فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۴۱ تا ۶٬۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to evaluate the relationship between parenting styles and social anxiety symptoms with the mediation of negative self-evaluation. Methods: The study population included the students of the University of Tehran and the Islamic Azad University of South Tehran in 2019-20. A total of 306 were selected by convenience sampling method, who responded to the questionnaires. The research tools were the Social Phobia Inventory (Connor et al., 2000), the Parental Authority Questionnaire (PAQ) (Buri, 1991), and the questionnaire of negative consequences of social events (Wilson and Rapi, 2005). Pearson's correlation test indicated a significant negative relationship between authoritative parenting and social anxiety and a significant positive relationship between permissive and authoritarian parenting styles, as well as negative self-evaluation and social anxiety. Results: The results of the path analysis test revealed that negative self-evaluation has a significant indirect effect (mediating role) on the relationship between parenting styles and social anxiety.
Conclusion: These results can be used to explain the psychopathology of social anxiety symptoms. In addition, self-evaluation and empowering parents to apply appropriate parenting styles can reduce disorders such as social anxiety.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس واکنش-پذیری هیجانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس واکنش پذیری هیجانی در دانشجویان ایرانی بود. روش: این پژوهش تحقیقی پیمایشی است که بر روی 625 نفر از دانشجویان دانشگاه اراک انجام شد. به منظور بررسی آماری داد ها از دو روش نظریه کلاسیک تحلیل آزمون و نظریه سوال – پاسخ استفاده شد. در رویکرد کلاسیک روایی ابزار با سه روش روایی صوری، همگرا-افتراقی و سازه بررسی شد. پایایی مقایس نیز به شیوه ثبات درونی و تنصیفی و آزمون- آزمون مجدد محاسبه شد. یافته ها: رابطه بین نمرات واکنش پذیری هیجانی و رفتارهای پرخطر(r=0.16) و خلق منفی (r=0.47) مثبت و معنادار و بین واکنش پذیری هیجانی و تاب آوری (r=-0.30) منفی و معنادار به دست آمد که بر روایی همگرا و افتراقی مناسب مقیاس دلالت دارند. تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی ابزار دال بر ساختار عاملی مناسب مقیاس بود. در روش سوال – پاسخ آماره ها برازش مدل را تایید می کرد. پایایی مقیاس به شیوه ثبات درونی و تنصیفی و آزمون- آزمون مجدد به ترتیب 0.91 و 0.87 ،0.86بدست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی مقیاس واکنش پذیری هیجانی دارای روایی و پایایی مطلوبی است و می تواند جهت نیل به اهداف پژوهشی بویژه در پیش بینی آسیبها و اختلالات روانی و نیز به عنوان یکی از متغیرهای مرتبط با دشواری تنظیم هیجان در ایران مورد استفاده قرار گیرد. کلیدواژه ها: مقیاس واکنش پذیری هیجانی، ویژگی های روانسنجی، دانشجویان
نقش پیوند ایمن، مراقبت از رابطه و توازن کار - خانواده در پیش بینی سرخوردگی زناشویی معلمان متأهل در دوره قرنطینه کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیوند ایمن، مراقبت از رابطه و توازن کار - خانواده در پیش بینی سرخوردگی زناشویی معلمان متأهل در دوره قرنطینه کووید-19 بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان استان سمنان در سال 1400 بود که تعداد آن ها 8370 نفر گزارش شد. 379 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس سرخوردگی زناشویی (کایزر، 1993، MDS)، پیوند ایمن (جانسون، 2008، SBQ)، مراقبت از رابطه (کانس و شاور، 1994، CRRQ) و توازن کار - خانواده (صمدی، 1391، FWBQ) بوده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد ارتباط معناداری بین پیوند ایمن (01/0>P)، ابعاد مراقبت از رابطه (01/0>P) و توازن کار-خانواده (01/0>P) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد در مجموع 4/16درصد از تغییرات سرخوردگی زناشویی معلمان متأهل توسط متغیرهای پژوهش تبین می شود. بنابراین، با بهبود دلبستگی ایمن، مراقبت از رابطه و مهارت توازن بین کار و خانواده می توان سرخوردگی زناشویی معلمان متأهل را کاهش داد.
