فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
221 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ارتباط فلسفه و فلسفه علوم تربیتی در قالب رویکرد آموزشی است تا با درک آن به دیدگاهی کلی در این ارتباط دست یافت. این پژوهش به حسب هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، کیفی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی می باشد. تفکر علمی به دلیل محدودیت های اساسی اش نمی تواند همه پاسخها را در حوزه آموزش ارائه کند و اینجاست که به تفکر فلسفی در تعلیم وتربیت بعنوان پاسخ ممکن اشاره می شود که اساسش کاربرد استدلال در موضوعات مختلف است. ابزار اصلی فلسفه، تعلیم وتربیت است و هر عمل آموزشی با پس زمینه فلسفه روشن می شود. فلسفه اساس است و آموزش روبنا و بدون فلسفه، تعلیم و تربیت یک تلاش کورکورانه و بدون آموزش، فلسفه یک معلول خواهد بود؛ زیرا فلسفه و تعلیم و تربیت رابطه تنگاتنگی دارند و به-هم وابسته اند. فلسفه به راه ها اشاره و آموزش از آن پیروی می کند و دو روی یک سکه اند که اولی طرف متفکرانه و دومی طرف فعال است و درواقع، برای یکدیگر وسیله وهدف اند. فلسفه مدرن در تعلیم وتربیت با توسعه تفکر انتقادی وعقل، شامل دیدگاهی منطقی است که کل مسئله را درنظرمی گیرد و با تاثیرگذاری بر تعلیم وتربیت به اساسی-ترین مسائل انسانها می پردازد. اگر قرار است تعلیم و تربیت برای تحصیل شونده معنادار و مفید باشد، به تفکر فلسفی در مورد تعلیم و تربیت در کنار تفکر علمی نیاز است؛ به این دلیل که صرف انباشت دانش منجر به درک نمی شود، زیرا لزوماً ذهن را برای ارزیابی انتقادی واقعیت ها، تربیت نمی کند و بنابراین، مستلزم بعد خلاقیت انتقادی آموزش است. در نهایت می توان گفت فلسفه، مقصد واقعی را که آموزش وپرورش باید به سوی آن برود، تعیین و همواره الهام بخش نظریه آموزشی و همچنین عمل بوده است.
بررسی انتقادی چیستی و چرایی تربیت در «مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی جمهوری اسلامی ایران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مبانی نظری تحول بنیادین» به دلیل اهمیت و جایگاه بلندی که در تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و ازهمین رو به سبب نقش مؤثری که در سامان دادن و اصلاح نظام تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران دارد، لازم است پیوسته مورد بررسی و نقد و بازخوانی قرار گیرد. این مقاله تعریف و اهداف تربیت را که در این سند تحت عنوان چیستی تربیت و چرایی تربیت مطرح شده اند، بررسی کرده و برخی کاستی های نیازمند بازخوانی و اصلاح را یادآور شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نقد درونی و بیرونی است. مهم ترین کاستی ها در بخش چیستی تربیت عبارت اند از: ابهام و اشکال در روش شناسی؛ ابهام و تداخل در مفاهیم کلیدی؛ و ابهام در مفهوم هویت؛ و در بخش چرایی تربیت، مهم ترین کاستی ها عبارت اند از: انتخاب عنوان های نامناسب؛ ابهام در هدف غایی؛ روشن نبودن هدف کلی؛ ضابطه مند نبودن بیان اهداف واسطی؛ بیان نشدن مستندها و ادله اهداف واسطی؛ روشن نبودن رابطه اهداف میانی با هدف کلی؛ و عدم جامعیت اهداف میانی.
بررسی نسبت های متصوّر بین «زهد» و «اخلاق» در اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
53 - 76
حوزههای تخصصی:
تبیین نسبت زهد و اخلاق و نیز تبیین جایگاه زهد در بین فضیلت های اخلاقی از جمله مسائلی است که علیرغم اهمیّت آن در معرفی میراث اسلامی، کمتر در پژوهش های اخلاقی مورد توجه قرار گرفته است. تبیین این نسبت و روشن نمودنِ جایگاه زهد در تاریخ اندیشه های اخلاقی، نقش موثّری در احیاء نظریه های اخلاقیِ موجود در سنّت اسلامی خواهد داشت. این مقاله می کوشد تا با روشی تحلیلی، تقریرهای مطرح در خصوص چیستیِ زهد و نسبت آن با اخلاق را تبیین نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که سه نسبتِ کلّی بین زهد و اخلاق در تاریخ اخلاق اسلامی قابل تصور است که بر اساس آن ها می توان از تقریرهای مختلف زهد سخن گفت. در یک نسبت زهد به مثابه تمام اخلاق است و به جهت اینکه در مؤلفه های بنیادینی چون انقطاع از غیر خدا، و عدم رغبت به امور دنیوی، و به عنوان یک سبک زندگیِ اخلاقی تبلور می یابد خود می تواند سه تقریر متمایز از زهد باشد. در نسبتی دیگر، زهد به مثابه بخشی از اخلاق است که در این صورت یا فضیلتی از فضائل اخلاقی، یا جزئی از یکی از فضائل اخلاقی، و یا مقامی از مقامات اخلاقی است و لذا از این نسبت نیز سه تقریر قابل تصوّر است. در نسبت سوم، زهد امری غیرمرتبط با اخلاق و به نوعی مقابلِ فضیلت اخلاقی است. بر این اساس، هفت تقریر از نسبت زهد و اخلاق را می توان در تاریخ اخلاق اسلامی ارائه داد و برای هر یک از این تقریرها شواهدی وجود دارد.
تحلیل محتوای برنامه درسی هدیه های آسمانی دوره ابتدایی بر اساس شاخص های فرایند زیست معنوی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۶
185 - 215
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخصه های موثر بر فرایند زیست معنوی دانش آموزان در برنامه درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی انجام شد. رویکرد پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا متعارف بود. جامعه پژوهش کتاب هدیه های آسمان پایه پنجم دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1400بود که با توجه به ماهیت موضوع تمامی دروس 17 گانه به عنوان نمونه انتخاب شده اند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش خودبازبینی محقق و توصیف غنی داده ها و برای پایایی داده ها از بررسی همزمان استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از فهرست وارسی و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شد. یافته های این تحقیق 8 مقوله اصلی 22 مقوله فرعی و 137 کد اولیه را دربر می گیرد که این شاخصه ها شامل اخلاق گرایی(خودتنظیمی، مهارت های اجتماعی)، خداباوری(نظم گرایی، وحدت پذیری)، هستی شناسی(آینده پژوهی، واقعیت گرایی، بهینه سازی عملکرد)، شخصیت شناسی(همانندگرایی دینی، آگاهی سیاسی، کارکردپذیری)، امامت(مردم گرایی، نفوذپذیری، مهدویت)، سنت گرایی(ملی گرایی دینی، ولایت خواهی، مناسک گری)، احکام پذیری(هنجارمحوری، کنش گری، نگرش آفرینی) و نبوت گرایی(تربیت پذیری، دانش ستایی، طبیعت دوستی) می شود. نتایج نشان می دهد که به دلیل یادگیری تدریجی و مستمر مفاهیم اخلاقی و مهارت های آن و لزوم کسب تجارب گسترده در توسط دانش آموزان، فرصت طراحی قابلیت های متنوع در فرایند زیست پذیری معنوی فراهم آید و راهبردهای علمی تری در ارزیابی میزان دستیابی دانش آموزان به این قابلیت های معنوی به کار گرفته شود.
