فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
93 - 108
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر طرح واره های ناسازگار اولیه بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج)چکیدهاین پژوهش، باهدف بررسی تأثیر طرح واره های ناسازگار اولیه بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) صورت پذیرفت. پژوهش پیش رو از نظر روش، یک پژوهش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری شامل مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) شهرستان ملایر در سال 1400 است که از بین آنها تعداد 200 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه طرح واره اولیه یانگ (1999) و پرسش نامه ملاک های انتخاب همسر شوارتز و هاسیبروک (2012) بود. داده ها به وسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان تجزیه تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که طرح واره های ناسازگار اولیه به صورت منفی بر ملاک های همسرگزینی تأثیرگذار است. بر اساس نتایج پژوهش با کاهش طرح واره های ناسازگار اولیه، میزان کیفیت معیارهای همسرگزینی افزایش می یابد.کلیدواژه ها: ازدواج، طرح واره های ناسازگار اولیه، معیارهای همسرگزینی
رابطه سوگیری شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی با رفتار مجرمانه در نوجوانان: یک مطالعه همبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیش بینی رفتار مجرمانه براساس سوگیری های شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را افرادی که به عنوان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت تهران در سال 1402 تحت مراقبت و حمایت بودند تشکیل داد. تعداد120 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست رفتار مجرمانه شریفی نیا(1389)، پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران(1986)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر(2004)، مقیاس ارزیابی سوگیری های شناختی داووس(۲۰۱۳) بودند که افراد نمونه آن ها را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سوگیری های شناختی و بدتنظیمی هیجان با رفتار مجرمانه رابطه مثبت و حمایت اجتماعی با رفتار مجرمانه رابطه منفی معناداری دارند. در مدل رگرسیون خطی، یافته ها نشان داد مولفه های سوگیری های شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی به ترتیب می توانند 78.9، 12.8، 12.6 درصد از واریانس رفتار مجرمانه را به صورت معنادار پیش بینی کنند. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش 71.9 درصد واریانس رفتار مجرمانه را تبیین می نمایند(0.05>P). نتیجه گیری: با توجه به اینکه افکار غیرمنطقی، بدتنظیمی هیجانات و کمبود حمایت اجتماعی در شکل گیری و بروز رفتار مجرمانه نقش قابل توجهی دارند کاربست مداخلات روان شناختی و اجرای قوانین بازدارنده در سطح جامعه می توانند از بروز رفتار مجرمانه جلوگیری نموده و سلامت روانشناختی نوجوانان را بهبود بخشند.
رابطه رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم: نقش میانجی اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات اخیر نشان می دهد که عاملیت معلم نقش مهمی در تقویت ظرفیت یادگیری معلمان برای تدریس و یادگیری ایفا می کند و به نوبه خود بر بهبود عملکرد مدارس اثرگذار است . عاملیت معلم، بیانگر قابلیت وی در انجام اقدامات هدفمند و سازنده به منظور هدایت مسیر رشد حرفه ای خود و کمک به بهبود کیفیت آموزش است. با توجه به نقش عاملیت معلم در بهبود یادگیری در مدارس، جستجوی پیشایندهای این سازه مهم می تواند یکی از دغدغه های پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت باشد. با این رویکرد، هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش اعتماد در رابطه بین رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش معلمان مقطع ابتدایی استان همدان بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 102 نفر به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه رهبری یادگیری محور، اعتماد معلم و عاملیت معلم بودند که توسط لیو و همکاران (a2016) و (b2016) تدوین و اعتباریابی شده اند. روایی و پایایی پرسش نامه ها در دو سطح مورد بررسی قرار گرفت. قبل از اجرای پرسش نامه ها روی نمونه اصلی، روایی آن ها با استناد به نظر متخصصان و پایایی آن ها با استناد به ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. پس از اجرای پرسش نامه ها نیز از روایی همگرا، روایی واگرا، همسانی درونی و پایایی ترکیبی ابزارهای پژوهش به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل داده ها اطمینان حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از الگو یابی معادلات ساختاری مبتنی استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری یادگیری محور پیش بینی کننده معنی دار اعتماد و عاملیت معلم بود. همچنین اعتماد معلم پیش بینی کننده معنی دار عاملیت معلم بود. این یافته ها بیانگر نقش میانجی اعتماد در ارتباط بین رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم است. یکی از نکات قابل تأمل در یافته های پژوهش این است که اثر غیرمستقیم رهبری یادگیری محور بر عاملیت معلم (با واسطه متغیر اعتماد) بیش از اثر مستقیم آن است و این امر به خوبی نقش اعتماد را در پیوند بین رهبری مدیران و عاملیت معلمان نشان می دهد. بنابراین به مدیران مدارس توصیه می شود از طریق کاربست رفتارهای رهبری یادگیری محور و تلاش برای ایجاد فضایی مبتنی بر اعتماد در مدرسه، به افزایش پویایی و عاملیت معلمان کمک کنند.
