فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
the aim of this study was to investigate the emotional intelligence components as predictors of entrepreneurship in people. the sample consisted of 380 undergraduate students (190 males and 190 females) who were studying at different faculties of Shahid Chamran University in Ahwaz. these individuals were randomly selected from the whole list of students. in this research, a number of measurement tools were used for gathering information. Which include; emotional intelligence questionnaire BAR-ON and questionnaire measuring of your entrepreneurial traits MET, whose validity and reliability were repeatedly investigated in Iran. also, to increase the accuracy of measurement tools, the reliability of some of these questionnaires was calculated using Cronbach 's alpha and split - half methods. the analysis of the present research data was done in both descriptive and inferential levels. at the descriptive level, average and standard deviation of the scores of the subjects and in the inferential level, Critical analysis was used in a simultaneous and step-by-step method. the results showed that except components of reality test and Impulse control of emotional intelligence, Other variables are good predictors for entrepreneurship in people. in fact, this study showed that is possible Entrepreneurship and non-entrepreneurship of people can be predicted from emotional intelligence variables. This study showed that it is possible to predict Entrepreneurship and non-entrepreneurship based on emotional intelligence variables. finally, the results obtained of this study were discussed in detail.
نقش تاب آوری، خودکارآمدی و خوش بینی در پیش بینی امید و انگیزه پرسنل مرد کلانتری های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
11 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر پیش بینی امید و انگیزه کارکنان مرد کلانتری بر اساس تاب آوری، خودکارآمدی و خوش بینی بود. در این پژوهش همبستگی از نوع رگرسیون ، جامعه آماری کلیه کارکنان مرد کلانتری های شهر تبریز بود که در سال 1402 درحال خدمت بودند و 160نفر به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به ابزارهای تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1983)، امیدواری اشنایدر (1991)، انگیزه لورنس و جردن (2009) و پرسش نامه خوش بینی شییر و کارور (1985) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار 21 SPSS- و روش پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تاب آوری، خودکارآمدی و خوش بینی با امید و انگیزه کارکنان با رابطه معنادار وجود دارد. همچنین تاب آوری و خوش بینی قادر به پیش بینی امیدواری و انگیزه در بین کارکنان کلانتری های شهر تبریز هستند (01/0P<). بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که متغیرهایی روانشناختی از جمله تاب آوری، خودکارآمدی و خوش بینی با امید و انگیزه کارکنان کلانتری ها رابطه دارند.
بررسی اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به بیماری سرطان با سرسختی روانشناختی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۹۶-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به اهمیت تاب آوری و تنظیم هیجانی به عنوان مؤلفه های روانشناختی مؤثر در بیماری سرطان انجام مداخلات روانشناختی در جهت بهبود این سازه ها یک ضرورت اساسی است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به بیماری سرطان با سرسختی روانشناختی پایین انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون - پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه شامل 30 نفر از بیماران بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه روایت درمانی و گروه کنترل جایگزین شدند. از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و نظم جویی شناختی هیجانی گرانفسکی و کرایج استفاده شد. داده ها از طریق مانکوا و نرم افزار SPSS-20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه روایت درمانی با گروه کنترل در مرحله پس آزمون تاب آوری و تنظیم هیجانی شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، درمان روایت درمانی آنلاین می توانند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سرطان به کار گرفته شوند و در این زمینه روایت درمانی آنلاین می تواند کارآمدتر باشد.
تعیین تاثیر توانبخشی شناختی بر سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
33 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر توانبخشی شناختی بر سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی معرفی شده به مراکز ناتوانی های یادگیری مناطق 2، 4 و 5، در طیف سنی 8 تا 12 سال در شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آن ها با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزش توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ برای گروه آزمایش به مدت 16 جلسه ی 60 دقیقه ای و دوبار در هفته و به شکل انفرادی اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی Martin & Marsh (2008) و بهزیستی تحصیلی Pietarinen, Soini & Pyhältö (2014) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحت نرم افزار SPSS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون سرزندگی تحصیلی (0.01>P، 47.34=F) و بهزیستی تحصیلی (0.01>P، 31.27=F) در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: از یافته ها می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی بر سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص، موثر است.