مفهوم و مولّفه های تربیت اخلاقی از دیدگاه علاّمه جعفری به منظور ارائه الگوی تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
117 - 126
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین و تحلیل ویژگیهای تعلیم و تربیت از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری می پردازد. علامه جعفری صاحب نظری است که آراء تربیتی ایشان برگرفته از قرآن، نهج البلاغه و گاهی مثنوی معنوی است. نتایج حاصله حاکی از آنست که اصول و روش های تربیت اخلاقی شامل حیات، معقول، اندیشه ورزی و تعقل، تقویت اعتقادات در تربیت اخلاقی، جایگاه تشویق و تنبیه در تربیت اخلاقی، بهره مندی از اندیشه های والا، مسئولیت پذیری در تربیت اخلاقی، خلاقیت یابی، و پرورش آن و توجه به ارزشها و فرهنگ جامعه می باشد. روش انجام کار تحلیل محتوای کیفی می باشد. منابع مورد بررسی و مطالعه شامل کتاب ها، مجلات، مقالات و سخنرانی هاست. اصلی ترین هدف تربیت انسان های متفکر، محقق، پیشرو، عالم، متدین، متخلف و آراسته به فضایل اخلاقی برای رسیدن به بصیرت، سعادت، و جامعه صالح در شئون فردی و اجتماعی است که دستیابی به غایت اصیل زندگی انسانی یعنی قرب الی الله و تخلق به اخلاق الله را در بر خواهد داشت. از منظر استاد اولین و حقیقی ترین معلم و مربی خداوند است پس انسان باید شایستگی احراز مقام نمایندگی خدا را از او بخواهد. همچنین در بحث معلم و مربی به سه بعد، از جمله بعد ماشینی، بعد غیر ماشینی، بعد فوق ماشینی یا بعد معنوی اشاره کرده اند.
سقط جنین از منظر اخلاق اسلامی (تحلیلی انتقادی از رویکردها و ابعاد اخلاقی)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین سقط جنین از منظر اخلاق اسلامی و تحلیلی انتقادی از رویکردها و ابعاد اخلاقی آن تدوین یافته و با روش توصیفی، تحلیلی، انتقادی و به شیوه اسنادی، در پی پاسخ به این سؤالات است که سقط جنین از منظر اخلاق اسلامی چه جایگاهی دارد؟ رویکردهای اخلاقی سقط جنین کدامند؟ در چه صورت سقط جنین از منظر اخلاقی مجاز است؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که در سقط جنین سه رویکرد جوازمطلق و عدم جواز مطلق و قول به تفصیل مطرح است. از آنجایی که در اسلام، خالق هستی و مالک حقیقی، خداست و هیچ کس جز خدای متعال، مالک حیات انسان و یا دیگران نیست؛ از منظر اخلاق اسلامی، سقط جنین جایز نیست و تفاوتی بین حلول روح و عدم آن در جنین وجود ندارد؛ زیرا جنین از لحظه انعقاد نطفه، انسانی بالقوه است. در اکثر نظام های اخلاقی غیردینی، سقط جنین مجاز و امری ضداخلاقی محسوب نمی شود؛ زیرا این امر با مبانی سودگرایی، لذت گرایی، راحت طلبی و مسئولیت گریزی و... انسان سازگار است. اما در نظام اخلاقی اسلام، افزون بر اینکه جنین یک انسان است، تاثیر سقط جنین بر شخصیت فاعل اخلاقی و نقش آن در نیل به کمال یا سقوط اخلاقی او و نیز تاثیر آن بر جنبه روحانی و ارزش های معنوی و کمال حقیقی او مورد تاکید است.
تناقضات راهبردهای بازاریابی و ترفندهای فروش با اخلاق حرفه ای و سلامت اخلاقی و روان شناختی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
116 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تناقضات راهبردهای بازاریابی و ترفندهای فروش با اخلاق حرفه ای و سلامت اخلاقی و روانشناختی بود. مواد و روش ها: این مطالعه با استفاده از روش کیفی سیستماتیک MOOSE ، با استفاده از پژوهش های انجام شده در این زمینه، انجام شد. در ابتدا ، 868 مقاله استخراج و پس از غربالگری اولیه و ثانویه در نهایت 9 مقاله ی مربوط با توجه به معیارهای از پیش تعیین شده انتخاب شدند. یافته ها: به طور کلی نوزده مشکل کلیدی در زمینه تناقضات راهبردهای فروش و ترفندهای بازاریابی با اخلاق حرفه ای و مبانی سلامت روانشناختی وجود دارد که زیر مجموعه ی چهار عامل کلی قرار می گیرد که شامل: دغل کاری و سوءاستفاده ، انحصار طلبی و خودخواهی، تخریب سلامت روانشناختی ، تخریب و انحطاط ارزش های اخلاقی می باشد. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش نظارت جدی بر راهبردهای بازاریابی و ترفندهای فروش و آگاهی بخشی به افراد جامعه به منظور حفظ ارزش های اخلاقی و کاهش تبعات و آثار منفی آن بر سلامت روانشناختی افراد ضروری به نظر می رسد.
ارزش های انسانی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
23 - 42
حوزههای تخصصی:
انسان برترین مخلوق خداوند، و خلاصه محور آفرینش است. قرآن کریم ارزش و قدر انسان را حاصل تلاش و سعی خود وی می داند «وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی». از منظر نهج البلاغه، انسان موجودی اجتماعی و دارای قابلیت های فراوان برای تعالی و صعود به بالاترین مقامات بشری است. ایمان و اعتقاد از منظر مولای متقیان مهمترین رکن وجودی انسان است، حضرت ارزش و منزلت هر انسانی را به اندازه همت و تلاش وی می داند. نفس وی را چون گوهری می داند که جوهره اش شخصیت اوست. از نگاه مولا علی (ع) انسان موجودی اجتماعی و دارای قابلیت های فراوان برای تعالی و صعود به بالاترین مقامات بشری است.
