رهپویه حکمت هنر

رهپویه حکمت هنر

رهپویه حکمت هنر دوره 4 بهار و تابستان 1404 شماره 1 (پیاپی 6) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مؤلفه های برجسته سه گانه (تریلوژی) اورستیا اثر آیسخولوس بر پایه معنای عدالت از دیدگاه هامفری کیتو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراژدی تریلوژی آیسخولوس عدالت هوبریس مجازات قانون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مسئله عدالت یکی از مسائل مهم از نظر نویسندگان تراژدی در یونان باستان بوده است. از میان آثار برجسته کهن، تریلوژی اورستیا اثر آیسخولوس سه تراژدی به هم پیوسته و با مضمونی واحد است، شامل «آگاممنون»، «شراب آوران» و «الهگان» انتقام، که به مسئله عدالت و قانون می پردازد. موضوع هر سه نمایشنامه مصیبتی است ناشی از جنایت که به نسل های بعدی منتقل می شود و در پی هر جنایت، جنایتی دیگر روی می دهد و با هر جنایتی مکافات عمل فرا می رسد. در پژوهش حاضر مؤلفه های فلسفی برجسته در این تریلوژی از دیدگاه هامفری کیتو بررسی شده است. پرسش اساسی ما در این نوشتار این است که از دیدگاه کیتو کدام مؤلفه های فلسفی در اورستیا برجسته هستند؟ و پرسش دیگر این است که تحلیل و تفسیر نویسنده از معنای عدالت در تریلوژی از چه دیدگاهی درباره آیسخولوس نشئت می گیرد؟ آیا معنای عدالت در اینجا ثابت است یا متغیر؟ شیوه تحقیق ما مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف ما در این پژوهش این است که نشان دهیم مؤلفه های برجسته فلسفی در این تریلوژی شامل اراده الهی، سرنوشت بشری، محدوده توانایی انسان، هوبریس و زیاده خواهی او، مجازات شدن و به تبع آن، درد و رنج او، عدالت و قانون می باشد. از نظر کیتو مؤلفه عدالت در میان این مؤلفه ها از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف ما نشان دادن این امر است که تحلیل و تفسیر نویسنده از معنای عدالت در تریلوژی اورستیای آیسخولوس بر اساس دیدگاه مذهبی آیسخولوس است. آیسخولوس، عدالت را حفظ سلسله مراتب و نظم در عالم کیهانی و انسانی می داند و هرگونه نقض این سلسله مراتب، که خودش را در کینه جویی، انتقام، هرزگی، زیاده خواهی، سرکشی، حسادت، خشم و غرور نشان می دهد، شایسته مجازات می داند. اینگونه معنای عدالت ثابت اما مصادیق آن متفاوت است. در نمایشنامه اول مصداق خشن و خشونت بار عدالت مورد توجه واقع می شود که این امر خودش را در انتقام کور و بی رحمانه نشان می دهد اما با گذر از نمایشنامه اول و دوم به نمایشنامه سوم یک مصداق دیگری از آن آشکار می شود که مبتنی بر اراده و عقلانیت و تدبیر جمعی و قانون انسانی است و همسو با اراده ایزدان و مبانی الوهی، که در آن دیگر خبری از انتقام کور و بی رحمانه نیست. درنهایت می توان گفت که هامفری کیتو سه گانه را بر اساس دیدگاه مذهبی آیسخولوس تحلیل می کند، چراکه آیسخولوس در همه جا و همه چیز دست زئوس و اراده او را می بیند.
۲.

