فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۱۴۱ تا ۹٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت آنلاین بر کاهش مشکلات بین فردی و الگوهای ارتباطی زوجین در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کرونا بود. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زوجین شهر تهران بودند که در خلال بیماری کرونا و قرنطینه ناشی از آن دچار مشکلات ارتباطی شده بودند. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 45 نفر از افراد به صورت در دسترس انتخ اب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (15 نفر)، آزمایش درمان هیجان مدار (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسین و سالاوی (1984) و مشکلات بین فردی (IIP-32) بود. اعضای گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین در معرض درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس پروتکل ارائه شده توسط سگال و ویلیامز (2002) و گروه دوم آزمایش نیز به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین در معرض درمان هیجان مدار جانسون (2010) قرار گرفتند و گروه کنترل نیز هیچ درمانی دریافت نکرد. نتایج نشان داد که رویکردهای هیجان مدار و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی توانسته اند به طور معنی داری بر کاهش مشکلات بین فردی و بهبود الگوهای ارتباطی در تمامی زیر مؤلفه ها مؤثر باشند. رویکرد هیجان مدار بیشتر از رویکرد ذهن آگاهی بر الگوهای ارتباطی و مشکلات بین فردی مؤثر است.
الگوی ساختاری تعهد زناشویی براساس الگوهای ارتباطی در زنان: نقش واسطه ای هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری تعهد زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی در زنان با نقش واسطه ای هوش هیجانی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1397 بود. به این صورت که در انتخاب مراکز مشاوره از نمونه گیری تصادفی ساده به قید قرعه استفاده شد. بدین منظور ابتدا شهر تهران به پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم شد؛ سپس از هر منطقه سه مرکز مشاوره به شکل تصادفی و به قید قرعه انتخاب و بر اساس نرم افزار سمپل پاور 300 زن انتخاب شدند. سپس پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای (1984)، و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (2002) تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی ساختاری می تواند تعهد زناشویی را بر اساس الگوهای ارتباطی (41/0= β ، 01/0=P) با میانجی گری هوش هیجانی پیش بینی کند و از برازش مطلوبی برخوردار است. مسیر مستقیم الگوهای ارتباطی (57/0= β ، 01/0=P) و هوش هیجانی (28/0= β ، 05/0=P) بر تعهد زناشویی معنادار و مسیر غیرمستقیم نشان داد که الگوهای ارتباطی(51/0= β ، 01/0=P) با میانجیگری هوش هیجانی بر تعهد زناشویی شدت اثر مطلوبی داشته است. نتیجه گیری: برای انسجام و خَلق رابطه زناشویی مطلوب، می توان با تقویت هوش هیجانی هریک از زوج ها، نوع سبک الگوهای ارتباطی و تقابل عناصر درون روانی آن ها، روابط زوج ها را بهبود بخشید.
فراتحلیل همبسته های روانشناختی کارآفرینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر فراتحلیل همبسته های روانشناختی کارآفرینی در ایران بود.روش: روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل است. از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی همچون جهاد دانشگاهی، پایگاه اطلاعاتی نور و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات به بررسی مطالعات و پژوهش های مربوط پرداخته شد. نمونه مطالعات مورد استفاده 36 مورد که از سال 1387 تا 1396 در ایران انجام شده بود. ابزار اندازه گیری این پژوهش چک لیست فراتحلیل بود. داده های حاصل از مطالعه با استفاده از روش اندازه اثر برای مدل اثرهای ثابت با استفاده از نرم افزار فراتحلیل (ویرایش دوم) مورد تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برابر 0.30 که در سطح 0.001 معنادار است. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر (0.307) را میتوان مطابق با جدول تفسیر اندازه اثر کوهن متوسط ارزیابی نمود.نتیجه گیری: بین عوامل رفتاری، جایگاه مهار و تحمل ابهام، نوآوری، ویژگی های روانشناختی، کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی، اضطراب اجتماعی و خودباوری، هوش هیجانی، ویژگی های شخصیتی و روانشناختی، آموزش کارآفرینی بر رشد صفات شخصیتی، خودرهبری، کیفیت زندگی، مدیریت دانش و سلامت سازمانی، درگیری شغلی، هوش شناختی و تحمل ابهام، هوش سازمانی، خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی، سرمایه اجتماعی، سلامت روحی و جسمی، عزت نفس و خلاقیت، مولفه های هوش هیجانی، عوامل روانشناختی توانمندسازی، سبکهای تفکر، انگیزه پیشرفت، پیشرفت تحصیلی و خلاقیت با کارآفرینی اندازه اثر معنادار وجود دارد.
