فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پرداختن به نقش ترجمه در شکل گرفتن گفتمان های سیاسی، مسئله مهمی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران عرصه ترجمه بین زبان عربی و فارسی بوده است؛ گفتمان سیاسی ترجمه بر این مهم تمرکز دارد که هر متنی در خلال ترجمه، لاجرم دچار تغییراتی ایدئولوژیک می شود که شایسته و بایسته بررسی و نقد است. بر همین اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ترجمه های متفاوت از گفت وگوی وزیر قطر و نماینده عربستان در افتتاحیه دوره 148 اتحادیه کشورهای عربی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریه کریستینا شفنر و با رویکردی توصیفی- تحلیلی تلاش دارد تا مشخص کند رسانه های مختلف با توجه به رویکرد ایدئولوژیک و سیاسی خود، یک متن واحد را چگونه ترجمه و بازنمایی کرده اند. نتیجه این پژوهش مشخص می کند که تغییرات راه یافته به ترجمه، مبتنی بر ایدئولوژی خودی و غیرخودی است و رسانه های مختلف با توجه به همین مسئله از طریق انتخاب واژگانی، تغییرات نحوی و بازتولید متن، گفتمان متن مبدأ را تغییر داده اند.
معنای زندگی از نگاه ناصرخسرو با تکیه بر ایماژهای هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
35 - 56
حوزههای تخصصی:
مسئله معنای زندگی ازجمله دغدغه های انسان معاصر است که بیشتر محل توجه فلاسفه و روان شناسان قرار گرفته است. مطالعه افکار حکیمان گذشته در این زمینه، پیام های مهمی را برای انسانِ معاصرِ گرفتارِ هیاهویِ هستی درپی خواهد داشت. هدف این پژوهش، تحلیل معنای زندگی از منظر ناصرخسرو قُبادیانی است. نوع نگاه آدمی به هستی می تواند نگرش وی را به زندگی آشکار کند؛ به همین سبب ایماژهای هستی در قصاید وی، شمارش و تحلیل شد. این نوع بررسی نشان داد که اصلی ترین ایماژ ناصرخسرو از هستی مادر و زن است. زن یا مادر دارای دو خصلت ظرفیت یا پذیرش و باردهی یا بَردهی است. البته تصاویر دیگری در قصاید وی وجود دارد که به نوعی با این کلان ایماژ پیوند می یابند. این ایماژها هرچند دربردارنده نگاه منفی نسبت به هستی و دنیا هستند، تحلیل و مقایسه آنها با کلان تصویر هستی (مادر و زن) نشان داد که ناصرخسرو زندگی و هستی را ناپسند نمی داند؛ بلکه زیستن را امری ارزشمند تلقی می کند؛ زیرا تنها فرصتی است که در اختیار آدمی قرار گرفته است؛ اما این ارزش، ابزاری است، نه ذاتی؛ یعنی این زندگی ابزاری برای دست یافتن به زندگی دیگر است. از خلال این تصویر ِکلان، نقش یا کارکرد آدمی در هستی نیز تبیین می شود. نقش انسان در ارتباط با مادر، فرزند است و در ارتباط با زن می تواند شوهر باشد که در هر دو صورت، باید ضمن بهره مندی از مواهب هستی، مراقب دلبسته و شیفته نشدن بود. شیوه پژوهش در این اثر، تحلیل محتواست.
The Impact of Learning-oriented Assessment on EFL Learners' Vocabulary Learning and Retention in Online Classes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Different techniques can be used to enhance EFL students’ vocabulary learning. One such technique can be learning-oriented assessment (LOA) which may have a positive impact on vocabulary learning. To investigate the effect of LOA on EFL learners’ vocabulary learning and retention, 60 intermediate EFL learners were selected. After checking the homogeneity of the participants by using an Oxford Placement Test (OPT), 60 participants were selected and they took a pretest of vocabulary. Afterward, they were divided into 2 groups, the experimental group received the LOA treatment and the control group received the placebo. Based on Carless framework (2007), LOA was applied in the experimental group for 40 hours. Then, both groups took the post-test and the delayed post-test after 2 weeks. The reliability of the pretest, post-test, and delayed post-test was considered acceptable. Two repeated-measures ANOVAs were used to determine whether there were statistical differences between the pretest, post-test, and delayed post-test of each group. Also, two independent-samples t-tests were used to determine the differences between the post-test of the two groups and their delayed post-tests. The results showed that LOA significantly affected the experimental group’s vocabulary learning. On the other hand, LOA did not have any significant impact on the learners’ retention of vocabulary in the delayed post-test. The most important implication of the study is that for better retention of words, more hours of LOA instruction are needed.
