فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: با این که تا عصر پیدایش سرمایه داری، دانشی مستقل با عنوان علم اقتصاد وجود نداشت، اما پدیده های مربوط به این عرصه تحت عنوان معیشت و کسب و کار، از جمله مسائل مهم و قابل توجه در دانش اجتماعی پیشامدرن بوده است. تجربیات تاریخی تفکر و اندیشه اجتماعی در جهان اسلام نشان می دهد، دو قشر موسوم به فلاسفه و فقها، نقشی پیشرو و مهم در توجه به مسائل اجتماعی و طرح بحث و نظر در این عرصه داشته اند و دو گفتمان متفاوت و البته تا حدودی مرتبط با هم در این زمینه شکل داده بودند. در پژوهش حاضر، جهت فهم جایگاه اقتصاد و مسائل و موضوعات مربوط به آن در نگاه اندیشمندان مسلمان، دیدگاه های ابوعبدالله محمد فخر رازی (544-606ق.) به عنوان نماینده قشر فلاسفه و نظرات ابوحامد محمد غزالی (450-505ق.) به عنوان نماینده قشر فقها و اهل شریعت، انتخاب و بررسی شده است.
روش پژوهش: تحلیل محتوای کیفی، طبق آثار تألیفی هریک از متفکران انتخاب شده برای بررسی در این پژوهش می باشد. پژوهش در صدد پاسخ دادن به این مسأله است که دیدگاه های فخر رازی و محمد غزالی در خصوص مسائل و موضوعات اقتصادی مبتنی بر چه مبانی فکری و معرفتی بوده و اقتصاد چه شأن و منزلتی در نظام اندیشه ای آنها دارد؟
یافته ها: نتایج تحقیق در دو سطح کلی و جزئی قابل توجه است. در گفتمان های پیشاسرمایه داری، مسائل و موضوعات مربوط به اقتصاد و معیشت در چارچوب دو گفتمان اخلاقی و عقل گرای متعلق به فلاسفه و گفتمان شریعت گرا و فقهی متعلق به فقها مورد توجه قرار گرفته است. بر خلاف گفتمان های مطرح در عصر سرمایه داری که بر استقلال و اصالت امر اقتصاد تأکید دارند، در نظام های معرفتی پیشاسرمایه داری، اقتصاد و کسب و معاش به لحاظ وجودی تابع عرصه های غیراقتصادی چون اخلاق، سیاست و شریعت بوده است. نتایج جزئی نشان می دهد که فخر رازی در کتاب جامع العلوم به عنوان نماینده سنت های فلسفی رایج در نزد فلاسفه یونانی و حکمای متقدم مسلمان چون فارابی و ابن سینا، مسائل و موضوعات مربوط به اقتصاد را تابع اصول دنیوی تدبیر منزل و تدبیر مُلک و سیاست دانسته و آن را در ذیل مجموعه علوم حکمت عملی مورد بحث قرار داده است. در حالی که غزالی در کتاب احیاء علوم الدین، به نمایندگی قشر فقها و اهل شریعت، فقه را جایگزین حکمت عملی کرده و موضوعات مربوط به اقتصاد و کسب و کار را در ذیل علم فقه و شریعت و آموزه های دینی آخرت گرا مورد بحث قرار داده است.
نتیجه گیری: در هر دو رویکرد گفتمانی، اقتصاد به لحاظ وجودی و معرفتی دارای جایگاه مستقل نیست و موجودیت آن تابع پدیده های غیر اقتصادی چون خانواده، شریعت و دولت است.
بازاندیشی نظری و مطالعه تطبیقی شاخص بومی توسعه اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
206 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: این مقاله با هدف دستیابی به تعریفی بومی از توسعه اجتماعی متناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران و طراحی شاخصی ترکیبی برای سنجش وضعیت کشور انجام شده است. انگیزه اصلی پژوهش، فقدان شاخص های جامع برای نمایش ویژگی های خاص جامعه ایران و محدودیت شاخص های بین المللی موجود در بازنمایی واقعیت های آن است.روش پژوهش: در این مطالعه روش پژوهش مبتنی بر مرور انتقادی است؛ ابتدا با مرور اسناد و متون علمی، سییر تاریخی تکوین مفهوم توسعه اجتماعی، دسته بندی تعاریف، و تحولات نظری مرتبط بررسی شده و همچنین تغییرات شاخص های اندازه گیری توسعه اجتماعی و نحوه کاربست آن در ایران تحلیل گردیده است. در ادامه، با معرفی مهم ترین مؤسسات بین المللی فعال در سنجش توسعه اجتماعی و نقد محدودیت شاخص های آنان در نمایش واقعیت ایران، ضرورت تدوین شاخص بومی تبیین شد. بر همین اساس، شاخص ترکیبی متناسب با بافت ایران طراحی گردید که با استفاده از روش ناردو و همکاران ساخته و از طریق روش دلفی اعتبارسنجی شد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد ایران در سطحی متوسط از توسعه اجتماعی قرار دارد و بیشترین نابرابری در بعد سرمایه زیرساختی مشاهده می شود؛ به طوری که بهبود وضعیت مؤلفه های رفاه نیازمند بازنگری سیاستی و سرمایه گذاری در زیرساخت های اجتماعی و رفاهی است. برای اعتبارسنجی، نتایج شاخص بومی با شاخص رفاه لگاتیوم در سال ۱۴۰۳ مقایسه گردید که کارآمدی آن را در آشکار ساختن تفاوت های درون منطقه ای نشان می دهد.نتیجه گیری: شاخص بومی توسعه اجتماعی ارائه شده می تواند ابزاری مناسب برای ترسیم دقیق وضعیت توسعه اجتماعی در مقیاس های استانی و شهرستانی باشد و امکان رصد تحولات توسعه اجتماعی در سطوح مختلف برنامه ریزی و سیاست گذاری اجتماعی کشور را فراهم آورد. این شاخص همچنین می تواند به سیاست گذاران در شناسایی نقاط ضعف و ارتقاء عدالت اجتماعی یاری رساند.