اثربخشی آموزش باورها و حالت فراشناختی بر حافظه کاری دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش باورها و حالت فراشناختی بر حافظه کاری دانش آموزان ابتدایی بود. روش پژوهش، براساس هدف کاربردی و برحسب گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و یک مرحله پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان ابتدایی مدارس دخترانه شهر بیرجند بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 46 نفر از دانش آموزان پایه ششم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه 23 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای آموزش باورها و حالت فراشناختی از بسته آموزش فراشناختی و برای سنجش حافظه کاری از آزمون رایانه ای بازشناسی تصاویر ( N-Back ) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های یو مان-ویتنی، فریدمن و ویلکاکسون تحلیل شد. نتایج نشان داد، گروه آزمایش و گروه گواه در پس آزمون بایکدیگر تفاوت معناداری دارند و میانگین گروه آزمایش در حافظه کاری از میانگین گروه گواه بیشتر بود. نتایج آزمون پیگیری حاکی از ماندگاری اثربخشی آموزش بود. به بیان دیگر آموزش فراشناختی، حافظه کاری را افزایش می دهد. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت، با استفاده از آموزش باورها و حالت فراشناختی، حافظه کاری دانش آموزان ابتدایی افزایش می یابد.
ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین شادکامی بر اساس وضعیت سلامت، بحران مالی و حمایت اجتماعی با نقش واسطه ای عزت نفس و تفکر مثبت در زنان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1454-1437
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که در تبیین شادکامی زنان میانسال متغیرهای مختلفی تأثیر می گذارد، اما نقش وضعیت سلامت، بحران مالی، حمایت اجتماعی، عزت نفس و تفکر مثبت به عنوان یک مدل یکپارچه مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و تدوین بررسی مدل ساختاری پیش بینی شادکامی بر اساس وضعیت سلامت، بحران مالی و حمایت اجتماعی با نقش واسطه ای عزت نفس و تفکر مثبت در زنان میانسال شهر اراک پرداخته است. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان 36 تا 55 ساله شهر اراک در سال 1398 بود. تعداد 408 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همه آن ها پرسشنامه های سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979)، بحران مالی (پراویتز و همکاران، 2006)، حمایت اجتماعی (زیمت و همکاران، 1988)، عزت نفس (روزنبرگ، 1963)، تفکر مثبت (اینگرام و ویسنیکی، 1988) و شادکامی آکسفورد (هیلز و آرگیل، 2002) را تکمیل کرده اند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر سلامت (0/12، 0/15 و 0/18)، بحران مالی (0/18-، 0/36- و 0/22-) و حمایت اجتماعی (0/46، 0/55 و 0/43) اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر عزت نفس، تفکر مثبت و شادکامی داشته اند. افزون بر آن، متغیرهای عزت نفس و تفکر مثبت، اثرات مستقیم و معنی داری بر شادکامی داشته اند. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر سلامت (0/13)، بحران مالی (0/10-) و حمایت اجتماعی (0/12) بر شادکامی زنان میانسال اثر غیر مستقیم و معنی داری دارند. نتیجه گیری: از این مدل می توان برای تقویت شادکامی زنان میانسال استفاده کرد و در رسانه های آموزشی، اجتماعی و ارتباطی به اصول شادکامی، انواع حمایت های اجتماعی، وضعیت سلامت، بحران مالی، عزت نفس و تفکر مثبت و پیشایندهای مؤثر بر آن پرداخته شود
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی – هیجانی - رفتاری (REBT) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر میزان بخشودگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (فروردین) ۱۴۰۰ شماره ۹۷
139-148
حوزههای تخصصی:
زمینه: خیانت زناشویی در دهه های اخیر افزایش داشته است. با توجه به آسیب های روانشناختی که به دنبال عدم بخشش همسران توسط زنانی که با خیانت زناشویی روبرو شده اند، رخ می دهد، پرداختن به اثربخش ترین مداخلات درمانی برای افزایش بخشودگی در زنان آسیب دیده از خیانت اهمیت دارد. هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی – هیجانی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان بخشودگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی است. روش: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مراجعه کننده به دو مرکز مشاوره و یک مطب روان پزشک در شهر شیراز در سال 98 بود که از بین آنان با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان قبل، بعد و دو ماه پس از اتمام درمان ها پرسشنامه بخشودگی ری (1998) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که دو درمان بر افزایش بخشودگی تأثیر دارد (0/01 p< ) و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد (0/05 p> ). نتیجه گیری: می توان گرفت علی رغم تفاوت محتوا و فرآیند دو رویکرد درمان عقلانی – هیجانی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، عناصری مانند تخلیه هیجانی، امیدوار کردن و همگانی بودن تجربه انسانی که در هر دو درمان مشترک است، عواملی هستند که بر افزایش بخشودگی تأثیر می گذارند و درمانگران، به منظور افزایش بخشش در زنان آسیب دیده از خیانت همسرانشان، می توانند از هر دو رویکرد درمانی به یک میزان استفاده کنند.