جستاری معناکاوانه بر اساس آرای اروین پانوفسکی در نقوش خمرۀگیلگمش و آوند جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر ایران باستان گیلگمش جیرفت تپه گیان اروین پانوفسکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
تمدن ایران زمین مجموعه دولت شهرهایی که یک پیکره تمدنی یکپارچه را شکل داده در حدود ابتدای هزاره سوم ق.م. بر صحنه تاریخ پدیدار شدند. محوطه های باستانی تپه   گیان نهاوند و جیرفت در جنوب کرمان از مهم ترین حوزه های فرهنگی باستانی کشف شده در این گستره جغرافیائی هستند. رویکرد آیکونولوژی تلاشی است در جهت این که با ارائه روشی علمی در تفسیر تصاویر، معنای این مؤلفه ها را آشکار سازد. اروین پانوفسکی روش آیکونولوژی را در مطالعات هنری به کار گرفته و از توصیف پدیده های هنری به تفسیر روشمند آنها می پردازد. این تفسیر از سه سطح دلالت پردازانه موتیف، تم و محتوا گذر می کند. بر این مبنا پژوهش پیشِ رو بر آن است تا با روش آیکونولوژی به درک معنایی نقوش رسانه های هنری خمره گیلگمش و آوند جیرفت کشف شده از حوزه های فرهنگی یاد شده، به منظور دستیابی به خوانشی جدید از این آثار و نیز بررسی ارتباط عناصر نمادین نقش شده بر آنها با هم برای پاسخ به این پرسش محوری که آیا نقوش تصویر شده بر این رسانه ها بازنمود خوانش های پیشین از آنها هستند؛ بپردازد. علاوه بر فرضیه های یادشده، پرسش دیگر در این گزاره نهفته است؛ که آیا این محدوده جغرافیایی در بازه زمانی پیش از پیدایش خط، یک پیکره تمدنی یکپارچه بوده که روایت های اساطیری و ایدئولوژیکی مشترکی را در خود می پرورانده است؟ این پژوهش کاربردی به روش توصیفی   تحلیلی و تجزیه وتحلیل داده ها به شیوه استقرایی با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که خوانش های پیشین از خمره مبنی بر همسان دانستن نگاره مرکزی خمره با شخصیت گیلگمش نادرست و رد می شود و نیز شواهدی در دست نیست که به شکل مطمئنی توسط متخصصان باستان شناسی و تاریخ ادیان بیانگر وجود کیش ایزد هندواروپایی مهر در هزاره سوم ق.م. تلقی شود و مطالعات این حوزه، تاریخی بسیار متأخرتر را برای مهرپرستی در فلات ایران را پیشنهاد می دهد. بنابراین نمی توان به شکل متقنی آثار مورد بحث را با آیین رازآلود مهر پیوند داد. بر این مبنا موضوع کلی نقوش عناصر ثابتی دارد که مفهوم کلی مشترک و یکسانی را در مورد کارکرد آیینی آوندها منتقل می کرده اند.
۳.

مطالعۀ تکوین میدان تولید نقاشی در ایران با تکیه بر آثار جلیل ضیاء پور و بهمن محصص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی نوگرای ایران میدان تولید نقاشی پیر بوردیو جلیل ضیاء پور بهمن محصص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
مطالعه حاضر ضمن بررسی سیر تکوین میدان تولید نقاشی در ایران معاصر به مقایسه آثار جلیل ضیاء پور و بهمن محصص، از هنرمندان دو نسل پیاپی از جریان نقاشی نوگرای ایران، می پردازد. هدف اصلی این مطالعه عبارتست از توضیح سیر تکوینی نگاه زیباشناسانه ناب در میدان تولید نقاشی ایران در دوره پهلوی دوم. این هدف از خلال بررسی موقعیت و هابیتوس این دو هنرمند برجسته جریان نقاشی نوگرا و از طریق ترسیم هومولوژی جایگاه های آنها در میدان تولید نقاشی ایران دنبال شده است. روش این پژوهش ساختارگرایی تکوینی پیر بوردیو است که در آن بر رابطه گرایی و عنصر تاریخیت تأکید می شود. در این رویکرد نه نقش اراده هنرمندان به ساختارهای اجتماعی فرو کاسته می شود و نه در قیاس با ساختار اجتماعی از عاملیت هنرمندان صرف نظر می شود. این پژوهشِ توصیفی   تحلیلی از منظر هدف در زمره پژوهش های بنیادی قرار می گیرد. تجزیه وتحلیل آثار هنرمندان در این پژوهش به صورت کیفی و گردآوری اطلاعات بر مبنای مطالعات اسنادی و جست وجوی آرشیوهای گوناگون انجام شده است. مطالعه حاضر نشان می دهد که ضیاء پور با انتخاب کوبیسم به عنوان الگوی اصلی مواجهه نقاشانه خود نوعی فاصله گذاری با سنت های رایج نقاشی و تصویرگری مسلط روزگار خود برقرار می کند. همین فراروی از رویه رایج و مسلط آن روزگار است که برای ضیاء پور عرصه جدید تجربه ورزی فراهم می آورد. اما این محصص است که نگاه مدرنیستی را تا سر حد نهایی پیش برده و به هنرمندی آوانگارد بدل می شود. اگر نزد ضیاء پور فرم مدرنیستی ای مانند کوبیسم نیازمند محتوایی است که او آن را در میراث فرهنگی ایران می یابد، محصص با واسازی فیگور، احتراز از سیاست های هویتی و تن ندادن به بازگشت های رایج و مرسوم روزگار خود، بدل به نماینده برجسته دوران تثبیت هنر نوگرای ایرانی می شود.