اثربخشی قصه گویی بر مدرسه هراسی و اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
821 - 836
حوزههای تخصصی:
زمینه: حل مشکلات مرتبط با سیستم آموزشی در سال های ابتدایی شروع مدرسه یکی از محورهای مهم مطرح شده توسط پژوهشگران است؛ مدرسه هراسی و اضطراب جدایی در این دوران یکی از مشکلات رایج میان دانش آموزان شناخته شده است و بررسی ادبیات نشان می دهد قصه گویی یکی از راهبردهای پراستفاده توسط مربیان و معلمان است که اثرات مثبتی روی آموزش دارد؛ علی رغم اهمیت ترس از مدرسه و عوامل مؤثر بر آن، پژوهشی به بررسی اثر قصه گویی بر مدرسه هراسی نپرداخته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر مدرسه هراسی و اضطراب جدایی دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر شیراز انجام شد.
روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر شیراز که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور 30 نفر دانش آموز که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، انتخاب شده و بطور تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش قرار داده شدند. بعد از بررسی عدم تفاوت معنادار بین گروه گواه و آزمایش، به گروه آزمایش برنامه قصه گویی که شامل مجموعه کتب پریرخ و مجد (1388) وکتاب های مرتبط با سیستم آموزشی بود ارائه گردید و به گروه دیگر برنامه خاصی ارائه نشد. قبل و بعد از مداخله دو خرده مقیاس مدرسه هراسی و اضطراب جدایی مربوط به پرسشنامه تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب بیمهار (1999) ارائه گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری مدرسه هراسی و اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود دارد (0/05p<) به این معنا که گروه نمره های گروه آزمایش در مرحله پس آرمون و پیگیری بطور معناداری کاهش یافته اما در نمره های گروه گواه تغییر معناداری ایجاد نشده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد قصه گویی می تواند سبب کاهش اضطراب جدایی دانش آموز و کاهش مدرسه هراسی شود. از آنجا که یکی از عواقب جبران ناپذیر مدرسه گریزی، آسیب ها و انحراف ها اجتماعی است و به نظر می رسد دانش آموزان مدرسه گریز بیشتر احتمال دارد جذب گروه بزهکار شوند و از طرف دیگر دانش آموزان مدرسه گریز آینده شغلی شان به خطر می افتد ضروری است از روش قصه درمانی که یک روشِ در درسترس و در عین حال مؤثر برای کاهش ترس و اضطراب کودکان در مدارس و مراکز مشاوره می باشد، استفاده شود. همچنین این روش را می توان به والدین آموزش داد تا فرزندان شان را با مدرسه و محیط آموزشی آشنا کرده و اشتیاق لازم را در آنان ایجاد نمایند.
چشم اندازهای شغلی افراد وابسته به مواد بهبودیافته پس از بازگشت به شغل: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۵۶-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی چشم اندازهای شغلی افراد وابسته به مواد بهبودیافته پس از بازگشت به شغل انجام شد. روش: پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه هدف شامل همه افراد وابسته به مواد یک سال پس از بازتوانی اعتیاد شهرستان شهرکرد در سال 1400 بود که 15 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: از مجموع داده ها،3 مقوله اصلی تحت عنوان دستاوردها، شغل عامل تداوم بهبودی و چشم انداز آینده استخراج گردید. دستاوردهای شغلی افراد وابسته به مواد شامل استقلال، خودپنداره، برنامه ریزی، مشورت، سخت کوشی، معنویت، ارتقاء درآمد و کسب دانش و تخصص بود. شغل عامل تداوم بهبودی دربرگیرنده ی زیر مقوله های شغل مانع از افکار بیمارگونه بود و چشم اندازآینده شامل زیر مقوله های ارتقاء جایگاه شغلی در آینده، حمایت دیگران و تغییر محیط زندگی بود. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، افراد بهبودیافته از اعتیاد در مسیر پیشرفت شغلی توانایی چشم انداز آینده شغلی را کسب کرده اند. افراد بهبودیافته با بهره گیری از حمایت شغلی دیگران، برنامه ریزی های مالی و تغییرات محیطی قادر خواهند بود که موجبات پیشرفت و رشد خود را فراهم آورند.
