فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۵۱۱٬۹۱۸ مورد.
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
خط مشی گذاران شایسته در نظام سلامت می توانند علاوه بر جلوگیری از انباشت مسائل این حوزه، در ترسیم مسیر و نقشه راه مرتبط با سلامت کشور و حتی منطقه تأثیر داشته باشند . هدف پژوهش شناسایی و رتبه بندی شایستگی های موردنیاز برای خط مشی گذاران نظام سلامت ایران است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی و با هدف کاربردی و ماهیت اکتشافی طراحی گردید. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی رشته مدیریت و همچنین مدیران ارشد وزارت بهداشت و پژوهشگران این حوزه بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پژوهش در مصاحبه 16 به نقطه اشباع نظری رسید. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا و به منظور رتبه بندی مضامین از ابزار ماتریس ارزیابی استفاده شد. یافته های بخش کیفی شامل 328 مفهوم اولیه، 38 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی بود که به ترتیب شایستگی های سیاست شناسی، توانایی تحلیلگری، دیده بانی محیطی، مهارت های استراتژیک و ویژگی های شخصی رتبه بندی شد. نتیجه آن که اعضاء شوراها و کارگروه های سیاست گذاری در وزارت بهداشت با داشتن شایستگی های فوق، می توانند با تشخیص درست مسائل و استفاده از تحلیل های مبتنی بر شواهد و بهره برداری از مشاوران متخصص در سایر حوزه ها، موجب تنظیم خط مشی های اثربخش گردند. همچنین آگاهی یافتن از این شایستگی ها می تواند زمینه لازم برای بازنگری عمیق در ملاک ها و معیارهای گزینش و انتخاب این دسته از خط مشی گذاران و تدوین برنامه توسعه آنان را با اتکا به یافته های علمی فراهم سازد.
شناسایی و تحلیل آینده پژوهانه پیامدهای آبشاری زلزله احتمالی در تهران (معرفی زنجیره های متقاطع، مخرب و پیچیده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
30 - 53
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: زلزله ها به منزله یکی از مخرب ترین بلایا، ظرفیت ایجاد پیامدهای آبشاری و زنجیره های بحرانی دارند که بر همه ابعاد مدیریت شهری تأثیر می گذارند. تهران، با جمعیت بالا، زیرساخت های آسیب پذیر و موقعیت لرزه خیز، در زمره شهرهای به شدت در معرض خطر زلزله و پیامدهای پیچیده ناشی از زلزله قرار دارد. زلزله احتمالی تهران با آثار متقاطع خود می تواند بحران های گسترده ای برای مدیریت شهری ایجاد کند. با توجه به «رویکرد چند خطر» به مخاطرات، به نظر می رسد این بحران ها، به ویژه به دلیل تعاملات پیچیده پیامدها، فراتر از آثار زیرساختی بوده و به زنجیره های مخرب تبدیل می شوند.
هدف: این پژوهش به شناسایی پیامدهای زلزله تهران با لنز محیط های پیچیده شهری با رویکردی جامع و آینده نگر می پردازد. این مطالعه با تحلیل وابستگی های متقابل میان پیامدها و معرفی «زنجیره های مخرب» ناشی از آثار آبشاری، در پی ارائه بینش هایی برای بهبود تصمیم گیری در مدیریت شهری است. این پژوهش بر تحلیل زنجیره های مخرب ناشی از زلزله تمرکز دارد تا از منظر مدیریت شهری و امنیت پیش نگرانه، بینشی برای تقویت تاب آوری شهری و کاهش پیامدهای بحران ارائه دهد.
روش: پژوهش با رویکرد کیفی، از کدگذاری باز، چرخ آینده و تحلیل مضمونی برای شناسایی و دسته بندی پیامدهای زلزله در حوزه های مختلف بهره می برد. همچنین، پیامدها و محرک ها با استفاده از ابزارهای متعددی شناسایی و تحلیل شده اند.
یافته ها : تحلیل ها نشان دادند زلزله می تواند پیامدهایی هم پیوند در زیرساخت های حیاتی، روان جمعی، شریان های انرژی و حوزه های اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند. این پیامدها، با هم افزایی متقابل، زنجیره های مخربی شامل هفت حوزه امنیت زیست محیطی، زیرساخت های حساس، روان شناختی، انرژی، اقتصادی، منابع حیاتی و حکمرانی پایدار شکل می دهند.
نتیجه گیری: زلزله در تهران با ایجاد «زنجیره های مخرب» پیامدهای آبشاری، بحران های چندلایه ای در ابعادی همچون زیرساختی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی رقم می زند. مدیریت مؤثر این بحران، نیازمند برنامه های جامع، تقویت شبکه های حیاتی، بهبود مدیریت ساختارهای شهری، استقرار مدیریت تاب آور شهری و هماهنگی میان نهادهای مرتبط است.