شناخت قواعد فقه فرهنگی از دیدگاه مقام معظم رهبری با نظر بر سیاست های کلان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۶
343 - 380
حوزههای تخصصی:
فرهنگ در زندگی روزمره و اجتماعی انسان کاربرد بسیاری پیدا کرده تا جایی که کمتر می توان حد و مرزی برای آن متصور شد. نهادهای حاکمیتی نیز از جمله بالاترین مقام رسمی کشور یعنی رهبری به سبب نقش فرهنگ در بقا و اعتلای جامعه با سیاست های متعدد و اثرگذار به حوزه فرهنگ ورود پیدا می کنند که این مسئله، ضرورت بررسی و تبیین نقطه نظرات آیت الله خامنه ای در این زمینه را از حیث جایگاه زعامت ایشان دوچندان می نماید. مضاف بر آنکه تخریج مبانی فقهی سیاست های فرهنگی از منظر ایشان، میزان اعتبار آن را در جامعه نخبگانی و همچنین اقبال مردم جامعه از سیاست های ایشان تحت تأثیر قرار خواهد داد (مسئله). پژوهشگران برای استنباط مشروعیت سیاست های فرهنگی مد نظر ایشان به منابع موجود، اسناد بالادستی در حوزه فرهنگ و بیانات منتشرشده ایشان مراجعه کرده و سپس با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، نسبت سیاست های یادشده را با تعدادی از قواعد فقهی بررسی کرده اند (روش). با مطالعه و تحلیل سیاست های فرهنگی آیت الله خامنه ای ذیل عناوین کلان فرهنگ ملی- اسلامی، استقلال فرهنگی، جهاد فرهنگی و فرهنگ سازی یا اصلاح فرهنگ، تطابق کامل آنها با پنج قاعده فقهی وجوب ارشاد جاهل، نفی سبیل، لا ضرر، وجوب حفظ نظام و حرمت اخلال در آن و وجوب حفظ مصلحت نظام آشکار شد (یافته ها).
طراحی چارچوبی برای ارتقاء صلاحیت های حرفه ای در آموزش فنی و حرفه ای استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
63 - 85
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی چارچوبی برای ارتقاء صلاحیت های حرفه ای در آموزش فنی و حرفه ای استان مازندران با رویکرد انقلاب صنعتی چهارم انجام شده است. روش پژوهش، کیفی با رویکرد داده بنیاد اشتراوس و کوربین است. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه آموزش های فنی و حرفه ای با مرتبه علمی استادیار به بالا و حداقل ۸ سال سابقه بود که به صورت هدفمند از نوع نمونه گیری فرد ماهر انتخاب شدند. از میان آن ها، ۱۲ نفر تا رسیدن به اشباع نظری به عنوان نمونه مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و فیش برداری از متون علمی بود. برای بررسی روایی، یافته ها به وسیله مشارکت کنندگان و اساتید بازبینی و تأیید شد. اعتبار نتایج از طریق بازبینی مستمر، تحلیل های مشارکتی و انطباق با مبانی نظری تأمین گردید. تحلیل داده ها با استفاده از رمزگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت و ۲۸۱ مقوله استخراج شد. نتایج نشان داد که پدیده محوری «صلاحیت حرفه ای» شامل مهارت های فنی، نرم، مدیریتی و شناختی است و تحت تأثیر شرایط علّی (مانند تحولات فناورانه)، زمینه ای (نظیر زیرساخت های آموزشی) و مداخله گر (همچون چالش های اجتماعی و قانونی) قرار دارد. همچنین، پژوهش حاضر نشان می دهد که مهارت آموزی سنتی دیگر پاسخ گوی نیازهای پیچیده و در حال تحول بازار کار نیست.
زمینه های تغییر در بازنمایی جنسیت از فرهنگ تا سیاست: تحلیل محتوای فیلم سینمایی باربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
183 - 208
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سینما نقش مهمی در فرهنگ سازی، سرگرمی و تفکر دارد و می تواند مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را در خود و جامعه مخاطب بازتاب دهد و همچنین به بازتولید ارزش های فرهنگ جامعه کمک نماید. این پژوهش سعی دارد زمینه های تغییر در بازنمایی مفاهیم جنسیتی در فیلم باربی را مورد مطالعه قرار دهد. روش و داده ها: این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی، پیام های فرهنگی فیلم سینمایی «باربی» را به عنوان یکی از پرفروش ترین فیلم های سال 2023 مورد مطالعه قرارداده است. به منظور گردآوری اطلاعات، فیلم سینمایی چندین بار به صورت فردی و گروهی مشاهده شد و پس از پیاده سازی دیالوگ و روابط به تصویرکشیده شده در فیلم، دسته بندی و استخراج یافته ها انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فیلم از طریق تقابل مفهوم قدرت با موضوعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، به ویژه بحران مردانگی و نمادهایی مانند اسب قهوه ای به عنوان نمادی از قدرت مردانه، پیام های مهمی را ارائه می دهد. همچنین فیلم از عناصر بصری و مفهومی برای برجسته کردن ایده باربی به عنوان نمادی ماندگار استفاده کرده و پیوستگی آن با ایجاد نظم نوین جهانی و احیای بازاریابی را نیز به تصویر می کشد. بحث و نتیجه گیری: تحلیل محتوای فیلم نشان داد که این اثر در ابعاد مختلف از جمله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هویتی، اجتماعی و ایدئولوژیک پیام های قابل توجهی را در خود جای داده است. باتوجه به اینکه گاهی سینما تغییرات اجتماعی را پیش بینی می کند و گاهی تغییرات اجتماعی درسینما بازگویی می شود، پیام های نهفته درسینما حاوی رویکردهای جدیدی است و ظرفیت های متفاوتی در بازنمایی کلیشه های جنسیتی و نگاه خیره مردانه ایجاد کرده و به احیای فرهنگ و سنت های آمریکایی با تأکید بر مؤلفه جذابیت کمک می کنند. این فیلم برخی تغییرات اجتماعی را بازنمایی می کند وگاها هدفمند آینده اجتماعی و سیاسی را از منظر روابط قدرت و جنسیت تفهیم می نماید. پیام اصلی: نتایج پژوهش نشان داد که سازندگان باربی علاوه بر این که از ظرفیت باربی برای انتشار مفاهیم فرهنگی آمریکایی بهره برده اند، اما با در نظرگیری اقتضائات و تحولات فکری دنیای جدید، سعی دارند بازنمایی مفهومی باربی به گونه ای باشد که با نگرش های دنیای جدید سازگار باشد.
