فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی مؤلفه ها و ارائه پیشنهادهایی برای موضوع کتابداری دین در کشور بود.روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که با رویکرد کیفی انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان کتابداری انجام شد که به صورت هدفمند به دلیل تجربه و شناخت از موضوع انتخاب شدند. مصاحبه ها تا زمان اشباع و تکراری شدن اطلاعات ادامه یافت. متن مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون موردبررسی قرار گرفتند. در این فرایند با استفاده از رویکرد ایجاد شبکه مضامین در سه مرحله استخراج مضامین پایه، دسته بندی مضامین پایه و ایجاد مضامین سازمان دهنده و درنهایت ایجاد مضمون فراگیر کدگذاری ها انجام شد.یافته ها: مضامین در چهار گروه اقدامات تخصصی در کتابخانه ها برای توسعه و پژوهش علوم دینی و ترویج دین در جامعه، شرایط تأثیرگذار بر ایجاد تخصص دینی در کتابداری، نقش کتابخانه ها و نهادهای دینی در توسعه و ارتقای تخصص دینی کتابداری و نتایج و فواید فعالیت های تخصصی دینی کتابداری در تقویت مطالعات دینی و ترویج دین داری در جامعه دسته بندی شدند. اقدامات تخصصی ناظر بر ده مضمون پایه است که شامل شناسایی منابع، سازمان دهی، شناخت نیاز مخاطبان و اطلاع رسانی، تولید ابزارهای تخصصی، آموزش کتابداران و لزوم تبیین اهداف و وظایف کتابداری دین است. یازده مضمون پایه شرایط تأثیرگذار بر موضوعاتی چون نفوذ دین در بافتار فرهنگی و سیاسی و موانعی مانند ضعف اطلاعات دینی کتابداران و چالش های دینی جوانان تأکید دارد. پانزده مضمون پایه نقش کتابخانه ها و نهادهای دینی در گروه های نهادهای حاکمیتی، کتابخانه های بزرگ، نهادهای دینی و تشکل های کتابداری ملی و بین المللی و مؤسسات علمی و پژوهشی هستند. سه مضمون پایه جذب مخاطبان کتابخانه ها، ترویج اخلاق حرفه ای اسلامی کتابداری و کمک به توسعه مطالعات دینی از نتایج پرداختن به کتابداری دین در کشور است.نتیجه گیری: بافتار و فرهنگ دینی فارغ از نوع دین و مذهب در جوامع ایجاد و تقویت رویکرد دینی را به عنوان شاخه ای از فعالیت های کتابداری حرفه ای ضروری کرده است و این موضوع از دیرباز در حرفه کتابداری موردتوجه بوده است و نیاز به تقویت دارد. نقش نهادها و تشکل ها در تغییر، تحول و تقویت رویکردهای جدید در حرفه کتابداری از طریق توسعه مبانی علمی و فکری و تقویت دانش این حوزه و افزایش تعاملات و ارتباطات علمی بسیار پررنگ و تأثیرگذار بوده است و در حوزه دین نیز تأثیر مشخص و برجسته ای را از خود نشان داده اند؛ بنابراین توجه به ایجاد تشکل های حرفه ای کتابداری دین و پیوند این تشکل ها با سایر نهادهای مدنی و تشکل های کتابداری دینی در سطح بین المللی به تقویت این مجامع کمک خواهد کرد. ایجاد تشکل کتابداری دین در ایران با حضور نمایندگانی از نهادهای کتابداری و نهادهای دینی از همه گرایش ها و مذاهب دینی رسمی کشور به منظور سیاست گذاری، هماهنگی و برنامه ریزی فعالیت های حرفه ای کتابداری دین در کشور می تواند برای حرفه علم اطلاعات و دانش شناسی کشور مفید و مؤثر باشد. شاید از این رهگذر افق های گسترده و جدیدی به روی کتابداران و سایر ذی نفعان گشوده شود. بدیهی است چنین انجمنی می بایست زیر چتر حمایتی حرفه ای، معنوی و مادی نهادی بزرگ تر قرار گیرد. این نهاد می تواند سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران باشد. ایجاد گرایش کتابداری دین و تدوین دروس و سرفصل های مناسب برای تربیت کتابداران این حوزه در دانشگاه، تدوین اولویت های پژوهشی و انجام پژوهش های نظری و کاربردی کتابداری دین در مؤسسات علمی و پژوهشگاه های تخصصی مرتبط با علم اطلاعات و دانش شناسی از پیشنهادهای این پژوهش است.
تحلیل رفتار اطلاع یابی پژوهشگران در حوزه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
221 - 246
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رفتار اطلاع یابی پژوهشگران حوزه هنر در فرایند جستجوی اطلاعات در محیط وب پرداخته است. روش پژوهش به روش نیمه تجربی است و با استفاده از روش های مشاهده، مصاحبه و تحلیل آماری انجام شده است. جامعه آماری شامل ۴۸ پژوهشگر حوزه هنر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق نرم افزار کمتازیا برای ضبط فرایند جستجو، مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای بررسی راهبردهای شناختی و پرسش نامه استاندارد رفتار اطلاع یابی برای سنجش متغیرهای مرتبط گردآوری شد. دو وظیفه جستجوی آسان (یافتن مقاله لاتین درباره هنر ایران) و دشوار (یافتن فرصت شغلی مرتبط در خارج از کشور) به شرکت کنندگان اختصاص یافت و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کای اسکوئر انجام شد. یافته ها نشان داد که در جستجوهای آسان، شرکت کنندگان عمدتاً از راهبردهای سریع تر و سطحی تری نظیر استفاده گسترده از موتور جستجوی گوگل (با فراوانی ۹۷۶) و تدوین عبارات جستجو به صورت عام به خاص بهره بردند. در مقابل، در جستجوهای دشوار، پژوهشگران به روش های تحلیلی و پیشرفته تری نظیر اصلاح مکرر عبارات جستجو، استفاده از عملگرهای بولی و مراجعه به پایگاه های اطلاعاتی تخصصی روی آوردند. بررسی داده های آماری نشان داد که مجموع راهبردهای اتخاذشده در وظیفه دوم در سبک آسان ۹۷۶ و در سبک دشوار ۹۵۹ بوده که درمجموع ۱۹۳۵ راهبرد را شامل نشان می دهد که سطح پیچیدگی وظایف جستجو تأثیر مستقیمی بر راهبردهای مورداستفاده پژوهشگران دارد. این امر ضرورت بهینه سازی سیستم های جستجوی اطلاعات را بر اساس نیازهای کاربران و سطح پیچیدگی جستجوهای آن ها برجسته می سازد.
تبیین نقش میانجی چابکیِ سازمانی بر رابطه بین حاکمیت فناوری اطلاعات و بهره وری دانش در اداره کل راه و شهرسازی جنوب استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: استفاده فراگیر و گسترده از فناوری اطلاعات در بسیاری از سازمان ها، مدیریت و راهبری، این پدیده را به موضوع مهمی تبدیل کرده است. کاربرد فناوری اطلاعات در «چابکی» به بهبود عملیات تجاری کمک می کند. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی چابکیِ سازمانی در رابطه ی بین حاکمیت فنّاوریِ اطلاعات و بهرهوری دانش می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری تحقیق، شامل کلیه کارکنان اداره ی کل راه و شهرسازیِ جنوب استان سیستان و بلوچستان به تعداد 632 نفر بود که نمونه ی آماری مطابق فرمول کوکران، 240 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده های این تحقیق، پرسشنامه چابکی سازمانی با اقتباس شاخص ها از پرسشنامه شریفی و ژانگ (2001)، حاکمیت فناوری اطلاعات از پرسشنامه حاکمیت فنّاوری اطلاعات ژن و همکاران (2021) و پرسشنامه بهره وری دانش بصورت محقق ساخته و با اقتباس از مولفه های پیتر دراکر (1999) بودند. آلفای کرونباخ برای همه متغیرها مقادیری بالاتر از 7/0 محاسبه گردیدکه در دامنه قابل قبول قرار داشتند. روایی محتوایی پرسشنامه ها به تأیید اساتید خبره رسیده و سپس از طریق تحلیل عاملی تأییدی نیز احراز گردید. یافته ها:پس از تجزیه و تحلیل داده ها، شاخص برازش RMSEA برابر 031/0 به دست آمده است که از مقدار 05/0 کوچکتر است بنابراین مدل ساختاری از برازش مطلوبی برخوردار است.فرضیه های تحقیق با استفاده از تحلیل مسیر در نرم افزار لیزرل آزمون شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، حاکمیت فنّاوری اطلاعات بر چابکیِ سازمانی تأثیر مثبت داشته و از طریق چابکی، بهره وری دانش کارکنان در سازمان را به طور مثبت تحت تأثیر قرار خواهد داد. لذا پیشنهاد می شود سازمانها با ارتقای مطلوبیت روندهای فنّاوری اطلاعات در سازمان ها، زمینه ارتقای بهره وری دانش سازمانی را فراهم نمایند. در این پژوهش، روابط بین فرضیه ها مثبت ارزیابی شد. شایان ذکر است که بیشترین تأثیر، مربوط به فرضیه چهارم با مقدار 91/0 است که بیانگر رابطه حاکمیت فناوری با بهره وری دانش از طریق چابکی سازمانی است. Purpose: Widespread use of information technology in many organizations, management and leadership, has turned this phenomenon into an important issue. The application of information technology in "agility" helps to improve business operations. The purpose of this research is to investigate the mediating role of organizational agility in the relationship between information technology governance and knowledge productivity. Method: The current research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection. The statistical population of the research included all the employees of the General Department of Roads and Urban Development in the south of Sistan and Baluchestan province, numbering 632 people, and the statistical sample was determined as 240 people according to Cochran's formula. The data collection tool of this research is organizational agility questionnaire with indicators adapted from Sharifi and Zhang (2001), information technology governance from information technology governance questionnaire by Zhen et al. (2021) and knowledge productivity questionnaire developed by researcher and adapted They were among the components of Peter Drucker (1999). Cronbach's alpha was calculated for all variables above 0.7, which were in the acceptable range. The content validity of the questionnaires was confirmed by expert professors and then it was verified through confirmatory factor analysis. Findings: After analyzing the data, the RMSEA fit index equal to 0.031 was obtained, which is smaller than the value of 0.05, so the structural model has a good fit. The research hypotheses were tested using path analysis in Lisrel software. Conclusion: The results showed that information technology governance has a positive effect on organizational agility, and through agility, it will positively affect the knowledge productivity of employees in the organization. Therefore, it is suggested that organizations improve the productivity of organizational knowledge by improving the usefulness of information technology trends in organizations. In this research, the relationships between the hypotheses were evaluated positively. It is worth mentioning that the greatest impact is related to the fourth hypothesis with a value of 0.91, which indicates the relationship between technology governance and knowledge productivity through organizational agility.