تصمیم کاوی در فرآیندهای فناوری اطلاعات- مطالعه موردی فرآیند تبدیل شناسایی ایده های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
91 - 128
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای دانش بنیان جزء جدایی ناپذیر فرآیندهای کسب و کار شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات هستند. در این صنعت، فرآیندهای دانش بنیان که مبتنی بر دانش نیروی ماهر اجرا می شوند و در زنجیره ارزش شرکتهای فعال این حوزه نقشی اساسی ایفا می کنند. مهمترین عنصر در فرآیندهای دانش بنیان، تصمیم گیری های صورت گرفته در این فرآیندها است. از این رو مساله شناسایی قواعد و مدلهای تصمیم فرآیندهای دانش بنیان دارای اهمیت به سزایی است. در این مقاله یکی از مهمترین فرآیندهای موجود در صنعت نرم افزار (فرآیند شناسایی و تصمیم گیری در خصوص ایده های مطرح شده) مورد بررسی قرار می گیرد و با استفاده از لاگ های تصمیم گیری موجود در یکی از بزرگترین شرکتهای نرم افزاری کشور، به تحلیل این فرآیند با استفاده از نظریه مجموعه های ژولیده پرداخته می شود. بر اساس این نظریه و با بهره گیری از الگوریتم کاست سریع، روشی گام به گام برای تحلیل داده ها و شناسایی قواعد تصمیم گیری ارایه می شود. این الگوریتم در گام نخست خصیصه های حیاتی مورد استفاده در نقطه تصمیم را شناسایی نموده و سپس مدل تصمیم گیری را به صورت قواعد اگر-آنگاه ارایه می کند. نتایج ارزیابی نشان می دهد که در نتیجه بهره گیری از این مدل حجم مورد نیاز برای مراجعه مستقیم به تصمیم گیرندگان کاهش قابل توجهی خواهد داشت و فرآیند تصمیم گیری و در نتیجه مدت زمان کل فرآیند کاهش قابل ملاحظه ای خواهد یافت.
الگوی ساختاری سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری و کنترل و انعطاف پذیری شناختی با افسردگی نوجوانان با نقش میانجی گر نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری تغییرات خلق و خو و رفتارهای شخص را بر اساس عوامل زمینه ای تبیین می کند و بنابراین تفاوت های فردی در حساسیت ها منجر به تفاوت هایی در پردازش می شود. علاوه بر آن نشخوار فکری به عنوان یک سبک پاسخ پایدار ارتباط نزدیکی با حفظ اختلال افسردگی اساسی دارد و یک الگوی ناسازگار از متمرکز بر افکار و احساسات منفی است. با توجه به تأثیر افسردگی بر ابعاد عاطفی، جسمی و شناختی می تواند در افراد مبتلا مشکلاتی را در توجه، حافظه و کنترل شناختی ایجاد کند، بنابراین، پژوهش های بیشتر در خصوص کنترل شناختی در اختلال افسردگی مورد نیاز است. هدف: این پژوهش با هدف الگوی ساختاری سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری و کنترل و انعطاف پذیری شناختی با افسردگی نوجوانان با نقش میانجی گر نشخوار فکری انجام شد. روش: این پژوهش ازنظر هدف بنیادی و از نظر روش یک پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند. نمونه پژوهش 347 نفر از دانش آموزان شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های از پرسشنامه های نشخوار فکری نالن هوکسما و همکاران (1991)، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی زیگموند و اسنیت (1983)، پرسشنامه سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994) و پرسشنامه کنترل و انعطاف پذیری شناختی گیبرس و همکاران (2018) استفاده شد. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری و AMOS.24 و SPSS.27 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سیستم فعال سازی رفتاری، کنترل و انعطاف پذیری شناختی با نشخوار فکری و افسردگی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 P<). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 20 درصد از واریانس نشخوار فکری توسط کنترل و انعطاف پذیری شناختی و سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری تبیین می شود. در نهایت 29 درصد از واریانس افسردگی توسط کنترل شناختی و انعطاف پذیری و سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری و نشخوار فکری تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها استفاده از مداخلات درمانی که زمینه را برای انعطاف پذیری روانشناختی و کنترل شناختی فرام سازد می تواند در جهت کاهش نشخوار گری و علائم افسردگی کمک کننده باشد.
ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ارزیابی کارکردها و خدمات اکوسیستمی مناطق حفاظت شده، می توان به برنامه ریزان و تصمیم گیران آمایش سرزمین و توسعه پایدار در سطح منطقه و کشور کمک شایانی نمود. مطالعه حاضر بطور خاص به ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو و ارزش گذاری اقتصادی این خدمات می پردازد. به منظور مدل سازی خدمات اکوسیستمی تعادل آبی، حفاظت خاک و کیفیت آب، از مدل هیدرولوژیکی و مبتنی بر داده های دور سنجی سیستم پشتیبانی سیاست جهانی آباستفاده شد. شبیه سازی با استفاده از یک سری تصاویر موزاییک شده مربعی یک درجه ای (یک هکتار) در مقیاس ماهانه انجام پذیرفت. به منظور ارزش گذاری اقتصادی نیز مدل Invest و روش هزینه جانشین بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که مجموع آب تولیدی در این منطقه 401،205،344 مترمکعب در سال می باشد. همچنین کمینه، بیشینه و میانگین بودجه آبی هر سه منفی و به ترتیب معادل 76/1492-، 04/38- و 24/639- میلی متر در سال است که نشان دهنده کمبود بارش و شدت تبخیر و تعرق در این منطقه است. میانگین پتانسیل آلودگی آب های سطحی 5/4 درصد و این منطقه سالانه از فرسایش 2 تن در هکتار خاک جلوگیری می نماید. ارزش اقتصادی واقعی تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب در سال 1398 با اصلاح تورمی 18/20 درصد، 54/67 و 65/2729 میلیارد ریال برآورد شده است. از سه سناریو با نرخ های تنزیل (مرکب) 8، 12 و 15 درصد در دوره های 5، 10، 15 و 30 ساله به منظور تعیین ارزش اقتصادی کارکرد های این منابع در آینده استفاده شد. نتایج نشان داد که بطور مثال؛ با نرخ تنزیل 15 درصد و در دوره 30 سال، ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب به 82/4471 و 13/180730 میلیارد ریال می رسد. در مجموع ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک، 35/0 و 17/14 درصد ارزش کلی منطقه می باشد.