۴.

تمثّل صُوَر ملکوتی در نقّاشی چینی: درنگی بر رسالۀ وانگ وِی در باب صورتگری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقاشی چینی صورت ملکوتی تمثل یی جینگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
در متون حکمی چین باستان و به ویژه در یی جْینگ (دفتر تجلّیات) در باب دو گونه «صورت»، آسمانی و زمینی که یکی نازله و تمثّل دیگری است. این اندیشه ها که سابقه اش به قرن ششم ق.م. بازمی گردد، هزار سال بعد در گفت وگوهای فلسفی در باب پیشه نقّاشی طرح شد. وانگ وِی و یِن یِن جی که از استادان پیشکسوت معاصر او بود، هنر صورتگری و یی جْینگ را دارای شاکله یکسان دانستند، به تمثّل صور ملکوتی در صور نقّاشی صورتگران راستین کهن برای ترسیم صور سفلی آفاقی اشاره کردند و آن را طرف قیاس نحوه تمثّل صور علوی در یی جْینگ برای تبیین تبدّلات صور سفلی قرار دادند. در این نوشتار، پس از تبیین چیستی «صورت» و انواع آن در یی جْینگ و اشاره مختصری به حالات زندگانی وانگ وِی، ترجمه و شرحی از رساله او در باب صورتگری ارائه می شود. موضوع اصلی رساله او تبیین همسویی هنر صورتگری با اصول یی جْینگ است و در ذیل آن به تمثّل و تمثیل، ساز و کار ظهور و آفرینش، طبقه بندی صور نقّاشی بر حسب ماهیت موجودات و تنزیلی بودن نقّاشیِ نقّاشان راستین اشاره شده است.
۵.

تحلیل تطبیقی استعاره کلاسیک: از محاکات ارسطویی تا نظریۀ تخیّل در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره خیال فن شعر فن خطابه محاکات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
چیستی و تعریف استعاره، همواره از مساِئل مهم در حوزه فلسفه ادبیات بوده است. ارسطو نخستین اندیشمندی است که در دو اثر ارزشمند خود، بوطیقا «فنّ شعر» و ریطورریقا «فنّ خطابه»، استعاره را از شیوه های متعارف زبان متمایز می کند و آن را از انواع محاکات برمی شمارد. وی پیوندی عمیق میان استعاره، لذّت و تخیّل برقرار می کند و در فنّ خطابه استفاده از استعاره را منجر به ایجاد لذّت در مخاطب می داند؛ بدین ترتیب که شنونده را به مشاهده امور وا می دارد. ابن سینا نیز با الهام از دیدگاه های ارسطو در فنّ شعر، نظریه شعری خود را ارائه داده است. او تحقّق شعر را در گرو اجتماع وزن و سخن مخیّل می داند با این تفاوت که سادگی کلام را اصل شمرده و استعاره های لطیف و غیر بعید را منشأ لذّت تلقی می کند. از منظر ارسطو، استعاره فاقد اعتبار معرفتی و صرفاً واجد ارزش زیبایی شناختی ست؛ دیدگاهی که ابن سینا نیز در پیوند استعاره با تخیّل برآن تأکید دارد. بااین حال، در ترکیب قیاس استعاری، استعاره می تواند کارکرد معرفت شناسانه بیابد. مقاله حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی در پی آن است تا ضمن معرفی چیستی و تعریف شعر از دیدگاه ابن سینا، دیدگا ه های او درباره شعر و محاکات را بررسی کرده، تعبیرات وی در باب اجزای سخن را تحلیل کند، میزان تطبیق و نزدیکی آرای او به نگره استعاری ارسطو را نشان دهد و جایگاه معرفتی استعاره در نسبت با حقیقت را در اندیشه این دو متفکّر روشن سازد.
