فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
صلح و قدرت ارتباط پیچیده ای دارند. پژوهش حاضر با هدف کمک به فهم بهتر مفهوم قدرت -به عنوان یک امر کلی و دارای شمولیت در ساحات مختلف زندگی- درکی غیرمتمرکز از قدرت و حکمرانی و پیوند آن با صلح را ارائه می کند. به این ترتیب با نگاهی جامعه شناختی و از لنز فوکو به مفهوم قدرت و حکمرانی می نگرد و نشان می دهد روابط قدرت در ارتباط با صلح در حوزه های مختلف زندگی افراد چگونه عمل می کند.
روش تحقیق کیفی از نوع نظرییه زمینه ای است و داده ها به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک مصاحبیه نیمه ساختاریافته با 43 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز در سال 1402 به دست آمد و بعد از جمع آوری داده ها به شیویه کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها نشان می دهد مصاحبه شوندگان صلح را گروگان روابط قدرت و حکمرانی هایی می دانند که در تمام ساحات زندگی آن ها نمود یافته و توسط اشکال و روابط قدرت نامطلوبی از جمله «سلطیه سلاطین قدر قدرت»، «فناوری انضباطی قدرت» و «رژیم های حقیقت حاکم» گروگان گرفته شده است. آنان برای ترمیم این رابطه و دستیابی به صلح به «لزوم واژگونی روابط قدرت»، «شکل گیری روایت» و «جلوه گری مدارا و رواداری» اشاره داشتند.
برای خارج شدن از اوضاع پیش رو، توجه به حکمرانی نرم یا به تعبیری «حکمرانی ملکگی در کندوی اجتماعی» به عنوان ضرورت امروز و نیاز فردا احساس می شود.
تبیین علمی از منظر پارادایم مدرن و پسامدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات عمیق اجتماعی، فرهنگی و فلسفی از مدرن به پسامدرن، لزوم بازنگری در روش های علمی را آشکار می سازد. علم مدرن مبتنی بر عینیت، قوانین کلی و روش های کمی است؛ درحالی که پسامدرنیسم این اصول را با تأکید بر نسبی گرایی، عدم قطعیت و تحلیل های تفسیری به چالش کشیده است. این مقاله با بررسی اصول تبیین علمی در این دو پارادایم، به ارائیه چارچوبی جامع برای فهم پدیده های پیچیدیه امروز می پردازد.پژوهش حاضر توصیفی است و با راهبرد کیفی و روش تحلیل محتوای تطبیقی انجام شده است. داده ها از آثار نظریه پردازان کلیدی مدرنیسم (همپل، پوپر، ناگل) و پسامدرنیسم (لیوتار، فوکو، گادامر، رورتی) گردآوری شده است. روش کدگذاری شامل استقرایی برای کشف مفاهیم نوظهور و قیاسی برای تحلیل چارچوب های نظری موجود است. در تحلیل تطبیقی، ابزارهایی مانند جدول حقیقت و مجموعه های فازی به کار گرفته شده اند.تحلیل تطبیقی نشان داد هرچند مدرنیسم و پسامدرنیسم دیدگاه های متمایزی در تبیین علمی دارند، اما در برخی جنبه ها مکمل یکدیگرند. مدرنیسم بر پیش بینی پذیری و روش های کمی تأکید دارد؛ درحالی که پسامدرنیسم بر تحلیل های زمینه گرا و تفاسیر متکثر تمرکز می کند.نتایج این پژوهش در قالب یک مدل هیبریدی ارائه شده که با ترکیب اصول مدرنیسم و پسامدرنیسم، هم زمان به تعمیم پذیری و پیش بینی و نیز به معانی اجتماعی و فرهنگی توجه دارد. عناصر اصلی این مدل شامل ۱. ساختاردهی برمبنای قوانین کلی و پیش بینی پذیری مدرنیسم، ۲. تأکید بر تفاسیر متکثر و زمینه گرایی پسامدرنیسم، ۳. هم افزایی میان علیت خطی و پیچیده و ۴. ترکیب روش های کمی و کیفی در تحلیل پدیده ها است.
