مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
تاریخ
حوزههای تخصصی:
همزمان با پویشهای فلسفی و ادبی در یونان باستان، سخن پردازان حوزه تمدن غرب ، به دانش نقد توجه نشان دادند و به سنجش و داوری در باره محتوا و پیام سروده ها و نوشته های ادیبان پرداختند. سه فیلسوف نامدار یعنی سقراط، افلاطون و ارسطو با تحلیل شعر و نقد گفتار، مسائل نقد ادبی را قاعده مند ساختند و به تدریج، فن نقد در ادبیات اروپا جایگاهی ممتاز یافت. این نوشتار با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر آن است تا در نگرشی گذرا به تامل در روند جریان نظریه پردازی در حوزه نقد بپردازد و تطور و تعالی دانش نقد در تاریخ ادبیات غرب را تصویرسازی کند. نتیجه آن که نقادی با فلسفه آغاز شد و پرسشگری فلاسفه یونان، شاخصی برای ارزیابی متون ادبی گردید تا جایی که در دوره نوزائی، متون کلاسیک نیز در بوته نقد قرار گرفت و با چنین تفکر و میراثی، مکاتب نقد نوین پدید آمدند. مکاتبی که مبتنی بر ترکیب برترین آراء سازنده و روشنگرانه با تنوع جلوه های خود، ادبیات را به مثابه دانشی نظام مند و مستقل معرفی می کند.
نقش و تأثیرات مطالعات تاریخی در تفسیر قرآن مبتنی بر تفسیر حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰
41 - 56
حوزههای تخصصی:
تاریخ و تفسیر دو عنصر کلیدی و مهم در راستای فهم هرچه بهتر گزاره های قرآنی هستند. در این میان، تاریخ و تفسیری مدنظر است که دارای اعتبار باشد و در غیر این صورت موجب کج فهمی می شود. همچنین تفسیر و تاریخ دارای ارتباط متقابل بوده و در برخی موارد، داده های تفسیری به کمک تاریخ در راستای فهم بهتر آیات می آید و در برخی موارد نیز عکس این موضوع صادق است. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به نقش و تأثیر متقابل پژوهش های تاریخی و تفسیر قرآن با تکیه بر نظریات تفسیری آیت الله خامنه ای بپردازد. بررسی ها نشان می دهد بیان تفسیر تاریخی در راستای بیان مصداق، رجوع به سنت به مثابه آشنایان به معارف قرآنی در طول تاریخ جهت فهم بهتر گزاره های قرآنی، استفاده معتدل از تاریخ در تفسیر قرآن، سخن گفتن طبق مقتضای حال مخاطب، بیان جزئیات تاریخی به صورت مفصل در راستای بیان داستانی مهم، توجه به صحت سندی و متنی سبب نزول و میزان کاربرد آن در تفسیر و... از مهم ترین کاربردهای متقابل تفسیر و تاریخ از دیدگاه ایشان می باشد.
بررسی تاریخی شیوه های تبلیغی شیعیان از سقوط بغداد تاظهور صفویه (656 -907 ه.ق.) : با تکیه بر مذهب تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
467 - 496
حوزههای تخصصی:
تحولات دینی و مذهبی یکی از نتایج و آثار مدیریت صحیح متولیان تبلیغ و تربیت و استفاده مناسب از شیوه های ارتباطی است. تغییر جمعیت حداقلی شیعه در ایران به اکثریت و آمادگی برای تشکیل حکومت صفویه با مذهب رسمی شیعه ازجمله این تحولات بنیادی است. در بررسی عوامل این تحول، نظام تبلیغی و تربیتی و شیوه های به کار گرفته شده در این نظام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این راستا محقق با یاری از علم ارتباطات، روش سند پژوهی و تجزیه و تحلیل داده های تاریخی به دنبال چیستی و چگونگی شیوه های گسترش تشیع از ایلخانان تا صفویه است. در بررسی علل این تحول مردمی، عوامل فرهنگی بیش از دیگران موردتوجه این پژوهش قرار گرفته است. در میان عوامل فرهنگی، شیوه های تربیتی و تبلیغی به کار گرفته شده از سوی بزرگان و علمای شیعه به عنوان پیام رسانانِ نظام تبلیغی، بیشتر موردتوجه قرار گرفته است. این نظام مجموعه ای یکپارچه از عناصر تبلیغی؛ مانند فرستنده، پیام، شیوه های پیام رسانی و گیرندگان پیام، گفته می شود که در تعامل با یکدیگر، تبلیغ یک عقیده یا گزاره دینیِ مشخص را ممکن می کنند. بر اساس یافته های این تحقیق شیوه های استفاده شده از نیمه دوم سده هفتم تا پیش از سده دهم مواردی مانند: تدریس علوم دینی بر مبنای اصول فکری شیعیان، تألیف کتاب هایی با محتوای مذهبی، برپایی مجالس سخنرانی و مناظره های علمی، انجام مراسم دینی و آیینی همچون عزاداری عاشورا، جشن غدیر و مراسم انتظار در سطحی مردمی، تمایل شعر و هنر به سوی مذهب شیعه و استفاده از نمادهای شیعی در معماری اماکن مقدس، هستند
