مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
سازمان های دولتی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی شکل گیری واماندگی استعدادها در سازمان های دولتی؛ با روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد و مدیران حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی هستند که تعداد 20 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزارگردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها با استفاده از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. دراین پژوهش داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و نرم ا فزار مکس- کیو- دی- ای 2020 و نتایج کمی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری تحلیل شد. یافته های این پژوهش مشتمل بر عوامل موثر بر شکل گیری پدیده ی واماندگی استعدادها و ارائه مدل آن است. نتایج پژوهش مشتمل بر طراحی الگوی شکل گیری واماندگی استعدادها است، مدل واماندگی استعدادها در این پژوهش در چهار سطح اصلی و براساس بسترهای شکل گیری، ابعاد واماندگی استعدادها، عوامل مداخله جو و همبسته آن و پیامدهای واماندگی استعدادها تدوین شده است.درواقع نتایج حاصل از این پژوهش می تواند درک و شناخت مدیران را در خصوص پدیده وامان دگی اس تعدادها و عوامل مؤثر ب ر شکل گیری آن را در س ازمان ه ای دولتی بهبود بخشد و همچنین، مبنایی برای تصمیمات مدیران و برنامه ریزان سازمان های دولتی در راستای مقابله با با این پدیده می باشد
بررسی تاثیرانتظارات شهروندان از سازمان های دولتی بر تعهد به مسئولیت اجتماعی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۸
235 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی بر تعهد به مسئولیت اجتماعی سازمان ها با نقش میانجی اخلاق حرفه ای است . پژوهش حاضر بر اساس ماهیت هدف، در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد و به شیوه پیمایشی اجرا شده است و همچنین پایه و اساس پژوهش از فلسفه پارادایمی اثبات گرایی تبعیت می کند. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی است. که تعداد نمونه 384 نفر انتخاب شدند همچنین روش نمونه گیری نیز خوشه ای چند مرحله است. در پژوهش حاضر از ابزار پرسشنامه استاندارد در جهت گردآوری داده استفاده شده است، سپس در راستای تجزیه و تحلیل از روش بوت استراپ و رگرسیون خطی از نرم افزارهای SPSS و Amos بهره گرفته شد. در راستای آزمون فرضیه های پژوهش، از رگرسیون خطی استفاده شد که نتایج حاکی از آن بود که انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی بر تعهد به مسئولیت اجتماعی و اخلاق حرفه ای تاثیر مثبت و معنی داری دارد و تاثیر مثبت و معنی دار اخلاق حرفه ای بر تعهد به مسئولیت اجتماعی نیز به تایید رسید و در نهایت با استفاده از روش تحلیل مسیر، نقش میانجی اخلاق حرفه ای در تاثیر انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی بر تعهد به مسئولیت اجتماعی در فرضیه چهارم تایید شد. با توجه به یافته های پژوهش می توان دریافت ، رابطه بین دو متغیر انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی و تعهد به مسئولیت اجتماعی توسط متغیر اخلاق حرفه ای تشدید می شود و اگر اخلاق حرفه ای بهبود یابد این اثر قوی تر و اگر اخلاق حرفه ای ضعیف شود این رابطه نیز ضعیف خواهد شد.
فریبکار در کار: شناسایی و تحلیل دلایل و پیامدها با رویکرد نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
15 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف : امروزه در سازمان های کشور یکی از مهم ترین عارضه هایی که به شدت از نظر ذهنی و روانی، کارکنان و افراد سازمان را تحت الشعاع قرار می دهد پدیده ای تحت عنوان فریبکار در کار است. با توجه به اینکه پدیده ی فریبکار در کار مانعی جدی در مسیر شغلی کارکنان است و تبعاتی منفی در سطح فردی و سازمانی دارد، بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل دلایل و پیامدهای پدیده فریبکار در کار در سازمان های دولتی انجام پذیرفت. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از نظر نوع داده، آمیخته و بر مبنای پژوهش کیفی- کمی است که از نظر فلسفه پژوهش در زمره پژوهش های قیاسی استقرایی جای می گیرد. لذا پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان، مشتمل بر اساتید دانشگاه و متخصصان حوزه منابع انسانی است، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری تعداد 25 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده اند. در خصوص معیار انتخاب خبرگان باید عنوان نمود، با توجه به اینکه موضوع پژوهش شناسایی و تحلیل دلایل و پیامدهای بروز پدیده فریبکار در کار، در سازمان های دولتی می باشد، لذا بایستی از افرادی استفاده می شد که از حیث نظری و عملی با این پدیده آشنایی داشته باشند و اشراف اطلاعاتی لازم در جهت پاسخگویی به سؤالات مصاحبه و پرسشنامه را دارا باشند. همچنین دارای سابقه کاری بالا در سازمان و تحصیلات مرتبط با موضوع پژوهش باشند. بر این اساس و تا سرحد نیل به کفایت نظری، 25 نفر از اساتید دانشگاه و متخصصان حوزه منابع انسانی در فرآیند گردآوری داده ها مشارکت داشتند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و نظری و روش پایایی سنجی