تحولات جمعیتی استان کردستان در دوره زمانی 1330-1420 و دلالت های سیاستی و توسعه ای آن
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
15 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه تغییرات جمعیتی به یکی از موضوعات مهم اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی تبدیل شده است. در استان کردستان نیز، تحولاتی در حجم، نرخ رشد جمعیت، باروری و ساختار سنی و جنسی جمعیت مشاهده می شود. بررسی دقیق این تحولات و پیش بینی روندهای آینده، برای برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب در استان ضروری است تا بتوان از فرصت های پاداش جمعیتی به خوبی بهره برد و از اثرات منفی جلوگیری کرد. بررسی و تحلیل مشخصه های جمعیتی استان کردستان و روند تحولات آن در سال های اخیر و برآورد آن در آینده برای برنامه ریزان استان ضروری است. بنابراین در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤالات هستیم. تحولات و تغییرات استان کردستان در طول زمان چگونه بوده است؟ تعیین کننده های اصلی تغییرات جمعیت کدامند؟ نقش باروری، مرگ ومیر و مهاجرت در این تغییرات استان کردستان چیست؟ دورنمای حجم و ساختار سنی جمعیت استان کردستان چگونه خواهد بود؟ باتوجه به وضعیت جاری جمعیت و چشم انداز آینده ی آن سیاست جمعیتی مناسب برای استان کردستان کدام است؟روش: تحقیق حاضر به لحاظ داده مورد استفاده یک تحلیل ثانویه است. منبع اصلی داده ها برگفته از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن و همچنین نتایج ثبت سالانه وقایع حیاتی در سازمان ثبت احوال است. در این تحقیق در کنار استفاده ثانویه از اطلاعات با استفاده از فنون جمعیت شناختی به آینده نگری در حوزه تغییرات جمعیتی پرداخته شده و با استفاده از شاخص های جمعیت شناحتی روند تحولات جمعیت و ابعاد آن تحلیل و تفسیر شده است. داده های مورد استفاده شامل داده های جمعیت، مهاجرت، مرگ ومیر، باروری، می باشند. داده های جمعیت به تفکیک سن و جنس برگرفته از نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن استان کردستان و شهرستان های استان در مقاطع زمانی 1335، 1345، 1355، 1365، 1375، 1385، 1390 و 1395 است. داده های مهاجرت نیز از نتایج سرشماری های مذکور و اعمال روش های غیرمستقیم بدست می آید. داده های مرگ ومیر و باروری برگرفته از سازمان ثبت احوال استان، و نتایج بدست آمده از پیمایش های صورت گرفته در این حوزه ها هستند. برای بررسی مشخصه های مرتبط با ساخت و پویایی جمعیت، از سنجه ها و شاخص های مختلف جمعیتی استفاده شده و به منظور پیش بینی جمعیت با روش ترکیبی از مدل DemProj نرم افزار Spectrum استفاده می شود.یافته ها: از روش براس برای برآورد مرگ و میر بر اساس احتمال بقای فرزندان استفاده شده است. این روش بر داده های سرشماری ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ اعمال شد و امید زندگی محاسبه شد. همچنین پیش بینی امید زندگی با استفاده از معادله لجستیک صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که امید زندگی در بدو تولد در استان از ۷۰.۱ سال در سال ۱۳۸۵ به ۷۵.۴ سال در سال ۱۴۲۰ افزایش می یابد. نرخ باروری استان کردستان از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۲۰ به تدریج افزایش یافته و در سال ۱۴۲۰ به ۲.۳۱ می رسد. استان دارای نرخ مهاجرت منفی است .طبق سناریوی منتخب (افزایش باروری و مهاجرت ثابت)، جمعیت استان در پایان دوره به حدود ۱.۹۱۵ میلیون نفر خواهد رسید. در دیگر سناریوها نیز با ترکیب های متفاوت باروری و مهاجرت، افزایش جمعیت تا سال ۱۴۲۰ پیش بینی می شود که بسته به شرایط باروری و مهاجرت، بین حدود ۱.۸۴ تا ۱.۹۲ میلیون نفر متغیر است.نتیجه: تغییرات اخیر در ساختار سنی جمعیت، با افزایش جمعیت سالمند و کاهش افراد در سن کار، چالش هایی را برای اقتصاد و سیستم های بهداشتی به همراه داشته است. پژوهش در استان کردستان نشان می دهد که اگر روندهای فعلی ادامه یابد، این استان با مشکلاتی نظیر سالمندی جمعیت و کمبود نیروی کار مواجه خواهد شد. با توجه به پنجره جمعیتی کشور، لازم است سیاست هایی در راستای جذب و حفظ نیروی کار و استفاده از ظرفیت های اقتصادی دوران پنجره جمعیتی تدوین شود؛ در غیر این صورت، فرصت های بالقوه از دست خواهد رفت و به بار اقتصادی تبدیل می شود.
