فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۵۱۱٬۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی پیاژه بر تنظیم هیجان دانش آموزان دختر پایه چهارم در دوره ابتدایی شهر بروجن انجام گرفت. روش ها روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. به این منظور از بین کلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهر بروجن در سال تحصیلی 1400-1401 تعداد 30 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند، به صورت هدفمند انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برای جمع آوری اطلاعات آزمون از پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ-CA) (2005) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (تعداد، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره) استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: در پایان نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات مولفه های تنظیم هیجان در دو گروه آزمایش و کنترل اختلاف آماری معناداری وجود داشت (001/0>P) به گونه ای که دانش آموزانی که با استفاده از روش های آموزشی پیاژه آموزش دیده بودند، در مقایسه با گروه کنترل بهبود قابل توجهی در تنظیم هیجان داشتند و ضریب اتای بدست آمده برای مؤلفه های تنظیم هیجان شامل مدیریت هیجان 28/0، انعکاس هیجان 32/0 و درک هیجان 19/0 بدست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات آموزشی مبتنی بر رویکرد پیاژه می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود تنظیم هیجان دانش آموزان استفاده شود.
طراحی مدل کسب و کار مبتنی بر آینده نگاری: ارائه و اعتبارسنجی یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
96 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: مدل کسب وکار مفهومی راهبردی است که چگونگی خلق کردن، ارائه دادن و به دست آوردن ارزش را نشان می دهد. اگرچه مدل های کسب وکار، هم زمان با تغییرات محیط تغییر می کنند، برای غلبه بر شتاب تغییرات به نوآوری، پیش دستی، تفکر اکتشافی و آینده گرایی نیاز دارند. نوآوری در مدل های کسب وکار، مستلزم بینش طراحی است. آینده نگاری، فرایندی نظام مند و مشارکتی برای ساختن آینده است که از طریق مشورت، کسب آگاهی و چشم اندازسازی به آینده گرا کردن کسب وکار می پردازد. الگوهای طراحی مدل کسب وکار موجود، به محیط طراحی و آینده توجه اندکی دارند. چارچوب های آینده نگاری موجود نیز، به طراحی مدل کسب وکار توجه کافی ندارند. از این رو بررسی ها نیاز به ارائه مدلی جامع را نشان داد که برای در نظر گرفتن تحولات محیط، عدم قطعیت های موجود و وضعیت های آینده را در طراحی مدل های کسب وکار لحاظ کند. این پژوهش با هدف برطرف شدن شکاف در ادبیات موضوع و ارائه مدل مفهومی طراحی مدل کسب وکار مبتنی بر آینده نگاری انجام شد.
روش: پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی، از نظر هدف اکتشافی و فلسفه آن پراگماتیسم است و صبغه ترکیبی و رویکرد استقرایی دارد. در بخش نظری با استفاده از روش مرور سیستماتیک، مطالعات پیشین و آثار علمی مرتبط با موضوع پژوهش بررسی، تحلیل و دسته بندی شد. سپس طی یک مطالعه مفهومی با استفاده از بینش های به دست آمده و ترکیب مدل های موجود، مدل مفهومی پیشنهادی طراحی شد. برای اعتبارسنجی مدل، از میان خبرگان آینده پژوهی و مدیریت کسب وکار که جامعه تجربی پژوهش بودند، ۱۲ نفر به روش قضاوتی برای نمونه انتخاب شد. در این مرحله، برای جمع آوری اطلاعات، از ابزار پرسش نامه استفاده شد. روایی محتوای پرسش نامه را خبرگان تأیید کردند و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به میزان 768/0 تأیید شد. برای بررسی نرمال بودن داده ها، آزمون کلموگروف اسمیرنف به عمل آمد و بر اساس نتایج داده ها نرمال بود. سپس آزمون T تک نمونه ای برای تحلیل پاسخ ها انجام شد. سامان دهی مدارک و استنادها با استفاده از نرم افزار پژوهیار نسخه ۲ و محاسبه ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۷ انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که در مطالعات گذشته، دسته ای از پژوهشگران به آینده پژوهی در طراحی مدل کسب وکار توجه ناچیزی کرده اند. معدودی از آن ها به برخی جنبه های آینده پژوهی توجه کرده اند، ضمن آنکه به پایداری و فضای طراحی مدل کسب وکار اهمیت بیشتری داده اند. دسته دیگری از پژوهشگران، برخی فنون آینده پژوهی را جعبه ابزار دانسته و از آن استفاده کرده اند. تعداد اندکی نیز به آینده پژوهی و آینده نگاری، به عنوان چارچوبی برای توسعه مدل کسب وکار نگریسته اند؛ اما چارچوب جامعی برای طراحی مدل کسب وکار مبتنی بر آینده نگاری ارائه نکرده اند. ضمن مطالعه مفهومی، فرایند طراحی مدل کسب وکار اوستروالدر و پیگنر و چارچوب آینده نگاری عمومی وروس، مدل های مناسبی برای ادغام و ارائه مدل مد نظر پژوهش تشخیص داده شد. بر همین اساس، مدل مفهومی پیشنهادی برای طراحی مدل کسب وکار مبتنی بر آینده نگاری با ادغام دو مدل مذکور، طراحی و ارائه شد و به تأیید خبرگان رسید.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، ابتنای طراحی مدل کسب وکار بر آینده نگاری با در نظر گرفتن آینده های گوناگون، نگرش چندسطحی و پیگیری تحقق راهبردها، می تواند نقاط ضعف پژوهش های پیشین و الگوهای موجود را پوشش دهد و به آینده گرا شدن کسب وکارها کمک کند. پیشنهاد می شود طراحان مدل های کسب وکار، در فرایند طراحی، ضمن توجه به شناخت تحولات محیط و آینده های ممکن، برای تحقق مدل کسب وکار متناسب با آینده های بدیل، برنامه ریزی کنند. کاربست مدل پیشنهادی می تواند به این منظور کمک کند. پژوهشگران دیگر می توانند نتایج کاربرد مدل پیشنهادی را ارزیابی و تحلیل کنند.