مفهوم و پیامدهای عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای: تحلیل ابعاد فلسفی، اجتماعی و سیاسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم و پیامدهای فلسفی عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای می پردازد. با تکیه بر روش تحلیلی-تفسیری و با بهره گیری از چارچوب های نظری پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم، این پژوهش نشان می دهد که عاملیت در بازی ها صرفاً یک ویژگی فنی یا طراحی نیست، بلکه تجربه ای زیسته و فلسفی است که مفاهیم بنیادینی چون آزادی، مسئولیت، هویت، واقعیت و مرگ را به چالش می کشد. کاربران در مواجهه با تصمیم گیری های معنادار در بسترهای دیجیتال، وارد فرآیندهایی از انتخاب اخلاقی، ساخت هویت و تأمل در باب وجود می شوند. بازی های تعاملی، با ایجاد امکان انتخاب در ساختارهای روایی غیرخطی، زمینه ای برای درگیری ذهنی با مسائل فلسفی فراهم می آورند؛ از جمله پرسش هایی درباره آزادی اراده، پیامدهای اخلاقی کنش، تجربه واقعیت مجازی و مرگ به عنوان بخش جدایی ناپذیر از چرخه یادگیری. همچنین، این مقاله نشان می دهد که عاملیت کاربران در بازی های چندنفره و اجتماعی می تواند بُعدی سیاسی-اجتماعی نیز پیدا کرده و مفاهیمی چون عدالت، قدرت، و مسئولیت جمعی را برای بازنگری فراهم سازد. در نهایت، پژوهش حاضر بر این نکته تأکید دارد که بازی های رایانه ای، فراتر از سرگرمی، می توانند به فضایی تأمل برانگیز برای پرسش از انسان معاصر و جهان دیجیتال تبدیل شوند.
Managing Brand Hate in the Airline Industry: Strategies for Mitigating Negative Consumer Perceptions
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
391 - 414
حوزههای تخصصی:
Background: The airline industry is highly competitive and service-oriented, making it particularly vulnerable to customer dissatisfaction and brand hate. Brand hate, defined as intense negative emotions toward a brand, can lead to consumer retaliation, boycotts, and long-term reputational damage in airline context.Aims: This study explores effective strategies for managing brand hate in the airline industry.Methodology: Using a dual-method qualitative approach, we conduct (1) a netnographic analysis from the consumer perspective and (2) five semi-structured interviews with airline managers, analyzed using Lexico 3.Findings: Our findings identify five key strategies for mitigating brand hate. Consistent with prior literature, we confirm that management processes and brand recovery are valuable for addressing short-term customer complaints. Additionally, we propose novel long-term strategies, including benchmarking and competitive intelligence, workplace control, and enhanced security measures. In fact, by integrating insights from both customers and brands, this research deepens the understanding of hate management and highlights the severe repercussions of consumer attrition for airline companies.Conclusions: Our study emphasizes the need for proactive interventions and equips managers with actionable strategies to reduce brand hate, repair customer relationships in digital environments, and enrich the literature on crisis management and relationship between consumer and brand.
مطالعه ای مردم نگارانه: تفسیر جوانان از بازی مافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
49 - 76
بازی مافیا در چند سال اخیر از محبوبیت وافری در میان عموم برخوردار شده است. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به تفاسیری است که جوانان از بازی مافیا و نقش ها و کنش های آن دارند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی و روش اصلی این پژوهش، روش مردم نگاری از نوع مردم نگاری تفسیری بوده است. فرایند انتخاب جامعیه همتا در این تحقیق از نوع گلوله برفی صورت گرفته است. تکنیک استفاده شده در این نوشتار، مشاهده با رویکرد امیک و اتیک به عنوان فن اصلی مردم نگاری و مصاحبیه عمیق بوده است. مراحل تجزیه وتحلیل داده ها با رویکردی تفسیری و با بهره گیری از اثر جولین م مرچیسن (Julian M. Murchison) انجام گرفته است. همچنین باتوجه به ادبیات نظری محدود در این حوزه، گاهی سعی شده است، ازنظریات موجود برای مقوله بندی ها استفاده شود. در مرحلیه آخر چون همیه مقوله ها در چند نظریه توضیح پذیر نبود، بیشتر سعی شد تحلیل نهایی را با گرایش تفسیری به واسطیه خود مقوله ها صورت بندی کنیم. از نتایج به دست آمده 8 مقولیه اصلی استخراج شد. در ارتباط با هدف اول پژوهش 4 مقوله به دست آمد که عبارت است از: بی مکانی/بی زمانی یک سرگرمی جهانی، نمادانگاره هایی از جامعه و فارغ از آن، مافیا تصعید واقعیت، خانواده محوری. در ارتباط با هدف دوم پژوهش 4 مقوله به دست آمد که عبارت است از: نماد انسان عصر جدید، بازی گردان، مجری حاکمیت کاریزماتیک/عقلانی در شهر، تقدس و تقدس زدایی از فرد، استراتژی حاکم بر بازیگران: سکوت، اجماع ، قانون. نتایج تحقیق نشان داد که تفاسیر مختلفی از بازی مافیا و نقش ها و کنش های آن وجود دارد که به زندگی واقعی در شهر نزدیک است. بازی مافیا همچون زندگی اجتماعی، صحنیه نقش های مختلف است که براساس جایگاه افراد و توانایی های هر نقش اداره می شود. این بازی دارای عناصری است که شیویه تعاملات اجتماعی افراد در جهان و جامعه را بازنمایی می کند. جوانان تفاسیری از بازی دارند که مرتبط با دیدگاه و تجربیه آنان از شکل زندگی در جامعه است. به کمک شناخت این عناصر، می توان به درک دیدگاه های اجتماعی-سیاسی جوانان از نقش ها و کنش های واقعی در جامعه نزدیک شد.