تحلیلی از تربیت بر اساس آیه ششم سوره تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۶
113 - 132
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت خانواده پژوهی و مطالعات تربیتی مبتنی بر تفسیر قرآن، مساله نوشتار حاضر عبارت است از مفهوم پردازی تربیت/فرزندپروری و مرزشناسی آن با مفاهیم مشابه و متضاد براساس آیه ششم سوره تحریم. روش پژوهش توصیفی، استنباطی و تحلیلی است. در بخش اول (تفسیر إنطاقی) تلاش شد با روش تفسیری و اجتهادی، مراد جدی آیه شریفه فهم و وقایه به مثابه تربیت، مفهوم پردازی گردد و با رعایت ضوابط فهم متن و کشف معانی، اینگونه استدلال شد که «وقایه در این آیه، یا از باب مقدمه یا مصداق، همان تربیت است» و این نتیجه حاصل شد که فرایند وقایه و تربیت وقایی تحت اطلاقات تربیت است و نباید به فرایند اضراری و اضلالی تبدیل گردد. در بخش دوم (تفسیر استنطاقی) تلاش شد نسبت «تربیت وقایی» با دیگر مفاهیم مشابه و متضاد ترسیم شود و این نتیجه حاصل به دست آمد که سخت هسته تربیت وقایی، هدایت الهی است و تربیت وقایی با تربیت لیبرال و تربیت سکولار در تضاد است. وقایه مساویِ مفهوم هدایت و تربیت و اعم از تعلیم، ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر است. همچنین وقایه نسبت به مفهوم حضانت و تامین نفقه اعم و نسبت به مفهوم ولایت می تواند مساوی باشد.
سیره عملی اهل بیت(ع) در رابطه با آیات معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
291 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تبیین سیره عملی اهل بیت (علیهم السلام) در بیان مصداق آیات معاد می باشد. اهمیت و ضرورت شناخت زندگی و سیره معصومین (علیهم السلام) از مباحث بسیار مهم در دین اسلام می باشد که در روایات، انسانی که بدون شناخت امام زمانه اش از دنیا برود را مرگ جاهلی خطاب می نماید. از این رو شناخت و به کارگیری سیره اهل بیت (علیهم السلام) از اهمیت والایی برخوردار است. این پژوهش از نوع توضیفی تحلیلی بوده و به روش کتابخانه ای و مطالعه آیات قرآن، روایات، کتب، تفاسیر و ... صورت گرفته است. از آنجا که سیره اعتقادی ائمه (علیهم السلام) در سه بخش توحید، نبوت و معاد تبیین شده اند، پژوهش حاضر به بعد معاد پرداخته است. نگاهی اجمالی به آیات قرآن نشان می دهد که در میان مسائل عقیدتی پس از توحید با اهمیت ترین مسئله معاد و اعتقاد به حیات پس از مرگ و حسابرسی بندگان و پاداش و عقاب اعمال می باشد. در بحث معاد، پیامبر با آیات قرآن در برابر منکران معاد استدلال می کردند و جواب منکران را با آیاتی که در همان زمینه نازل می شد، می دادند. راه هایی را که قرآن برای اثبات امکان معاد در شکل استدلال منطقی عرضه کرده، می توان در شش موضوع خلاصه کرد: 1- آفرینش نخستین؛ 2- قدرت مطلقه خداوند؛ 3- مرگ و حیات مکرر در جهان گیاهان؛ 4- تطورات جنین؛ 5- بازگشت انرژی ها؛ 6-نمونه های عینی معاد.
تعارضات اخلاقی نظارت قضایی دیوان بین المللی دادگستری بر مشروعیت قطعنامه های شورای امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
173 - 202
حوزههای تخصصی:
سازمان ملل متحد مؤثرترین سازمان میان دولتی است که بیشترین نقش را در انتظام روابط میان دولت ها ایفا کرده است و بدین سبب، اعتبار قابل توجهی در میان دولت ها دارد. شورای امنیت به عنوان رکن سیاسی و دیوان به عنوان رکن قضایی این سازمان نقش بسیار مؤثری در کسب این اعتبار داشته اند. در بند اول و دوم ماده ی (۳۶) اساسنامه دیوان معیارهایی در زمینه ی معرفی موضوعات حقوقی اشاره گردیده است و اگر شورا، اختلافی را سیاسی تشخیص دهد به آن رسیدگی نموده و در صورتی که دیوان اختلافی را حقوقی تشخیص دهد، نیز به آن بر اساس موازین حقوقی مورد نظرش رسیدگی می نماید. مطابق با منشور ملل متحد، شورای امنیت حافظ صلح و امنیت بین المللی است و موظف است بر اساس اصول مندرج در منشور و عدالت بین المللی اقدامات لازم برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را انجام دهد. در عین حال اما شورای امنیت یک ارگان سیاسی است که در چارچوب معادلات قدرت عمل می کند و معادلات قدرت طبیعی است که لزوماً هم خوانی چندان با عدالت بین المللی ندارند. این پژوهش بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی اسناد، کتب و مرور مقالات علمی – پژوهشی مرتبط به این پرسش ها پاسخ دهد که در چنین شرایطی چگونه می توان بر عملکرد شورای امنیت نظارت کرد؟ چگونه می توان قطعنامه هایی را که ادعا می شود برخلاف اصول منشور ملل متحد یا برخلاف عدالت بین المللی صادر شده اند، بی اعتبار تلقی کرد؟ آیا دیوان بین المللی دادگستری صلاحیت رسیدگی به اعتبار قطعنامه های شورای امنیت را دارد؟ آیا دیوان بین المللی دادگستری امکان کنترل اقدامات غیر قانونی شورای امنیت را دارد و تعارضات اخلاقی آن چیست؟ هرچند تاکنون بر نظارت دیوان بین المللی دادگستری بر عملکرد شورای امنیت توفیقی حاصل نشده است اما نشانه هایی از ضرورت این نظارت در حال مشاهده است.