مقایسه تأثیر روان درمانی گروهی وجودی، شناختی - وجودی و انسان گرا-وجودی بر رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
53-79
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه تأثیر روان درمانی گروهی وجودی، شناختی _ وجودی و انسان گرا _ وجودی در رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش یک کار آزمایی تصادفی کنترل شده بود که با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون_ پس آزمون و آزمون پیگیری دوماهه با گروه های موازی آزمایشی و گروه کنترل انجام شد. جامعه آزمودنی های پژوهش، زنان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان توحید سنندج در سه ماه نخست سال 1398 بود؛ از طریق نمونه گیری تصادفی 32 آزمودنی از این جامعه انتخاب و پس ازآن با به کارگیری نمونه گیری تصادفی جایگزینی در گروه های آزمایشی و گروه کنترل جایگزین شدند. گردآوری داده ها با مقیاس رضایت جنسی متسون و تراپنل (2005) انجام شد. آزمودنی های گروه های آزمایشی جداگانه در نه جلسه هفتگی 120 دقیقه ای شرکت کردند. یافته ها: نتایج مدل خطی عمومی واریانس یک راهه با آزمون اندازه گیری های مکرر نشان داد که مداخلات شناختی _ وجودی و انسان گرا _ وجودی، رضایت جنسی را در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی دار افزایش دادند (4 F= ؛ P<0/05 ) همچنین نتایج نشانگر تأثیر بیشتر گروه شناختی_ وجودی (6 MD= ؛ P<0/05 و انسان گرا _ وجودی در پس آزمون (1 MD= ؛ P<0/05 ) و تأثیر بیشتر گروه وجودی در آزمون پیگیری بود (12 MD= ؛ P<0/05 ). نتیجه گیری: به کاربستن روش های روان درمانی گروهی شناختی_ وجودی و انسان گرا _ وجودی برای افزایش رضایت در رابطه جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو، در مقایسه با روان درم انی وجودی برای انجام موفق امور مشاوره و روان درمانی کارآمدتر می نماید.
اثربخشی تلفیق دستگاه تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی بر نشخوار فکری و نشانگان افسردگی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
107 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف: افسردگی شایع ترین اختلال روان پزشکی است که با توجه به شیوع بالا و هزینه های بهداشتی توجه بسیاری از متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی جمجمه، تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، عواطف و نشانگان افسردگی در زنان بود. روش: در قالب یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل از میان تمام زنان مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان درمانی استان البرز تعداد 60 نفر واجد شرایط وارد مطالعه شدند و در شش گروه به صورت تصادفی تقسیم شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (1961) و مقیاس پاسخ های نشخواری نولن-هوکسیما و همکاران (1989) جمع آوری و سپس با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری اثر کاهنده داشتند (001/0=P). تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشانگان افسردگی اثر کاهنده داشتند (001/0=P). پیشنهاد می شود از تحریک الکتریکی جمجمه به عنوان یک روش مکمل به همراه دارو درمانی و شناختی رفتاری استفاده شود.
اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای مادران دارای کودکان معلولیت ذهنی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای مادران دارای کودکان معلول ذهنی- حرکتی انجام شد. روش: نمونه ها به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای (تعداد 24 نفر) انتخاب و سپس به صورت تصادفی به یک گروه آزمایش (12 نفر درگروه درمان شناختی-رفتاری) و یک گروه گواه (12 نفر) تقسیم شدند. در پیش آزمون از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید و مقابله با شرایط پر استرس- فرم کوتاه کالزبیک و همکاران استفاده شد. سپس، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طی 8 جلسه و یکبار در هفته به مدت دو ساعت بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. پس آزمون برای هر دو گروه تکمیل و داده های لازم گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: نتایج بدست آمده از این پژوهش مبین آن بودکه برنامه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش سبک های دلبستگی اضطرابی (944/39 =F و 002/0 =(P و اجتنابی (772/51 =F و 001/0 =(P و افزایش سبک ایمن (352/130 =F و 000/0 =(P و همچنین کاهش راهبردهای مقابله ای هیجان مدار (108/155 =F و 001/0 =(P و اجتنابی (695/22 =F و 001/0 =(P و افزایش راهبرد مساله مدار (127/203=F و 002/0 =(P مادران کودکان معلول ذهنی حرکتی در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری: با عنایت به یافته های بدست آمده، به منظور کارآمدی سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای مادران کودکان معلول ذهنی حرکتی مغزی باید به مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی توجه بیشتری مبذول گردد.
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و درمان شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران عمل تحت جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت. روش: طرح پژوهشی نیمه تجربی و با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر مراجعه کننده به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران بود که نمونه ای به تعداد 36 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه های آزمایشی، هر بیمار در 6 جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. هر سه گروه مقیاس تأثیر رویداد و آزمون کیفیت زندگی SF-36 را قبل و بعد از مداخله و در پیگیری تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج در مرحله پس آزمون نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیت زدایی و گروه کنترل در زیر مؤلفه مشکلات هیجانی و در مرحله پیگیری نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیت زدایی و گروه کنترل در مؤلفه های عملکرد جسمانی، مشکلات هیجانی، انرژی/ خستگی، بهزیستی هیجانی و درد و تفاوت معنادار گروه شمارش و گروه کنترل در مؤلفه های مشکلات هیجانی و بهزیستی هیجانی بود. نتایج هیچ گونه تفاوت معناداری بین اثربخشی دو نوع مداخله، بر کیفیت زندگی افراد نشان نداد. نتیجه گیری: بنابراین، روش درمان حساسیت زدایی و روش شمارش در ارتقای کیفیت زندگی در بیماران جراحی بای پس عروق کرونر مؤثرند.
رابطه بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل شهر قم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
18 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف : صمیمیت زناشویی نقش مهمی در استحکام خانواده دارد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی رابطه بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش: مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره صدرا در شهر قم در سال 1399 به تعداد 240 نفر بودند. طبق فرمول کوکران حجم نمونه 144 نفر برآورد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، سرسختی روانشناختی (لانگ، گولت و امسل، 2003) و صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون، 1983) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که بهزیستی روانشناختی (و هر شش مولفه آن شامل پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی) و سرسختی روانشناختی (و هر سه مولفه آن شامل کنترل، تعهد و چالش جویی) با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل رابطه مثبت و معنادار داشتند(001/0˂P) همچنین، متغیرهای بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 53 درصد، شش مولفه بهزیستی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 67 درصد و سه مولفه سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 37 درصد از تغییرات صمیمیت زناشویی در زنان متأهل را تبیین کنند(001/0˂P) نتیجه گیری : نتایج نشان دهنده رابطه مثبت معنادار بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متأهل و نقش آنها در تبیین صمیمیت زناشویی آنان بود. بنابراین، برای ارتقای صمیمیت زناشویی می توان بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی را بهبود بخشید.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر میزان خود مراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
582 - 606
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون- پیگیری با گروه گواه و با استفاده از انتخاب آزمودنی ها در گروه های آزمایشی و گواه است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی در نیمه دوم سال 1398 تشکیل دادند. که با توجه به پرونده های تشکیل شده در این بیمارستان، تعداد آن ها حدود 260 نفر است. روش نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران P.Q بود. بدین منظور که با توجه به فرمول کوکران بر حسب تعداد جامعه آماری 260 نفر، 30 نفر به صورت غیرتصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (15 نفر برای هر گروه). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خود مراقبتی بیماران ریگل و همکاران (2009)، پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، پرسشنامه مسئولیت پذیری کالیفرنیا (۱۹۸۷) بود. درمان مبتنی بر شفقت، راهبردها و تکنیک ها و همچنین نکات آموزشی است که به طور خلاصه از گیلبرت (2014) برگرفته شد. این درمان در 12 جلسه به مدت 12 هفته و هر هفته 1 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه برگزار شد. روش تحلیل در این پژوهش به صورت آمیخته بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش بوده (001/0) و این نتایج از ثبات کافی برخوردار و در درازمدت تأثیر خود را حفظ نموده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که یکی از رویکردهای درمانی مؤثر بر خودارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان، استفاده از درمان متمرکز بر شفقت است.
