فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۹۰۱ تا ۱۱٬۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی تأثیر دو رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور (مبتنی بر نظریه بوزورمنی-نایج) و روش درمان هیجان مدار برافزایش کیفیت و کاهش تعارضات زناشویی زوج ها بود. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل همه زوج هایی بود که در سال 1398- 1397 به دفتر مشاوره و خدمات روان شناختی خصوصی زیر نظر سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در شهر ارومیه مراجعه داشتند از میان مراجعه کنندگان تعداد 24 زوج پس از همتاسازی آزمودنی ها، به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارش شدند. پرسشنامه های استفاده شده در این تحقیق شامل مقیاس کیفیت زناشویی فرم تجدیدنظر شده (Busby, Christensen, Crane, & Larson, 1995) و پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده (sanai zaker, Barati, & Bustani pour, 2008)بود. برای تحلیل داده ها و فرضیه ها از روش آزمون آماری «تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر» و نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها نشان داد اثربخشی رویکرد هیجان مدار در کاهش «تعارضات زناشویی»، به صورت معنی داری (001/p <) بیشتر از درمان بافت نگر انصاف محور است. همچنین میان دو رویکرد برافزایش «کیفیت زناشویی» تفاوت معنادار مشاهده نشد اما باگذشت زمان اثربخشی رویکرد بافت نگر نسبت به رویکرد هیجان مدار در «کیفیت زناشویی» ثبات و پایداری بیشتری دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت ازآنجاکه متغیر تعارضات زناشویی ازنظر تئوری، وابستگی زیادی به نظریه دل بستگی و هیجانات دارند لذا رویکرد هیجان مدار اثربخشی مؤثرتری در این متغیر نشان داده است و ازآنجاکه در درازمدت حس عدالت و انصاف در رابطه منجر به بهبودی پایدار کارکردهای خانواده می گردد رویکرد بافت نگر در متغیر کیفیت زناشویی ثبات درمانی بهتری نشان داده است.
بررسی ابعاد هیجانی و روان شناختی آسیب های دوران کودکی در مردان و زنان دارای پیشینه خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای خیانت زناشویی می توان دلایل فراوانی برشمرد که آسیب های دوران کودکی می تواند یکی از آن ها باشد. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن ابعاد هیجانی و روان شناختی آسیب های دوران کودکی در مردان و زنان دارای پیشینه خیانت زناشویی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که با به کارگیری مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در 12 نفر (7 زن و 5 مرد) از افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی انجام شد. این افراد در سال 1397 به دلیل خیانت زناشویی به مراکز مشاوره شهرستان لارستان، استان فارس، مراجعه کرده بودند، خیانت حداقل شش ماه طول کشیده و به تأیید مراجع و مشاور رسیده بود. شرکت کنندگان به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع برسد. داده ها با به کارگیری شیوه کیفی نظریه زمینه ای تحلیل شد. نتایج نشان داد که افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی در دوران کودکی خود دچار آسیب های هیجانی و روان شناختی همچون محرومیت، درماندگی، گسستگی هیجانی، شکاف میان نسلی و تمرکز بیرون از خانواده والدین شده بودند. بررسی روند مصاحبه ها نشان داد که این آسیب ها مشکلاتی را برای افراد در کودکی و بزرگ سالی و در زمینه های گوناگون زندگی (تحصیلی، اقتصادی، اجتماعی، نوجوانی، شغل و کار وزندگی زناشویی) به وجود می آورند. بر پایه این یافته ها و همچنین الگوی پارادایمی برآمده از آن ها می توان جهت شناسایی و همچنین پیشگیری از آسیب هایی که می تواند در خانواده منجر به خیانت شوند، اقدامات لازم را انجام داد.
