فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۸۱ تا ۶٬۶۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه الگوهای ناهنجار شخصیت و نشانگان بالینی بیماران مبتلا به اختلال روان پزشکی و بیماران با تشخیص هم زمان اختلال روان پزشکی و اختلال مصرف مواد می باشد. پژوهش حاضر از نوع مقایسه ای-پس رویدادی است. برای انتخاب نمونه، از میان بیماران بستری در بیمارستان های روان پزشکی شهر تهران در سال 1398-1397، ۲۰۰ بیمار شامل ۱۰۰ بیمار مبتلا به اختلال روان پزشکی و ۱۰۰ بیمار با تشخیص هم زمان اختلال روان پزشکی و اختلال مصرف مواد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه چندمحوری میلون ۳ و معاینه وضعیت روانی بر اساس ملاک های نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه در ارتباط با الگوهای نابهنجار شخصیت و نشانگان بالینی میلون تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافته ها، توصیه می شود در مداخلات دارویی و روان درمانی اختلالات روان پزشکی و اختلالات همبود با مصرف مواد، تفاوت در الگوهای نابهنجار شخصیت و نشانگان بالینی دو گروه مورد توجه قرار گیرد. بنابراین لحاظ کردن این بعد از اختلالات، می تواند به انتخاب رویکرد درمانی جامع تری منجر شود.
رابطه بین رویدادهای استرس زا و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش تعدیل کننده تاب آوری و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۴۸-۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تاب آوری و ذهن آگاهی در رابطه بین رویدادهای استرس زا و پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد بود. روش : طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت پوشش بهزیستی شهر مشهد در سال 1399 تشکیل دادند. از این بین، 253 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر، پرسشنامه غربالگری رویدادهای استرس زای زندگی، و مقیاس ذهن آگاهی، توجه و هشیاری بود. داده ها با روش تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی تعدیل کننده رابطه بین رویدادهای استرس زا و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد بود، اما تاب آوری تعدیل کننده این رابطه نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که ذهن آگاهی به عنوان یک عامل محافظت کننده نقش مهمی در کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد دارد. بنابراین، می توان از رویکردهای درمانی یا آموزشی متمرکز بر ذهن آگاهی از جمله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس برای کاهش پریشانی روان شناختی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد استفاده کرد.
رابطه بین خود تنظیمی و بهزیستی روانشناختی: نقش واسطه ای همسازی با هدف
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر همسازی با هدف در رابطه بین خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی در بین دانشجویان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال تحصیلی 1389-1399 بودند. تعداد افراد نمونه 508 نفر که با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. بدین صورت که پرسشنامه ها به صورت آنلاین تهیه شد و در گروه های مجازی دانشجویان دانشگاه توزیع شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس همسازی با هدف ورسک و همکاران (2003)، پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1995) بودند. بین مؤلفه های خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی و همسازی با هدف رابطه مثبت معنادار است و نتایج هر دو عامل همسازی با هدف به صورت مثبت و معنادار رابطه بین خودتنظیمی و بهزیستی روان شناختی را میانجی گری می کند. افراد با توانایی خودتنظیمی بالا به صورت هدفمندتر عمل می کنند، اهداف غیرقابل دستیابی خود را رها می کنند و اهدافی جایگزین برای خود تعیین می کنند. این توانایی رها کردن اهداف غیرقابل دستیابی به فرد کمک می کند تا از اضطراب و حالت درماندگی نرسیدن به اهداف خود رها شوند که این خود به بهزیستی روان شناختی بالاتر می انجامد. نتایج به دست آمده می تواند زمینه ای برای تدوین دوره های کاربردی و آموزشی در راستای ارتقا بهزیستی روان شناختی باشد.