جایگاه اجتماعی زنان در تحلیل آثار زنددخت شیرازی؛ به سوی تحقق جایگاه بدیل در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Zand-doḵt Ѝīrāzī (1909-1959); She was a journalist, civil activist and one of the educated women of her time who made valuable efforts to change the status of women. Introducing her thoughts and works is a way to gain knowledge about the dominant gender order and the social status of women and their demands in the light of the developments of the post-constitutional era and coinciding with the formation and consistency of the modern state in Iran. Also It can make us more familiar with their social position, problems and their aspirations. Using a qualitative method and document analysis technique, it explores her works of verse and prose . The findings can be designed around three main axes and related subcategories. Inferiority and low social status is the theme of the first category In the second category, issues such as arranged marriage, marriage at a young age, polygamy, discriminatory condemnation of sexual indolence by the society are among the social issues affecting women and families in her works. Her recommendations are paying attention to the importance of women's role in society's transformation, the need for girls and women to learn science, the women's employment and promoting the women's associations.
مهارت های عاطفی زندگی کودکان در رسانه های کرد زبان: (مطالعه موردی برنامه کودک سیمای مرکز کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۹)
201 - 219
حوزههای تخصصی:
کودکان افزون بر آموزش های اخلاقی و تربیتی، به یادگیری مهارت های زندگی نیز نیاز دارند. یکی از ابزارهای مؤثر در آموزش این مهارت ها، رسانه است. با توجه به نقش مهم رسانه ملی در آموزش مهارت های زندگی به کودکان، این پژوهش به بررسی سهم رسانه استانی کردستان در آموزش مهارت های عاطفی زندگی کودکان می پردازد. مسئله اصلی پژوهش آن است که رسانه های کردی زبان چگونه به آموزش مهارت های عاطفی زندگی برای کودکان می پردازند. هدف این مطالعه، تحلیل نحوه بازنمایی و آموزش مهارت های عاطفی در برنامه های کودک شبکه استانی مرکز کردستان، به ویژه در قالب برنامه "په پوله کان نیشتمان"است.انگیزه اصلی نگارش این پژوهش، درک تأثیر تلویزیون بر کودکان، شناسایی محتوای دریافتی آن ها و تمرکز بر تحلیل کیفی محتوای رسانه ای برای دست یابی به لایه های پنهان پیام های منتقل شده به مخاطبان کودک است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد استقرایی انجام شده است. چارچوب نظری پژوهش بر پایه نظریه کاشت جرج گربنر، نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا، نظریه برجسته سازی مک کامبز و شاو و با اتکا بر نظریه برساخت گرایی در علوم اجتماعی فلیپ آریس شکل گرفته است. جامعه آماری شامل ۱۲۶ برنامه کودک تولید شده در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ بوده که از میان آن ها، ۲۴ برنامه به شیوه هدفمند انتخاب و با استفاده از کدگذاری باز و محوری تحلیل شده اند.یافته ها نشان می دهند که در برنامه های کودک سیمای مرکز کردستان، بیشترین تأکید بر آموزش مهارت خودآگاهی عاطفی بوده و در مقابل، مهارت های هیجانی و مهارت مدیریت استرس کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
درآمدی بر فهم جنبش های اجتماعی از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ جوامع همواره مشحون از جدال قدرت و مقاومت است. مقاومت رخدادی چندچهره است که گاه زیستی مخفیانه دارد و گاه چهره ای عیان؛ گاه خود را به شیوه ای مسالمت آمیز آشکار می سازد و گاه به شیوه ای خشونت آمیز. مقاومت گاه در چهره ی رفتار جمعی، کوتاه مدت و موقتی رخ می نماید و زود به بوته ی فراموشی سپرده می شود و گاه به صورت نهادینه تر و سازمان یافته تر در قالب جنبشی اجتماعی پا به عرصه می گذارد.جنبش ها درمسیرتکوین و اثربخشی از ابزارهای متنوعی بهره می گیرند که عناصر فرهنگی از مهمترین آنهاست. مقاله حاضر با هدف فهم و تفسیر جنبش های اجتماعی با لنز فرهنگی به نقد و بررسی کتاب درآمدی فرهنگی بر جنبش های اجتماعی به قلم جیمز جاسپر نموده است. مقاله حاضر درصدد است با مرور اثر به ماهیت اعتراض ها و جنبش های اجتماعی و معنا بخشی به این رخدادها توسط کنشگران پرداخته و زیربنای اقتصادی و سیاسی اعتراض ها و شیوه های جذب هوادار و تاثیر جنبش ها بر یکدیگر را مطرح کند, سپس به مفاهیم زیربنایی کتاب و سایر مفاهیم مشابه پرداخته و در نهایت به نقاط قوت و ضعف اثر اشاره کند.