اثربخشی خود افشایی اساتید بر کم رویی در بین دانشجویان رشته زبان انگلیسی: نقش میانجی امنیت روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
34 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر خود افشایی اساتید بر کم رویی دانشجویان رشته زبان انگلیسی با نقش میانجی امنیت روانشناختی می-باشد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و با روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه-های استان مازندران بود و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 نفر تخمین زده شد. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تاییدی و آلفای کرونباخ به تایید رسید. همچنین، برای پاسخ به پرسشهای تحقیق از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل و جهت سنجش معنی داری از آزمون سوبل بهره گرفته شد. نتایج حاکی از آن است که خودافشایی اساتید و کم رویی دانشجویان دارای همبستگی معنادار اما معکوس هستند. بعلاوه، مشخص شد که خودافشایی اساتید بر کمرویی دانشجویان و نیز امنیت روانشناختی ایشان تاثیر معناداری دارد. همچنین، با توجه به نتیجه آزمون سوبل، مشخص شد که خودافشایی بر کم رویی با نقش میانجی امنیت روانشناختی اثر غیرمستقیم دارد. در نتیجه، با توجه به بیشتر بودن اثر مسیر غیرمستقیم از مسیر مستقیم و نتایج آزمون معناداری می توان گفت وجود متغیر میانجی تاثیر را افزایش داده و نقش میانجی امنیت روانشناختی مورد تایید واقع می شود.
بررسی تطبیقی بهزیستی روانی در نظریه ریف و آموزه های قرآن کریم
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
234 - 205
حوزههای تخصصی:
بهزیستی روان شناختی را تلاش برای رشد و پیشرفت در جهت تحقق بخشیدن به توانایی های بالقوه فرد تبیین نموده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی بهزیستی روانی در نظریه ریف و آموزه های قرآن کریم انجام شده است. در ابتدا شش مؤلفه اصلی نظریه ریف (رشد فردی، پذیرش خود، هدفمندی، روابط مثبت، خودمختاری و تسلّط بر محیط) از منابع روانشناسی استخراج شدند. سپس مفاهیم مرتبط با این مؤلفه ها در قرآن، تفاسیر معتبر و روایات بررسی گردید. برای تطبیق، مفاهیم هر مؤلفه به طور جداگانه تحلیل و با آموزه های قرآنی مقایسه شد. نتایج نشان داد که ریف بهزیستی روانی را با شش ویژگی ادراک خویشتن کارا، پذیرش و عزت نفس ۴ واقعی، مهار ارادی رفتار، ادراک واقعی از جهان، حفظ روابط و مهرورزی و خودفرمانی و بارآوری توصیف کرده است. با بررسی قرآن کریم مشخص شد که ارتباط دین با بهزیستی روانی نه یک ارتباط محدود و موردی، بلکه یک ارتباط بسیار گسترده و فراگیر است و همه ابعاد آن را دربرمی گیرد، اما نگاه انسان محورانه (مادی) به مؤلفه های بهزیستی ریف، نه تنها باعث رشد وسلامت روان فرد نمی شود، بلکه او را دچار رذائل نفسانی همچون کبر و خودپسندی و خودمحوری که زمینه ساز برخی اختلالات هستند، می کند. بنابر نگاه یکپارچه نگر قرآنی، همه مؤلفه های بهزیستی روانی را باید با نگاه به مشیّت ربوبی و تقدیر الهی در نظر داشت. آموزه های قرآنی علاوه بر تأکید بر تلاش فردی، به ابعاد معنوی مانند توکل، رضایت الهی و قرب به خدا توجه دارد و می تواند نظریه ریف را به مدلی جامع تر هدایت کند. بر این اساس، یافته ها اهمیت انطباق نظریه های روانشناسی غربی با فرهنگ و ارزش های دینی را برجسته ساخته و زمینه ارائه چارچوبی کامل تر برای سلامت روان در جوامع مذهبی را فراهم می آورد.
