فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۰۸ مورد.
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
جمهوری خلق چین در دهه گذشته به یکی از مهم ترین شرکای تجاری و سرمایه گذار خارجی کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) تبدیل شده است. این دستاورد چین در منطقه ای که دارای اهمیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک فزاینده ای است را می توان ناشی از اتخاذ تاکتیک های سیاسی و رویکرد مصون سازی راهبردی دانست. دیپلماسی اقتصادی به عنوان یکی از ستون های کلیدی دیپلماسی مشارکتی چین سبب شده است تا از یک سو بدون به چالش کشیدن مستقیم آمریکا، نفوذ منطقه ای چین را گسترش دهد و از سوی دیگر خیزش جهانی بیجینگ را نیز تسریع نماید. پرسش اصلی مقاله آن است که آموزه های برآمده از مصون سازی راهبردی چین در منا برای جمهوری اسلامی ایران چه می باشد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دیپلماسی اقتصادی چین در منا به عنوان ستون کلیدی دیپلماسی مشارکتی، موفق شده است با بهره گیری از الگوهای رفتاری مصون ساز از طریق مؤلفه هایی چون انعطاف راهبردی؛ اولویت بخشی به صلح توسعه ای، درهم تنیدگی اقتصادی با کشورها و اتخاذ راهبرد های حفاظتی به جای برقراری موازنه قدرت و یا اتحاد و ائتلاف، آموزه های مغتنمی برای کارآمدکردن دیپلماسی اقتصادی در چهارچوب سیاست خارجی توسعه گرا برای ایران به همراه داشته باشد. روش پژوهش در این مقاله کیفی و دارای رویکرد توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها، بهره گیری از منابع کتابخانه ای می باشد.
تأثیر رسانه های اجتماعی بر احساس کارآمدی مجلس شورای اسلامی با تأکید بر نقش تغییرات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
163 - 184
حوزههای تخصصی:
کارآمدی نظام ازجمله مؤلفه هایی است که بدون وجود آن توسعه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی امکان پذیر نیست و پرداختن به این موضوع دارای اهمیت زیادی می باشد؛ چراکه اختلال در احساس شهروندان از کارآمدی نظام، پیشرفت هر نظامی را مختل می کند. در این راستا، در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از نظریه های چهارچوب بندی و برجسته سازی و همچنین داده های ارائه شده در موج هفتم «پیمایش ارزش های جهانی» (WVS) که با حجم نمونه 1499 نفری از تمام شهروندان ایرانی به دست آمده؛ به آزمون تأثیر رسانه های اجتماعی بر روی احساس کارآمدی مجلس شورای اسلامی بپردازیم. روش تحلیل داده ها کمّی و از نوع الگوسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس بود. در این زمینه اولاً، نتایج ماتریس همبستگی نشان می دهد که رسانه های اجتماعی با احساس کارآمدی مجلس شورای اسلامی رابطه منفی و معناداری دارند و باعث تضعیف این احساس در میان افراد می شوند. ثانیاً، اینکه، نتایج الگوی سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که رسانه های اجتماعی با احساس کارآمدی مجلس شورای اسلامی از طریق ارزش های سکولار و رهایی رابطه معنی دار و منفی ای داشته اند و منجر به کاهش احساس کارآمدی مجلس توسط افراد شده اند.
ضرب آهنگ مصرف فضا در گردشگری کوهستان های پیراشهری، مطالعه موردی: کوهستان کاوازنگ و امند زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع، شیوه و زمان مصرف فضا واژه های کلیدی مطالعات ضرباهنگی در ابعاد مختلف جغرافیایی می باشند. مطالعه این مصرف در گردشگری با مقیاس گردشگری کوهستان های پیراشهری، پیچیدگی افقی نحوه مصرف فضا را تبیین می نماید. این پژوهش با روش ترکیبی کیفی و کمی با ساخت تطبیقی مبتنی بر شیوه توصیفی - تحلیلی و با ماهیت اکتشافی و روش تحلیل ریتم به بررسی ضرب آهنگ گردشگری کوهستان های پیراشهری شهر زنجان پرداخته است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و حضور میدانی طولانی مدت غیرمستمر و مبتنی بر ابزار مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسش نامه بوده است. بخشی از داده های گردآوری شده به صورت کیفی تفسیری و بخش دیگر از طریق آمارهای کمی نظام ضرب آهنگ تجزیه وتحلیل شده است. با توجه به شاخص های چرخه زمانی، وفاداری، خدمات و نوع جامعه گردشگری این نتیجه حاصل شد که گردشگری گروهی کوهستان ضرب آهنگ پایداری نسبت به گردشگری فردی داشته و ضریب ماندگاری، وفاداری بالاتری را دارد. درعین حال نتایج مطالعه نشان داد که علی رغم قرارگیری دو کوهستان موردمطالعه در مجاورت شهر، کوهستان های با ماهیت طبیعی بیشتر (امند)، ضریب ماندگاری و تداعی ذهنی مثبت را در مقایسه با کوهستان های با خدمات انسان ساختی بیشتر (کاوازنگ) دارد. لذا حفظ ابعاد طبیعی کوهستان برای گردشگران گروهی و دخالت حداقلی عناصر انسان ساخت در محیط طبیعی کوهستان عملکرد ضرباهنگی پایدارتری به وجود می آورد.