جلیس المشتاق (گزاره منظوم بساتین الانس اختسان دهلوی: 700- 752 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلیس المشتاق سروده شاعری ناشناخته با نام یا تخلّص «علی» است که از شاعران دوره حکمرانی امیر شیرانشاه در شروان آذربایجان (حک: 869- 907 ق) بوده و آن را در سال 870ق به رشته نظم کشیده است. این اثر، برگردانِ منظومِ بساتین الانس اختسان دهلوی، دبیر و ادیب دوره سلطان غیاث الدّین تغلق (720 – 725ق) و محمّد شاه تغلق (725- 752 ق) است. در این منظومه، داستان عاشقانه پادشاه کشورگیر، پسر پادشاه بتیهان (شهری بزرگ در جنوب هند) با ملک آرا (دختر پادشاه چین) به روایت درآمده و حکایات میان پیوندی نیز درآن نقل شده است. علی در جلیس المشتاق ، برخلاف اختسان دهلوی، داستان را عاری از هر گونه تکلّفات زبانی و بیانی روایت کرده است.
بررسی صورت و محتوای شرح مثنوی اسرار ملا هادی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرح نویسی بر آثار عرفانی یکی از سنت های مهم در تاریخ عرفان و تصوف است و مثنوی ازجمله متون برجسته در این حوزه است. در این میان، شرح اسرار ملاهادی سبزواری، به دلیل شمول آن بر مسائل زبانی، بلاغی، حکمی و فلسفی بسیار مهم و ارزشمند است. از آنجا که شرح سبزواری بر پایه مبانی فلسفی و تفاسیر قرآنی بنا شده است، بررسی نسبت و جایگاه این مبانی و منابع فکری ملاهادی در شکل گیری ساخت و سبک این شرح، از جمله اهداف اصلی این پژوهش است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی و با نگاه به پیش متن های اثر، به دنبال درک ساختارهای کلی و محتوای اصلی شرح اسرار ملاهادی سبزواری است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ملاهادی در شرح اسرار، از روش التقاطی و تلفیقی بهره برده و شرح خود را با تکیه بر تفاسیر قرآنی به شیوه ای جامع سامان داده است. شارح با ایجاد پیوند میان مثنوی و قرآن، اثری جامع و کامل در قالب شرحی موسوم به جامع ارائه کرده است. مطالعه متن نشان می دهد که سبزواری در بخش تبیین کلامی و فلسفی ابیات، از سطح مخاطب عام، فراتر رفته و به ارائه تحلیل و شرح عمیق آرای حکمی و فلسفی می پردازد، به گونه ای که در برخی مواضع، غلبه تشریح آرای فیلسوفان و گستره آن بر متن، اثر را به دو بخش شرح مثنوی و آبشخورهای معرفتی ملاهادی تقسیم خواهد کرد.
بررسی ساختار قدرت و مقاومت در رمان سووشون سیمین دانشور براساس نظریه قصه گویی، باورپذیری و آسیب پذیری آلن سینفیلد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
1 - 36
حوزههای تخصصی:
رمان سووشون اثر سیمین دانشور از مهم ترین آثار داستانی معاصر است و داستانی که در رمان به آن پرداخته می شود به دوره مهمی از تاریخ ایران یعنی جنگ جهانی دوم اشاره دارد. در این برهه از تاریخ، ایران به وسیله انگلیسی ها و روس ها اشغال می شود و به خاطر این اشغال، مردم زیادی از گرسنگی و بیماری از بین می روند. این مطالعه از مفهوم قصه گویی، باورپذیری و آسیب پذیری ایدئولوژی که به وسیله آلن سینفیلد، نظریه پرداز مطالعات فرهنگی، مطرح شده سود می برد که به بحث مبارزه و پایداری در برابر نظام قدرت و سلطه می پردازد؛ همچنین به وضعیت استثنائی و انسان مقدس که به وسیله آگامبن مطرح شده نیز برای تبیین شرایط ایران در آن دوره اشاره شده است. پس، اشغالگران برای اینکه حضور خود را توجیه کنند باید داستان و قصه مناسبی در این باب طرح کنند که آنقدر منطقی باشد که عموم مردم آن را قبول کنند و باور داشته باشند. انگلیسی ها از اسطوره های ایرانی استفاده می کنند و با تفکر استعماری خود ادغام می کنند تا حضور خود در ایران را برای مبارزه با هیتلر و فاشیسم به مردم بباورانند؛ اما آسیب پذیری این طرح نظام قدرت و ایدئولوژی در استفاده از همان اسطوره های ایرانی است و زری، شخصیت اصلی داستان، مرگ شوهرش یوسف را تبدیل به مراسم و آیین سیاوشان و سوگ سیاوش می کند و بدین ترتیب مردم را برای مبارزه با استعمار همراه می کند.