نقطه تلاقی پارادایم ذهنی و عینی در شروع به قتل عمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشواری های تشخیص شروع به قتل عمدی، یافتن نقطه آغازینِ اقدامی است که از سویی مبیّن اراده قطعی فرد بر ارتکاب قتل و از سوی دیگر تطبیق آن رفتار با چارچوبِ قانونی باشد. برای حل این معمّا دو الگوی عینی و ذهنی مطرح است. در الگوی عینی مرتکب با عبور از اقدامات مقدماتی، رکن مادی جرم را آغاز می کند. در مقابل، الگوی ذهنی داشتنِ قصدِ سوء را نیز برنمی تابد و شروع به اجرا، توسل به افعالی است که نشان گر اراده قطعی فاعل بر ارتکاب جرم باشد. در نقطه تلاقی این الگوها، افعالی شروع به اجرا به شمار می آیند که با نتیجه مجرمانه رابطه علیّ داشته باشند، به این ترتیب بینِ صرفِ قصد و افعال بعیده و اقدام عملی به ستاندن جان دیگری باید قائل به تفکیک شد. در این پژوهش آستانه شروع به قتل عمدی، همچنین لزوم برگزیدنِ رویه ای واحد در محاکم قضایی، به شیوه توصیفی بررسی گردید.
انتشار مشروح مذاکرات هیئت وزیران؛ بسترها، ابهام ها، و مسئولیت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق عمومی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۷
101 - 128
حوزههای تخصصی:
مطابق ماده 3 قانون شفافیت قوای سه گانه، دستگاه های اجرایی، و سایر نهادها مصوب 1403/02/10 هیئت وزیران موظف است مشروح مذاکرات خود را، به جز مواردی که در این ماده مستثنا شده است، ظرف یک ماه در پایگاه اطلاع رسانی خود منتشر کند. همچنین به موجب ماده 5 این قانون عدم اجرا یا اجرای ناقص این تکلیف قانونی یا انتشار اطلاعات مغایر مفاد قانون یادشده جرم انگاری شده است. با عنایت به نوآورانه بودن این الزام قانونی و عدم تجربه دولت جمهوری اسلامی ایران در زمینه انتشار مشروح مذاکرات جلسات خود و همچنین برخی ابهامات ماده 3 قانون شفافیت و فراهم نبودن بسترهای اجرایی و اداری آن، تحقق حکم مقرر در قانون با چالش هایی روبه رو است. ابهام در «مفهوم مشروح مذاکرات»، «مجری قانون»، «گستره زمانی اجرای قانون»، «مرجع و نحوه تشخیص مذاکرات غیر قابل انتشار»، «امکان انتشار مذاکرات پالایش شده در زمان دیگر»، و «حدود مسئولیت کیفری» از جمله موانع اجرای قانون است. در این نوشتار، با تبیین نظری و عملی فرایند جاری تدوین مشروح مذاکرات دولت و واکاوی ابهامات قانون شفافیت، پیشنهادهایی برای رفع موانع پیش رو و تحقق کامل اراده و اهداف قانون گذار و عدم ایجاد مسئولیت کیفری برای مجریان قانون اشاره شده مطرح شده است.
مطالعه فراوانی مصرف دخانیات در میان دانش آموزان: دانش آموزان پایه هفتم شهرستان رباط کریم
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: در عصر نوین استعمال دخانیات بعنوان یک رفتار پرخطر رشد فزاینده ای در نوجوانان داشته است. لازمه مداخلات اثر بخش با هدف کاهش و کنترل تاثیرپذیری نوجوانان از این آسیب ، انجام مطالعات و پژوهش در همه حوزه های مرتبط با این آسیب می باشد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که با هدف بررسی فراوانی مصرف دخانیات در بین دانش آموزان پایه هفتم در شهرستان رباط کریم انجام شده است. روش: این مطالعه با روش پیمایش انجام شده است. با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای از 79 مرکز آموزشی، 20 مرکز بعد از تفکیک و دسته بندی بصورت تصادفی و هدفمند انتخاب شد. در مرحله بعد تعیین حجم نمونه پژوهش در بین 700 نفر دانش آموز پایه هفتم که از میان مراکز منتخب به صورت داوطلبانه بعنوان جامعه آماری طرح پاد انتخاب شده بودند؛ با استفاده از فرمول کوکران صورت گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات ابزار پرسش نامه بکار گرفته شد. در این بررسی برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها این مطالعه نشان داد که مصرف مواد دخانی همراه با کاهش سن مصرف در نوجوانان بطور فزاینده ای افزایش یافته است. مصرف قلیان در نوجوانان به تبعیت از اطرافیان نزدیک و عادی انگاری مصرف قلیان، بیش از سایر موارد است. نتیجه گیری: مصرف علنی قلیان و سایر دخانیات توسط اعضای خانواده به ویژه پدر، داشتن بستگان و دوستان صمیمی مصرف کننده، کنجکاوی و شرایط سنی، همراهی با همالان مصرف کننده، امکان مصرف دخانیات در منزل بیش از مکان های دیگر، پایین بودن تحصیلات والدین و تأثیر منفی آن بر سطح سواد خود مراقبتی نوجوانان، تسهیل کننده ارتکاب استعمال دخانیات در نوجوانان بود.