۶.

تحلیل نقش روایت های تعاملی بازی های رایانه ای بر درونی سازی مفاهیم فلسفی برای کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مطالعات بازی های رایانه ای روایت های تعاملی مفاهیم فلسفی یادگیری تجربی کاربر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۲
در عصر دیجیتال، بازی های رایانه ای دیگر تنها ابزار سرگرمی نیستند، بلکه به رسانه هایی پیچیده برای بازنمایی معانی، شکل دهی به نگرش ها و آموزش مفاهیم بنیادین انسانی تبدیل شده اند. یکی از ابعاد کمتر بررسی شده در این زمینه، ظرفیت بازی های رایانه ای در آموزش و درونی سازی مفاهیم فلسفی است. این مفاهیم، که غالباً در قالب نظام های انتزاعی مانند اخلاق، عدالت، آزادی اراده و مسئولیت مطرح می شوند، به واسطه طبیعت پیچیده و گاه متافیزیکی شان، اغلب در آموزش رسمی به سختی قابل انتقال اند. در این میان، بازی های رایانه ای با امکان انتخاب های اخلاقی، پیامدهای داستانی و ساختار غیرخطی، بستری منحصربه فرد برای تجربه عملی این مفاهیم فراهم می آورند. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل چگونگی تأثیر روایت های تعاملی در بازی های رایانه ای بر فرایند درونی سازی مفاهیم فلسفی برای کاربران است؛ به ویژه آنکه چگونه ساختارهای داستانی انتخاب محور، در کنار عناصر گیم پلی، می توانند کاربران را با موقعیت هایی اخلاقی مواجه ساخته و موجب بازاندیشی، فهم و تعمیق مفاهیم فلسفی در ساحت تجربه روزمره آنها شوند. اهمیت این پژوهش در آن است که نشان می دهد بازی ها نه صرفاً واسطه ای برای انتقال اطلاعات، بلکه ابزارهایی برای پرورش تفکر اخلاقی و فلسفی به شیوه ای غیر مستقیم و درگیرکننده اند. روش پژوهش، تحلیلی     تفسیری است و بر مبنای بررسی مفهومی     ساختاری بازی های منتخب طراحی شده که دارای مؤلفه هایی نظیر روایت های شاخه ای، پیامدگرایی انتخاب ها، موقعیت های اخلاقی چندوجهی، و شخصیت پردازی برآمده از تأمل فلسفی هستند. تحلیل ها نشان می دهند که چنین بازی هایی به کاربران امکان می دهند تا در فضای شبیه سازی شده، تصمیماتی بگیرند که پیامدهای واقعی نما داشته و درک آنان را از مفاهیمی همچون فایده گرایی، وظیفه گرایی، مسئولیت اجتماعی و حق انتخاب تقویت کنند. در عین حال، پژوهش به چالش هایی نظیر ساده سازی بیش از حد مفاهیم، گسست میان روایت و مکانیک های بازی، و نیاز به طراحی متناسب با ظرفیت های شناختی کاربران نیز اشاره دارد. بر این اساس، مقاله حاضر در صدد است تا زمینه ای فراهم کند برای استفاده مؤثرتر از بازی های رایانه ای در آموزش فلسفه، تفکر انتقادی و پرورش شهروندی آگاه در فضای حکمی معاصر.
۷.