واکاوی ارتباطات گروهی در مسجد؛(موردمطالعه مسجد جامع صفا تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴شماره ۷۰
115 - 141
حوزههای تخصصی:
مساجد همواره نقش مهمی در جوامع اسلامی ایفا کرده اند و ارتباطات گروهی در این محیط ها اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی این ارتباطات در مسجد صفا انجام شده است.روش:جامعه مورد مطالعه شامل تمامی فعالان فرهنگی مسجد بوده و نمونه گیری هدفمند می باشد.با20نفر از مربیان، کمک مربیان و اعضای هیئت شورایی مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام ومصاحبه ها بر اساس اشباع نظری متوقف شده اند.برای تحلیل و کدگذاری داده ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان می دهد ارتباطات گروهی در مسجد صفا شامل مضامینی مانند:بازآفرینی اجتماعی و توانمندسازی جامع، سلسله مراتب مربی محور/خواص محور،حمایت شبکه محور، خیر جمعی و عقلانیت عملیاتی، ارزیابی عملکرد مستمر، پویایی و تنوع نقش ها، برون سپاری برنامه ها، برنامه ریزی نیازمحور و تخصصی و تربیت پذیری تعاملی و تلفیقی است.با توجه به ادبیات علمی موجود،نقش مساجد به عنوان نهادهای اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر زندگی افراد و جامعه مورد توجه بوده است. مطالعات پیشین ابعاد مختلفی از جمله تأثیر مساجد بر روابط اجتماعی، نقش تربیتی مساجد و کارکردهای ارتباطی آن ها را بررسی کرده اند. بحث و جمع بندی: این تحقیق با بررسی عمیق تر ارتباطات گروهی، به این دانش موجود افزوده و ابعاد تازه ای از این روابط را آشکار می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد ارتباطات گروهی در مسجد صفا به سمت نوعی ارتباطات آئینی حرکت می کند. این ارتباطات، پیش از اینکه ابعاد انتقالی و مناسکی از بالا به پایین داشته باشند، دارای ابعاد آئینی خاص خود هستند. در این وضعیت، ارتباطات گروهی در مسجد صفا نه تنها به گسترش پیام های دینی و معارف اسلامی می پردازند، بلکه بر حفظ جامعه در بعد زمان و تحولات روز نیز تمرکز دارند.
مطالعه دریافت مشترک مخاطبان از نماد در فیلم های سینمایی با تکیه بر نظریه سمبولیسم فطری شهید آوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴شماره ۷۰
251 - 280
حوزههای تخصصی:
فیلم سینمایی به عنوان یک محصول رسانه ای از زوایای گوناگونی قابل تحلیل و بررسی است. کاشت سمبول در هر فیلم را می توان به نوعی تهمید کارگردان در اثر گذاری بر مخاطب دانست. این امر را می توان هدف اصلی این پژوهش دانست. در این پژوهش برای واکاوی تاثیر سمبول های فطری در فیلم، از نظریه سمبول فطری شهید مرتضی آوینی استفاده شده است و به جهت تحدید سمبول های به کار رفته در آثار سینمایی، با استفاده از نظریه انسان کامل شهید مرتضی بر نمادگرایی انسان کامل در فیلم تمرکز شد. بدین منظور سه فیلم چ، بادیگارد و به وقت شام مورد پژوهش قرار گرفته است. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعه اسنادی، چارچوب نظری انسان کامل استخراج شد و سپس با نمایش فیلم های انتخابی به مخاطبان، سمبول های فطری درک شده متناسب با نظریه انسان کامل احصا گردید. همچنین با تحلیل محتوای کیفی اطلاعات گرده آوری شده از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته چگونگی اثر گذاری این سمبول ها بر مخاطبان مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه حاصل شده، قرابت بسیار زیاد میان ویژگی های انسان کامل تعریف شده در مکتب اسلام و آنچه در فیلم ها نمادپردازی شده و آنچه مخاطب دریافت کرده است را نشان می دهد. شباهت سمبول های دریافت شده توسط مخاطبین مختلف در یک فیلم و همچنین شباهت سمبول های دریافت شده میان سه فیلم، موید این مدعاست که سینما می تواند با نمادپردازی فطری، معانی مشابهی را به مخاطبین مختلف ارائه نماید.
