فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۵۲-۳۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی اجتناب تجربه ای در رابطه بین سوءرفتار دوران کودکی و آسیب های طیف برونی ساز در افراد مصرف کننده مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مصرف کنندگان مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی مصرف مواد شهر سنندج بود که از بین آنها 333 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کودک آزاری، سیاهه آسیب های طیف برون سازی و پرسشنامه پذیرش و عمل-نسخه دوم بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. سوءرفتار دوران کودکی بر آسیب های طیف برونی ساز اثر مستقیم و معنی دار داشت و اجتناب تجربه ای در رابطه بین سوءرفتار دوران کودکی و آسیب های طیف برونی ساز نقش واسطه ای ایفا کرد. نتیجه گیری: شناخت دوره بحرانی کودکی و اثرات پایدار تجارب آسیب زا، که می تواند منجر به برونی سازی اختلالات طیف و استفاده از مکانیسم های مقابله ای ناکارآمد مانند اجتناب تجربی شود، بسیار مهم است. یافته های این مطالعه می تواند با آموزش والدین در مورد نقش حیاتی آنها در پیشگیری از مشکلات مصرف مواد، پیامدهای عملی داشته باشد. بنابراین، تأکید بر این عوامل برای پرداختن مؤثر به مسائل مصرف مواد ضروری است.
امکان سنجی اجرای مدل پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان کودکان کشور انگلستان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۲۱۰-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر امکان سنجی اجرای مدل پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و داروهای روان گردان کودکان کشور انگلستان در ایران بود. روش: روش این پژوهش ترکیبی بود: بخش مروری و تحلیل دلفی. جامعه آماری پژوهش شامل 16 نفر از کارشناسان و خبرگان جرم شناسی بودند. در این مطالعه، تحلیل کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و تحلیل کمی با استفاده از شاخص های آماری تمایل مرکزی انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق تحلیل گویه ها، چهار حوزه پیشگیری رشدمدار در سطوح فردی، خانوادگی، اجتماعی و مدارس را آشکار کرد که این چهار حوزه نیز با 42 زیر معیار تعریف شده ند. نتایج تحلیل نظرات خبرگان نشان داد که پیشگیری رشدمدار در سطح خانوادگی در ایران بسیار مهم تر از سایر سطوح است. همچنین، پیشگیری رشدمدار در سطح مدارس در جایگاه دوم و پیشگیری رشدمدار در سطح اجتماعی در جایگاه سوم قرار داشت و پیشگیری رشدمدار در سطح فردی در جایگاه چهارم قرار داشت. نتیجه گیری: تجارب موفق کشورهای توسعه یافته در زمینه پیشگیری و مبارزه با جرایم همیشه می تواند با اصلاحات جزئی به عنوان راهبردی آزمون شده در کشورهایی مانند ایران مورد استفاده قرار گیرد.
مروری چند جانبه بر سازه تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنظیم هیجان یکی از موضوعات مورد توجه بسیاری از پژوهشگران است که از جنبه های متعددی مورد بررسی قرار گرفته و قدمتی طولانی در تاریخ بشر دارد. منظور از تنظیم هیجان، فرآیندهای بیرونی و درونی ای است که مسئولیت نظارت، ارزیابی و بهبود بخشیدن به عکس العمل های هیجانی فرد برای رسیدن به اهدافش را به عهده دارند. به طورکلی، هدف پژوهش حاضر، مروری روایتی بر سازه تنظیم هیجان، نقش آن در آسیب شناسی روانی و اختلالات است. مطالعه حاضر با جست جو در پایگاه های اطلاعاتی شامل پاب مد، ساینس دایرکت، اسکوپوس و ریسرچ گیت و با کلیدواژه های هیجان، تنظیم هیجان و مدیریت هیجان و با بررسی مطالعاتی که در بین سال های 1990 تا 2023 منتشر شده، صورت گرفته است. در جستجوی اولیه، 6781 مقاله پیدا شد. مقالاتی که به صورت خلاصه مقالات، گزارش های کوتاه و بدون دسترسی به متن کامل مقاله بودند، از مطالعه حذف شدند و از مقالات باقی مانده، مطابق با هدف پژوهش 82 مقاله انتخاب شد. مرور بر پژوهش ها، نشان دهنده عدم توافق نظر در خصوص تعریف سازه تنظیم هیجان و تأکید بر نقش بسیار مهم و کلیدی این سازه در آسیب شناسی روانی، سلامت و بیماری افراد است و برخی از اختلالات مانند افسردگی، اضطراب اجتماعی و اسکیزوفرنی، با استفاده همیشگی از برخی از راهبردهای تنظیم هیجان خاص رابطه مستقیم دارند. علاوه بر این، مروری بر تحقیقات صورت گرفته در زمینه نقش تنظیم هیجان در آسیب شناسی روانی و اختلالات روانی، لزوم پرداختن به تحقیقات بیش تر در خصوص نقش تنظیم هیجان در برخی از اختلالات روانی از جمله اختلالات شخصیت را نشان می دهد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر شدت علائم و کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال وحشت زدگی: پژوهش تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