درون کدگذار و برون کدگذار برای مصاحبه انجام شده و روایی محتوایی و پایایی بازآزمون برای پرسشنامه های توزیع شده، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. لازم به توضیح است، از آنجاکه پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته با رویکرد اکتشافی است، ابتدا باید مطالعه کیفی صورت گیرد و پس از آن باید مطالعه کمی انجام شود. از این رو، داده های کیفی با استفاده از نظرات 25 نفر از خبرگان و تا سرحد اشباع اطلاعات و نیل به کفایت نظری بررسی شد. داده های کیفی با نرم افزار اطلس تی 9 و روش تحلیل محتوا و داده های کمی با روش نقشه شناختی فازی تحلیل شده است. یافته های پژوهش: یافته های این پژوهش حاکی از آن است، گرفتاری به سندرم فریب تمرکز، مقایسه با هم طرازان، برخورداری از عزت نفس و اعتمادبه نفس پایین مهم ترین دلایل بروز پدیده فریبکار در کار هستند. همچنین گرفتاری به پدیده سکون زدگی و فلات زدگی شغلی، پدیدآیی حالت اهمال کاری و تعلل در افراد، افزایش استرس و پریشانی روانی به عنوان مهم ترین پیامدهای پدیده فریبکار در کار، در سازمان های دولتی شناسایی شدند. محدودیت ها و پیامدها : با عنایت به هدف و نوع پژوهش که بایستی از فرایند مصاحبه و نظرات خبرگان استفاده می شد، این امر محدودیت در تعداد نمونه و دشواری دسترسی به خبرگان را در بر داشت، همچنین احتمال سوگیری در پاسخ به سؤالات و ارائه و ثبت یافته ها وجود داشت. محدودیت دیگر این است که، نتایج پژوهش ممکن است به دلیل محدودیت های نمونه گیری و جغرافیایی، قابل تعمیم به سایر سازمان های دولتی در سطح کشور نباشد، چراکه تعداد خانم ها در مصاحبه به دلیل محدودیت در دسترسی نسبت به آقایان بسیار کمتر بوده است. محدودیت دیگر پژوهش این بود که، این پژوهش در بازه زمانی مشخص صورت گرفت، بدین صورت مبین نظر پاسخ دهندگان در بازه زمانی محدودی است. پیامدهای عملی : دستاوردهای پژوهش حاضر می تواند راهنمای مطلوبی جهت شناسایی و حل مشکلاتی باشد که کارکنان را از نظر روانی تحت تأثیر قرار می دهد و در عملکرد مثبت و مناسب آنان و به تبع سازمان، چالش ها و موانع جدی پدید می آورد. همچنین می تواند با شناسایی و آشکارسازی این پدیده در زمینه مدیریت که تأثیرات منفی بر کارکنان دارد، ضمن آشنایی مدیران و کارکنان از این پدیده و تبعات آن، چراغ راهی برای جلوگیری از بروز این پدیده باشد. ابتکار یا ارزش مقاله : پژوهش حاضر با شناسایی پدیده ای تحت عنوان فریبکار در کار به سازمان های دولتی کمک می کند تا درصدد شناسایی این مشکل اساسی برآیند که عملکرد شغلی کارکنان و در نهایت عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد و از بروز این پدیده و پیامدهای زیان بار آن که در پژوهش حاضر به آن اشاره شده در امان بمانند. نوع مقاله: مقاله پژوهشی
شناخت و فهم رهبری ذهن آگاه در سازمان های دولتی؛ تحلیل عوامل اثرگذار و پیامدها با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
126 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف : ذهن آگاهی برای رهبری می تواند توسعه رفتارهای مثبت سازمانی و سرمایه های روانشناختی همچون خوش بینی، امید، تاب آوری و خودکارآمدی را همراه داشته باشد، زیرا افراد ذهن آگاه بیشتر از اطلاعات خود آگاه و به تنظیم رفتار متناسب با ذات خود قادر هستند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر و پیامدهای رهبری ذهن آگاه در سازمان های دولتی انجام پذیرفت. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از لحاظ روش آمیخته و بر مبنای پژوهش های کیفی و کمی است و همچنین از نظر فلسفه پژوهش در زمره پژوهش های قیاسی-استقرایی قرار می گیرد. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث شیوه گردآوری داده ها، اکتشافی است. در پژوهش حاضر مدیران و کارکنان سازمان های دولتی و همچنین اساتید دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. در خصوص چگونگی انتخاب جامعه آماری باید بیان کرد که با توجه به اینکه موضوع پژوهش، رهبری ذهن آگاه می باشد، باید از افرادی استفاده می شد که از حیث نظری و عملی با این مفهوم آشنایی داشته باشند و اشراف اطلاعاتی لازم در جهت پاسخگویی به سوالات مصاحبه و پرسشنامه را دارا باشند. به همین دلیل، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری 25 نفر از مدیران و کارکنان سازمان های دولتی و همچنین اساتید دانشگاه، به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی سنجی درون کدگذار و میان کدگذار انجام شد. لازم به توضیح است از آنجا که پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته با رویکرد اکتشافی است، ابتدا باید مطالعه کیفی و سپس مطالعه کمی انجام شود. در بخش کیفی، داده های کیفی که با استفاده از نظرات 25 نفر از خبرگان جمع آوری شدند، توسط نرم افزار مکس کیودی ای و روش تحلیل محتوا و کدگذاری تحلیل شدند. سپس در بخش کمی، با توجه به اینکه ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد، داده ها در قالب پرسشنامه مقایسه زوجی، در اختیار همان نمونه قبلی قرار گرفت و داده های به دست آمده، با استفاده از مراحل روش نقشه شناخت فازی تحلیل شدند. یافته های پژوهش: در این پژوهش، یافته ها در بخش کمی و کیفی قابل طرح است. یافته های بخش کیفی نشان دهنده عوامل موثر و