تأثیر هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر رشد حسی حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات حسی- حرکتی یکی از ویژگی های برجسته ی اختلالات طیف اوتیسم است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر رشد حسی حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 10-6 سال مبتلا به اختلال اوتیسم مراجعه کننده به مراکز توانبخشی اوتیسم شهر تهران در سال 1402 بودند که تعداد 24 کودک اوتیسم با عملکرد بالا با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از آموزش هشت جلسه ای تمرینات ثبات مرکزی با آزمون های نیمرخ حسی2 و تست تبحر حرکتی برونینکز- ازرتسکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و از طریق نسخه 22 نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی باعث ارتقای رشد حسی در کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا می شود (01/0P<)؛ و نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که مقدار F به دست آمده برای هر سه بعد رشد حرکتی شامل مهارت حرکتی درشت، مهارت حرکتی ظریف و هماهنگی اندام فوقانی معنادار شده است (01/0P<)
نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که تمرینات ثبات مرکزی یکی از روش های کارآمد برای رشد مهارت های حسی و حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا است که می تواند در مراکز توانبخشی و آموزش ویژه این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
روابط ساختاری تجارب آسیب زای دوران کودکی با نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته: نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
21 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری تجارب آسیب زای دوران کودکی و نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته با توجه به نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 (24000 نفر) و نمونه آماری شامل 354 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه ی آسیب کودکی (CTQ، برنشتاین و همکاران، 2003)، سیاهه ی شخصیت خودشیفته (NPI-16، آمز و همکاران، 2006) و پرسشنامه ی فرم کوتاه طرحواره ی یانگ (YSQ-SF، یانگ، 1999) و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد سوءاستفاده جنسی بر اختلال شخصیت خودشیفته اثر مستقیم و از طریق میانجی گری حوزه محدودیت های مختل و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل اثر غیرمستقیم داشته است (05/0p<). همچنین نتایج حاکی از این بود سوءاستفاده جنسی ، غفلت عاطفی و غفلت جسمی بر حوزه بریدگی و طرد و سوءاستفاده جنسی و غفلت جسمی بر حوزه دیگر جهت مندی اثر مستقیم داشته است (05/0p<). نتایج نشان داد مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. مبتنی بر این یافته ها می توان بیان داشت که تجارب آسیب زای دوران کودکی با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه قادرند تغییرات اختلال شخصیت خودشیفته را پیش بینی کرده و وقوع آن را تبیین نمایند.
Comparing the Efficacy of a Specialized Package for Women with Body Dysmorphic Disorder and Schema Therapy on Perfectionism and Maladaptive Schemas in Women with Body Dysmorphic Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to compare the efficacy of a specialized package for women with body dysmorphic disorder and schema therapy on perfectionism and maladaptive schemas in women afflicted with body dysmorphic disorder. Methods: The research employed a quasi-experimental design with pre-test, post-test, and follow-up phases involving two experimental groups and one control group, conducted among women with body dysmorphic disorder visiting psychological centers in Isfahan in the first half of 2022. For this purpose, 45 women were selected by convenience and randomly assigned to two experimental groups and one control group. The first experimental group received the specialized package for women with body dysmorphic disorder (researcher-designed), and the second experimental group underwent schema therapy according to the protocol of Young and colleagues (2023) over ten 90-minute sessions, while the control group received no intervention. Participants completed the Perfectionism Questionnaire (1995) and Young's Schema Questionnaire (1998) at pre-test, post-test, and follow-up stages. Data were analyzed using repeated measures ANOVA with SPSS software. Findings: There were significant differences between the groups receiving the specialized package and schema therapy and the control group in terms of negative perfectionism and rejection schemas (p < .01). Additionally, there were differences between the group receiving the specialized package and the schema therapy group in terms of positive perfectionism, autonomy schemas, impaired performance, and impaired limits (p < .01), such that the specialized package had an effect on positive perfectionism, and schema therapy had an impact on autonomy schemas, impaired performance, and impaired limits (p < .05). Moreover, neither treatment had an effect on schemas of other-directedness and hypervigilance. Conclusion: Specialists are recommended to utilize both interventions to improve women with body dysmorphic disorder in terms of reducing negative perfectionism and rejection schemas, to use the specialized package for enhancing positive perfectionism, and to employ schema therapy for reducing autonomy schemas and impaired functioning and limits.