نقش عواطف مثبت در طول زندگی کاری در تعیین خشنودی شغلی با توجه به واسطه های شناختی-انگیزشی: یک مطالعه طولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشنودی شغلی شامل احساس ها و نگرش های مثبت و منفی است که هر شاغلی نسبت به شغل خود دارد. به نظر می رسد که این سازه با تغییرعواطف فرد در طول زمان، ناشی از عوامل شناختی و انگیزشی دستخوش تغییر می شود. بنابراین این پژوهش با یک طرح طولی به دنبال بررسی تأثیر عاطفه مثبت در ایجاد خشنودی شغلی با توجه به واسطه های شناختی (ادراک توازن تلاش- پاداش و راهبردهای شناختی تنظیم عواطف) و انگیزشی (راهبردهای کنترلی اشتیاق به هدف) بود. نمونه پژوهش ۷۲۶ نفر از کارکنان شرکت پخش فرآورده های نفتی اصفهان و پالایشگاه نفت اصفهان بودند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و به ابزارهای پژوهش سه بار در فاصله دو سال پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری حاشیه ای استفاده شد. نتایج نشان داد که خشنودی شغلی در زمان ۳، توسط توازن تلاش پاداش و راهبردهای شناختی تنظیم عواطف مثبت و در زمان ۴ توسط توازن تلاش- پاداش، راهبردهای شناختی تنظیم عواطف مثبت و راهبردهای کنترلی اشتیاق به هدف تعیین می شود. در همه زمان ها فرایندهای شناختی و انگیزشی با ایجاد عاطفه مثبت منجر به ایجاد خشنودی شغلی می شوند. بر اساس نتایج توصیه گردید که سازمان ها و مدیران بر جنبه های شناختی و انگیزشی شاغل، هر دو برای ایجاد خشنودی شغلی تمرکز کنند. یعنی برای ایجاد توازن بین تلاش های کارکنان و پاداش ارائه شده به آنان تلاش کنند و راهبردهای شناختی تنظیم عاطفه <br clear="all" /> مثبت و راهبردهای کنترلی را به کارکنان آموزش دهند. <br clear="all" /> مثبت و راهبردهای کنترلی را به کارکنان آموزش دهند.
رابطه بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل و استرس شغلی با رضایت شغلی: نقش میانجی گر خودکارآمدی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت شغلی مفهومی چندبُعدی است و با عوامل متعددی ارتباط دارد. به عبارت دیگر، رضایت شغلی با تحقق مجموعه ای از عوامل حاصل می شود. عوامل زمینه ساز و ایجادکننده رضایت شغلی متنوع و متعددند، از این رو هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطه بهزیستی عاطفی و استرس شغلی با رضایت شغلی با توجه به نقش میانجی گر خودکارآمدی شغلی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان مراکز علوم اعصاب استان لرستان در سال 98 بود. نمونه گیری به شیوه تصادفی چندمرحله ای انجام شد و نمونه ای به حجم 252 نفر انتخاب گردید. در این مطالعه از پرسشنامه های بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل (JAWS)، رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ)، استرس شغلی (HSE) و خودکارآمدی شغلی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان دادند که استرس شغلی با خودکارآمدی شغلی و رضایت شغلی رابطه معنی داری دارد. رابطه بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل نیز با خودکارآمدی شغلی و رضایت شغلی معنی دار بود. همچنین، نقش میانجی گر خودکارآمدی شغلی در رابطه بین بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل و رضایت شغلی معنی دار شد.
رابطه آرزو با رضامندی بر اساس حدیث «مَن کَثُرَ مُناهُ قَلَّ رِضاهُ»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
134 - 113
حوزههای تخصصی:
در احادیث اسلامی به رابطه معکوس بین آرزو و رضامندی اشاره شده است. هدف این پژوهش بررسی تجربی و روان شناختی این رابطه است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه این پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان شهر قم بود که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های نمایه آرزو و رضایت از زندگی بود. یافته های پژوهش نشان داد همبستگی بین رضایت کلی با آرزوی بیرونی، منفی و معنادار و در مقابل، همبستگی رضایت کلی با آرزوی درونی، مثبت و معنادار است. در رگرسیون آرزوهای بیرونی، خرده مقیاس های ثروت و زیبایی، رضایت از زندگی را پیش بینی می کنند اما خرده مقیاس شهرت معنادار نبوده و رضایت از زندگی را پیش بینی نمی کند. در رگرسیون آرزوهای درونی، خرده مقیاس های رشد، ارتباط و همکاری، رضایت از زندگی را پیش بینی می کنند و خرده مقیاس سلامتی معنادار نبوده و رضایت از زندگی را پیش بینی نمی کند.
اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانانِ بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
45 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانانِ بزهکار انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، نوجوانان پسر بزهکارِ مقیم در کانون اصلاح و تربیت شهر اهواز بود که از این بین به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و به مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی (دیزوریلا و همکاران، 2004) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل برای گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای به اجرا گذاشته شد. در پایان مداخلات درمانی و 2 ماه بعد، هر دو گروه مجدداً با پرسشنامه های پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش تحمل پریشانی (01/0 >p) و توانایی حل مسئله اجتماعی سازنده(05/0 >p)و کاهش توانایی حل مسئله اجتماعی غیرسازنده(01/0 >p) نوجوانانِ بزهکار مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش اثربخشی کاربست آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل را بر بهبود تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان بزهکار تأئید کرد.
پیش بینی رابطه هوش هیجانی و نشخوار خشم با پرخاشگری در دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رابطه هوش هیجانی و نشخوار خشم با پرخاشگری انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز بود که 377 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های هوش هیجانی بار- اُن (1997)، پرخاشگری بأس و پری (1992) و نشخوار خشم سوکودولسکی و همکاران (2001) پاسخ دادند. یافته ها به روش رگرسیون چندگانه تحلیل گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که هوش هیجانی و نشخوار خشم قادرند، بطور معنی دار تغییرات پرخاشگری را پیش بینی کنند که در این میان هوش هیجانی بطور منفی و نشخوار خشم بطور مثبت در تبیین پرخاشگری نقش داشتند. ضرایب بیانگر این بودند که هوش هیجانی با بالاترین مقدار (64/0-) سهم بیشتری در تبیین پرخاشگری دارد. نتیجه گیری: مبتنی بر یافته ها می توان استنباط کرد که پرخاشگری از عوامل شناختی و مدیریت و کنترل هیجانات تأثیر پذیرفته و برای کنترل آن لازم است بر مهارت های شناختی و هیجانی تأکید شود.
اثربخشی آموزش ابراز وجود بر جرأت ورزی وحل مسأله اجتماعی دانش آموزان پسر قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
93 - 107
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر حل مسأله اجتماعی و جرأت ورزی دانش آموزان پسر قربانی قلدری در دوره متوسطه اول انجام شد . روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر قربانی قلدری دوره اول متوسطه شهر مریوان بود که در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ مشغول تحصیل بودند با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ۶۰ دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(۳۰) و کنترل (۳۰) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت شش هفته و هر هفته دو جلسه (در مجموع ۱۲ جلسه) به صورت گروهی مداخله آموزش ابراز وجود دریافت کردند، اما گروه کنترل در طی انجام پژوهش آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های قربانی قلدری، جرأت ورزی و حل مسأله اجتماعی بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس بود. نتایج نشان داد که آموزش ابراز وجود بر میزان جرأت ورزی دانش آموزان قربانی قلدری تأثیر معناداری داشته است، اما بر حل مسأله اجتماعی تأثیری نداشته است. مطابق یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که از آموزش مهارت ابراز وجود می توان به عنوان یک روش کارآمد برای افزایش جرأت ورزی دانش آموزان قربانی قلدری استفاده کرد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر تحمل پریشانی و مهارت کنترل خشم مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وجود فرزند کم توان ذهنی در خانواده تاثیرات منفی و جبران ناپذیری بر والدین بالاخص مادران به جایی می گذارد. هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر تحمل پریشانی و مهارت کنترل خشم مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای دانش آموزان کم توان ذهنی شهر خرم آباد در سال ۹۹-۱۳۹۸ بود که با روش نمونه گیری در دسترس ۴۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در قالب دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) جایی داده شدند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه (هر هفته یک یا دو جلسه) ۷۵ دقیقه ای تحت آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و پرسشنامه استاندارد مهارت کنترل خشم استفاده شد. داده های جمع آ وری شده با نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی و بهبود مهارت کنترل خشم مادران موثر است (P<۰/۰۵). به عبارت دیگر برنامه آموزشی سبب افزایش تحمل پریشانی و بهبود مهارت کنترل خشم در آزمودنی ها شده است. نتیجه گیری :با توجه به یافته های به دست آمده در این پژوهش می توان گفت: از جمله آموزش های موثر جهت افزایش تحمل پریشانی و بهبود مهارت کنترل خشم در مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی است.
رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با ترس از تصویر بدنی و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی ابزارهایی هستند که افراد با استفاده از آن ها با یکدیگر به صورت مجازی ارتباط برقرار می کنند. متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده و ترس از تصویر بدنی که با ارتباطات و تاثیر پذیری افراد از یکدیگر ارتباط دارند با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در ارتباط هستند. هدف پژوهش حاضر مقایسه رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با ترس از تصویر بدنی و حمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آمار ی پژوهش را مردم ساکن جنوب شهر قیامدشت در سال 1398 تشکیل دادند که 89 نفر ازمیان آن ها (33 نفر زن و56 نفر مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های ترس از تصویر بدنی لیتلتون (2005) ، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رسول آبادی (1394) پاسخ دادند. نتایج بر اساس ضریب همبستگی پیرسون تحلیل و بررسی شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که متغیر ترس از تصویر بدنی با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار د اشت (01/0> P ، 43/0= r ) که معناداری این روابط در زنان بیشتر از مردان بود. هم چنین متغیر حمایت اجتماعی ادراک شده با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معنادار و منفی داشت ( 01/0> P ، 35/0-= r ) که این معناداری در مردان بیشتر از زنان بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان حمایت اجتماعی ادراک شده کاهش و ترس از تصویر بدنی افزایش می یابد و بالعکس.
بررسی تفاوت توانایی شناختی و هیجان خواهی افراد دارای ریسک پذیری بالا و ریسک پذیری پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۹ شماره ۹۱
893-903
حوزههای تخصصی:
زمینه : تحقیقات پیشیین به بررسی ارتباط بین توانایی های شناختی و هیجان خواهی پرداخته اند ، اما پیرامون بررسی تفاوت توانایی شناختی و هیجان خواهی در افراد با ریسک پذیری بالا و ریسک پذیری پایین شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف : هدف از این پژوهش بررسی تفاوت توانایی شناختی و هیجان خواهی افراد دارای ریسک پذیری بالا و ریسک پذیری پایین بود. روش : پژوهش از نوع مقایسه ای بود. جامعه آماری از بین دو دسته از خلبانان هلی کوپتر و مسافربری انتخاب گردید، 150 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن (1978) و توانایی شناختی نجاتی (1392). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری (مانووا) تحلیل شد. یافته ها : بین توانایی شناختی و هیجان خواهی افراد دارای ریسک پذیری بالا و افراد دارای ریسک پذیری پایین تفاوت معنادار وجود دارد (0.001>p ). نتیجه گیری : خلبانان هلی کوپتر از توانایی شناختی بالاتری برخوردار بودند و هیجان خواهی بیشتری را نسبت به خلبانان مسافربری تجربه می کردند.