پیامدهای مرتبط با ذهن آگاهی در مدیران سازمان های دولتی است. بر این اساس عوامل موثر بر ذهن آگاهی در مدیران سازمان های دولتی شامل استقبال از تغییرات، وجود روحیه انعطاف پذیری شناختی، استقلال و خودهدایتگری، بهره مندی از قدرت ریسک پذیری، داشتن توانایی تمرکز بر جزئیات، داشتن روحیه یادگیری و مشارکت، تعهد به ارزش ها و اصول اخلاقی، توانایی درک دقیق محیط و موقعیت ها، تلاش برای توسعه حرفه ای خود و توانایی کنترل و تنظیم احساسات می باشد. هم چنین پیامدها یا عوامل پسایندی ذهن آگاهی در مدیران سازمان های دولتی، کاهش خطاهای انسانی، شناسایی نقطه کور درونی، تقویت مهارت های ارتباطی ، بهبود فرآیند تصمیم گیری، همسو کردن کارکنان در راستای مأموریت سازمان، کاهش استرس و تنش های کاری، افزایش رضایت شغلی، تعادل بین پردازش درونی و بیرونی، کاهش نرخ گردش شغلی و ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت هستند. محدودیت ها و پیامدها : یکی از محدودیت های پژوهش حاضر بررسی مقطعی رهبری ذهن آگاه است. از همین رو پیشنهاد می شود تحقیقات بعدی با انتخاب سازمان مشخصی به مطالعه فرایند شکل گیری چنین رهبری در طی زمان بپردازند و تغییرات آن در طول زمان را بررسی کنند. از دیگر محدودیت های پژوهش می توان به جامعه آماری تحقیق اشاره داشت که مدیران و کارکنان سازمان های دولتی و همچنین اساتید دانشگاه بودند و باید در تعمیم نتایج احتیاط کرد. پیامدهای عملی : با شناسایی عوامل موثر و پیامدهای شکل گیری رهبری ذهن آگاه و جهت دهی درست به آن می توان به اهداف سازمانی و افزایش بهره وری در سازمان ها رسید. ابتکار یا ارزش مقاله : وجه نوآوری پژوهش حاضر آن است که ذهن آگاهی مدیران سازمان های دولتی که پیش از این به عنوان یک خلأ نظری در این زمینه قلمداد می شد، تا حدودی مرتفع شد و تمایز اساسی که یافته های این پژوهش با نتایج پژوهش های گذشته دارد در این است که این پژوهش توانست با استفاده از رویکرد FCM، عوامل موثر و پیامدهای رهبری ذهن آگاه در سازمان های دولتی را شناسایی کند که این کار در پژوهش های گذشته صورت نگرفته است. نوع مقاله: مقاله پژوهشی
رهبری زهرآگین و سایش اجتماعی: تبیین نقش میانجی آنومی سازمانی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
153 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر رهبری زهرآگین بر سایش اجتماعی کارکنان با نقش میانجی آنومی سازمانی در سازمان های دولتی استان لرستان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که در زمره پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش تعداد 1350 نفر از کارکنان ادارات کل ستادی استان لرستان مستقر در شهر خرم آباد بودند که نمونه ای به تعداد 300 نفر به روش تصادفی طبقه ای از میان آن ها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های رهبری زهرآگین اشمیت (2008)، آنومی سازمانی ذوقبی و اسپینو (2007) و سایش اجتماعی دافی و همکاران (2002) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در این پژوهش از روش های آماری توصیفی و استنباطی و برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد رهبری زهرآگین از طریق آنومی سازمانی دارای اثر مثبت و معنادار بر سایش اجتماعی کارکنان در سازمان های دولتی استان لرستان بوده است.
شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای سوداگری اداری در سازمان های دولتی با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده هایی که از دیرباز با پیدایش شکل های اولیه حکومت وجود داشته و عاملی مهم در ایجاد آسیب به سیاست ها و منافع عمومی سازمان ها به شمار می رود، سوداگری اداری نام دارد. ازاین رو، با توجه به آسیب های ناشی از شکل گیری این پدیده، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای سوداگری اداری در سازمان های دولتی با روش FCM، انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. همچنین از نظر نوع داده های گردآوری شده دارای ماهیت آمیخته است و به همین دلیل، از نظر فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر اساتید دانشگاه و مدیران و کارکنان سازمانی هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری 20 نفر از آن ها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که توسط همان نمونه قبلی در بخش مصاحبه، مورد بررسی قرار گرفت. روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی و پایایی باز آزمون برای پرسشنامه تأیید شده است. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای سوداگری اداری در سازمان های دولتی است. براساس یافته های پژوهش، از میان پیشایندهای سوداگری اداری، عدم شفافیت سازمانی و ناکارآمدی مکانیسم های نظارتی به عنوان مهم ترین پیشایند و از میان پسایندهای شناسایی شده، پدیدآیی حالت کرونیسم سازمانی، به عنوان مهم ترین پیامد سوداگری اداری، شناسایی شده است. با توجه به اینکه در کشور ایران، سازمان های دولتی بخش عمده ای از سازمان های موجود در جامعه را تشکیل می دهند، بنابراین شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای سوداگری اداری در سازمان های دولتی می تواند به بهبود کارایی، شفافیت و اعتماد به سازمان ها کمک کند و در نهایت به بهبود خدمات ارائه شده توسط دولت به شهروندان منجر شود.