سیاست زندگی و مشارکت در سپهر همگانی: مطالعه کیفی زنان بندر دیلم
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
80 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف: بازاندیشی فرایند تعریف و باز تعریف خود از طریق مشاهده و تأمل در اطلاعات درباره ی مسیرهای ممکن زندگی است. زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه ، سوژه هایی هستند که در جامعه ی در حال گذار از سنت به مدرن، بارها و بارها خود را تعریف و باز تعریف کرده اند. بررسی و کنکاش بازاندیشی سیاسی و تعریف جایگاه آن در ذهنیت و عینیت زنان موضوعی است که لازم است بصورت عمیق درک شود. زیرا امروزه سیاست، نه با ویژگی های ساختاری آن بلکه با تکیه بر نقش فرهنگ ،حول موضوعاتی چون سیاست هویت، سیاست تفاوت و سیاست جنبش های اجتماعی می چرخد. کنشگران سیاسی امروز تنها افرادی نیستند که با رأی دادن و مشارکت سیاسی از طریق فرایندهای معمول شناخته شوند بلکه افراد و گروه ها، راه های دیگری را برای تأثیرگذاری و مشارکت در امر سیاسی بر می گزینند.روش: پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. مصاحبه نیمه سازمانیافته با ۱۵ زن ۱۸ تا ۷۰ ساله (شاغل، خانه دار، فعالان زن، کاندیداهای پیشین شورای شهر) و با تکنیک مصاحبه ی عمیق نیمه طراحی شده، بصورت تلفنی و با نمونه گیری هدفمند و ترکیبی جمع آوری شده و سپس با روش تماتیک طبقه بندی و تحلیل شده اند. اعتبارسنجی با استفاده از راهبردهای اعتبارپذیری (تماس طولانی با میدان پژوهش)، انتقال پذیری (توصیف غنی زمینه) و قابلیت اطمینان (مسیرنمای حسابرسی) انجام شده است.یافته ها: نتایج این مطالعه نشان از گذار از سنت به مدرنیته و بازاندیشی سیاسی زنان می باشد. جهت گیری سیاسی زنان به تعبیر گیدنز به سمت سیاست زندگی چرخش کرده است و مشارکت سیاسی آنها در سطح حداقل به معنای کمی و کیفی دیده می شود. هرچند، زنان خواستار حضور بیشتری در عرصه سیاست بوده اند اما این امکان به لحاظ فرهنگی و ساختاری برایشان فراهم نشده است و این تجربه تلخ و ناموفق بر بازاندیشی سیاسی آنها تاثیرگذار بوده است. بطوری که آینده سیاسی خود را تاریک دانسته و تمایلی جهت کسب کرسی های سیاسی نداشته اند. مصاحبه شوندگان،فرهنگ سنتی، مردسالاری حاکم بر شهر، عدم اعتماد جامعه، خودباوری و عدم حمایت زنان از هم را مهم ترین عوامل ناکامی و بی میلی خود نسبت به کسب قدرت سیاسی دانسته اند.نتیجه: این مطالعه نشان می دهد که علی رغم تمایل برخی زنان دیلم برای مشارکت سیاسی، گفتمان مسلط مردسالارانه (همراه با بازتولید انگاره های سنتی در خانواده و جامعه) و فقدان سرمایه اجتماعی بین زنان، بازاندیشی سیاسی آنان را به سمت انفعال و فردگرایی سوق داده است. غلبه این روند، توسعه پایدار در دیلم را با چالش جدی مواجه می کند.
موانع توسعه صنعت در عصر صفوی: تحلیلی بر اساس نظریه جامعه کوتاه مدت
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
81 - 95
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مقارن با رنسانس در اروپا و شکلگیری گام های آغازین در گسترش صنعت، در ایران، تمدن بزرگ و باشکوه صفوی پس از دوره ای طولانی از نابسامانی به قدرت رسید. در این دوره، برخی فعالیت های صنعتی در ایران هم پای اروپا و در مواردی حتی برتر از آن صورت می گرفت و زمینه های گسترش صنعت در ایران فراهم بود. با این حال، ایران نتوانست تحولات صنعتی مشابه اروپا را تجربه کند. این پژوهش به دنبال این است که دلایل این رخداد را بر مبنای نظریه جامعه کوتاه مدت، بررسی کند. براساس این نظریه، انباشت درازمدت سرمایه، مالکیت و نهادهای اجتماعی در ایران به دلیل ناامنی و بی ثباتی سیاسی، دشوار بوده است.روش: این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع به روش تاریخی انجام شده است. تحقیق تاریخی که در زمره پژوهش های نظری قرار می گیرد، مبتنی بر اسناد و مدارک است. برهمین اساس، در این پژوهش تلاش شده است با مراجعه به اسناد اصیل به ویژه، سفرنامه های سیاحان اروپایی، داده های مورد نیاز برای آمون نظریه جامعه کوتاه مدت، جمع آوری و تحلیل شود.یافته ها: براساس یافته های تحقیق، در عصر صفوی، کارگاه های سلطنتی نقش مهمی در حیات اقتصادی کشور داشتند. این کارگاه ها تحت نظارت مستقیم دربار فعالیت می کردند و صنایع مختلفی از جمله نساجی، قالی بافی، اسلحه سازی و کوزه گری را شامل می شدند که در مواردی حتی از برخی مشابه های اروپایی نیز برتر بودند. یافته ها نشان می دهند، ناامنی در مناصب حکومتی و ثروتمندان، مهم ترین مانع گسترش صنعت بود. در نظام پادشاهی ایران، شاه، دارای فرّه ایزدی و قدرت مطلق بود و هیچ کس نمی توانست او را محدود کند. این امر منجر به ناامنی مالکیت و ثروت می شد، زیرا شاه می توانست هر زمان اموال و املاک افراد را مصادره کند. این ناامنی، انباشت سرمایه را غیرممکن می ساخت. شاهان صفوی با انباشت ثروت در خزاین سلطنتی، جلوی گردش سرمایه را می گرفتند. این امر منجر به کمبود سرمایه مالی می گردید و بحران اقتصادی را تشدید می کرد. صرافان و تاجران خارجی نیز با خارج کردن سرمایه از کشور، این بحران را عمیق تر می کردند.نتیجه گیری: صنعتی شدن خواست اساسی تمام کشورهای دنیاست اما این مهم مستلزم زمینه های تاریخی است. علیرغم اینکه در برهه ای حساس از تاریخ، تمدن بزرگ صفوی در ایران به قدرت رسید که می توانست پایه های صنعت را در ایران پی ریزی نماید؛ اما به دلیلِ مختصاتِ جامعه کوتاه مدت، این امر تحقق نیافت و ایران هیچ گاه نتوانست همپای ممالک اروپایی به گسترش فعالیت های صنعتی بپردازد.