تبیین اهداف تربیتی حکومت مهدوی (عج) و ابعاد روان شناختی آن (بررسی موردی دعای امام زمان (عج))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
17 - 37
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: أدعیه مأثوره که از زبان پاک پیامبر (ص) و خاندان مکرمش صادر شده اند، ضمن این که آداب راز و نیاز با خداوند متعال و ابراز ارادت و بندگی به پیشگاه او را به آدمی می آموزند، به دلیل توجه به ابعاد تربیتی و روان شناختی وجودی و نیازهای انسان در برابر پروردگار جهانیان، راهی برای تربیت او در عرصه های گوناگون مادی و معنوی هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین ابعاد تربیتی و روان شناختی دعای (اللهم ارزقنا توفیق الطاعه)، از دعاهای منسوب به امام زمان (عج) بوده است. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی بوده است. تحلیل محتوای کیفی به فراسویی از کلمات یا محتوای عینی متون می رود و تم ها یا الگوهایی را که آشکار یا پنهان هستند، به صورت محتوای آشکار می آزماید. جامعه پژوهش کل متن دعای امام زمان (عج) (اللهم ارزقنا توفیق الطاعه) و شرح دعا در کتاب امام مهدی (عج) موجود موعود (جوادی آملی، 1388) بود که برای پاسخ به سؤال پژوهش تمامی فرازهای دعا (28 فراز) مورد مطالعه تحلیلی قرار گرفت و عبارات مرتبط با موضوع فیش برداری شد. سپس فیش ها کدگذاری و دسته بندی شدند و محتوای آنها سازماندهی شد و موارد به دست آمده تحت عنوان عرصه های اهداف تربیتی احصا شد. سپس، از طریق با هم نگری و جمع بندی مؤلفه های مذکور، 10 مؤلفه اصلی در باب ابعاد تربیتی و 9 مؤلفه در باب ابعاد روان شناختی دعا به دست آمد. نتایج: براساس تحلیل محتوای کیفی متن دعای مذکور و شرح دعا در کتاب امام مهدی (عج) موجود موعود، چهار عرصه اصلی اهداف تربیتی و سه بعد روان شناختی دعا به دست آمد. دسته بندی مفاهیم در 4 عرصه اصلی، 10 بعد تربیتی و 43 مفهوم(هدف) تربیتی ارائه گردید که به شرح زیر می باشد: عرصه ارتباط با خداوند با 2 بعد اعتقادی(6 مفهوم) و عبادی(5 مفهوم)؛ عرصه ارتباط با خویشتن با 3 بعد اخلاقی(4 مفهوم)، بعد علمی (4 مفهوم) و بعد اقتصادی(2 مفهوم)؛ عرصه ارتباط با خلق با 4 بعد اجتماعی(11 مفهوم)، بعد علمی - فرهنگی(4 مفهوم)، بعد اقتصادی (4 مفهوم) و بعد سیاسی (3 مفهوم)؛ عرصه ارتباط با خلقت با 1 بعد شناخت و بهره برداری صحیح از طبیعت (2 مفهوم). با توجه به مفاهیم ارائه شده در دعا می توان گفت: هدف اصلی متون دینی و از جمله ادعیه که از بزرگان دین بر جای مانده است، سوق دادن آدمی به سوی رفتاری است که علاوه بر انعکاس بارِ ارزشیِ آن در روح و روان انسان، براساس مصلحت های فردی و اجتماعی، تحقق خارجی یابد و علاوه بر احساس رضایت درونی و روحی، با واقعیات زندگی اجتماعی نیز منطبق باشد. بنابراین می توان اهداف تربیتی دعای مذکور را در سه عرصه خداشناسی (ارتباط با خداوند)، خودشناسی (ارتباط با خویشتن) و هستی شناسی (ارتباط با خلق و خلقت) مورد واکاوی قرار داد. ابعاد روان شناختی دعای امام زمان (عج) در سه بعد شناختی با 3 مفهوم اصلی ارتقای سطح معرفت الهی(خداشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت فردی (خودآگاهی و خودشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت اجتماعی؛ بعد عاطفی با 3 مفهوم اصلی ارتقای نگرش مثبت نسبت به خداوند، ارتقای نگرش مثبت نسبت به خود، ارتقای نگرش مثبت نسبت به اجتماع و بعد رفتاری با 3 مفهوم اصلی عمل به ارزش ها و اصول دینی، توسعه رفتار اخلاقی و توسعه مهارت های اجتماعی شناسایی و استخراج شد. بدین ترتیب، تربیت مبتنی بر اسلام، مثلثی است که اضلاع آن رفتار، فرایندهای ذهنی (معرفت و شناخت) و تمایلات و انگیزه هاست. بنابراین ﺑﯿﻦ رﺷﺪ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و رﺷﺪ ﻋﺎﻃﻔﯽ و ﻋﻤﻠﮑﺮد نوعی هماهنگی وﺟﻮد دارد و ﺗﺤول ﻫﺮ ﯾﮏ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺤﻮل دﯾﮕﺮی را ﺑﻪدﻧﺒﺎل داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. به عبارت دیگر در برنامه تربیتی حضرت مهدی (عج) به تمام ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری توجه شده است. بحث و نتیجه گیری: در پاسخ به سوال اول تحقیق که به دنبال تحلیل ابعاد تربیتی دعای امام زمان (عج) بود، چهار مفهوم اصلی ارتباط با خداوند، ارتباط با خویشتن، ارتباط با خلق و ارتباط با خلقت به عنوان عرصه های اهداف تربیتی دعا شناسایی شد. هر یک از این مفاهیم بیانگر برنامه های حکومت مهدوی (عج) و وظایف مؤمنان راستین در عصر انتظار و ظهور است و مراتب کمالی و نهایی فضائل یادشده با تدبیر آن حضرت و در حکومت الهی ایشان به بار خواهد نشست. بدین جهت مسئولان نظام تربیتی باید آنها را مورد توجه قرار دهند. البته قابل ذکر است که گرد آمدن همه این اوصاف در یک فرد دشوار و یا ناممکن است؛ بنابراین ایشان وظایف هر مؤمنی را به فراخور حال خود و موقعیتی که دارد در خلال دعا مشخص فرموده تا برای عمل به آن بکوشد و جان خویش را به زینت آن فضایل بیاراید و خود را با جریان تحقق و تشکیل جامعه آرمانی آخرالزمانی هماهنگ سازد. اهداف تربیتی در ادعیه امامان معصوم (ع) و از جمله حضرت حجت (عج) با رویکرد تأکید بر عمل گرایی مؤمنان، بیانگر این است در اکتساب فضایل، و دستیابی به مقام قرب الهی در سایه برقراری یک جامعه دینی، ایستایی و رکود روا نیست و مؤمنان باید همواره در حرکت بوده و بکوشند تا مراتب بالاتری از این فضایل را به دست آورند. در پاسخ به سؤال دوم که در ارتباط با ابعاد روان شناختی دعای امام زمان (عج) بود، در قالب سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری و 9 مفهوم اصلی ارتقای سطح معرفت الهی (خداشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت فردی (خودآگاهی و خودشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت اجتماعی، ارتقای نگرش مثبت نسبت به خداوند، ارتقای نگرش مثبت نسبت به خود، ارتقای نگرش مثبت نسبت به اجتماع، عمل به ارزش ها و اصول دینی، توسعه رفتار اخلاقی و توسعه مهارت های اجتماعی، به تحلیل و شناسایی مفاهیم تربیتی دعا پرداخته شد. نتایج نشان داد که حضرت (عج) در دعای مذکور به هر سه بعد از ابعاد وجودی انسان توجه نمودند بنابراین در طراحی و تدوین اهداف تربیتی در نظام تربیتی باید به سه بعد توجه شود و در راستای شکوفایی هر سه حیطه در متربیان تلاش به عمل آید. نکته دیگر که باید در این زمینه در نظر گرفت این است که سه حیطه شناختی، عاطفی و رفتاری با همدیگر در ارتباط و تعامل هستند و نمی توان به طور کامل آنها را از هم جدا کرد. زیرا وقتی در فرد شناختی نسبت به یک موضوع پیدا می شود، ممکن است به موازات آن گرایش مثبت یا منفی در وی نسبت به آن ایجاد شود، همچنین اگر به مطلبی گرایش پیدا کند، ممکن است این گرایش، علاقه برای شناخت و به دنبال آن رفتار ایجاد کند و یا هر رفتاری که از شخص سرمی زند موجب شناخت و گرایش عاطفی جدیدی در فرد شود.
