارتباط با مشتری هستند.
Information Quality and SMEs Innovative Performance: The Role of Knowledge Sharing and Business Process Management(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
107 - 142
حوزههای تخصصی:
In the current business environment and the post-corona era, quality information builds the foundation of knowledge sharing and facilitates business process management, and all of these play a fundamental role in the innovative performance of small and medium enterprises (SMEs). Therefore, the purpose of this research is to investigate the effect of information quality on the innovative performance of SMEs concerning the mediating role of knowledge sharing and business process management. The research method is applied in terms of the goal and the descriptive survey is in terms of the method. The statistical population of the research is 460 SMEs in Kerman, of which 210 companies were selected as a statistical sample based on Morgan’s table. The sampling method is random sampling, and the research tool is a questionnaire whose validity and reliability were confirmed. Finally, 420 questionnaires were distributed among managers and vice presidents of companies. The data was analyzed with SPSS 26 and SmartPLS 3 software. The results of the research indicate that knowledge sharing and business process management play a mediating role in influencing the quality of information on the innovative performance of SMEs. Information quality has an impact on knowledge sharing, business process management, and innovative performance of SMEs. Knowledge sharing and business process management affect the innovative performance of SMEs. SMEs should continuously improve the quality of company information, and by using this information, and through knowledge sharing and business process management, improve innovative performance.
تحلیلی بر ملی گرایی علمی مبتنی بر رویکردها و روندها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر به منظور تحلیلی بر تولیدات علمی جهان در حوزه « ملی گرایی علمی» انجام شد و کوشید رویکردها و روندهای کشورهای پیشگام این حوزه را تبیین نماید.روش پژوهش: این مطالعه به روش توصیفی و با رویکرد علم سنجی انجام شد. جامعه آماری شامل 342 رکورد پایگاه استنادی وب آو ساینس در حوزه ملی گرایی علمی، بین سال های 1992-2023 است. شکل ها و نقشه علمی در قالب شکل های گرافیکی به تفکیک حوزه های مختلف علوم و نمایش ارتباطات بین آنها به منظور درک ساختار دانشی ملی گرایی علمی با استفاده از نرم افزار کتابخانه بیبلیومتریکس در نرم افزار آر ترسیم شد.یافته ها: اهم موضوعات پژوهشی در حوزه ملی گرایی علمی از دید دانشمندان حوزه عبارتند از: ملی گرایی، دانش بومی، استعمار، تاریخ نگاری، تاریخ ملی، هویت ملی، ژنیتک، پزشکی، هوش مصنوعی و فناوری های ضد جاسوسی که به ترتیب بر اساس تکرار در کلیدواژه های آثار علمی تشخیص داده شدند. آمریکا با انتشار (70 مقاله) بیشترین آثار حوزه را منتشر کرده است. کشورهای روسیه، اوکراین، آلمان و انگلستان در جایگاه های بعدی سرآمدان جهان در حوزه ملی گرایی علمی جای گرفتند. تولیدات علمی حوزه ملی گرایی علمی طی زمان بررسی، رو به رشد بوده است.نتیجه گیری: توسعه صنایع فناورانه در حوزه ژنیتک و پزشکی، هوش مصنوعی، ضد جاسوسی زمینه ساز پیشرفت های قابل توجهی در دانش ملی و ارتقای جایگاه علمی کشورها در سطح بین المللی و موجب توسعه پایدار آنها خواهد شد. ترویج فرهنگ و توجه به تاریخ و تاریخ نگاری در نظام آموزش و پژوهش ملی، جامعه علمی فعال و پویا را در راستای تحقق برنامه های ملی گرایی علمی ملت ها به ارمغان خواهد آورد. تلاش برای حفظ ارزش ها، فرهنگ و هویت ملی باید همراه با توسعه علم و فناوری باشد تا باعث افزایش اعتبار، قدرت ملی در مقیاس جهانی گردد.