اثربخشی ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در زنان خشونت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در زنان خشونت دیده انجام پذیرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان قربانی خشونت خانگی که در سال 99-1398 عضو خانه های امن شیراز بود که به روش هدفمند 30 نفر انتخاب و به روش تصادفی در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه بدتنظیمی هیجان گارنفسکی و همکاران (CERQ، 2001)، اجتناب تجربه ای باوند و همکاران (AAQ-II، 2011) و پرسشنامه شرم درونی شده کوک (ISS، 1987) بود. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر هافمن و همکاران (2014) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای 2 بار دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss-26 انجام شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین نمره پس آزمون و پیگیری احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در گروه گواه و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). 44% احساس شرم درونی شده، 75% اجتناب تجربه ای و 36% بدتنظیمی هیجانی به وسیله درمان ذهن آگاهی مثبت نگر تبیین می شود. درنتیجه به نظر می رسد درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان مؤثر است.
اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال 16-13 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر اردبیل در سال تحصیلی 1397-1398 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از میان مناطق پنج گانه آموزش پرورش شهر اردبیل، منطقه یک آن انتخاب و از میان 8 مدرسه متوسطه اول در این منطقه دو مدرسه و سپس تعداد 36 دانش آموز با نشانه های بیش فعالی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برای سنجش و جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نارسا توجه/فزون کنشی نسخه چهارم SNAP-IV (سوآنسون، نولان و پلهام، 2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج نشان داد که متغییرهای بی توجهی (441/24F=) و بیش فعالی (195/74F=) در سطح آلفای 05/0 تفاوت معنی داری را بین گروه های آزمایش و گواه دارند و نشان می دهد که آموزش مهارت های ذهن آگاهی در کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی تاثیر دارد. این نتایج بیان می کند که آموزش مهارت های ذهن آگاهی می تواند با کمک تکنیک های صحیح توجه کردن به تمام لحظات زندگی باعث کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال شود.
بررسی ساختار عاملی و شاخص های روایی و پایایی پرسشنامه سبک شخصیت آسیب پذیر در نمونه ایرانی و تأثیر آن در افسردگی پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه سبک شخصیت آسیب پذیر، یک مقیاس خودگزارشی برای شناسایی زنان در معرض خطر افسردگی پس از زایمان به دلیل آسیب پذیری شخصیتی است؛ بنابراین، هدف پژوهش بررسی ساختار عاملی و شاخص های روایی و پایایی پرسشنامه شخصیت آسیب پذیر و تأثیر آن بر افسردگی در پس از زایمان زنان ایرانی بود. روش پژوهش مقطعی توصیفی بود و جامعه آماری را کلیه زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان در شهر اصفهان تشکیل می داد که از بین آنها 300 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک شخصیت آسیب پذیر و افسردگی پس از زایمان پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه از ساختار دوعاملی برخوردار است. ضریب آلفای کرونباخ دو بعد آسیب پذیری و سازمان یافتگی به ترتیب برابر با 87/0 و 705/0 به دست آمد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که پس از کنترل متغیرهای جمعیت شناختی (سن و تحصیلات مادر، شغل پدر و درآمد خانواده)، شخصیت آسیب پذیر تأثیر معنی داری بر افسردگی پس از زایمان داشت (503/0= β، 001/0> p ). به نظر می رسد پرسشنامه شخصیت آسیب پذیر از شاخص های روان سنجی مناسبی برخوردار است و می توان از این ابزار در پیش بینی افسردگی پس از زایمان در زنان و جلوگیری از عواقب منفی آن استفاده کرد.
نیازسنجی و ارائه مدل جامع آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش نیازسنجی و ارائه مدل جامع آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه می باشد روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته ( کمی-کیفی) و به لحاظ هدف کاربردی است جامعه آماری در بحض کیفی شامل کلیه خبرگان حوزه روانشناسی و مدیریت بودند جامعه آماری در بخش کمی شامل خانواده های تمامی کارکنان زندان های استان کرمانشاه درسال 1399 بود. که با استفاده از صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای 100 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای کسب داده های کیفی از روش دلفی و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل در بخش کیفی از نرم افزار MAXQDA و فرایند کدگذاری استفاده گردید، و در بخش کمی تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و SMART PLSاستفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که که در شناسایی نیاز های آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه، تعداد 103 شاخص اولیه بدست آمد که این شاخص ها در 12 عامل کلی و 2 دسته سلامت روانی و سلامت اجتماعی دسته بندی شدند. براساس نتایج مصاحبه و روش دلفی، پذیرش خویشتن خودکنترلی، رشد و توسعه فردی، بهزیستی روانی،بهزیستی هیجانی، کیفیت زندگی، عدالت درک شده، مشارکت اجتماعی، تعلق گروهی، سازگاری اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی مهمترین نیاز های آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه می باشند. برازش مدل جامع آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه نیز براساس معدالات ساختاری مطلوب گزارش شد.