بررسی اثربخشی مدل های تربیت محقّق علوم اسلامی در ایران براساس الگوی ارزشیابی سیپ (CIPP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: مؤسسات و مراکز آموزشی و پژوهشی به مثابه مهمترین زیرنظام های کلان علمی که در فرآیند توسعه یک کشور به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد، شایسته و دارای مهارت جهت پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه های مختلف می پردازند، نقش حیاتی و کلیدی را برعهده دارند براین اساس ضروری است در طراحی، اجرا و ارزشیابی فعالیت های این مؤسسات از شیوه های مطلوب، دقیق و نظام مند استفاده شود. مؤسسات و مراکز علوم اسلامی به عنوان ساختار نظام مند آموزش های اسلامی، «راهبرد اهتمام به پروردن استعدادهای فطری و به منصه فعلیت نشاندن قوای خدادادی متربّیان و ساخت شاکله معرفتی، معنویتی، مهارتی و هویتی آنان در چهارچوب شاخص اصلی نظام مطلوب آموزشی تربیتی» را همواره مطمح نظر قرار داده اند (رشاد، 1395، ص116).در میان مجموعه نظام های آموزشی، پژوهشی، تبلیغی و ترویجی حوزه علوم اسلامی زمینه پژوهش به عنوان بخش پیشران و نظام ساز شمرده می شود. براین اساس تربیت مؤثّر و کارآمد محقّقان نیازمند طراحی و استفاده از مدل های تربیتی اثربخش می باشد. امروزه مراکز علوم اسلامی از مدل های مختلفی برای تربیت محقّقان استفاده می کنند.در نظام های تربیتی اثربخش باید به عوامل زمینه ای، دروندادی، فرآیندی و بروندادی برای پدیدآوری نتیجه و اثر توجّه نمود. وجود مدل های مؤثّر تربیت محقّق نقش مهم عاملیت را در اثربخشی پژوهش ها بارز می سازد.براساس بررسی های صورت گرفته تاکنون مطالعه جامع و دقیقی که به بررسی کلیه ابعاد مدل های تربیتی موجود پرداخته و به طور مستقیم با حوزه علوم اسلامی مرتبط باشد، انجام نشده است.این پژوهش با هدف شناسایی، تحلیل و سنجش اثربخشی مدل های تربیت محقّق و ارائه پاسخ به این سؤال است که مهمترین مدل های موجود تربیت محقّق علوم اسلامی در سطح مؤسسات علوم اسلامی کشور کدام و دارای چه اجزاء، مؤلفه ها، نقاط قوت و ضعف می باشد.روش: پژوهش حاضر از حیث ماهیت و نوع داده ها جزء تحقیقات کیفی بوده و مشتمل بر گردآوری و تحلیل داده های غیرعددی برای شناخت مفاهیم، دیدگاه ها و تجارب و تحلیل داده های بدون ساختار می باشد و از لحاظ شیوه اجرا و جمع آوری داده ها در گروه تحقیقات پدیدارشناسی قرار می گیرد. همچنین ازآنجایی که دستاوردها و نتایج پژوهش ارائه شده چهارچوبی برای عمل فراهم می آورد تا نظام های تربیت محقّق علوم اسلامی بر پایه آن اقدام نموده و بخش عمده ای از مشکلات اجرایی نظام تربیت محقّق را برطرف سازد، جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. برای گردآوری داده های غیرعددی ابتدا در مرحله اکتشافی ازطریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز مصاحبه نیمه ساختاریافت، مدل های تربیت محقّق با بهره گیری از روش تحلیل مضمون به شیوه اترید − استرلینگ (۲۰۰۱) «شامل مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده و مضامین فراگیر» شناسایی گردید. پس از مرحله اکتشافی در مرحله تحلیلی برای سنجش اثربخشی مدل های موجود از الگوی ارزشیابی سیپ (cipp) استفاده گردید و ابعاد چهارگانه الگو شامل؛ بعد زمینه، بعد درونداد، بعد فرایند و بعد برونداد یا فرآورده مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه پژوهش، صاحب نظران و محقّقان مؤسسات و مراکز علوم و معارف اسلامی بودند که مدل مؤسسه یا مرکز آنان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته بود. واحدهای آماری به شیوه نمونه گیری هدفمندِ در دسترس انتخاب شد. سپس تعداد 15 نفر از صاحب نظران و مشارکت کنندگان که هریک از آنها نماینده یکی از مؤسسات و مدل های تربیت محقّق شناسایی شده بودند دعوت به مصاحبه شدند و ابعاد مدل تربیت محقّق از ایشان اخذ گردید. همچنین به منظور سنجش اعتبار متغیرهای پژوهش از اعتبار صوری و سازه استفاده شد.نتایج: براساس تحلیل مضمون صورت گرفته در اثربخشی بعد «زمینه»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 4 مشخصه اساسی و مشترک هستند. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند با آگاهی، مدلی را در تربیت محقّق گزینش نمایند که ضمن توجّه به عوامل اثرگذار بر تربیت محقّق، رویکرد مناسب و مؤثّری در مواجهه با مسائل و موضوعات پیرامونی و متناسب با ویژگی های شناختی و شخصیتی محقّقان داشته باشد.همچنین در اثربخشی بعد «درونداد»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه 9 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده مطرح می باشد. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می نماید مدلی در تربیت محقّق انتخاب نمایند که دارای رویکرد توأم آموزشی و پژوهشی بوده و ضمن توجّه به روش شناسی علمی قادر باشد ارزش ها، نگرش ها، نیازها، نقشه علمی و . . . را با توجّه به توانمندی های منابع انسانی مؤسسه فراهم آورد.در بررسی اثربخشی بعد «فرایند»، مدل های تربیت محقّق موردمطالعه دارای 6 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده می باشند. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند مدلی برای تربیت گزینش نمایند که قادر باشد مشخصه های زمینه ای و دروندادی را در فرایند تربیت محقّق بکار گیرد و آنها را در رسیدن به اهداف سازمان دهد. این بُعد از مدل به مراکز تربیت محقّق امکان خواهد داد قابلیت ها و ظرفیت های پژوهشی اعم از قوانین، مقررات و منابع انگیزشی موجود در ارزشیابی و ارتقاء محقّقان را بسیج نماید.در بررسی اثربخشی بعد «برونداد»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 3 مشخّصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده می باشد. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند مدلی را انتخاب نمایند که ضمن استفاده از روش ها، استانداردها و ابزارهای ارزیابی و اثربخشی، خروجی و بازده برنامه تربیت محقّق را مورد ارزیابی قرار داده و با بهره گیری از ویژگی های نظام ارتقایی مؤسسه، روش ها و ابزارهای مورد استفاده در تربیت محقّق را مورد بازنگری و بهسازی قرار می دهد. بحث و نتیجه گیری: مطابق با ارزیابی مدل های تربیت محقّق علوم اسلامی می توان به مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «زمینه» شامل: اهمیّت برنامه درسی یکپارچه و رسمی حوزه، نظام انگیزشی متناسب با نظام و زی طلبگی، اهمیّت عوامل انگیزشی در محیط نزدیک و مرتبط با پدیدآوری تحقیق، حضور در صحنه های واقعی علم، توجّه توأمان به مسائل و نیازهای عینی و کاربردی، توجّه به عناصر مشترک روش تحقیق در علوم انسانی و اسلامی، روش مندی و تسلّط محتوایی بر موضوع، توانایی مسأله یابی و نیازسنجی پژوهشی می باشد. همچنین مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «درونداد» شامل: پدیدآوری روش شناسی پژوهشی اختصاصی هر مرحله پژوهش، باورمندی به توانایی تولید علم دینی، ارزشیابی محصول محور و خروجی محور، ایجاد فضای نقد تعاملی، تأکید بر نظریه پردازی در علوم انسانی اسلامی، پذیرش دانش پژوهان تحصیلات تکمیلی از فارغ التحصیلان با تأکید بر زنجیره ارزش، مواجهه و حل مسائل نظام اسلامی با رویکرد دینی و مسأله محوری، توجّه به زیرساخت و نظام های پشتیبانی پژوهش های علوم اسلامی، تأکید بر یکپارچگی سه بعد پژوهش، آموزش و ترویج در تربیت محقّق می باشد. مهمترین نقاط قوت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «فرآیند» شامل: مهارت روش پرونده سازی و نگارش مستقیم در جمع آوری اطّلاعات، بهره مندی از دانش زبان های خارجی در استفاده از منابع اصلی، توجّه به برانگیزاننده ها و نظام انگیزش درونی و دینی، انجام دیدارهای علمی با صاحب نظران و الگوهای موفق، توانمندسازی علمی و مهارتی محقّقان، ارزشیابی مهارت محور، مباحثه محور، گروه محور و نیز مدل محور، توانایی اتقان و رویکرد کیفی در نظریه پردازی است. و نهایتا مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «برونداد» شامل: مهارت محوری به جای حافظه محوری، ارزیابی ناظر به فرایند در مسائل علوم اسلامی، ارزشیابی مبتنی بر انگیزش درونی قرب الهی، ارتقای نیروهای مستعد تربیت شده حاضر و شاغل در سازمان ها و نهادها، افق گشایی و طرح نگاه های نو برای محقّقان علوم اسلامی می باشد.
مدل پارادایمی مربی شایسته از منظر آموزه های اسلامی با استفاده از روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
53 - 74
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: پرداختن به موضوع بایسته های مربی دارای اهمیت و اولویّت ویژه ای است و تلاش ما در این تحقیق به دلیل همین اهمیّت است. از سوی دیگر توجه و بهره گیری از روش های تحقیق کارآمد و به روز و استفاده از آن ها امری ضروری و بلکه بدیهی و قطعاً پرفایده است. روش داده بنیاد از جمله ی این روش ها است که در این تحقیق برای به دست آوردن مهمترین مؤلفه های بنیادین مربی شایسته از منظر قرآن کریم و روایات از آن استفاده می کنیم. در این پژوهش به دنبال این مسئله هستیم که با به کارگیری روش داده بنیاد بتوانیم الگوی مفهومی بایسته های مربی را بر اساس اهمیت و تواتر ذکر آن ها در آموزه های اسلامی به دست آورده و طراحی کنیم و چارچوبی نظری در این موضوع معرفی نماییم. به وسیله ی این روش می خواهیم با استخراج داده ها و گزاره های به دست آمده از پژوهش های قبلی و بررسی تلاش های انجام شده در این موضوع، و نیز دقت در دیگر گزاره های تربیتی مهم ولازم برای مربّی در متن آیات و روایات، به تولید نظریه و کشف نتایج از داده ها دست یابیم و چارچوبی مفهومی برای مربی شایسته از منظر آموزه های اسلامی ارائه دهیم. استفاده از روش داده بنیاد در این موضوع کاملا نوآورانه و بدیع است و تاکنون با این روش پژوهشی در این زمینه انجام نشده است.روش تحقیق: در این پژوهش که با روش تحقیق متن محور «داده بنیاد» یا «نظریه زمینه ای» انجام شده، مجموعه کاملی از نصوص دینی شامل آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) درخصوص ویژگی های مربی شایسته، استخراج و تحلیل کیفی شده است.نتایج تحقیق: در این پژوهش برای دست یابی به مؤلفه های مربی شایسته در آموزه های دینی، ابتدا به فحص و بررسی دقیق پیشینه تحقیق پرداخته شد و سپس یک گروه نمونه از پژوهش های انجام شده در رابطه با مسئله اصلی تحقیق، انتخاب و احصاء گردید. این مجموعه شامل 8 کتاب، 15 پایان نامه و 38 مقاله پژوهشی است که در مرحله جمع آوری اطلاعات، به صورت دقیق مطالعه و مورد بررسی قرار گرفت و سپس آیات و روایاتی که در این متون ذکر شده و از آنها به عنوان مبنایی جهت بیان ویژگی های مربی شایسته استفاده شده بود، جمع آوری گردید. همچنین در جریان جمع آوری داده ها، روایاتی که در این پژوهش ها ذکر شده بود را در اصل کتب روایی نیز مورد جستجو قرار دادیم و آدرس آن ها را همراه هر روایت ذکر کردیم. به علاوه ضمن بررسی دقیق این موارد در کتب روایی، هرجا آیه یا روایتی مرتبط با موضوع پژوهشمان مشاهده کردیم آن را هم مورد استفاده قرار دادیم. سپس طبق مراحل روش تحقیق داده بنیاد در مرحله ی کدگذاری باز اقدام به استخراج مفاهیم به دست آمده از داده ها کردیم و کدهای به دست آمده از آیات قرآن کریم را با علامت "Q" و کدهای به دست آمده از روایات را با علامت "T" نشاندار کردیم. در این مرحله به 119 کد قرآنی و 527 کد حدیثی دست یافتیم.بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق بیانگر آن است که دغدغه اصلی نصوص دینی برای معرفی مربی شایسته در دو حوزه فراگیر صلاحیّت ها و توانمندی ها قابل طبقه بندی است. در حوزه صلاحیّت ها به ترتیب فراوانی و اولویّت پنج مقوله: اخلاقی، اعتقادی، عاطفی، معرفتی و نفسانی مطرح بوده و در حوزه توانمندی ها نیز به ترتیب فراوانی و اولویّت چهار مقوله: رفتاری عملیاتی، پرورشی تربیتی، علمی آموزشی و یاددهی مطرح است. جزئیات هر مقوله و مدل پارادایمی مربی شایسته بر اساس آموزه های دینی در این پژوهش معرفی شده است. طبق نتایج به دست آمده در این پژوهش مربی شایسته از منظر آموزه های اسلامی باید در دو حوزه ی اساسی ارزشی و حرفه ای دارای صلاحیت و توانمندی باشد. بر اساس روش داده بنیاد از مجموع 449 داده ی قرآنی و روایی 646 مفهوم در مرحله ی کدگذاری باز کدگذاری شد که مقوله های ارزشی 417 کد با نسبت %65 و مقوله های حرفه ای 229 کد با نسبت %35 را به خود اختصاص دادند. در کدگذاری محوری در حوزه ی صلاحیت های ارزشی مربی، مقوله های اصلی صلاحیت های اخلاقی مربی با فراوانی 192 کد، اعتقادی 131، عاطفی 38، معرفتی و شناختی 36 و نفسانی با 20 کد شناسایی شد. زیر مقوله ی «مربی دارای کرامت های اخلاقی باشد» از صلاحیت های اخلاقی مربی با 62 کد بیشترین فراوانی در مقوله های فرعی این حوزه را به خود اختصاص داد. زیر مقوله های «ملاطفت و مهربانی با متربی» با 26 کد در صلاحیت های عاطفی، «تمسک مربی به قرآن و اهل بیت (ع) و بهره مند ساختن متربی از این دو ثقل» با 32 کد در صلاحیت های اعتقادی مربی، «راهبردهای تربیتی مربی در ارتباط با امام زمان(ع)» و «واقف بودن مربی بر ارزش و برکات کار معلمی» هرکدام با 13 کد در صلاحیت های معرفتی و شناختی مربی دارای بیشترین فراوانی در مقوله های فرعی بودند.تعارض منافع: این پژوهش با حمایت مالی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی طبق ابلاغ شماره 4929 انجام شده است.