شناسایی پیشران ها و بازدارنده های ارتقای یکپارچه سازی فرهنگ سازمانی پس از ادغام و اکتساب: مرور نظام مند پیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
29 - 45
حوزههای تخصصی:
یکپارچگی ترکیب دارایی ها و افراد و دارای سه سطح رویه ای، فیزیکی، و فرهنگی است. یکپارچگی فرهنگی یکی از الزامات رسیدن به ادغام موفقیت آمیز است. هدف از این مطالعه بررسی پیشران ها و بازدارنده های یکپارچگی فرهنگی است. این پژوهش کاربردی با رویکرد اکتشافی و توصیفی است که از روش مرور نظام مند پیشینه برای جمع آوری داده استفاده کرده است. برای این منظور مقالات و پایان نامه ها و کتب در پایگاه های داده معتبر منتخب مرتبط با این حوزه با معیار های شمول مد نظر پژوهش به عنوان منابع استفاده و با روش کدگذاری تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن اند که پیشران های یکپارچگی فرهنگی در سه بعد اصلی الزامات و بسترها، تسهیل کنندگان، و عوامل سبب ساز (علل) دسته بندی شده اند. همچنین بازدارنده ها در چهار دسته موانع ساختاری سازمانی، ارتباطی، فرهنگی اجتماعی، سیاسی محیطی قرار گرفته اند. توسعه و فراگیر شدن فرهنگ مشترک و یکپارچه در سازمان ادغامی مستلزم اجرا و مهیا کردن برخی شرایط برای اجرای آن است. آن شرایط شامل شناسایی پیشران ها و بازدارنده های یکپارچگی فرهنگ سازمانی برای اقدامات صحیح در برخورد با آن ها پس از ادغام است.
Analysis of Improving Economic Governance in the Country's Sports Based on Marketing Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present research was conducted with the aim of improving economic governance in the country's sports based on marketing factors. The participants in this research consisted of individuals with expertise in the field of sports economics. The data collection tool used in this research was semi-structured interviews. To analyze the qualitative data, thematic analysis was employed. The results of this research indicate that in the context of specialized and human facilitators aimed at enhancing economic governance, the main concepts identified include attention to global structures in sports, scientific processes, supportive systems, and managerial systems. In total, 21 components were identified for improving economic governance in the country's sports based on marketing factors, concerning the specialized and human facilitators aimed at enhancing economic governance. Moreover, in terms of foundational, structural, and organizational capabilities concerning the objectives of economic governance, the main concepts identified include expanding penetration rates, building trust, budgeting, and social incentives in sports. A total of 16 components of economic governance in the country's sports, based on marketing factors, were identified. Additionally, regarding the quality of communications in achieving the goals of economic governance, the main concepts included inter-sectoral cooperation, creating a social economy, and informational aspects. In total, 12 components of economic governance in the country's sports, based on marketing factors, were identified in relation to the quality of communications in achieving the goals of economic governance.