شازده احتجاب: تاکسیدرمی زمان و تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در نظر دارد به واسطه مطالعه ژانر رمان، و به صورت خاص رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری شکلی از تاریخ نگاری را مورد مطالعه و نقد قرار دهد که به صورت مشخص نه تاریخ نگاری است و نه داعیه تاریخ نگاری دارد. به این منظور، با آوردن مقدماتی نشان داده ایم که ادبیات و بصورت خاص رمان، و در این مقاله رمان شازده احتجاب چگونه شکلی از تاریخ نگاری محسوب می شود. تاریخ نگاریِ رمان یا به بیان بهتر رمان-تاریخ نگاری نه بازتاب یا بازیابی گذشتیه عینی و تاریخ مشخص، بلکه این شکل از تاریخ-نگاری را به واسطه صورتبندی زمانی-مکانی«کرونوتوپ» درونی اثر ادبی مورد مطالعه قرار داده ایم. بر این اساس از نظریات میخاییل باختین در مقاله اقسام زمان و پیوستار زمانی-مکانی در رمان، به عنوان نگاه نظری و از مقاله حماسه و رمان به عنوان سنجیه تحلیل شکل تاریخ نگاری استفاده کرده ایم. بر این اساس، شکل زمانی-مکانی شازده احتجاب نشان می دهد که این داستان و به واسطه آن تاریخ نگاری حاصل از آن بر محوری از زمانی ایستا، بدون تغییر و حرکت استوار شده است.
عدالت و عمارت؛ نسبت معماری و عدالت نزد امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
159 - 178
حوزههای تخصصی:
پرسش از معماری عادلانه یا عدالت در معماری، پرسش از نحوه تخصیص و توزیع مواهب مرتبط با مکان و مکان گزینی است. در این مقاله معنای معماری عادلانه و نسبت این دو مفهوم نزد شخصیت تأثیرگذار در صدر اسلام، حضرت علی(ع)، امام اول شیعیان و خلیفه چهارم مسلمین بررسی شده است. راهبرد مختار این پژوهش تفسیری تاریخی است و از رویکرد تاریخ مفهومی بهره برده است. برای این منظور ابتدا مفهوم عدالت نزد ایشان ازطریق مرور پژوهش های پیشین بررسی و منظومه مفاهیم آن پیدا شد. سپس چندوچون تصرفات مکانی امام علی(ع) در نظر و عمل ایشان، ازطریق مرور منابع تاریخی و روایی بررسی و اشکال مختلف آن شرح و بیان شد تا شکل پسندیده تصرفات مکانی و توزیع مواهب مکانی نزد ایشان آشکار شود. به این ترتیب منظومه ای از مفاهیم حاصل شد که انگاره معماری عادلانه نزد خلیفه چهارم را آشکار می کند. این مفاهیم عبارت است از: «نیّت» ساخت به مثابه امر بنیادین و معنا یا کارکرد باطنی اثر؛ صلاح و منفعت عمومی یا بالاترین منفعت برای بیشترین افراد؛ بازتوزیع مواهب مکانی آن چنان که به تقویت فرودستان و رفع تبعیض بینجامد؛ متضمن معنایی پسندیده باشد؛ جلب مهر و اعتماد مردم کند. این مفاهیم همچنین بر شناخت معنای عدالت نزد ایشان اثرگذار است.
پی افکنی تاریخ در پرتو پاس داشت اثر هنری بزرگ از منظر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۹
47 - 64
حوزههای تخصصی:
هایدگر بر این نظر است که با رخداد آثار هنری بزرگ، بنیادی تازه در تاریخ گذاشته می شود. از منظر وی، آثار هنری بزرگ نسبتی تازه میان آدمی و هستی رقم می زنند. این نسبت تازه در ارتباط بنیادینی که هستی و زمان با یکدیگر دارند، تاریخی تازه پیش روی اجتماع تدارک می کند. هایدگر شرطی اساسی برای این پی افکنی تاریخی برمی شمرد. این شرط که مقاله پیش رو آن را بررسی می کند، «پاس داشت اثر هنری» است. بر پایه این شرط، رابطه ای دوسویه میان اثر هنری و مخاطب به منزله پاس بان اثر هنری برقرار است. هم مخاطب در پرتو رخداد اثر هنری حفظ می شود و در وضعیتی اصیل قرار می گیرد و هم اثر هنری در پرتو نگاه داری و پاس بانی مخاطب امکان اثرگذاری حقیقی پیدا می کند. این شرط در پیوندی اساسی با تعریفی است که هایدگر از ذات آدمی به منزله «شبان هستی» ارائه می کند. از منظر هایدگر، پاس داشت اثر هنری زمانی انجام می شود که به اثر هنری اجازه داده شود آن گونه که هست ظهور یابد و آن گونه که هست بقا پیدا کند.