مطالعۀ نماد عقاب از منظر آیینی و تاریخی با تأکید بر نقش مایه گل طغور (عقاب) در فرش ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین ها و باورها نماد انتزاعی و تجریدی قالی ترکمن نقش عقاب گل طغور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
قالی بافی از هنرهای اصیل و بومی ایران است و سابقه ای بسیار طولانی دارد که در این میان قالی ترکمن از جایگاه ویژه ای برخوردار است. قالی ترکمن نقوش بسیاری دارد که برگرفته از طبیعت است. این نقوش قدمتی طولانی و مفاهیمی عمیق دارند. موضوع مورد مطالعه در این پژوهش نقش عقاب (طغُورگل) در قالی های ترکمن و ریشه های مفهومی و تاریخی مربوط به آن است، سؤال اصلی پژوهش در باب چیستی و چرایی استفاده از نقش (طغُورگل) در قالی ترکمن است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی، با رویکرد تاریخی و شیوه تجزیه و تحلیل کیفی است. بر اساس این روش، در مرحله نخست به اهمیت نماد عقاب در تاریخ باستانی ایران و دوران اسلامی پرداخته می شود. سپس نقش این حیوان در قالی های ترکمن از نظر طرح و ساختار بررسی می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که نقش عقاب از مهم ترین نمادها در ادوار کهن و همچنین ریشه در آیین اجدادی ترکمن ها داشته است؛ در نتیجه بافندگان این قوم، تصویر عقاب را به سه شکل متفاوت طراحی می کنند که البته در ساختار کلی نقش مایه، تکراری است و غالب نقوش انتزاعی و گاهی تجریدی (عدم شباهت به مصداق بیرونی) هستند که متأثر از پذیرش دین اسلام است و همچنین نقوش بیش از آنکه جنبه زیباشناختی (تزیین و آراستن)، داشته باشند بر عقاید و باورهای مردم ترکمن استوار می باشد و طغورگل در نزد مردم ترکمن به معنای قدرت، نیرو و خوراک پاک و تازه است. به طورکلی عمده نقوشی که ترکمن ها به آن گُل (گول) می گویند، در هر ایل و قبیله دارای نشان و فرم منحصربه خود می باشند.
۸.

تحلیل الگوهای سنتی ژاپنی در طراحی شخصیت های مانگا وان پیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سنتی ژاپن اسطوره های ژاپنی سامورایی مانگا انیمه وان پیس ائیچیرو اودا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مانگا وان پیس، اثر ائیچیرو اودا، اثری محبوب و شناخته شده در جهان است، تعداد قسمت های این مانگا از هزار قسمت فراتر رفته و از آن، انیمه ای با همین نام توسط استودیو توئی انیمیشن ساخته شده است. باتوجه به افزایش محبوبیت مانگا در سراسر جهان، مقاله حاضر به بررسی بازتاب الگوهای سنتی ژاپن در این مانگا می پردازد. باوجود جهانی شدن فرهنگ و تأثیرات بین المللی بر صنعت مانگا، اودا موفق می شود عناصر فرهنگی و تاریخی ژاپن را در قالب داستانی جذاب و فانتزی به تصویر بکشد. هدف اصلی این پژوهش واکاوی نحوه بازتاب الگوهای سنتی ژاپن در طراحی شخصیت ها، موجودات و فضاسازی مانگای وان پیس است و با رویکرد توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که «الگوهای سنتی ژاپنی چگونه در طراحی شخصیت های مانگا وان پیس بازتاب یافته اند؟» این مقاله با تحلیل شخصیت ها، روایت ها و نمادهای موجود در وان پیس، نشان می دهد که چگونه مفاهیمی همچون احترام به طبیعت، ارزش های سامورایی، آیین، پوشش، معماری، همبستگی گروهی و ارزش های خانوادگی ریشه دار در فرهنگ ژاپن، در این اثر نمود می یابند. تأثیرات تاریخی مانند دوره های فئودالی و نبردهای سامورایی در طراحی دنیای داستانی و شخصیت های مانگا مشهود است. نتایج نشان می دهد که وان پیس نه تنها به عنوان یک اثر سرگرم کننده، بلکه به عنوان بازتابی از هویت فرهنگی ژاپن، موفق به جذب مخاطبان جهانی می شود. این مقاله بر اهمیت حفظ و انتقال ارزش های سنتی در قالب های مدرن هنری تأکید می کند و نقش مانگا را به عنوان پلی بین گذشته و حال فرهنگ ژاپن برجسته می سازد.
۹.