بررسی تاثیر روانشناسی مثبت و تکنیک های تجسم ذهنی بر سلامت روان ورزشکاران آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر روانشناسی مثبت و تکنیک های تجسم بر سلامت روان ورزشکاران آسیب دیده بود.روش پژوهشپژوهش حاضر از لحاظ هدف ، جز تحقیقات کاربردی، از نقطه نظر چگونگی جمع آوری اطلاعات، از نوع تحقیقات زمینه یابی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل 500 نفر ورزشکار سازمان یافته شهرستان زنجان در سال 1403 در رشته های مختلف ورزشی بود که حداقل دو سال فعالیت داشته اند. در مجموع حدود 200 نفر ورزشکار آسیب دیده شناسایی شد که از این تعداد با توجه به فرمول کوکران 131 نفر نمونه آماری به روش تصادفی خوشه ای و به صورت هدف مند با توجه به ملاک های ورود به تحقیق انتخاب شدند. در این پژوهش جهت آموزش تصویرسازی ذهنی از پکیج پژوهشگر ساخته بر اساس برنامه آموزشی اُشیا و موران (2019) استفاده شد. آموزش روانشناسی مثبت نگر سوزان کوئیلیام (2003) نیز در دوره 12 جلسه ای صورت گرفت. پرسشنامه نیازهای روان شناختی در ورزش واچوپالیس و همکاران (2006) نیز به صورت پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت.یافته هامقادیر متغیر سلامت روان ورزشکاران آسیب دیده گروه های مختلف پژوهش با یکدیگر دارای تفاوت معناداری داشتند (0.01=P). در گروهی که آموزش روانشناسی مثبت داشتند اختلاف میانگین 20/4 و مقدار t (402/3) در سطح معنی داری 02/0 بود که اختلاف معنی دار مثبت را نشان می داد، در گروه تجسم ذهنی نیز اختلاف میانگین 99/3 در مقدار t (314/2) در سطح معنی داری 03/0 بود که تاثیر مثبت و معنی دار تجسم ذهنی را نشان داد. در گروه ادغامی روانشناسی مثبت و تجسم ذهنی دارای اختلاف میانگین 17/10 مقدار t (724/5) و در سطح معنی داری 01/0 دارای بیشترین افزایش امتیاز سلامت روان در ورزشکاران دارای آسیب داشت. اما در گروه کنترل با توجه به سطح معنی داری 51/0 اختلاف معنی داری مشاهده نشد. 05/0<P.نتیجه گیریورزشکاران پس از آسیب دیدگی با مشکلات روحی و روانی ناشی از دوری از مسابقات و کاهش اعتماد به نفس مواجه می شوند. در این پژوهش، تکنیک های روانشناسی مثبت و تجسم ذهنی تاثیرات مثبتی بر سلامت روانی این ورزشکاران داشتند و می توانند به عنوان رویکردی کاربردی در تیم های ورزشی برای بازیکنان آسیب دیده مورد استفاده قرار گیرند. مداخله آموزشی-روانشناختی شامل آموزش مهارت های مقابله ای و مدیریت استرس است که به ورزشکاران کمک می کند تا با چالش های روانی ناشی از آسیب بهتر کنار بیایند و به شرایط بهتری دست یابند.
الهیات سیاسی تربیت: برنامه ای پژوهشی برای تعلیم و تربیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر برنامه پژوهشی ای را برای بازفهمی و بازسازی مسئله تعلیم وتربیت در ایران ارائه می کند. بدین منظور، تلاش شد در قالب یک جستار نظرورزانه طرحی از مسئله تعلیم وتربیت ایران و مسیر حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب ناظر به محورها و مضامین اساسی این برنامه پژوهشی عرضه گردد. این برنامه پژوهشی با نام الهیات سیاسی تربیت، دو پیش فرض بنیادین دارد. پیش فرض اول، که ناظر به اصلاح انگاره صاحب نظران و پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت نبست به غرب است، «غرب شناسی الهیات سیاسی تربیت» نام دارد. این پیش فرض مشخصاً به پروژه مطالعات نقد سکولاریزاسیون اشاره دارد و «وجود ریشه های الهیاتی برای مدرنیته» را برملا می سازد و زمینه ای برای تبارشناسی الهیاتی غرب مدرن، به ویژه تعلیم و تربیت سکولار غربی است. پیش فرض اول، کمک می کند تا غرب و تعلیم و تربیت غربی را با روایتی الهیاتی بازشناسی کنیم و این رکن غرب شناسی در برنامه پژوهشی این نوشتار است. پیش فرض دوم، «خودشناسی الهیات سیاسی تربیت» نام دارد که بیانگر ضرورت تلاش برای درک وضع تاریخی و اجتماعی و تعلیم وتربیت در ایران از منظری بیرون از افق تاریخی مدرنیته است. این افق تاریخی، که باید برآمده از حکمت ایرانی – اسلامی باشد و طرح کلی آن در این نوشتار عرضه شده، جهان ایرانی نام دارد. جهان ایرانی، رکن خودشناسی در الهیات سیاسی تربیت به مثابه یک برنامه پژوهشی است. براین اساس، نوشتار حاضر به نوعی ضرورت و امکان بازسازی نظریه و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران را مطرح می سازد.
عاملیت انتقادی - استعلایی روی باسکار و دلالت های آن برای تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیلی-استنتاجی، مفهوم عاملیت انتقادی-استعلایی روی باسکار را در چارچوب رئالیسم انتقادی بررسی کرده و دلالت های تربیتی آن را استخراج می کند. باسکار عاملیت انسانی را قصدمند، واقعی و مبتنی بر کنش در تعامل با ساختارهای اجتماعی می داند که عاملان از طریق آن، این ساختارها را بازتولید یا دگرگون می کنند. منظومه فکری او، با تکیه بر هستی شناسی لایه مند، انسان را در چهار سطح وجودی (طبیعت مادی، ساختار اجتماعی، مردم، و شخصیت تجسم یافته) تحلیل می کند و با رویکرد دیالکتیکی (شامل نااین همانی، غیاب، کلیت رابطه ای، عاملیت، و آگاهی بازتابی)، شرایط امکان رهایی و خود-تحقق بخشی را تبیین می کند. برخلاف دیدگاه های مدرنیته که انسان را به سوژه ای منفعل یا عقلانیت ابزاری تقلیل می دهند، باسکار بر ظرفیت انسان برای نقد سلطه و دستیابی به جامعه سعادتمند تأکید دارد. در مقایسه با نظریه های عاملیت-ساختار، مانند ساخت یابی گیدنز، هابیتوس بوردیو، و مرفوژنز آرچر، نظریه باسکار با افزودن ابعاد هستی شناختی و اخلاقی، چارچوبی عمیق تر برای فهم عاملیت ارائه می دهد. دلالت های تربیتی این نظریه شامل اهداف (روشنگری و خود-تحقق بخشی جهانی)، اصول (برانگیختن عاملیت قصدمندانه، پرورش عاملیت انتقادی، شناخت چندلایه ای، عدالت و رهایی بخشی، و شهود خلاق)، و روش ها (شهود خلاقانه و نقد تبیینی) است. آموزش در این دیدگاه، فرایندی دیالکتیکی برای توانمندسازی دانش آموزان به عنوان کنش گرانی خلاق و آگاه است که در بازسازی ساختارهای اجتماعی مشارکت می کنند. با این حال، چالش هایی نظیر تبیین اخلاق فرافرهنگی و توازن میان عاملیت فردی و انسجام اجتماعی، نیازمند توسعه نظریه است. این مطالعه، با تحلیل منظومه فکری باسکار، زمینه ای برای بازاندیشی در فلسفه تربیت فراهم می آورد.