از نگاه ایجابی به شعر و شاعران عرفانی تا نگاه سلبی به شعر و شاعران مدرن در تأملات فلسفی احمد فردید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شناخت و ماهیت شعر موضوعی دیرینه است که اندیشمندان جهان را به خود مشغول داشته است. در سنت فلسفی غرب از افلاطون و ارسطو از یک سو، و در سنت شرق از فارابی و ابن سینا تا عصر حاضر در باب ماهیت و شناخت شعر دیدگاه های سلبی و ایجابی زیادی مطرح شده است. از میان فیلسوفان ایرانی که در دوره معاصر نگاه فلسفی به شعر و شاعران داشته، احمد فردید است. فردید در نگرش خویش نسبت به شعر تحت تأثیر سه آبشخورِ: حکمت انسی، عرفان ابن عربی و اندیشه های هایدگری است. وی براین اساس، تاریخ را به پنج دوره پریروز، دیروز، امروز، فردا و پس فردا تقسیم می کند. دوره پریروز و پس فردا، به دلیل خاستگاه و غایت الهی، دوره های آرمانی فردید محسوب می شوند؛ اما دوره های دیگر در نگاه وی چندان اعتبار و اهمیتی نمی یابند. در نظر وی، باتوجه به گذشت زمان و فاصله گرفتن از تاریخ پریروز، زبان از خاستگاه الهی خود خارج شده و به صورت ابزار و وسیله تنزل پیدا کرده است. بنابراین، به دلیل اینکه شاعران کلاسیک، افرادی همچون حافظ، مولانا، جامی و شبستری با زبان اشارت، امکان بازگشت به تاریخ پریروز و احیای تاریخ پس فردارا برای انسان فراهم می کنند، شعر و شاعران آرمانی وی محسوب می شوند. همچنین، شعر این شاعران به دلیل دربرداشتن حکمت، به مثابه نیروی رهایی بخش انسان از دوره عسرت نقش آفرینی می کنند و حتی در دوره مدرنیته نیز در مقابل نیست انگاری بشارتی به سوی پس فردا می دهند؛ اما در دوره جدید با ظهور متافیزیک و میدان داری نفس اماره، شعر و شاعران نقش و رسالت دیرین خود را از دست داده اند. براین اساس، شاعرانی همچون نیما یوشیج، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، شاملو و... به دلیل آنکه شعرشان بر مبنای نفس اماره و زبان عبارت استوار است، در چشم و دل فردید ارج و اعتباری پیدا نمی کنند؛ ازاین رو، به طورکلی، فردید شاعران مدرن را از مدینه فاضله خویش بیرون می کند.