مقایسه کارکردهای اجرایی و سیستم های مغزی-رفتاری در سالمندان با سلامت عمومی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و سیستم های مغزی-رفتاری در سالمندان با سلامت عمومی بالا و پایین انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل تمام سالمندانی بود که 59 سال سن و بیشتر داشتند و در شهر یزد ساکن بودند. نمونه متشکل از 100 سالمند بود که به روش نمونه گیری در دسترس و براساس نمره های پرسش نامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979)، 30 نفر با سلامت عمومی بالا و 30 نفر با سلامت عمومی پایین انتخاب شدند. سپس آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1948) و پرسش نامه سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری (کارور و وایت، 1994) بر روی هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS 24 نشان داد که تفاوت معناداری بین کارکردهای اجرایی سالمندان دارای سلامت عمومی بالا و پایین وجود دارد. همچنین، تفاوت معناداری در سیستم بازداری و سیستم فعال سازی رفتاری بین این دو گروه مشاهده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سلامت عمومی سالمندان با کارکردهای اجرایی و سیستم های مغزی-رفتاری آن ها ارتباط معناداری دارد. سالمندان با سلامت عمومی بالا کارکردهای اجرایی بهتری مانند برنامه ریزی، انعطاف پذیری شناختی و حل مسئله از خود نشان دادند و سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری آن ها نیز عملکرد بهتری داشت. یافته ها نشان داد که وضعیت سلامت عمومی می تواند بر نحوه عملکرد مغز و رفتارهای مرتبط با آن تأثیر بگذارد، به این معنا که سلامت عمومی بالاتر بهبود عملکرد شناختی و کنترل رفتاری بهتری را به دنبال دارد. بنابراین، سلامت عمومی به عنوان یک عامل مهم در تعیین کیفیت کارکردهای مغزی و رفتاری سالمندان نقش دارد.
تاثیر آموزش نوجوان کامیاب بر خودشفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تاثیر آموزش نوجوان کامیاب بر خود شفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری 45 روز بود و جامعه آماری شامل نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر اصفهان در بهار 1402 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر از نوجوانان مراکز مشاوره تخصصی کودک و نوجوان با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج، مطالعه، انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 20 نفر)گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خودشفقتی (نف، 2003)، هدف مندی (کرامبا و ماهولیک، 1969)، دیدگاه گیری اجتماعی (محققی، 1395) و ارزش های فردی (شوارتز و بردی، 2001) بود. همچنین گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای، آموزش نوجوان کامیاب هی، سیاروچی، سی هیز (2015) ترجمه معین و مظاهری (1400)، را دریافت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و از طریق نرم افزار آماری SPSS 23 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش نوجوان کامیاب بر خودشفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله موثر بوده است (05/0>p). بنابراین می توان چنین نتیجه گیری نمود که آموزش نوجوان کامیاب درمانی مناسب برای نوجوانان 15 تا 18 ساله است. از این رو پیشنهاد می گردد مشاوران و روان شناسان در حیطه نوجوان از این روش درمانی نوین استفاده نمایند.