بررسی و تحلیل داستان حضرت ابراهیم (ع) بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است میان رشته ای که به تحلیل گفته ها و متون در چارچوب مناسبات قدرت در جامعه و نقش زبان در تثبیت و تداوم سلطه می پردازد. در تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، متون، به ویژه داستان در سه سطح (توصیف، تفسیر و تبیین) مورد بررسی قرار می گیرد. فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی خویش، ایدئولوژی را ابزار ایجاد و حفظ روابط قدرت در جامعه می داند و بر چهار مفهوم بنیادین (قدرت، جهان بینی، زبان و ایدئولوژی) تأکید دارد. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای در صدد آن است تا به تحلیل گفتمان انتقادی داستان حضرت ابراهیم ع در قرآن بر اساس الگوی سه سطحی فرکلاف (توصیف، تفسیر، تبیین) پرداخته، واضح نماید که کدام گفتمان، در این داستان کلیدی و برجسته است و کدام مفاهیم ایدئولوژیک در پس متن این داستان وجود دارد و چگونه این مفاهیم در ساختارهای مختلف سه سطحی مد نظر فرکلاف همخوانی پیدا کرده اند؟ نتایج حاکی از آن است که برجسته ترین گفتمان در این داستان، گفتمان توحیدی حضرت ابراهیم ع با روش های استدلالی-احتجاجی و تبلیغی است. مفاهیم ایدئولوژیک معرفتی (خداشناسی)، تربیتی و تبلیغی هم برای داعیان و مبلغان و هم برای عام مخاطبان قرآنی در پسِ متن آن نهفته است. البته گفتمان حضرت ابراهیم ع بر مقتضای حال مخاطب شکل گرفته که با توجه به بافت موقعیتی متن این داستان، می توان مفاهیم ایدئولوژیک متفاوتی را از آن دریافت نمود.
ارزیابی تطبیقی و شخصیت محور داستان های کتب فارسی متوسطه اول بر اساس نظریل انتخاب ویلیام گلاسر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل شخصیت های داستانی داستان های کتب فارسی متوسطه اول بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر در پنج حیطه نیازی دانش آموزان ذیل نظریه مذکور انجام شد. روش تحلیل و تجزیه اطلاعات به صورت کیفی-استنباطی و همچنین جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و جامعه آماری پژوهش، کتاب های فارسی پایه هفتم، هشتم و نهم متوسطه خواهد بود. بر طبق نظریه انتخاب، انسان به وسیله پنج نیاز اساسی؛ بقا، عشق و تعلق، قدرت، آزادی و تفریح(لذت)، برانگیخته می شود و تمام رفتارهای وی، نشان دهنده تلاش او برای برآوردن نیازها و حل تعارض بین این نیازهاست. به نظر گلاسر، آنچه در روان پزشکی سنتی بیماری روانی نامیده می شود، انتخاب نامناسب، انتخاب رفتار غیر مؤثر و ناکافی است که انسان به وسیله آن می خواهد نیازهای خود را ارضاء کند و در نتیجه به راحتی قابل کنترل و درمان است. از همین جهت گزینش، سازماندهی و تدوین محتوا جهت ارضای این نیازها، در هر برنامه درسی و برای تمامی رده های سنی به ویژه کودکان و نوجوانان، می بایست هوشمندانه، هدفمند و با توجه به حال، مقام و نیازهای مخاطب باشد. نتایج پژوهش نشان داد در داستان های کتب متوسطه اول، نیاز به عشق و تعلق خاطر در اولویت بالاتری نسبت به چهار نیاز دیگر قرار داشته است و سپس نیاز به بقاء و نیاز به آزادی نیز هر کدام مجموعاً با 9 شخصیت در اولویت دوم قرار داشتند. پس از آن نیاز به تفریح با 8 شخصیت و در انتها نیز نیاز به قدرت با 5شخصیت در الویت قرار گرفته اند که در نتیجه تحلیل و تفسیر داده ها و نتایج آماری پژوهش، مبرهن شد که داستان های کتاب های فارسی متوسطه اول، حسب نظریه انتخاب ویلیام گلاسر به خوبی انتخاب و تدوین شده اند و برای مخاطب با این گروه سنی مناسب و به متقضای حال و مقام بودند.