بررسی رابطه استحکام روانی با کنش تاملی در زنان شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه استحکام روانی با کنش تأملی در زنان شهر اصفهان می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی_همبستگی و جامعه آماری آن کلیه زنان نواحی 1 تا 3 شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری دردسترس تعداد 173 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه 48 سؤالی استحکام روانی کلاف و همکاران و پرسشنامه کنشوری تأملی فوناگی بود که روایی و پایایی آن ها در پژوهش های قبلی و پژوهش حاضر تائید شده است. داده های جمع آوری شده توسط آزمون تی تک نمونه، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش همزمان در سطح معناداری 0/05 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد بین استحکام روانی و مؤلفه های آن با عامل اطمینان کنش تأملی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان دادند که بین استحکام روانی و مؤلفه های آن با عامل عدم اطمینان کنش تأملی رابطه منفی معناداری وجود دارد. از بین متغیرهای پیش بین، اعتماد به توانایی های خود و چالش بیشترین ضریب همبستگی را با عامل اطمینان کنش تأملی و متغیرهای اعتماد به توانایی های خود و کنترل هیجان بیشترین ضریب همبستگی را با عامل عدم اطمینان کنش تأملی دارا هستند؛ بنابراین می توان عنوان کرد سطوح بالای استحکام روانی می تواند بر میزان کنش تأملی زنان تأثیرگذار باشد. نتایج این پژوهش می تواند در جهت افزایش سلامت روان جامعه زنان کمک کننده باشد.
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول شهر تهران
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استرس تحصیلی یک وضعیت روانشناختی منفی است که با مولفه های شناختی و عاطفی که در بردارد سلامت دانش آموزان را تهدید می کند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول انجام گرفت. روش : این پژوهش در چهارچوب طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری سه ماهه اجرا شد. از بین دانش آموزان پسر دوره اول مدارس متوسطه منطقه ۱۳ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸؛ به شکل نمونه گیری هدفمند تعداد ۶۰ نفر انتخاب و توسط مقیاس استرس تحصیلی نوجوانان دون، هو و ژو (۲۰۱۱) بررسی شدند و به صورت تصادفی به ۳ گروه کنترل، گروه درمان راه حل مدار و گروه درمان ذهن آگاهی تقسیم شدند. سپس مداخله بر گروه های آزمایشی انجام شد و پس از پایان سه ماه آزمون پیگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و آزمون های تحلیل کوواریانس و واریانس مختلط تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش تنیدگی تحصیلی دانش آموزان موثر بوده است اما روش ذهن آگاهی (Eta۲=۰/۳۵۷) توانسته است نسبت به روش مداخله راه حل مدار کوتاه مدت (Eta۲=۰/۳۱۸) در کاهش تنیدگی دانش آموزان بهتر عمل کند (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: به درمانگران توصیه می شود در کار با دانش آموزان نوجوان دارای تنیدگی تحصیلی از روش های مداخله ای راه حل مدار کوتاه مدت و درمان ذهن آگاهی استفاده کنند و در این رابطه درمان ذهن آگاهی از اولویت درمانی بالاتری برخوردار است.
تأثیر تماشای مدل های آموزش مفاهیم فعالیت بدنی بر مولفه های شناختی- حرکتی و شایستگی جسمانی کودکان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش بی تحرکی در همه اقشار جامعه بخصوص گروه کودک و نوجوان به عنوان یکی از نگرانی های مهم در وضعیت سلامت این گروه سنی تبدیل شده است. هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر تماشای مدل های آموزش مفاهیم فعالیت بدنی بر مولفه های شناختی- حرکتی و شایستگی جسمانی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر ۸ تا ۱۰ ساله پسر شهرستان خوی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. ۳۰ پسر ۸ تا ۱۰ سال به طور داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار ارزیابی سواد بدنی کانادایی (CAPL)، مقیاس شایستگی جسمانی، آزمون آمادگی هوازی پیشرونده، آزمون آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت و آموزش مفاهیم اولیه فعالیت بدنی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مجازی با استفاده از مشاهده مدل های ویدئویی و آموزش مفاهیم اولیه فعالیت بدنی بر بعد شایستگی جسمانی و بعد شناختی- حرکتی کودکان ۸ تا ۱۰ ساله تأثیر مثبت معنی داری دارد (۰/۰۵>P). همچنین نتایج نشان داد اثر گروه معنی دار است (۰/۰۰۱=P، ۰/۷۰=مجذور اتا، ۵۶/۶۵=F) لذا میزان بعد شناختی- حرکتی در پس آزمون در گروه کنترل و گروه آزمایش دارای تفاوت معنی داری است. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده آموزش مجازی با استفاده از مشاهده مدل های ویدئویی و آموزش مفاهیم اولیه فعالیت بدنی باعث افزایش عملکرد شناختی- حرکتی، سواد بدنی و فعالیت بدنی کودکان می شود. لذا به محققان، معلمان و والدین کودکان پیشنهاد می شود از این روش آموزش جهت ارتقای سطح فعالیت بدنی و مولفه های شناختی- رفتاری کودکان استفاده نمایند.