نقش نشخوار فکری و مهارت های مدیریت هیجان غم در پیش بینی رفتار خوردن هیجانی کودکان 9 تا 12 ساله مبتلا به چاقی و اضافه وزن
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار خوردن هیجانی، یکی از رفتار های مرضی خوردن محسوب می شود و مؤلفه های مرتبط با آن از اهمیت ویژه ای خصوصاً در کودکان و نوجوانان برخوردار است. هدف: هدف از پژوهش، بررسی نقش نشخوار فکری و مهارت های مدیریت هیجان غم در پیش بینی رفتار خوردن هیجانی در کودکان ۹ تا ۱۲ ساله دارای اضافه وزن و چاق بود. روش : طرح تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کودکان چاق و دارای اضافه وزن ۹ تا ۱۲ ساله شهر همدان در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. تعداد ۲۶۸ نفر از این کودکان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های سبک های پاسخ (لوپز، ۲۰۰۶)، مهارت های مدیریت غم (شیپمن و پنزا-کلایو، ۲۰۰۱) و فرم کوتاه مقیاس خوردن هیجانی (تنفوسکی، ۲۰۰۷) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار SPSS نسخه۲۲ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیر نشخوار فکری و مهارت های مدیریت تنظیم هیجان با رفتار خوردن هیجانی کودکان رابطه معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). همچنین براساس نتایج رگرسیون به ترتیب ۴۵/۴ و ۵۳ درصد از واریانس متغیر رفتار خوردن هیجانی به کمک ابعاد متغیرهای پیش بین نشخوار فکری و مهارت های مدیریت تنظیم هیجان قابل پیش بینی بود (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که بین رفتار خوردن هیجانی با نشخوار فکری و راهبرد های ناکارآمد مدیریت هیجان غم در کودکان چاق و دارای اضافه وزن رابطه معنادار وجود دارد. برای پیشگیری و درمان چاقی و اضافه وزن کودکان توجه به مسائل روانشناختی آنان مهم و ضروری است. پیشنهاد می شود که پژوهش های بیشتری در حوزه علل روانشناختی مشکلات مرتبط با چاقی و اضافه وزن صورت گیرد.
رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط کاری چالش برانگیز امروزی، پیشرفت برای کارکنان بسیار مهم است و آن ها باید یاد بگیرند که هم خود را ارتقاء دهند و هم سلامت و بهزیستی جسمی و روانی خود را حفظ نمایند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی یزد (250 نفر) بودند که با استفاده از فرمول کوکران 156 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی در این پژوهش، پرسش نامه های استاندارد شامل پرسش نامه بهزیستی روانشناختی از مطالعه ریف و سینگر (2003)؛ پرسش نامه کامیابی در محیط کار از مطالعه ایمران و همکاران (2020)؛ پرسش نامه تعارض کار- خانواده از مطالعه گرزیواسز و مارکس (2000)؛ پرسش نامه غنی سازی کار – خانواده و پرسش نامه حمایت خانواده از مطالعه ننح (2017)؛ و پرسش نامه مدیریت مرز کار- خانواده از مطالعه کرینتر (2006) بود که روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات تعدادی از خبرگان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید و روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته های پژوهش نشان داد که حمایت خانواده بر غنی سازی کار- خانواده تأثیر مثبت و معنی دار دارد (330/6 t=، 410/0=β). همچنین، تعارض کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر منفی و معنی دار دارد (026/2 t=، 164/0- =β). همچنین، غنی سازی کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر مثبت و معنی دار دارد (349/8 t=، 522/0=β) و غنی سازی کار- خانواده در تأثیر حمایت خانواده بر کامیابی در محیط کار نقش میانجی دارد (284/4 t=، 214/0=β)، کامیابی در محیط کار نیز در تأثیر تعارض کار- خانواده و غنی سازی کار- خانواده بر بهزیستی روان شناختی نقش میانجی دارد (969/1 t=، 083/0- =β) و (942/4 t=، 264/0=β) و در نهایت، مدیریت مرز کار - خانواده در روابط بین حمایت خانواده با تعارض کار - خانواده و غنی سازی کار - خانواده، نقش تعدیل گر ندارد (267/1 t=، 080/0=β) و (028/0 t=، 002/0- =β). لذا، با توجه به یافته های پژوهش به مدیران پیشنهاد می شود، در هنگام توسعه برنامه ها برای ایجاد یک محیط کار کامیاب، یک رویکرد متعادل تر که هم به تجربیات مثبت در خانواده و هم به تجارب مثبت در محیط کار توجه نموده؛ در نظر بگیرند و با توجه به مدل اجتماعی درهم تنیدگی کامیابی، کارکنانی در محل کار به کامیابی می رسند که به تعاملات اجتماعی که بین خانواده و محیط کار صورت می گیرد، توجه نمایند و کارکنان به واسطه ی تجربه سرزندگی به دست آمده، بر اضطراب و افسردگی خود غلبه کرده و بهبود بهزیستی روان شناختی آن ها کمک می شود.