فرایندهای قضایی در رسیدگی به سرقت علمی در ایران (با تأکید بر مرحله بدوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهدف: سرقت علمی به عنوان چالشی اصلی در پژوهش و علم، نه تنها از نظر اخلاقی بلکه به عنوان جرم قانونی شناخته می شود. این عمل، که به معنای استفاده غیرمجاز از آثار دیگران بدون ذکر منبع است، می تواند به خلاقیت آسیب بزند. در ایران، قوانین و مقرراتی برای پیشگیری و پیگیری سرقت علمی وجود دارد، اما روند قضایی آن کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است. این پژوهش به بررسی فرایندهای قضایی در رسیدگی به سرقت علمی در ایران، با تأکید بر مرحله بدوی، می پردازد.روش ها: این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده است و از طریق بررسی قوانین و مقررات مرتبط با حقوق مالکیت فکری در ایران، فرایندهای قضایی را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهد. داده های این پژوهش از طریق تحلیل متون قانونی و مقررات قضایی مرتبط با سرقت علمی و مالکیت فکری گردآوری شده و به صورت هدفمند انتخاب شده اند.یافته ها: در ایران، سرقت علمی از طریق فرایندهای کیفری و حقوقی قابل پیگیری است. فرایندهای کیفری با طرح شکایت در دادگاه های عمومی کیفری و دادسرای فرهنگ و رسانه آغاز می شود، که هدف اصلی آن مجازات مرتکبان است. در فرایندهای حقوقی، تمرکز بر جبران خسارت های مادی به پدیدآورنده است. تشخیص سرقت علمی پیچیده است و نیازمند بررسی معیارهای مختلفی مانند استثناهای قانونی و استفاده منصفانه از آثار است.بحث و نتیجه گیری: با توجه به پیچیدگی های موجود در قوانین مالکیت فکری و فرایندهای قضایی مربوط به سرقت علمی در ایران، این پژوهش به لزوم آگاهی بیشتر پژوهشگران از حقوق خود و راهکارهای قضایی موجود برای پیگیری این تخلفات تأکید دارد.اصالت: رسیدگی به سرقت علمی در فرایندهای قضایی ایران موضوعی است که در پژوهش های دانشگاهی کم تر مورد توجه قرار گرفته است، شاید به این دلیل که شمار شکایت ها در این زمینه اندک هستند و آن هم به دلیل نبود آگاهی کافی در این زمینه است. این مقاله برای نخستین باید این فرایندها را پژوهیده است.
تحلیل نقش پیچیدگی وظایف کاری در توقف جستجوی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناخت نقش سطح پیچیدگی وظایف کاری در رفتار توقف جستجوی اطلاعات در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز است. این رفتار، شامل توقف نشست جستجوی اطلاعات و توقف پرسش می شود.روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، از حیث ماهیت داده ها، پژوهشی کمی و از نقطه نظر روش گردآوری داده ها توصیفی بود که با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی و مشاهده ساختارمند انجام شد. جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود و حجم کفایت نمونه از طریق نرم افزار جی پاور نسخه 3.1.9.7 محاسبه شد. بدین منظور اندازه اثر مناسب با توجه به مطالعات رفتار در حوزه تعامل انسان- رایانه عدد 0/89 خطای آلفا 0/05 و میزان اطمینان 95 درصد در نظر گرفته شد؛ با توجه به نوع آزمون های مورد استفاده حجم نمونه برای آزمون یومان ویتنی تعداد 72 نفر و برای آزمون تی دو نمونه مستقل 68 نفر به دست آمد. در عین حال به منظور اطمینان بیشتر، گردآوری داده از 80 دانشجو انجام شد که داده های سه دانشجو به دلیل پرت بودن حذف شد و در آخر، داده های 77 نفر تحلیل شد. برای انجام پژوهش، در ابتدا با استفاده از مخزن وظایف جستجو هشت وظیفه طراحی شد. پس از تائید روایی صوری وظایف توسط اساتید علم اطلاعات، چهار نفر از اساتید علم اطلاعات در تخصص طراحی وظیفه، سطح پیچیدگی وظایف را در قالب طیف لیکرت تعیین نمودند و سرانجام، بر مبنای میزان توافق متخصصان، دو وظیفه ساده و دو وظیفه پیچیده انتخاب شد. دانشجویان، درحالی که تمامی تراکنش های آن ها توسط نسخه 2019/0 نرم افزار کمتازیا ضبط می شد، وظایف را در موتور کاوش گوگل جستجو کردند. سپس با مشاهده فایل ثبت تراکنش های کاربران با سامانه، نوع توقف نشست جستجوی اطلاعات دانشجویان در هر وظیفه، در دو نوع توقف خوب (توقف به دلیل یافتن پاسخ پرسش) و بد (توقف به دلیل نیافتن پاسخ پرسش) تعیین شد و وقوع یا عدم وقوع توقف پرسش (فرمول بندی مجدد پرسش) در هر وظیفه نیز شمارش شد. پس از بررسی نرمال بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، بررسی معنا داری تأثیر پیچیدگی وظایف بر نوع توقف نشست جستجوی اطلاعات و وقوع توقف پرسش، به ترتیب با استفاده از آزمون یو مان-ویتنی و تی گروه های مستقل و در نسخه 26 نرم افزار اس.پی.اس.اس. انجام شد.نتیجه گیری: با شناخت عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی کاربران، می توان فرایند جستجوی اطلاعات کاربران را در سامانه های بازیابی اطلاعات بهبود بخشید. درک نقش پیچیدگی وظایف در رفتار توقف جستجوی اطلاعات، می تواند پژوهشگران حوزه تعامل انسان و اطلاعات و طراحان سامانه های بازیابی اطلاعات را در طراحی مدل های کاربرمدارتر برای جستجوی اطلاعات و کاربران این سامانه ها را در فرمول بندی دقیق تر پرسش و بازیابی اثربخش اطلاعات یاری رساند.
تحلیل و تدوین شاخص های ارزیابی کیفیت مجله سوادآموزی «فرصت دوم»: بررسی نظرات مخاطبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هدف پژوهش، تحلیل و تدوین مؤلفه های ارزیابی کیفی مجله «فرصت دوم» از منظر مخاطبان است. نتایج این پژوهش، به عنوان یک الگوی نظام مند، می تواند متولیان حوزه نشر آموزشی را در انتخاب استراتژی های اصولی و کارشناسانه در زمینه کیفیت بخشی کمک کند.روش ها : روش، کمّی و از نوع توصیفی تحلیلی و با رویکرد پیمایشی است. جامعه آماری، شامل نوسوادان دوره تحکیم سواد نهضت سواد آموزی در سال 1403-1402 می باشد. از این میان، تعداد 367 نفر با روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. روایی پرسشنامه، با روش روایی محتوایی و توسط متخصصان حوزه نشر آموزشی مورد تأیید قرار گرفت. به علاوه، پایایی آن، توسط آزمون آلفای کرونباخ (a:0.717) بررسی شد. در نهایت، برای شناسایی شاخص های ارزیابی کیفی مجله، از ابزار تحلیل عاملی اکتشافی EFA استفاده گردید.یافته ها: فرایند تحلیل، منجر به شناسایی 15 شاخص محوری در ارزیابی کیفیت مجله «فرصت دوم» گردید. شاخص ها ذیلِ سه دسته زیربنایی، شامل شناختی آموزشی، اجتماعی هویتی و طراحی ساختاری طبقه بندی شدند. در حوزه عوامل زیربنایی شناختی آموزشی، پنج شاخص با وزن های تبیینی متفاوت، شامل توسعه چندوجهی سواد و مهارت های کاربردی (واریانس تبیینی: 611/3)، انتقال مفاهیم از طریق به کارگیری عناصر ادبی سرگرم کننده (293/ 3)، ارتقاء سطح دانش و آگاهی در حوزه های معرفتی خاص (874/ 2)، اتخاذ رویکردی نوآورانه و زمینه محور در ارائه محتوا (644/ 2) و سازمان دهی محتوای آموزشی متناسب با ساختارِ شناختی مخاطبان (598/ 2) شناسایی شدند. در بُعد عوامل زیربنایی اجتماعی- هویتی، چهار شاخص مهم، شامل تقویت انگیزه و خودکارآمدی بر مبنای تجارب زیسته و نیازهای اجتماعی (308/6)، ایجاد هم افزایی و شکل گیری گفتمان پیرامون هویت جمعی ملی (278/3)، توسعه پایدار پتانسیل های حرفه ای یادگیرندگان (124/3) و استقرار سازوکارهای تعاملی برای ارزیابی و ارتقا پویایی نشریه (706/2) مورد شناسایی قرار گرفتند. نهایتاً در حوزه عوامل طراحی ساختاری، شش شاخص بهینه سازی و بهبود اثربخشی محتوایی (134/ 17)، تطبیق محتوای نشریه با ویژگی های بافتی مخاطبان (018/3)، کارآمدی ساختار و شیوه انتقال پیام (989/2)، بهره مندی از شبکه توزیع مناسب و دسترسی پذیری کافی (534/ 2)، تضمین اعتبار و صحت اطلاعات منتشرشده (444/2) و ایجاد جذابیت بصری (388/2) به عنوان عوامل اصلی مورد تأکید واقع شدند.بحث و نتیجه گیری: نتایج، نشان می دهد که عامل زیربنایی شناختی آموزشی، از یک سو بر اثربخشی نوع محتوا و از سوی دیگر بر بهره گیری از شیوه های کارآمد انتقال محتوا، متمرکز است. عامل زیربنایی اجتماعی هویتی بر فراهم سازی یک اکوسیستم اجتماعی محور با هدف تقویت سرمایه های فرهنگی بین فردی، تأکید دارد. همچنین، عامل طراحی ساختاری، کیفیت فرآیند تدوین و انتشار مجله از نویسندگان تا مخاطبان را تضمین می کند. این عوامل زیربنایی، مدلی را برای تدوین و ارزیابی کیفیت مجله تشکیل می دهند که در تبیین کیفیت مجله سهم دارند.اصالت: بررسی نشریه فرصت دوم، با حمایت مالی سازمان نهضت سوادآموزی، و نظارت فنی دکتر حمید رضا مشهدی عباسی، برای اولین بار انجام شد تا جهت ارتقاء کیفیت آن، سازمان براساس یافته های این پژوهش اقدام نماید.