بررسی اثربخشی آموزش هیجان مدار مبتنی بر رویکرد (HMT-LMG) بر تنظیم هیجان و حل تعارض والد-نوجوان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار مبتنی بر رویکرد «محکم در آغوشم بگیر، رهایم کن» بر تنظیم هیجان و حل تعارض والد-نوجوان انجام گرفت. روش : روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر 17-14 ساله نواحی هفت گانه شهر مشهد در سال تحصیلی 1400- 1399 (12018 نفر) بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، هشت آموزشگاه مقطع متوسطه به صورت تصادفی انتخاب شدند. تعداد دانش آموزان این آموزشگاه ها (1425) نفر بودند. از پرسشنامه مقیاس نگرش به فرزند، نسخه ی مادر (CAMS) به عنوان آزمون غربالگری و با هدف شناسایی تعارضات والد-فرزندی استفاده شد. سپس از بین دانش آموزان داوطلب تعداد 30 دانش آموز همراه با مادر انتخاب شده و به صورت گزینش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 زوج مادر-دختر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها همچنین از دو پرسشنامه ی تاکتیک های تعارض موری اشتراوس (CP) فرم تعارض با والدین و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومئر (2004) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های مذکور را تکمیل و سپس گروه آزمایش به مدت پنج جلسه در جلسات آموزشی رویکرد هیجان مدار مبتنی بر مدل «محکم در آغوشم بگیر، رهایم کن» آیکین و آیکین (2017) قرار گرفتند. سپس هر دو گروه پرسشنامه های پژوهش را به عنوان پس آزمون تکمیل و در نهایت، داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-21 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که اثر زمان، گروه و تعامل زمان در گروه آزمایش برای مؤلفه های حل تعارض و رویکردهای تنظیم هیجان معنادار بوده است.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری مجازی بر حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجانی در زمان پاندمی کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری مجازی بر حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجانی افراد مراجعه کننده به شبکه بهداشت و درمان عصمتیه کاشمر زمان پاندمی کووید-19 بود. روش: روش این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مراجعه کننده به شبکه بهداشت و درمان عصمتیه شهرستان کاشمر در سال 1399 بود. از این جامعه آماری تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. آن ها به پرسشنامه حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجانی پاسخ دادند (پیش آزمون) سپس از بین کسانی که معیارهای ورود به پژوهش (تمایل به شرکت در پژوهش، کسب نمره معیار در پرسشنامه ها، عدم ابتلا به بیماری روانی و جسمانی حاد، دسترسی به شبکه های مجازی) را داشتند، به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 30 نفر). گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت گروه درمانی شناختی رفتاری به صورت مجازی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مجدداً هر دو گروه به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند (پس آزمون). برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در مقیاس های حساسیت اضطرابی و تنظیم هیجان در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0> p ). بر اساس یافته های این پژوهش نتیجه می شود که گروه درمانی شناختی رفتاری مجازی می تواند یک مداخله موثر جهت کاهش حساسیت اضطرابی و افزایش نظم جویی هیجانی افراد در زمان پاندمی کووید-19 قلمداد شود.