تحلیل جنبۀ زیبایی آیین زار قشم؛ با تأکید بر مفهوم غایت مندی در فلسفۀ کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین زار زیبایی غایت مندی کانت قشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
آیین زار، آیینی موسیقایی درمانی است که قرن ها پیش توسط بردگان افریقایی و از مبدأ شرق آفریقا به سواحل عربستان و سواحل جنوبی ایران آورده شده است. معتقدان بر این آیین بر این باورند که موجوداتی فرامادی در جهان حضور دارند و می توانند با حلول در جسم و جان انسان، وی را مرکب خود کرده و دچار بیماری و گرفتاری کنند. آنها برای درمان بیماران مراسمی را تحت عنوان «آیین زار» برپا می کنند. در این آیین، موسیقی، رقص، ذکر اشعار و اوراد، فضاسازی، اجرا، پهن کردن سفره، نذورات و قربانی کردن ارکان اصلی هستند. همین عناصر، به آیین زار یک جنبه نمایش گونه می دهند که می تواند آن را از لحاظ هنری زیبا جلوه دهد. با توجه به این امر، پژوهش حاضر به تحلیل جنبه های زیبایی آیین زار قشم با تأکید بر دقیقه سوم امر زیبا در نقد قوه حکم کانت و مفهوم غایت مندی می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، تعیین جنبه های زیبایی آیین زار قشم، با توجه به مفهوم غایت مندی در فلسفه کانت می باشد. همچنین پرسش اصلی پژوهش حاضر، این است که جنبه های زیبایی در آیین زار قشم با توجه به مفهوم غایت مندی در فلسفه کانت چیست؟ این پژوهش بنیادی و توصیفی     تحلیلی است. گردآوری به روش کتابخانه ای، مشاهده میدانی و مصاحبه و تحلیل از نوع کیفی بر اساس زیبایی شناسی کانت است. نمونه گیری گزینشی غیر تصادفی است. این پژوهش نشان می دهد که بعد رقص از دیدگاه بیمار، دارای زیبایی وابسته و از دیدگاه مخاطب، دارای زیبایی نیست. بعد موسیقی از دیدگاه بیمار، دارای زیبایی وابسته و از دیدگاه مخاطب، دارای زیبایی آزاد است. بخش آواز و اشعار و بخش اجرا هر دو برای بیمار و مخاطب دارای زیبایی وابسته است. بعد فضاسازی برای بیمار دارای زیبایی وابسته و برای مخاطب، دارای زیبایی آزاد است. طبق دیدگاه کانت، زیبایی آزادی که وابسته به عین نیست، دارای خلوص بیشتری است. آنچه در آیین زار از دیدگاه کانت زیبایی خالص تری محسوب می شود، تنها بعد موسیقی و فضاسازی از دیدگاه مخاطب است و از دیدگاه بیمار، تمام زیبایی ها خلوص کمتری دارند. آیین زار قشم علاوه بر غایت درمان، دارای ابعاد زیبایی مانند رقص، موسیقی، آواز و اشعار، اجرا و فضاسازی است و بر اساس دیدگاه کانت، هرکدام نوع زیبایی و غایت مندی متفاوتی دارند. از دیدگاه بیمار، تمام عناصر زیبایی آیین زار، دارای زیبایی وابسته هستند، زیرا مجموعه تمام عناصر مذکور منجر به درمان بیمار می شود. زیبایی عناصر یاد شده برای بیمار، وابسته به غایت درمان و حضور در فضای تقدیس شده آیینی می باشد.
۱۰.