167 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر شدت علائم و کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال وحشت زدگی شهر اهواز انجام شد. روش پژوهش، طرح آزمایشی تک آزمودنی، از نوع چند خط پایه ناهمزمان با دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز بودند. از بین داوطلبین متقاضی ورود به پژوهش، 3 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و برای آن ها به طور تصادفی بین 3 تا 5 جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. سپس 10 جلسه هفتگی 45 دقیقه ای درمان شناختی- رفتاری انفرادی دریافت کردند. ارزیابی ها با استفاده از مصاحبه ساختاریافته، مقیاس اضطراب Beck و مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، در مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و تغییر شاخص پایا استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از روند کاهشی معنی دار در نمرات اضطراب Beck و روند افزایشی معنی دار در نمرات کیفیت زندگی شرکت کنندگان بود. با توجه به نتایج به نظر می رسد می توان از درمان شناختی- رفتاری به عنوان یک مداخله مؤثر جهت کاهش علائم اختلال وحشت زدگی و افزایش کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال وحشت زدگی استفاده نمود.
نقش میانجی پذیرش خود در رابطه بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
317 - 340
حوزههای تخصصی:
تحمل پریشانی از عوامل تأثیرگذار بر خودمدیریتی بیماران دیابتی است. این پژوهش به منظور تعیین نقش میانجی پذیرش خود در ارتباط بین خودشکوفایی، تعالی خود و تحمل پریشانی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. به این منظور 207 پرسشنامه به روش در دسترس در بیماران دیابتی نوع دو ساکن استان یزد اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی Simons & Gaher و مقیاس تکامل وجودی Loonstra بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS 24 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که پذیرش خود با تحمل پریشانی (001/0 > P و 24/0 r =)، خودشکوفایی با تحمل پریشانی (01/0 > P و 22/0 r =) و تعالی خود با تحمل پریشانی (05/0 > P و 23/0 r =) ارتباط معنی دار مثبتی دارند. همچنین پذیرش خود نقش میانجی معنی داری در رابطه بین خودشکوفایی و تحمل پریشانی (01/0>p) و نیز تعالی خود و تحمل پریشانی (05/0>p) بازی می کند. میزان تحمل پریشانی فرد دیابتی تا 22 درصد توسط عوامل خودشکوفایی، تعالی خود و پذیرش خود قابل پیش بینی بود (01/0>p). نتایج نشان داد افراد مبتلا به دیابت نوع دو که پذیرش خود، تعالی خود و خودشکوفایی بالاتری دارند، تحمل پریشانی بالاتری داشته اند. بنابراین پیشنهاد می شود که مراکز بهداشتی-درمانی به آموزش های روان شناختی جهت ارتقاء خودشکوفایی، تعالی خود و بطور خاص پذیرش خود در بیماران دیابتی توجه ویژه ای داشته باشند.
مقایسه اثربخشی آموزش بازی محور و آموزش بازی محور تلفیقی با توان بخشی شناختی در اضطراب و عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
413 - 429
حوزههای تخصصی:
زمینه: نارسایی ویژه در یادگیری گروه ناهمگونی از کودکان را در بر می گیرد که مشکلاتی را در حوزه های گوناگونی دارند. این مشکلات اثرات مادام العمری را برای فرد ایجاد می کند که به نظر می رسد خیلی بیشتر از خواندن، نوشتن و حساب کردن باشد و حوزه هایی همچون سلامت، بهداشت روانی، روابط بین شخصی، ادامه تحصیل، امکانات استخدامی و مانند آن را عمیقاً تحت تأثیر قرار می دهد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش مبتنی بر بازی درمانی و آموزش مبتنی بر بازی درمانی تلفیقی با روش های توان بخشی شناختی در اضطراب ریاضی و عملکرد تحصیلی ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد.