بررسی و مقایسه اثر بخشی بسته توانبخشی شناختی پریسا و پارس در بهبود حافظه فعال و نگهداری توجه در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
13 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین و مقایسه اثر بخشی بسته های توانبخشی شناختی پریسا و پارس در بهبود حافظه فعال و نگهداری توجه کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. پژوهش در قالب طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. تعداد 33 دانش آموز 9 تا 12 ساله سوم تا پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال نقص توجه /بیش فعالی به روش هدفمند انتخاب و در سه گروه همتا جایگزین شدند. در گروه آزمایش 1 با بسته توانبخشی شناختی پریسا و در گروه آزمایش 2 با بسته توانبخشی شناختی پارس مداخلات توانبخشی در 14 جلسه 45 دقیقه ای انجام شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت ننمود. پس از 45 روز آزمون پی گیری انجام شد. برای اندازه گیری متغیرها از آزمون ان بک و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که هر دو بسته توانبخشی شناختی پریسا و پارس در بهبود حافظه فعال و نگهداری توجه تاثیر دارند. همچنین داده ها نشان می دهد هر دو بسته توانبخشی تاثیر یکسانی بر مولفه های حافظه فعال و نگهداری توجه دارند ولی بسته توانبخشی شناختی پریسا بر مولفه زمان واکنش متغیر حافظه فعال در دراز مدت اثربخش بوده است.
مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، سازگاری هیجانی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی دانش آموزان انجام پذیرفت. روش بررسی: در این پژوهش جامعه آماری دربرگیرنده 108 نفر از دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر مشهد که در سال تحصیلی 1399-1400در شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. با توجه به جامعه آماری و با توجه به محدودیت های ناشی از شیوع کرونا در این پژوهش از نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. حجم نمونه با توجه به معیارهای ورود و خروج، تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی، در سه گروه آزمایش نوروفیدبک، آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه کنترل قرارگرفتند. ابتدا با استفاده از روش های آمارتوصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، داده ها توصیف و سپس برای بررسی مقایسه ای اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی دانش آموزان(پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ)، با استفاده از روش های آمار استنباطی(تحلیل کواریانس چند متغیره گام به گام) فرضیه ها مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: طبق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری استفاده از تمرینات نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت معناداری باعث افزایش سازگاری هیجانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان می گردد . با این حال بین اثربخشی روش نوروفیدبک و روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاکتورهای سازگاری دانش آموزان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمهارگری و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتارهنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۴۰۰-۳۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی مداخله مبتنی برذهن آگاهی در افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی پرداختند. اما پژوهشی که به اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی در افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتار هنجاری پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمهارگری و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتار هنجاری صورت گرفت. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل نوجوانان پسر 13 تا 18 سال دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی همراه با اختلال رفتار هنجاری مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شیراز در سال 1398 بودند، با روش نمونه گیری در دسترس 26 نفر بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی (زیلوفسکا، 2012) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خود مهارگری تانجنی (تانجی و بائومیسر، 2004) و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی، احمدآبادی، حیدری، 1390) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر از نوع طرح های آمیخته با نرم افزار SPSS (نسخه 26) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، تفاوت در دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ نمره پس آزمون و پیگیری در متغیرخودمهارگری و رفتارهای پرخطر معنادار است (0/05 p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش و به کارگیری تکنیک های مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در بهبود خودمهارگری و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی / بیش فعالی همراه با رفتارهنجاری مؤثر باشد.