چند نکته درباره ابراهیم پور داود
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷
31 - 72
حوزههای تخصصی:
ابراهیم پورداود زاده رشت در گیلان و یک گیلک بود، لیکن به مانند جمعی دیگر از روشنفکران و نویسندگان اقوام مختلف ایرانی قرن اخیر، تحت تأثیر عواملی چند به زبان و فرهنگ خودی پشت کرده، به ستایشگری از زبانهای فارسی، پهلوی، دوران ایران باستان و دیانت زرتشتی پرداخت و بیش از پنجاه سال از عمر خود را صرف پژوهش و تألیف در موضوعات مورد اشاره ساخت و آثاری در موضوعات: جمعآوری بخشهای مختلف اوستا، تفسیر اوستا، واژه شناسی زبان اوستایی، تاریخ پارسیان هند، جشنها و سنن پارسیان و ایران باستان، مباحث لغوی زبانهای فارسی و پهلوی و دیگر مطالب مرتبط با دین اوستا و عهد باستان ایران پدید آورد. محققان حوزه زبان، ادبیات و تاریخ ایران در اواخر قاجار و عصر پهلوی نامهای بزرگی داشتهاند و درست یا غلط؛ به عمد یا بر سهو، در هالهای از تقدس و شکوه و بزرگی قرار گرفتهاند، تا کمتر کسی جرأت یا اجازه چون و چرا در باره احوال، افکار و کیفیّت آثار ایشان را به خود داده، به نقد شخص و آثار ایشان بپردازد. واقع مطلب آن است، که اکثریّت قاطعی از این نامهای بزرگ جز طبلهای تو خالی و جز دروغگویانی بزرگ، کس و چیز دیگری نبودهاند. آنها دانش و پژوهش در ایران را به انحراف کشانده و دروغها و جعلیّات را در جایگاه حقایق نشاندهاند. ابراهیم پروداود نیز یکی از این نامهای سرشناس و تغذیه کننده جریان باستانگرایی میباشد، که به ناحق در جایگاه مرجعیّت علمی در حوزه ایران باستان، دیانت زرتشتی و ایرانشناسی قرار گرفته است. بررسی و مرور همه موضوعات مورد علاقه، یا همه ویژگیهای آثار، افکار و روشهای پژوهشی ابراهیم پورداود مستلزم تلاشی پردامنه است، تا شناخت قابل اتکایی در باره این عنصر مرموز حاصل گردد. این گفتار بر آن است برخی مختصات اندیشه و موضوعات مورد علاقه پورداود را بر پایه آثار وی، در معرض دید خوانندگان گذارد و نکاتی در باره مضامین اشعار، اندیشه های جاری در اشعار، نوع نگرش وی در باره مسائل زبانی و تاریخی ایران، فرضیه زبان آذری و نیز نگرش او در باره پارسیان هند عرضه کند.
شاخصه شناسی تاریخ نگاری انگلیسی و تولید روایت های وارونه در ثبت تحولات ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ای که این تحقیق به دنبال پاسخ به آن است، بررسی برخی از شاخصه های تاریخ نگاری انگلیسی در نحوه روایت تاریخ معاصر ایران است. انگلیسی ها برای ادوار مختلف ایران، چه ایران قبل از اسلام، چه ایران اسلامی و چه تاریخ معاصر ایران تا آنجایی که توانسته اند، تاریخ نوشته اند. مطالعه آثار و نوشته های تاریخ نویسان انگلیسی ما را به شاخصه هایی می رساند که در اکثر این آثار نیز تکرار شده و در مجموع دلالت بر سبکی از تاریخ نگاری دارد که آن را «تاریخ نگاری انگلیسی» می نامیم. این روش تاریخ نگاری چند معیار و شاخصه مهم دارد: «غلبه نگاه منفعت طلبانه و استعماری»، «ثبت کوچکترین جزئیات با هدف افزایش دایره اطلاعات»، «مراقبت نسبت به عدم افشای نقش انگلیس در حوادث»، «خائن معرفی کردن خادمین ملت و بالعکس» و موارد دیگری که بیش از ده مورد را شامل می شود. در نوشته حاضر به دو مورد از مهم ترین این شاخصه ها یعنی «نگاه استعماری» و «اشراف اطلاعاتی» همراه با بیان مصادیق متعدد از منابع و گزارش های انگلیسی درباره ایران معاصر می پردازیم.
نسبت مؤلفه های کلامی و تاریخی در شرح حال معصومان(ع)؛ مطالعه موردی: نزهه الکرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۶
۱۱۶-۸۳
حوزههای تخصصی:
عنایت اصلی شیعیان به ویژه شیعیان امامی مذهب به معصومین(ع) و مسئله امامت، سبب پدید آمدن کتاب های اهل ِبیت نگاری شد که ذیل شاخه سیره نگاری در تاریخ نگاری اسلامی قابل دسته بندی است. باتوجه به اینکه عقیده، یکی از بن مایه های اصلی سیره نگاری محسوب می شده، مطالعه نسبت استفاده از کلام و تاریخ در این آثار حائز اهمیت است. در این پژوهش کوشش شد مؤلفه های کلامی و تاریخی و سنجش فراوانیِ این شاخصه ها در کتاب «نزهه الکرام و بستان العوام» نوشته محمد بن حسین رازی آبی (زنده در 630 ق) شناسایی شود. براین اساس، پرسش مقاله حاضر آن است که رازی کدام مؤلفه های کلامی و تاریخی را در نگارش شرح حال چهارده معصوم(ع) در کتاب نزهه الکرام به کار بست و چه نسبتی میان فراوانی این مؤلفه ها در حوزه کلام و تاریخ وجود دارد؟ روش مورد استفاده، توصیفی با تأکید بر تحلیل محتوای کمی است. نتیجه پژوهش نشان می دهد دو مؤلفه «احتجاج بر پایه علم دین» و «معجزه» به عنوان پربسامدترین مؤلفه های کلامیِ کتاب، بیش از همه با شاخصه های تاریخیِ فضیلت و حادثه زمان مند پیوند داده شدند. «فضیلت» شاخصه غالب متن است. رازی این شاخصه را بیشتر با مؤلفه های کلامی به ویژه معجزه درهم تنیده تا هم زمان شأن قدسی و زمینی امام(ع) را پوشش داده و آن را فراتر از سایر رقبا درزمینه امامت و خلافت قرار دهد.