رابطه تجارب نامطلوب اولیه با نشانه های پرخوری: میانجی گری شرم و خود انتقادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تجربه های اولیه قربانی شدن مرتبط با تصویر بدن و شدت نشانه های پر خوری با میانجی گری شرم نسبت به تصویر بدن و خودانتقادگری انجام شد. مواد و روش ها روش این مطالعه همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران بود که 283 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های شرم مرتبط با تصویر بدن دوراتی و پینتو گوویا، شکل های خودانتقادگری و خود اطمینان بخشی گیلبرت و همکاران، نشانه های پرخوری گورمالی و همکاران و تجارب قربانی شدن نسبت به بدن دوراتی و پینتو گوویا، فریررا و باتیستا را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نسخه 24نرم افزارهای SPSS و نسخه 8 LISREL تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نتایج نشان داد شدت نشانه های پر خوری با شرم نسبت به تصویر بدن (r=0/51, P=0/001)، خودانتقادگری (r=0/51, P=0/001) و تجربیات قربانی شدن مرتبط با تصویر بدن (r=0/56, P=0/001) رابطه مثبت و معنادار دارد. همین طور شرم نسبت به تصویر بدن (B=0/10, P<0/05 ) و خودانتقادگری (P<0/05, B=012) ارتباط بین تجارب قربانی شدن نسبت به بدن با شدت نشانه های پر خوری را میانجی گری می کند. نتیجه گیری براساس نتایج می توان گفت خودانتقادگری و شرم از تصویر بدن می تواند ارتباط بین تجربه های قربانی شدن اولیه مرتبط با تصویر بدن و شدت نشانه های پرخوری را در نمونه ایرانی میانجی گری کند. مطالعه حاضر دلالت های مهمی در مفهوم سازی و درمان علائم پرخوری دارد. پژوهشگران و متخصصان بالینی می توانند نقش این عوامل را در اختلال پرخوری و درمان آن مد نظر قرار دهند.
مقایسه دو روش دارودرمانی و بازی های مبتنی بر توجه بر نشانه های بیش فعالی و علائم عصب شناختی نرم در پسران مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر مطالعات زیادی در رابطه با وجود علائم عصب شناختی نرم در اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام گرفته اما پیرامون مقایسه اثربخشی درمان های رایج بر کاهش این علائم در کشور ما پژوهش های اندکی انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثرات دارو درمانی و بازی های توجهی بر این علائم انجام شد. روش کار: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، با گروه گواه، و بر روی نمونه ای شامل 100 نفر از دانش آموزان پسر دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی در سال تحصیلی 96-1395 به انجام رسید. پس از اجرای آزمون عصب شناختی کمبریج CNI و مقیاس Conners والدین، با توجه به نمرات به دست آمده و نقطه برش، آزمودنی ها در دو گروه علائم عصب شناختی نرم بالا و پایین جای گرفته و هر کدام از گروه ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (مجموعا شش گروه) گمارده شدند و مداخله های درمانی روی آنان صورت گرفت. داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده ها روشن ساخت که گرو های آزمایشی و گروه گواه با یکدیگر تفاوت معناداری دارند و دو روش درمانی بر اساس شدت علائم عصب شناختی، موجب کاهش علائم شده اند. دارو درمانی بیشتر بر علائم شدید عصب شناختی نرم، و بازی های توجهی بر علائم خفیف اثر داشته است. نتیجه گیری: یافته های مذکور می تواند در انتخاب نوع درمان، بر حسب شدت علائم عصب شناختی، یاریگر درمانگران باشد. علاوه بر این از یافته های پژوهش حاضر در توضیح ارتباط میان جنبه های عصب روان شناختی اختلال نقص توجه/بیش فعالی با عوامل داروشناختی و چگونگی اثربخشی دارو نیز می توان بهره گرفت.