توسعه مدل مفهومی معلم اَمن: یک مطالعۀ داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت بازاندیشی درباره موضوعِ هویت حرفه ای معلمان و گذار از روی آوردهای حصراندیشانه پیرامون دغدغه یادگیری های حرفه ای معلمان سبب شده است که در سال های اخیر تعدادی از محققان تربیتی بر ضرورت توسعه ایده هایی همچون معلم الهام بخش، معلم مثبت و معلم مشفق، اصرار ورزند. بر این اساس، محققان در این پژوهش با هدف تلاش برای کمک به تعمیق محتوایی پازل تحول زایی حرفه ای در معلمان، توسعه مدلِ مفهومی معلم امن را در اولویت قرار دادند. در این پژوهش، محققان به کمک روش نمونه گیری نظری و از طریقِ مصاحبه ای نیمه ساختاریافته با ۲۹ نفر از معلمان، مشاوران و مدیرانِ مدارس مقطع ابتدایی و دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، داده ها را جمع آوری و در رویکرد نظریه برخاسته از داده ها با استفاده از فرایند سه گانه کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری نظری، پاسخ های مشارکت کنندگان را تحلیل کردند. در این پژوهش، برای بررسی کیفیت نظریه برخاسته از داده ها، از چهار معیار پیشنهادی گوبا و لینکن، استفاده شد. نتایج حاصل از مراحل مختلف کدگذاری شامل ۵۴ مقوله فرعی و ۲۱ مقوله اصلی بود که در قالب عوامل پیشایندی، پدیده محوری، عوامل مداخله گر، عوامل زمینه ای، راهبردها و عوامل پسایندی، نظم یافتند. نتایج این پژوهش نشان داد که مشارکت مندی مسئولانه معلمان در تحول آفرینی حرفه ای، به طرز گریزناپذیری، به تحولی کیفی در معناگرهای حیات تحصیلی یادگیرندگان، منجر خواهد شد. بنابراین، تعقیب نظام مندِ دغدغه دستیابی به فهمیِ بالغانه درباره هویت حرفه ای معلم به کمک پیشنهاداتی نوآورانه مانند ایده معلم امن، به طرز غیرقابل انکاری، فهم مان را از شناساننده های هویت تحصیلی یادگیرندگان، به عنوان شهروندان هزاره سوم میلادی، تعمیق می بخشد.
طراحی و اعتباریابی الگوی کیفیت پژوهش دانشگاهی در دانشگاه های علوم انسانی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۰
7 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های مهم پژوهشگران، پیشگیری از نارسایی های کیفی مبتنی بر ویژگی های علمی در پژوهش است. عوامل گوناگونی در بهبود کیفیت پژوهش در حوزه علم انسانی و اجتماعی اثرگذار هستند. بنظر می رسد شناسایی و واکاوی این عوامل و کاربست آنها می تواند به ارتقای کیفیت پژوهش بیانجامد. هدف نهایی پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی کیفیت پژوهش دانشگاهی در دانشگاه های علوم انسانی و اجتماعی بود. در این پژوهش، رویکرد پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی متوالی بکار گرفته شد. در بخش کیفی، با استفاده از استراتژی پژوهشی نظریه داده بنیاد و با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 19 مشارکت کننده از خبرگان، کدهای معنایی کیفیت پژوهش دانشگاهی استخراج شد. با استفاده از روش کدگذاری نظام مند اشتراوس وکوربین، داده های کیفی در سه مرحله باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. تعداد 503 مفهوم، 29 مقوله فرعی، و 8 مقوله اصلی شناسایی و طبقه بندی شدند. با ابتناء به داده های پژوهش، «مدیریت و قوانین پژوهش» به عنوان شرایط علی، «تعالی کیفیت پژوهش» به عنوان مقوله اصلی، «ویژگی های فنی و جهانی شدن» به عنوان شرایط زمینه ای، «نیروی انسانی» به عنوان شرایط مداخله گر، «نظارت و ارزیابی» به عنوان راهبردهای عمل-تعامل، و در نهایت «کارایی و اثربخشی، و پذیرش نتایج پژوهش ها» به عنوان پپامد شناسایی شدند. در بخش کمی پژوهش، ابتدا بر اساس مقوله های اصلی، مقوله های فرعی و مفاهیم حاصل شده، ابزار پرسشنامه محقق ساخته تدوین شد. سپس با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس، تعداد 95 نفر از اعضای هیئت علمی مؤسسات آموزش عالی حوزه علوم انسانی و اجتماعی برای پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شدند. داده های پرسشنامه به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. نتایج بررسی الگو در حالت کلی و همچنین الگوهای فرعی نشان داد که تمامی بارهای عاملی سؤالات و همچنین ارتباط بین مقوله های فرعی و اصلی در محدوده مجاز و استاندارد هستند و الگو در حالت کلی، دارای برازش است. یافته های این پژوهش راهکارهای مفید و نظام مندی برای بهبود کیفیت پژوهش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی ارائه داد که می تواند به تعالی کیفیت پژوهش های دانشگاهی در این حوزه کمک نماید.
شرط توافق زوجین در انتخاب مسکن و ضمانت اجرای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب مسکن مناسب برای زندگی مشترک از حقوق و تکالیف زوج به شمار می رود؛ لکن ممکن است در ضمن عقد یا قراردادی مستقل، انتخاب مسکن به زوجه تفویض شود، یا شرط شود که با توافق و همکاری زوجین انتخاب شود. درصورت اشتراط تراضی بین زوجین بر انتخاب مسکن، ضمانت اجرای عدم حصول این تراضی روشن نیست که آیا این شرط زائل می شود و درنتیجه ریاست شوهر در انتخاب یک جانبه مسکن برمی گردد یا مانند هر قرارداد الزام آور دیگری برای اجرای آن می توان از دادگاه استمداد کرد؟ دراین خصوص آرای قضایی متضادی نیز صادر شده است و برخی از قضات قائل به زوال شرط و بازگشت ریاست شوهر در انتخاب مسکن شده اند و برخی قائل به استمرار شرط. ازسوی دیگر پس از توافق و انتخاب مسکن توسط زوجین، از ماهیت توافق، احکام و آثار آن نیز بحث نشده است. این مقاله با توصیف دقیق روابط حقوقی ایجادشده میان زوجین در هر یک از فروض مختلف و با استفاده از منابع مختلف فقهی و حقوقی و تحلیل آراء و اندیشه ها و تطبیق آن بر مسائل موجود، به این نتایج رهنمون شد که قرارداد یا شرطی که انتخاب مسکن را منوط به توافق زوجین می کند، شرط یا قراردادی لازم الوفاء به شمار می آید که همانند دیگر قراردادها باید به مورد اجرا گذارده شود و ضمانت اجراهای خاص خود را می طلبد و ازسوی دیگر، تراضی و انتخاب مسکن نیز یک قرارداد الزام آور است و تغییر مسکن انتخابی، نیازمند فسخ یا اقاله آن عقد از جانب زوجین است.