بررسی تحولات دین داری بین نسلی؛ رویکردی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات دین داری همواره از موضوعات مهم در حوزه جامعه شناسی دین بوده است. تغییرات بین نسلی و نسبت آن با دین داری یکی از موضوعاتی است که در کشوری مانند ایران، جای بررسی و تحلیل فراوان دارد. هدف این پژوهش، بررسی گفتمان های دینی در تجربه زیسته سه نسل از شهروندان شهر کاشان است. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات کیفی بوده که با به کارگیری روش نظریه زمینه ای انجام شده است. این پژوهش، از چارچوب مفهومی اینگلهارت، بروس و سروش بهره برده است. حجم نمونه این پژوهش 28 نفر از متولدان دهه 1330 (دوران رژیم پهلوی)، متولدان دهه 1350 (دوران انقلاب و ارزش های انقلابی) و متولدان دهه 1370 (دوران تثبیت و توسعه جمهوری اسلامی) بوده اند. براساس یافته های پژوهش، متولدان دهه 1330، دارای دین داری مرجع گرا بوده و رویکردی قطعی به مسائل دینی دارند. این نسل، دارای کدهای محوری ای همچون دین تعبدی، دین فقه گرا، دین حداکثری و سیاسی، دین سنتی و غیرسیاسی، الگوپذیری، درونی سازی و عمل گرایی، بیگانه ستیزی به مثابه مدرنیته ستیزی هستند. دین داری متولدان دهه 1350 از نوع دین داری نهاد گرا بوده و خواهان حضور دین در همه عرصه های جامعه ، و دارای کدهای محوری ای همچون دین تعبدی تقلیدی، دین مناسکی آیینی، الگوپذیری، دین حداکثری و سیاسی، عمل گرایی دینی، همبستگی نسلی، تمایزگذاری دوگانه دین و دین دار، و دین اجتماعی بوده اند. مقوله هسته ای دین داری متولدان دهه 1370، دین فردگرا با کدهای محوری دین انسانی و این جهانی، دین حداقلی، خودمرجعی دینی، عدم گرایش به دین مصلحت اندیش و اجتماعی نشده، عرفی گرایی دینی، عدم گرایش به دینِ سیاسی، تنوع طلبی و تکثرگرایی دینی، بی الگویی، و کاهش دین داری با قرائت رسمی بوده است. همچنین، برپایه یافته های پژوهش، مشخص شد که میان متولدان دهه 1330 و 1350، شکاف نسلی چندانی وجود ندارد، اما میان این دو نسل با متولدان دهه 1370، شکاف نسلی وجود دارد و مفهوم دین داری در نسل جدید، تغییر کرده و دارای رویکردی ایمانی و بی واسطه شده است.
برساخت سیال جنسیت: واکاوی مفهوم دخترانگی نزد دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
دخترانگی به عنوان برساختی اجتماعی متأثر از تغییرات اجتماعی و فرهنگی دگرگون شده است. این پژوهش با هدف بررسی مفهوم دخترانگی در میان نوجوانان انجام شده است. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد برساختی در سال های ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳ انجام شده است. داده ها ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۵ دختر نوجوان ۱۶ تا ۲۲ساله و یک گروه متمرکز شامل ۸ دختر ۱۶ساله در شهر یزد گردآوری شده اند. تحلیل داده ها با روش چارمز و در سه مرحله کدگذاری اولیه، محوری و نظری صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مقولات اصلی شامل «سوژگی سیال»، «گفتمان سنت و بازتولید جنسیت»، «پویایی های مدرنیته»، «چالش های ساختاری و فرهنگی»، «زیست چندپاره»، «کنشگری جنسیتی»، و «زمان مندی و مکان مندی جنسیتی» هستند. مقوله مرکزی پژوهش، «ایفای سیال جنسیت» است که بر پویایی و بازتعریف دخترانگی در بسترهای فرهنگی و اجتماعی تأکید دارد؛ درنهایت، مدل نظری ای برای تبیین دخترانگی به عنوان مفهومی درحال تحول ارائه شد.