سنجش شاخص های مؤثر در کیفیت سلامت و ایمنی مسکن در سکونتگاه های غیر رسمی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
103 - 122
حوزههای تخصصی:
کیفیت مسکن به طور اساسی با اهداف سلامت و پایداری مرتبط است، ایمنی مسکن یک چالش فراگیر در شهرها و مناطق شهری کشورهای کم درآمد است، به ویژه در سکونتگاه های غیررسمی که تعداد بالایی از ساکنان شهری در آن زندگی می کنند. باوجوداین چالش مداوم و تأثیر آن بر سلامت و رفاه، برای سنجش ایمنی و سلامت مسکن در این مناطق وجود دارد. ازاین رو این تحقیق به سنجش شاخص های مؤثر بر کیفیت سلامت و ایمنی مسکن در سکونتگاه های غیررسمی تبریز می پردازد. برای این کار از روش کمی همراه با پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه هدف در این تحقیق متشکل از شهرسازان و معماران، مهندسان، بازرسان و توسعه دهندگان در شهر بود. برای تجزیه وتحلیل داده از معادلات ساختاری با روش عامل تأییدی اکتشافی به همراه روش حداقل مربعات جزئی به حجم نمونه حساسیت کمتری دارد و بهترین روش برای نشان دادن روابط متغیرهای پنهان و آشکار است، استفاده گردید. برای این کار از نرم افزار Spss و SmartPls بهره گرفته شد. در این مطالعه عوامل مختلف اثرگذار بر عملکرد ایمنی و سلامت مسکن ارزان قیمت در سکونتگاه های غیررسمی شهر تبریز بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که معماری، خدمات ساختمان، محیط خارجی، رویکردهای مدیریتی و مدیریت نگهداری، تأثیر معناداری بر عملکرد ایمنی و بهداشت دارند. عوامل خدمات ساختمان (89/0 =β) علل اصلی عملکرد ایمنی و سلامت بودند. که ارزیابی شرایط خدمات ساختمانی برای محافظت از ایمنی، سلامت و رفاه مردم و حفاظت از محیط زیست مهم است.
رابطه سبک های دلبستگی و کیفیت خواب با واسطه گری عدم تحمل بلاتکلیفی در زنان متاهل دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و کیفیت خواب زنان متاهل دارای افکار خودکشی با واسطه گری عدم تحمل بلاتکلیفی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی _همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش شامل تمام زنان متاهل شهر شیراز در سال 1402 بود که در مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI) نمره بیش از 5 به دست آوردند، از بین آن ها به صورت در دسترس 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال RAAS)) کولینز و رید (1989)، مقیاس افکار خودکشی (BSSI) بک) 1989)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون(1996) و پرسشنامه کیفیت خواب (PSQI) پیترزبورگ (1993) بود. mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')">[aS1] روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر بود. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار بود. بررسی اثرات مستقیم نشان داد که تاثیر هر سه سبک دلبستگی اضظرابی/دوسوگرا،ایمن و اجتنابی و عدم تحمل بلاتکلیفی بر کیفیت خواب تایید شد (001/0>p). بررسی اثرات غیرمستقیم نشان داد عدم تحمل بلاتکلیفی نقش میانجی بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی/دوسوگرا با کیفیت خواب داشت (05/0>p). mouseout="msoCommentHide('_com_2')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_2','_com_2')">[ao2] این نتایج نشان می دهد که عدم تحمل بلاتکلیفی نقش میانجی معناداری در رابطه سبک های دلبستگی وکیفیت خواب زنان متاهل دارای افکار خودکشی دارد. mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')"> [aS1]سال ساخت درج شود mouseout="msoCommentHide('_com_2')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_2','_com_2')"> [ao2] نتیجه گیری نوشته شود
پیش بینی اعتیاد دانش آموزان به شبکه های اجتماعی براساس اهمال کاری تحصیلی و طرح واره های ناسازگار اولیه با درنظرگرفتن نقش میانجیگری ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۳
25-46
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش پیش بینی اعتیاد دانش آموزان به شبکه های اجتماعی، بر اساس اهمال کاری تحصیلی و طرح واره های ناسازگار اولیه، با درنظرگرفتن نقش میانجیگری ناگویی خلقی است. پژوهش با روش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری دربردارنده تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم آموزش وپرورش کرج در سال تحصیلی 1402-1401بوده است. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و ساده، 390 نفر از دانش آموزان برای نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1998)، اهمال کاری تحصیلی راثبلوم و سولومون (1984)، طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1998) و ناگویی خلقی تورنتو باگبی و همکاران (1997) بوده است. داده ها با آزمون تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد اهمال کاری تحصیلی و طرح واره های ناسازگار اولیه رابطه مستقیم مثبت و معناداری با ناگویی خلقی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی دارند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان از برازش خوب الگوی نهایی پژوهش دارد؛ به صورتی که اهمال کاری تحصیلی و طرح واره های ناسازگار اولیه، غیرمستقیم از طریق نقش میانجی ناگویی خلقی، اعتیاد به شبکه های اجتماعی را به صورت مثبت و معنی داری پیش بینی کرده اند. نتایج نشانگر نقش مهم ناگویی خلقی در پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان است.