مطالعه کیفی تجارب مردان و زنان طلاق گرفته از عوامل روانشناختی مؤثر در طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: طلاق پدیده ای که در جوامع امروزی با سرعت زیاد در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی بسیاری بر مردان و زنان مطلقه دارد. هدف: این پژوهش با نگاهی کیفی به منظور کشف عوامل روانشناختی مؤثر در طلاق با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران صورت گرفت. روش: داده های مطالعه حاضر نتیجه مطالعه کیفی و مصاحبه عمیق با 15 زن و مرد مطلقه در شهر تهران است که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق بود که تا زمان اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از تحلیل تماتیک (مضمون) به عنوان روش پژوهش انتخاب شد. یافته ها: در نهایت 425 کد روانشناختی استخراج شدکه 390 کد مربوط به بعد از ازدواج و 35 کد مربوط به قبل از ازدواج است. درطبقه بعد از ازدواج چهار مؤلفه شناختی - منشی، رفتاری، هیجانی - عاطفی، تعارض در نقش ها و ویژگی های جنسیتی و درطبقه قبل از ازدواج مؤلفه شناختی - منشی مطرح شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل روانشناختی در قبل و بعد از ازدواج در شکل گیری طلاق موثرند. شاخص های موجود در هر یک از مؤلفه های به صورت زنجیره ای و به همراه مقولات یا ابعاد دیگر می تواند به صورت علی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به طلاق رسمی گردد.
تدوین مدل پیامدهای روان شناختی اضطراب ناشی از ایپدمی کروناویروس و بررسی نقش میانجی گری سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیامدهای روان شناختی اضطراب ایپدمی کرونا و نقش میانجی گری سلامت معنوی بر به انجام رسید. روششناسی: از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعه ی آماری شامل تمامی ساکنان استان لرستان در سال 1398 بود که با اثرات اپیدمی کروناویروس روبرو بودند. نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 384 نفر شامل زنان و مردان بود. نمونه گیری به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب و پرسشنامه ها به شیوه ی نظرسنجی اینترنتی تکمیل شد. داده ها در SPSS23 و AMOS تحلیل شد. مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، نگرش به آینده مثبت میللو و وورل (2007)، سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (1983) و پرسشنامه پژوهشگرساخته پرخاشگری و کیفیت رابطه فرد با خانواده ببرای گردآوری داده ها استفاده شد. بافته ها: اضطراب فراگیر تاثیری مثبت برسطح پرخاشگری و تاثیری منفی بر کیفیت رابطه خانواده و نگرش به آینده مثبت داشت. سلامت معنوی توانست اثرات نامطلوب اضطراب فراگیر بر نگرش به آینده مثبت و کیفیت رابطه با خانواده را میانجیگری نماید، ولی اثر میانجیگرانه بر پرخاشگری نشان نداد. ارزش: با توجه به تهدیدهای روانی بیماری کرونا ضرورت شناخت عوامل تعدیل گر آشکارا دیده می شود و یافته های این پژوهش مبنی بر تایید تعدیلگری سلامت معنوی، ابزاری راهبردی در اختیار روان شناسان و برنامه ریزان کشور قرار می دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش گویای آنست که سلامت معنوی میتواند به عنوان یک عامل اساسی در تعدیل اثرات اضطراب فراگیر حاصل از بحران کرونا، باید به عنوان سنگ بنایی جهت حفظ حفظ تندرستی افراد مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان گروهی تصمیم گیری مجدد و چشم انداز زمان بر اعتماد میان فردی، رغبت به ازدواج، ترس از صمیمت و امیدواری در دختران بی اعتماد به جنس مقابل شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (دی) ۱۳۹۹ شماره ۹۴
1341-1358
حوزههای تخصصی:
زمینه: بی اعتمادی دختران به جنس مخالف از عواملی است که باعث به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی دختران می شود. مسئله اینست، اثربخشی درمان گروهی تصمیم گیری مجدد و چشم انداز زمان بر متغیرهای مختلفی تأیید شده است، اما تأثیر این دو درمان بر اعتماد میان فردی، رغبت به ازدواج، ترس از صمیمیت و امیدواری در دختران بی اعتماد به جنس مقابل مغفول واقع شده است. هدف: مقایسه اثربخشی درمان گروهی تصمیم گیری مجدد و چشم انداز زمان بر اعتماد میان فردی، رغبت به ازدواج، ترس از صمیمیت و امیدواری در دختران بی اعتماد به جنس مقابل شهر بندرعباس بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دختران مجرد بی اعتماد به جنس مقابل شهر بندرعباس در سال 1397 بود. 51 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش تصمیم گیری مجدد، آزمایش چشم انداز زمان و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های اعتماد در روابط میان فردی رمپل و هولمز (1986)، نسخه دانشجویی رغبت سنج ازدواج حیدری و همکاران (1382)، ترس از صمیمیت دسکاتنر و تلن (۱۹۹۱)، امید میلر میلر و پاورز (1988)، درمان تصمیم گیری مجدد کریمیان و همکاران (1395) و درمان چشم انداز زمان زیمباردو، اسورد و اسورد (2012). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنکوا انجام شد. یافته ها: درمان گروهی تصمیم گیری مجدد بر افزایش سطح قابلیت اعتماد (0/01 p< )، بر آمادگی به ازدواج (0/05 p< )، بر نگرش به ازدواج (0/05 p< )، بر امیدواری (0/01 p< ) و بر کاهش سطح ترس از صمیمت (0/01 p< ) تأثیر داشت. همچنین درمان گروهی چشم انداز زمان بر افزایش سطح قابلیت اعتماد (0/01 p< )، بر آمادگی به ازدواج (0/05 = p )، بر نگرش به ازدواج (0/05 p< )، بر امیدواری (0/05 p< ) و بر کاهش سطح ترس از صمیمیت (0/01 p< ) تأثیر داشت. نتیجه گیری: درمان گروهی چشم انداز زمان تأثیر بیشتری نسبت به درمان گروهی تصمیم گیری مجدد بر مؤلفه های اعتماد میان فردی، مؤلفه های رغبت به ازدواج، ترس از صمیمیت و امیدواری داشت.
اثربخشی به خود دستوری باز پردازش (اسموکر) بر احساس تنهایی، نگرانی و استرس ادراک شده بیماران استرس پس از سانحه ناشی از زلزله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۹ شماره ۹۵
1465-1474
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون اثربخشی به خود دستوری بازپرداش و علل احساس تنهایی، نگرانی و استرس اداراک شده انجام شده است. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی به خود دستوری باز پردازش (اسموکر) بر احساس تنهایی، نگرانی و استرس ادراک شده بیماران استرس پس از سانحه ناشی از زلزله کرمانشاه پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف : بررسی اثربخشی به خود دستوری باز پردازش (اسموکر) بر احساس تنهایی، نگرانی و استرس ادراک شده بیماران استرس پس از سانحه ناشی از زلزله کرمانشاه بود. روش : پژوهش از نوع، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زلزله زدگان ساکن در کانکس زلزله کرمانشاه در سال 1398 بود، 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفری) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی کیان و همکاران (1988)، پرسشنامه نگرانی پن استت ( PSWQ ) زینبارگ و بارلو (1990)، پرسشنامه احساس تنهایی (راسل و پیلوا و کورتونا، 1980)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و پکیج آموزشی به خود دستوری باز پردازش (اسموکر، 1995) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره انجام شد. یافته ها : به خود دستوری باز پردازش (اسموکر) بر احساس تنهایی، نگرانی و استرس ادراک شده بیماران استرس پس از سانحه ناشی از زلزله تأثیر معنادار داشت (0/05 > P ). نتیجه گیری : بیمارانی که در جلسات به خود دستوری بازپردازش شرکت کردند احساس تنهایی، نگرانی و استرس ادراک شده کمتری داشتند.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور با آموزش هیجان محور بر عزت نفس و مشکلات خواب در نوجوانان داغ دیده پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
34-64