تدوین و روایی یابی بسته ی آموزشی سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روان شناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندی های منش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه کافی به شیوه زندگی دانشجویان و ارتقای آن در ساخت آینده کشور یک ضرورت است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تدوین و روایی یابی بسته ی آموزشی ارتقاء سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روان شناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندی های منش انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر ترکیبی و بر مبنای طرح اکتشافی متوالی - مدل تدوین طبقه بندی بود. برای تدوین بسته آموزشی، از واحد کلمه/نماد و مضمون در تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که به طور هدفمند و بر اساس شاخص های خبرگی دوازده نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی تأثیر بسته آموزشی بر توانمندی های منش، ۳۴ دانشجو به روش نمونه گیری داوطلبانه در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش گروه آزمایش در نه جلسه ی ۶۰ دقیقه ای صورت گرفت. داده های به دست آمده از آزمون توانمندی های منش پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته ها، ۵۴ عامل در سه مقوله قابلیت های ذهنی، فردی و اجتماعی شناسایی و طبقه بندی شدند و از طریق یک چارچوب شبکه ای به عنوان بسته آموزشی ارائه گردید. همچنین، آموزش بسته توانسته است در بهبود توانمندی های منش دانشجویان (خرد و دانش، تعالی، انسانیت، عدالت، خویشتن داری، شجاعت) به طور معناداری مؤثر واقع شود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش درمجموع اثربخشی بسته آموزشی ارتقاء سبک زندگی بر توانمندی های منش دانشجویان را تأیید کرد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری در مردان مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال پرخوری یکی از شایع ترین اختلال های خوردن است. عوامل متعددی ازجمله پرخاشگری، نشخوار فکری، خشم و نشخوار خشم با اختلال پرخوری مرتبط هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری مردان مبتلا به اختلال پرخوری بود. مواد و روش ها: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را کلیه مردان مبتلا به اختلال پرخوری عضو انجمن پرخوران گمنام شهر مشهد در سال 99- 1398 تشکیل داد. بیست وچهار نفر از مردان مبتلا به اختلال پرخوری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون با استفاده از مقیاس نشخوار خشم و پرسشنامه پرخاشگری اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه به صورت هفته ای 1 جلسه 120 دقیقه ای تحت طرح واره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای هر دو گروه مجدداً پس آزمون انجام و نتایج از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که طرح واره درمانی باعث کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که درمانگران می توانند از این روش درمانی برای کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری افراد مبتلا به اختلال پرخوری استفاده کنند.
الگوی ساختاری تبیین اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی: ارزیابی نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۱۲۵-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی دانش آموزان شاخصی است که به وسیله آن میزان یادگیری و پیشرفت آنها قضاوت می شود و عوامل فردی و محیطی متعددی در عملکرد تحصیلی اثرگذار هستند. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری تبیین اضطراب امتحان براساس ویژگی های شخصیتی: ارزیابی نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی بود. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1398- 1397 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 421 نفر بود. ابزار پژوهش شامل شامل پرسشنامه پنج عاملی نئو کاستا و مکری (1989)؛ مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و همکاران (1956) و پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی داوسون و مک اینری (2004) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین عامل روان رنجورخویی شخصیت (01/0>p، 492/0=β) و اضطراب امتحان مثبت و در سطح 01/0 معنادار است. همچنین ضریب مسیر کل بین عامل گشودگی شخصیت (01/0>p، 186/0=β) و اضطراب امتحان منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر بین راهبردهای شناختی و اضطراب امتحان (05/0>p، 196/0-=β) از یک سو و ضریب مسیر بین راهبردهای فراشناختی و اضطراب امتحان (01/0>p، 231/0-=β) از سوی دیگر منفی و به ترتیب در سطوح 05/0 و 01/0 معنادار بود. اثر غیرمستقیم صفات وظیفه شناسی (01/0>p، 126/0-=β)، گشودگی (01/0>p، 121/0-=β) و برونگرایی (01/0>p، 079/0-=β) شخصیت بر اضطراب امتحان منفی و در سطح 01/0 معنادار است. از سوی دیگر اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی (01/0>p، 062/0=β) بر اضطراب امتحان مثبت و درسطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت می شود الگوی ساختاری تبیین اضطراب امتحان براساس ویژگی های شخصیتی: ارزیابی نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی قابل برازش است.