روش: در پژوهش شبه آزمایشی از نوع طرح های پیش آزمون-پس آزمون چند گروهی حاضر، از بین جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به ناتوانی ریاضی پایه سوم، چهارم، پنجم و ششم ابتدایی در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ شهرستان اصفهان تعداد ۳۶ دانش آموز که دارای اختلالات یادگیری ریاضی بودند به طور تصادفی در سه گروه ۱۲ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند سپس گروه های آزمایش تحت درمان قرار گرفت. در این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله روانشناختی و دارویی را دریافت ننمود، از پرسشنامه های ریاضیات شلو، مقیاس اضطراب ریاضی کازلسکیس برای ارزیابی آزمودنی ها استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مبتنی بر بازی درمانی و آموزش مبتنی بر بازی درمانی ادغام شده با روش های توان بخشی شناختی در اضطراب ریاضی و پیشرفت تحصیلی ریاضی با اثربخشی معناداری همراه بود. همچنین آموزش مبتنی بر بازی درمانی ادغام شده با روش های توان بخشی شناختی در مقایسه با آموزش مبتنی بر بازی درمانی اثربخشی بیشتری در متغیر پیشرفت تحصیلی ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی داشت.
نتیجه گیری: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش مبتنی بر بازی درمانی و آموزش مبتنی بر بازی درمانی ادغام شده با روش های توان بخشی شناختی در اضطراب ریاضی و پیشرفت تحصیلی ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد، با بررسی ۳۶ دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی که در سه گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، گروه های آزمایش تحت آموزش مبتنی بر بازی درمانی و آموزش مبتنی بر بازی درمانی ادغام شده با روش های توان بخشی شناختی گرفتند
ارائه الگوی رهبری هوشمند درآموزش و پروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1493 - 1508
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده در این حوزه مشخص شد که تاکنون یک الگوی پویا برای رهبری هوشنمند در آموزش و پرورش در هیچ یک از مطالعات انجام شده ارائه نشده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین ارائه الگوی رهبری هوشمند در آموزش و پرورش به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام گرفت.
روش: داده های این پژوهش برگرفته از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه رهبری و مدیریت در آموزش و پرورش بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرآیند ادامه یافت. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تأیید شد. در قالب کدگذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزار اطلس تی آی 8، انجام گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد بعد عقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد بعدعقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند. نتایج این پژوهش با تحقیقات زیدزیونت (2018)، اولکسینکو و روآن (2018)، آلن، شانکمن، میگل (2012)، فیشر و وایلدمن (2016)، شیشونگا (2020)، نورعلیزاده و حاجیوند (1387) و کیخا (1396) در ابعاد مختلف هیجانی، معنوی و عقلانی از رهبری هوشمند همسویی دارد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و درمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکردتحصیلی دانش آموزان اهمالکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
156 - 185
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمالکاری تحصیلی از جمله مسائل مطرح در حیطه آموزش است که نه تنها آینده تحصیلی دانش آموزان را از ابعاد گوناگون تحت تأثیر قرار می دهد بلکه سرنوشت آنها را درحیطه های گوناگون تعیین خواهد کرد. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی ودرمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکردتحصیلی دانش آموزان اهمالکارانجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه مبتلابه اهمالکاری تحصیلی در شهر اصفهان بودند. که از میان آنان 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی، درمان مبتنی بر پدیزش و تعهد) و یک گروه کنترل جایگزین شدند(هرگروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اهمالکاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، انگیزش تحصیلی (عبدخدایی و همکاران، 1387) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان داد بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان اهمالکار تأثیرمعنادراری داشت (001/0>p) و بین دو روش مداخله در این زمینه تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوری که بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی به منظور افزایش انگیزه تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان اهمالکار استفاده نمود
مدل یابی توافق زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک های ازدواج در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
193 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی توافق زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک های ازدواج در زنان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان متأهل در سه ماهه اول سال 1401مناطق 2، 7 و 11شهر تهران تشکیل داد، که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 300 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای توافق زناشویی (RDAS) (باسبی و همکاران، 1995)، طرحواره یانگ (YSQ-SF) (یانگ، 1994) و پرسشنامه محقق ساخته سبک های ازدواج استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد بین حوزه های طرحواره های ناسازگاراولیه با توافق زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). همچنین سبک های ازدواج می تواند رابطه بین، طرحواره های ناسازگار اولیه با توافق زناشویی را میانجی گری کند (01/0>P). با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت از آنجا که ازدواج یکی از تصمیمات مهم زندگی محسوب می شود می توان با تمرکز بر طرحواره های ناسازگار اولیه و آموزش های پیش از ازدواج بر توافق زناشویی و بهبود سبک های ازدواج و تداوم روابط بین زوجین بر افزایش کیفیت رابطه زوجین افزود.