Translations of Portfolio: A Genetic Reading of Ralph Waldo Emerson’s “Song of Seid Nimetollah of Kuhistan”(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
60 - 71
حوزههای تخصصی:
This article looks at Ralph Waldo Emerson’s translation of a poem by Shah Nimatullah Wali, “Song of Seid Nimetollah of Kuhistan,” and through a genetic reading of its avant-texts demonstrates, firstly, how despite its pretense to faithfulness, the translation is affected by Emerson’s prior knowledge of the original culture. It will also demonstrate how the translation provides Emerson with a space to express his concerns in disguise of a translator. That is to say, through conscious and unconscious manipulation of the original text and introduction of the translation as an emblem of the foreign culture, Emerson affirms and naturalizes his own ideological position. This article also attempts to demonstrate how through the translation Emerson is identifying with the speaker, “leaving” his identity, and temporarily experiencing the moment of trance a dervish describes. In order to achieve these, this article benefits from Lawrence Venuti’s “hermeneutic model of translation” and Branka Arsic’s idea of “leaving.”
مقایسه اثربخشی درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و بدریخت انگاری بدنی در زنان دارای تجربه ترومای کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (تیر) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۸
۲۰۹-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: رویدادهای تروماتیک کودکی یک نگرانی عمده برای سلامت عمومی است و مطابق با نتایج مطالعات ریشه بسیاری از مشکلات روانی مانند افسردگی و بدریخت انگاری بدنی است. با بررسی ادبیات موجود در این حوزه تاکنون اثر درمان های مختلفی بر افراد دارای تجربه ترومای کودکی بررسی شده است ولی هیچ مطالعه ای به مقایسه درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نپرداخته است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و بدریخت انگاری بدنی در زنان دارای تجربه ترومای کودکی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون باگروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای تجربه ترومای کودکی مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر لاهیجان در سال 1402 بود. از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر انتخاب شدند و در 2 گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی (بک، 1996)، بدریخت انگاری بدنی (فیلیپس و همکاران، 1997) و ترومای کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 25 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله بر نشانه های افسردگی و بدریخت انگاری بدنی اثربخش و در مرحله پیگیری اثر درمان پایدار بود (001/0 >P). همچنین نتایج نشان داد درمان سیستم خانواده درونی بر نشانه های افسردگی اثربخشی بیشتری دارد (001/0 >P). همچنین نتایج نشان داد بین درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بدریخت انگاری بدنی تفاوتی وجود ندارد (001/0 >P). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان از درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان درمانی مؤثر در بهبود نشانه های افسردگی و بدریخت انگاری بدنی افراد دارای تروما استفاده نمود.
هنجاریابی ابزار سنجش هوش ورزشی در نمونه ورزشکاران و غیر ورزشکاران: کاربرد مدل های چندبعدی نظریه سوال پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (مرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۹
۲۸۵-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: هوش ورزشی به عنوان توانایی پردازش و واکنش مؤثر به محرک های محیطی نقش کلیدی ایفا می کند.. بسیاری از مطالعات به اهمیت مؤلفه های هوش در موفقیت ورزشی پرداخته اند، اما ابزارهای موجود تنها به ارزیابی جنبه های محدودی از هوش ورزشی پرداخته و به طور جامع توانایی های چندگانه ورزشکاران را در شرایط پویا نمی سنجند. این شکاف پژوهشی نیاز به طراحی ابزاری جامع را برجسته می سازد که بتواند با ارزیابی چندبعدی، درک دقیق تری از توانمندی های شناختی و عملکردی ورزشکاران ارائه دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و ارائه هنجارهای ابزار هوش ورزشی در میان ورزشکاران و غیرورزشکاران در سال 1401 بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و از نوع توسعه ابزار بود. جامعه آماری شامل تمامی ورزشکاران و غیرورزشکاران 16 تا 35 ساله استان البرز بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 624 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش علاوه ابزار هوش ورزشی (پژوهشگرساخته، 1403) از آزمون هوش (کتل، 1961) استفاده شد. جهت تحلیل آماری از مدل های چندبعدی نظریه سؤال پاسخ، آلفای طبقه بندی شده، آلفای کرانباخ، رتبه های درصدی و نمرات T استفاده شد و داده ها با نرم افزارهای SPSS نسخه 27، نرم افزار R نسخه 4.0.2 