تحلیل انتقادی گفتمان مدار براساس الگوی ون لیوون "داستان حضرت موسی در سوره طه به عنوان نمونه"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی جامعه شناختی معنایی ون لیوون از جمله رویکردها و شاخه های جدید تحلیل گفتمان انتقادی می باشد که با شناسایی لایه های پنهان متن و واکاوی کنشگران اجتماعی آن، منتقد را قادر به کشف لایه های زیرین گفتمان موجود می کند. در همین راستا داستان حضرت موسی(ع) پربسامدترین داستان در قرآن کریم می باشد که از جهت دارابودن نظام گفتمانی، تحلیل شخصیت های اجتماعی و مولفه های گفتمان مدار این داستان موجب درک بهتر از متن و کشف ایدئولوژی پنهان در آن می شود. نگارندگان در جستار حاضر درصدد هستند به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای الگوی ون لیوون مولفه های گفتمان مدار داستان حضرت موسی در سوره طه را مورد واکاوی قرار دهند تا بازنمایی کنشگران اجتماعی آن شناسایی شود. لذا مهم ترین پرسش های که پژوهش پیشرو در پی آن است که کدام یک از مؤلفه های گفتمان مدار روایت حضرت موسی(ع) در سوره طه براساس الگوی ون لیوون بیشترین بسامد را داشته و دلیل این موضوع چیست؟ نتایج تحقیقات نشان می دهد که الگوی گفتمان مدار ون لیوون در تحلیل نظام گفتمانی روایت حضرت موسی(ع) در این سوره کارایی دارد. همچنین مؤلفه های اظهار با 637 مورد بسامد بالاتری نسبت به مؤلفه های حذف که با 137 منعکس گردیده، داشته است، این موضوع در راستای هدف داستان می باشد و بدان معناست که نویسنده قصد دارد با ارائه کارگزاران فعال اجتماعی از پوشیده گویی بپرهیزد تا عبرت گیری برای مخاطب سهل و روشن گردد.
درآمدی بر زیبایی شناسی دو تعبیر قلب سلیم و بیمار در قرآن کریم و صحیفه سجادیه
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی ادبی مدرن، اگرچه ریشه در بلاغت سنتی دارد، اما با مصداق ها، رویکردها و دانش های گوناگون در ارتباط است. در زیبایی شناسی آثار ادبی، تبیین چگونگی زیبایی و نحوه اثرگذاری و درک مخاطب از اهداف اساسی محسوب می شود. دو تعبیر «قلب سلیم» و «بیمار» از واژگان محوری و اصطلاحات کلیدی در قرآن کریم و صحیفه سجادیه است؛ در این دو متن، به ویژه قرآن کریم، با استفاده از شگردها و شیوه های ادبی، به ویژه تشبیه و استعاره و التفات، حصر و تأکید و دیگر عناصر بیانی و بدیعی، بهره مندی از قلب سلیم، و به کار بستن اصول آن، به عنوان یکی از سبب های تکامل اخلاقی و تأمین بهداشت روانی انسان به شمار می آید و در صورت انحراف و گرایش به قلب بیمار، زمینه های گرایش به رذیلت های اخلاقی، بیماری های روانی و اختلال و ناهنجاری در بهداشت روانی بیش ترمی شود. درحقیقت، خویشتن پذیری، خود شکوفایی، انعطاف پذیری، رفتار اجتماعی مناسب، احساس خوب بودن، شادی، کاهش اضطراب و دیگر موارد از نتایج زیبایی شناسی مفهوم قلب سلیم است. هم چنان که خودگریزی، جامعه گریزی، اضطراب، افسردگی، بدگمانی و جز آن ها از دستاوردهای زیبایی شناسی مفهوم قلب بیمار به شمار می آید. این پژوهش به زیبایی شناسی توصیفی و تحلیلی و شیوه طرح این دو اصطلاح و تبیین آثار و نتایج آن دو می پردازد.