حورالعین؛ همسران مردان بهشتی یا همنشینان بهشتیان؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
193 - 217
حوزههای تخصصی:
در عرف مسلمانان، «حورالعین» به عنوان همسران بهشتی بسیار زیبا و جوان مطرح است و در زمره نعمت هایی شمرده می شود که برخی آن را به عنوان جنس مؤنث و مخصوص مردان بهشتی دانسته اند و گروهی اعتقاد دارند، هم دارای جنس مؤنث بوده و هم مذکر، که هم مردان مؤمن و هم زنان مؤمن از آن متنعم می شوند و اختصاص آن به یک گروه از بهشتیان و محروم دانستن گروه دیگری از آن، دور از انتظار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، از دریچه آیات و روایات به بررسی جنسیت حورالعین پرداخته و با نقد و بررسی چهار نظر موجود راجع به جنسیت حورالعین به این نتیجه رسیده که با توجه به واژه شناسی و کاربردهای قرآنی و روایی، سیاق و شواهد موجود، جنسیت در مورد حورالعین مطرح نیست و تزویج با حورالعین به معنای هم نشینی و قرین بودن با آن هاست و حورالعین پاداش همه مؤمنان اعم از زن و مرد است. همچنین در قرآن علاوه بر حورالعین، زنان بهشتی نیز هستند که ویژگی های منحصربه فردِ خود را دارند و مهم ترین نکته ای که در این راستا وجود دارد عدم دقت مفسران و مترجمان در تفاوت قائل نشدن بین حورالعین و زنان بهشتی است، چه این که اوصاف مطرح شده برای این زنان را برای حورالعین در نظر گرفته اند.
آموزش مفاهیم اخلاقی در مدارس آینده:تاثیر ابزار دیجیتال (انیمیشن، تصاویر ثابت، و بازی های رایانه ای) در توسعه عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
129 - 152
حوزههای تخصصی:
در عصر دیجیتال، نظام آموزشی با چالشِ همسویی روش های سنتی آموزش با نیازهای نسل جدید روبروست. امروزه دانش آموزان در محیطی سرشار از فناوری های دیجیتال رشد می کنند، در حالی که شیوه های آموزش سنتی همچنان بر الگوهای خطی و انتقال یک سویه دانش تأکید دارند؛ بهره گیری از ابزار دیجیتال می تواند در کنار تعاملات انسانی، به افزایش مشارکت دانش آموزان و ارتقای بهره وری یادگیری کمک کند. یکی از دغدغه های اساسی در تعلیم و تربیت، توسعه سازه های روانی و هوش اخلاقی دانش آموزان است که مستقیماً بر رشد شخصیتی، اجتماعی و تحصیلی آن ها تأثیر می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم هوش اخلاقی از طریق سه ابزار دیجیتال (انیمیشن، تصاویر ثابت، و بازی های رایانه ای) بر عزت نفس دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر اصفهان انجام شده و راهکاری نوین برای بازطراحی برنامه های درسی مدارس آینده ارائه می دهد. این مطالعه با استفاده از روش نیمه تجربی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، روی ۸۰ دانش آموز که در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی تقسیم شدند اجرا گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد هوش اخلاقی بوربا و عزت نفس روزنبرگ، همراه با بسته های آموزشی دیجیتال مبتنی بر هفت فضیلت اخلاقی بوربا بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بررسی شدند. یافته ها نشان داد آموزش از طریق انیمیشن و تصاویر ثابت به طور معناداری عزت نفس و تمام مؤلفه های هوش اخلاقی را بهبود بخشید (۰۰۰/۰ > p). بیشترین افزایش عزت نفس در گروه تصاویر ثابت (59/5+=Δ) و انیمیشن (3+=Δ) مشاهده شد، در حالیکه بازی های دیجیتال تأثیر محدودی داشت (۱۸۰/۰ = p). در حوزه هوش اخلاقی، بازی های دیجیتال تنها بر مؤلفه «خویشتن داری» تأثیرگذار بود (۰۰۲/۰ = p). نتایج پیگیری نیز نشان داد تأثیر انیمیشن و تصاویر ثابت پایدارتر است. این پژوهش نشان می دهد که انتخاب ابزار دیجیتال باید مبتنی بر اهداف آموزشی (کوتاه مدت یا بلندمدت) و ماهیت محتوای اخلاقی صورت گیرد. انیمیشن به دلیل ترکیب روایتگری پویا و جذابیت حسی، به عنوان مؤثرترین ابزار شناخته شد، در حالیکه بازی های دیجیتال نیاز به بازطراحی برای تقویت جنبه های آموزشی دارند. این یافته ها برای طراحی برنامه های درسی آینده و ادغام فناوری در فرایند تدریس اهمیت حیاتی دارد.