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور با آموزش هیجان محور بر عزت نفس و مشکلات خواب نوجوانان پسر بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل نوجوانان داغ دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش وپرورش شهر شیراز در سال 97-1396 بودند. از میان آن ها 48 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای داده شدند. گروه آزمایشی ذهن آگاهی نوجوان محور در طی 10 جلسه 1 ساعته و گروه آزمایش هیجان محور در طی 8 جلسه 1 ساعته به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. آزمودنی ها به کمک پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و کیفیت خواب پیتزبورگ (1998) پیش از آغاز درمان، پایان جلسات درمان و همچنین مرحله پیگیری 45 روزه پس از آموزش گروهی ارزیابی شدند. گروه گواه بدون هیچ آموزش گروهی بودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد به کارگیری ذهن آگاهی نوجوان محور و هیجان محور بر عزت نفس و مشکلات خواب نوجوانان داغ دیده موثر است (05/0 < p ) و گروه ذهن آگاهی نوجوان محور تأثیر بیشتری از هیجان محور داشته است و تغییرات در طول زمان پایدار بود. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که ذهن آگاهی نوجوان محور و هیجان محور بر عزت نفس و مشکلات خواب نوجوانان داغ دیده موثراست و ذهن آگاهی نوجوان محور بر افزایش عزت نفس و کاهش مشکلات خواب موثرتر بود.
نقش انعطاف ناپذیری روان شناختی و بدتنظیمی هیجان در پیش بینی شدت خشم ورزشکاران رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
192-213
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطاف ناپذیری روان شناختی و بدتنظیمی هیجان در پیش بینی شدت خشم ورزشکاران رقابتی بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. در این مطالعه، جامعه ی آماری را کلیه ی ورزشکاران فردی و گروهی شهر اردبیل در سال 1398 که در هر سطحی از مسابقات مشغول به ورزش رقابتی بودند تشکیل می دادند. از بین آنها 312 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داد ه ها از مقیاس خشم بالینی (اسنل و همکاران 1995)، انعطاف ناپذیری روان شناختی (فرانسیس و همکاران، 2016) و بدتنظیمی هیجان (گراتز و روئمر، 2004) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاد شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 41 درصد واریانس شدت خشم از طریق مؤلفه های متغیرهای انعطاف ناپذیری روان شناختی و بدتنظیمی هیجان تبیین می شود. همچنین بین انعطاف ناپذیری روان شناختی و بدتنظیمی هیجان با شدت خشم ارتباط مثبت معناداری به دست آمد (05/0 P< ). نتیجه گیری: بر مبنای یافته های به دست آمده، احتمالاً بتوان گفت افراد ورزشکاری که قادر به تنظیم هیجانی نباشند و توان رفتارهای منعطف در موقعیت های رقابتی نداشته باشند، شدت خشم بیشتری تجربه می کنند.
مرور نظام مند مطالعات کیفی تجربه یوگا به مثابه رواندرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
229-248
حوزههای تخصصی:
امروزه یوگا به عنوان یکی از درمان های مکمل، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از جنبه های مهم پژوهش در این زمینه، بررسی مطالعات کیفی در تجربه یوگا به عنوان درمان است. این مطالعه با هدف شناسایی و بررسی عوامل و ملاک های تجربه انجام یوگا به عنوان مداخلات رواندرمانی، با مرور منظم پژوهش های موجود در این زمینه انجام شد. بدین منظور پایگاه های داده های ساینس دایرکت، سای اینفو، تیلور اند فرانسیس، پاب مد، سیویلیکا، مگ ایران، اس آی دی و نورمگز جستجو شد. پس از خارج کردن مقالات نامتناسب با هدف پژوهش، مرور کامل روی 13 مقاله باقی مانده انجام شد. نتایج به استخراج سه عامل کلی و یازده ملاک منتهی گردید. عامل کاهش رنج ها، شامل ملاک های ساکت کردن ذهن، ثبات هیجانی و سلامت جسمانی و پذیرش؛ عامل خویشتن به مثابه یک عامل تغییر، شامل ملاک های متصل بودن، توانمندسازی، آگاهی مشفقانه، درک یک رویکرد کل گرا و توجه انعطاف پذیر؛ و عامل درمان به مثابه یک فرآیند، شامل دو ملاک موانع در برابر تمرین یوگا و غلبه بر موانع. در نهایت، نتایج نشان دهنده پذیرش و امکان استفاده از یوگا به عنوان یک درمان جانبی برای افرادی است که از مشکلات سلامت روان شایع همچون اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه رنج می برند.