The Effectiveness of Schema Therapy on Anger Management and Rumination in Married Women with High Marital Dissatisfaction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Family Therapy Journal, Vol. ۵ No. ۴, Serial Number ۲۳ (۲۰۲۴) Special Issue on Women Studies
174-182
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study was conducted with the aim of examining the effectiveness of schema therapy on anger management and rumination in married women with high marital dissatisfaction. Methods: This study employed a quasi-experimental design, utilizing a pretest-posttest control group with baseline assessment, post-intervention, and three-month follow-up measurements. A total of 30 married women with high marital dissatisfaction, who attended couples therapy clinics in the western part of Tehran between April and July 2022, were selected based on inclusion criteria and their willingness to participate in the research (with written informed consent obtained). These participants were randomly assigned to either the experimental group (schema therapy; n=15) or the control group (n=15) using random allocation. All participants completed the Anger Control Scale and Rumination Questionnaire at three stages of measurement. The therapy sessions were conducted in a group format over eight sessions, each lasting 1 to 1.5 hours, according to the schema therapy protocol. The hypotheses regarding the effectiveness of the intervention were analyzed using repeated measures analysis of variance (ANOVA). Findings: The results of this study indicated that there was no significant difference in the mean variables of anger management and rumination between the two groups at the pretest stage, suggesting the homogeneity of the research groups at this stage. However, there were significant differences between the two groups at the posttest and follow-up stages, indicating the effectiveness of the intervention on the mentioned variables and the persistence of its effects at the follow-up stage. A comparison between the experimental and control groups also revealed significant differences in the components of anger management and rumination. Conclusion: The results of this study suggest that the aforementioned therapy can be utilized as a psychological intervention to improve anger management and rumination in married women with high marital dissatisfaction.
Structural Family Therapy and Culturally Informed Care with an Incarcerated Family: A Clinical Case Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: By the end of 2014, an estimated 6,851,000 adult individuals were in the United States criminal justice system. Many of these individuals are racially and ethnically minoritized men. These families have been adversely impacted by the loss of adult family members who have been sent to prison. Family therapy has been recommended for successful reentry from incarceration into the home and community. Methods: Structural family therapy (SFT) aims to restructure the family’s organization to decrease dysfunction and establish flexible boundaries. SFT and the use of culturally sensitive practices are key to the success of family therapy for this population. Findings: This case study showcases SFT’s main components including rules, roles, hierarchies, and boundaries. Clinical implications advise to explore the effectiveness of using culturally informed care practices when using SFT models when a parent is incarcerated. Conclusion: Correctional facilities should take a deep dive into the importance of investing in programs of essential skills that will not only help the individual to return to society but can lead to the reduction of recidivism.