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بررسی روایی ابزار با مدل های چندبعدی نظریه سؤال پاسخ، پنج عامل ابزار هوش ورزشی تأیید کرد. همچنین همبستگی بین هر یک از ابعاد ابزار هوش ورزشی با آزمون هوش کتل نیز مثبت معنی دار بود (05/0 >P) که نشان داد روایی ملاکی نیز برقرار است. اعتبار ابزار هوش ورزشی با روش آلفای کرونباخ برای هر یک از پنج عامل آن بیشتر از 6/0 محاسبه شد که مطلوب و قابل پذیرش بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت ارزیابی هوش ورزشی به ویژه بین نوجوانان ورزشکار، می توان تأیید کرد که ابزار هوش ورزشی، ابزاری مناسب و معتبر برای ارزیابی هوش ورزشی افراد بزرگسال 16 تا 35 سال است و براساس هنجارهای ارائه شده می توان وضعیت فرد را در جامعه تعیین کرد. لذا توصیه می شود از این ابزار برای سنجش هوش ورزشی استفاده شود و براساس آن به تعیین نیازهای آموزشی پرداخته شود.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانشجویان در اپیدمی کرونا بر اساس ویژگی های شخصیتی با توجه به نقش میانجی گر تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آبان) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۲
۲۹۶-۲۸۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اپیدمی کرونا ویروس به عنوان یک بحران جهانی، تأثیرات عمیق و قابل توجهی بر سلامت روان و بهزیستی روانشناختی افراد، به ویژه دانشجویان، داشته است. در این دوران بحرانی، دانشجویان با چالش های متعددی از جمله تغییرات ناگهانی در شیوه های آموزشی، محدودیت های اجتماعی و نگرانی های بهداشتی مواجه شدند که می تواند به بروز اضطراب و افسردگی منجر شود. ویژگی های شخصیتی، به عنوان عوامل کلیدی در تعیین نحوه ی واکنش افراد به استرس و چالش ها، نقش مهمی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی ایفا می کنند. همچنین تاب آوری، به عنوان توانایی فرد در مقابله با فشارها و بازگشت به حالت عادی، می تواند به عنوان یک میانجی گر در این فرآیند عمل کند. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانشجویان در اپیدمی کرونا براساس ویژگی های شخصیتی با نقش میانجی گری تاب آوری بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال تحصیلی 1400-1399 با تعداد 9720 نفر بود که از این تعداد 369 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی مک کری و کاستا (2008) و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بودند. جهت تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین بهزیستی روانشناختی و تاب آوری با ویژگی های روان رنجوری همبستگی منفی و معناداری در سطح (001/0) وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین بهزیستی روانشناختی و تاب آوری با ویژگی های برون گرایی، گشودگی، موافق بودن و با وجدان بودن همبستگی مثبت و معناداری در سطح (001/0) وجود دارد. شاخص های برازش بدست آمده در مجموع نشان از برازش قابل قبول داده ها با مدل مفهومی دارد و مدل پژوهش از برازش نسبتا مناسبی برخوردار است و مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای در سطح معناداری قرار دارند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ویژگی های شخصیتی دانشجویان به طور معناداری بر بهزیستی روانشناختی آن ها در دوران اپیدمی کرونا تأثیرگذار است و تاب آوری به عنوان یک عامل میانجی گر، نقش مهمی در این رابطه ایفا می کند. به طور خاص، دانشجویانی که از ویژگی های شخصیتی مثبت و تاب آوری بالاتری برخوردار بودند، توانستند بهتر با چالش های ناشی از اپیدمی مقابله کنند و به سطح بالاتری از بهزیستی روانشناختی دست یابند.
بررسی خسارت ناشی از خسارت در حقوق ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
335-346
حوزههای تخصصی:
جبران خسارت یکی از مباحث کلیدی در مسئولیت مدنی و حقوق قراردادها است که در نظام های حقوقی مختلف به شیوه های متفاوتی اعمال می شود. در حقوق ایران، جبران خسارت عمدتاً بر اساس قواعد عمومی مسئولیت مدنی و اصول فقهی تعیین می شود؛ برجسته ترین هدف جبران خسارت جلب رضایت شخص زیان دیده و ترمیم وضعیت گذشته زیان دیده است. در نظام های بین المللی، از جمله کنوانسیون بیع بین المللی کالا، روش های مشخص تری برای جبران خسارت ناشی از نقض قرارداد پیش بینی شده است. این کنوانسیون در ماده های ۷۴ تا ۷۷ به بررسی روش های جبران خسارت پرداخته و امکان مطالبه تفاوت قیمت میان قرارداد اولیه و قرارداد جایگزین را برای طرف زیان دیده فراهم کرده است. دو ماده 75 و 76 کنوانسیون متضمن روش های جبران خسارت ناشی از فسخ یا نقض قرارداد بیع است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تطبیقی مقررات ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا در زمینه جبران خسارت پرداخته و چالش های اجرایی این مقررات را تحلیل می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مقررات جبران خسارت در حقوق ایران در برخی موارد با استانداردهای بین المللی تطابق دارد، اما در برخی جنبه ها، همچون پذیرش خسارت عدم النفع و نحوه تعیین میزان خسارت، دچار ابهام و محدودیت های اجرایی است. در پایان، پیشنهادهایی برای اصلاح قوانین داخلی و تطبیق بهتر با استانداردهای بین المللی ارائه شده است.