طراحی مدل سبک مدیریت قارچی در سازمان های دولتی با استفاده از رویکرد ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سبک مدیریت قارچی کارکنان در تاریکی قرار می گیرند و تنها دانش و اطلاعاتی در چارچوب وظایف به آنها داده می شود. در حقیقت مدیران همیشه دانش و اطلاعات را به خاطر حفظ منافع خود احتکار کرده و کارکنان را به انزواطلبی سوق می دهند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سبک مدیریت قارچی در سازمان های دولتی انجام پذیرفت. این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته (کیفی کمی) در پارادایم قیاسی استقرایی است و دارای هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی پژوهش را مدیران سازمان های دولتی و استادن دانشگاه تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری 16 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از روایی محتوا و پایایی سنجی درون کدگذار و میان کدگذار مورد تأیید قرار گرفت. از طرفی در بخش کمی پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته (براساس داده های بخش کیفی) برای تجمیع داده ها استفاده گردید که روایی آن به کمک روایی محتوا و به کمک پایایی بازآزمون اعتبار آن مورد پذیرش قرار گرفت. با تحلیل داده ها به کمک تحلیل مضمون و نرم افزار شاخص های سبک مدیریت قارچی در سازمان دولتی شامل حفظ قدرت و جایگاه، سیستم ارتباطی ضعیف، عدم آگاهی کارکنان، احتکار دانش، احساس بی کفایتی، رشد وابستگی کارکنان، عملکرد ضعیف، رفتارهای نقاق کارانه، تسهیم قطره چکانی دانش، شایعه پراکنی، کاهش انگیزه، عدم مشارکت، بدبینی سازمانی، خودکامگی، خروج از خدمت و کاهش اعتبار سازمانی شناسایی شد. در نهایت به کمک رویکرد ساختاری تفسیری مدل سبک مدیریت قارچی در سازمان دولتی طراحی شد. نتایج نشان می دهد که کاهش اعتبار سازمانی، بدبینی سازمانی، خروج از خدمت و عملکرد ضعیف دستاوردهای مدیریت قارچی در سازمان های دولتی است.
فراترکیب شایستگی های کارکنان سازمان های دولتی بر اساس رویکرد حکمرانی همکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
33 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف: شایستگی های کارکنان در سازمان های دولتی بر اساس رویکرد حکمرانی همکارانه، دارای ویژگی ها و معیارهای خاص و در راستای ارتقای کیفیت خدمات عمومی و افزایش کارایی دولت در پاسخ گویی به نیازهای جامعه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای «شایستگی های کارکنان سازمان های دولتی بر اساس رویکرد حکمرانی همکارانه» انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، کیفی، از نوع فرا ترکیب و از نظر مکان جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. جامعه هدف شامل کلیه مقالات منتشرشده در حوزه حکمرانی همکارانه و شایستگی های منابع انسانی در پایگاه های داخلی (مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی ، نورمگز و ...) و پایگاه های خارجی (ساینس دایرکت ، سیج ، وایلی ، امرالد و ...) و تعداد آنها مشتمل بر 175 مقاله بود. بر اساس شاخص های مؤسسه اطلاعات علمی و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام ، از بین 45 مقاله داخلی، 20 مقاله و از بین 135 مقاله خارجی، 42 مقاله و درمجموع 62 مقاله داخلی و خارجی انتخاب گردید و در نهایت 56 مقاله مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده 31 مفهوم فرعی در قالب 4 مقوله اصلی شامل دانش، مهارت، توانایی و رفتار مورد نیاز کارکنان سازمان های دولتی است. نتیجه گیری: نتایج حاصل ضمن گسترش ادبیات داخلی در زمینه حکمرانی همکارانه، می تواند به عنوان چارچوبی برای عملیاتی کردن این رویکرد مورد استفاده سازمان های دولتی قرار گیرد.