بررسی رابطه بین ادراک تعارض والدینی و سازگاری هیجانی: با میانجی گری مهارت های اجتماعی و شایستگی رابطه در میان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانی یک دوره رشد منحصر به فرد است که با تغییرات و چالش های قابل توجهی همراه است. به این ترتیب، حفظ سازگاری هیجانی برای نوجوانان بسیار مهم است، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ادراک تعارض والدینی و سازگاری هیجانی با میانجی گری مهارت های اجتماعی و شایستگی رابطه بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود که با استفاده از معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان نوجوان متوسطه اول و دوم شهرستان شهرکرد بودند که 380 نفر از آنان به روش خوشه ای تصادفی و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به پرسشنامه های ادراک نوجوان از تعارض والدینی گریچ و همکاران ( 1992)؛ مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون و همکاران (1983)؛ مقیاس شایستگی اجتماعی اسمارت و سانسون (2003) و مقیاس سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (2007) پاسخ دادند. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SmartPLS, SPSS26 انجام گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که اثر مستقیم ادارک تعارض والدینی بر شایستگی رابطه (212/0-=β)، مهارت های اجتماعی(397/0-=β) و سازگاری هیجانی (237/0-=β)؛ همچنین رابطه شایستگی بر سازگاری هیجانی (09/0=β) و مهارت های اجتماعی بر سازگاری هیجانی (486/0=β) که در سطح (00/0 P <) معنادار است. اثر غیر مستقیم ادارک تعارض والدینی بر سازگاری هیجانی (213/0-=β) که در سطح (00/0 P <) معنادار است. ضریب تعیین مسیر نیز 482/0 بود
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت سازگاری هیجانی در دوران نوجوانی توجه به نقش متغیرهایی همچون تعارض والدینی، مهارت های اجتماعی و شایستگی رابطه در این دوران حائز اهمیت است.
تمظهرات تقنية الصور الحسيّة في شعر إبراهيم مصطفى الحمد (مقاربة تحليلية في ديوان «وَألقَيتُ بي» نموذجاً)
حوزههای تخصصی:
إنَّ الصور الحسیّه هی آلیه من آلیات تشکیل الصوره الشعریه وتسهم فی تعمیق المعنی وتکثیف الدلاله، فلهذا یجمع بین المدرکات ویآلف بین وظائف الحواس بما یمنح تجاوباً جمالیّاً یعین علی إثراء الإمکانات الإیحائیه. إبراهیم مصطفى الشاعر والناقد العراقی المعاصر قد وظّف هذه الآلیه بکثره فی شعره خاصه فی دیوانه «وألقیت بی» الذی خصّه بأشعار ثوریّ تجاه قضایا الأمّه الإسلامیه والعربیه؛ وقد عبّر الشاعر فی هذا الدیوان عن حبّ الوطن وأبدیه الذود والدفاع عنه بأشکال تعبیریه رائعه ممّا دفعنا إلى دراسه الصور الحسیّه وأثرها على نفس المتلقّی ووقعها علیه وفق المنهج الوصفی والتحلیلی. ومن أهمّ ما توصّلت إلیه الدراسه فی نهایه المطاف أنَّ الشاعر بنى دیوانه على الصوره الحسیّه ووظّف فیه حواس الخمس: البصریه، الشمّیه، السمعیه، اللمسیه، والذوقیّه، واستخدم الصورتین البصریه والسمعیه أکثر من غیرها، فلعب هذان الحسّان دوراً محوریاً فی بنیه قصائده. کما کشفت الدراسه أنّ الصور الحسیّه فی قصائد الدیوان ساعد على تولید دلالات إیحائیه قویّه دفعت المتلقی إلى التأمّل وفتحت أمامه أبواب ممارسه ذهنیه وقراءه فاحصه لشعره.