واکاوی تجربه برگزاری جشن عروسی در دوران کرونا در میان زوجین تازه ازدواج کرده در سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
131 - 152
حوزههای تخصصی:
همه گیری کرونا در سراسر جهان باعث به وجود آمدن شرایط ویژه ای در زمینه های مختلف اجتماعی شد. پژوهش حاضر، به واکاوی تجربه برگزاری جشن عروسی در میان زوجین در شرف ازدواج شهر سنندج در دوران کرونا پرداخت. این تحقیق، با رویکرد کیفی و به کمک مصاحبه عمیق با 10 نفر (یکی از زوجین) که در بازه زمانی اوج همه گیری، تجربه برگزاری یا تعویق جشن عروسی را داشتند، در سال 1399- 1400 انجام شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها به استخراج شش مضمون شامل محدودیت های پیش آمده یا شرایط محیطی، شرایط ذهنی و فرهنگی، نگرانی، معنای جایگزین امر تعویق شده، تأثیرپذیری روابط اجتماعی و تغییر سبک زندگی انجامید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که جمع شرایط محیطی و ذهنی برآمده از همه گیری در کنار نگرانی های برآمده از پیامدهای آن، باعث شده است افراد نسبت به برگزاری یا عدم برگزاری و یا تعویق جشن دست به انتخاب عقلانی زده و تصمیم گیری کنند. نتیجه این تصمیم به شکل تأثیر در روابط اجتماعی و عدم گسترش شبکه خویشاوندی بروز پیدا کرده و عامل سرکوب برخی خواسته ها و مکنونات قلبی افراد مانند آرزوی پوشیدن لباس عروس برای دختران شده است. در نتیجه آن ها تلاش می کنند امر به تعویق افتاده یا همان عامل معناساز زندگی که خلاء اش را احساس کرده اند، با کنش های جدید همچون برگزاری جشن با تشریفات محدودتر، کاهش سطح روابط اجتماعی و خویشاوندی، رفتن به آتلیه و گرفتن عکس یادگاری و هزینه کرد خرج عروسی برای دیگر ضروریات زندگی جایگزین کنند. این جایگزینی به شکل حذف آنچه آن ها، آن را امور غیرضروری می نامند، نمود پیدا می کند.
بررسی میزان گرایش به خرافات و عوامل مؤثر بر آن در بین زنان شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۶
103 - 122
حوزههای تخصصی:
هر از چند گاهی داستان هایی در مورد باورهای خرافی مانند نحسی عدد 13 می شنویم. هدف این مطالعه بررسی میزان گرایش به خرافات و عوامل مؤثر بر آن در بین زنان شهر مریوان است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان 18 تا 50 سال شهر مریوان هستند که با توجه به سرشماری عمومی 1395 ه .ش. و فرمول کوکران حجم نمونه 309 نفر برآورد گردید؛ از روش نمونه گیری خوشه ای و در دسترس جهت جمع آوری داده ها در محلات شهر (دارسیران، بلچه سور و جنگل بانی) استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های گرایش به خرافات فروغی مقدم (1388)، از خودبیگانگی اجتماعی ملوین سیمن و پرسش نامه دین داری گلاک و استارک می باشد. یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند که نتایج نشان داد 38/0 درصد واریانس مربوط به گرایش به خرافات توسط مؤلفه دین داری و 16/0 درصد توسط مؤلفه از خودبیگانگی اجتماعی تبیین می شود. بین دو گروه مستقل شاغل و غیر شاغل در گرایش به خرافات تفاوت معنی داری وجود دارد، رابطه بین سطح تحصیلات و گرایش به خرافات معنی دار نیست. بر این مبنا نتایج نشان می دهد که مؤلفه هایی هم چون ابعاد پیامدی و مناسکی دین داری می توانند پیش بینی کننده خرافات باشند، هم چنین انزوا و تنفر در از خودبیگانگی اجتماعی به عنوان پیش بینی کننده های خرافات هستند. هرچند که میزان تحصیلات ارتباطی با گرایش به خرافات ندارد با این وجود، افرادی که شاغل هستند کم تر به خرافات توجه دارند.
بررسی چند معنایی حروف اضافه مکانی بر اساس رویکرد معناشناسی شناختی در گویش کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چندمعنایی حروف اضافه مکانی در گویش کردی ایلامی انجام شد و نشان داد که رویکرد معناشناسی شناختی، ساختار معنایی حروف اضافه مکانی را بهتر تبیین می کند. این پژوهش، تحقیقی نظری و توصیفی (غیر آزمایشگاهی) است که در آن، داده های مورد بررسی و معانی و مثال های مربوط به هر حرف اضافه، برگرفته از مکالمات روزمره گویشوران این گویش و شم زبانی نگارندگان است. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد چندمعنایی تایلر و ایوانز (2003) در چارچوب معنی شناسی شناختی انجام شد و 14 حرف اضافه مکانی موجود در گویش کردی ایلامی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که گویش کردی ایلامی مانند سایر گویش ها، حروف اضافه مکانی مختلفی دارد که رویکرد معنی شناسی شناختی روش کاملاً مناسبی برای بررسی آنهاست. بررسی نحوه اشتقاق مفاهیم مختلف یک حرف اضافه از مفهوم اولیه آن در چارچوب شناختی نیز نشان داد که تمامی این مفاهیم به طور نظام مند و با توجه به ملاک های تایلر و ایوانز از معنای نخستین و مفهوم اولیه مشتق می شوند.