پاسخ های سیاستی به روندهای افزایشی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
173 - 197
حوزههای تخصصی:
تغییرات گسترده در نهاد خانواده طی دو دهه گذشته که در پی افزایش میزان های طلاق و کاهش ازدواج ها رخ داده است سبب شده تا دولت سیاست ها و برنامه های مختلفی را در این حوزه تدوین و اجرا کند. هدف مطالعه حاضر بررسی روندهای طلاق طی سه دهه اخیر در ایران و مرور برنامه ها و سیاست های دولت در این زمینه است تا چالش ها و الزامات سیاستی مرتبط با طلاق مشخص گردد. تحقیق حاضر با بررسی و تحلیل داده های سرشماری و ثبت احوال و همچنین بررسی اسناد سیاستی انجام شد. یافته ها نشان داد که همه شاخص های مورد بررسی، افزایش در روندهای طلاق در ایران را تایید می کنند. همزمان دولت با تصویب قوانین و اجرای برنامه های مختلف سعی در مهار این روند افزایشی داشته است به طوری که بیش از ۱۵ قانون، سیاست و لایحه در زمینه طلاق تدوین و اجرا شده است. اما تداوم روند افزایشی طلاق مشخص می کند که این تلاش ها چندان موفقیت آمیز نبوده اند. این عدم موفقیت را می توان به دلیل ماهیت سیاست گذاری طلاق دانست که به صورت پسینی است و قانون گذار پس از بروز پیامدهای منفی آن به دنبال راه حل بوده است. سیاست ها همچنین محدودیت ها و مشکلات اقتصادی و تغییرات نگرشی و ارزشی در مورد ازدواج را نادیده گرفته است. بر این اساس، برای اثربخشی بیشتر سیاست ها نیاز است تا سیاست ها بر اساس واقعیات جامعه تدوین شوند نه ایده آل های سیاستمداران. اجرای بسته های سیاستی به جای سیاست های منفرد، توجه به وضعیت اقتصادی خانواده ها و بررسی تجربه سایر کشورها می تواند به تدوین سیاست های کارآمدتر یاری رساند.
عدالت اجتماعی در توسعه شهری: بازخوانی طرح جامع شهر جدید پرند از منظر حق به شهر هانری لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۶
227 - 254
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید به عنوان یکی از راهبردهای اجرایی سیاست شهرسازی برای کاهش فشار بر شهرهای مادر و پاسخ گویی به نیازهای جمعیتی در اوایل دهه ۱۳۷۰ ه .ش. ساخته شدند. با این حال، طراحی و اجرای این شهرها بیش تر با چالش هایی در حوزه عدالت اجتماعی و فضایی روبه رو بوده است. شهر جدید پرند به عنوان یکی از مهم ترین این نمونه ها، دارای مسائلی در زمینه توزیع خدمات، کیفیت زیرساخت ها و دسترسی عادلانه به امکانات شهری است. این مقاله طرح جامع شهر جدید پرند را از منظر نظریه حق به شهر هانری لوفور بازخوانی می کند. پرسش اصلی پژوهش بر واکاوی عدالت فضایی در تخصیص منابع شهری، کیفیت زیرساخت ها و میزان مشارکت شهروندان در فرآیندهای برنامه ریزی متمرکز است. پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده و از فنون کیفی برای تحلیل داده ها بهره گرفته است. یافته ها نشان می دهند که شکاف معناداری میان برنامه ریزی شهری و نیازهای شهروندان وجود دارد که این مسئله به تشدید نابرابری فضایی منجر شده است. در پایان، بر اساس مبانی نظری لوفور، پیشنهاداتی برای تقویت رویکرد عدالت محور در توسعه شهری پرند ارائه شده است.
رابطه بین پایگاه اقتصادی و مصرف کالاهای صنعتی خارجی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
22 - 38
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای نوین، با رشد و توسعه فعالیت های صنعتی، حجم تجارت جهانی به طرز شگفت انگیزی افزایش یافته است. کشورهای مختلف دنیا تلاش می کنند با صدور کالاهای صنعتی خود به بازار جهانی، منافع اشان را تضمین کنند. این امر برای کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته که عمدتا متکی به منابع اولیه هستند، چالش های زیادی ایجاد کرده است و برای شناسایی دلایل اقبال به کالاهای خارجی تحقیقات بسیاری صورت گرفته است. .مصرف کالاهای صنعتی خارجی در ایران نیز به سرعت افزایش یافته و تداوم این امر تبعات زیان باری برای اقتصاد کشور دارد. پژوهش حاضر تلاش کرده است ﺭﺍﺑﻄﻪ پایگاه اقتصادی ﻭ ﻣﺼﺮﻑ کﺎﻻی صنعتی ﺧﺎﺭﺟی را بررسی کند.روش: این پژوهش از نوع کمی است و با تکنیک پیمایش انجام شده است. ﺟﺎﻣﻌ ﻪ ﺁﻣ ﺎﺭی، ﺳﺮﭘﺮﺳ ﺘﺎﻥ ﺧ ﺎﻧﻮﺍﺭ در شهر کﺮﻣﺎﻥ هستند که 400 نفر ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑ ﻪ ﺭﻭﺵ ﻧﻤﻮﻧﻪﮔی ﺮی ﺗﺼ ﺎﺩﻓی ﭼﻨ ﺪ ﻣﺮﺣﻠ ﻪﺍی ﺍﻧﺘﺨ ﺎﺏ و داده های تحقیق از آنان جمع آوری شد. ﺍﺑ ﺰﺍﺭ این تحقیق جهت سنجش پایگاه اقتصادی، و مصرف کالاهای صنعتی خارجی، پرسش نامه های پژوهشگرساخته بود. برای ﺗﻌییﻦ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺗﺤﻘیﻖ ﺍﺯ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ صوری و ﻣﺤﺘﻮﺍ ﻭ جهت تعیین پایایی با توجه به نحوه طراحی سئوالات که کیفی دو مقوله ای هستند از روش آزمون- آزمون مجدد استفاده شد که مقدار آن برای پرسش نامه پایگاه اقتصادی، 94/0 و برای پرسش نامه مصرف کالای خارجی، 89/0 بود.یافته ها: ﺑﺮﺍﺳ ﺎﺱ نتایج ﺗﺤﻘیﻖ، ﻣﺼﺮﻑ کﺎﻻهای صنعتی ﺧﺎﺭﺟی ﺩﺭ مقایسه با کالاهای ایرانی، در ﺑیﻦ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ کرمانی بالاست. براساس یافته ها، پاسخ گویان در مصرف کالاهای برقی، کالاهای خانگی، و کالاهای بهداشتی و آرایشی، تمایل بسیار زیادی به مصرف کالاهای صنعتی خارجی دارند؛ اما در لوازم التحریر و پوشاک، کالاهای ایرانی را ترجیح می دهند. به علاوه، یافته ها نشان می دهند، رابطه مثبت و معناداری بین پایگاه اقتصادی و مصرف کالای صنعتی خارجی وجود دارد. در مجموع، متغیرهای پایگاه اقتصادی، جنسیت، و تحصیلات قادر هستند، 277/0 از تغییرات مصرف کالاهای صنعتی خارجی را تبیین کنند.نتیجه گیری: مصرف کالاهای صنعتی خارجی در ایران بالاست و این امر با توجه به ساختار اقتصادی کشور به صادرات مواد اولیه از یک سو و ویژگی های جمعیتی کشور که به بالغ بر 90 میلیون رسیده است، مشکلات فراوانی را در سال های آتی برای کشور پدید خواهد آورد. با توجه به تبعات گسترده مصرف کالاهای صنعتی خارجی و اثر معنادار پایگاه اقتصادی بر مصرف و ترویج کالاهای صنعتی خارجی، ضرورت دارد فرهنگ سازی برای کاهش مصرف کالاهای مصرفی خارجی به طور جدی مطمح نظر مدیران و مسئولان کشور قرارگیرد تا از این طریق بتوان بر یکی از مشکلات مهم کشور فائق آمد.