مقایسۀ سبک شناسان حملۀ حیدری با داستان رستم و اشکبوس بر اساس کتب درسی فارسی دهم و فارسی یازدهم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی و مقایسه تفاوت ها و شباهت های حماسه های مصنوع و طبیعی در پیشینه تحقیقات ادبی می پردازد. در درس چهاردهم کتاب فارسی سال یازدهم، حماسه مصنوع حمله حیدری از باذل مشهدی به دلیل بسامد چشمگیر شباهت و تقلید شاعر از حماسه شاهنامه به ویژه تقلید از بخش جنگ های تن به تن در مقایسه با درس دوازدهم فارسی دهم، رستم و اشکبوس، برای دانش آموزان قابل توجّه است. نویسندگان این سطور بر این باورند که این میزان دقّت و توجّه دانش آموزان در این دو متن، پژوهش ریزبینانه ای را می طلبد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی است و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده است. پژوهندگان در این مقاله به شیوه سبک شناسی در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری به مقایسه ابیات این دو درس حماسی می پردازند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که باذل مشهدی در حماسه مصنوع خود تحت تأثیر ذهن و زبان فردوسی در شاهنامه است. بدیهی است به دلیل متفاوت بودن اوضاع زمانه و میزان هنر شاعری و حماسه سرایی باذل در مقایسه با فردوسی، تفاوت های زیادی در قلمروهای سه گانه سبکی مشاهده می شود. پی بردن به سبک شخصی دو شاعر و برآوردهایی از ذهنیت متفاوت آن ها و نیز تفاوت در هنر شاعری و تصویرسازی و همچنین میزان قوّت و قدرت زبان ایشان از نتایج دیگر این پژوهش است.
بررسی انتقادی انگاره کودکی در سنّت ارسطویی با تأکید بر نگاه اسلامی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با هدف بررسی انگاره کودکی در اندیشه ارسطو، با روش توصیفی-تحلیلی کوشیده است با تکیه بر مجموعه آثار ارسطو و شارحان وی، توصیفی از مفهوم کودکی براساس سنّت فلسفی این اندیشمند ارائه کند. یافته های پژوهش نشان می دهد کودک در اندیشه ارسطو، انسان در حال رشد است که همه فعلیت های دوران بزرگسالی را به صورت بالقوه داراست. او هرچند نسبت به بزرگسالان، توانایی های محدودتری دارد و والدین و مربیان باید این محدودیت ها را ملاحظه کنند، اما این به معنای نادیده گرفتن و بی ارزش دانستن او نیست. برخی از مهم ترین نقدهای مطرح شده نسبت به انگاره بزرگسال بالقوه عبارتند از: نگاه ابزاری و غیراصالی به کودکی؛ جبرگرایی ناشی از رئالیسم ذات گرایانه؛ نادیده گرفتن و ارزشمند ندانستن کودک؛ نگاه فردگرایانه به کودک؛ ناتوانی از تبیین فعلیت ها و توانایی های خاص کودکان؛ بی توجهی به کودکان دارای نیازهای ویژه؛ سکوت نسبت به آموزه اسلامی فطرت و محروم دانستن کودکان از نیل به سعادت. بررسی آثار ارسطو نشان می دهد که بیشتر نقدهای مطرح شده به دلیل ناسازگاری با مبانی وی وارد نیست. بنابراین برخلاف آنچه که در برخی منابع مشهور شده، باید انگاره کودک ارسطویی را «بزرگسال بالقوه» دانست نه «بزرگسال کوچک».
اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر بر انعطاف پذیری شناختی، سرخوردگی زناشویی و رشد پس از آسیب در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
10 - 21
حوزههای تخصصی:
ابتلا به بیماری سرطان، بحرانی آسیب زا می باشد که تاثیر به سزایی در ابعاد گوناگون زندگی شخص دارد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر بر انعطاف پذیری شناختی، سرخوردگی زناشویی و رشد پس از آسیب در زنان مبتلا به سرطان در شهر مشهد بود.پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان امید و مراکز تخصصی مشهد در سال 1400 بود. از میان این افراد، 36 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل ( هر گروه شامل 18 نفر) جایگزین شدند. سپس روان درمانی مثبت نگر (به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای) روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه به پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنای و ونادروال (2010)، سرخوردگی زناشویی کایزر (1993) و رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزار آماریSPSS نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مداخله رواندرمانی مثبت نگر بر افزایش انعطاف پذیری شناختی، افزایش رشد پس از آسیب و کاهش سرخوردگی زناشویی در زنان مبتلا به سرطان مؤثر بوده است (01/0 ≥p ).از آنجا که رواندرمانی مثبت نگر اثرات مطلوبی روی متغیرهای پژوهش پیش رو داشته است، بنابراین استفاده از آن به منظور روش درمانی موثر جهت حمایت از بیماران خاص سرطانی پیشنهاد می شود