بررسی نحوه استیلیزه شدن نقش مایه های کهن بیزانسی و ساسانی در تزیینات معماری سده های اولیه هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر اسلامی تزیینات معماری هنر بیزانس هنر ساسانی استیلیزه شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
در منابع مرتبط با تاریخ هنر از هنر اسلامی به عنوان هنری استیلیزه شده یاد شده است؛ به این معنی که هنرمندان این هنر ضمن وام گیری بسیاری از مؤلفه ها از هنرهای پیشین، سعی داشته اند تا آنها را مطابق رویکردها و نگرش های دینی خود متحول و به روز نمایند. این فرایند، که نشانه های آن در آثار هنری به جای مانده از سال های اولیه حکومت مسلمانان نیز مشهود است، در مسیر استیلیزه شدن یا گذار از طبیعت گرایی و واقع گرایی به یک فرم انتزاعی منحصربه فرد بوده است. اما مسئله ای که در این باره وجود دارد کمبود مطالعات کافی درباره ماهیت این روند تحولی است. به نظر می رسد به استثنای چند منبع انگشت شمار مابقی چندان به مفهوم و درون مایه استیلیزه شدن هنر اسلامی نپرداخته اند و تنها به بیان اشاراتی اکتفا شده است که این خود ضرورت مطالعات بیشتر را ایجاب می کند. تردیدی نیست که پایه های هنر اسلامی با تأثیرپذیری از هنرهای پیشین منطقه به خصوص هنر بیزانس و ساسانی شکل می گیرد. اما سبک اجرای مؤلفه های برگرفته از گذشته به مرور دستخوش تحولاتی چشمگیر می شود. این پژوهش با روش توصیفی     تحلیلی، شیوه گردآوری کتابخانه ای و روش تجزیه وتحلیل کیفی، و با هدف مطالعه دقیق تر روند تحول نقش مایه های بیزانسی و ساسانی به کاررفته در تزیینات معماری سده های اولیه اسلام صورت گرفته و در آن تلاش شده است تا به این پرسش ها به طور مشخص پاسخ داده شود که استیلیزه شدن نقش ونگاره های گذشته در تزیینات معماری سده های اولیه هنر اسلامی چگونه آغاز شد و چگونه به تکامل رسید؟ از مطالعه نگرش های اندیشمندان اسلام و مبانی حکمت هنر اسلامی و بررسی تصاویر انتخابی از نقش مایه های هر دوره می توان نتیجه گرفت که تفکرات فلسفی و عرفانی در بطن فرایند استیلیزه شدن مؤلفه های هنر اسلامی بوده اند. در واقع این پژوهش نشان می دهد که هنر و معماری اسلامی خصوصاً در حوزه هنرهای تزیینی اگرچه میراث دار سنت های هنری پیشین خود بوده، اما توانسته است با بهره گیری از فلسفه و عرفان اسلامی اصلاحاتی سنجیده را در مؤلفه های برگرفته وارد کند و به سبکی یگانه در تاریخ هنر بدل شود. در این سیر تحولی، کاربرد گسترده نقوش هندسی در کنار نقش مایه های انتزاعی گیاهی، که به تدریج با خیال پردازی هستی شناسانه ای همراه می شود، نقش اساسی داشته است و در نتیجه ترکیبی را پدید می آورد، که با بهره گیری از برخی از مؤلفه های کلاسیک زیبایی شناسی همچون انسجام، تکرار یا تقارن، می تواند بازنمودی معنادار از کمال و وحدت موجود در پس کثرت آفرینش باشد.
۱۱.

مطالعۀ ساختار تخیل در نقاشی های دارای مضمون شهادت بر مبنای نقد تخیل ژیلبر دوران؛ مطالعه موردی: نقاشی کاظم چلیپا در زمان جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهادت هنر جنگ ژیلبر دوران تخیل منظومه روزانه و شبانه کاظم چلیپا نقاشی معاصر ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