مدل سازی عوامل مؤثر بر قانون گریزی در سازمان های دولتی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
99 - 138
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه قانون گریزی به عنوان یک معضل اجتماعی و مدیریتی بر سر راه توسعه و پیشرفت جوامع قرار دارد به نحوی که اصلی ترین پیامد آن کم رنگ شدن اعتماد عمومی، به خطرافتادن امنیّت و ثبات جامعه، مخدوش شدن ارزش های دموکراسی و اخلاقیات در جامعه می باشد. این پژوهش با هدف، طراحی مدل عوامل مؤثر بر قانون گریزی در سازمان های دولتی استان گیلان انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی و آمیخته توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان، استادان دانشگاه، مدیران بخش های نظارت دستگاه های اجرایی و قضات دیوان عدالت اداری بود که به روش نمونه گیری هدفمند غیراحتمالی، هجده نفر به عنوان نمونه در بخش کیفی انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز، جامعه آماری کلّیه کارکنان سازمان های دولتی استان گیلان بود که براساس فرمول کوکران تعداد 382 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از پانل دلفی و در بخش کمّی با پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. برای آنالیز داده های بخش کیفی از تکنیک دلفی و بخش کمّی از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. تجزیه داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3 صورت گرفت. یافته ها : مطابق یافته ها شش عامل اصلی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ساختاری، نظارتی و فردی و پانزده متغیر به عنوان عوامل مؤثر در قانون گریزی در سازمان های دولتی شناسایی و براساس آن مدلی برای شناخت عوامل مؤثر در قانون گریزی طراحی شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از بخش کیفی پژوهش مشخص کرد که عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ساختاری، نظارتی و فردی به ترتیب اولویت اول تا ششم بر قانون گریزی در سازمان های دولتی مؤثر می باشند. نتایج بخش کمّی نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است و نیز باتوجه به مدل ارائه شده و ضرایب مسیرها می توان گفت: قانون گریزی در سازمان های دولتی بیشتر تحت تأثیر دو مسیر، اثر عوامل اقتصادی بر عوامل ساختاری و اثر عوامل ساختاری بر عوامل نظارتی بوده است.
شناسایی عوامل علی مؤثر بر ایجاد مدیریت ناب در ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی شاخص های علی موثر بر مدیریت ناب در ورزش کشور می باشد. این پژوهش از نوع آمیخته ی کمی و کیفی بود. در بخش کیفی بر مبنای مدل گلیزر و اشتراوس و کربین عمل شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های باز نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه بود. تعداد نمونه در بخش کمی با توجه به حجم زیاد جامعه که سازمان-های ورزشی دولتی بود و با احتساب جامعه کل ایران، تعداد نمونه 384 نفر برآورد گردید. در بخش کیفی نیز روش نمونه گیری بر اساس اشباع نظری و در گروه نخبگان، نمونه به صورت گلوله برفی انجام شد. کدگذاری مصاحبه های در سه مرحله ی کدگذاری باز، کدگذاری محوری وو کدگزاری گزینشی انجام شد و در نهایت 22 کد محوری در چهار کد گزینشی تورم بالا، کاهش بودجه، نیاز به نیروی جدید، سازماندهی بالا در ورزش دسته بندی شدند. تحلیل سلسله مراتبی نشان داد تورم بالا با امتیاز نرمال شده (553/0) مهمترین عامل، در رتبه دوم کاهش بودجه با امتیاز نرمال شده 249/0 و در رتبه سوم متغیر سازماندهی بالا در ورزش با امتیاز نهایی نرمال شده 134/0 و در رتبه چهارم نیاز به نیروی جدید با امتیاز نهایی نرمال شده 064/0 قرار داشت. با توجه به اینکه تغییرات زیاد هستند و نمی توان پیش بینی درستی از آینده داشت، لذا می بایست کنترل هزینه ها و موداها تا حد امکان در ورزش کشور کنترل شوند تا شاهد رشد و توسعه آن بود.
طراحی مدل مقابله با استعفای خاموش در سازمان های دولتی (نمونه پژوهی: چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
35 - 58
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش به بررسی پدیده استعفای خاموش در سازمان های دولتی ایران می پردازد و با هدف شناسایی عوامل مؤثر، پیامدها و ارائه راه کارهایی برای مدیریت و کاهش این پدیده، به دنبال ارتقای آگاهی در میان مدیران، سیاست گذاران و پژوهشگران منابع انسانی است. روش: پژوهش حاضر از نوع بنیادی کاربردی با رویکرد تفسیرگرایانه و راهبرد آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۵ نفر از خبرگان حوزه منابع انسانی و مطالعات کتابخانه ای گردآوری و با روش تحلیل مضمون، تحلیل شد. در بخش کمّی، از پرسش نامه مبتنی بر مدل سازی ساختاری تفسیری فازی (FISM) برای تحلیل استفاده شد. روایی و پایایی یافته های کیفی با استفاده از کاپای کوهن با مقدار 86/0تأیید شد. یافته ها: نتایج پژوهش به شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر استعفای خاموش، پیامدهای سازمانی آن و اولویت بندی راه کارهای مقابله با این پدیده منجر شد. یافته های ساختار میان عوامل با استفاده از ISM در پنج سطح سازمانی و تحلیل میک مک نشان می دهد که عوامل «بهبود فرهنگ سازمانی، توسعه حرفه ای کارکنان، شفاف سازی شرح شغل، اصلاح سیاست های سازمان و ارتقای شایستگی های رهبری»، به عنوان پیشران های کلیدی برای کاهش استعفای خاموش عمل می کنند. این مدل جامع، لزوم اقدام هم زمان در سطوح راهبردی، ساختاری و فردی را برای مهار استعفای خاموش تأیید می کند. نتیجه گیری: این پژوهش با تدوین مدلی جامع و کاربردی برای مدیریت استعفای خاموش در سازمان های دولتی ایران، راه کارهایی را برای کاهش پیامدهای منفی آن ارائه می دهد. همچنین، بر ضرورت اصلاحات اساسی در ساختار و فرهنگ سازمانی و شیوه های مدیریتی تأکید دارد؛ اصلاحاتی که می توانند اثرهای مثبتی در سراسر نظام اداری ایجاد کنند و بستر تصمیم گیری های مؤثرتری را در حوزه منابع انسانی فراهم سازند.