کیفیت زندگی زنان خیانت دیده و ناملایمات دوران کودکی؛ نقش واسطه ای حمایت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خیانت زناشویی یکی از چالش های مهم در روابط زوجین است که تأثیرات مخربی بر کیفیت زندگی افراد، به ویژه زنان خیانت دیده، دارد. هدف این پژوهش تدوین الگویی ساختاری برای بررسی تأثیر ناملایمات دوران کودکی و سبک های دلبستگی بر کیفیت زندگی زنان خیانت دیده، با نقش واسطه ای حمایت های اجتماعی بود. روش: این پژوهش از نوع کمی و طرح آن شبه آزمایشی با روش پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل ۳۰۰ زن خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر تهران بود که از میان آن ها ۲۳۰ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های ناملایمات دوران کودکی، سبک های دلبستگی، حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ناملایمات دوران کودکی به طور منفی و معناداری بر کیفیت زندگی زنان خیانت دیده تأثیر دارد (p<0. 01). همچنین، سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) به طور معناداری با کاهش کیفیت زندگی در ارتباط بودند، درحالی که سبک دلبستگی ایمن تأثیر مثبتی بر کیفیت زندگی داشت (p<0. 01). حمایت اجتماعی به عنوان یک متغیر میانجی، اثرات منفی ناملایمات دوران کودکی و سبک های دلبستگی ناایمن بر کیفیت زندگی را کاهش داد و اثر مثبت سبک دلبستگی ایمن را تقویت کرد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی زنان خیانت دیده تحت تأثیر تجربیات نامطلوب کودکی، سبک های دلبستگی و میزان حمایت اجتماعی قرار دارد. مداخلات روان شناختی برای بهبود کیفیت زندگی این زنان باید بر تقویت حمایت اجتماعی، اصلاح سبک های دلبستگی و کاهش تأثیرات منفی ناملایمات دوران کودکی متمرکز باشد. این پژوهش می تواند راهکارهای مؤثری برای مشاوران خانواده و سیاست گذاران در حوزه سلامت روان ارائه دهد.
تحلیل گفتمان انتقادی خطبه حجاج بن یوسف بر اساس الگوی فرکلاف
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵
166 - 145
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از شاخه های مهم نظریه تحلیل گفتمان است که به منظور نشان دادن چگونگی شکل گیری گفتمان های قدرت، لایه های پنهان زبان را در متون کتبی و شفاهی می کاود. گفتمان شناسی انتقادی نوین علاوه بر عناصر نحوی و صرفیِ سازنده جمله برای تبیین معنا، عناصر فرامتنی از قبیل بافت موقعیتی، فرهنگی و اجتماعی را نیز در بر می گیرد. این پژوهش بر اساس روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی تحلیل گفتمان انتقادی خطبه حجاج بن یوسف بر اساس نظریه فرکلاف می پردازد. هدف اساسی از این کنکاش بررسی متنی کهن در پرتو مفاهیم «تحلیل گفتمان انتقادی» به عنوان رویکردی جدید در تحلیل متون است . به این منظور از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف استفاده شد تا کارکردهای ایدئولوژیک خطبه حجاج در ارتباط با مناسبات قدرت مشخص شود. در سطح توصیف، ویژگی های زبان شناختی خطبه، در سطح تفسیر، بافت موقعیتی گفتمان و بینامتنیت و در سطح تبیین، جایگاه خطبه در ساختار سیاسی عصر بنی امیه بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد حجاج در سطح توصیف با استفاده از مجازها، استعاره ها، کنایه ها و قسم، تأکید، تکرار و هم آیی واژه ها در پی تبیین اندیشه هایش و آشکارکردن قاطعیت خود در کنترل اوضاع بوده است. در سطح تفسیر، از بافت بینامتنی صریح برای ترسیم بافت موقعیت موجود بهره برده و برای قوت بخشیدن به سخنرانی خود از مفاهیم دینی و آیات قرآن استفاده کرده است. در سطح تبیین، با استفاده از مفاهیمی مانند ایدئولوژی و قدرت، و هژمونی و بیگانه سازی به تقویت و بازسازی ساختار قدرت و ایدئولوژی موجود کمک کرده و از حاکمان بنی امیه در تثبیت قدرتشان دفاع نموده است.
تحلیلی بر رذیلت های تمدنی؛ با تأکید بر موضوع حسادت و آثار کلان اجتماعی آن در سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
25 - 46
حوزههای تخصصی:
برخی بیماری های قلبی بیماری های فردی است که امتداد کلان اجتماعی پیدا نمی کند؛ اما بسیاری از این بیماری ها مانند حسادت، با امتداد در جامعه و آلوده کردن آن، موجب شکاف در نظام مناسبات انسانی و اختلال در شکل گیری تمدن می شود. در این پژوهش با رویکردی الهیاتی و استفاده از روش استنتاجی پرسش محور از آیات قرآن، به این سؤال پاسخ داده شد که طیّ چه مکانیسمی، کلان شدگی مؤلفه ضدّ اخلاقی حسادت در اجتماع و تمدن صورت می گیرد و مخلّ مناسبات انسانی می شود؟ حسادت یا «بغی»، عامل اصلی نزاع اشراف اقوام با پیامبران و انکار آنان و ردّ قوانین الهی است. جایگزینی قوانین الهی با قوانین بشری موجب غلبه انسان محوری به جای خدامحوری، ترجیح اصالت عقل و تجربه بر اصالت وحی و سقوط انسان از انسانیت و کمالات اخلاقی در سطح جهانی شده است. شکل گیری تمدن با دو نوع تهدید بیرونی و درونی از ناحیه حسادت مواجه است: یکی حسادت کفار به مؤمنان که تلاش می کنند مسلمانان را به ارتداد بکشانند و از آن ها بهره کشی کنند و دیگری حسادت مؤمنان به مؤمنان که موجب انباشتگی کینه، نفرت، بدخواهی، خودمحوری و گسستگی در بین گروه های مختلف انسانی می شود و وحدت تمدنی و نظم اجتماعی را بر هم می زند. این پیامدها وقتی شدت می یابد که خواص یک جامعه به این رذیله اخلاقی مبتلا باشند.