تحلیلی تاریخی – تبیینی بر آراء مفسرین در مورد آیات آغازین سوره روم
حوزههای تخصصی:
توجه به تاریخ و سرگذشت پیشینیان، از موارد قابل توجه در قرآن کریم است، و یکی از جنبه های اعجاز قرآن خبر دادن از امور غیبی و از جمله موارد خبر قرآن از آینده که مرتبط با تاریخ ایران در دوره ساسانیان و موضوع مورد مطالعه این تحقیق است؛ پیش گویی نتیجه نهایی جنگ های ساسانیان با رومیان در زمان سلطنت خسرو پرویز است، که در آیات اولیه سوره روم بدان پرداخته شده است. در این مقاله، ابتدا به پیشینه روابط سیاسی- نظامی ایران و روم در عصر ساسانی به صورت گذرا اشاره و سپس نگاه قرآن به جنگ های ایران و روم مورد بحث و بررسی قرارمی گیرد. مسأله اصلی پژوهش حاضر، اعجاز قرآن کریم در پیش گویی نتیجه نهایی جنگ های ساسانیان با رومیان و به تبع آن علّت اصلی خوشحالی مسلمانان از نزول آیات آغازین سوره روم است. این مقاله درصدد است تا با بررسی و تحلیل متون و منابع تاریخی و تطبیق آن با آیات قرآن و تفاسیر شیعه و اهل سنت، به سوالات تحقیق پاسخ دهد. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج حاصل از این پژوهش که برآیند بررسی و تحلیل تاریخی - تبیینی آراء مفسرین است، نشان می دهد که علّت اصلی شادی مسلمانان همانا تحقق پیش گویی قرآن کریم - وعده خداوند در مورد وقایع آینده - و اثبات حقانیت و صدق گفتار رسول خدا(ص) بوده است.
نگرشی تحلیلی بر جایگاه اسم دهر عرفانی در هستی شناسی شهودی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۸
59 - 86
حوزههای تخصصی:
اسم دهر به عنوان یکی از اسماء کلّیه الهیه در نظام اسمائی عرفان جایگاه ویژه ای دارد.ماهیت شناسی این اسم جزء سرفصل های مهجور ، در آثار مکتوب عرفان نظری است.هر چند معمار ساختمان حکمت شهودی یعنی ابن عربی و شارحان متقدّم مکتب او ، سطرهایی کوتاه در معرّفی این اسم در میراث معرفتی خود به یادگار گذاشتند ، امّا اهتمام به ماهیّت شناسی تفصیلی این اسم وشناخت جایگاه آن از منظر هستی شناسی ، در محافل علمی و آثار عرفانی ، به ویژه در دوره معاصر مورد توجه قرار نگرفته است .اسم دهر در عرفان پاسخی برای علّت همه تقدم ها و تاخر ها در سرتاسر پهنه هستی است . و با نگاه توحیدی ناب ، این قبل و بعد بودن را تنها به خصوصیات ذاتی اشیاء منتسب نمی کند ، بلکه آن را به احکام یکی از اسمای الهی با عنوان دهر منسوب می نماید. لذا در این نوشتار، با روشی تحلیلی بر پایه سخنان قدما ، ماهیّت این اسم الهی و جایگاه آن در هستی شناسی شهودی به عنوان روح زمان و اصل همه تدرّج ها از جمله ترتیب شرایع و تدوین ادوار تاریخی بشر، به صورت تفصیلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته، و همچنین مرزهای دقیق معرفتی این اسم بامفاهیم مشابه، مثل مشیت الهی و اسم مقدِّر نیز مشخّص گردیده است.