ارائه الگوی مدیریت قارچی در سازمان های دولتی: رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
147 - 171
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت اثربخش در سازمان های دولتی، یکی از ارکان اصلی موفقیت و ارائه خدمات بهینه به جامعه شناخته می شود؛ با این حال، رویکردهایی نظیر مدیریت قارچی که در آن، کارکنان از اطلاعات لازم محروم می مانند، می تواند چالش هایی در مسیر بهره وری و اعتماد سازمانی ایجاد کند. هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای مدیریت قارچی است تا با تحلیل این سبک، راه کارهایی برای تعادل بخشی بین کنترل مدیریتی و افزایش مشارکت کارکنان پیشنهاد کند.
روش: پژوهش حاضر از منظر فلسفه پژوهش، در چارچوب پارادایم تفسیری قرار می گیرد و از نظر رویکرد، از نوع استقرایی است. این پژوهش در زمره تحقیقات کیفی دسته بندی می شود. مشارکت کنندگان پژوهش، استادان دانشگاه و مدیران ارشد و میانی سازمان های دولتی استان لرستان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. از این رو، بر اساس قاعده اشباع نظری، در پژوهش حاضر با استفاده از ۱۴ مصاحبه این مهم حاصل شد. داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند و تحلیل داده ها نیز با بهره گیری از روش تحلیل مضمون کلارک و براون صورت گرفت.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها به شکل گیری ۲۳۵ کد اولیه، ۲۱ مضمون فرعی و ۴ مضمون اصلی انجامید. مضمون های اصلی شناسایی شده عبارت اند از: عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل محیطی و عوامل قانونی – نظارتی. مضمون های فرعی شناسایی شده نیز عبارت اند از: سبک رهبری مدیر، ترسِ از دست دادن قدرت، مهارت های ارتباطی ضعیف، بی اعتمادی به کارمندان، نگرش منفی به شفافیت، تجربه و پیشینه مدیر، شخصیت کنترل گرا، فرهنگ سازمانی بسته، ساختار سلسله مراتبی خشک، فقدان سیاست های شفافیت، سیستم پاداش دهی ناکارآمد، تمرکز بیش از حد بر اهداف کوتاه مدت، رقابت داخلی شدید، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، قوانین محدودکننده شفافیت اطلاعات، ضعف نظارت بر جریان اطلاعات، قوانین تشویق کننده بوروکراسی بیش از حد و ضعف در الزامات قانونی برای پاسخ گویی.
نتیجه گیری: این پژوهش با ارائه الگوی چندسطحی مدیریت قارچی، به غنای نظری ادبیات مدیریت عمومی کمک می کند و درک جامعی از تعامل عوامل فردی، سازمانی، محیطی و قانونی در شکل گیری این الگو فراهم می آورد. از منظر کاربردی، این الگو می تواند به عنوان راهنمایی برای سیاست گذاری، اصلاح سبک های رهبری و تقویت شفافیت و پاسخ گویی در سازمان های دولتی استفاده شود.
بررسی عوامل موثر بر تاب آوری دیجیتال کارکنان سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
295 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تاب آوری دیجیتال کارکنان سازمان های دولتی درشرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است. رویکرد پژوهش نیز از نوع روش کیفی است، دادهای با استفاده از مصاحبه های گردآوری شده با خبرگان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب گرد آوری شد و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه شناسایی گردید، سپس با استفاده از نظرات گروه کانونی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها نهایی پژوهش غربال گری و ارائه گردید، پس از کدگذاری اولیه مصاحبه ها 116 کد اولیه شناسایی گردید که پس از حذف مفاهیم تکراری و هم مفهوم، مفاهیم اولیه به 70 مفهوم پایه تعدیل گردید. با نظر پژوهشگر و 4 نفر دکتری مدیریت مضامین به 70 مضمون پایه و 25 مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر دسته بندی گردید، مطابق نتایج ابعاد و مولفه های نهایی پژوهش عبارتند از: جوان سازی سازمانی(تغییر نسل، تغییر نگرش و فهم کارکنان، رشد و شکوفایی سرمایه انسانی، حکمرانی فناوری های دیجیتال(امن سازی و بکارگیری فناوری هوش مصنوعی، توسعه تجهیزات و فناوری های مدرن دیجیتالی، توسعه زیرساخت دیجیتال در برابر تهدیدات)؛ علمی سازی کارکنان(آموزه های تحقیقاتی، بکارگیری مهارت ها، بهبود آموزش)؛ انطباق و سازگاری(انطباق پذیری، خودکارآمدی، انعطاف پذیری)؛ عوامل فردی- روانشناختی(تحمل ابهام، خشم و استرس)؛ حمایت گری و مشارکت(مسئولیت پذیری، مشارکت، پاسخگویی، حمایت و پشتیبانی، رفاه کارکنان)؛ چالش ها و ظرفیت منابع انسانی(استفاده از ظرفیت ها، قابلیت فردی، خلاقیت و نوآوری، جذب استعدادهای توانمند؛ تکامل و استراتژی شنیدن صداها(حمایت و تحول رسانه ها، شنیدن صدای کارکنان).