A Review of Pathogen Identification through the Behavioral Immune System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۴ - Serial Number ۱۰, December ۲۰۲۱
9 - 16
حوزههای تخصصی:
Objective: Pathogen disgust has evolved as a psychological adaptation in response to the avoidance of disease-causing organisms. Recently, evolutionary social psychologists have proposed the existence of a behavioral immune system that has evolved to avoid pathogens as a psychological adaptation. However, researchers claim that the concept of a behavioral immune system is not the same as pathogen avoidance. Therefore, in this study, the aim is to investigate whether the behavioral immune system is the same as the pathogen avoidance system or has a broader meaning. Method: using Google Scholar database keywords such as disease avoidance, pathogen disgust, the behavioral immune system were searched. PubMed for the behavioral immune system, system over perception disease cues, and disease over perception bias was investigated. All-time periods were used for this review study and more than two hundred documents were reviewed and extracted according to the criteria. Results: The findings show that there are three main mechanisms involved in the behavioral immune system. This system includes the emotional, cognitive, and behavioral mechanisms. Therefore the results showed that the behavioral immune system has a broader meaning than the pathogen avoidance system. Conclusion: Research on physiological correlations with emotional experiences shows that disgust is evoked in response to pathogen-related stimuli and is associated with unique patterns of autonomic nervous system and neural activity. However little is known about the functional connections between anatomical structures, neurochemical processes, and various cognitive and behavioral phenomena that are the manifestations of the behavioral immune system, and more studies are needed in this area.
پیش بینی اضطراب کرونایی بر اساس معنای زندگی و صمیمیت اعضای خانواده در مادران خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
190 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با تعیین نقش معنای زندگی و صمیمیت اعضای خانواده در پیش بینی اضطراب کرونایی مادران خانه دار انجام پذیرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان خانه دار در شهرستان کرج در سال 1399 تشکیل میدادند که از این میان 192 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، پرسشنامه معنای زندگی استگ، فریزر، اویشی و کالر (2006)، مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (1983) استفاده شد. برای تعیین میزان نقش هر یک از متغیرها در پیش بینی اضطراب کرونا از رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد رابطه اضطراب کرونا با معنای زندگی و صمیمیت خانواده منفی و معنادار است؛ معنای زندگی و صمیمیت خانواده به صورت معنادار و اضطراب کرونا در زنان خانه دار را پیش بینی می کند. معنای زندگی و صمیمیت خانواده 5/35 درصد از واریانس اضطراب کرونا در زنان را تبیین نموده است. بررسی ضرایب رگرسیون نشان داد که معنای زندگی (01/0 p<،426/0-=β) و صمیمیت خانواده (01/0 p<،348/0-=β) به صورت منفی و در سطح معناداری 01/0 اضطراب کرونا در زنان خانه دار را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر به خوبی تعیین کرد که نقش یگانه معنای زندگی در پیش بینی اضطراب کرونا بیشتر از صمیمیت خانواده است.
رابطه معنای زندگی و انسجام خانواده معلمان در دوره کووید- 19: نقش واسطه ای معنویت در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین نقش واسطه ای معنویت در کار در رابطه معنای زندگی و انسجام خانواده معلمان در دوره کووید 19 انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، معلمان متاهل زن و مرد شاغل در مدارس دوره ابتدایی در سال تحصیلی 99-1400 در منطقه 18 شهر تهران بودند. طبق جدول کرجسی و مورگان (1970) و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 175 شرکت کننده دارای ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه های انسجام خانواده سامانی (1385)، معنویت در محیط کار میلیمن و همکاران (2003) و معنای زندگی صالحی (1384) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری یه شیوه سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که معنای زندگی با انسجام خانواده معلمان در دوره کووید-19 همبستگی مثبت و معنادار دارد (01/0P<). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که معنویت در کار در رابطه معنای زندگی و انسجام خانواده معلمان در دوره کووید-19 نقش واسطه ای معنادار دارد (01/0P<). نتیجه گیری: نتایج شواهدی را نشان می دهند که معنای زندگی از طریق مفهوم سازی متعادل در زندگی کاری و زناشویی و هماهنگی شناختی و عاطفی، انسجام خانواده معلمان را افزایش می دهد و معنویت در کار موجب می شود آنان معنای زندگی را به روش متعادل تر و کارآمدتری مفهوم سازی کنند. لذا به منظور ارتقاء انسجام خانواده معلمان در دوره کووید-19 پیشنهاد می شود علاوه بر توجه به معنای زندگی معلمان، به مقوله معنویت در محیط کار هم توجه شود.