علم جدید در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی: آراء، آسیب شناسی و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
32 - 56
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیشرفت کشورهای غربی به مدد علم از قرن هفدهم میلادی به بعد، ضرورت پرداختن به این مقوله در نزد متفکران مسلمان در سده سیزدهم قمری/ نوزدهم میلادی بیش از پیش احساس شد. یکی از نخستین متفکران مسلمان که این ضرورت را درک کرد و به آسیب شناسی وضعیت علمی مسلمانان پرداخت، سیدجمال الدین اسدآبادی بود. این پژوهش با هدف بررسی دقیق تر آراء و اندیشه های سیدجمال، به تحلیل دیدگاه های او درباره علم جدید می پردازد. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است: با توجه به شرایط خاص زمانه، سید جمال چه جایگاهی برای علم قائل بود و چگونه به آسیب شناسی وضعیت علمی جهان اسلام پرداخت و چه راهکارهایی را برای برون رفت از آن ارائه داد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سیدجمال با درک عمیقی از جایگاه و اهمیت علم در پیشرفت جوامع، به آسیب شناسی وضعیت علمی جهان اسلام پرداخت و ضمن ارائه تقسیم بندی خود از علوم، به ارائه راهکارهایی چون ایجاد مدارس جدید، تأکید بر آموزش به زبان بومی پرداخت. همچنین، وی با نگاهی انتقادی به تقلید کورکورانه از علوم غربی، بر اهمیت فلسفه و تاریخ به عنوان دو علم مهم برای برون رفت از وضعیت موجود تأکید کرد. از نگاه سیدجمال فلسفه و تاریخ، علوم قدرتمندی برای شناخت گذشته، تحلیل وضعیت موجود و ترسیم آینده ای روشن برای جوامع اسلامی بودند. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی با تأکید بر تحلیل محتوا و با استناد به نوشته ها و مکاتبات سید جمال الدین است و شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای می باشد.
اولویت بندی علاقمندی های دانش آموزان ابتدایی به یادگیری حوزه های دانشی مطالعات اجتماعی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی با تاکید بر تاریخ
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد کمی و استفاده از روش پیمایشی، به بررسی اولویت بندی علاقمندی های دانش آموزان ابتدایی به حوزه های دانشی مطالعات اجتماعی پرداخته است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شده و اطلاعات از دانش آموزان پسر پایه چهارم تا ششم مقطع ابتدایی ناحیه 4 کرج در استان البرز به روش نمونه گیری خوشه ای جمع آوری گردید. داده ها از طریق 60 مصاحبه و تکمیل پرسشنامه های مرتبط گردآوری و پس از رسیدن به اشباع نظری، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دانش تاریخ بیشترین میزان علاقمندی را در میان دانش آموزان به خود اختصاص داده است، در حالی که دانش اقتصادی کم ترین میزان جذابیت را داشته است. همچنین یافته ها حاکی از آن است که مدرسه نسبت به خانواده نقش مؤثرتری در شکل دهی به علاقمندی های دانش آموزان دارد. این پژوهش بر اهمیت تأثیر مدرسه و خانواده در ترغیب دانش آموزان به یادگیری مطالعات اجتماعی تأکید کرده و پیشنهاد می کند که برنامه های آموزشی به گونه ای طراحی شوند که با تقویت همکاری میان این دو محیط، انگیزه و مشارکت دانش آموزان در یادگیری حوزه های مطالعات اجتماعی افزایش یابد.
آموزش تاریخ و هوش مصنوعی (محاسن و معایب آن)
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
28 - 41
حوزههای تخصصی:
امروزه هوش مصنوعی نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارد، آموزش، پایه و اساس نسل های آینده بشر را بنا می کند؛ بنابراین منطقی است از هوشمندانه ترین و پیشرفته-ترین فناوری ها برای این حوزه استفاده شود. کاربرد هوش مصنوعی در آموزش، مبحثی است که مورد توجه سیستم های آموزش قرارگرفته و کیفیت آموزش را بسیار بالا برده است. این ابزار مفید می تواند در بهبود روش های آموزشی، افزایش تاثیرگذاری تدریس، طراحی مسیر تدریس، و روش ارزیابی در کنار معلم باشد. ما در این مقاله سعی داریم به بررسی اثر هوش مصنوعی بر آموزش تاریخ، مزایای استفاده آن و حتی معضلات آن در آموزش تاریخ بپردازیم. با توجه به نتایج حاصل شده می توان گفت که هوش مصنوعی در آموزش بخصوص در آموزش تاریخ نقش یک مشاور همیشه همراه را ایفا می کند؛ بنابراین کاربرد هوش مصنوعی در اثربخشی آموزش تاریخ نقش به سزایی دارد و تا حدودی ازکاستی های تدریس سنتی، استرس و فشار کاری معلم و دانش آموز می کاهد اما هرگز نمی تواند جایگزین معلم شود؛ زیرا هوش مصنوعی وضعیت روانی و اجتماعی دانش آموز را درک نمی کند.