طراحی و اعتبارسنجی مدل جذب و به کارگیری منابع انسانی با رویکرد مدیریت سبز در سازمان های دولتی (مورد مطالعه: شرکت ملی نفتکش جمهوری اسلامی ایران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف طراحی و اعتبارسنجی مدل جذب و به کارگیری منابع انسانی با رویکرد مدیریت سبز در شرکت ملی نفتکش ایران انجام شده است. با توجه به اهمیت پایداری محیطی و نقش کلیدی منابع انسانی در تحقق اهداف زیست محیطی، این مطالعه تلاش دارد مدلی را ارائه دهد که ضمن بهینه سازی فرآیندهای جذب و استخدام، به توسعه فرهنگ شایسته سالاری و مدیریت سبز در سازمان کمک کند. روش شناسی: این پژوهش به صورت کاربردی-توسعه ای و پیمایشی-مقطعی و با طرح آمیخته اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی، 20 نفر از اساتید مدیریت منابع انسانی و مدیران ارشد شرکت ملی نفتکش ایران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و داده ها تا اشباع نظری جمع آوری گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل 384 نفر از کارکنان شرکت بود که با روش نمونه گیری خوشه ای-تصادفی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه و پرسشنامه گردآوری و با نرم افزارهای MaxQDA و Smart PLS تحلیل شدند. مقوله های زیربنایی مدل با تحلیل مضمون شناسایی و مدل نهایی با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که جذب و به کارگیری منابع انسانی به عنوان سازه زیربنایی، تأثیر قابل توجهی بر مدیریت سبز و فرهنگ شایسته سالاری دارد. این سازه ها همچنین به تحقق اهداف زیست محیطی، مسئولیت پذیری اجتماعی، و همسویی با ارزش های سازمانی منجر می شوند و در نهایت به توسعه سیستم مدیریت عملکرد منابع انسانی سبز کمک می کنند. نتیجه گیری: پژوهش نشان می دهد که مدل پیشنهادی می تواند به بهبود عملکرد زیست محیطی و افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها کمک کند و به عنوان الگویی در بخش دولتی مورد استفاده قرار گیرد.
کاربست نگاشت فازی شهودی برای شناسایی و تحلیل عوامل بازسازی اعتماد در سازمان های دولتی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان لرستان)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرایند بازسازی اعتماد، تلاش فرد متعهد برای بازگرداندن اعتماد، پس از پیشامد یک تخلف (رفتار غیرقابل اعتماد) است. با توجه به اینکه موضوع بی اعتمادی در سازمان های دولتی، به معضل اساسی تبدیل شده است و بایستی به طور جدی در کانون توجه قرار گیرد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل بازسازی اعتماد ازدست رفته در سازمان های دولتی استان لرستان و با استفاده از روش نقشه نگاشت فازی شهودی (IFCM) انجام پذیرفت.
روش: پژوهش حاضر از نظر روش، آمیخته اکتشافی (کیفی – کمی) و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، استادان دانشگاه، مدیران و کارکنان سازمان های دولتی بود که ۲۵ نفر از آن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند برای نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مطالعه ادبیات نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه بود که روایی و پایایی بخش کیفی، به ترتیب از طریق روایی محتوایی، روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار و آزمون کاپای کوهن سنجیده شد. همچنین، روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تأیید شد. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و فرایند کدگذاری، عوامل بازسازی اعتماد در سازمان های دولتی شناسایی شدند. سپس در بخش کمّی پژوهش، با استفاده از روش IFCM نقشه نگاشت فازی شهودی، عوامل بازسازی اعتماد در سازمان های دولتی، از نظر درجه اهمیت اولویت بندی شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های بخش کیفی، عوامل شناسایی شده بازسازی اعتماد عبارت اند از: نهادینه کردن ارزش های اخلاقی، سازوکار تقویتی و تنبیهی پیش خوران، استانداردسازی خدمات اداری، ایجاد فضای گفتمان، شفاف سازی، تقویت مهارت های مدیریت، احراز صلاحیت های حرفه ای افراد، استقرار قانون مداری و الزامات آن، توسعه سامانه جامع پاسخ گو، هوشمندی راهبردی. در بخش کمّی مشخص شد که شفاف سازی، ایجاد فضای گفتمان، استقرار قانون مداری و الزامات آن، نهادینه کردن ارزش های اخلاقی و هوشمندی راهبردی، به ترتیب درجه اهمیت بیشتری دارند.
نتیجه گیری: توجه به عوامل شناسایی شده و پیاده سازی مؤثر آن ها، می تواند به عنوان راه کارهای جامع برای بازسازی و تقویت اعتماد در سازمان های دولتی محسوب شود. با اتخاذ رویکردی یکپارچه و هماهنگ در این زمینه، می توان به بهبود عمکرد و افزایش مشارکت مؤثر کارکنان در فرایندهای سازمانی دست یافت.