شناسایی مهارت ها و شایستگی های اشتغال پذیری در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر حاضر فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث تغییر در دیدگاه ها و نیازهای جوامع شده است. ظهور این فناوری نیازمند کسب دانش و یادگیری مهارت های متناسب با آن در جهت رفع نیازهای ایجاد شده است. حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی نیز از تحولات کنونی مستثنی نبوده و باعث تغییراتی در چشم انداز و جایگاه این حرفه در بازار کار شده است؛ بنابراین هدف این مطالعه، شناسایی مهارت ها و شایستگی های اشتغال پذیری متخصصان و دانش آموختگان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و استفاده از نتایج این پژوهش برای کمک به توسعه یا اصلاح برنامه های درسی این حوزه است که نیازهای نیروی بازار کار را برآورده می کند.روش: پژوهش کیفی حاضر از نوع مطالعات کاربردی است و با روش مرور نظام مند انجام شده است. در این پژوهش ابتدا برای مرور ادبیات پژوهش از دو پایگاه اسکوپوس و وب آوساینس از طریق تعیین استراتژی جستجوی مرتبط با مشاغل علم اطلاعات و دانش شناسی، 11986 مدرک استخراج شد. سپس با استفاده از دستورالعمل پریزمای ترجیحی اقدام به غربالگری مطالعات شد و پس از غربالگری و ورود به مطالعه ازلحاظ هدف پژوهش، عناوین شغلی، مهارت های شغلی موجود در مطالعات و وظایف شغلی مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه آماری را متونی تشکیل می دهند که طی سال 1923 تا 2023 به زبان انگلیسی منتشر شده اند. پس از بازیابی مدارک به پاک سازی آن ها اقدام شد. پاک سازی داده ها بر اساس میزان ارتباط مدارک با هدف پژوهش بدین صورت بود که ابتدا تمام مدارک غیر مرتبط از داده ها حذف شدند و مدارکی که بیشترین ارتباط با هدف پژوهش را داشتند جهت بررسی تمام متن مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت 223 مدرک مرتبط با مشاغل و مهارت های شغلی گزینش شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که حرفه علم اطلاعات و دانش شناسی وارد مشاغل متنوع و فراتر از حوزه کتابخانه شده است. همچنین مشخص شد که مشاغل حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی نیازمند دستیابی به دانش و مهارت های متنوعی است. مهارت های شناسایی شده برای مشاغل کنونی در بازار کار در 7 مؤلفه مهارت های حرفه ای، مهارت های مدیریتی، مهارت های رفتاری، مهارت های آموزشی، مهارت های پژوهشی، مهارت های سواد اطلاعاتی و مهارت های عملکردی دسته بندی شدند. این مهارت ها می توانند به آماده سازی دانش آموختگان برای ورود به بازار کار کمک کننده باشند.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد موفقیت در هر سازمانی وابسته به کارکنانی پویا، واجدشرایط، خلاق، پرانرژی، متعهد و دارای مهارت کافی است. در چرخه هر سازمانی انتخاب افراد شایسته یک فرایند حساس و بااهمیت است. براساس نتایج بازنگری در سرفصل دروس حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و اضافه نمودن مهارت های جدید که با ظهور فنّاوری روی کار آمده اند می تواند به توسعه بین رشته ای حوزه کمک کند. همچنین با توسعه مهارت های شغلی دانش آموختگان به هنگام ورود به بازار کار با چالش های مهارتی مواجه نمی شوند؛ حتی این دانش آموختگان می توانند در مشاغل حرفه اطلاعاتی در سازمان ها و شرکت های دولتی و خصوصی و فراتر از کتابخانه ها و در پست های شغلی شناسایی شده استخدام شوند. در این راستا نیاز است تا به وظایف شغلی مرتبط با حوزه نیز توجه بیشتر شود. اگر به جایگاه حرفه در صنعت کشور توجه نشود و زیرساخت های لازم ایجاد نشود تدوین مهارت ها در سرفصل دروس فقط صرف زمان و هزینه خواهد بود و هیچ اثربخشی نخواهد داشت.
مدل های ذهنی و تجربه کاربری در برنامه های کتابخوان الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی مدل های ذهنی کاربران در تعامل با برنامه های کتاب خوان الکترونیکی است.روش : پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی است و با رویکرد کیفی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کاربران برنامه های کتاب خوان الکترونیکی داخلی است که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش از طریق مشاهده اکتشافی کاربران برنامه های کتاب خوان الکترونیکی داخلی و با بهره گیری از پروتکل بلنداندیشی (نظریه بیان شفاهی) و با استفاده از نرم افزار ضبط صفحه فست استون، داده ها گردآوری شد. برای تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوا و کدگذاری و از نرم افزار Maxqda (نسخه 22) استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد بیشترین تراکنش و فعالیت کاربران با برنامه های کتاب خوان الکترونیکی در خصوص مقوله های فرعی «محتوا» (123 مورد) و «جنبه های تعاملی و بازخورد» (103 مورد) و کم ترین آن ها مربوط به مقوله های فرعی «تنظیمات ظاهری» (44 مورد)، «دسترسی» (46 مورد) و «پشتیبانی و مسائل فنی» (50 مورد) است. از آنجاکه شرکت کنندگان در پژوهش به هنگام بیان مدل ذهنی خود در تعامل با رابط کاربر برنامه های کتاب خوان الکترونیکی آزاد بودند و اجازه داشتند هر آنچه در ذهن آن ها می گذرد را با صدای بلند بیان کنند، در اغلب موارد به هنگام بیان شیوه تراکنش و فعالیت با برنامه های کتاب خوان، راهکار و یا نظر پیشنهادی خود را برای بهبود برقراری ارتباط اظهار می کردند. به عبارت دیگر، کاربران برنامه های کتاب خوان الکترونیکی، به عنوان افرادی که به طور مستقیم با این ابزارها تعامل دارند، نظرات و پیشنهادهای ارزشمندی را ارائه دادند. این پیشنهادها شامل بهبودهای فنی، ویژگی های جدید، و یا تغییرات در طراحی رابط کاربری بودند. در این پژوهش، پیشنهادها به عنوان مقوله کلی در نظر گرفته که در 8 مقوله فرعی تعیین شده (با 49 کد) گنجانده شدند. این پیشنهادها می تواند راهگشای توسعه دهندگان در راستای ارتقاء تجربه کاربری و افزایش رضایت کاربران باشد. بیشترین راهکار پیشنهادی کاربران در رابطه با بهبود عملکرد برنامه های کتاب خوان الکترونیکی به ترتیب در مقوله فرعی «محتوا» (16 مورد)، دسترسی (11 مورد)، تعامل (10 مورد) و کم ترین آن ها مربوط به مقوله فرعی «جستجو» و «تنظیمات ظاهری» (هر یک با 1 مورد) بود.بحث و نتیجه گیری: تأکید بیشتر کاربران بر جنبه های تعاملی و محتوایی برنامه ها می تواند ناشی از تغییرات فرهنگی و نیازهای جدید کاربران باشد که به دنبال ایجاد ارتباطات اجتماعی و به اشتراک گذاری تجربیات خود هستند. پژوهش حاضر می تواند به توسعه دهندگان برنامه های کتاب خوان الکترونیکی کمک کند تا با درک بهتر نیازها و انتظارات کاربران، ویژگی هایی را طراحی کنند که بر تعاملات اجتماعی تمرکز داشته باشد.اصالت: گرچه استفاده از کتاب خوان های الکترونیکی در ایران هنوز به عنوان شیوه ای مرسوم در خواندن تلقی نمی شود، اما رشد شتابان فناوری این نوید را می دهد که در آینده ای نه چندان دور شاهد گسترش بیشتر استفاده از آن باشیم. با این توصیف ارزش و اصالت این پژوهش در آن است که استفاده از مدل های ذهنی کاربران با توجه به ویژگی ها، و نحوه مواجهه کاربران در تعامل با بر نامه های کتاب خوان الکترونیکی می تواند در مقایسه با سایر مدل های تعاملی الگوی معتبر و مستندتری از خواسته های کاربران در اختیار طراحان و تولیدکنندگان قرار دهد.