نقش تعدیل گری انعطاف پذیری شناختی در رابطه ی بین استرس فرزندپروری وخودکارآمدی ادراک شده والدینی مادرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
29 - 38
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی نقش تعدیل گری انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین استرس فرزند پروری و خودکارآمدی ادراک شده والدینی مادرانه انجام شد.روش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کلیه مادران ساکن اصفهان در سال 1402 بودند و به عنوان نمونه 400 مادر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استرس فرزند پروری (PSI-SF)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی CFI)) و پرسشنامه خودکارآمدی مادرانه (PMP S-E) گردآوری و با نرم افزار PLS تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین استرس فرزند پروری و خودکارآمدی والدینی مادرانه رابطه معکوس معنادار (297/0- = β، 001/0P=)، بین استرس فرزند پروری و انعطاف پذیری شناختی رابطه معکوس معنادار (326/0- =β،001/0P=) و بین خودکارآمدی والدینی مادرانه و انعطاف-پذیری شناختی رابطه مثبت معنا داری مشاهده شد (420/0 = β،001/0P=). همچنین نتایج نشان داد انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین استرس فرزند پروری و خودکارآمدی والدینی مادرانه نقش تعدیلگری ایفا می کند (099/0 = β).نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نقش انعطاف پذیری شناختی در کاهش استرس فرزند پروری و ارتقاء خودکارآمدی والدینی مادرانه بسیار مهم است. این امر حاکی از اهمیت آن در برنامه های آموزشی و درمانی با هدف ارتقای سلامتی و توانمندسازی مادران است. علاوه بر این، تمرکز بر بهبود انعطاف پذیری شناختی مادر ممکن است در ارتقاء خودکارآمدی والدینی ، کاهش استرس فرزندپروری و کاهش اثرات آن بر سلامت جسمی، روانی و عملکردی مادر، کمک کننده باشد.
طراحی برنامه درسی آموزش سواد عاطفی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دستیابی به چارچوب برنامه درسی آموزش سواد عاطفی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان ایران بود. این پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از 14نفر از اساتید، متخصصان وخبرگان برنامه ریزی درسی و روانشناسان می باشند که ازطریق نمونه گیری هدفمند وازنوع گلوله برفی انتخاب شدند. معیار کفایت تعداد مشارکت کنندگان، اشباع نظری بود. ابزار گردآوری داده های پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساخت مند بود. اعتبار یا بی داده های کیفی از طریق اعتبارپذیری و اعتمادپذیری با استفاده از تکنیک همسوسازی داده ها صورت گرفت. یافته های پژوهش در بخش هدف نشانگر آن است که طراحان برنامه درسی در زمینه سواد عاطفی باید اهتمام بیشتری به حیطه های شناختی(دانشی)، عاطفی(نگرشی) و روانی حرکتی(مهارتی) آموزش سواد عاطفی داشته باشند. در این برنامه درسی با توجه به ویژگی های یادگیرندگان، محتوا فراگیرمحور و فعالیت محور انتخاب شود. ویژگی های راهبردهای یاددهی یادگیری این برنامه تعاملی بودن، کاربردی بودن و اکتشافی و کاوشگرانه بودن و ویژگی های ارزشیابی برنامه درسی منطقی بودن و مبتنی بودن بر شواهد می باشد. در برنامه درسی تربیت معلم علاوه بر بعد شناختی به بعد عاطفی و صلاحیت های عاطفی معلم توجه شود.
نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی با علائم وسواس فکری - عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
69 - 79
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی با علائم وسواس فکری -عملی بود.روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. از میان جمعیت عمومی، 363 نفر از طریق فراخوان اینترنتی، با توجه به ملاک های ورود و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظر شده وسواس فکری عملی (فوا و همکاران، 2002)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و پرسشنامه تجارب مربوط به روابط نزدیک (برنان و موریس، 1997) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ترومای کودکی با علائم وسواس فکری - عملی رابطه مستقیم و معناداری داشت. همچنین، سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی و علائم وسواس فکری - عملی نقش واسطه ای معناداری داشتند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده افرادی که سابقه تجربه ترومای دوران کودکی و سبک های دلبستگی ناایمن را دارند معمولا عواطف منفی را تجربه می کنند و تجربه علائم وسواسی در این افراد محتمل می باشد. در کل، ترومای دوران کودکی، سبک های دلبستگی ناایمن و عواطف منفی عواملی هستند که می توانند در ارتباط با علائم وسواسی-جبری نقش مهمی داشته باشند. بنابراین، این عوامل باید در طرح ریزی روش های پیشگیری و همچنین برنامه های درمانی مورد توجه قرار گیرند.
تأثیر آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات موجود دلالت بر آن دارد که بی موبایل هراسی و عادت های مرضی توأم با آن، پیامدهای جسمی و روانی منفی و نامطلوبی را برای فرد به وجود می آورد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مقطع کارشناسی و بالاتر دانشگاه گرگان در سال تحصیلی 1401-1400، تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2 جلسه) به صورت گروهی برنامه آموزشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان را دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت 2ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری سایبری (آلوارز گارسیا و همکاران، 2016) و نوموفوبیا (یلدریم و کوریاریا، 2015)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره، استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در متغیر پرخاشگری سایبری و مؤلفه های آن (شامل جعل هویت، دیداری – جنسی و پرخاشگری کلامی) و متغیر بی موبایل هراسی و مؤلفه های آن (شامل از دست دادن راحتی و آسایش، عدم توانایی برقراری ارتباط و از دست دادن ارتباط)، وجود داشت (001/0>P)؛ اما در مؤلفه عدم دسترسی به اطلاعات، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این پژوهش، می توان آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان را به عنوان یک مداخله کارآمد در جهت کاهش پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان، پیشنهاد داد.
ارایه مدل عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس خودابرازگری جنسی با نقش میانجی اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
356 - 379
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارایه مدل عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس خودابرازگری جنسی با نقش میانجی اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه زنان با سن زیر یائسگی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان رودسر در فاصله زمانی بهمن 1400 تا اردیبهشت 1401 تشکیل دادند که برای تعیین نمونه ابتدا سه مرکز بهداشتی به صورت تصادفی انتخاب و سپس 350 نفر از زنانی که برای دریافت خدمات به این مراکز مراجعه کردند و شرایط ورود را داشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان (1997)، عزت نفس جنسی زنان (1996)، اضطراب اسپیلبرگر (1970) و احقاق جنسی هالبرت (1992) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS انجام گردید. یافته ها: نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود و ضرایب استاندارد مسیرهای الگوی پیشنهادی نشان داد بالاترین ضریب به مسیر خودابرازگری جنسی و عزت نفس جنسی (001/0P<، 321/0 =β) و پایین ترین ضریب به اضطراب حالت به عملکرد جنسی (166/0P=، 077/0- =β) اختصاص دارد. همچنین نتایج بوت استرپ برای مسیر غیرمستقیم الگوی پیشنهادی نشان داد خودابرازگری جنسی از طریق اضطراب صفت بر عملکرد جنسی زنان اثر غیرمستقیم دارد و خودابرازگری جنسی از طریق عزت نفس جنسی بر عملکرد جنسی زنان اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در مراکز زوج درمانی و سکس تراپی برای کمک به زنان دارای اختلال عملکرد جنسی، به خودابرازگری جنسی و عزت نفس جنسی توجه بیشتری شود.