بررسی رابطه ساختاری سرمایه روان شناختی و استحکام روانی: نقش میانجی تحمل ابهام و شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
220 - 243
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تبیین رابطه ساختاری سرمایه روان شناختی و استحکام روانی و نقش میانجی تحمل ابهام با شادکامی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک طرح همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد تهران واحد علوم تحقیقات در سال تحصیلی 1400-1399 بود که 380 دانشجوی دختر و پسر با روش تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (آرگایل و دیگران، 1987)، سرمایه روان شناختی (لوتانز و آولیو، 2007)، استحکام روانی (کلاف و دیگران، 2002) و مقیاس تحمل ابهام (باهر و داگاس، 2002) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از ضرایب همبستگی و تحلیل مسیر و با نرم افزار spss و Amos تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های سرمایه روان شناختی (تاب آوری، خوش بینی، امیدواری و خودکارآمدی)، مؤلفه های استحکام روانی (تعهد، مبارزه جویی، مهار و اعتماد) و تحمل ابهام با شادکامی دانشجویان رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج آزمون مدل یابی نشان داد مدل شادکامی بر اساس سرمایه روان شناختی و استحکام روانی با تاکید بر نقش میانجی تحمل ابهام برازش دارد و تحمل ابهام در ارتباط بین سرمایه روان شناختی و استحکام روانی با شادکامی دانشجویان نقش میانجی دارد. براساس نتایج آزمون مدل یابی سرمایه روان شناختی و استحکام روانی توانایی تبیین 43 درصد از واریانس تحمل ابهام دانشجویان را دارند. افزون بر آن سرمایه روان شناختی، استحکام روانی و تحمل ابهام توانایی تبیین 52 درصد از واریانس شادکامی دانشجویان را دارند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد به منظور افزایش سطح شادکامی دانشجویان، می توان بر اساس روان شناسی مثبت نگر و رگه-های شخصیتی مانند سرمایه روان شناختی و استحکام روانی، همچنین تقویت درک مناسب محیطی با تقویت تحمل ابهام دانشجویان، اقداماتی اثرگذار را در راستای تقویت شادکامی و کیفیت زندگی دانشجویان و افراد جامعه انجام داد که با توجه به شرایط تحمیل شده به دلیل همه گیری کرونا، امری ضروری است.
مقایسه رفتارهای قلدری- قربانی و توانایی شناختی در دانش آموزان پسر دوم متوسطه فرزند طلاق و غیر طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
97 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه رفتارهای قلدری- قربانی و توانایی شناختی در دانش آموزان پسر دوم متوسطه فرزند طلاق و غیر طلاق به اجرا در آمد. روش : جامعه آماری پژوهش تمامی نوجوانان پسر 16 تا 18 ساله (دوره دوم متوسطه) فرزند طلاق و فرزند غیر طلاق در منطقه 8 و 13 شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 بود که به روش نمونه گیری در دسترس و برای هر گروه 50 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه توانایی شناختی نجاتی(1392) و رفتارهای قلدری- قربانی الویس (1996) استفاده شد و داده های بدست آمده با تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که بین دو گروه دانش آموزان پسر متعلق به خانواده های طلاق و غیر طلاق به لحاظ مؤلفه های قلدری- قربانی تفاوت معنادار وجود دارد و دانش آموزان پسر متعلق به خانواده های طلاق در مقایسه با دانش آموزان پسر عادی در مؤلفه های قلدری- قربانی میانگین نمرات بالاتری کسب می کنند. بین دو گروه دانش آموزان پسر متعلق به خانواده های طلاق و غیر طلاق به لحاظ مؤلفه های توانایی شناختی تفاوت معنادار وجود دارد . نتیجه گیری: دانش آموزان پسر متعلق به خانواده های طلاق در مقایسه با دانش آموزان پسر عادی در مؤلفه های برنامه ریزی، توجه پایدار، شناخت اجتماعی و انعطاف پذیری شناختی عملکرد ضعیف تری دارند.