بهینه سازی هوشمند سبد سهام با استفاده از الگوریتم های چرخه آب و گرگ خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
9 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به ارزیابی و مقایسه عملکرد الگوریتم های فراابتکاری با مدل کلاسیک مارکوویتز برای بهینه سازی سبد سهام در بازار سهام ایران که دارای نوسانات بالا و ناکارآمدی است، می پردازد. هدف اصلی، شناسایی تخصیص بهینه دارایی از بین ۶۴ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی یک دوره پنج ساله (1398-1403) و ارزیابی منتقدانه بده بستان های ارائه شده توسط هر روش از نظر ریسک، بازده و کارایی محاسباتی است. این نکته نشان می دهد که راه حل های فراابتکاری می توانند در کنار مدل کلاسیک مارکوویتز عملکرد بهتری در برخی جنبه های عملی سرمایه گذاری ارائه دهند، ضمن اینکه انتخاب نهایی باید مطابق با اولویت های سرمایه گذار باشد. این مطالعه چارچوبی کارآمد برای مدیران پرتفوی فراهم می کند تا ابزار بهینه سازی را بر اساس هدف ریسک-بازده و مهلت های تصمیم گیری خود ترکیب کنند. روش: این مطالعه از یک چارچوب تحلیلی مقایسه ای استفاده می کند و مدل بهینه سازی میانگین -واریانس کلاسیک مارکوویتز را در مقابل دو الگوریتم فراابتکاری قرار می دهد: الگوریتم چرخه آب (WCA) و بهینه ساز گرگ خاکستری (GWO). با استفاده از داده های تاریخی پنج ساله از ۶۴ شرکت در بورس اوراق بهادار تهران (1398-1403)، سبدهای سهام بهینه را بر اساس هر روش ایجاد می شود. سپس یک دستورالعمل جامع ارزیابی ریسک اعمال می گردد تا عملکرد سبد سهام را نه تنها از طریق معیارهای سنتی مانند نسبت شارپ و انحراف معیار، بلکه با ترکیب معیارهای پیشرفته ریسک مانند ارزش در معرض ریسک (VaR)، ارزش در معرض ریسک شرطی (CVaR) و حداکثر افت سرمایه (MDD) برای ارائه یک ارزیابی چندوجهی موردمطالعه و بررسی قرار دهد. در این راستا کارایی محاسباتی هر الگوریتم نیز به طور دقیق محک زده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده، نکات ظریفی و قابل تأملی را ارائه می دهند. الگوریتم چرخه آب مزیت قابل توجهی در کارایی محاسباتی نشان می دهد که تقریباً 6.7 برابر سریع تر از بهینه ساز گرگ خاکستری است. علاوه بر این، در به حداقل رساندن حداکثر افت سرمایه ، یک معیار ریسک حیاتی برای حفظ سرمایه در درازمدت، عملکرد فوق العاده ای داشت. با این حال، برخلاف فرضیه اولیه، مدل مارکوویتز در کنترل نوسانات روزانه (انحراف معیار) و کاهش ریسک دنباله افراطی از WCA بهتر عمل کرد. GWO به طور مداوم در تمام معیارهای کلیدی عملکرد ضعیف تری داشت. این یافته ها تأکید می کنند که برتری الگوریتم به شدت به معیار ریسک خاصی که توسط سرمایه گذار اولویت بندی می شود، وابسته است، نه اینکه یک برنده مطلق را ارائه دهد. نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق آن است که روش های فراابتکاری مدرن مانند WCA جایگزین های کاملی نیستند، بلکه مکمل های قدرتمندی برای مدل های کلاسیک هستند.WCA به عنوان ابزاری برتر برای سرمایه گذارانی که سرعت محاسباتی و انعطاف پذیری در برابر رکودهای طولانی مدت بازار را در اولویت قرار می دهند، پدیدار می شود. در مقابل، مدل مارکوویتز همچنان یک انتخاب قوی برای مدیریت نوسانات کوتاه مدت است. این مطالعه بر لزوم همسو کردن انتخاب ابزار بهینه سازی با اهداف سرمایه گذاری خاص و تعاریف ریسک تأکید می کند و یک چارچوب عملی برای سرمایه گذاران و مدیران پرتفوی در بازارهای نوظهور مانند ایران ارائه می دهد. این تحقیق با ارائه چارچوب مقایسه ای منسجم، به کارفرمایان و سرمایه گذاران نشان می دهد که پیاده سازی آزمایشی و ارزیابی مستمر با در نظر گرفتن ابعاد مختلف ریسک (VaR، CVaR، MDD) و معیارهای کارایی محاسباتی، می تواند به بهبود کیفیت تصمیم گیری ها در بازارهای با اطلاعات ناقص کمک کند.
طراحی مدل آسیب شناسی ارگونومی سازمانی با استفاده از فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
355 - 380
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب، شاخص های آسیب شناسی ارگونومی سازمانی در بخش دولتی را شناسایی و تحلیل کرده است. هدف پژوهش، استخراج مولفه های اصلی موانع ارگونومی از طریق تحلیل محتوای اسناد بالادستی، مقالات علمی، کتب و دستورالعمل های مرتبط بود. برای انجام این پژوهش ابتدا با استفاده از پایگاه داده های فارسی و لاتین به استخراج مقالات مرتبط پرداخته شد، در ادامه با غربال و جمع آوری 29 مقاله انگلیسی و 23 مقاله فارسی به تدوین مدل پرداخته شد. یافته ها با بررسی همه این منابع لاتین و فارسی، چهار معیار اصلی ارگونومیکی شامل فیزیکی، شناختی، سازمانی و رفتاری را شناسایی کرد. در بعد فیزیکی، عواملی نظیر شدت نور نامناسب، کیفیت پایین نور، سطح بالای فشار صوت، دما و رطوبت نامناسب، تهویه ناکافی، چیدمان نامناسب فضا، و تجهیزات غیرارگونومیک (مانند صندلی و میز غیراستاندارد) به عنوان موانع کلیدی تشخیص داده شدند که به اختلالات اسکلتی عضلانی و کاهش راحتی کارکنان منجر می شوند. در بعد شناختی، طراحی نامناسب رابط کاربری نرم افزارها، فشار کاری بالا، استرس و اضطراب، خستگی روانی، و ناکارآمدی فرآیندهای تصمیم گیری و حل مسئله از جمله موانع برجسته بودند. در بعد سازمانی، ارزیابی غیرعادلانه عملکرد، شیفت های کاری نامناسب، ساعات کار طولانی، عدم انعطاف پذیری برنامه ریزی، کمبود زمان استراحت، و فقدان حمایت مدیریتی و بودجه برای آموزش ارگونومی به عنوان چالش های اصلی شناسایی شدند. در بعد رفتاری، عدم رضایت شغلی، فرسودگی شغلی، تعاملات اجتماعی ضعیف، و نرخ پایین مشارکت کارکنان در برنامه های ارگونومیک از موانع مهم بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار MAXQDA انجام شد و برای اعتبارسنجی کدگذاری از شاخص کاپای کوهن استفاده گردید که با مقدار 0.772 در سطح توافق معتبر قرار گرفت. این پژوهش نسبت به مطالعات پیشین، با پوشش جامع تر موانع ارگونومی در بخش دولتی، مدل یکپارچه ای ارائه داد که می تواند به عنوان مبنایی برای سیاست گذاری و بهبود شرایط کاری مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهادات پژوهش شامل طراحی ارگونومیک محیط کار، تأمین تجهیزات استاندارد، اجرای برنامه های آموزشی ارگونومی، تقویت حمایت مدیریتی، و افزایش مشارکت کارکنان از طریق جلسات مشارکتی و بهبود تعاملات اجتماعی است. این اقدامات می توانند به ارتقای بهره وری، رضایت شغلی، و سلامت جسمی و روانی کارکنان کمک کنند و از پیامدهای منفی مانند فرسودگی شغلی و اختلالات اسکلتی عضلانی پیشگیری نمایند.