نقش مردم استان ایلام در هشت سال دفاع مقدس (1359-1367ه .ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۶ و ۸۷
45 - 59
حوزههای تخصصی:
دوران دفاع مقدس یکی از مقاطع فراموش نشدنی و بی نظیر تاریخ ایران است و مقاله حاضر، نقش مردم استان ایلام را در این دوران بررسی کرده است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، اسناد و تاریخ شفاهی، به دنبال پاسخگویی به این سؤال انجام شده است که مردم استان ایلام چه نقشی در هشت سال دفاع مقدس داشته اند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که مردم استان ایلام، اعم از عشایر، روحانیون، بازاریان، فرهنگیان، دانش آموزان، دانشجویان، کادر بهداشت و درمان، زنان و ...، چه در شرایط عادی و چه هنگامی که شهرهای استان توسط هواپیماهای عراقی بمباران می شد، بدون آنکه در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی خود خللی وارد کنند، با تحمل مشکلات و سختی ها به زندگی خود ادامه دادند و با فداکاری و ایستادگی در برابر ارتش متجاوز عراق، از نظام جمهوری اسلامی و سیاست های امام خمینی (ره) حمایت کردند و نگذاشتند ذره ای از خاک کشور به دست رژیم بعث عراق بیفتد.
شناخت قواعد فقه فرهنگی از دیدگاه مقام معظم رهبری با نظر بر سیاست های کلان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۶
343 - 380
حوزههای تخصصی:
فرهنگ در زندگی روزمره و اجتماعی انسان کاربرد بسیاری پیدا کرده تا جایی که کمتر می توان حد و مرزی برای آن متصور شد. نهادهای حاکمیتی نیز از جمله بالاترین مقام رسمی کشور یعنی رهبری به سبب نقش فرهنگ در بقا و اعتلای جامعه با سیاست های متعدد و اثرگذار به حوزه فرهنگ ورود پیدا می کنند که این مسئله، ضرورت بررسی و تبیین نقطه نظرات آیت الله خامنه ای در این زمینه را از حیث جایگاه زعامت ایشان دوچندان می نماید. مضاف بر آنکه تخریج مبانی فقهی سیاست های فرهنگی از منظر ایشان، میزان اعتبار آن را در جامعه نخبگانی و همچنین اقبال مردم جامعه از سیاست های ایشان تحت تأثیر قرار خواهد داد (مسئله). پژوهشگران برای استنباط مشروعیت سیاست های فرهنگی مد نظر ایشان به منابع موجود، اسناد بالادستی در حوزه فرهنگ و بیانات منتشرشده ایشان مراجعه کرده و سپس با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، نسبت سیاست های یادشده را با تعدادی از قواعد فقهی بررسی کرده اند (روش). با مطالعه و تحلیل سیاست های فرهنگی آیت الله خامنه ای ذیل عناوین کلان فرهنگ ملی- اسلامی، استقلال فرهنگی، جهاد فرهنگی و فرهنگ سازی یا اصلاح فرهنگ، تطابق کامل آنها با پنج قاعده فقهی وجوب ارشاد جاهل، نفی سبیل، لا ضرر، وجوب حفظ نظام و حرمت اخلال در آن و وجوب حفظ مصلحت نظام آشکار شد (یافته ها).