ارتباط باستان شناسی و تاریخ در روند پژوهش های تاریخی
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
84 - 91
حوزههای تخصصی:
انسان همیشه در طول تاریخ در تلاش جهت شناخت گذشته است. این شناخت از طریق مدارک مکتوب و مدارک به جای مانده شامل مواد فرهنگی و آثار باستانی است که نتیجه فعالیت انسان و تعاملات او با محیط پیرامون است. مناظر فرهنگی و تاریخی به عنوان نشانه آشکار برهم کنش فرهنگ ساز انسان به ارتباط نزدیک پژوهش های باستان شناسی و تاریخ در کنار مدیریت و بهره وری بهینه از مواریث فرهنگی ما را کمک می کند. تاریخ حوزه های مشترکی با دانش و فعالیت های باستان شناسی دارد و در توسعه، حفظ، احیاء، ارتقاء بناها و یادمان های حاصل از فعالیت باستان شناسی تلاش های بسیاری کرده است. حال با توجه به موضوعات مشترک بین باستان شناسی وتاریخ در حوزه فرهنگی، این دو رشته می توانند ارتباط تنگاتنگی برقرار کنند. هدف از این مقاله بیان ارتباط دو رشته باستان شناسی و تاریخ است؛ که نتایج حاصل از تحقیقات می تواند منجر به بستر سازی لازم در راستای ارتباطات و هم پیوستگی دو رشته تاریخ و باستان شناسی بر اساس رویکرد تاریخی و فرهنگی گردد. هر دو رشته در تلاش بابت یادگیری از طریق کنش متقابل بین داده های جمع آوری شده در کنار منابع مکتوب هستند؛ تا پاسخ دهند که انسان از کجا آمده، چه گذشته ای دارد و گذشتگان چه میراثی برای ما به جای گذاشته اند. روش تحقیق نظری و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. بر این اساس، رویکرد اصلی در تدوین برنامه هر دو رشته شناخت فرهنگ ایران با محوریت بخش های صیانت و نظارت از آثار باستانی و فرهنگی است.
کاربرد علوم ریاضی در فهم تاریخ
حوزههای تخصصی:
درک تاریخ نیاز به کمک چند وجهی از سایر علوم دارد. علوم ریاضی( هندسه، حساب و نجوم ) به عنوان یک ابزار قدرتمند در درک و تفسیر داده های تاریخی به مورخ کمک شایانی می کند. پرسش اصلی ما در این تحقیق پاسخ به این سؤال است که «چگونه می توان از علوم ریاضی برای فهم بهتر و عمیق تر رویداد های تاریخی استفاده کرد؟» نیاز به رویکرد های نوآورانه بین رشته ای در مطالعات تاریخی و پتانسیل علوم ریاضی برای ارائه دیدگاه های جدید و عینی تر در مورد رویدادها و فرایند های تاریخی، نشان از اهمیت و ضرورت تحقیق دارد. یافته های پژوهش عبارتنداز: نحوه استفاده از هندسه و معماری در طراحی شهرها و معابد باستانی، کاربرد حساب و کتابداری در سازماندهی اقتصاد و تجارت، نقش نجوم و تقویم در تعیین زمان کشت و برداشت، جشن ها و مراسم مذهبی و تصمیم گیری های سیاسی، استفاده از تحلیل آماری برای شناسایی الگوهای جمعیتی، مهاجرت، مرگ و میر، تعیین آغاز خلقت، رویداد بیگ و ساخت بمب اتمی، پیش بینی رشد اقتصادی، محاسبه وصول مالیات ها سرشماری سپاهیان، مساحی زمین ها، بی ثباتی سیاسی و تأثیر آن بر سایر پدیده های اجتماعی مانند جنگ ها، انقلاب ها، بحران های مالی و غیره می باشد که همگی نشان از ارتباط عمیق علوم ریاضی با مسائل تاریخی دارند.