تجارب زیسته خانوادگی ایرانیان مهاجر کانادا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی دارو درمانی و واقعیت مجازی بر ادراک زمان سپری شده درد در بیماران سوختگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سوختگی یکی از مخرب ترین و دردناک ترین آسیب های پزشکی است. به دلیل فرایندهای دردناک درمان، مدت زمان سپری شده تعویض پانسمان و فرایندهای درمانی، برای این بیماران بسیار طولانی و طاقت فرسا ادراک می شود. اخیرا درمان های نوظهوری همچون واقعیت مجازی سه بعدی برای کاهش مدت زمان سپری شده ادراک درد مورد استفاده قرار گرفته اند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دارو درمانی و واقعیت مجازی بر ادراک زمان سپری شده درد بیماران سوختگی مرکز امام موسی کاظم (ع) شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر نوع طرح نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور از جامعه آماری این پژوهش که کلیه بیماران واجد شرایط بستری در بخش سوختگی مرکز آموزشی درمانی امام موسی کاظم (ع) شهر اصفهان در سال 1397 را تشکیل می داد، 75 نفر از بیماران بخش سوختگی مرکز آموزشی درمانی امام موسی کاظم به شیوه نمونه گیری از نوع در دسترس انتخاب شدند. سپس با درنظر گرفتن معیارهای ورود، تعداد 45 بیمار وارد مطالعه شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش1 (واقعیت درمانی مجازی)، آزمایشی2 (دارو درمانی) و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) گماشته شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخلات به مقیاس درجه بندی تصویری درد (GRS) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که هر دو درمان واقعیت مجازی و دارو درمانی بر اضطراب درد سوختگی بیماران مبتلا به سوختگی تأثیر معنی دار داشت و در مقایسه دو درمان، اثربخشی درمان واقعیت مجازی بیشتر از دارو درمانی بود و تفاوت گروه های دارو درمانی و درمان واقعیت مجازی معنی دار بود (05/0>p). همچنین هر دو درمان واقعیت مجازی و دارو درمانی بر ادراک زمان سپری شده درد در بیماران مبتلا به سوختگی تأثیر معنی دار داشت و در مقایسه دو درمان، میان اثربخشی درمان واقعیت مجازی و دارو درمانی تفاوت معناداری در کاهش شدت درد یافت نشد (05/0>p). همچنین اثرات هر دو درمان در طول زمان پایدار بود. نتیجه گیری: برای کاهش آسیب های ناشی از فرایند درمان در بیماران سوختگی، علاوه بر دارو درمانی، استفاده از فناوری های نوظهوری همچون واقعیت مجازی مفید به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش حرکات ورزشی آیروبیک بر حافظه فعال و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عملکرد تحصیلی دانش آموزان، نه تنها نشانگر اثربخشی مدارس و مراکز آموزشی است بلکه تعیین کننده اصلی آینده نوجوانان است. هدف از این پژوهش تعیین تأثیر آموزش حرکات ورزشی آیروبیک بر حافظه فعال و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه بود. روش ها: روش این مطالعه نیمه تجربی (پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل) و جامعه آماری شامل 4322 دانش آموز، کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی مدارس راهنمایی مریوان طی سال تحصیلی 1398-1397 بود. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با خوشه بندی مدارس بر اساس مناطق جغرافیایی، دو مدرسه بصورت تصادفی انتخاب شدند. سپس در هر مدرسه به صورت تصادفی از هر پایه 5 نفر و در مجموع 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به تصادف یک مدرسه به عنوان گروه آزمایش و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. نمونه ها بر اساس معدل کتبی سال قبل، پایه تحصیلی و سن همتا شده بودند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه های حافظه کاری دانیمن و کارپنتر (1980) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی دانش آموزان درتاج (1383). هر دو گروه آزمایش و کنترل، به پرسشنامه های یاد شده در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ازمون آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) و نرم افزار 24SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش حرکات ورزشی آیروبیک بر حافظه فعال دانش آموزان دختر اثربخش است (01/0 =p ) و 40% واریانس حافظه فعال توسط حرکات آیروبیک تبین می شود. آموزش حرکات ورزشی آیروبیک بر عملکرد تحصیلی این دانش آموزان اثربخش نیست. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش حرکات ورزشی آیروبیک بر حافظه فعال دانش آموزان، مدارس می توانند با گنجاندن برنامه های ورزشی به تقویت حافظه فعال دانش آموزان کمک کنند.