ارائه مدل ساختاری برای پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی براساس پایبندی مذهبی: نقش میانجیگر کارکرد شخصیت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وسواس فکری- عملی یک سندروم بالینی است که به وسیله افکار، تصاویر یا تکانه های مزاحم و رفتارهای تکراری مشخص می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری برای پیش بینی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی براساس پایبندی مذهبی: نقش میانجیگر کارکرد شخصیت بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مراجعه کننده به کلینیک های مناطق ۱، ۲، ۷، ۸، ۱۱ و ۱۲ تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که از میان آن ها ۳۷۸ نفر داوطلب و واجد شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه وسواس فکری- عملی هاجسون و راچمن (۱۹۷۷)، پایبندی مذهبی جان بزرگی (۱۳۸۸) و پرسشنامه کارکرد شخصیت جان بزرگی و همکاران (۱۴۰۰) بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۸ و لیزرل نسخه ۸/۵ با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه AMOS نسخه ۲۴ و با روش های مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: مجموع مجذور همبستگی های چندگانه (R۲) برای متغیر وسواس فکری- عملی برابر با ۰/۵۳ بدست آمد، این موضوع بیانگر آن است که ابعاد پایبندی مذهبی و کارکرد شخصیت در مجموع ۵۳ درصد از واریانس نشانگان وسواس فکری عملی را تبیین می کند. نتیجه گیری: کارکرد شخصیت رابطه بین نا پایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی با وسواس فکری- عملی را به صورت مثبت و رابطه بین پایبندی مذهبی و وسواس فکری- عملی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره به پایبندی مذهبی و باورهای ناکارآمد مذهبی مراجعه کنندگان در درمان اختلال وسواس فکری- عملی توجه شود.
مقایسه اثربخشی برنامه ارزیابی رفتاری مبتنی بر مدل دیسک ویلیام و آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان با بیمار کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۲۲۰-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه ارزیابی رفتاری مبتنی بر مدل دیسک ویلیام و آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان همراه با بیمار کرونایی انجام پذیرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل نوجوانان 13 تا 18 ساله ساکن شهرستان نقده که در بین اعضای خانواده خود فرد مبتلا به کووید 19 در سال 1400 داشتند، بود. حجم نمونه آماری، 60 نفر از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه نمونه گیری در هدفمند گزینش و به صورت تصادفی در سه گروه مدل دیسک، گروه تنظیم هیجان و گروه گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب تحصیلی (AAS، آلپرت و هابر، 1960) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اضطراب تحصیلی در گروه های آزمایشی و گروه گواه تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد (001/0P<). همچنین نتایج نشان داد که مداخله مدل دیسک و آموزش تنظیم هیجان به یک میزان باعث کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان شده است (001/0P<). شواهد به دست آمده نشان می دهد که مداخله مدل دیسک و آموزش تنظیم هیجان در کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان با بیمار کووید 19مؤثر هستند.
هنجاریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مدیران مالی بر اساس نظریه سوال_پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مدیران مالی انجام شد. روش این پژوهش جز تحقیقات توصیفی پیمایشی است، جامعه آماری در دو بخش کیفی و کمی مورد بررسی قرارگرفت؛ در بخش کیفی جامعه پژوهش شامل اساتید صاحب نظر، مدیران مالی با بیش از 15 سال سابقه، اساتید دانشگاهی که دارای فعالیت علمی و عملی در این حوزه بودند و مدیران مالی دارای تجربه عملی و تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری ؛ ودر بخش کمی شامل مدیران مالی و روسای حسابداری 655 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بودند که تعداد 530 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه به صورت الکترونیک برای ایشان ارسال شد. داده ها با استفاده از نظریه کلاسیک اندازه گیری و نظریه سوال-پاسخ و توسط نرم افزارهای spss25، lisrel8.7، Jmetrik و multolog7 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که با حذف دو سوال در بخش تحلیل عاملی 76 سوال دارای بار عاملی روی یک عامل بودند؛ همچنین پردازش سوالات از طریق نظریه سوال-پاسخ نشان داد که 19 سوال دارای آگاهی پاییینی بوده و با حذف آن ها میزان پایایی ابزار افزایش یافته و نتایج بررسی همبستگی فرم کوتاه با فرم اصلی حاکی از همبستگی بالای دو فرم بود و بررسی مجدد فرم کوتاه جهت بررسی روایی سازه، ساختار تک عاملی پرسشنامه را تأیید کرد.