خوانش مرزبان نامه طبق نظریه تبادلی پیتر بلاو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیتر بلاو یکی از نظریه پردازان مکتب مبادله بود که تلاش داشت نظریه ای را بپروراند که تلفیقی از رفتارگرایی و واقعیت گرایی اجتماعی باشد. هدف بلاو، فهم ساختار اجتماعی بر پایه تحلیل فراگردهای اجتماعی حاکم بر روابط میان افراد و گروه ها بود. تأکید بلاو بر فراگرد تبادل است که به نظر او بیشتر رفتارهای بشری را جهت می دهد و بر روابط میان انسان ها و نیز روابط گروه ها تسلط دارد. بررسی آثار نویسندگان در هر عصر و دوره ای و در هر ملتی، بیانگر نوع نگاه و اندیشه آن ها نسبت به محیط اطراف و مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... است. در این پژوهش که به روش توصیفی– تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای نگاشته شده است؛ داستان های مرزبان نامه، به عنوان یکی از آثار داستانی ادب کلاسیک، از منظر نظریه تبادل اجتماعی بلاو، مورد بررسی قرار خواهندگرفت تا به این پرسش پاسخ داده شود که شخصیت های داستانی در دو گروه رعیت و پادشاه، در این اثر در طی چه فرایندی از مبادلات اجتماعی در مقابل یکدیگر، رفتار خود را جهت می دهند؟ نتایج حاکی از آن است که از نگاه نویسنده این اثر داستانی، تصاویر گوناگونی از رفتار اجتماعی شخصیت ها به عنوان افراد یک جامعه آشکار می شود که ساختار مبادله، باعث سامان دهی آنها گشته است؛ سامان هایی نیرومند که هرچند در سطح فردی نمایان است، اما در ورای آن، یک ساختار قدرتمند نهفته است که خود را در فراگرد مبادله میان اعضای جامعه نشان می دهد.
مقایسه انتقادی روایت دوگانه ترانه رعنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترانه «رعنا» یکی از ساده ترین و در عین حال سیاسی ترین ترانه های عامه سرزمین گیلان به شمار می رود. سراینده ناشناس ترانه در نظر داشت ضمن روایتی عاشقانه، در بندهایی از آن به حوادث تاریخی و اجتماعی منطقه اشاره کند. در این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی با بهره گیری از رویکرد تاریخی ادبی به اسناد مکتوب و یافته های میدانی، کیفیت و چیستی رویداد مندرج در ترانه رعنا واکاوی شده است. یکی از ضرورت های اصلی پژوهش نیل به روایتی اصیل مبتنی بر داده های تاریخی و زبانی گویشوران منطقه است. نتایج نشان می دهد ترانه دربردارنده دو روایتِ نزدیک به زمان وقوع و روایت متأخر است. در روایت نخست، ستیز فئودال ها و نبرد بازماندگان نهضت جنگل، نظیر کردآقجان و حیدر عمواوغلی و در روایت متأخر، جنبه های عاشقانه، رمانتیک و سرکشی های رعنا برجسته شده است. در روایت های متأخر، داستان رعنا با ترانه های پیش از خود، مانند زرانگیز، سیما و طوبی درآمیخته است و ضرب آهنگی مطنطن دارد، اما در روایت نخست طنطنه کلام کم تر است و بیشتر توجه به رویداد و کنش شخصیت های اصلی روایت، یعنی نوروز، هادی، کردآقاجان و حیدر است.
بررسی انتقادی کتاب مکاتب و تئوری های مالی و حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی کتاب مکاتب و تئوری های مالی و حسابداری است. در این پژوهش از روش کاوشگری فلسفی انتقادی جهت بررسی کتاب استفاده شد. ابزار مورد استفاده شامل کاربرگ نقد کتب درسی و دانشگاهی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی بود. در پیشگفتار، این کتاب جهت بهره مندی دانشجویان معرفی و در مقطع کارشناسی ارشد رشته حسابداری از سوی برخی اساتید به صورت منبع معرفی می گردد و در شورای عالی وزارت علوم، از جمله سرفصل های اصلی اشاره شده برای درس تئوری حسابداری، توانمندسازی دانشجویان در درک ماهیت تئوری و روش های استدلال بیان شده اند، نتایج تحلیل محتوای کیفی نشان داد در خصوص این موارد مطالب چندانی ارائه نشده و کتاب انطباق کمی با سرفصل های وزارت علوم دارد. همچنین، از آنجایی که تئوری های حسابداری و مالی اساسا به موارد بحث برانگیزی چون بهره، سود و مالکیت می پردازند، لذا ناکافی بودن تبیین ها و مثال های روشن و استفاده بسیار کم از نظریه های مکاتب مختلف علی الخصوص مکتب اسلام در خصوص مسائل مالی و حسابداری و مسائل کاربردی از نقاط ضعف دیگر اثر می باشد. به طور کلی، اثر از جنبه گردآوری و دسته بندی تئوری ها از خلاقیت و نوآوری نسبی برخوردار بوده ولی به لحاظ بکارگیری در امر آموزش نقاط ضعف عمده ای دارد.