بررسی روند و چگونگی تغییر سبک پوشش مردان جامعه شهری ایران در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
237 - 265
حوزههای تخصصی:
سبک پوشش ایرانیان از اولین موضوعاتی بود که در پی افزایش ارتباطات با غرب از اوایل دوره قاجاریه به چالش کشیده شد و همزمان با تغییر و تحولاتی که در عرصه های مختلف سبک زندگی ایرانیان از این دوره صورت گرفت، به تدریج تغییر کرد. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسیِ روند و چگونگی تغییر سبک پوشش مردان با تأکید بر شهر تهران در دوره قاجاریه است. سوال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه تغییر سبک پوشش مردان در دوره قاجاریه چه روندی را طی کرد و کدام قشرهای جامعه را شامل شد؟ هدف تحقیق، کمک به روشن شدن بخشی از تاریخ تحولات اجتماعی- فرهنگی دوره قاجاریه و نحوه برخورد با غرب و مسئله تجدد است. پژوهش حاضر به روش تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت گرفت و نتیجه آن نشان داد با واردات روزافزون پارچه های تولید غرب از اوایل دوره قاجاریه تغییراتی در جنس، طرح و رنگ لباس ایرانیان صورت گرفت. همزمان، با گسترش روزافزون ارتباطات با غرب و آشنایی با فرهنگ و تمدن غربی، سبک پوشش غربی پوشش سنتی ایران را به چالش کشید و به عنوان بدیلی برای آن مطرح شد. ابتدا سبک پوشش نظامیان و بعد از آن درباریان، به صورت دستوری و از بالا و با توجیه غیرکاربردی بودن تغییر کرد. سپس با حاکم شدن تدریجی غرب گرایی و تجددطلبی بر فضای فکری و فرهنگی جامعه و شکل گیری نهادهای اداری، آموزشی مدرن و طبقه متوسط جدید، تغییر در سبک لباس به تدریج عمومیت یافت، به طوری که تا پایان دوره قاجاریه سبک پوشش اغلب مردان تهرانی از اقشار مختلف به سبک غربی و نیمه غربی تبدیل شد.
فرصت ها و چالش های فضای مجازی در حفظ هویت دینی و فرهنگی خانواده های اسلامی
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی به عنوان یک ابزار دوسویه، هم می تواند عامل تقویت هویت دینی و یا باعث تضعیف آن باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیرات فضای مجازی بر هویت دینی و فرهنگی خانواده های اسلامی است. روش پژوهش اسنادی و از نوع توصیفی - تحلیلی است. داده ها از طریق تحلیل اسنادی و بررسی منابع معتبر علمی جمع آوری شده اند. نتایج نشان می دهند که فضای مجازی از یک سو امکان تقویت هویت دینی، ارتباطات خانوادگی و گسترش آموزه های اسلامی را فراهم می آورد و از سوی دیگر، چالش هایی همچون گسترش محتوای غیراخلاقی، تهدید حریم خصوصی و ترویج ارزش های مغایر با اصول اسلامی را به همراه دارد. این پژوهش بر لزوم مدیریت آگاهانه فضای مجازی، ارتقای سواد رسانه ای و تولید محتوای باکیفیت اسلامی تأکید دارد. یافته ها حاکی از آن است که استفاده صحیح از این فضا می تواند به تقویت بنیان های دینی و فرهنگی خانواده های اسلامی منجر شود و نقش مؤثری در کاهش تهدیدات آن ایفا کند.
تبیین متغیرهای اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر بیگانگی شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
102 - 112
حوزههای تخصصی:
بیگانگی شغلی یا حس جدایی از کار که بعضاً افراد از آن رنج می برند ناشی از فقدان هدف، استقلال یا معنای کار است. این پدیده که تأثیر عظیمی بر تعامل بین افراد، هویت و خودپنداریه آنها دارد، از متغیرهای اجتماعی- فرهنگی متعددی تأثیر می پذیرد. پژوهش حاضر پیمایشی است در میان افراد شاغل در منطقیه 2 شهر تهران، در سه سازمان آموزش و پرورش و شهرداری و شعب بانکی، که داده های آن از طریق پرسشنامه گردآوری شده و با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهایی چون «احساس بی قدرتی»، «ابهام نقش»، «بی هنجاری شغلی»، «احساس پوچی» و «نارضایتی شغلی» رابطیه معناداری با بیگانگی شغلی دارند. سوای تفاوتی که برخی متغیرهای زمینه ای مثل جنسیت و سن در نوع و میزان بیگانگی از کار ایجاد می کند، بسترهایی اثرگذار نظیر «سلسله مراتب سازمانی» و «تمرکزگرایی» در تشدید یا کاهش این پدیده نقشی کلیدی دارند. همچنین فرهنگ کار که خود متأثر از «سبک مدیریت» و «نوع ارتباطات در محیط کار» است به تشدید بیگانگی از کار دامن می زند. نتایج همچنین نشان می دهد که دو عامل دیگر ارتباط مستقیم و معناداری با میزان بیگانگی شغلی کارکنان داشته اند: ناامنی شغلی و عدم تعادل کار و زندگی، بدین معنا که افزایش کارهای موقت، آزاد، و پاره وقت موجب شده است که کارکنان از ثبات، مزایا و روابط بلندمدت با سازمان ها محروم شوند و حس جداشدگی و حاشیه نشینی در میان آنها تقویت شود. حاصل آن که، تبیین این عوامل اجتماعی- فرهنگی می تواند به سازمان ها کمک کند تا محیط های کاری پرمعنا، حمایتگر و رضایت بخشی ایجاد کنند که احساس بیگانگی را کاهش دهد.