تدوین و اعتباریابی پرسشنامه مؤلفه های شناختی-اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ظرفیت کارآفرینانه در مرکز سلامت اقلیم کردستان عراق
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای رفع نیازهای اقتصادی و همچنین ایجاد کسب وکارهای جدید باید از ظرفیت های کارآفرینی استفاده کرد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی پرسشنامه مؤلفه های شناختی-اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ظرفیت کارآفرینانه بود.
روش: جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید و خبرگان حوزه در ابتدا قرار گرفت و در نهایت مصاحبه ها از نخبگان و صاحب نظران در حوزه کارآفرینی و کارآفرینی ورزشی بودند. اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر با 17 نفر بود، کارشناسان حوزه ورزش و دانشجویان رشته تربیت بدنی و همچنین مشتریان مراکز سلامت و ورزش بودند. بر این اساس 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری مصاحبه باز بود و بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد؛ و با نرم افزار Maxqda تحلیل شد. در بخش کمی ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مستخرج از کدهای بخش کیفی بود که با نرم افزار Smart PLS تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: بر مبنای تحلیل داده ها 63 مفهوم اولیه، 14 مقوله اصلی شناسایی شد. مؤلفه های شناسایی شده شامل جذب منابع مالی، زیرساخت های شناختی و حقوقی، تقاضا سازی برای ورزش، گروه های تخصصی در کارآفرینی، آموزش، نهادینه کردن فرهنگ توسعه پایدار، بهبود عوامل محیطی، استفاده از ظرفیت های کارآفرینانه، ترویج و ارتقا کارآفرینی برای ایجاد ظرفیت کارآفرینی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، سیاسی-شناختی و ساختاری بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر عوامل اجتماعی، شناختی و فرهنگی منجر به الگوسازی موفق کارآفرینی در جامعه و تسهیل فرآیندهای راه اندازی کسب وکار می گردد.
اثربخشی روش مرور خویشتن بر پریشانی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و بهزیستی روان شناختی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش مرور خویشتن بر پریشانی روان شناختی، سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در دختران نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه، شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در نیمسال اول تحصیلی 1402-1401 در شهر کرج بوده که با روش نمونه گیری هدفمند و براساس ملاک ورود 22 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 11 نفری آزمایش و گواه جایگذاری شدند. در این پژوهش از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (21-DASS، لایبوند و لایبوند، 1995)، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی(RSPWB، ریف، 2002) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی( PCQ، لوتانز و همکاران، 2007 (استفاده شد. مداخله مرور خویشتن، در چهار جلسه و به طور میانگین در 45 دقیقه به صورت انفرادی و دو بار در هفته برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون پریشانی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P˂)، بنابراین روش مرور خویشتن، می تواند به عنوان یک مداخله موثر در کاهش پریشانی روانشناختی، افزایش سرمایه روان شناختی و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان دختر درنظر گرفته شود.