طراحی و اعتباریابی عناصر چهارگانه الگوی برنامه درسی مبتنی بر مولفه های زیبایی شناسی و هنر در دوره متوسطه دوم
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۳۰۳-۲۸۰
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از این کارکردهای نهاد آموزش وپرورش، تلاش در جهت رشد و شکوفایی قابلیت ها و استعدادهای هنری و زیبایی شناختی دانش آموزان است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مولفه های زیبایی شناسی و هنر بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر کیفی – کمی بوده، جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان و متخصصان حوزه برنامه درسی مبتنی بر زیبایی شناسی و هنر و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهش های علمی، کتب مرتبط تالیفی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و در بخش کمی، متخصصان برنامه ریزی درسی، مؤلفان کتب درسی، متخصصان و برنامه ریزان وزارت آموزش و پرورش و متخصصان هنر در تابستان 1401 بتعداد نامحدود بوده، در بخش کیفی با روش نمونه گیری گلوله برفی برای خبرگان و نمونه گیری هدفمند برای اسناد، 15 خبره و 35 سند (متن) مناسب با اهداف و سوالات تحقیق، تعیین شد و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 96 گویه ای با روش نمونه گیری طبقه ای در دسترس در بین 250 نفر از نمونه ها توزیع گردید. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تائید(بازبینی مجدد خبرگان) استفاده شده، در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید شد. پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها، آلفای کرونباخ مولفه ها (بین 718/0 تا 931/0) و پایایی ترکیبی (بین 774/0 تا 951/0 ) برآورد و تأیید شد. داده های کیفی با تکنیک تحلیل محتوا با کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار One Note و داده های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی، فریدمن و همبستگی اسپیرمن در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل گردید. یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که در عنصر «هدف»، 162 کد نهایی در قالب 5 زیرمقوله: اهداف اکتسابی، اهداف شناختی و فراشناختی، اهداف مبتنی بر یادگیرنده، اهداف زیباشناختی و اهداف اخلاقی، در 2 مقوله: مهارتی و فردی، در عنصر «محتوا»، 141 کد نهایی در قالب 8 زیرمقوله: محیط یادگیری، محتوای مبتنی بر یادگیرنده، محتوای مبتنی بر اجتماع و فرهنگ، محتوای مبتنی بر هنر و زیبایی شناسی، فرم ادبی، فرم نمایشی، فرم تجسمی و فرم ترسیمی / بصری، در 3 مقوله: هنری- فرهنگی، محیطی و فرم محتوا جای گرفتند. در عنصر «روش های تدریس»، 129 کد نهایی در قالب 7 زیرمقوله: زیباشناختی محور، طبیعت محور، رسانه محور، پروژه و کارگاه محور، قابلیت معلم در تدریس، خلاقیت محور و تیم و مشارکت محور، در 3 مقوله: هنری، فنی - انسانی و نوآورانه و در عنصر «ارزشیابی»، 53 کد نهایی در قالب 4 زیرمقوله: ارزشیابی کیفی، ارزشیابی مبتنی بر نتایج، ارزشیابی زیباشناختی و ارزشیابی اخلاقی، در 2 مقوله: علمی و هنری - اخلاقی جای گرفتند. نتیجه گیری: نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد و مولفه های مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند.