تأثیر دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما بر توانایی های اطلاع رسانی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر شناخت رابطه بین دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما و توانایی های اطلاع رسانی آنان بود.روش : این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر نوع پژوهش، از نظر روش پیمایشی تحلیلی بود که مؤلفه های اصلی برای تولید پرسشنامه از طریق مطالعات گسترده کتابخانه ای و تایید خبرگان به روش روایی محتوایی با 85 پرسش تنظیم شد و میان جامعه آماری پژوهش که 120 نفر از کارکنان آرشیوهای صداوسیما مستقر در تهران بود، توزیع شد. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی (جداول و نمودارها) و آمار استنباطی استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از آزمون کولموگراف اسمیرنوف، برای نرمال بودن داده ها و تحلیل داده ها از آزمون t (همبستگی) و نرم افزار لیزرل استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد، میانگین احساس نیاز به اطلاعات در بین پاسخگویان برابر با 4/40 و حداقل و حداکثر آن 2/80 و 5 است؛ بنابراین میانگین احساس نیاز به اطلاعات در حد متوسط به بالا است که پاسخ دهندگان داشتن اطلاعات به روز و مفید در حوزه فعالیت حرفه ای را بیشتر از حد متوسط اعلام کرده اند، با توجه به این یافته، برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت برای بالا بردن سطح اطلاعات و دانش آرشیویست ها ضروری است. نتایج به دست آمده از آزمون ضریب همبستگی حاکی از آن است که در بین 120 پاسخگوی مطالعه شده، ضریب همبستگی با سطح معنی داری 0/000=α برابر با R=0/801 محاسبه شده است. ازآنجاکه این سطح معنی دار از سطح معنی دار موردنظر ما 0/05=α کوچک تر است، فرضیه صفر پژوهش رد و فرضیه اصلی تائید می شود، بنابراین نتیجه می گیریم که رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر مداخله گر و استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما وجود دارد؛ به این معنا که با افزایش این متغیر میزان استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما نیز افزایش پیدا خواهد کرد.نتیجه گیری: رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر مداخله گر و استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما وجود دارد؛ به این معنا که با افزایش این متغیر میزان استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما نیز افزایش می یابد. ارائه اطلاعات بهینه در کمترین زمان قابل توجه است و آرشیویست های صداوسیما توانایی ارائه اطلاعات متناسب با نیاز اطلاعاتی مراجعین را دارند و آموزش استفاده از ابزارهای بازیابی اطلاعات و به کارگیری تجربیات حرفه ای آرشیویست ها، کیفیت اطلاع رسانی را بهتر می کند.
نقش ذخیره سازی، انتشار و کاربرد دانش در بهبود وضعیت آموزش کارکنان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش ذخیره سازی، انتشار و کاربرد دانش در بهبود وضعیت آموزش کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس است.
روش : پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد. روش پژوهش از نوع تحلیلی- پیمایشی است. جامعه پژوهش حاضر عبارت است از تمامی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس. این تعداد مشتمل است بر 15 مدیر و 272 کارمند. نمونه ها نیز با بهره گیری از فرمول کوکران شامل 15 مدیر و 200 کارمند از جامعه نامبرده است. روش نمونه گیری در هر دو گروه مدیران و کارکنان به صورت تصادفی- طبقه ای است. به منظور گردآوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. در این پژوهش به دو روش توصیفی و استنباطی به تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه ها پرداخته شد. در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه هایی نظیر فراوانی به تحلیل ویژگی های جامعه پرداخته شد و در سطح استنباطی فنون استنباطی آزمون نرمال بودن کولموگروف- اسمیرنف، آزمون دوجمله ای برای بررسی فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: مدیریت دانش در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس مؤثر است. همچنین، ذخیره سازی دانش در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس مؤثر است. انتشار دانش در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس تأثیر دارد. کاربرد دانش نیز در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس مؤثر است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ذخیره سازی و انتشار دانش نقش مهمی در افزایش کارایی آموزشی کارکنان و مدیران دانشگاهی دارد. علاوه بر آن، توجه به عواملی چون: تقویت فرهنگ سازمانی، تعامل میان همکاران، توجه به زیرساخت ها و فناوری اطلاعات نقش مهمی در کاربرد دانش در دانشگاه دارد. برگزاری دوره های آموزشی، ایجاد پایگاه دانش، راه اندازی سیستم سنجش مدیریت دانش، ایجاد نظام پیشنهادها برای بهبود فعالیت سازمانی، برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای توسعه حرفه ای کارکنان از زمره پیشنهادهای این پژوهش است.
وضعیت مؤلفه های الگوی سایبرنتیک در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 1 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
91 - 114
حوزههای تخصصی:
سازمان دهی مؤثر فعالیت ها در یک سیستم اجتماعی پیچیده با نظارت سایبرنتیک ممکن است، جایی که مکانیسم های خوداصلاحی به بهبود مستمر کمک می کنند. کتابخانه سایبرنتیک اهداف متعددی دارد که در صورت عدم تحقق، افراد یا گروه ها برای بهبود وضعیت آن فعال می شوند. این پژوهش به بررسی استفاده بهینه از الگوهای سایبرنتیک در کتابخانه های دانشگاهی و ارائه مدلی مناسب برای مدیریت اطلاعات سیستم پرداخته و با سنجش وضعیت مؤلفه های سایبرنتیک، زمینه را برای ارائه الگویی مناسب فراهم می کند. این پژوهش با استفاده از روش کمی به منظور بررسی وضعیت مؤلفه های مدل سایبرنتیک برای مدیریت بهینه کتابخانه های دانشگاهی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارشناسان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 1 در ایران است. تمامی کارشناسان علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور با استفاده از یک پرسش نامه مورد سؤال قرار گرفتند و نتایج تحلیل شد. نمونه آماری شامل 97 استاد و کتابدار بود. نتایج مطالعه نشان داد که ۴۲ درصد از نمونه ها مرد و ۵۸ درصد زن بودند. ۲۵ درصد از نمونه های موردمطالعه دارای مدرک کارشناسی، 45 درصد دارای مدرک کارشناسی ارشد و 30 درصد دارای مدرک دکتری بودند. در مورد سابقه کاری، نتایج نشان داد که بیشتر پاسخ دهندگان (65%) بیش از ده سال سابقه کار داشتند، درحالی که تنها 3 درصد آن ها کمتر از 10 سال سابقه کار داشتند. میانگین نمره مؤلفه نظارت در بُعد ساختاری و اجتماعی به ترتیب 43/29 و 14/33 بود. نمره مؤلفه پیوند سیستم در بُعد پیوند برون سیستمی و درون سیستمی به ترتیب 41/18 و 5/214 بود. نمره مؤلفه سلسله مراتب در بُعد سیستم تقسیم شده و سلسله مراتب به ترتیب 23/11 و 66/11 بود. نمره مؤلفه کیفیت تعامل در بُعد غیرخطی و علی به ترتیب 78/11 و 53/11 بود. نمره مؤلفه تصمیم در ابعاد منابع تصمیم، نوع تصمیم و معیار تصمیم گیری به ترتیب 91/14، 07/15 و 73/14 بود. پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های مدل سایبرنتیک در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی جایگاه مناسبی دارد و مدیران از ساختار و اهداف آن ها آگاه هستند؛ اما این آگاهی در همه ابعاد یکسان نیست و عدم توازن در وضعیت مؤلفه ها باعث کاهش اثربخشی مؤلفه ها شده است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود که به نقش اجتماعی کاربران در تعاملات و راهنمایی آن ها و همچنین توازن و رشد کمی و کیفی ابعاد مدیریت کتابخانه توجه بیشتری شود.
تحلیلی بر قالب های ذخیره سازی منابع در مجموعه های دیجیتال (مورد مطالعه: کتابخانه های ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
151 - 182
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر میزان استفاده از انواع قالب های استاندارد ذخیره سازی منابع تصویری، متنی، چندرسانه ای و صوتی را در مجموعه های دیجیتال 20 کتابخانه ملی برگزیده جهان مطابق شاخص های تعیین شده در مقاله مشخص کرد. پژوهش از نوع کاربردی بود و به روش پیمایشی- تحلیلی صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها از نوع پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از انواع فنون آماری توصیفی نظیر توزیع فراوانی و درصد فراوانی به همراه آزمون مربع کا استفاده شد. یافته های حاصل نشان داد منابع تصویری در تمامی مجموعه های موردمطالعه کاربرد داشتند و اشیای فرهنگی با سهم 41% کمتر مورد اقبال قرار گرفته اند، برای منابع تصویری تیف (94%)؛ منابع متنی اچ.تی.ام.ال. و ایکس.ام.ال. (75%)؛ منابع صوتی دبلیو.اِی.وی. (65%) و منابع چندرسانه ای اِی.وی.آی. (65%) متداول ترین بودند. سوئیس بیشترین تنوع را در استفاده از انواع استانداردها داشت. همچنین در بین جامعه پژوهش ایران، انگلیس، امریکا، اسکاتلند، قطر، هلند، فرانسه و اسپانیا بیشترین تنوع را در ذخیره سازی انواع منابع دیجیتالی داشتند. جامعه آماری در استفاده از قالب های استاندارد برای انواع منابع تصویری، متنی و چندرسانه ای با یکدیگر وحدت رویه داشته و الگوی مشابهی را در انتخاب قالب ذخیره سازی رعایت کردند. جامعه پژوهش کمترین میزان تنوع استفاده را در بخش قالب ذخیره سازی منابع چندرسانه ای داشت. نتایج پژوهش تأکید بر استفاده از ای پاب به خاطر آسانی مطالعه کتاب بر روی کتاب خوان الکترونیک، جی.پی.3 جهت افزایش قابلیت کاربری نسخه موبایلی کتابخانه دیجیتالی، دبلیو.اِی.آر.سی. به عنوان قالب مخصوص بایگانی وب، جهت حفاظت طولانی مدت از محتوای دیجیتال کتابخانه های ملی داشت، چراکه این سه قالب کمترین میزان استفاده را در جامعه آماری داشتند.