جنسیت و فاعل اخلاقی در رویکرد انسان گرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
روان شناسی انسان گرا با تمرکز بر انتخاب های آگاهانه و خودشکوفایی، چارچوبی برای درک کُنش اخلاقی ارائه می دهد، اما ادعای بی طرفی جنسیتی آن مورد تردید قرار گرفته است. این تحقیق نشان می دهد چگونه فمینیست ها، بی طرفی جنسیتی انسان گرایی را بازتابی از هژمونی مردانه تلقی می کنند و آن را در سرکوب جنسیت غیرمردانه سهیم می دانند. در عین حال بهره گیری برخی فمینیست ها از مفاهیم انسان گرایانه برای پیشبرد اهداف خود، از جمله در خوانش انسان گرایانه از اخلاق مراقبت گیلیگان، نیز با انتقادات جدّی روبه روست. این خوانش، با تأکید بر تجربه زیسته زنان و روابط، با چالش هایی نظیر نسبی گرایی اخلاقی و دشواری در تبیین معیارهای اخلاقی جهان شمول مواجه است. به علاوه کنشگری اخلاقی در رویکردهای انسان گرا از حیث مبانی و روش نیز با انتقاد مخالفان این رویکرد مواجه بوده، مخالفان با استناد به کیفیت شواهد و تمرکز بر افراد «سالم» و «خودشکوفا»، کارایی این رویکرد را برای تعمیم تجویزهای اخلاقی به همه افراد، به ویژه در فرهنگ های جمع گرا، زیر سؤال می برند. با این توصیف، پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که رویکرد انسان گرا در حوزه روان شناسی چه تبیینی از جنسیت پذیری اخلاق دارد و این تبیین با چه چالش هایی مواجه است؟ برای پاسخ به این پرسش ها از داده های اسنادی و کتابخانه ای به شیوه توصیفی۔ تحلیلی استفاده شده است.
مرور نظام مند مطالعات حوزه قمار و شرط بندی در ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
75 - 100
حوزههای تخصصی:
تحقیقات زیادی با رویکرد قمار و شرط بندی در حوزه ورزش ایران انجام شده است، این مهم زمینه را برای بررسی وضعیت این تحقیقات، یافته ها و رویکرد آن ها به خصوص از نظر اخلاقی فراهم نموده است. این مطالعه با هدف مرور نظام مند مطالعات حوزه قمار و شرط بندی با تمرکز بر رویکرد ورزش ایران انجام شده است. روش تحقیق از لحاظ ماهیت کیفی و از نظر هدف کاربردی است که از جنس مطالعات ثانویه و با رویکرد نظام مند بوده است. نمونه پژوهش شامل مقالات و پایان نامه های انجام شده در ایران با کلیدواژه های قمار، شرط بندی، لاتاری، گروبندی، شانس و بخت آزمایی در بازه زمانی 1344 تا 1402 به تعداد 70 مقاله و پایان نامه از بانک های اطلاعاتی sid, Magiran, Noormags, Ensani, Elmnet, Irandoc بوده است. نمونه های تحقیق بر اساس وضعیت کلی ساختاری، عملکردی، شناختاری و استنادی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار تحقیق فهرست محقق ساخته ای بود که روایی آن توسط نخبگان و پایایی آن توسط مصححان مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 22 و نقشه ذهنی نسخه 10 بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که در سال های اخیر روند چاپ مقالات افزایشی بوده است و اکثریت محققان در این حوزه مردان دارای تحصیلات حقوقی بوده است. غالب پژوهش ها فاقد روش شناسی و یافته های تحقیق بوده است. در تعداد قابل توجهی از مقالات به پدیده قمار به عنوان یک پدیده غیر اخلاقی نوظهور نگریسته شده و تلاش در جهت مقابله و تحریم آن با وضع قوانین یا اصلاح قوانین پرداخته شده و ابزار گردآوری اکثر مقالات روش اسنادی و کتابخانه ای بوده است.