چاپ نوشت (۱۸): مطبعه مبارکه شاهنشاهی: آوردگاه تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در دوره مشروطه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱۱)
325 - 368
حوزههای تخصصی:
مؤلف در این مقاله با اشاره ای به پیشینه چاپخانه دولتی در دوره های مختلف قاجار، به صورت اختصاصی به چگونگی راه اندازی مطبعه مبارکه شاهنشاهی در دوره مظفرالدین شاه می پردازد و فهرستی تفصیلی از کتاب های چاپ شده در این مطبعه را ارائه می دهد.
تأثیر آموزه های اسلامی در طراحی شهری و معماری مسکونی سکونتگاه های گذشته؛ مطالعه موردی قلعه مورچه خورت اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
147 - 181
حوزههای تخصصی:
معماری و بافت های مسکونی دوره اسلامی تحت تأثیر عواملی چون؛ شرایط جغرافیایی، ویژگی های دوره ای، مقاصد سیاسی، بنیه اقتصادی، فن آوری و آداب و رسوم اجتماعی اشکال متفاوتی یافته است. علیرغم این موضوع، وجوه اشتراک و تشابهات زیادی در این فضاها دیده می شود که برگرفته از روح، اندیشه و اعتقادات اسلامی بوده و بر همین اساس وصف اسلامی بر این آثار اطلاق گردیده است. امروزه به واسطه عوامل مختلفی نظیر: تخریب، نوسازی، تأثیر مدرنیسم و تمدن غرب، مصادیق این اندیشه در حال محو شدن از کلیت فضاهای شهری و مسکونی دوره اسلامی بوده است. به منظور شناخت این مصادیق در مقاله حاضر، قلعه مورچه خورت واقع در 50 کیلومتری شمال اصفهان که به واسطه عدم نوسازی و تخریب فضاها، هویت و اصالت اولیه خود را حفظ کرده و از این حیث نمونه ای سالم و کم نظیر محسوب گشته به عنوان مطالعه موردی، کانون توجه و تحقیق قرار گرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی _تحلیلی بوده و یافته های آن عمدتاً بر اساس داده های بدست آمده از بررسی های میدانی استوار گردیده است. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، اندیشه و اعتقادات اسلامی با مصادیقی همچون؛ انسجام درون شهری، حسن همجواری، سازگاری با محیط، صیانت از حریم خصوصی و توجه عمیق به شعائر الهی در وجوه مختلف فضاهای شهری مورچه خورت از قبیل اشکال، کیفیت و کمیت معابر ارتباطی، پلان، جهت ساختمانی، جهت ورودی، ترکیب بندی ورودی، چگونگی تزیینات بکار رفته در منازل مسکونی و نوع و نحوه ارتباطات فضایی و سازمان فضایی، تأثیرات اساسی و تعیین کننده ای داشته است.
Exploring Strategies to Resolve Contradictions between Verses and Narrations Regarding Procreation and Limiting Progeny(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given the importance of increasing and decreasing procreation, the present study aims to address contradictory verses and narrations on this topic using a descriptive and analytical method and answer the question: ‘What are the solutions for resolving contradictory verses and narrations regarding the increase and decrease of procreation?’ The research findings show that by applying two solutions, namely governmental decrees and the rules of conflict, balance, and preference, the conflict among the verses and narrations in the field of prolificacy and population control is resolved. In the first approach, the verses and narrations of prolificacy and population control, based on the primary principle and rule, indicate the preference and desirability of increasing procreation. However, if the individual and social conditions of the Islamic community change, the primary rule may change. The ruler and the supreme jurisprudent can issue a decree according to the circumstances of the time. Consequently, both an increase and a decrease in procreation may occur in different times and conditions in the Islamic community, thus avoiding a conflict. In the second approach, considering that the contradictory verses and narrations in the field of prolificacy and population control are divided into three categories: Conflict between verses of prolificacy and verses of population control, conflict between verses and narrations of prolificacy and population control, and conflict between narrations of prolificacy and narrations of population control. In the conflict between verses of prolificacy and verses of population control, the verses of prolificacy are preferred. In the conflict between verses and narrations of prolificacy and population control, two scenarios are possible: Sometimes the verses of prolificacy conflict with the narrations of population control, in which case the verses of prolificacy are preferred because they are definite in meaning ( Dalālah ) and definite in origin ( Ṣudūr ), while the narrations of population control are speculative in meaning ( Dalālah ) and speculative in origin ( Ṣudūr ); and sometimes, the verses of population control conflict with the narrations of prolificacy. The narrations of prolificacy are preferred because the verses of population control do not indicate procreation and increasing progeny. In the conflict between narrations of prolificacy and narrations of population control, since the conflict between these narrations is of the type of absolute and restricted conflict, the narrations of population control are restricted by the narrations of prolificacy. Accordingly, according to the verses and narrations, the abundance and increase of procreation are desirable.