اهمیت بلاغی ساختارهای نحوی در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله غور در شگردهای سنایی در خلق زبان تعلیمی در قصاید اوست. ازاین رو، بعد از مقدمه ای کوتاه در مورد «بلاغت خطابی» و طرح چشم اندازی نظری در این مورد، به طرح برخی شگردهای نحوی سنایی در ایجاد «زبان خطابی» و بلاغت تعلیمی می پردازیم. بی شک، هنر سنایی در کاربرد الگوهای نحوی خلاصه نمی شود و از طرفی، طرح تمام الگوهای نحوی سنایی مجال گسترده ای می طلبد، اما در اینجا به بعضی الگوهای نحوی به ویژه کاربرد جملات شرطی و ساختار جمله های پایه و پیرو در قصاید او می پردازیم که شاکله زبان خطابی و آرایش موسیقایی بسیاری از قصاید او به شمار می رود. سنایی از طریق جمله های شرطی و ساختار جمله های پایه و پیرو، آمریت خود را در مقام واعظ اخلاق به نمایش می گذارد. گذشته از این، این ساختارها در موسیقی شعر او نیز نقش مؤثری دارند. ازاین رو، با تمرکز بر چند قصیده سنایی تلاش می شود الگوهای نحوی که سنایی برای ایجاد اقتدار در زبان وعظ و افزایش تأثیر کلام به کار گرفته است، معرفی شود.
تحلیل محتوایی حکایتِ «گازُر و خر او» در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
105 - 131
حوزههای تخصصی:
اعمالِ قواعدی خاص در اسلوب، زبان و لحن روایت های گوناگون، یک حکایت را در بافتارِ متن نظم می بخشد. حکایت «گازُر و خر او» برگرفته از کلیله ودمنه، در مثنوی به گونه ای دیگر بازآفرینی می شود و مولانا آن را در روایتی متمایز به کار می برد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه دو روایت مختلف از حکایت مزبور با توجه به زمینه متن، بررسی تطور و بسط مفاهیم آن در حین گذار از شکلی ادبی به متنی عرفانی، تحلیل محتوایی، تبیین مضامین این حکایت و چگونگی آن در قالب روایتی ویژه در مثنوی است. این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوا و معیارهای نقد و نظریه، به تشریح دلایلی می پردازد که مقاصد مولانا را در بازرواییِ حکایت کلیله ودمنه تفسیر می کند. در اشاره به دستاوردهای پژوهش حاضر می توان گفت مولانا با توسل به نوعی شگرد سخن پردازی، افکار و اعمال شخصیت های اصلیِ حکایت را نماینده دو گروه می خواند تا اغراض قصه خود را در تبیین توبه صحیح تشریح نماید و روابط آن را با اصطلاحات وابسته ای همچون کسب، توکل، تقلید و تحقیق در روایتی نو بسنجد. مولانا در این تأویلِ نوین با استفاده از قابلیت های زبانِ عرفان و خرده حکایاتی دیگر برای تشریح مبانیِ موضوع و دلالت های گسترده آن، بر فهم اسرارِ باطنی از طریق نماد ها تأکید می کند و در اشاره به ماجرای شخصیت ها و تحلیل گفتمان آن ها، درون مایه را برای درک معانیِ ضمنی در بطن حکایتی تازه می گسترد.