بررسی تحولات دین داری بین نسلی؛ رویکردی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات دین داری همواره از موضوعات مهم در حوزه جامعه شناسی دین بوده است. تغییرات بین نسلی و نسبت آن با دین داری یکی از موضوعاتی است که در کشوری مانند ایران، جای بررسی و تحلیل فراوان دارد. هدف این پژوهش، بررسی گفتمان های دینی در تجربه زیسته سه نسل از شهروندان شهر کاشان است. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات کیفی بوده که با به کارگیری روش نظریه زمینه ای انجام شده است. این پژوهش، از چارچوب مفهومی اینگلهارت، بروس و سروش بهره برده است. حجم نمونه این پژوهش 28 نفر از متولدان دهه 1330 (دوران رژیم پهلوی)، متولدان دهه 1350 (دوران انقلاب و ارزش های انقلابی) و متولدان دهه 1370 (دوران تثبیت و توسعه جمهوری اسلامی) بوده اند. براساس یافته های پژوهش، متولدان دهه 1330، دارای دین داری مرجع گرا بوده و رویکردی قطعی به مسائل دینی دارند. این نسل، دارای کدهای محوری ای همچون دین تعبدی، دین فقه گرا، دین حداکثری و سیاسی، دین سنتی و غیرسیاسی، الگوپذیری، درونی سازی و عمل گرایی، بیگانه ستیزی به مثابه مدرنیته ستیزی هستند. دین داری متولدان دهه 1350 از نوع دین داری نهاد گرا بوده و خواهان حضور دین در همه عرصه های جامعه ، و دارای کدهای محوری ای همچون دین تعبدی تقلیدی، دین مناسکی آیینی، الگوپذیری، دین حداکثری و سیاسی، عمل گرایی دینی، همبستگی نسلی، تمایزگذاری دوگانه دین و دین دار، و دین اجتماعی بوده اند. مقوله هسته ای دین داری متولدان دهه 1370، دین فردگرا با کدهای محوری دین انسانی و این جهانی، دین حداقلی، خودمرجعی دینی، عدم گرایش به دین مصلحت اندیش و اجتماعی نشده، عرفی گرایی دینی، عدم گرایش به دینِ سیاسی، تنوع طلبی و تکثرگرایی دینی، بی الگویی، و کاهش دین داری با قرائت رسمی بوده است. همچنین، برپایه یافته های پژوهش، مشخص شد که میان متولدان دهه 1330 و 1350، شکاف نسلی چندانی وجود ندارد، اما میان این دو نسل با متولدان دهه 1370، شکاف نسلی وجود دارد و مفهوم دین داری در نسل جدید، تغییر کرده و دارای رویکردی ایمانی و بی واسطه شده است.
پدیدارشناسی معدن و معدن کاری؛ مطالعه ای در میان کارگران معادن زغال سنگ طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معدن و کار در معدن به عنوان امری پیچیده چندان محل بحث مطالعات اجتماعی در ایران نبوده است. ایران به عنوان کشوری با منابع معدنی و معادن درحال تولید گسترده است. تحقیق در ماهیت کار معدن کاری با خلأ دانش مواجه هست. هدف تحقیق حاضر کشف و واکاوی معنای معدن کاری در میان معدن کاران زغال سنگ طبس است. تحقیق حاضر مطالعه ای پدیدارشناختی است که در سال 1404 در معادن زغال سنگ طبس انجام شد. مشارکت کنندگان 22 معدنکار بودند که به صورت هدفمند و گلوله برفی وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق با مشارکت کنندگان انجام شد و به روش هفت مرحله ای کلیزی تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که تجربه کارگران معدن، آمیخته ای از رنج، ترس و خشم در دل ساختارهای نابرابر است. پنج مضمون برساخت شده تحقیق عبارت اند از: اضطراب وجودی، تقدیرگرایی و بی عدالتی، اضمحلال جسمی-روانی، معنازدایی اجتماعی، تاب آوری، امیدسازی و معنا. تحقیق نشان می دهد که کارگران معدن در دل شرایط پرمخاطره و ساختارهای نابرابر با طیفی از اضطراب، فرسایش و انزوا مواجه اند. درعین حال، تاب آوری و معنادادن به کار نقش کلیدی در ادامه زیستِ امیدآفرین آنان دارد. اصلاح سیاست های ایمنی، حقوقی و اجتماعی در میان این معادن به منظور ارتقای توان وجودی و زیستی و ایجاد امیدآفرینی در میان کارگران معدن زغال سنگ طبس پیشنهاد می شود.