چالش های اخلاقی و حقوقی در شکل گیری دولت رانت خوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
161 - 181
حوزههای تخصصی:
وجود ابعاد مختلف فساد در عرصه های مختلف حکمرانی در هر جامعه ای امری غیرقابل چشم پوشی است که دولت ها درصدد جلوگیری از شیوع آن هستند. یکی از جلوه های مهم و شاخص فساد در جوامع سیاسی مخصوصا در جوامعی که توسعه نیافته و یا در حال توسعه اند، مفهوم «رانت و رانت خواری» است. رانت خواری هر روز به شکل گسترده و متنوعی خود را نمایان می سازد. افرادی که به چنین رفتار و کنشی روی می آورند قربانی شرایطی هستند که در آن تجربه زیسته دارند و گرفتار تله اجتماعی گشته اند.مهمترین عواملی که می تواند زمینه ساز رفتارهای آمیخته با فساد تلقی می شود عبارتند از: تنگناهای اقتصادی، کمرنگ شدن ارزشهای انسانی، تشدید قوانین و مقررات غیر ضروری و گسترش روحیه زیاده خواهی انسانها که باعث می شود دیگران را به بازی داخل کند. در نظام حقوقی ما، با توجه به ابتنای قواعد حقوقی بر شرع اسلامی، بسیار ضرورت دارد که ماهیت رانتخواری در فقه نیز بررسی شود.رانت خواری عملی که عموماً همراه با تبعیض قائل شدن و کسب منافع نامشروع است، و به مثابه ویروسی کشنده در شئون مختلف جامعه منتشر و تکثیر می شود و نقش بسیار مهمی در مخدوش نمودن عدالت و گسترش چشمگیر انواع فساد دارد. در منابع فقهی طبعاً به اصطلاح رانت خواری به این معنا اشاره ای نشده است، بلکه تحت عناوین کلی نظیر لزوم عدالت و نفی تبعیض، حرمت اکل مال بباطل و تصرف غیرمشروع در بیت المال، و عناوین جزیی نظیر احتکار و رشوه، مالک ها و مصادیقی مطرح گردیده که می توان ماهیت رانت خواری و شرایط حرمت آن را در مبانی و منابع فقهی روشن نمود. در تحقیق حاضر به مانند اکثر تحقیقات حوزه علوم انسانی تحلیلی-توصیفی با ابزار کتابخانه ای می باشد که با هدف شناختن پدیده رانت خواری و تعارض شاخص های اخلاقی آن که نمودهای آن در کشور هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی قابل مشاهده است، استفاده شده است.
اخلاق نقلی وحیانی؛ به مثابه «میزان» برای اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
373 - 395
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی ها و امتیازات روی کرد «اخلاق وحیانی نقلی» در مقابل «اخلاق عرفانی» میزان بودنِ اخلاق نقلی برای اخلاق عرفانی است. پژوهش پیشِ رو جوانب این مسأله را به روش تحلیلی اسنادی مورد بررسی قرار داده است. مکتب اخلاق وحیانی، موازین خود را در دو قالب «تئوری» یعنی «آموزه های اخلاقی» و «عملی» یعنی «شخص انسان کامل» ارائه داده است. در یک نگاه کلان، کلّیتِ مکتب اخلاق عرفانی با موازین اخلاق وحیانی، هم سویی داشته و نگاه کسانی که در این ساحت، دچار افراط و یا تفریط شده و جنبه ظاهریِ دین را نادیده گرفته و یا در مقابل، بُعد باطنی شریعت و مقامات عرفانی را انکار کرده اند قابل پذیرش نیست. و اما در یک نگاهِ جزئی و تفصیلی، برخی مسائل مطرح در اخلاق عرفانی هماهنگی با موازین اخلاق وحیانی ندارد که این موارد همیشه از سوی عارفان راستین مورد نقد و انکار بوده است. به دور بودن رویه اباحی گری و یا شاهدبازی از میزان شریعت، کاملا روشن است. افراط در روش ملامی گری نیز به خروج از میزان شریعت می انجامد. برخی گرایشات رهبانیت گرایانه همچون ترک ازدواج، فاصله-گرفتن از اجتماع، افراط در عبادت های طاقت فرسا و یا زیاده روی در خلوت گزینی و یا در گرسنگی-کشیدن از دیگر رفتارهای به دور از میزان شریعت است که اگر چه از سوی برخی مطرح شده اما در عرفان اصیل اسلامی، همیشه مورد انتقاد بوده است.
واکاوی مولفه های تمدن سازی در دانشگاه و آموزش عالی از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به عنوان یکی از کلیدی ترین نهادهای ساختاری، در جهت توسعه و رشد همه جانبه به شمار می رود. چرا که تحول جوامع با آموزش انسان های آن جامعه گره خورده است و بر اساس نظام آموزشی و تربیتی یک جامعه، نظم و انضباط اجتماعی حالت نهادی به خود می گیرد و عامه مردم خصوصا جوانان به طرف فرهنگ ترقی و توسعه حرکت می کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه های تمدن سازی در دانشگاه و آموزش عالی از دیدگاه امام خمینی(ره) می باشد. این پژوهش با روش فراترکیب انجام شد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد که مبتنی بر راهبرد جستجوی منابع، 29 منبع از 312 منبع برای فراترکیب نهایی مناسب بود. یافته های پژوهش نیز 8 مقوله اصلی شامل استقلال، بصیرت و اقدام آگاهانه، انسان سازی، تخصص علمی، شناخت مبانی دینی، اعتلای کشور، مردم محوری و وحدت می باشد که در قالب یک چارچوب منسجم از بیانات امام خمینی در طول سالهای انقلاب تدوین و در نهایت پیشنهاداتی به سیاست گذاران حوزه آموزش عالی ارائه گردید.
نقش شهود و فراشناخت در تصمیم گیری کارآفرینان: راهکارهای اسلامی برای تقویت شهود و بهبود فرآیند تصمیم گیری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
78 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش شهود و فراشناخت در فرآیند تصمیم گیری کارآفرینان و ارائه راهکارهای اسلامی برای بهبود تصمیم گیری آنان پرداخته و با استفاده از تحلیل مفاهیم شهود و فراشناخت در ادبیات غرب و اسلامی، تأثیر این مفاهیم بر تصمیم گیری کارآفرینان را بیان نموده است. در ادبیات غرب، شهود به تصمیم گیری سریع و بدون تحلیل عمیق اطلاق می شود که به تصمیم گیری سریع کارآفرینان در مواقع عدم قطعیت کمک می کند ولی ممکن است دچار خطا بشوند. فراشناخت به افراد این امکان را می دهد تا با نظارت فرآیندهای شناختی خود، از آن ها برای بهبود تصمیم گیری ها استفاده کنند. در مقابل، از منظر اسلامی، شهود به عنوان یک فرآیند درونی و متافیزیکی که نتیجه تهذیب نفس و سلوک عرفانی است. در این چارچوب، حکمت از طریق ترکیب عقل، فطرت و عبودیت به دست می آید که شهود متعالی را در بر دارد و فراشناخت به عنوان ابزاری برای نظارت بر فرآیندهای شهودی و شناختی در تصمیم گیری های متعالی معرفی می شود. در این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات آن به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است نتایج نشان می دهد که ترکیب شهود و فراشناخت به کارآفرینان کمک می کند تا تصمیمات بهتری اتخاذ کنند. این ترکیب در صورتی که با آموزه های اسلامی مانند تطهیر نفس، حکمت الهی و استفاده از منابع معنوی (قرآن، سنت و عقل هدایت شده) همراه باشد، به نتایج بهتری منتهی می شود. بنابراین، تصمیم گیری کارآفرینان باید مبتنی بر یک رویکرد چندبعدی باشد که ترکیب عقل، شهود و آموزه های دینی را در برگیرد تا از خطاهای شناختی جلوگیری شود و به تصمیمات بهینه و متعالی دست یابند.