فراتحلیل اثربخشی آموزش شناختی مبتنی برحافظه فعال بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با نارسایی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
55-83
حوزههای تخصصی:
اختلالات یادگیری به صورت عام و با نارسایی ریاضی به صورت خاص، همواره یکی از شایع ترین و پیچیده ترین موضوعات در زمینه کودکان استثنایی محسوب شده و توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در سال های اخیر پژوهش های متعددی در زمینه اثربخشی مداخلات شناختی در زمینه اختلالات یادگیری انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر نتیجه گیری کلی در خصوص اثربخشی مداخلات شناختی مبتنی بر حافظه فعال، بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی بوده است. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه پژوهش های مرتبط با موضوع که در سال های 1390 تا 1400 و به زبان فارسی منتشر شده بود. برای بررسی این موضوع تعداد 21 پژوهش به روش فراتحلیل مورد بررسی قرار گرفت که در مجموع 48 اندازه اثر به دست آمد و به کمک نرم افزار CMA2 تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد که مقدار اندازه اثر ترکیبی اثربخشی مداخله مبتنی بر حافظه فعال بر کارکردهای اجرایی در مدل ثابت 37/1 و در مدل تصادفی 53/1 به دست آمد که از نظر آماری معنادار بود (001/0>P). همچنین یافته ها بیانگر آن است که مداخلات مبتنی بر حافظه فعال بیشترین تأثیر را بر سرعت پردازش (11/3) و کمترین تأثیر را بر بازداری (74/0) داشته است. لذا طبق معیار کوهن و بر اساس اندازه اثر به دست آمده، می توان گفت که مداخله مبتنی بر حافظه فعال بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با نارسایی ریاضی اثربخشی بالایی داشته است.
نقش کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه مادران در احساس مسئولیت دانش آموزان: نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
175-198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش کمال گرایی مادران (سازگارانه و ناسازگارانه) در مسئولیت پذیری فرزندان با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی آنها بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر یزد و مادران آن ها در سال تحصیلی 1401 -1400، که تعداد آنها 16800 نفر بود. به منظور انتخاب نمونه، با استفاده از جدول مورگان و با توجّه به حجم جامعه، تعداد 342 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دوره اوّل و دوّم و مادران این دانش آموزان، به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی هیل (2004)، خودکارآمدی جینگز و مورگان (1999) و مسئولیت پذیری در خانه و مدرسه کردلو (1387) بود. تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل، نشان داد، بین کمال گرایی سازگارانه و خودکارآمدی رابطه مثبت، مستقیم و معنی دار (405/0 r=) و بین خرده مقیاس کمال گرایی سازگارانه و مسئولیت پذیری رابطه مثبت، مستقیم و معنی دار (453/0 r=) وجود دارد. بین خرده مقیاس کمال گرایی ناسازگارانه و خود کارآمدی، رابطه مثبت، مستقیم و معنی دار (102/0- r=) و بین خرده مقیاس کمال گرایی ناسازگارانه و مسئولیت پذیری، رابطه منفی، مستقیم و معنی دار (258/0- r=) وجود دارد. بین خودکارآمدی و مسئولیت پذیری رابطه مثبت، مستقیم و معنی دار (378/0 r=) وجود دارد.کمال گرایی سازگارانه والدین از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی بر مسئولیت پذیری ارتباط مثبت، غیرمستقیم و معنی دار دارد. وکمال گرایی ناسازگارانه والدین از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی بر مسئولیت پذیری ارتباط غیرمستقیم و غیرمعنی دار دارد. همچنین نتایج همبستگی برای زیرمقیاس ها نشان داد، تلاش برای عالی بودن، نظم و سازماندهی، هدفمندی، به عنوان کمال گرایی سازگارانه، رابطه مثبت و معنی دار با خودکارآمدی دارند و استانداردهای بالا برای دیگران، حساسیت بین فردی به عنوان.
اثربخشی نقاشی درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اجتناب شناختی دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
85 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی نقاشی درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اجتناب شناختی در دانش آموزان دارای اختلالات اضطراب امتحان بود. مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه مدارس منطقه 9 تهران در سال 1400-1401 بود که 30 دختر دارای اضطرب امتحان با استفاده از پرسش نامه اضطراب امتحان شناسایی و با روش نمونه گیری دردسترس و گمارش تصادفی انتخاب شدند (15 دختر در گروه کنترل و گروه آزمایش). گروه آزمایش تحت آموزش نقاشی درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (10 جلسه 60 دقیقه ای) و گروه کنترل بدون آموزش قرار گرفتند. پرسش نامه اضطراب امتحان به منظور شناسایی نمونه مد نظر و پرسش نامه اجتناب شناختی و پروتکل درمانی نقاشی درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده گشت. آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس تک و چند متغیره و نتایج مجذور اتا نشان داد نقاشی درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش اجتناب شناختی در دانش آموزان گردید. بنابراین نقاشی درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان یک مداخله روان شناختی در جهت بهبود اجتناب شناختی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان و افزایش سلامت روان توصیه می شود.