فضای تخاصم گفتمانی در سوره احزاب؛ با بهره گیری از برخی مؤلفه های نظریه لاکلاو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
47 - 64
حوزههای تخصصی:
سوره احزاب مضامینی چالش انگیز در ارتباط با مسائل شخصی پیامبر ص مطرح نموده که موجب قضاوت هایی درباره ایشان و دست مایه منتقدان اسلام گردیده است. از سوی دیگر، شماری از منتقدان، قرآن را کتابی پریشان و آشفته می دانند که موضوعات مختلف و بی ارتباط را در کنار هم آورده است که تنوع و تعدد و پراکندگی ظاهری موضوعات در سوره احزاب می تواند مؤید این نظر باشد. علی رغم چندین پژوهش درباره این سوره، از منظر تحلیل گفتمان که از روش های جدید تحلیل متون در دانش زبان شناسی است، تاکنون مطالعه ای پیرامون آن صورت نگرفته است. گزاره های سیاسی اجتماعی فراوانی در سوره احزاب موجود است که طبق فرضیه این پژوهش حول محوری واحد گرد آمده است و این پژوهش در پی آن است تا با بهره گیری از برخی مؤلفه های تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه که مشخصه آن تسری گفتمان از حوزه فرهنگ و فلسفه به جامعه و سیاست است، فضای تخاصم گفتمانی در سوره احزاب را تبیین کند. طبق یافته های این پژوهش، دو گفتمان متخاصم در موقعیت نزول سوره احزاب درصدد تضعیف هژمونی یکدیگر بوده اند. منافقان و بیماردلان گفتمان نفاق و جهل را شکل داده بودند که دالّ مرکزی آن موروثی دانستن جایگاه پیامبر ص و گرایش به نبوت فرزندخوانده ایشان به عنوان نبیّ بعدی بود و دیگر دالّ های این گفتمان نیز آن را تقویت می کرد. در واکنش به آن، گفتمان ایمان، با پشتیبانی خدا و پیامبر ص و مؤمنان راستین، با تبیین جایگاه پیامبر ص به عنوان فرستاده خدا و خاتم النبیین که نه موروثی و نه قابل انتخاب است، ضمن حفظ هژمونی خود، به تبیین این موضوع به عنوان دالّ مرکزی خود مبادرت ورزید.
بررسی روش های معصومان در استناد به قرآن، با هدف ترویج فرهنگ قرآنی در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
65 - 86
حوزههای تخصصی:
جایگاه قرآن و اهل بیت این دو یادگار پیامبر ص و اهمیت تمسک به آن دو برای گمراه نشدن پس از ایشان، بر مسلمانان پوشیده نیست. پیامبر در قرآن به عنوان اسوه حسنه معرفی شده و به تبع آن اهل بیت ع نیز در جایگاه وصایت و جانشینی بعد از پیامبر، از این منزلت برخوردارند. از سوی دیگر، قول و عمل معصومان مستند به قرآن است و ایشان به شیوه هایی که بررسی و تبیین خواهد شد، به قرآن استناد کرده اند. این پژوهش با هدف بررسی انواع استناد و شیوه های معصومان در استناد به قرآن، با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته و به دنبال روشن ساختن نقش این استناد در توسعه فرهنگ قرآن در جامعه است. استنادهای معصومان به ظاهر قرآن (اعم از نهی، عام، خاص، مفهوم و استثنای آن)، یا به باطن آن است و در برخی موارد به تعمیم قرآن و گاهی به مجموع آیات درباره یک موضوع استناد کرده اند. ره آورد این پژوهش آن است که اهل بیت ع با روش هایی مانند استناد ابتدایی، استناد در بحث و مناظره و استناد در پاسخ به سؤال، سخن یا عمل خود را به قرآن مستند ساخته اند. این حجم از استناد و تنوع آن، نشانه ای بر فرهنگ سازی این سیره برای شیعیان است. تبیین صحیح این سیره برای پیروان اهل بیت ع ، انگیزه ای برای تأسی به ایشان در محور قرار دادن قرآن در زندگی و مستندسازی گفتار و کردار خود به قرآن است.