مطالعه نقش سواد الکترونیکی و سیستم های اطلاعاتی در تغییر عناصر ساختاری سازمان های دولتی: مطالعه موردی سازمان های دولتی شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه ی بین سواد الکترونیکی و عناصر ساختار سازمانی (تمرکز، پیچیدگی و رسمیت) و همچنین اثری است که به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در سازمان ها بر این رابطه دارد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بوده و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان بخش فناروی اطلاعات استانداری زاهدان بود. داده های پژوهش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته حاوی 28 سوال گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SMART PLS 3.0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین متغیر سیستم اطلاعاتی و متغیرهای سواد الکترونیکی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیر استفاده از سیستم های اطلاعاتی و متغیرهای رسمیت و پیچیدگی اثر منفی و معناداری وجود دارد. در نهایت بین متغیر استفاده از سیستم های اطلاعاتی در سازمان و متغیر تمرکز رابطه مثبت و در عین حال معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت با استخدام کارکنانی که دارای سواد الکترونیک بالا هستند و یا برگزاری دوره های آموزشی با استفاده از روش های مختلف آموزش الکترونیکی، آموزش سیّار و آموزش حضوری بایستی جهت توسعه ی سواد الکترونیک کارکنان اقدام کرد. یکی از نتایج این مسأله تغییر در عناصر ساختاری سازمان چون رسمیت، پیچیدگی و تمرکز است که می تواند منجر به رسمیت کم تر، پیچیدگی کم تر و تمرکز بالاتری در سازمان شود.
طراحی مدل استقرار مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان های دولتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این که شیوه های مدیریت منابع انسانی یکی از اصلی ترین عوامل برای دستیابی به اهداف سازمانی سبز و عملکرد پایدار است، هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز، عوامل تأثیرگذار و پیامدهای آن در سازمان های دولتی کشور است. روش شناسی: برای نیل به هدف این پژوهش، یک طرح پژوهشی کیفی انتخاب گردید و ابعاد، مولفه ها و شاخص های مدل مدیریت منابع انسانی سبز با استفاده از روش فراترکیب و تحلیل تم، شناسایی شد. سپس ابعاد، مولفه ها و شاخص های شناسایی شده با استفاده از تکنیک دلفی فازی اعتبارسنجی گردیدند. نتایج: نتایج حاصل از فراترکیب، حاکی از شناسایی ابعاد رهبری، تکنولوژی، بودجه و فرهنگ به عنوان پیش نیازهای استقرار مدیریت منابع انسانی سبز؛ و ابعاد استخدام، آموزش، ارزیابی عملکرد و جبران خدمات سبز به عنوان فرایندهای اجرایی استقرار مدیریت منابع انسانی سبز و نیز ابعاد پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، سازمانی و زیست محیطی به عنوان پیامدهای استقرار مدیریت منابع انسانی سبز بود. نتیجه گیری: نظر به این که فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز می تواند پیامدهای مثبتی را در راستای پیشرفت و توسعه سازمان های دولتی ایران به همراه داشته باشد، پژوهش حاضر به منظور شناخت پیش نیازها، فرایندها و پیامدهای استقرار مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان های دولتی کشور، انجام شده و مدلی در این زمینه طراحی گردد
ارائه مدل تعیین آمادگی دیجیتالی سازمان های دولتی (مورد مطالعه: دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آمادگی دیجیتالی ابزار ارزیابی به روز بودن سازمان، مبتنی بر اهداف است. این ابزار ساختاری برای مدیریت کسب وکار و چارچوبی مرجع برای اهداف تحول دیجیتالی می باشد. نخستین اقدام اساسی برای تعیین مدل و سنجش آمادگی دیجیتالی سازمان، شناسایی معیارهایی است که با ساختار و فرهنگ حاکم بر آن سازمان متناسب باشند، در این راستا، در پژوهش حاضر در چارچوب مطالعه موردی به این موضوع پرداخته شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی با رویکرد پژوهش کیفی و کمّی است. در بخش کیفی، با مرور پیشینه، معیارهای اولیه موثر بر آمادگی دیجیتالی شناسایی شدند و سپس با استفاده از روش دلفی فازی توسط خبرگان مشخصی غربال گردیدند. در بخش کمّی با پژوهشی پیمایشی، و با نظرخواهی از خبرگان و روش های سلسله مراتبی فازی، دیمتل فازی و سطح بلوغ، به توصیف و تفسیر روابط موجود بین معیارها و عوامل تأثیرگذار پرداخته شد و وزن معیارها، میزان اثرگذاری معیارها جهت ارائه مدل و همچنین سطح آمادگی دیجیتالی دانشگاه تعیین شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارشناسان ارشد با تجربه و آگاه در بخش فناوری اطلاعات دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین به تعداد 12 نفر بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد 15 معیار در چارچوب 5 عامل اصلی بر آمادگی دیجیتالی سازمان در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین موثر هستند. این معیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی رتبه بندی شدند و در نهایت یک مدل آمادگی دیجیتالی برای دانشگاه ایجاد شد. سپس سطح آمادگی دیجیتالی تعیین گردید.
نتیجه گیری: معیار حمایت مدیریت عالی از پروژه های دیجیتال سازی از بالاترین وزن برخوردار است. با استفاده از دیمتل فازی مدل جامع علت و معلولی پژوهش ترسیم گردید. معیار آمادگی مدیریتی در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما معیار آمادگی زیرساخت های فنی در این دانشگاه وضعیت مناسبی ندارد.