رویکردی میان رشته ای به ثمرات و دستاوردهای انقلاب مشروطیت
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطیت (1285) اولین انقلاب قرن بیستم و طلیعه انقلابات این قرن محسوب می گردد. هدف این پژوهش بررسی دستاوردهای این انقلاب از منظر مطالعات میان رشته ای و ارتباط آن با کتب درسی متوسطه اول و دوم است. در علوم انسانی از مهم ترین عرصه های پرداختن به حوزه مطالعات میان رشته ای در کتب درسی، می توان به مبحث «انقلاب مشروطه» در کتب (مطالعات اجتماعی پایه نهم، تاریخ ایران و جهان معاصر3 ، تاریخ معاصر ایران، جریان شناسی اندیشه معاصر در ایران و...) اشاره کرد. مسئله مندی پژوهش حاضر این است که دستاوردهای چندبعدی (سیاسی، فرهنگی - اجتماعی، اقتصادی) و متکثرِ انقلاب مشروطه را بررسی کند. به تعبیر دیگر مسئله اصلی و «پرسش کانونی» پژوهش حاضر این است که با عطف به پرهیز از نگاه تک بعدی، مهم ترین دستاوردهای انقلاب مشروطه کدامند؟ دبیران مطالعات اجتماعی، دبیران تاریخ و علوم اجتماعی، دانشجویان رشته های علوم اجتماعی، تاریخ، علوم سیاسی و.... می توانند مخاطبان بالقوه این نوشتار پژوهشی باشند. پژوهش حاضر از نظر هدف در دسته تحقیقات کاربردی، از نظر روش گردآوردی داده ها در دسته تحقیقات اسنادی- کتابخانه ای، از نظر ماهیت پژوهش در دسته تحقیقات تاریخی (توصیفی - تحلیلی) قرار می گیرد. انقلاب مشروطه، دستاوردهای فراوانی داشته که در صورت بندی این نوشتار این دستاوردها در حوزه های سیاسی(تبدیل سلطنت مطلقه فردی به سلطنت مشروطه، تدوین قانون اساسی، تشکیل مجلس شورا و هیئت وزیران)، اجتماعی(تشکیل احزاب و نهادهای مدنی، حضور زنان در عرصه اجتماع، تقویت وگسترش احساسات ملی، دگرگونی نظام ارزشی و هنجاری جامعه و...) و اقتصادی (تصویب بودجه سالانه کشور، الغای نظام تیول داری و زمین خواری و...) تحلیل می شوند.
بشقاب های تاریخی؛ منبعی کمک تاریخی و نقش آنها در یادگیری علم تاریخ
حوزههای تخصصی:
یکی انواع از ظروف که دارای اهمیت بسیار هستند، ظروف کم عمق و بشقاب ها هستند. بشقاب ها از دوره های گذشته بااستفاده از مواد مختلف و فنون و هنرهای مرسوم ساخت ظروف، با طرح ها و نقوش و تزیینات بسیار که معمولاً معرف ویژگی های فکری و فرهنگی یک دوره خاص هستند، باقی مانده اند. این بشقاب ها می توانند حاوی اطلاعات تاریخی و هنری بسیاری برای دانش آموزان، جهت یادگیری علم تاریخ باشند. هدفی که پژوهش حاضر قصد دارد به آن بپردازد، بررسی نقش و تأثیر اینگونه بشقاب ها، به عنوان منبعی کمک تاریخی، در فرایند آموزش و جریان یادگیری علم تاریخ در مدارس است. روش : این مطالعه به روش کتابخانه ای انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر، نشان می دهند که بشقاب های تاریخی، باتوجه به نقش نمادها و نقوش تصویر شده بر روی آنها، به علاوه فنون و تکنیک ساخت آنها که می توانند، حاوی اطلاعات بسیاری در رابطه با شیوه زندگی مردمان، مختصات فکری و فرهنگی، حوادث و رخدادهای سیاسی، تحولات اقتصادی و اجتماعی و سنت ها و ارزش های علمی یک دوره تاریخی خاص باشند و ازاین جهت، دارای اهمیت بسیار در تسهیل جریان یادگیری علم تاریخ به وسیله دانش آموزان در داخل یا خارج از فضای مدرسه باشند. نتیجه گیری : ظروف هنری و تاریخی، از صنایع دستی هستند که می تواند نقش آنها در آموزش و یادگیری علم تاریخ در مدارس، بسیار کارا باشد.
تحلیل تأثیر روش های نوین تدریس بر توسعه مهارت های فراشناختی فراگیران در آموزش تاریخ
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش های نوین تدریس در آموزش تاریخ بر مهارت های فراشناختی فراگیران است. با توجه به نقش مهم مهارت های فراشناختی در درک عمیق، تحلیل وقایع تاریخی و توانایی تفکر انتقادی، استفاده از روش های فعال و نوآورانه در فرایند آموزش تاریخ، ضرورتی انکارناپذیر یافته است. این مطالعه با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و بر اساس منابع علمی و مطالعات پیشین به تحلیل چگونگی تأثیر روش هایی چون بدیعه پردازی، شبیه سازی، روایت گری تاریخی، پژوهه گویی و بهره گیری از فناوری های آموزشی پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که این شیوه های تدریس با تحریک تفکر خودآگاه، نظارت بر فرایند یادگیری و توانمندسازی فراگیران در تنظیم راهبردهای شناختی موجب ارتقاء مهارت های فراشناختی آنان می شود. همچنین فضای فعال و مشارکتی کلاس تاریخ در صورت بهره گیری از این روش ها، زمینه رشد استقلال یادگیری و بازاندیشی فراگیران را فراهم می سازد. در پایان پژوهش بر لزوم بازنگری در رویکردهای سنتی تدریس تاریخ و حرکت به سوی روش های نوین و مبتنی بر یادگیرنده تأکید می کند