بررسی نقش خانواده اصلی در پیوند زناشویی نافرجام فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند زناشویی و تشکیل خانواده همچون قدیمی ترین نهادهای زندگی بشر از دیرباز موردتوجه متفکرین علوم اجتماعی، علوم اخلاقی، علمای مذهبی و سایر دانشمندان بوده است. در همین راستا شناسایی عوامل مؤثر در تشکیل و یا تخریب این بنیان اهمیتی بی بدیل دارد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خانواده اصلی در ازدواج نافرجام فرزندان با رویکرد کیفی بود. شرکت کنندگان 20 نفر از زنان و مردان ایرانی (10 زوج) دارای تجربه زندگی مشترک با همسر به روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین گوناگونی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته، با پرسیدن پرسش های باز درباره اهداف پژوهش گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل درون مایه کیفی سنتی تحلیل شد. بر پایه برآیندها، شرکت کنندگان در پژوهش 5 کد اصلی (عوامل شکل گیری ازدواج نامناسب، کارکردهای خانواده اصلی، تجربیات دوران کودکی، نقش اساسی مادر برای فرزند، ویژگی های اخلاقی و فردی) از مصاحبه ها استخراج شد. بررسی مفاهیم مرتبط با ازدواج نافرجام و توجه به بافت خانوادگی و اثرات گسترده ی آن به مراکز و سازمان های خانواده محور پیشنهاد می گردد.
اثربخشی روش ارزیابی همتایان در بستر آنلاین بر رضایت تحصیلی دانشجویان در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
65 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روش ارزیابی همتایان در بستر آنلاین بر رضایت تحصیلی دانشجویان در دوران کرونا در درس روان شناسی تربیتی بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اراک در سال تحصیلی 401-1400 تشکیل دادند. از بین جامعه فوق 38 نفر که درس روان شناسی تربیتی اخذ کرده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی و گواه (هر گروه 19 نفر) قرار گرفتند. مشارکت کنندگان گروه آزمایش به مدت یک ترم تحصیلی از روش همتا ارزیابی برای بررسی و بازخورد تکالیف درس روان شناسی تربیتی بهره مند شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رضایت از تحصیل لنت و همکاران(2007) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون تی همبسته و تحلیل کوواریانس) استفاده شد. نتایج تحلیل بیانگر تأثیر هر دو روش در افزایش رضایت تحصیلی بود ولی تأثیر راهبرد همتا ارزیابی نسبت به روش سنتی بر رضایت تحصیلی دانشجویان بیشتر بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت تلفیق روش های نوین سنجش از جمله همتا ارزیابی در کنار سایر روش ها در یادگیری الکترونیکی می تواند باعث افزایش رضایت تحصیلی دانشجویان شود.
واکاوی بحران های وجودی در مردانِ بی وفا و بررسی اثربخشی مشاوره بومی مبتنی بر آن بر گرایش به خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
228 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش واکاوی بحران های وجودی در مردانِ بی وفا و بررسی اثربخشی مشاوره بومی مبتنی بر آن بر گرایش به خیانت زناشویی بود. روش: روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی و شامل دو مرحله کیفی و کمی بود. در مرحله کیفی از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. در این مرحله 18 نفر از مردان خیانت کرده شهرستان شاهین دژ با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روشِ کُلایزی تحلیل گردید. این تحلیل منجر به شناسایی شش مضمون (درنگ گریزی، سرنوشت ناپذیری، کشمکش با تنهایی وجودی، عشق توخالی و میل محور، استحاله مرضی ارزش ها و پوچی گریزی) شد. سپس مبتنی بر این بحران ها، مدل اولیه ی مشاوره طراحی شد. جهت ارزیابی روایی نظری الگو، از روش تطبیق الگو بهره گرفته شد. جهت تایید روایی صوری و محتوایی، الگو در اختیار 12 متخصص قرار گرفت و پس از تایید، در قالب 12 جلسه نهایی شد. در مرحله کمی از روش مورد منفرد استفاده شد. در مرحله کمی، سه مشارکت کننده به صورت هدفمند از بین مردان خیانت کرده انتخاب شدند. الگو در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه گرایش به خیانت (ATIS) استفاده شد و داده ها از طریق تحلیل دیداری، معنی داری آماری و بالینی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که الگو نقش معناداری بر کاهش گرایش به خیانت زناشویی دارد (P<0/01). نتیجه گیری: درمانگران می توانند از این الگو، جهت کاهش گرایش به خیانت در فرد یا زوج درگیر در خیانت زناشویی استفاده کنند.