بررسی پدیده تمارض اجتماعی و زمینه های شکل گیری آن از دیدگاه متخصصان علوم اجتماعی و عامه مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمارض اجتماعی به عنوان روشی برای فرار از مسئولیت، پدیده ای است که در زندگی روزمره ایرانیان مشاهده می شود. فهم چیستی و چگونگی زمینه های شکل گیری آن در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره از نگاه خبرگان علوم اجتماعی و عامه مردم و مقایسه این دو دیدگاه هدف اصلی این پژوهش است. از نظرگاه متخصصان، تمارض اجتماعی شامل تعاملات خاصی است که با مسئولیت گریزی به شیوه های متنوعی چون دلیل تراشی و توریه همراه است. این کنش اجتماعی که به انحاء گوناگون در تعاملات روزمره ظهور و بروز پیدا می کند پیچیدگی های خاص خود را دارد و نباید آن را صرفاً به یکی از وجوه آن ساده سازی کرد؛ تحلیل و بررسی مصاحبه های انجام شده نشان می دهند از نظر متخصصین شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گرِ متعددی در شکل گیری تم ارض اجتماعی به مثابه راهبردی برای مواجهه با مسئولیت های زندگی و پیامدهای شان درگیر هستند که به نوعی اعتراض به شرایط فرهنگی و اجتماعی را رقم می زنند اما از نظرگاه عمومی تمارض اجتماعی در نوسانی میان از هم گسیختگی و وابستگی اجتماعی، راهبردی برای بقاءء در شرایط آشفتگی اجتماعی است. در واقع کاهش سرمایه اجتماعی از یک سو و وجود انگیزه های بسیار برای انتقام از جامعه از سوی دیگر، افراد را به مسئولیت گریزی و شانه خالی کردن از انجام وظایف قانونی و اخلاقی و به بیانی دیگر پناه بردن به تمارض اجتماعی سوق می دهد. این پژوهشِ کیفی نشان می دهد برداشت های عمومی مؤید دیدگاه های تخصصی است؛ با این تفاوت که در دیدگاه های تخصصی میان خبرگان علوم اجتماعی تأکید بر روی پدیده محوریِ اعتراض به شرایط فرهنگی و اجتماعی است ولی در دیدگاه های عمومی میان عامه مردم تأکید بر روی راهبردهای بقاءست که هم بقاءی افراد و هم بقاءی جامعه را در پی دارد.
Sending Weapons to Ukraine under the Prohibition of the Use of Force and the Law of Neutrality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The claim of Russia’s humanitarian intervention in Ukraine serves as a legal justification for theuse of force. However, there is no evidence supporting allegations of genocide in the Donetskor Luhansk regions. While the majority of states oppose Russia’s invasion, this does not justifyoverlooking the rule of law, particularly the law of neutrality. In Ukraine’s struggle againstRussian aggression, the United States and its allies have provided weapons and military trainingto Ukrainian forces. This unprecedented support violates the prohibition of the use of force andthe law of neutrality. According to the Thirteenth Hague Convention of 1907, neutral countriescannot supply “war material of any kind” to belligerent powers. Consequently, Russia holdsthe right to take countermeasures against governments violating neutrality. Furthermore, underArticle 52 of the First Protocol to the Geneva Convention of 1949, Russia may target weaponsin Ukraine’s possession. However, if Russia targets these weapons before they are actively usedby Ukraine, such an attack could violate jus ad bellum, as the transfer of weapons alone cannotbe classified as an armed attack against Russia.
مطالعه عوامل مؤثر جامعه شناختی بررفتارهای هولیگانیستی تماشاگران زن در مسابقات فوتبال لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
1 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر «مطالعه عوامل جامعه شناختی مؤثر بر رفتارهای اوباش گری (هولیگانیستی) تماشاگران زن در فوتبال لیگ برتر ایران» است. در تحقیق حاضر نابهنجاری از بعد جامعه شناختی مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را تماشاچیان زن حاضر در ورزشگاه های ورزشی فوتبال در هنگام برگزاری مسابقات لیگ برتر تشکیل می دهند که از این تعداد ۲۰۳ نفر به عنوان حجم نمونه از طریق نمونه گیری تمام شماری انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند بین تخلیه هیجانات (240/0)، احساس ناکامی (432/0)، احساس جوانی و هویت (273/۰)، احساس تعلق اجتماعی (733/0-)، محرومیت نسبی (303/0)، انزوای اجتماعی (332/0)، مصرف رسانه ای (276/0)، مسئولیت پذیری اجتماعی (332/0)، پایگاه اجتماعی اقتصادی (223/0-) و نابهنجاری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد پیش شرط های اجتماعی و روان شناختی که بر فعالیت و رفتار اجتماعی افراد تأثیر می گذارند، تا چه حد متأثر از محیط های اجتماعی شامل نهادها و ساختارهای اجتماعی، اعتقادات و ارزش های فرهنگی است که افراد در آن زندگی می کنند.