بررسی کاربردهای فناوری اینترنت اشیاء و میزان پذیرش آن در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت بیمه ازجمله صنایع ای است که میتواند با استفاده از قابلیت های فناوری اینترنت اشیاء توسعه یابد. باتوجه به اهمیت به کارگیری فناوری اینترنت اشیاء و تاثیر آن در توسعه کسب وکارها و همچنین باتوجه به خلائی که در درک صحیح از کاربردهای اینترنت اشیاء و چالشهای پذیرش آن در صنعت بیمه وجود دارد، هدف این پژوهش شناسایی کاربردهای اینترنت اشیاء و چالش های پذیرش آن در صنعت بیمه است. همچنین از اهداف دیگر این پژوهش بررسی میزان آگاهی کارکنان صنعت بیمه از کاربردهای فناوری اینترنت اشیاء و تمایل به پذیرش فناوری اینترنت اشیاء از سوی بیمه گران است؛ در این پژوهش براساس مدل پذیرش فناوری؛ سودمندی درک شده، سهولت استفاده درک شده، نگرش مثبت به استفاده و قصد رفتاری برای استفاده از فناوری اینترنت اشیاء در صنعت بیمه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. روش : در مرحله اول با استفاده از روش مرور سیستماتیک ادبیات (SLR) بر اساس دستورالعمل پریزما (PRISMA) به شناسایی کاربردهای اینترنت اشیاء و بررسی چالش های پذیرش آن در صنعت بیمه پرداخته شد. در مرحله دوم دو پرسشنامه اجرا شد. پرسشنامه اول برای دریافت نظر خبرگان در مورد کاربردها و چالش های شناسایی شده در مرحله ی اول پژوهش طراحی و اجرا شده است و با استفاده از روش CVR مورد تحلیل قرارگرفتهاست. پرسشنامه دوم که توسط کارکنان صنعت بیمه پاسخ داده شده است، با استفاده از نرم افزار Amos مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته شد. در مرحله سوم پژوهش بر اساس اهداف پژوهش تعریفی واضح و جامع ارائه شدهاست. در این پژوهش، مدل پذیرش فناوری (TAM) به طور زمینه ای به عنوان مدل مفهومی پژوهش مورد استفاده قرارگرفته است. یافته ها: در این پژوهش 17 کاربرد شناسایی شد که شامل؛ نظارت و کنترل (قابلیت دسترسی و شناسایی کاربر در موقعیت های مختلف بااستفاده از IPv6 )، نظارت و کنترل بر سلامت افراد، ارزیابی ریسک داروهای جدید، پیش بینی وقوع بلایای طبیعی، شناسایی خطر (کمبود و آلودگی آب)، شناسایی خطر (شرایط اضطراری در خانه های هوشمند)، ارائه خدمات درمانی در مناطق دورافتاده و صعب العبور، تسریع عملیات نجات، جلوگیری از سرقت، تصمیم گیری آگاهانه، تمایز مشتریان، بررسی صحیح ادعاهای بیمه ای، شناسایی خطر (احتمال وقوع حادثه)، شناسایی کلاهبرداری، طراحی محصولات بیمه، قیمت گذاری دقیق و ارائه خدمات بهتر است. همچنین در این پژوهش 13 چالش پذیرش فناوری اینترنت اشیاء شناسایی شده است که شامل؛ عدم اعتماد به فناوری اینترنت اشیاء از لحاظ امنیت و حریم خصوصی، فقدان استانداردسازی فناوری اینترنت اشیاء با سایر زیرساخت ها و نرم افزارهای کاربردی، اتصال ضعیف اینترنت، هزینه نصب فناوری اینترنت اشیاء، نبود تجربه لذت بخش از استفاده از فناوری اینترنت اشیاء، نبود خدمات با کیفیت در استفاده از فناوری اینترنت اشیاء، نبود سیستم پشتیبانی برای حل مشکلات پیش آمده در استفاده از فناوری اینترنت اشیاء، عدم وجود آموزش کافی به کارکنان جهت استفاده از فناوری اینترنت اشیاء، آسان نبودن استفاده از فناوری اینترنت اشیاء، عدم سودمندی فناوری اینترنت اشیاء، عدم سازگاری کاربر با فناوری اینترنت اشیاء، عدم وجود انگیزه در کارکنان برای پذیرش فناوری اینترنت اشیاء، فقدان قابلیت های نرم افزاری و سخت افزاری می باشد. نتیجه گیری: براساس این پژوهش، درکنار شناسایی کاربردهای اینترنت اشیاء و چالش های پذیرش این فناوری در صنعت بیمه، میزان پذیرش بیمه گران اینترنت اشیاء در جنبه های مختلف سودمندی درک شده و سهولت استفاده درک شده که سبب نگرش مثبت به فناوری می شود نیز مورد تحلیل قرار گرفت. به علاه، قصد رفتاری برای استفاده از فناوری اینترنت اشیاء در کارکنان صنعت بیمه بررسی شد که در اختیار مدیران صنعت بیمه قرارگیرد تا در جهت رفع آن بکوشند. باتوجه به پیشینه پژوهش می توان دریافت که به کاربردهای اینترنت اشیاء در صنعت بیمه و به موضوع پذیرش فناوری اینترنت اشیاء در صنعت بیمه علی رغم اینکه امروزه در سطح جهان این فناوری درحال رشد است، توجه کمتری شده است که در پژوهش حاضر با استفاده از روش مرور سیستماتیک ادبیات لیست کامل تری از کاربردهای اینترنت اشیاء شامل 17 کاربرد در بخشهای مختلف صنعت بیمه شناسایی شد. همچنین سطح بندی کاربردهای شناسایی شده در انواع بیمه نیز ارائه شده است. در کنار کاربردهای شناسایی شده به بررسی چالش های پذیرش فناوری اینترنت اشیاء نیز پرداخته شده است و 13چالش پذیرش فناوری شناسایی شده است. مدیران صنعت بیمه با آگاهی از کاربردهای شناسایی شده در این پژوهش می توانند در جهت توسعه صنعت بیمه بکوشند. همچنین آنها می توانند با آگاهی از چالش های شناسایی شده در این پژوهش به منظور رفع موانع پذیرش اینترنت اشیاء استفاده کنند. همچنین مدیران می توانند براساس نتایج بدست آمده در خصوص میزان آگاهی کارکنان صنعت بیمه و میزان تمایل آن ها در پذیرش فناوری اینترنت اشیاء، اقدامات لازم را انجام دهند.
بررسی رفتار اطلاعاتی دانشجویان حقوق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رفتار اطلاعاتی دانشجویان حقوق کشور به عنوان یکی از جنبه های کلیدی در فرآیند یادگیری و پژوهش در این رشته، نقش بسزایی در شکل دهی به توانایی های تحلیلی و استدلالی آن ها ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رفتار اطلاعاتی دانشجویان حقوق کشور است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به شیوه ی پیمایشی صورت پذیرفته است. جامعه آماری کلیه دانشجویان حقوق در کشور هستند. و نمونه این پژوهش به صورت طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و روایی آن براساس روش اعتبار محتوا ارزیابی شده است. «اعتبار محتوا، نوعی اعتبار است که معمولاًبرای بررسی اجزای تشکیل دهنده یک ابزار اندازه گیری بکار برده می شود» (سرمدی و همکاران، 1377، ص، 171). برای پایایی سوالات چند گزینه ای از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و آزمون T تک نمونه استفاده شده است. به منظور گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای مشتمل بر 35 پرس ش و در 1 بخ ش طراح ی و ب رای جم ع آوری داده ه ای موردنی از، پرسشنامه به صورت آنلاین طراحی و در اختیار دانشجویان قرار گرفت که 591 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تعداد دانشجویان دختر 377 (64 درصد) و دانشجویان پسر 214 (36 درصد) است. همچنین سن دانشجویان شامل 81 نفر (14 درصد) نمونه کمتر از 20 سال، 178 نفر (30 درصد) بین 21 تا 23 سال، 63 نفر (11 درصد) بین 24 تا 27 سال، 47 نفر (8 درصد) بین 28 تا 31 سال و 222 نفر (37 درصد) نیز بالای 32 سال سن دارند. از سویی دیگر مقطع تحصیلی دانشجویان کارشناسی 535 نفر (91 درصد)، کارشناسی ارشد 50 نفر (8 درصد) و دکتری 6 نفر (1 درصد) است. همچنین، 6 درصد نمونه در ترم یک، 17 درصد در ترم 2، 12 درصد در ترم 3، 24 درصد در ترم 4، 11 درصد در ترم 5، 15 درصد در ترم 6، 6 درصد در ترم 7 و 9 درصد در ترم 8 مشغول به تحصیل هستند. مکان تحصیل دانشجویان شامل 77 درصد نمونه در دانشگاه پیام نور، 18 درصد در دانشگاه دولتی، کمتر از 1 درصد در دانشگاه آزاد و 4 درصد در واحدهای بین الملل مشغول به تحصیل هستند. معدل دانشجویان شامل معدل 13 درصد نمونه کمتر از 14، 44 درصد حدفاصل 15 تا 16.99 و 43 درصد بالاتر از 17 و زبان مادری دانشجویان 94 درصد نمونه فارسی، 3 درصد ترکی، 2 درصد کردی سایر زبان ها هرکدام کتر از 1 درصد است. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه اول و دوم در مقطع تحصیلی و دانشگاه می توانند به طور معناداری واریانس نمرات رفتار اطلاعاتی دانشجویان را پیش بینی کنند، بدین ترتیب رفتار اطلاعاتی دانشجویان تحت تأثیر مقطع تحصیلی و دانشگاهی که در آن تحصیل می کنند قرار دارد. این یافته نشان دهنده تفاوت های آموزشی، منابع در دسترس یا شیوه های تدریس مختلف در دانشگاه های مختلف و مقاطع تحصیلی است. در یافته های فرضیه رفتار جستجوی اطلاعاتی دانشجویان حقوق در سطح متوسط قرار دارد. این ممکن است به معنای آن باشد که دانشجویان به طور نسبی توانایی جستجوی اطلاعات را دارند، اما ممکن است هنوز در برخی زمینه ها نیاز به بهبود داشته باشند. طبق یافته های فرضیه چهارم، رفتار ارزیابی اطلاعاتی دانشجویان نیز در سطح متوسط است. این به این معناست که دانشجویان قادر به ارزیابی کیفیت و اعتبار اطلاعات هستند، اما ممکن است هنوز در این زمینه به مهارت های بیشتری نیاز داشته باشند. در یافته های فرضیه پنجم رفتار کاربرد اطلاعاتی دانشجویان نیز در سطح متوسط است. حاکی از آن است که دانشجویان اطلاعاتی که به دست می آورند را به طور مؤثری به کار می برند اما ممکن است به راهکارهای بهتری برای به کارگیری اطلاعات نیاز داشته باشند. در نهایت، یافته های فرضیه ششم نشان داد که رفتار اطلاعاتی کلی دانشجویان حقوق نیز در سطح متوسط است. این نتیجه به طور کلی نشان می دهد که دانشجویان حقوق در تمام ابعاد رفتار اطلاعاتی خود (جستجو، ارزیابی، کاربرد) در سطح متوسط قرار دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهند که دانشجویان حقوق در سطح متوسطی از مهارت های اطلاعاتی برخوردارند و این مهارت ها تحت تأثیر مقطع تحصیلی و دانشگاه قرار دارد. ممکن است لازم باشد که برنامه های آموزشی و منابع پشتیبانی به گونه ای طراحی شوند که به بهبود مهارت های اطلاعاتی دانشجویان کمک کنند.