بررسی تطبیقی مؤلفه های ادبیات دیستوپیایی در رمان های تهران مخوف و سرگذشت ندیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۸
205 - 249
حوزههای تخصصی:
«دیستوپیا» (Dystopia) به مفهوم مکانی خیالی است که در آن مردم زندگی غیرانسانی و اغلب ترسناک دارند. زمینه های ظهور دیستوپیا که به آن ادبیات پلیدشهری نیز گفته می شود، آثاری هستند که با بدبینی مفرط به واقعیت زندگی انسان در دنیای معاصر نگریسته اند. این ژانر ادبی افزون بر آنکه نشان دهنده نارضایتی و انتقاد از زمان حال است، تأثیرات خطرناک ساختارهای سیاسی و اجتماعی را بر آینده بشریت بررسی می کند. در جستار حاضر دو نمونه از آثار پلید شهریِ دو فرهنگ متفاوت ایرانی و امریکایی؛ یعنی رمان های «تهران مخوف» از مرتضی مشفق کاظمی و «سرگذشت ندیمه» از مارگارت اتوود، مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته است. نگارندگان به روش توصیفی- تحلیلی به کشف و تطبیق مؤلفه های پلیدشهری در دو اثر پرداخته اند و سعی کرده اند به این پرسش ها پاسخ دهند که مهم ترین مؤلفه های دیستوپیا در دو رمان تهران مخوف و سرگذشت ندیمه کدامند؟ و این دو اثر در زمینه پلید شهر چه اشتراکاتی دارند؟ مرتضی مشفق کاظمی و مارگارت اتوود در رمان خود با نمایش زندگی شهری و چهره شهری که در آن پلیدی و وحشت حاکم است، هویت ملی، ساختار دولتی و تغییرات اجتماعی را به چالش می کشند. در نهایت، باتوجه به به بررسی و تطبیق دو رمان روشن شد که مواردی مانند فساد در ساختار سیاسی و جامعه توتالیتری، تکنیک های کنترل و پروپاگاندا، جنگ و کودتا، انطباق اجتماعی و مسأله زنان از مهم ترین مؤلفه های پلیدشهری در این دو اثر منتخب به شمار می روند.
Lecture Interartiale des Romans de Malraux. Pour une Poétique de la Peinture et de l’Écriture dans La Condition humaine, L’Espoir(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۷, No ۳۱, Printemps & été ۲۰۲۳
129 - 142
حوزههای تخصصی:
Depuis la doctrine de l’Ut pictura poesis, l’on découvre une piste d’analyse assez intéressante sur les rapports de la littérature et de la peinture. L’analyse de l’œuvre malrucienne, à la lumière des interactions suscitées par Mikhaïl Bakhtine, montre qu’elle est constamment en dialogue et continûment régenté par les arts du musée, au nombre desquels la peinture tient une place singulière. Cet article montre que La Condition humaine, L’Espoir et Les Conquérants sont une sorte de récit hybride ayant intégré des techniques et procédés picturaux, des personnages artistes peintres et des descriptions chromatiques, phagocytant la narration et reléguant parfois le récit au second plan. Cela dit, cette propension à l’hyper-référentialisation ou à la modélisation de la pratique picturale crée une synesthésie visuelle, transformant le texte en un catalogue, en un tableau, en un musée. Ainsi le mélange littérature/peinture, le mixage de leur structure et le dialogue entre ces genres sont-ils l’expression d’une esthétique polyphonique ou interartiale dans le roman de l’auteur français.
بررسی زبانی اشعار درویش عباس گزی و فهلویات شیخ صفی الدین اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
433 - 455
حوزههای تخصصی:
گویش گزی یکی از مهمترین گویش های برجا مانده از پهلوی اشکانی یا پهلوانیک در نواحی مرکزی ایران است که همواره هدف پژوهش بسیاری از محققان داخلی و خارجی قرار گرفته است. دیوان درویش عباس گزی قدیمترین و مهمترین اثر شعری در این زبان است که می تواند منبع موثری در شناخت عمیقتر در بررسی های زبانی این گویش واقع شود. در این تحقیق به بررسی اشعار درویش عباس گزی و فهلویات شیخ صفی الدین اردبیلی در سه سطح واجی، واژگانی و نحوی پرداخته شده است. زبان گزی و آذری کهن، بازماندگان زبان های ایرانی نو و در یک مجموعه زبانی هستند که می توانند به لحاظ زبان شناسی مورد مقایسه قرار گیرند. یافته های این پژوهش شباهت های بسیاری میان کیفیت آوایی و واژگانی دو شاعر نشان می دهد؛ مانند تحول واج «ژ» به «ی» در هر دوگویش. هرچند تفاوت هایی در ساخت آوایی و نحوی سروده های درویش عباس و شیخ صفی دیده می شود. سخنان برجای مانده از دو متفکر، غالباً به صورت شعر و دارای منطق شعری(و در تنگنای وزن و قافیه) است. علاوه بر این هر دو شاعر در این اشعار متاثر از ساختار زبان فارسی هستند. به طوری که بسیاری از واژه ها، ترکیب ها و الگوی دستوری برگرفته از فارسی است.