Methodology of Interpretive Narrations in Explaining Geological Terms and Phrases of the Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recognizing the organized system of the impeccable Imams' (AS) interpretive methods in explaining geological verses, and their efforts in the process of understanding the Quranic verses and reaching God's intent through scientific explanation, can provide effective methods for interrogating the Quran in this type of verse. The Ahl al-Bayt (AS) and the Companions, in interpreting the scientific verses of the Quran, generally adopted three approaches: "Linguistic explanation, conceptual interpretation, and reference to the Quran itself." However, conceptual interpretation was more prevalent, and linguistic explanation was mostly dedicated to the semantics of words. While paying attention to other verses of the Quran and using their own rational arguments, they explained the Quran and eluded to its cosmic and internal signs, such as subduction, the non-annihilation of matter, and other matters. The present study explores how the Imams (AS) studied and approached the geological verses of the Holy Quran. Through content analysis and library-based data collection, the narrations are examined. By comparing the geological verses, scientific narrations, and natural sciences, it is concluded that the Impeccable Imams (AS) not only paid attention to the science of their time but also addressed issues that were unknown to the thinkers of that era and were discovered by scientists centuries later. They employed various methods to convey the meaning of scientific verses, such as semantic explanation, imagery, stating the cause, conceptual interpretation, and so on
مدل یابی سلامت معنوی بر اساس جهت گیری مذهبی و امید به زندگی با میانجیگری تحمل ناراحتی و نقش تعدیلگر جنسیت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش مدل یابی سلامت معنوی بر اساس جهت گیری مذهبی و امید به زندگی با میانجیگری تحمل ناراحتی و نقش تعدیلگر جنسیت در دانشجویان بود. این پژوهش با پارادایم اثبات گرایی، رویکرد استقرایی، استراتژی پیمایشی، و روش توصیفی- همبستگی و از نوع کاربردی است که داده های آن بصورت میدانی در مقطع زمانی (1403-1404) گردآوری شد. جامعه آماری شامل 4000 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به جنسیت(مرد و زن)، مقطع تحصیلی(کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) و رشته تحصیلی (علوم انسانی، علوم پایه، فنی و مهندسی)، حجم نمونه به تناسب جمعیت بر اساس جدول مورگان 352 نفر برآورد و انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه های سلامت معنوی الیسون (1982)، امید به زندگی اشنایدر (۱۹۹۱)، جهت گیری مذهبی آلپورت (1950)، و تحمل ناراحتی سیمونز (۲۰۰۵)، که پایایی آنها بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب 0. 9، 0. 72، 0. 73، 89/0، می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها، شامل آمار توصیفی و در بخش استنباطی از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارSmart pls4 استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مقدارt برای اثر مستقیم و غیر مستقیم کوچکتر از (1.96=t) است. بنابراین فرضیه های پژوهش مبنی بر این که متغیر جنسیت تفاوت معناداری در اثر مستقیم جهت گیری مذهبی و امید به زندگی بر سلامت معنوی دانشجویان ایفا می کند، و متغیر جنسیت تفاوت معناداری در اثر غیرمستقیم جهت گیری مذهبی و امید به زندگی بر سلامت معنوی دانشجویان با میانجیگری تحمل ناراحتی ایفا می کند، با اطمینان95% رد می شود. ارزش عددیSRMR در هر دو گروه کمتر از0.08 و NFI نزدیک به 1 و مدل از برازش مناسبی برخوردار است. بنابراین نتیجه گیری می شود متغیر جنسیت نقش تعدیلگر ندارد و تفاوت معناداری در خصوص تاثیرگذاری آیتم های روانشناسی فوق وجود ندارد.
پیش بینی پیشرفت تحصیلی براساس اضطراب جدایی دانش آموزان با میانجی گری ظرفیت تأملی و خودآگاهی والدین آنان در شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس اضطراب جدایی دانش آموزان با میانجی گری ظرفیت تأملی و خودآگاهی والدین آنان در شهر قم بود. پژوهش حاضر از مدل سازی معادلات ساختاری برای ارزیابی مدل مفهومی (پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس اضطراب جدایی دانش آموزان با میانجی گری ظرفیت تأملی و خودآگاهی والدین آنان در شهر قم) با داده های تجربی استفاده کرده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی دارای اضطراب جدایی در شهر قم و مادران آنان بود که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و تعداد نمونه 381 نفر بود. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسش نامه اضطراب جدایی هان و همکاران (2003)، ظرفیت تأملی والدینی لویتن و همکاران (2017) و پرسش نامه خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران (2002) بود. داده های پژوهش به روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد پیشرفت تحصیلی بر اساس اضطراب جدایی دانش آموزان با میانجی گری ظرفیت تأملی و خودآگاهی والدین آنان قابل پیش بینی است (P<0/05). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که پیشرفت تحصیلی بر اساس اضطراب جدایی دانش آموزان با میانجی گری ظرفیت تأملی و خودآگاهی والدین آنان قابل پیش بینی است و این متغیرها بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر هستند.