Investigating the association between burnout components and self-concept components among educational supervisors
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to investigate the relationship between burnout and self-concept among educational supervisors. The sample of the present study consisted of 92 educational supervisors in Zahedan city who were selected using simple random sampling and participated in the study. Burnout and self-concept scales were used to collect data. Pearson correlation coefficient test was used to analyze the data. The results showed that emotional exhaustion had a negative and significant relationship with health and gender appropriateness, self-confidence, self-acceptance, beliefs and guilt, but emotional exhaustion had a positive and significant relationship with feelings of shame and guilt. However, emotional exhaustion had no significant relationship with abilities, self-worth, present, future and past, beliefs and guilt, sociability and emotionality. The results showed that depersonalization had a negative and significant relationship with physical health and gender appropriateness, self-acceptance, beliefs and guilt, but a positive and significant relationship was observed between depersonalization and feelings of shame and guilt. Depersonalization was not related to abilities, self-confidence, self-worth, present, future and past, self-esteem, and emotionality. The results showed that there was a positive and significant relationship between personal functioning and self-esteem. However, personal functioning had no significant relationship with the other subscales of self-concept.
Effectiveness of Digital Competence on Entrepreneurial Mindset and Lifelong Learning of Students
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to determine the impact of digital competence on entrepreneurial mindset and lifelong learning of sixth-grade female students in Mirjaveh city during 2022-2023 academic years. The research method was quasi-experimental design with pretest-posttest and control groups. The statistical population consisted of all sixth-grade female students in Mirjaveh, and Meraj-2 Elementary School was randomly selected. The sample members included two classes of sixth grade, one assigned as the experimental group and the other as the control group. Students in the experimental group underwent 12 sessions, each lasting 45 minutes, under the supervision of the researcher to acquire digital competence skills. The data collection instruments included the Lifelong Learning Questionnaire (Li & Cheng, 2010) and the Entrepreneurial Mindset Questionnaire (Bahramzadeh et al., 2009). Data analysis was performed using descriptive statistics (mean, standard deviation) and inferential statistics (one-way and multivariate analysis of covariance). The results of the covariance analysis were examined for comparing the scores of entrepreneurial mindset, lifelong learning, and their components between the experimental and control groups in the posttest. The F value for each was significant at that indicating that the effect size of digital competence on entrepreneurial mindset and lifelong learning was significant. Furthermore, considering the higher mean scores of the experimental group students in the posttest, it was concluded that the digital competence has a positive and significant effect on the entrepreneurial mindset and lifelong learning of students.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودنهان سازی نوجوانان دارای سابقه خودجرحی بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودنهان سازی نوجوانان دارای سابقه خودجرحی بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان انجام شد. روش پژوهشی مورد منفرد (A-B-A) همراه با خط پایه چندگانه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش نوجوانان 14 تا 19 سال بستری در بخش روان پزشکی بیمارستان بقیه الله اعظم شهر تهران در سال 1401-1400 بودند. از جامعه آماری 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودنهان سازی (SCS, 1990) و سیاهه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS, 2009) استفاده شد. پس از طی خط پایه چندگانه برای هر نوجوان، برنامه مداخله ای به صورت انفرادی در 8 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد. داده ها به روش تحلیل پایا و به کمک رسم نمودار تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از دریافت آموزش نمرات شرکت کنندگان در خودنهان سازی و خودجرحی برای هر شرکت کننده کاهش یافته است. بر اساس نتایج، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش خودنهان سازی و خودجرحی نوجوانان بستری در بیمارستان اثربخش است.
Attachment styles and Positive Feelings in Infertile Couples: The Mediating Role of Emotional Information Processing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۳ - Serial Number ۲۱, Summer ۲۰۲۴
9 - 20
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to investigate the mediating role of emotional information processing in the relationship between attachment styles and positive feelings towards the spouse in infertile couples. Method: The method of the present research was a correlational description based on the practical purpose . The statistical population included infertile couples in Tehran, among whom 200 were selected by convenience sampling. The data were collected by the Experiences in Close Relationships (ECR) Scale (Brennan et al., 1998), Positive Feelings toward Spouse Questionnaire (The State University of New York., 1975), and Emotional Processing Scale (Baker et al., 2010) and analyzed by Pearson correlation and structural equation modeling using SPSS25 and AMOS24. The results of structural equation modeling demonstrated that avoidant and anxious attachments had a significant indirect effect, with effect sizes of -0.10 and -0.20, respectively, on positive feelings toward the spouse mediated by emotional information processing (p<0.01). Conclusion: The obtained results showed that avoidant attachment has a positive and significant relationship with the components of avoidance and emotional control, and anxious attachment has a positive and significant relationship with the components of suppression, unpleasant emotional experience and unprocessed emotional symptoms.The result highlighted the importance of designing and evaluating interventions based on attachment and improving emotional processing to foster and repair the relationships of infertile couples.