روشی برای بازیابی اطلاعات از داده های گم شده با استفاده از تکنیک های داده کاوی و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در ادبیات آماری، اصطلاحات مختلف و غالباً مترادفی برای مفهوم داده های گم شده وجود دارد. این اصطلاحات عبارتند از داده های گم شده، داده های از دست رفته، داده های ناقص و داده های بی پاسخ. در آمار، داده های گم شده یا مقدارهای گم شده زمانی رخ می دهد که هیچ مقدار داده ای برای یک متغیر در یک مشاهده ذخیره نشده باشد. داده ها اغلب در تحقیقات اقتصادی، جامعه شناسی و علوم سیاسی از بین می روند، زیرا دولت یا نهادهای خصوصی ممکن است گزارش های حساس را ناقص ارائه دهند، یا ممکن است برخی از افراد شرکت کننده در مطالعه از ادامه همکاری انصراف دهند، یا از پاسخ دادن به برخی از سوالات اجتناب کنند، یا محققین، تکنسین ها و جمع آوری کننده داده ها ممکن است اشتباهاتی را انجام دهند که منجر به گم شدن داده ها شود. داده های گم شده می توانند باعث ایجاد اغتشاش در توزیع متغیر شوند، یعنی می توانند باعث بیش برازش یا کم برازش مدل ها شوند. داده های گم شده می توانند باعث یک سوگیری (اریبی) در مجموعه داده شوند و بنابراین تجزیه و تحلیل آماری را به سوی نتایج اریب سوق داده و نهایتاً دستیابی به یک نتیجه گیری مفید از داده های جمع آوری شده را با مشکل مواجه می سازد و می توانند منجر به تجزیه وتحلیل نادرست مدل شوند. پیش از این، برای غلبه بر مشکل داده های گم شده مرسوم ترین روش، حذف داده های گم شده بود که منجر به داده هایی با کیفیت پایین و به تبع آن تحلیل و استخراج نتایج دارای سوگیری می شد. امروزه با پیشرفت های علمی در حوزه های گوناگون و پیدایش روش های توانمند آماری، می توان پیش از مد ل سازی داده های ناکامل، مقادیر گم شده را با مقادیر مناسب جایگذاری یا برآورد کرد. با توجه به اهمیت ذکر شده موضوع مواجهه و مدیریت داده های گم شده، پژوهش حاضر با هدف ارائه روشی به منظور بهبود دقت بازیابی اطلاعات و دانش از داده های گم شده انجام شده است. روش: در روش پیشنهادی از تکنیک های داده کاوی شامل خوشه بندی و رگرسیون، و همچنین از الگوریتم های هیوریستیک شامل الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. در روش های موجود، برای جایگزینی داده از دست رفته، از کل مجموعه داده استفاده می شود. این موضوع سبب در نظر گرفتن رکوردهای غیر مشابه رکورد مربوط به داده از دست رفته خواهد شد. لذا منجر به نتایج اشتباه خواهد شد. در الگوریتم پیشنهادی، از خوشه بندی به منظور شناسایی رکوردهای مشابه استفاده شده است. سپس، برای هر خوشه، میزان داده های گم شده هر صفت (ستون) از مجموعه داده مورد محاسبه قرار گرفته است. بر اساس میزان داده از دست رفته، از مدل رگرسیون یا از الگوریتم ژنتیک به منظور بازیابی اطلاعات از دست رفته استفاده شده است. یافته ها: نتایج پیاده سازی روش پیشنهادی بر روی یک مجموعه داده که حاوی داده های گم شده به صورت تصادفی بودند نشان داد میزان خطای الگوریتم پیشنهادی برابر 27 درصد است که نسبت به روش استفاده از میانگین، میانه و مد که دارای خطای 56.5 درصد، و روش استفاده از رگرسیون که دارای خطای 34.6 درصد، و روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) که دارای خطای 42.1 درصد بود، دقت بالاتری در جانهی داده های گم شده داشته است. نتیجه گیری: در روش های موجود، برای جایگزینی داده از دست رفته، از کل مجموعه داده استفاده می شود. این موضوع سبب در نظر گرفتن رکوردهای غیر مشابه رکورد مربوط به داده از دست رفته خواهد شد. لذا منجر به نتایج اشتباه خواهد شد. در الگوریتم پیشنهادی، از خوشه بندی به منظور شناسایی رکوردهای مشابه، و محاسبه داده از دست رفته بر اساس رکوردهای مشابه موجود در خوشه، استفاده شده است. همچنین، در الگوریتم پیشنهادی، حذف داده های پرت، تعیین تعداد خوشه های بهینه و غیره در نظر گرفته شده است. این موضوع سبب خواهد شد، داده های غیر عادی تاثیری در محاسبه داده های از دست رفته نداشته باشند. در الگوریتم پیشنهادی، برای هر خوشه، صفاتی (ستون ها) که بیش از یک سوم داده از دست رفته دارند حذف می شوند. این موضوع سبب جلوگیری از تاثیر داده های غیر قابل اطمینان در محاسبه داده های از دست رفته خواهد شد. همچنین، از مدل رگرسیون در خوشه استفاده می شود که سبب می شود در محاسبه داده های از دست رفته، فیلدهای مربوط در صفات (ستون های) دیگر نیز در نظر گرفته شود. استفاده از الگوریتم ژنتیک در روش پیشنهادی، که منجر به استفاده تلفیقی از میانگین، میانه، مد و مدل رگرسیون می شود، سبب دستیابی به نتایج قابل قبول تری خواهد شد. کلیدواژه ها: بازیابی اطلاعات، داده های گم شده، داده کاوی، الگوریتم ژنتیک، خوشه بندی، مدل رگرسیون.
بررسی تأثیر طردشدگی در محل کار بر پنهان سازی دانش با تبیین نقش میانجی سکوت تدافعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر طردشدگی در محل کار بر پنهان سازی دانش با تبیین نقش میانجی سکوت تدافعی و تعدیلگر اجتناب تجربی می پردازد. این پژوهش در زمره پژوهش های کمی و همچنین از حیث فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی است. جامعه آماری پژوهش، 360 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان می باشد، با توجه به اینکه حجم جامعه آماری محدود و مشخص می باشد، از فرمول مورگان، نسبت به تعیین حجم نمونه استفاده شد و در سطح 95% حجم نمونه 186 نفر تعیین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده، که روایی و پایایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ تایید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها، رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارspss وpls به کار رفت. یافته ها نشان داد طردشدگی در محل کار از طریق سکوت تدافعی تاثیر مثبت و معناداری بر پنهان سازی دانش دارد. همچنین اجتناب تجربی اثر طردشدگی در محل کار بر سکوت تدافعی کارکنان را تعدیل می کند.. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر طردشدگی در محل کار بر پنهان سازی دانش با تبیین نقش میانجی سکوت تدافعی و تعدیلگر اجتناب تجربی می پردازد. این پژوهش در زمره پژوهش های کمی و همچنین از حیث فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی است. جامعه آماری پژوهش، 360 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان می باشد، با توجه به اینکه حجم جامعه آماری محدود و مشخص می باشد، از فرمول مورگان، نسبت به تعیین حجم نمونه استفاده شد و در سطح 95% حجم نمونه 186 نفر تعیین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده، که روایی و پایایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ تایید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها، رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارspss وpls به کار رفت. یافته ها نشان داد طردشدگی در محل کار از طریق سکوت تدافعی تاثیر مثبت و معناداری بر پنهان سازی دانش دارد. همچنین اجتناب تجربی اثر طردشدگی در محل کار بر سکوت تدافعی کارکنان را تعدیل می کند پژوهش حاضر به بررسی تاثیر طردشدگی در محل کار بر پنهان سازی دانش با تبیین نقش میانجی سکوت تدافعی و تعدیلگر اجتناب تجربی می پردازد. این پژوهش در زمره پژوهش های کمی و همچنین از حیث فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی است. جامعه آماری پژوهش، 360 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان می باشد، با توجه به اینکه حجم جامعه آماری محدود و مشخص می باشد، از فرمول مورگان، نسبت به تعیین حجم نمونه استفاده شد و در سطح 95% حجم نمونه 186 نفر تعیین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده، که روایی و پایایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ تایید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها، رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارspss وpls به کار رفت. یافته ها نشان داد طردشدگی در محل کار از طریق سکوت تدافعی تاثیر مثبت و معناداری بر پنهان سازی دانش دارد. همچنین اجتناب تجربی اثر طردشدگی در محل کار بر سکوت تدافعی کارکنان را تعدیل می کند. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر طردشدگی در محل کار بر پنهان سازی دانش با تبیین نقش میانجی سکوت تدافعی و تعدیلگر اجتناب تجربی می پردازد. این پژوهش در زمره پژوهش های کمی و همچنین از حیث فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی است. جامعه آماری پژوهش، 360 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان می باشد، با توجه به اینکه حجم جامعه آماری محدود و مشخص می باشد، از فرمول مورگان، نسبت به تعیین حجم نمونه استفاده شد و در سطح 95% حجم نمونه 186 نفر تعیین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده، که روایی و پایایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ تایید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها، رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارspss وpls به کار رفت. یافته ها نشان داد طردشدگی در محل کار از طریق سکوت تدافعی تاثیر مثبت و معناداری بر پنهان سازی دانش دارد. همچنین اجتناب تجربی اثر طردشدگی در محل کار بر سکوت تدافعی کارکنان را تعدیل می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مجازی سواد اطلاعاتی از دیدگاه کاربران در وبگاه کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه دانشگاه هایی که درصدد ارتقای سطح آموزشی خود در یک مقیاس جهانی و قابل قبول هستند، در کنار نظام سنتی خود، شرایط ایجاد محیط آموزش مجازی و بهره گیری از روش های آموزشی مختلف را فراهم کرده اند. آموزش مجازی مهم ترین کاربرد فناوری اطلاعات است که در قالب نظام های مختلف مثل یادگیری رایانه محور، یادگیری برخط، یادگیری شبکه محور ارائه می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مجازی سواد اطلاعاتی از دیدگاه کاربران در وبگاه کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی ایران انجام گرفته است.روش : روش این پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) است. در بخش کیفی ازنظر هدف توسعه ای و در بخش کمی کاربردی و ازنظر روش تحلیل داده ها توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. در راستای هدف پژوهش، از روش کتابخانه ای و مطالعات پیشین استفاده شده است؛ ابتدا با روش کیفی پژوهش با استفاده از روش فراترکیب شاخص های موردنظر شناسایی و درمجموع 122 کد استخراج شد که در 14 مقوله فرعی و 7 مقوله اصلی دسته بندی و کدگذاری شدند. در مرحله بعد در بخش کمی، با استفاده ازنظر خبرگان، شاخص های نهایی استخراج و پرسشنامه نهایی تنظیم گردید. سپس پرسشنامه تهیه شده بین جامعه آماری توزیع شد. جامعه آماری شامل کلیه کاربران (دانشجویان) آموزش های مجازی سواد اطلاعاتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود که با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس تعداد 384 پرسشنامه تکمیل و سپس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و اسمارت پی ال اس (SmartPLS 3) تحت تحلیل عاملی اکتشافی قرار گرفتند. روایی صوری پرسش ها را گروهی از متخصصان مرتبط بررسی و تأیید کردند و پایایی پرسشنامه نیز از طریق انجام پیش آزمون و سپس از آلفای کرونباخ، معیار پایائی ترکیبی (CR) و روایی همگرا (AVE) محاسبه شد.یافته ها: نتایج پژوهش در مرحله فراترکیب نشان داد عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مجازی سواد اطلاعاتی از دیدگاه کاربران در وبگاه کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی ایران شامل عوامل فنی، عوامل راهبردی، مؤلفه مدرسین، عوامل ساختاری، عوامل آموزشی، عوامل محتوایی، عوامل سنجش و ارزیابی بوده است. نتایج پژوهش در مرحله کمی پژوهش نیز نشان داد که مقوله عوامل ساختاری رتبه اول با میزان 0/842؛ عوامل آموزشی با میزان 0/831، عوامل راهبردی با میزان 0/763، عوامل فنی با میزان 0/726 ، مؤلفه مدرسین با میزان 0/613 و عوامل سنجش و ارزیابی با میزان 0/564 و عوامل محتوایی با میزان 0/518 رتبه های بعدی را به خود اختصاص داده است. نتایج این پژوهش نشان داد که متغیر عوامل ساختاری با آموزش مجازی مهارت های سواد اطلاعاتی بیشترین مقدار ارتباط را دارد. سایر متغیرها همچون عوامل آموزشی با آموزش مجازی مهارت های سواد اطلاعاتی، عوامل راهبردی با آموزش مجازی مهارت های سواد اطلاعاتی در وبگاه کتابخانه های علوم پزشکی ایران از دیدگاه کاربران، عوامل فنی و آموزش مجازی مهارت های سواد اطلاعاتی، مؤلفه مدرسین و آموزش مجازی مهارت های سواد اطلاعاتی، عوامل سنجش و ارزیابی و آموزش مجازی مهارت های سواد اطلاعاتی، متغیر عوامل محتوایی و آموزش مجازی مهارت های سواد اطلاعاتی به ترتیب در رتبه های دوم تا هفتم را به خود اختصاص دادند.نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که عوامل ساختاری آموزش مجازی مهارت های سواد اطلاعاتی در وبگاه کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی ایران ازجمله طراحی و تدوین، تهیه و تولید، عوامل آموزشی، عوامل مربوط به شیوه آموزش، عوامل مربوط به قالب های مورداستفاده برای آموزش دارای اهمیت و موردتوجه است.
طراحی چارچوب سرویس کوییک بوکس در بستر حسابداری دیجیتال: ارزیابی سیستماتیک حکمرانی اطلاعات مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سیستم های حسابداری امروزه علاوه بر وظیفه گردش اطلاعات، نقش با اهمیتی در برآوردها و تدوین استراتژی های مالی شرکت ها ایفا می نماید. یکی از نوظهورترین سرویس های قرار داده شده در بستر سیستم های حسابداری دیجیتال، سرویس کوییک بوکس است که براساس مجموعه ای از ابزارها و زبانه هایی که دارد، توانسته است عملگرهای نظارتی در سیستم های مالی را به سمت پایداری بیشتر هدایت نماید. این تحولات فضای بازتری برای دیجیتالی شدن و پیشرفت های فزآینده تر در فناوری اطلاعات ( ) را به ویژه در سطح بازارهای مالی که باید متکی به جریان آزاد اطلاعات باشد، رقم زده است که در نتیجه آن، زمینه برای تغییر مرزهای تجاری به دلیل شکل گیری راهبردهای متنوع و ادغام بین شرکت ها، هموار گردیده است. لذا پیاده سازی سرویس های نوظهور در بستر کارکردهای حسابداری دیجیتال این فرصت را ایجاد نموده است تا در عین پایبندی به ماهیت سنتی رویه های حسابداری، سرعت تبادل اطلاعات از طریق ارزیابی و تهیه گزارش های مالی آنلاین افزایش یابد و از این طریق ذینفعان از قابلیت های بالاتری برای شناخت بهتر از عملکردهای شرکت ها برخوردار باشند. هدف این مطالعه، طراحی چارچوب سرویس کوییک بوکس در بستر حسابداری دیجیتال با رویکرد ارزیابی سیستماتیک حکمرانی اطلاعات مالی می باشد.
روش: روش مطالعه حاضر کیفی و کمّی است، به طوری که در فاز کیفی، ابتدا از طریق نظریه داده بنیاد نسبت به شناسایی معیارهای سرویس کوییک بوکس در بستر حسابداری دیجیتال اقدام شد. در این بخش به واسطه چارچوب چند بُعدی ارائه شده، تلاش شد تا شکاف های نظری از پیاده سازی پدیده مورد بررسی تا حدی پوشش داده شود و به یکپارچگی بیشتر کارکردهای تئوریک منتج شود. سپس از طریق تحلیل دلفی فازی، محوری های اصلی مدل براساس مقیاس های زبانی فازی مورد کنکاش قرار گرفتند تا پایایی این محورها جهت تعمیم به بستر مطالعه در بخش کمّی مقدور گردد. در فاز کمّی مطالعه حاضر نیز از فرآیند بازنمایی سیستماتیک و توالی ماتریس های پیوندی جهت تعیین محرک ها و پیامدهای سیستمی بهره برده شد. از طرف دیگر، براساس ماهیت ترکیبی این مطالعه در جمع آوری داده ها، مشارکت کنندگان بخش کیفی مطالعه را خبرگان حسابداری که از دانش شناختی در حوزه سیستم های اطلاعاتی و فناوری برخوردار هستند، تشکیل می دهد. این افراد از طریق فرآیند نمونه گیری همگن و روش نمونه گیری نظری برای مصاحبه انتخاب شدند. لذا، با رعایت کفایت خبرگی تعداد 14 نفر در فاز کیفی مطالعه حضور داشتند. در بخش کمّی مطالعه نیز تعداد 23 نفر از مدیران مالی و حسابداران با تجربه شرکت های بازار سرمایه که از شناخت مناسبی در حوزه نرم افزارهای سیستمی در حسابداری برخوردار بودند، از طریق شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج مطالعه در بخش کیفی طی 14 مصاحبه و ایجاد 282 کد باز، حکایت از شناسایی 3 مقوله، 6 مولفه و 33 مضون مفهومی در قالب یک چارچوب چند بُعدی دارد. پس از تأیید پایایی مولفه های محوری از طریق تحلیل دلفی فازی، نتایج در بخش کمّی یک مدل شماتیک از پیوند سیستمی معیارهای سرویس کوییک بوکس در بستر حسابداری دیجیتال ارائه شد که مشخص کرد محرک ترین مکانیزم بکارگیری سرویس کوییک بوکس در بستر حسابداری دیجیتال، مکانیزم سیستمی مرتبط با حقوق و دستمزد می باشد که می تواند پیامدی اثربخش همچون کارکردهای مکانیزم سیستمی مرتبط با سودآوری را به همراه داشته باشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان می دهد فلسفه وجودی پیاده سازی سرویس کوییک بوکس در سیستم های حسابداری دیجیتال می تواند به افزایش سطح آگاهی و شناخت استفاده کنندگان از اطلاعات کمک نماید، تا در بلندمدت پیامدهایی همچون گردش آزاد اطلاعات، ارتقاء کیفیت تصمیم و گستردگی بانک های اطلاعاتی غنی شده تر را برای کاربران داخل و بیرون شرکت به همراه داشته باشد. لذا با رعایت چنین سیکلی در جریان پیاده سازی سرویس کوییک بوکس در حسابداری دیجیتال، محتمل ترین پیامد در شرکت های بازار سرمایه، ارائه اطلاعات جامع تری از نسبت های سودآوری شرکت برای محاسبات تخصصی تر استفاده کنندگان بیرونی از اطلاعات می باشد.
واکاوی چالش ها و مسائل کتابخانه های عمومی در ارائه خدمات به اجتماعات عرب زبان استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی چالش های استفاده از خدمات کتابخانه های عمومی در بین اجتماعات عرب زبان استان خوزستان بود.