بررسی و شناخت رابطه بین دینداری و سبک زندگی جوانان در شهرستان فردیس
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش عبارت از شناخت میزان دینداری و رابطه آن با سبک زندگی جوانان است. جامعه ایران را، به سبب چیرگی نهاد دین بر سایر نهاد های اجتماعی، می توان دارای فرهنگ دینی دانست. روشن است در چنین جامعه ای انتظار می رود افراد در انتخاب سبک زندگی خود تا حد زیادی متأثر از دین بوده و در تعیین سبک زندگی خود، از آموزه های دینی استفاده کنند. البته در این میان نمی توان نقش سایر عوامل به ویژه جریان مدرنیته و بسیاری از شاخصه های سبک زندگی مدرن از جمله، تجملات، پوشش، آرایش، اهمیت بدن، تفریح، لذت و غیره را نادیده گرفت. افزایش جمعیت ایران طی نیم قرن اخیر و بروز مهاجرت های گسترده داخلی، موجب شده است تا سکونتگاه های جدیدی در اطراف تهران و دیگر کلان شهرهای کشور به وجود آید. از این جمله می توان به شهرستان فردیس اشاره کرد که طی سال های اخیر به محلی برای سکونت مهاجرین تبدیل شده و بخشی از سرریز جمعیت تهران و از سایر نقاط کشور را در خود جای داده است. نتایج مطالعات مقدماتی درباره این شهرستان حاکی از آن است که به سبب ساختار اجتماعی و تنوع فرهنگی، مردم و به ویژه نسل جوان، از تنوع قابل ملاحظه ای در سبک زندگی برخوردارند، اما آنچه در این میان حائز اهمیت است نه تنوع سبک زندگی، بلکه رواج آسیب های اجتماعی در این شهرستان و بالاخص در بین جوانان است که این نکته می تواند موید بی توجهی آن ها به هنجارهای جامعه در انتخاب سبک زندگی باشد. بنیان نظری پژوهش بر نظریه برخی از جامعه شناسان از جمله وبر، زیمل و بوردیو استوار شده است. با مروری بر نظریه های یاد شده می توان دریافت، نهاد دین از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که تاثیر قابل ملاحظه ای بر رفتارها، اولویت ها و ارزش های افراد دارد.روش :روش پژوهش، با توجه به اهداف و سوالات، روش شناسی کمی می باشد.جامعه آماری عبارت از جوانان 18-35 سال شهرستان فردیس استان البرز است که 384 نفر از آنان با استفاده از روش سهمیه ای به عنوان جامعه نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل آن از روش های آماری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26در دو بخش انجام شده است: در بخش اول برای طبقه بندی و نمایش داده ها از جدول های توزیع فراوانی، نمودارهای آماری و مشخصه های مرکزی و پراکندگی استفاده شده است. در بخش دوم برای آزمون فرضیه های تحقیق (باتوجه به نرمال نبودن توزیع داده ها) از آزمون ناپارامتریک ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است.یافته ها: یافته های تحقیق گویای آن است درمیان مولفه های سبک زندگی، رعایت صحیح الگوی مصرف در بالاترین رتبه و پس از آن به ترتیب، همنوایی اجتماعی و فرهنگی، روابط بین شخصی، توجه به سلامت بدن و گذران بهینه اوقات فراغت قرار دارد. همچنین این یافته ها گویای آن است که در میان مولفه های دینداری، بعد اعتقادی در بالاترین رتبه و پس از آن به ترتیب ابعادعاطفی، آگاهی، مناسکی و پیامدی قرار دارد. نتایج آزمون فرضیه های فرعی بیانگر آن است که بین مولفه های دینداری با برخورداری از سبک زندگی همبستگی با شدت ضعیف وجود دارد این رابطه در مورد توجه به سلامت بدن از نوع معکوس است به طوری که هرچه بر میزان دینداری افراد افزوده شود، به مقدار کمی از توجه آنان به سلامت بدن کاسته می شود. درخصوص همبستگی بین استفاده از دینداری و رعایت الگوی مصرف همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین دینداری و روابط مناسب بین شخصی همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین میزان دینداری و نحوه گذران اوقات فراغت همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین دینداری افراد با همنوایی اجتماعی و فرهنگی همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن متوسط است. همبستگی بین سبک زندگی و دینداری (فرضیه اصلی) با توجه به جدول 3، می توان دریافت که آماره اسپیرمن با ارزش0.091 و سطح معناداری 0.74است. بنابراین با 5 درصد خطا می توان گفت بین دو متغیر دینداری و سبک زندگی همبستگی وجود ندارد.نتیجه: به هر ترتیب، آزمون فرضیه اصلی تحقیق حاکی از آن است که بین میزان دینداری و سبک زندگی همبستگی معنادار وجود ندارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که برخلاف جامعه سنتی، امروزه دینداری به عنوان تنها عامل موثر بر سبک زندگی به شمار نمی آید و میزان اثرگذاری آن نیز بر همه مولفه های سبک زندگی یکسان نیست.