مقایسه مشکلات هیجانی - رفتاری و پرخاشگری در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توانایی خواندن و ریاضی در زندگی دانش آموزان نقشی محوری دارد و غفلت از آن می تواند با مشکلات هیجانی-رفتاری همراه شود. با توجه به فراوانی مشکلات سازشی در دانش آموزان با انواع اختلال های یادگیری خاص، پژوهش حاضر با هدف مقایسه مشکلات هیجانی- رفتاری و پرخاشگری در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع تحلیلی- مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی با و بدون اختلالات یادگیری (ریاضی و خواندن) شهرستان رشت در سال تحصیلی 98-1397 بودند. دانش آموزان دو گروه مبتلا به اختلال نارساخوانی (14 نفر) و حساب نارسایی (16 نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس و دانش آموزان گروه غیرمبتلا (28 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی (شهیم، 1385) و مقیاس درجه بندی والدین کانرز- فرم والدین (1996) بود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین مشکلات هیجانی- رفتاری در گروه های مختلف، تفاوت معنادار وجود دارد (0/01>P،43/72F=). همچنین نتایج نشان داد که از نظر پرخاشگری، تفاوت در گروه های سه گانه معنادار است (0/01>P،10/88F=). با توجه به نتایج آزمون تعقیبی گیمز- هاول، این تفاوت به نفع گروه غیرمبتلا بود؛ اما تفاوتی از نظر سطوح پرخاشگری و مشکلات هیجانی-رفتاری بین دو گروه دانش آموزان با اختلال نارساخوانی و حساب نارسایی مشاهده نشد (0/05P>). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، دانش آموزان با اختلالات یادگیری خاص مشکلاتی در رفتار هنجاری، تکانشگری، مهارت های بین فردی، و ارتباطی دارند و ممکن است به دلیل همین مشکلات، عملکرد تحصیلی پایینی را تجربه کنند. علاوه بر این چون دانش آموزان با اختلالات یادگیری به طور مداوم شکست را تجربه می کنند، در نتیجه در برابر مشکلات هیجانی- رفتاری، آسیب پذیرتر بوده و مشکلات بیشتری را تجربه می کنند.
تحلیل پرسشنامه "اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل" با استفاده از مدل راش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل پرسشنامه "اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل" با استفاده از مدل اندازه گیری راش بود. جامعه مورد بررسی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم و نمونه انتخابی، مشتمل بر 345 نفر با شیوه انتخاب در دسترس بود. ابزار مورد بررسی پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بوده که توسط خواجه احمدی و همکاران (1395) تدوین گردید. روش استفاده شده جهت تحلیل ابزار، مدل مقیاس رتبه بندی راش-اندریچ (RSM) برای سوالات چندارزشی مبتنی بر نظریه سوال-پاسخ بود. نرم افزارهای مورد استفاده SPSS-25، jMetric-4 و winsteps بود. یافته ها نشان داد در صورتی که هر مولفه یک بُعد جداگانه در نظر گرفته شود، این پرسشنامه از مدل تک بعدی پیروی می کند و با استفاده از مدل مقیاس رتبه بندی راش-اندریچ، دارای برازش مطلوب می باشد. همچنین پایایی ابزار نیز با استفاده از شاخص های جداسازی فرد و سوال سنجیده شد. علاوه بر این شاخص جداسازی فرد و سوال و ضریب اعتبار نیز به مقدار مطلوب حاصل شد.