روش: پژوهش حاضر از رویکرد آمیخته بهره می برد که ترتیب اجرای این روش بر اساس توالی کیفی-کمی با تأکید بر اهمیت یافته های کیفی است. داده های کیفی با استفاده از روش گروه متمرکز (شامل مصاحبه عمیق و فوکوس گروپ) جمع آوری شده و با استفاده از تحلیل تماتیک، نیازها و اولویت های جامعه هدف در ارتباط با کتابخانه های عمومی تحلیل شدند. جهت تعیین جامعه پژوهش، 5 شهرستان استان به صورت هدفمند انتخاب شد. در بخش کمی، با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه ها، پرسش نامه ای جهت پیمایش اجتماعی در سطح شهرستان های استان خوزستان طراحی و اجرا شد. برای تعیین نمونه، از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی در بخش کمی و روش سهمیه ای در بخش کیفی استفاده شد. درنهایت، نمونه ای به تعداد 517 نفر از جامعه عرب زبان خوزستان انتخاب جهت انجام بخش کمی مشارکت داشتند.
یافته ها: یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان می دهد چالش های اصلی اجتماعات عرب زبان استان خوزستان به منظور استفاده از خدمات و برنامه های کتابخانه های عمومی را می توان در 8 مقوله اصلی قرار دارد که عبارتند از 1) مسائل مربوط به مخزن که خود شامل سه مقوله فرسودگی مخزن، مخزن ایدئولوژیک و مخزن کارآفرین است، 2) احساس محرومیت نسبی، 3) معماری و امکانات کتابخانه، 4) توسعه نامتوازن، 5) عدم انگیزه بخشی، 6) ضعف فرهنگ کتاب خوانی، 7) عدم مطالبه گری مدنی، 8) ناشناختگی فرهنگ بومی. همچنین در گام کمی نیز مهم ترین چالش های کتابخانه های عمومی به ترتیب اولویت عبارتند از ناشناختگی کتابخانه های عمومی، مکان یابی کتابخانه، مخزن کتابخانه، دسترسی به خدمات رفاهی مناسب، توسعه شهری/روستایی، ساعت ارائه خدمات، تناسب برنامه های عمومی، ساختمان کتابخانه، توجه سازمان ها به مسئولیت اجتماعی، مسابقات کتاب خوانی، تناسب کتابخانه ها نسبت به جمعیت و معماری کتابخانه ها.
نتیجه گیری: استفاده از نتایج این پژوهش می تواند به عنوان یک راهنمایی مؤثر و کارآمد برای مدیران و برنامه ریزان کتابخانه های عمومی عمل کند. با رفع مسائل و مشکلات شناسایی شده می توان بهبود مؤثری در ارائه خدمات به اجتماعات و به خصوص اجتماعات عرب زبان استان خوزستان مشاهده کرد. به علاوه، این پژوهش به عنوان یک ابزار عملی برای بهبود ارتباطات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی در اجتماعات عرب زبان استان خوزستان عمل می کند که می توانند به تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی افراد این گروه ها کمک کرده و فرایند یادگیری و توسعه شخصیت را از طریق کتابخانه های عمومی تسهیل نمایند. ازاین رو، این پژوهش مسیری روشن برای بهبود ارتباطات و ارائه خدمات به گروه های قومی را نشان می دهد.
تدوین جامع چارچوب ابعاد و مؤلفه های فین تک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فین تک به عنوان یک صنعت نوظهور با ماهیت نوآورانه و چابک، چالش هایی را برای حکمرانان و مراجع ذی صلاحِ قانونی برای اجرای حکمرانی فین تک به وجود آورده است. بنابراین، تعیین جامع و دقیق ابعاد فین تک یک نیاز اساسی برای حکمرانیِ کارآمد و مؤثر فین تک است. به دلیل وجود خلأ پژوهشی پیرامون ابعاد جامع و چند سطحی برای فین تک، پژوهش حاضر با هدف بررسی مطالعات موجود در مورد ابعاد فین تک و معرفی یک چارچوب جامع از ابعاد و مؤلفه های فین تک به انجام رسید. روش: در این پژوهش از روش آمیخته متشکل از روش های کمّی و کیفی استفاده شد. در بخش کیفی، پژوهش های موجود در پایگاه های اطلاعاتی معتبر مانند Google Scholar، Science Direct، Research Gate و برخی دیگر، با بررسی نظام مند ادبیات و تحلیل محتوا بر اساس کلیدواژه های فین تک، فناوری مالی، حکمرانی فین تک، ابعاد فین تک و مؤلفه های فین تک انتخاب شدند تا کار جمع آوری اطلاعات در مورد ابعاد فین تک به همراه مسائل حیاتی که می توانند ابعاد جدیدی را شکل دهند، انجام گیرد. بنابراین، ابعاد اولیه فین تک و مؤلفه های متناظر آن استخراج و طبقه بندی شد. سپس چارچوبی برای ابعاد و مؤلفه های فین تک ارائه شد. سعی بر آن بوده که ابعاد و مؤلفه ها با بیشترین افراز طبقه بندی شوند و هم پوشانی احتمالی به حداقل رسیده یا کاملاً اجتناب شود. در بخش کمّی، چارچوب، ابعاد و مؤلفه ها به ترتیب با استفاده از دلفی فازی و تحلیل عاملی تأییدی اعتبارسنجی شدند. در این راستا، برای فازی دلفی، نظرات 15 نفر از کارشناسان از طریق پرسش نامه استاندارد جمع آوری شد و از Excel برای محاسبات استاندارد بعدی استفاده گردید. همچنین برای تحلیل عاملی تأییدی، نظرات 220 خبره با استفاده از پرسش نامه استاندارد جمع آوری شد و محاسبات بعدی در SPSS انجام گردید. خبرگان با نمونه گیری تصادفی از بین جامعه خبرگان رشته های مدیریت صنعتی، مدیریت فناوری اطلاعات، مدیریت راهبردی، مدیریت مالی، حسابداری، مدیریت دولتی، مهندسی کامپیوتر، مهندسی برق، مهندسی صنایع دارای مدرک کارشناسی ارشد یا بالاتر و حداقل 5 سال سابقه کار در منصب مدیریت یا معاونت مربوط به صنعت فین تک انتخاب شدند. یافته ها: بر اساس پیشینه پژوهش، سه بُعد پیشنهادی شامل کسب وکاری، فنی، تنظیم و نظارت است که هر کدام دارای مؤلفه های متناظر خود هستند. بُعد کسب وکاری به شرکت ها و مدل های کسب وکاری، بُعد فنی شامل فناوری، تجهیزات/ابزار، محصولات/خدمات و بُعد تنظیم و نظارت به بحث قواعد اسلامی، تنظیم گری و نظارت اشاره دارد. در نهایت، هر سه بُعد و هشت مؤلفه توسط خبرگان اعتبارسنجی و چارچوب پیشنهادی مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: تعیین ابعاد و مؤلفه های فین تک با هدف دست یابی به حکمرانیِ مناسب فین تک امری ضروری است. چارچوب اعتبارسنجی شده متشکل از سه بُعد و هشت مؤلفه برای فین تک در این زمینه کمک کننده است. این موضوع را می توان از جنبه های مختلف مورد بحث قرار داد. اول، ادبیات مربوط به ابعاد و مؤلفه های فین تک متنوع بود، اما به قدر کفایت غنی و دارای طبقه بندی جامع نیستند. این به این دلیل است که هر پژوهش، این موضوع را از زاویه نگاهِ خود بررسی می کند و طبقه بندی های تکراری برای ابعاد فین تک ارائه شده است. دوم، در طول سال های اولیه ظهور فین تک، مسائل فنی آن به دلیل نوآوری های مبتنی بر فناوری مانند پیشرفت در ذخیره سازی داده ها و زیرساخت ها، بیشتر مطرح بودند، و از این رو، آنها حجم زیادی از اطلاعات را در مورد ابعاد و مؤلفه های فین تک تشکیل می دهند. با معرفی چارچوب های حکمرانی مدرن مانند حکمرانی تنظیم گری، روند معرفی ابعاد فین تک به سمت مسائل تنظیم گری حرکت کرد و این امر توجه گسترده ای را به تنظیم گری فین تک به عنوان یک الزام ضروری، جلب کرد. بحث پیرامون تنظیم گری فین تک در حال حاضر تعداد زیادی از پژوهش ها را تشکیل می دهد و این امر ما را مجاب به اختصاص یک بُعد مجزا علاوه بر سایر ابعاد رایج مانند کسب وکاری و فنی، تحت عنوان تنظیم به ابعاد فین تک نمود. سوم، نوآورانه بودن و جدید بودن چارچوب پیشنهادی تایید شده است. خبرگان تأیید کردند که طبقه بندی ابعاد و انتساب آنها به مؤلفه های مناسب مربوطه، پژوهش های قبلی را با یکدیگر تلفیق کرده و طبقه بندی جدیدی را برای ابعاد فین تک ارائه نموده است. چهارم، درنظر گرفتن قواعد اسلامی به طور جداگانه حاکی از اهمیت رویکرد اسلامی به تنظیم و نظارت حکمران بود و چارچوب را برای کشورهای اسلامی نیز بومی کرده است. پنجم، این چارچوب به حکمرانان و مراجع ذی صلاح قانونی کمک می کند تا فین تک را با رویکردی کل نگر و جامع درک و بررسی کنند و همچنین فین تک را برای خودِ صنعت شفاف می کند. با تعهد به این چارچوب از سوی مراجع ذی صلاح قانونی و صنعت فین تک، آنها حقوق و مسئولیت متقابل خود را نسبت به یکدیگر کاملاً شفاف خواهند داشت. این ابعاد و مؤلفه ها در سطح بین المللی با صنعت فین تک سازگار است و در عین حال، گنجاندن قوانین و مقررات اسلامی، الزامات کشورهای اسلامی از جمله ایران را برای تنظیم و نظارت بر فین تک در نظر می گیرد.