اثربخشی درمان رفتاری-شناختی بر استرس ادراک شده و عملکرد انطباقی بیماران مبتلا به فشار خون بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
97 - 109
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فشارخون بالا به عنوان یک بیماری شایع مزمن، علاوه بر بعد جسمی بر عملکرد روانی بیماران نیز می تواند تأثیرگذار باشد. از این رو، در پژوهش حاضر، اثربخشی درمان رفتاری-شناختی بر استرس ادراک شده و مهارت های انطباقی بیماران مبتلا به فشار خون بالا بررسی شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. نمونه آماری شامل 36 نفر از بیماران مبتلا به فشارخون بالا مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1402 بود که با روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شده و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش، شامل مقیاس های استرس ادراک شده (PSS) و عملکرد انطباقی (APS) بود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بعد از آخرین جلسه درمان توانست موجب کاهش استرس ادراک شده (53/16=F) و افزایش عملکرد انطباقی (15/27=F) در بیماران مبتلا به فشارخون بالا شود. همچنین اثر درمان شناختی-رفتاری پس از سه ماه بعد از آخرین جلسه درمان نیز در بیماران ماندگار بود (0/001>P). نتیجه گیری: نتایج حاکی از تأثیر مثبت درمان گروهی شناختی-رفتاری در کاهش فشار روانی و افزایش عملکردهای انطباقی بیماران مبتلا به فشارخون بود. بنابراین پیشنهاد می شود در کنار درمان روتین پزشکی، از این روان درمانی جهت ارتقای سلامت روان این بیماران استفاده شود.
بررسی شیوع استرس، اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کوید-۱۹ در سال ۱۴۰۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ظهور کووید-۱۹ تأثیر روانشناختی بسیاری بر روی نوجوانان دارد که یکی از آنها افسردگی ، اضطراب و استرس است و تأثیرات جسمی و روانی را به همراه آورده است.
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کووید-۱۹ در سال ۱۴۰۱ می باشد.
روش: این مطالعه به شیوه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر سنندج در سال ۱۴۰۱ با حجم نمونه ۲۷۰ نفر و دامنه سنی ۱۳-۱۵ سال بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه DASS-21 استفاده گردید. اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS-24 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس به ترتیب ۳.۳۹ ± ۱۴.۶۸، ۲.۹۹ ±۱۴.۵۶ و ۲.۹۸۹ ±۱۴.۷۴ بود. بین میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس با زمان خواب، مدت زمان فعالیت روزانه و شاخص توده بدنی ارتباط معنی داری وجود دارد (۰.۰۵>P). همچنین بین جنسیت، سابقه ابتلا به کووید- ۱۹ در دانش آموز و خانواده آنها ، داشتن فعالیت روزانه و وضعیت اقتصادی با میانگین نمره افسردگی، اضطراب، استرس ارتباط معنی دار آماری وجود دارد (۰.۰۵> P).
نتیجه گیری: شیوع پاندمی کوید-۱۹، باعث ایجاد اضطراب، افسردگی و استرس در دانش آموزان می شود. این پدیده زمانی که که بچه ها در خانه محدود شوند و فعالیت خارج از منزل نداشته باشند تشدید می یابد. با افزایش میزان شیوع کووید- ۱۹، سطح اضطراب، استرس و افسردگی نیز افزایش می یابد. بنابراین، افزایش آگاهی عمومی از این بیماری و ارائه برنامه های مثبت روانشناختی می تواند اضطراب را در جامعه کاهش دهد.