نظر و عمل به مثابه مقوّم "حکمت" در جدال تاریخی ابن تیمیه و ابوالحسن عامری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
97 - 120
حوزههای تخصصی:
متفکران اسلامی در مورد اشتمال مفهوم حکمت بر "علم" و "عمل" به جدال پرداخته اند. در این میان، ابن-تیمیه از دیدگاه عامری در این خصوص انتقاد نموده، عقیده دارد نسبت دانش معقول و دین، از قاعده ای تبعیت نمی کند و عقل گرایان و ازجمله عامری، سعی در انتساب اقوالشان به شرایع الهی دارند. همچنین وی، خاستگاه نظام مفهومی فلاسفه از جمله عامری را در خصوص "حکمت" غیر از اسلام می داند. در ارزیابی این انتقادات باید گفت اولاً ابن تیمیه تنگ بینانه و غیرمنصفانه با آراء متفکران روبرو می شود و ثانیاً نقش عامری، صرفاً انتقال مفاهیم فلسفی یونانی به فضای اسلامی نیست؛ بلکه وی مفاهیم فلسفی را به دین عرضه می کند. همین طور عامری در موارد متعددی، عمل را به عنوانِ اصلِ محوری در علم مطرح نموده، لازمه ی عملی را برای علم ضروری می داند. وی علم را مبدأ عمل، و عمل را مرحله پایانیِ علم می داند و یا عمل را تمام و کمال علم معرفی می کند. .
حقوق تطبیقی حمایت از نوآوری های شبیه سازی درمانی: ایالات متحده آمریکا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق عمومی تطبیقی دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی درمانی با دستیابی به روش ها و فرآیندهایی نو و بدیع توانسته است گام هایی بلند درزمینهٔ درمان بیماری ها و بازسازی بافت ها و اندام های بدن انسان بردارد. یکی از موضوعات مهم در حوزه نوآوری های شبیه سازی درمانی حمایت از آن ها در قالب نظام ثبت اختراعات است که نقش اصلی را در توسعه چنین دستاوردهایی ایفا می کند. از دیگر سو، این توسعه بدون سرمایه گذاری بخش خصوصی ناممکن می نماید که، به نوبه خود، با وجود چارچوب های حقوقی حمایتی ممکن خواهد بود. این جستار نشانگر آن است که دو نظام حقوق اختراعات ایران و ایالات متحده آمریکا سیاست هایی متفاوت در حمایت از نوآوری های حوزه شبیه سازی درمانی اتخاذ نموده اند. نظام حقوق اختراعات ایران صرفاً ثبت بخش اندکی از ابداعات این حوزه، یعنی نوآوری های مربوط به فرآورده های اختراعی یا سلول های بنیادی رویانی را، با عنوان اختراع به رسمیت شناخته است. حال آنکه، نظام حقوق اختراعات ایالات متحده آمریکا، بر اساس تفسیرهای بدیع محاکم قضایی از فرآیندهای تمایز و تبدیل سلول های بنیادی رویانی، با عنوان اختراع حمایت می کند. بر این اساس، به نظر می رسد رویکرد بهینه در نظام حقوقی ایران حمایت از فرآیندهای یاد شده باشد که با ارائه تفسیری متناسب از قوانین و مقررات مربوط یا اصلاح آن ها میسر خواهد شد.
ارائه مدل تامین مالی نوآورانه در بخش ورزش با تمرکز بر نقش فین تک ها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی به منظور تامین مالی نوآورانه در صنعت ورزش با تمرکز بر نقش فین تک ها انجام شده است. در این پژوهش، از دو روش کمی دلفی فازی و تحلیل اثرات متقابل برای شناسایی، غربال و ارزیابی عوامل مؤثر تامین مالی نوآورانه در صنعت ورزش استفاده شده است. ابتدا، با مرور نظام مند ادبیات اخذ نظر از خبرگان که ۱۰ نفر از متخصصان حوزه تامین های مالی نوآورانه و صنعت ورزش بودند، 30 عامل اصلی شناسایی گردید. سپس این عوامل با استفاده از روش دلفی فازی غربال شده و 10 عامل برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. در مرحله میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این پیشران ها مورد بررسی قرار گرفت تا مهم ترین عوامل مؤثر بر تامین مالی نوآورانه در بخش ورزش مشخص شوند. این مطالعه از نوع کمّی و کاربردی است و نمونه پژوهش به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داد که پیشران های توانمندسازی استارتاپ های ورزشی، جذب سرمایه از طریق فین تک هوشمند، مدل های نوین درآمدزایی با تحلیل داده ها، قراردادهای هوشمند در نقل و انتقالات یا اسپانسری و کاربرد بلاک چین در شفاف سازی مالی به ترتیب پنج عامل اثرگذار بر موضوع هستند. پیشنهادات سیاستی ارائه شده بر پیشران های کلیدی موثر تمرکز داشته و شامل زیرساخت های حمایتی مانند شتاب دهنده های تخصصی در حوزه ورزش و فین تک، دسترسی به سرمایه اولیه و معافیت های مالیاتی برای نوآوران در صنعت ورزش، تشویق به استفاده از هوش مصنوعی در تحلیل داده های ورزشی. ... می باشد. نتایج این تحقیق می تواند مبنای سیاست گذاری برای حمایت از استارتاپ های ورزشی، جذب سرمایه مشارکتی و توسعه اقتصاد ورزش دیجیتال باشد.