The Role of Object Relations in Predicting Emotional Expression, Distress Tolerance and Marital Quality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the role of object relations in predicting emotional expression, distress tolerance and marital quality.Methods: The research method was quantitative, applied and descriptive-correlational. The statistical population of the study was all 257 couples which formally married in the first three months of 2022 in Ardabil. The non-random available sampling method was used due to the limitations of the corona pandemic. The sample size was 110 couples, including 110 males and 110 females. Bell Object Relationships Inventory (1995), King & Ammons Emotional Expression Questionnaire (1990), Distress Tolerance Scale (DTS) and Basby Marital Quality Questionnaire (1995) were used for data collection. In the descriptive part, we used the central and dispersion indices. Also, in the inferential part, multiple regression was used. The data were analyzed using SPSS software.Results: The results of this study showed there is a significant negative relationship between social incompetence with emotional expression, distress tolerance and marital quality (p<0.01), and a significant negative relationship between egocentricity with emotional expression, distress tolerance and marital quality (p<0.01). Also, there is a significant negative relationship between insecure attachment with emotional expression, distress tolerance and marital quality (p<0.01) and finally there is a significant negative relationship between alienation with emotional expression, distress tolerance and marital quality (p<0.01).Conclusion: Considering the results, couple therapy based on object relations can be used to improve emotional expression, distress tolerance and marital quality of couples.
نقش واسطه ای اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در رابطه بین هیجان خواهی و همنوایی با گرایش به رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۵۴-۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در رابطه ی بین هیجان خواهی و همنوایی با گرایش به رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد، سیگار و الکل) در دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه بر اساس قاعده کلاین برابر با 225 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل، مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، مقیاس هیجان خواهی و مقیاس همنوایی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد همنوایی تاثیر مستقیم و معناداری و تاثیر غیرمستقیم معناداری به واسطه ی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بر گرایش به رفتارهای پرخطر داشت. هیجان خواهی بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر مستقیم معناداری داشت، اما به واسطه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بر گرایش به رفتارهای پرخطر اثر غیرمستقیم معناداری نداشت. علاوه بر این، اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل بر گرایش به رفتارهای پرخطر دارای اثر مستقیم معناداری بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، افزایش همنوایی و هیجان خواهی باعث افزایش بیشتر اعتیاد به شبکه های اجتماعی می شود که نتیجه آن افزایش رفتارهای پرخطر است. بنابراین، با کاهش همنوایی و هیجان خواهی می توان اعتیاد به شبکه های اجتماعی را کاهش داد و از بروز رفتارهای پرخطر در دانشجویان جلوگیری کرد.
پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل در نوجوانان 12 تا 15 سال شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: در قالب یک طرح همبستگی به شیوه مقطعی، 320 نفر (دختر و پسر) از نوجوانان شهر تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که پس از جمع آوری داده ها، تعداد 312 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل بوده است و از شرکت کنندگان خواسته شد به پرسشنامه های استاندارد تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، حل مشکل هپنر و پترسون (1982)، شفقت به خود نف (2003) و احساس شرم و گناه کوهن و همکاران (2011) پاسخ دهند. به منظور تحلیل داده از نرم افزارهای Spss و Smart-PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 65.9 درصد از تغییرات شرمساری ناشی از تغییرات متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی است و تمامی متغیر های مذکور تأثیر معناداری بر شرمساری دارند (001/0P<). همچنین نتایج مرتبط با نقش میانجی گری حل مشکل، نشان داد که صرفاً تنظیم هیجان منفی از طریق حل مشکل بر شرمساری با شدت 0.45 اثر غیرمستقیم دارد (001/0P<) و دو متغیر تنظیم هیجان مثبت و شفقت به خود از طریق حل مشکل بر شرمساری دارای تأثیر غیرمستقیم نمی باشند (05/0P>). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی بر شرمساری نوجوانان تأثیرگذار می باشند و حل مشکل در رابطه بین تنظیم هیجان منفی و شرمساری نوجوانان نقش میانجی دارد؛ بنابراین، توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانیِ کارآمد برای نوجوان در مقابله با شرمساری نوجوانان و ابتلا به نشانه های افسردگی مفید باشد.