The Effectiveness of Strength-Based Intervention on Attitude Toward Marital Infidelity and Sexual Self-Concept in Women with Marital Conflict(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to evaluate the effectiveness of a strength-based intervention on altering attitudes toward marital infidelity and enhancing sexual self-concept among women experiencing marital conflict. Methods: A randomized controlled trial design was employed with 30 women from the Mehravar Counseling Center in Tehran, divided equally into intervention and control groups. The intervention consisted of eight 75-minute sessions based on strength-based principles. Data were collected at three points using the Attitudes Towards Infidelity Scale (ATIS) and the Sexual Self-Concept Inventory (SSCI). Statistical analysis was conducted using ANOVA with repeated measurements and Bonferroni post-hoc tests, utilizing SPSS-27. Findings: The intervention group showed significant improvements in both measured outcomes. Attitudes toward marital infidelity decreased from a pre-test mean of 42.53 (SD = 5.67) to 37.82 (SD = 5.12) at follow-up. Sexual self-concept increased from a pre-test mean of 30.88 (SD = 4.45) to 35.64 (SD = 3.72) at follow-up. The ANOVA results revealed significant time effects and time x group interactions for both variables (p < .001). Conclusion: The strength-based intervention was effective in significantly improving attitudes toward marital infidelity and sexual self-concept among women with marital conflicts. These findings suggest that such interventions can be beneficial in marital counseling settings, offering a promising approach for enhancing marital satisfaction and individual well-being.
Structural Equation Modeling of Marital Adjustment with Early Maladaptive Schemas Considering the Mediating Role of Marriage Styles in Men(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to model the structural equations of marital adjustment with early maladaptive schemas considering the mediating role of marriage styles in men. Methods: The research method was descriptive-correlational. The statistical population included married men from the general population in districts 2, 7, and 11 of Tehran in the first quarter of 2022. A total of 300 men were selected as the research sample using purposive sampling. Data were collected using the Marital Adjustment Questionnaire (Busby et al., 1995), Young Schema Questionnaire (Young, 1994), and a researcher-made Marriage Styles Questionnaire. Data analysis was conducted using Pearson's correlation coefficient and structural equation modeling with SPSS-24 and AMOS-24 software. Findings: The results indicated a good fit for the model linking marital adjustment with early maladaptive schemas and marriage styles. The final model fit indices showed a negative and significant relationship between early maladaptive schemas and marital adjustment. Additionally, marriage styles mediated the relationship between early maladaptive schemas and marital adjustment. Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that since marriage is one of the significant life decisions, focusing on early maladaptive schemas and pre-marital education can enhance marital adjustment, improve marriage styles, and sustain relationships, thereby increasing the marital quality of life.
اثربخشی مداخله بخشودگی بر تمایل به جبران و انگیزه های بین فردی مرتبط با خطاکاری زنان درگیر طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بخشودگی بر تمایل به جبران و انگیزه های بین فردی مرتبط با خطاکاری زنان درگیر طلاق عاطفی انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام زنان درگیر طلاق عاطفی بود که در سال 1400-1399 جهت دریافت خدمات مشاوره خانواده به کلینیک های دارای مجوز از سازمان بهزیستی شهر اصفهان مراجعه کردند. با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس 40 زن به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله بخشودگی را در هشت جلسه طی دو ماه دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن و انگیزه های بین فردی مرتبط با خطاکاری مک کالو و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله بخشودگی بر تمایل به جبران، انتقام جویی و دوری گزینی زنان درگیر طلاق عاطفی، مؤثر است. همچنین مداخله بخشودگی بر مؤلفه انتقام جویی مؤثر تر بود. بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان از مداخله بخشودگی به عنوان راهکاری مؤثر برای بهبود عملکرد روانی زوجین درگیر طلاق عاطفی در مراکز مشاوره خانواده، کلینک های تخصصی و مراکز آموزشی پیش از ازدواج بهره برد.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانی دوره ای مهم در گستره زندگی است که کیفیت عملکرد در آن می تواند بر سلامت روان در بزرگسالی افراد بسیار مؤثر باشد. در حال حاضر زندگی همه افراد به ویژه نوجوانان پیوندی جدانشدنی و عمیق با فضای مجازی دارد که می توان برای آن فرصت ها و آسیب های متعددی را در نظر گرفت. با توجه به حساسیت دوره نوجوانی طراحی مداخلاتی کارآمد و به روز و مبتنی بر فرهنگ در زمینه کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان مورد تأکید است. هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان انجام گردید. روش: روش این پژوهش از نوع کیفی و به روش سنتزپژوهی آمیخته بود. به منظور طراحی بسته آموزشی، از نتایج و مبانی نظری موجود در پژوهش های انجام شده استفاده گردید. برای کسب اطمینان از روایی مطلوب بسته آموزشی، از روش روایی محتوایی با استفاده از مدل لاوشه با پانل خبرگان 10 نفری شامل متخصصان حوزه روان شناسی و علوم تربیتی و از دو ضریب کمی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی استفاده شد. یافته ها: بر اساس پژوهش های انجام شده بسته آموزشی در قالب 9 جلسه تدوین شد. دو ضریب کمی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی به ترتیب 94/0 و 79/0 محاسبه گردید. این پژوهش نشان داد که کلیه جلسات بسته طراحی شده ضروری است و محتوای کلیه جلسات، کاملاً مرتبط و یا مرتبط با اهداف تشخیص داده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بسته آموزشی کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان از روایی محتوایی مناسب برخوردار است و روایی و پایایی لازم را برای انجام کارهای مشاوره و پژوهش دارد. به عبارتی بسته آموزشی تدوین شده در کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان مؤثر است.
رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران با تشخیص اختلال افسردگی مزمن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران با تشخیص اختلال افسردگی مزمن صورت پذیرفت. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی بیماران با تشخیص افسردگی مزمن بستری در مراکز نگهداری بیماران روانی مزمن شهرستان ملارد شهر تهران در سال 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از بین بیماران 120 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام توسط نرم افزارSPSS-21 استفاده گردید. یافته ها نشان داد بین مجموع 5 عامل ذهن آگاهی و نمره کل این مؤلفه باهمه متغیرهای پیش بین (انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانشناختی) در سطح (001/0) رابطه معناداری وجود دارد. بالاترین سطح همبستگی در مؤلفه انعطاف پذیری شناختی با خرده مقیاس غیر قضاوتی بودن (351/0) و ذهن آگاهی کلی (367/0) بود. در مؤلفه تنظیم شناختی هیجان با خرده مقیاس توصیف (431/0) وذهن آگاهی کلی (513/0). بالاترین سطح همبستگی را نشان داد. در بهزیستی روان شناختی با خرده مقیاس غیر قضاوتی بودن (365/0) و ذهن آگاهی کلی (544/0). بالاترین سطح همبستگی را نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سه مؤلفه انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی قادرند 54 درصد (541/0=R2 ) از ذهن آگاهی را در بیماران با تشخیص افسردگی مزمن را تبیین کنند. سهم تفکیکی هر یک نیز به ترتیب برابر با 198/0، 187/0، و 156/0 بود. نتیجه کلی نشان داد که انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی تبیین معناداری از ذهن آگاهی ارائه می دهند. درواقع این سه مؤلفه قادر اند ذهن آگاهی را در بیماران با تشخیص افسردگی مزمن به گونه معنادار تبیین و پیش بینی کنند.
تدوین پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چند بعدی معنوی و منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
187 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی و منابع اسلامی صورت پذیرفت.روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع اسلامی و براساس درمان چندبعدی معنوی تدوین شد. بیست جلسه بسته درمان اسلامی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی طراحی و سپس روایی نشانه ها و درمان های به دست آمده از منابع اسلامی و محتوای جلسات درمان با پرسشنامه های مربوطه، از سوی متخصصان ارزیابی شد. داده ها با استفاده از شاخص روایی محتوا (CVI) و ضریب نسبت روایی محتوا (CVR) تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: CVR نشانه ها و درمان های منتج از منابع اسلامی و نیز محتوای تمام جلسات درمانی تأیید شد و CVI برای هر دو مورد بیش از 79/0 به دست آمد.نتیجه گیری: تناسب نشانه ها با منابع اسلامی و محتوای جلسات پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی از سوی متخصصان روا بود. با توجه به نتایج پژوهش، این روش درمانی می تواند برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به کار رود.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سنجش ارزش های اخلاقی در دانشجویان: رویکرد اخلاق سه وجهی به روان شناسی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
103 - 130
حوزههای تخصصی:
ارزش های اخلاقی موضوعی مورد علاقه برای پژوهشگران و عامه مردم است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سنجش ارزش های اخلاقی (EVA) بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در سال 1401- 1400 در دانشگاه تهران بودند که 422 نفر از آن ها در پژوهش شرکت کردند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سنجش ارزش های اخلاقی (پادیلا-واکر و جنسن، 2016)، ادراک شایستگی (هارتر، 1989)، تعهد مذهبی (ورتینگتون و همکاران، 2003) و کیفیت روابط بین فردی (پیرس و همکاران، 1991) که به صورت آنلاین در اختیار آنها قرار گرفت، پاسخ دادند. تحلیل ها در چند گام شامل تحلیل آیتم، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی، محاسبه پایایی و روایی همگرا انجام شد. نتایج تحلیل آیتم نشان داد تمام آیتم ها از کفایت لازم برخوردار