تأثیر تمرینات هوازی بر نشانگرهای التهابی و عملکرد شناختی در بیماران دیابتی نوع2
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر ۱۶ هفته تمرین هوازی بر نشانگرهای التهابی و عملکرد شناختی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به صورت یک کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده با گروه کنترل و طرح پیش آزمون-پس آزمون بر روی ۴۰ بیمار دیابتی نوع ۲ انجام گرفت. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (تمرین هوازی) و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل سه جلسه تمرین هوازی در هفته با شدت ۵۰-۷۰% ضربان قلب ذخیره بود که به مدت ۱۶ هفته اجرا شد. نشانگرهای التهابی (TNF-α، IL-6 و CRP) و عملکرد شناختی با استفاده از آزمون های استاندارد شده اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که تمرینات هوازی منجر به کاهش معنی دار سطوح سرمی TNF-α (از ۳٫۸ به ۲٫۵ پیکوگرم در میلی لیتر)، IL-6 (از ۵٫۲ به ۳٫۴ پیکوگرم در میلی لیتر) و CRP (از ۴٫۵ به ۲٫۸ میلی گرم در لیتر) شد. همچنین بهبود قابل توجهی در عملکرد شناختی شامل حافظه کاری (افزایش ۱۲٫۴% در دقت آزمون n-back)، توجه انتخابی (کاهش ۱۷۷ میلی ثانیه در زمان واکنش آزمون استروپ) و عملکردهای اجرایی (کاهش ۳٫۳ حرکت در آزمون برج لندن) مشاهده شد. تحلیل داده ها نشان داد که کاهش سطوح IL-6 با ۳۸% از واریانس بهبود حافظه کاری مرتبط است.نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که تمرینات هوازی منظم می تواند به عنوان یک راهکار غیردارویی مؤثر برای کاهش التهاب سیستمیک و بهبود عملکرد شناختی در بیماران دیابتی نوع ۲ مورد استفاده قرار گیرد. مکانیسم های احتمالی این تأثیرات شامل کاهش التهاب، بهبود کنترل گلیسمی و تغییرات نوروپلاستیک در مغز می باشد.
بررسی اثر نرخ ارز، قیمت نفت و طلا بر بورس اوراق بهادار تهران در بازار خرسی و گاوی با رویکردی مالی رفتاری: شواهدی جدید از الگوی THSVAR
منبع:
مطالعات بین رشته ای اقتصاد دوره ۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
83 - 112
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، بازار سهام شاهد افزایش چشمگیر علاقه و مشارکت عمومی بوده است. هم زمان، افزایش تعاملات میان بازارهای مالی مختلف موجب شده است که شوک های ناشی از یک بازار، تأثیرات قابل توجهی بر پیش بینی پذیری شاخص کل بازار سهام داشته باشد. در این میان، مفاهیم اقتصاد مالی رفتاری نیز اهمیت ویژه ای پیدا کرده اند، زیرا تصمیمات سرمایه گذاران اغلب تحت تأثیر عوامل روان شناختی مانند ترس از زیان و رفتار گله ای قرار می گیرد. هدف این پژوهش، بررسی واکنش شاخص کل بازار سهام به شوک های ناشی از بازارهای ارز، نفت و طلا، با تأکید بر نقش شرایط خرسی و گاوی و مفاهیم مالی رفتاری است. به این منظور داده های ماهانه در بازه فروردین 1390 تا تیر 1403 با استفاده از الگوی THSVAR مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان داد که شاخص کل تمایل معناداری به واکنش همسو با تکانه های ناشی از بازارهای ارز، نفت و طلا دارد. شوک های مثبت در این بازارها اثر افزایشی و شوک های منفی اثر کاهشی بر شاخص کل داشته اند. همچنین، پاسخ شاخص کل به شوک های منفی به مراتب شدیدتر از واکنش آن به شوک های مثبت بوده است. این واکنش های نامتقارن به ویژه در شرایط بازار خرسی برجسته تر بود، جایی که ترس از زیان و رفتارهای هیجانی سرمایه گذاران، شدت تأثیر شوک ها را افزایش داده است. علاوه بر عوامل اقتصادی، مفاهیم مالی رفتاری نقش مهمی در واکنش بازار به شوک های سرریز شده از سایر بازارها ایفا می کنند. سرمایه گذاران می توانند با شناخت اثرات روان شناختی، استراتژی های مدیریت ریسک بهتری طراحی کرده و تصمیمات آگاهانه تری اتخاذ کنند. تحلیلگران مالی نیز می توانند از این یافته ها برای ارتقاء مدل های پیش بینی بهره ببرند. همچنین، آگاهی از حساسیت نامتقارن بازار سهام به شوک های منفی می تواند به سیاست گذاران در تدوین اقدامات هدفمند برای کاهش ریسک های سیستمی و تثبیت شرایط بازار کمک کند.