مقایسه اثر بخشی زوج درمانی طرحواره محور و زوج درمانی هیجان مدار بر پذیرش همسر در زوجین دارای اختلاف زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی زوج درمانی طرحواره محور و زوج درمانی هیجان مدار بر پذیرش همسر در زوجین دارای اختلاف زناشویی شهر ایلام بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری 105 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شش ماه دوم سال 1400بودند. از بین آن ها 30 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مداخله هیجان مدار (10 زوج)، طرحواره مدار(10زوج) و گروه گواه (10زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایشی هیجان محور بسته آموزشی جانسون(2012) را به مدت 9 جلسه و گروه آزمایشی طرحواره محور بسته یانگ و همکاران (2003) را در 9 جلسه دریافت کردند. ابزار تحقیق پرسشنامه پذیرش، طرد و کنترل شریک ص میمی روهنر و خالق (2005، IARQ) بود. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه های طرحواره محور و هیجان مدار با گروه گواه، در متغیر پذیرش همسر تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>P). همچنین بین میزان اثربخشی زوج درمانی طرحواره محور و زوج درمانی هیجان مدار بر پذیرش همسر تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0<P). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی طرحواره محور و زوج درمانی هیجان مدار دو روش موثر بر پذیرش همسر زوجین دارای اختلاف زناشویی هستند.
هیجان های معرفتی در طی فعالیت های حل مسأله ریاضی در میان کودکان با ناتوانی یادگیری در ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
460-471
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر سطح دشواری سوال ریاضی بر روی هیجانات معرفتی (سردرگمی، تعجب، کنجکاوی، لذت، اضطراب، ناامیدی و بی حوصلگی) و مقایسه آن در بین کودکان دختر و پسر پایه پنجم، و ششم با ناتوانی ریاضی (MLD) در مقابل کودکان بدون ناتوانی در طی فعالیت حل مسئله ریاضی بود. روش پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس مقاطع ابتدایی و مراکز اختلالات شهر شیراز که با توجه به هدف پژوهش ۱۵ نفر دانش آموز دارای ناتوانی ریاضی (۵ دختر و ۱۰ پسر) و ۱۵ نفر دانش آموز قوی (۸ دختر و ۹ پسر) انتخاب شدند. روش آماری این پژوهش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس چند متغیری بود. نتایج نشان داد که دشواری سوالات هیجان های اضطراب، ناامیدی، بی حوصلگی را در گروه ناتوانی یادگیری نسبت به گروه قوی افزایش داده است. هیجان تعجب با افزایش دشواری سوال در این کودکان افزایش یافته است اما در هیجان کنجکاوی و لذت بین این دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد. این یافته ها در مجموع نشان می دهد که دشواری سوالات نقش بسزایی دارد، اما آنچه که از یافته های این پژوهش قابل توجه است نقش پررنگی است که علاوه بر دشواری، ناتوانی ریاضی در شدت بروز این هیجانات از خود نشان داد.
الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های سازش نایافته اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۵۶-۵۳۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناگویی هیجانی به معنای ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات و نظم جویی هیجانی است که با ناتوانی بالینی در شناسایی احساسات تجربه شده توسط خود یا دیگران مشخص می شود. ناگویی هیجانی همسران یکی از عوامل مؤثر بر ناسازگاری و تعامل زوجین است که بر روی تعامل و سازگاری ایشان تأثیر منفی می گذارد، اما در زمینه پیش بینی این طرحواره ها در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد فلذا در این تحقیق بر پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد متأهل پرداخته می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری شهرستان رباط کریم جهت طلاق توافقی در سال 1398 بود که تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس فارسی ناگویی هیجانی تورنتو (بشارت، 2007)، مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه، فرم کوتاه یانگ (2003) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001)، استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و و همچنین معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودافشایی هیجانی در رابطه بین ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه نقش واسطه ای ایفا می کند (0/05 >p) و میان ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه با در نظر گرفتن خودافشایی هیجانی به عنوان عامل واسطه ای، رابطه غیرمستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد به نحوی که از بین متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه متغیرهای محرومیت هیجانی، نقص/شرم، وابستگی/بی کفایتی، ایثارگری و استحقاق/بزرگ منشی، متغیر ناگویی هیجانی را پیش بینی کرده و از بین متغیرهای پردازش هیجانی، متغیر هیجانات تضعیف و سرکوب شده، ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند و بطور کلی ناگویی هیجانی در زوجین را می توان براساس متغیرهای مذکور پیش بینی کرد. بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.