مقایسه صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری در زنان متقاضی و غیر متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1187 - 1204
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از مهم ترین چالش هایی که تمام جوامع با آن روبه رو هستند، واقعیتی به نام طلاق است که به طور دائم در حال افزایش است. از طرف دیگر، بر اساس مطالعات پیشین از جمله مهم ترین و عمیق ترین علل طلاق در زنان، صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری است. در مورد مقایسه متغیرهای مذکور در زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق، شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری در زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متقاضی طلاق در دادگاه شهید باهنر و کلینیک کامران در منطقه 5 شهر تهران، کلینیک ندای آرامش روان و آوای باران در منطقه 2 شهر تهران و زنان غیرمتقاضی طلاق در سرای محله مناطق 2 و 5 شهر تهران بود که از بین آن ها 300 نفر (130 زن متقاضی طلاق و 130 زن غیرمتقاضی طلاق) به عنوان نمونه آماری به روش هدفمند انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های بخشودگی بین فردی (احتشام زاده و همکاران، 1388)، شخصیت مرزی (لیشنرنیگ، 1999) و سبک های شنیداری (دوئل، 1997) بود. تحلیل داده ها در این پژوهش با تحلیل واریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد بین صفات شخصیت مرزی به طور کلی و مؤلفه های آن، آشفتگی هویتی با (0/001=P و12/032=F(1,258))؛ مکانیسم های دفاعی با (0/001=P و 17/907=F(1,258)) و ترس از صمیمیت با (0/001=P و 14/390=F(1,258))؛ در دو گروه متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد. بخشودگی بین فردی به طور کلی و مؤلفه های آن، ارتباط مجدد و کنترل انتقام جویی با (0/001=P و 11/574=F(1,258))؛ کنترل رنجش با (0/001=P و 83/662=F(1,258)) و درک واقع بینانه با (0/001=P و 8/035=F(1,258))؛ در دو گروه متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین در زمینه سبک های شنیداری، سبک تأملی با (0/001=P و 44/604=F(1,258)) در دو گروه زنان متقاضی و غیرمتقاضی طلاق تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده که نشان داد زنان متقاضی طلاق و غیرمتقاضی طلاق از نظر صفات شخصیت مرزی، بخشودگی بین فردی و سبک های شنیداری با هم متفاوت هستند، پبشنهاد می شود در مشاوره های قبل از ازدواج به صفات شخصیت مرزی در طرفین و در زوج درمانی به آموزش بخشودگی بین فردی و سبک شنیداری تأملی در زوجین توجه شود.
پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در عملکرد شناختی و فیزیولوژیک، شناخت اثرات برنامه های تمرین مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم بود.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی است. 10مرد سالم به صورت تصادفی در دو گرو ه (گروه مقاومتی- شناختی 5 نفرگروه مقاومتی 5 نفر) تقسیم شدند. انقباض مقاومتی شامل اکسنتریک و کانسنتریک اکستنشن زانو با حداکثر قدرت و سرعت بود. انقباض ها شامل 12 ست 10 تکراری برای پای راست در نظر گرفته شد و در گروه شناختی نیز تمرینات تکلیف شناختی شامل شمارش اعداد به صورت معکوس، ضرب و تقسیم اعداد، شمارش ماه های سال و شمارش پول سکه ای به صورت همزمان با انجام تمرینات مقاومتی صورت گرفت. در ابتدا و انتهای مطالعه بایوپسی انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده های از روش آماری تی وابسته و آزمون کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، تغییرات درون گروهی پروتئین های mTOR و AKT بعد از یک جلسه فعالیت، درگروه مقاومتی- شناختی و مقاومتی معنادار بود (p≤0/05). با این حال تغییرات بین گروهی پروتئین های آگرین، mTOR و AKT نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد یک جلسه فعالیت مقاومتی و مقاومتی- شناختی منجر به تغییر فاکتورهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلات اسکلتی می شود. علاوه براین، این تغییرات در مجموع در گروه مقاومتی بیش مقاومتی- شناختی است.
تجربه زیسته پریشانی روان شناختی در مبتلایان به کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته پریشانی روان شناختی در مبتلایان به کرونا انجام گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش همه افراد مبتلا به کرونا استان اصفهان بودند که 14 نفر از آنان با بهره گیری از پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر و به صورت هدفمند که دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند، انتخاب شدند. جمع آوری داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته صورت پذیرفت و نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش کلایزی انجام پذیرفت که منجر به استخراج 3 مضمون اصلی «بهم ریختگی توان کاه»، «خطرزاهای روزافزون» و «غوغاهای درونی» و 15 مضمون فرعی شد. نتایج این پژوهش مشخص نمود که افراد مبتلا به کرونا نه تنها از نظر فردی، تجارب مرتبط با پریشانی روانشناختی را ادراک می نمایند بلکه از نظر خانوادگی و اجتماعی نیز درگیر شرایط ناخوشایندی می باشند که پریشانی روانشناختی را در آنها تشدید می نماید