بررسی بازتاب تخیّلی عنصر باد در منطق الطیر عطّارنیشابوری با رویکرد به نظریه تخیّل ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
41 - 72
حوزههای تخصصی:
عناصر هستی بخش تصاویر تخیّلی گوناگونی در آثار هنرمندان و شاعران دارد. یکی از تجربیات خواننده شعر در مواجهه با تصاویر تخیّلی، کشف رمزهای شعری است و به ارتباط دو سویه با شاعر در تجربه های مختلف او می انجامد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی با این فرض که «مرغ زرّین» خود ِعطار است و رویکرد به نظریه تخیّل ژیلبر دوران مبنی بر منظومه تخیّل روزانه (قطب های مثبت و منفی) و شبانه (تعدیل و تلطیف این دو قطب)، به بررسی و تحلیل تصاویر تخیّلی باد در منطق الطیر به عنوان بازتابی از تجربیات درونی و بیرونی شاعر در ارتباط با خود، جهان، شعر و مخاطب، پرداخته است. خویشکاری های عطار با باد، مرغ زرّین، هدهد، سیمرغ و دیگر پرندگان، اسطوره قهرمان را شکل داده است. این نوع بررسی از تصاویر تخیّلی ارتباطی با صورخیال از نظر بلاغی وآرایه های ادبی ندارد؛ بلکه کشف ماهیت عنصری شاعر و هم چنین رمزگشایی لایه های پنهانی تر شعر او است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عنصر باد در این اثر بیشتر دوگانه و در ریخت مثبت حیوانی با محرکه عروجی سفر است و از نظر ساختار اسرارآمیز و وضعیت های ترکیبی به نظام تخیّلی شبانه ژیلبر دوران نزدیک تر است.
آثار به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره (ابگم) 17 (قراردادهای بیمه) بر اقلام صورت های مالی شرکت های بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
223 - 236
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی[1] برای افزایش شفافیت و ثبات مالی در بازارهای جهانی وضع شده اند. صنعت بیمه تاکنون استاندارد یکپارچه ای نداشته است و این باعث دشواری در مقایسه گزارش های مالی می شود. پژوهش های پیشین بیشتر به چالش های پیاده سازی ابگم 17 پرداخته اند، اما پژوهشی جامع درباره آثار استاندارد بر صورت های مالی وجود ندارد. هدف این پژوهش تحلیل تأثیرات ابگم 17 بر اقلام صورت های مالی شرکت های بیمه ایرانی و بررسی هزینه های ناشی از اجرای آن است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، کیفی است. دو جلسه گروه کانونی در بیمه مرکزی جمهوری ا.ا و انجمن حرفه ای صنعت بیمه با حضور متخصصان این صنعت تشکیل و ابگم 17 بررسی شد. از طریق شناسایی افراد خبره از جلسات یادشده، زمینه مصاحبه فراهم شد. ازاین رو، مشارکت کنندگان (نمونه) شامل متخصصان صنعت بیمه از جمله مدیران عامل، مدیران کل، مدیران حسابداری، اعضای هیئت مدیره و اکچوئر های شرکت های بیمه هستند که به طور هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با تعداد 23 نفر مشارکت کننده جمع آوری و با روش تحلیل محتوای متون؛ روش تحلیل مضمون تحلیل شد. یافته ها: در این پژوهش، تحلیل محتوای داده ها نشان می دهد که شفافیت گزارشگری مالی یکی از مضامین اصلی است که از طریق شناسایی دقیق درآمدها، اندازه گیری تعهدات با ارزش منصفانه، و افشای جریان های نقدی و ذخایر مالی، موجب افزایش قابلیت مقایسه و اعتماد سرمایه گذاران می شود. سایر مضامین شامل بهبود مدیریت ریسک با شناسایی قراردادهای زیان بار، تخصیص مناسب ذخایر و استفاده از نرخ های تنزیل به روز است که به پایداری مالی و رقابت پذیری شرکت ها کمک می کند. در مقابل، چالش هایی مانند هزینه های زیرساختی، نیاز به فنّاوری پیشرفته و مقاومت در برابر تغییرات، موانع مهمی در اجرای استاندارد هستند. بااین حال ، تغییرات ساختاری همچون کاهش نوسانات سود و زیان و تسهیل تصمیم گیری های مالی، نشان می دهد که این استاندارد می تواند در بلندمدت به ارتقای جایگاه شرکت های بیمه در بازارهای جهانی بینجامد. نتیجه گیری: اجرای ابگم 17 در صنعت بیمه، می تواند مانند یک تحول بزرگ در نحوه گزارشگری مالی شرکت های بیمه باشد. نتایج حاکی از آن است که پیاده سازی ابگم 17 در صنعت بیمه تغییرات اساسی در شناسایی درآمد، مدیریت ذخایر، ارزیابی قراردادهای زیان بار، شفافیت مالی، مدل های اندازه گیری و افشا در یادداشت های توضیحی صورت های مالی ایجاد می کند. این استاندارد باعث کاهش نوسانات سود و زیان، بهبود دقت اندازه گیری تعهدات بیمه ای و مدیریت ریسک می شود. همچنین، پیاده سازی آن به تغییر در ارزش منصفانه تعهدات، تعدیل ریسک و نرخ های تنزیل منجر می شود. هزینه های ناشی از اجرای این استاندارد نشان می دهد که مقاومت در برابر تغییر از جمله موانعی است که ممکن است مسیر اجرا را پیچیده کند. بااین حال ، مزایای بلندمدت این استاندارد مانند بهبود شفافیت مالی، توانایی مدیریت ریسک بهتر و افزایش رقابت پذیری در سطح بین المللی، به طور چشمگیری بر مسائل موجود غلبه خواهد کرد و باعث بهبود کیفیت گزارشگری مالی و افزایش اعتماد سرمایه گذاران خواهد شد. در نهایت، موفقیت در پیاده سازی ابگم 17 نیازمند برنامه ریزی دقیق، سرمایه گذاری در زیرساخت های مناسب، آموزش نیروی انسانی و حمایت نهاد ناظر است. اگر این گام ها به درستی برداشته شوند، استاندارد می تواند فرصت مناسبی را برای بهبود کیفیت گزارشگری مالی و تقویت جایگاه شرکت های بیمه در بازارهای جهانی فراهم کند.