هستند. تحلیل عاملی اکتشافی منجر به استخراج سه عامل شد که به ترتیب بر اساس اندازه ارزش ویژه، عامل های اخلاق مبتنی بر الوهیت، اخلاق مبتنی بر جمع و اخلاق مبتنی بر خودمختاری بودند. تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم نیز ساختار سه عاملی به همراه یک عامل کلی ارزش های اخلاقی را تایید کرد. روایی همگرا، پایایی کل و پایایی عامل ها مناسب بود؛ بنابراین پرسشنامه سنجش ارزش های اخلاقی در جامعه دانشجویان ایرانی دارای پایایی و روایی مناسب است و می توان از آن به عنوان یک ابزار معتبر برای سنجش ارزش های اخلاقی در دانشجویان استفاده کرد.
The Effectiveness of the Integrated Approach of Meaning Therapy and Hope Therapy on Tolerance of Ambiguity, Alexithymia, and Psychological Hardiness of Women with Breast Cancer(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۱ - Serial Number ۱۹, Winter ۲۰۲۴
33 - 46
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the effectiveness of the integrated approach of meaning therapy and hope therapy on tolerance of ambiguity, alexithymia, and psychological hardiness of women with breast cancer in Dezful City.
Method: The statistical population of this study consisted of all women with breast cancer in Dezful in 2021, from whom 30 people were randomly selected and assigned to experimental and control groups. Toronto Alexithymia Scale (Taylor, 1986), Ambiguity Tolerance Scale, and Hardiness Questionnaire (Kobasa et al.,1982) were administered to both groups. Then the experimental group was subjected to group therapy of the integrated approach of meaning therapy and hope therapy. The number of therapy sessions was eight 90-minute sessions, and after the end of the training course, both experimental and control groups completed the research questionnaires again. After collecting data, multivariate and univariate analyses of variance were used to analyze data via SPSS software.
Results: The results of the data analysis confirmed the effectiveness of this integrated approach on tolerance of ambiguity, alexithymia, and psychological hardiness (p≤ 0/001). Also, the results showed the effect of this integrated approach on the dimensions of alexithymia (difficulty in recognizing emotions, difficulty in describing feelings, and extrovert thinking) and the dimensions of psychological hardiness (commitment, control, and struggle).
Conclusion: The findings of this study could lead to positive consequences of the integrated approach of meaning therapy and hope therapy in women with breast cancer
نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیدههدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان بود. روش: طرح این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را معلمان مناطق 22 گانه شهر تهران تشکیل دادند و از این بین، 300 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه-های خودکارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994)، مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان کارول (1991)، هوش سازمانی آلبرشت (2003) و عزت نفس روزنبرگ (1965) پاسخ دادند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل هم زمان در نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته ها، مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس با خودکارآمدی شغلی معلمان همبستگی مثبت و معنی-دار داشتند (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی به میزان 19 درصد، هوش سازمانی به میزان 27 درصد و عزت نفس به میزان 14 درصد (در مجموع 60 درصد) قدرت پیش بینی کنندگی خودکارآمدی شغلی معلمان را داشتند (01/0>p). نتایج: طبق این نتایج برای بهبود خودکارآمدی شغلی معلمان می توان زمینه را برای بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس آنان فراهم ساخت.