ارائه مدل تحول فرهنگ سازمانی تعالی محور در صنعت فولاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحول، از ویژگی های مهم سازمان های کارا و اثربخش است. فرهنگ سازمانی نقش اساسی در این تحول دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تحول فرهنگ سازمانی تعالی محور در صنعت فولاد بود. به منظور دستیابی به این هدف، از روش شناسی کیفی مبتنی بر روش نظریه برخاسته از داده ها شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و با بهره گیری از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های ساختارنایافته و برای رسیدن به مشارکت کنندگان از نمونه گیری هدفمند بهره برده شد و البته در خلال جمع آوری داده، جهت تکمیل نظریه از نمونه گیری نظری استفاده گردید، یعنی از افراد به فراخور ابهامات و خلأهای نظری بهره برده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران خبره در حوزه تعالی و کارشناسان ویژه صنعت فولاد اصفهان بود که با تعداد 17 نفر به اشباع نظری رسید. برای رسیدن به مفاهیم، مقوله ها و طبقات، داده های حاصل از مصاحبه ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی مطابق شیوه پارادایمی اشتروس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با کمک نرم افزار MAXqda 18 سازماندهی گردید. شرایط علی شامل عوامل فناورانه ، عوامل فردی و عوامل سازمانی، شرایط زمینه ای شامل فرهنگ و محیط، ساختار و فرایند و بلوغ سازمانی، شرایط مداخله گر شامل عوامل مرتبط با جامعه، عدالت سازمانی و پایش و ارزیابی ، راهبرد ها شامل مدیریت مشارکتی، مدیریت انگیزش ، توسعه زیرساخت ها و توانمندسازی و پیامد های حاصل شامل رشد فردی، توسعه سازمانی و توسعه اجتماعی به دست آمد. جهت اعتبارسنجی مدل به دست آمده با کمک خبرگان و به روش دلفی ضریب کندال محاسبه گردید. با توجه به یافته های مطالعه حاضر، پیشنهاد می شود نقش مؤثر فرهنگ سازمانی از سوی مدیریت سازمان ها موردبازنگری جدی و عمیق قرار گیرد؛ چراکه سازمان ها با درک اهمیت دانش در پی راه های خلق آن هستند.
نقش خودتنظیمی هیجانی، مکانیزم های دفاعی و خودشناسی انسجامی در پیش بینی کیفیت روابط بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک انسان به عنوان موجودی اجتماعی با سایر انسان ها در ارتباط است. از آنجایی که رفتار انسان ها می تواند تحت تأثیر دیگران قرار گیرد، شناخت عوامل مؤثر بر روابط اجتماعی مهم است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های تهران در نیمه اول سال 1400 تشکیل می دهند که از بین آن ها 160 نفر واجد شرایط به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به پرسشنامه خودشناسی(قربانی و همکاران، 2008)، مکانیزم های دفاعی(DSQ-40) خودتنظیمی هیجانی(هافمن و کاشدان، 2010) و کیفیت روابط بین فردی(پیرس و همکاران، 1991) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که مؤلفه های خودشناسی انسجامی(خودشناسی تأملی، خودشناسی تجربه ای و خودشناسی انسجامی) با کیفیت روابط بین فردی رابطه مثبت دارند، از بین مؤلفه های مکانیسم های دفاعی، مکانیسم رشدیافته رابطه مثبت، مکانیسم رشدنیافته رابطه منفی و بین مکانیسم روان آزرده با کیفیت روابط بین فردی رابطه ی معناداری پیدا نشد. از بین مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی نیز، سازگاری و تحمل رابطه مثبت، و پنهان کاری رابطه منفی معناداری با کیفیت روابط بین-فردی دارند. یافته های این پژوهش نشان داد که خودتنظیمی هیجانی، مکانیسم های دفاعی و خودشناسی انسجامی از عوامل مؤثر در کیفیت روابط بین فردی است، بنابراین می توان با شناسایی این متغیرها در افراد و بهبود آن ها، کیفیت روابط افراد را بهبود بخشید.
اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی برسرمایه های روان شناختی و اضطراب نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
157 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی بر سرمایه های روان شناختی و اضطراب نوجوانان بود و به روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش دانش آموزان مقطع اول متوسطه مدارس دخترانه منطقه یک تهران و نمونه پژوهش 30 نفر از دختران 12 تا 17 سال (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) در سال 99-00 بودند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته در برنامه ی آموزشی تحول مثبت نوجوانی شرکت نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر(1970) و سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایشی و گواه در نمرات سرمایه های روان شناختی؛ خوش بینی و خودکارآمدی و نمرات اضطراب؛ حالت اضطراب، رگه اضطراب تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0 P>). میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در مؤلفه های خوش بینی و خودکارآمدی افزایش معنی داری پیدا کرده است و در مؤلفه های اضطراب کاهش معنی داری پیدا کرده است که حاکی از اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی بر اضطراب و سرمایه های روان شناختی نوجوانان می باشد. تأکید بر مؤلفه های تحول مثبت می تواند برنامه ی عملی مناسب برای درمان اضطراب و ارتقای سرمایه های روان شناختی با تأکید بر خودکارآمدی و خوش بینی در نوجوانان می باشد.
پیش بینی خیانت های زناشویی بر اساس سیستم های بازداری و فعالسازی رفتاری و الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف خیانت های زناشویی بر اساس سیستم های بازداری و فعالسازی رفتاری و الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش : روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع، همبستگی بود. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش دانشجویان متاهل مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بود. که از بین آنها براساس فرمول حجم نمونه گرین (1992) 248 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه نگرش به خیانت مارک واتلی (2006)، پرسشنامه سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی ریچی و فیتزپاتریک (1994) جمع آوری شد و به منظور بررسی فرضیه ها و تحلیل داده ها از رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: بررسی نتایج پژوهش نشان داد خیانت زناشویی با سیستم بازداری رفتاری رابطه منفی و معنادار و با سیستم فعالسازی رفتاری رابطه مثبت و معنادار است. (01/0=p ). همبستگی خیانت زناشویی با جهت گیری گفت و شنود منفی و با جهت گیری همنوایی مثبت و معنادار است (01/0=p ). همچنین سیستم فعالسازی رفتاری سهم یگانه بیشتری در پیش بینی خیانت زناشویی دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده خیانت های زناشویی را می توان براساس سیستم های مغزی رفتاری و الگوهای ارتباطی زوجین در دانشجوبان متاهل پیش بینی کرد.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس صمیمیت جنسی و میانجیگری خودپنداره جنسی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
340 - 360
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس صمیمیت جنسی و میانجیگری خودپنداره جنسی در دانشجویان متاهل بود. روش پژوهش: این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1399 تشکیل دادند که تعداد 210 نفر به صورت آنلاین به پرسشنامه های صمیمیت جنسی (بطلانی و همکاران، 1389)، خودپنداره جنسی (اسنل، 1998) و دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) پاسخ دادند. به منظور بررسی متغیرهای مدل پیش بینی دلزدگی زناشویی آزمون های ضریب همبستگی پیرسون (با استفاده از نرم افزار SPSS) و تحلیل مسیر (با استفاده از نرم افزار آماری LISREL) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودپنداره جنسی مثبت با دلزدگی زناشویی رابطه ندارد و فقط بعد منفی خودپنداره جنسی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت دارد. صمیمیت جنسی با دلزدگی زناشویی رابطه مستقیم و معکوس داشت. خودپنداره جنسی منفی بین صمیمیت جنسی با دلزدگی زناشویی نیز نقش میانجیگری را داراست (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر این است که به صور خاص صمیمیت جنسی و خودپنداره جنسی نقش قابل توجهی در چگونگی دلزدگی زناشویی ایفا می کند، بنابراین توجه به این عوامل برای هر گونه اقدام و برنامه ریزی در زمینه دلزدگی زوجین بیش از پیش اهمیت دارد.