منشأ خلق اثر ادبی و هنری تخیل است. در باب شناخت تخیل حوزه های مختلفی وجود دارد که توسط متفکران شرق و غرب ارائه شده اند. در این تحقیق روش علمی ژیلبر دوران که بر مبنای ساختار انسان شناسی قوه تخیل و واکنش های ذهن در برابر مرگ و گذر زمان است انتخاب گردید. دوران تحت تأثیر فلسفه و عرفان شرق، حکمت ایرانی و معارف شیعی، جایگاه والاتری برای تخیل نسبت دیدگاه غرب (که آن را معادل وهم می داند) قائل است. بینش شرقی ایرانیان نیز ریشه در عرفان و حکمت دارد و منشأ باورهایشان در باب اعتقاد به معاد، زندگی پس از مرگ، شهادت و کشته شدن در راه میهن است. با توجه به اینکه تخیل فرایند تشکیل تصاویر در ذهن است که از کنش اطلاعات دریافتی ازمحیط بیرون با خصوصیات شخصیتی و باورهای درونی فرد نمود خارجی پیدا می کند مانند تولید اثر هنری؛ این مقاله در نظر دارد نحوه برخورد هنرمند نقاش معاصر ایرانی با توجه به حضور وی در طی هشت سال جنگ ایران و عراق و دریافت های خارجی از محیط بیرون (چون اشغال خاک، بمباران، آوارگی و ایستادگی جوانان تا پای جان و کشته شدنشان) و کنش آنها با ذخایر داخلی ذهن (اعتقادات و باورهای دینی) که حاصلش تولد اثر هنری است را، با توجه به دیدگاه تخیل «ژیلبر دوران» مورد واکاوی قرار داده و به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان جدال تخیل هنرمند میان مرگ و جاودانگی را در نقاشی دارای مضمون شهادت مورد خوانش قرار داد و واکنش های قهرمانی و جبرانی تخیل او را تحلیل کرد؟ کاظم چلیپا به عنوان نماینده از این نسل؛ و نقاشی ایثار او (با توجه به داشتن وجوه اشتراک بسیاری با آثار دگر هنرمندان این دوره) به عنوان نمونه انتخاب گردید. از آنجایی که هدف این تحقیق شناخت ساختار طبقه بندی شده تخیل در اثر چلیپا بر اساس واکنش او نسبت به مرگ است؛ ابتدا به شرح ساختار تخیل دوران و سپس به عناصر تصویری استفاده شده توسط وی در قالب دو منظومه روزانه و شبانه پرداخته می شود. این پژوهش از نوع کیفی و به روش توصیفی     تحلیلی است. یافته های تحقیق مبین آن است که نقاشی ایثار دوازده زیر ساختار دو منظومه روزانه و شبانه تخیل را دارد. گرایش نقاش به ساختار شبانه تخیل بسیار بیشتر از روزانه است. از بین زیرسا خت های منظومه شبانه، ساختارهای درک چرخه ای از تاریخ بشریت و پیشرفت در آینده (که زیر مجموعه ساختار ترکیبی یا دراماتیک هستند) حضور برجسته تری دارند.
۱۲.

تحلیل زیبایی شناسانۀ عکس های نصرالله کسرائیان بر اساس دو مؤلفۀ نور و رنگ در آراء ابن هیثم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی ابن هیثم نصرالله کسرائیان المناظر نور رنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
ابن هیثم فیلسوف، دانشمند و نظریه پرداز ایرانی و مسلمان که در قرن چهارم و پنجم هجری می زیسته است، در کتاب المناظر در مورد فیزیک نور و زیبایی شناسی مطالب مفصلی را بیان کرده است، به باور وی وجود 22 عامل باعث می شود که چشم انسان، از آنچه می بیند، درک زیبایی داشته باشد. با عنایت به این موضوع که مبحث زیبایی شناسی را در همه شاخه های هنر های تجسمی از جمله عکاسی می توان به کار برد، این پژوهش برآن است تا ارتباطی بین نظریه زیبایی شناسی ابن هیثم و عکاسی پیدا کند. برای بررسی این هدف، تعدادی از شاخص ترین عکس های منتشر شده در کتاب های عکس نصرالله کسرائیان، که یکی از وجوه بارز عکس های او بی تردید زیبایی آنهاست، در نظر گرفته شده است.. نصرالله کسرائیان بیش از 50 سال از عمر خود را صرف عکاسی قوم نگارانه، طبیعت و بوم شناسانه ایران کرده است و یکی از شناخته شده ترین چهره های عرصه عکاسی ایران به شمار می آید. پرسش اصلی این پژوهش آن است که عکس های نصرالله کسرائیان چگونه بر اساس نظریه ابن هیثم، در چشم مخاطب ادراک زیبایی ایجاد می کنند. یافته های این پژوهش، که از نوع کیفی و به روش توصیفی     تحلیلی صورت گرفته است، بیانگر آن است که عوامل بیست ودوگانه زیبایی شناسی که ابن هیثم بر می شمارد را می توان با ویژگی ها، ساختارها، قوانین و اصول عکاسی که شاخه ای از هنرهای تجسمی است انطباق کامل داد و در تحلیل عکس ها از آنها استفاده کرد. همچنین با استفاده از دو مؤلفه نور و رنگ از عوامل جزئیه بیست ودوگانه نظریه زیبایی شناسی ابن هیثم، عکس های نصرالله کسرائیان را مورد تحلیل قرار داده است