بررسی چند معنایی حروف اضافه مکانی بر اساس رویکرد معناشناسی شناختی در گویش کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چندمعنایی حروف اضافه مکانی در گویش کردی ایلامی انجام شد و نشان داد که رویکرد معناشناسی شناختی، ساختار معنایی حروف اضافه مکانی را بهتر تبیین می کند. این پژوهش، تحقیقی نظری و توصیفی (غیر آزمایشگاهی) است که در آن، داده های مورد بررسی و معانی و مثال های مربوط به هر حرف اضافه، برگرفته از مکالمات روزمره گویشوران این گویش و شم زبانی نگارندگان است. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد چندمعنایی تایلر و ایوانز (2003) در چارچوب معنی شناسی شناختی انجام شد و 14 حرف اضافه مکانی موجود در گویش کردی ایلامی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که گویش کردی ایلامی مانند سایر گویش ها، حروف اضافه مکانی مختلفی دارد که رویکرد معنی شناسی شناختی روش کاملاً مناسبی برای بررسی آنهاست. بررسی نحوه اشتقاق مفاهیم مختلف یک حرف اضافه از مفهوم اولیه آن در چارچوب شناختی نیز نشان داد که تمامی این مفاهیم به طور نظام مند و با توجه به ملاک های تایلر و ایوانز از معنای نخستین و مفهوم اولیه مشتق می شوند.
ارزیابی الگوی مدیریت دانش در دانشگاه ملی مهارت ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۶ و ۸۷
27 - 43
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت مدیریت دانش در دانشگاه ملی مهارت استان ایلام انجام شده است. فرایند مدیریت دانش که کسب، تولید، اشتراک و به کارگیری دانش را شامل می شود، نقشی حیاتی در بهبود کیفیت آموزشی، افزایش بهره وری، ارتقای نوآوری و تقویت توان رقابتی ایفا می کند. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی - پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1850 نفر از اعضای هیئت علمی، کارکنان دانشگاه و دانشجویان بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 322 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه برگرفته از مدل کنراد و نیومن بود. یافته ها نشان داد که میانگین تمام مؤلفه های مدیریت دانش (کسب دانش: 83/3، تولید دانش: 20/4، اشتراک دانش: 36/4 و به کارگیری دانش: 21/4) بالاتر از حدّ متوسط و از نظر آماری معنادار است. چالش هایی مانند ضعف زیرساخت های فناوری اطلاعات، نبود فرهنگ سازمانی مناسب برای تسهیم دانش و کمبود نیروی انسانی متخصص، به عنوان برخی از موانع اصلی در استقرار مؤثر مدیریت دانش در دانشگاه ملی مهارت استان ایلام شناسایی شدند. مقایسه نتایج این پژوهش با نتایج مطالعات مشابه، نشان داد که مدیریت دانش در دانشگاه ها می تواند منجر به ارتقای کیفیت خدمات آموزشی و افزایش نوآوری و توانایی دانشگاه ها در پاسخگویی به تغییرات محیطی شود. بهبود زیرساخت های اطلاعاتی، آموزش نیروی انسانی و ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب نیز از پیش نیازهای استقرار موفق مدیریت دانش به شمار می رود.
تجارب زیسته زنان از چالش های سلامت جنسی و باروری در ازدواج موقت: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب زیسته زنان از چالش های سلامت جنسی و باروری در ازدواج موقت انجام شد. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. پدیدیه مطالعه شده شامل ۱۲ زن با تجربیه ازدواج موقت در شهر اصفهان بود که طی نمونه گیری گلوله برفی تا حد اشباع داده ها، انتخاب شدند. با استفاده از روش مصاحبیه نیمه ساختاریافته، جمع آوری داده ها انجام پذیرفت و با روش تحلیل دیکلمن، داده ها تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها بیانگر 3 مقولیه محوری بودند که عبارت اند از: بارداری ناخواسته و سایه های سنگین تصمیم به سقط جنین، سهل انگاری در حفظ سلامت جنسی و درگیرشدن در رفتارهای جنسی پرخطر. یافته های پژوهش نشان داد که توجه ناکافی زنان در ازدواج موقت به حفظ سلامت جنسی که برآمده از دانش جنسی ناکافی و نگرش های جنسی نادرست آنان است و نیز احقاق جنسی پایین زنان که ناشی از نقش های جنسیتی سنتی و فرهنگ مردسالارانه است، باعث ایجاد چالش های بارداری ناخواسته و اجبار به سقط جنین عمدی و درگیرشدن زنان در رفتارهای جنسی پرخطر می شود که متضمن آسیب های جبران ناپذیری برای زنان در ازدواج موقت خواهد بود.
تبیینی نوین از انواع کنش عقلی براساس الگوی «اسفار اربعه» و امکان استفاده از این الگو در فلسفه علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به روش دلالت پژوهشی، کارآمدی الگوی «اسفار اربعه» به عنوان یک الگوی روشی نوین در فلسفیه علم و فلسفیه علوم اجتماعی نمایش داده می شود. به منظور تحقق این هدف، پس از روشن کردن معنای اسفار اربعه در عرفان اسلامی، در گام اول اثبات شده است که «اسفار اربعه» یک الگوی فراگیر شناختی است و منحصر در مباحث سلوکی و عرفانی نیست. برای تحقق این گام با تشریح و نقد انواع کنش های عقلانیت، نشان داده شده که به ترتیب انواع کنش های عقل تحلیلی، ذات یاب، کلی یاب، توصیفی و ترکیبی با مراحل چهارگانیه اسفار اربعه مطابقت روشی دارند. درنتیجه می توان از الگوی «اسفار اربعیه اندیشه» به عنوان نظریه ای نوین در حوزیه مباحث معرفت شناسی یاد کرد. پس از تحقق این گام، برای نشان دادن کارآمدی این الگو در حوزیه فلسفیه علوم اجتماعی، به بازخوانی برخی از مشهورترین نظریات جامعه شناسی در قالب سفرهای چهارگانیه این الگو پرداخته شده تا روشن شود علی رغم تفاوت های بسیار زیاد روشی و مبنایی میان این اندیشمندان می توان مراحل اندیشه ورزی آن ها را در قالب منطق اسفار اربعه جایابی کرد؛ ایده ای که در صورت پیگیری تفصیلی آن و مقایسیه دقیق انواع نظریات براساس آن می توان به الگوی جدید و منسجمی برای عرضه و مقایسیه انواع نظریات علوم اجتماعی دست یافت.