جستاری بینارشته ای در بازیابی رگه های بِه دینیِ عصر ساسانی در داراب نامه طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
91 - 111
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو در راستای پژوهش های تطبیقی و مطالعات بینارشته ای در سه ساحت ادبیات، تاریخ و الهیات مجموعه ای از باورها و اساطیر مزدیسنی در اواخر دوره ساسانی و دوره آغازین اسلامی را در قالب کتاب داراب نامه طرسوسی بررسی کرده است. در این جستار که به روش توصیفی – اسنادی به انجام رسیده، فرض پژوهشگران این است که به دلیل وجود رگه های حماسی و اساطیریِ انکارناشدنی این قصه، به تبع عناصر و بُن مایه های حماسی و اساطیری ملی، سامی و اسلامی در آن دیده می شود. در این قصه عناصر زرتشتی، بِه دینی مزدیسنی ساسانی، زروانیسم، عناصر مانوی، سامی و اسلامی حضوری پررنگ دارد. پرسش های جستار حاضر این است که چه عناصر و باورهایی در آیین بِه دینی مزدیسنی ساسانی وجود داشته و درواقع این آیین در کتاب مورد پژوهش شامل چه عناصری است؟ اهمیت و ضرورت پژوهش در بازشناسی باورها و اعتقادات ایرانیان دوره میانه و دوره ساسانی است تا مراحل تکامل و دگرگونی و حتی آمیزش آن را با دیگر عناصر اعتقادیِ التقاطی، هم سو یا مخالف گزارش کند. درحقیقت از این راه و به مدد منابعی غیر تاریخی، همچون قصه های عامه، می توانیم تاریخ رشد تمدن و فرهنگ ایران را بازکاویم. یافته ها نشان داد که تلفیقی از آیین های اوستایی، مانوی- مندایی و اسلامی در این قصه دید می شود. این مزج اعتقادی و آیینی در داراب نامه در مقوله هایی همچون عناصر زرتشتی و حماسی- ملی مانند جزا و پاداش و همیستگان، تیشتر، کیومرث و جمشید و تهمورث دیوبند، ارزیز و مس گداخته، کوه قاف و البرز، یأجوج و مأجوج و قلعه دیوهره وجود دارد، در بخش عناصر پسازرتشتی مواردی همچون عناصر آیین مانی، آیین مندایی و صابئین، عناصر سامی و عناصر اسلامی وجود دارد که هرکدام شامل مؤلّفه هایی بود که خود این مؤلّفه ها نشان دهنده اشتراک و همسانی مظروف با اختلاف در ظرف آنان است.
بررسی نقش محیط در درک ادبیّات و سینما (نیازسنجی مخاطبین: مطالعه تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
53 - 76
حوزههای تخصصی:
ادبیّات و سینما، به عنوان روساختی ترین لایه انعکاس دهنده و تولید کننده ارزش های اجتماعی، پیوندی ناگسستنی دارند. آن چه ادبیّات تطبیقی را به عنوان شاخه ای از خوانش ادبی مطرح می کند مقایسه درک مخاطبین در محیط ها و جوامع مختلف از آثار ادبی می باشد. مخاطب در مواجهه با هر اثر زنجیره ای از پرسش ها را از خود دارد، این که چرا از میان آثار متعدّد موجود این اثر خاص را انتخاب کرده است و چه عواملی در این انتخاب تأثیرگذار بوده اند؟ چه عواملی در ایجاد موقعیت فعلی و شکل گیری هویّت او تأثیرگذارند؟ این اثر چگونه به دست او رسیده است؟ و برآیند تمام این عوامل چه تأثیری در خوانش او از متن پیشِ رویش دارد؟ آن چه در این پژوهش حائز اهمّیّت است صرفاً تاریخ و موقعیت نگارش متن نیست، بلکه به بررسی همین عوامل در ارتباط با مخاطبین در بافت های فرهنگی و اجتماعی مختلف می پردازد. متأسّفانه در چند دهه اخیر، عمده توجّه ادبیّات تطبیقی بر آثار تولید شده و یا مؤلّفین بوده و مهم ترین ضلع خلق آثار که مخاطب است مورد اغماض قرار گرفته است. نیازسنجی مخاطبینِ متعلّق به محیط های مختلف و خلق آثاری که جهان شمول تراند، در عصرجدید که ابزارهای گوناگون سرگرمی برای او فراهم است، تنها راه نجات ادبیّات و سینما در جذب مخاطب و ادامه حیات است.