بررسی تجربه زیسته والدین در آموزش و یادگیری از راه دور، در دوران همه گیری کرونا: دیدگاه ها، عملکردها و توانمندی های لازم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
99 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی دیدگاه ها، عملکردها و توانمندیهای لازم در آموزش و یادگیری از راه دور از دیدگاه والدین است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی و با روش پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل کلیه والدینی است که دارای یک فرزند یا بیشتر هستند، که از ابتدای همه گیری کرونا، در آموزش راه دور درگیر بوده اند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته است. روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور و با توجه به اشباع نظری، تا 24 مصاحبه ادامه یافت. نتایج پژوهش در سه مرحله کدگذاری توصیفی، تفسیری و تبیینی انجام شد. یافته ها شامل سه کد تبیینی با عنوان نگرش به آموزش و یادگیری از راه دور، عملکرد ذینفعان آموزش از راه دور و توانمندیها و نیازمندیها، که از کدهای تفسیری و توصیفی بدست آمده بود، است. نتایج نشان داد که والدین نگرشی مثبت به گسترش آموزش از راه دور در دوران کرونا و حتی پساکرونا دارند، اما بستر و امکانات آن را نامناسب و ناسازگار با نیازهای مختلف خانواده ها می دانند. آنها توانمندیها و نیازمندیهای لازم را در سه بخش کلی منابع، روش های آموزشی و انواع مهارت ها بیان کردند و عملکردها را در این آموزش، در بخش های مدرسه و عوامل آن، خانواده و مسئولین مربوطه مورد تحلیل قرار دادند. تجزیه و تحلیل دیدگاه های اقشار مختلف بخصوص والدین در باره آموزش از راه دور، موجب خواهد شد تا تصمیمات و اقدامات بهتری در آینده و در بستر این آموزش انجام شود.
مقایسه وضعیت غرقگی در کشتی گیران آماتور و نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از روانشناسی مثبت به منظور عملکرد مطلوب و رسیدن به اوج اجرا در حوزه ورزش همواره شایان توجه بوده است. با وجود این، درک دقیقی از برخی تجارب ذهنی آن، همچون غرقگی دردسترس نیست. هدف این مطالعه، مقایسه وضعیت غرقگی کشتی گیران آماتور و نخبه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر را 56 ورزشکار کشتی گیر حاضر در ششمین دوره کشتی فرنگی و آزاد جام باشگاههای جهان (2020) و 56 کشتی گیر آماتور از شهرهای مختلف ایران تشکیل داد. به منظور سنجش میزان تجربه غرقگی ورزشکاران از پرسشنامه مقیاس حالتی غرقگی استفاده شد. نتایج نشان دادند نمره کلی غرقگی کشتی گیران نخبه به طور معنی داری بالاتر از کشتی گیران آماتور بود. همچنین، نتایج آزمون t مستقل نشان دادند در بین ابعاد 9 گانه غرقگی، بعد تعادل چالش مهارت، اقدام عمل آگاهی، اهداف روشن، بازخورد نامبهم، تمرکز بر تکلیف، احساس کنترل و از دست دادن خودآگاهی در کشتی گیران حرفه ای به طور معنی داری از کشتی گیران آماتور بیشتر بود. درخصوص بعد انتقال زمان و تجربه خودانگیختگی نیز بین کشتی گیران حرفه ای و آماتور تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تمرکز تحقیقاتی بیشتر بر وضعیت غرقگی ورزشکاران به عنوان مؤلفه ای از فاکتورهای روانشناختی که انتظار می رود با سطح مهارت در ارتباط باشد، مربیان و روانشناسان ورزشی را برای رساندن ورزشکاران به اوج اجرا و عملکرد مطلوب کمک می کند.