پیشگیری از بحران های اجتماعی با بهره گیری از سواد امنیتی (ناظر بر ماده 103قانون برنامه هفتم توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
277 - 306
حوزههای تخصصی:
امنیت از کلیدی ترین نیازهای جوامع بشری است و یکی از اهداف مهم دولت ها نیز تأمین و حفظ آن است. امنیت سازی در گرو نقش آفرینی عوامل و فرایندهای گوناگونی است. در بیشتر مطالعات به عوامل مولد امنیت و نیروهای حافظ امنیت توجه می شود. نظر به آنچه بیان شد، مسئله پژوهش آن است که به جز عوامل یادشده، چه متغیرهایی در ایجاد امنیت و پیشگیری از بحران ها نقش آفرین هستند؟ در راستای مسئله بیان شده، نویسنده این پرسش اصلی را مطرح نموده است که سوادهای امنیتی چه نقشی در پیشگیری از بحران ها در ج.ا.ایران دارند؟ نویسنده برای پاسخ به این پرسش ابتدا، با بررسی اسناد و منابع معتبر داخلی و خارجی تعاریفی از سوادهای امنیتی ارائه نموده و در ادامه نقش این سوادها را در پیشگیری از بحران ها تبیین نموده است. به منظور اعتبارسنجی یافته های نظری، نویسنده پرسش نامه ای محقق ساخت را تنظیم و آن بین 50 نفر از خبرگان مرتبط توزیع نمود. یافته های پژوهش که از سوی کارشناسان و متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، نشان می دهد رابطه معنادار و مستقیمی بین میزان و سطح سواد امنیتی جامعه و جلوگیری از وقوع بحران ها وجود دارد؛ به عبارتی میزان و کیفیت سوادهای امنیتی جامعه از شاخص های تعیین کننده توان پیشگیری کشور از وقوع بحران هاست. با نهادینه و درونی سازی سوادهای امنیتی، بستر مناسبی برای ایمن و مصون سازی جامعه در برابر چالش هایی همچون بحران ها و یا جلوگیری از تشدید و اوج گیری آن فراهم خواهد شد
پیشران های مؤثر بر آینده مشاوره شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۵
155 - 179
حوزههای تخصصی:
اهداف: موضوع اشتغال و مسایل مرتبط با آن یکی از مهم ترین عرصه های نظام اجتماعی و مسایل حوزه حکمرانی محسوب می شود. با توجه به شرایط پیش رو، مسائل و نیازهای در حال شکل گیری، مسأله اصلی این پژوهش، تحلیل محیطی نظام مشاوره شغلی در ایران آینده و شناسایی مهم ترین پیش ران های مؤثر بر آینده نظام مشاوره شغلی با رویکرد محیط شناسی راهبردی است. رویکرد نظری این پژوهش برای شناسایی پیش ران ها، مشتمل بر برخی نظریه های آینده پژوهی مانند مثلث آینده پژوهی و رویکرد چهار بعدی دی تور (توجه به رویدادها، روندها، تصاویر و اقدامات) بوده است. روش مطالعه: روش انجام این پژوهش، آمیخته (کمی و کیفی) بود و پژوهش گر به تناسب مراحل تحقیق و سؤالات مختلف خود از روش های متعددی بهره گرفته است؛ اما روش اصلی گردآوری اطلاعات "پویش محیطی" از طریق مرور ادبیات و تکنیک دلفی یا مصاحبه های خبرگی با کارشناسان و نیز مرور اسناد و سیاست ها بوده است. روش نمونه گیری، هدفمند و ابزارهای پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسش-نامه های بسته بود. روش های تجزیه و تحلیل شامل آمار توصیفی برای داده های پرسش نامه های بسته و تحلیل ماتریس متقاطع با استفاده از نرم افزار میک میک بود. یافته ها: یافته های اصلی نشان داد مشاوره شغلی از میان 147 پیش ران شناسایی شده، تحت تأثیر سه پیش ران کلیدی "سامان دهی مؤسسات کاریابی و مشاوره شغلی و برقراری ارتباط بین آن ها"، "داشتن افق و برنامه ریزی بلندمدت" و "نیاز اقشار مختلف جامعه به مشاوره شغلی" است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد برای فعال سازی و توسعه نظام مشاوره شغلی در ایران بایستی تمرکز نظام سیاست گذاری تواماً بر سامان دهی نهادهای ذی ربط، تدوین برنامه های درازمدت و توجه به نیازهای گروه های مختلف سنی جنسی و شغلی است.
مطالعه پدیدارشناسانه آسیب های فردی، فرهنگی و خانوادگی طلاق بر اساس تجارب زیسته زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
45 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب های پس از طلاق بر اساس تجارب زیسته زنان مطلقه بود. رویکرد کیفی و روش پژوهش پدیدارشناسی تأویلی است. سیمای پژوهشی را کلیه ی زنان مطلقه استان همدان در 15 سال اخیر تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند و نمونه پژوهشی 26 نفر بود که بر مبنای اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود، تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله: کد گذاری محوری، کدگذاری باز و کد گذاری انتخابی انجام گرفت و به طور کلی 117 مقوله، 48 کدباز و 17 کد محوری بدست آمد. این مقوله ها در سه بخش: حیطه فردی با 74 مقوله، 30 کد باز و 12 کد محوری، حیطه فرهنگی با 15مقوله، 6 کد باز و 2 کد محوری و حیطه خانوادگی با 28 مقوله، 12 کد باز و 3 کد محوری نشان داده شد. جهت اعتیاربخشی به داده ها از روش گوبا و لینکلن استفاده شد، نتایج نشان داد: این زنان در زمینه فردی با آسیب های رفتاری، عاطفی، مشکلات اقتصادی، بی برنامه بودن، نگرانی نسبت به آینده، حساسیت و زود رنجی، مشکلات مرتبط با ازدواج مجدد، نگرش منفی به مردها، نگرش منفی به زندگی، در زمینه فرهنگی گرفتار آسیب هایی در ارتباط با نگاه منفی اطرافیان و اجتماع ، احساس عدم امنیت در محیط شغلی و محل زندگی و اجتماع و در زمینه خانودگی نیز با مشکلاتی مانند حمایت نشدن از طرف اعضای خانواده، احساس سربار بودن، نگرانی نسبت به وضعیت فرزندان و آینده آن ها و دلتنگی های آن ها در غیاب پدر، دست به گریبان هستند.