فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۲۱ تا ۵٬۴۴۰ مورد از کل ۵٬۴۴۸ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
147 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش تحلیل و شناسایی ساختارهای حکمرانی عمومی در شبکه های نانوبایوتکنولوژی از طریق استفاده از تکنیک های همگام سازی سیناپسی است. حکمرانی عمومی فعلی یا همان سنتی، تمامی ابعاد یک حکمرانی مطلوب را در بر نمی گیرد و ارتباطات در این نوع حکمرانی صرفا به یک مرکز تصمیم گیری وابسته است یا درگیر بوروکراسی پیچیده ای می شود که در سطح ملی و بین المللی مشکلاتی ایجاد می کند. در حالی که دیدگاه حکمرانی از طریق همگام سازی سیناپسی در شبکه های نانوبایوتکنولوژی نوعی رویکرد نوین و همه جانبه به حکمرانی عمومی ارائه می دهد. این دیدگاه جدید، امکان بهبود هماهنگی، کارایی و پاسخگویی سیستم های حکمرانی را فراهم می سازد. از طریق تحلیل دقیق و سیستماتیک ساختارهای شبکه ای و تعاملات پیچیده بین اجزای مختلف شبکه های نانوبایوتک، می توان به شناسایی الگوهای بهینه سازی در فرآیندهای تصمیم گیری و اجرایی حکمرانی عمومی دست یافت. این پژوهش تلاش می کند تا با استفاده از الگوریتم های پیشرفته هوش مصنوعی، نقش همگام سازی سیناپسی را در افزایش کارایی نانوبایوتک و استفاده از فناوری های هوشمند بررسی کند و راهکارهایی عملی برای بهبود ساختارهای حکمرانی عمومی ارائه دهد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از منظر پارادایم در دسته پژوهش های پُست مدرن قرار می گیرد چرا که از ابزارهایی مانند هوش مصنوعی، شبکه های پیشرفته نانوبایوتکنولوژی و الگوریتم هوشمند همگام سازی سیناپسی استفاده کرده است. روش تحقیق این پژوهش از منظر هدف، توسعه ای-کاربردی و از منظر ماهیت، آمیخته (کیفی-کمی) است که به شیوه شبه آزمایشگاهی با استفاده از سیمولینک کردن شبکه های حکمرانی عمومی و نانوبایوتکنولوژی با استفاده از الگوریتم های هوشمند همگام سازی سیناپسی صورت پذیرفته است. برای این کار ابتدا ابعاد حکمرانی عمومی از بخش ادبیات تحقیق و مراجعه به مقالات و کتب قبلی، استخراج گردیده است. عوامل و شبکه های به دست آمده، جهت تائید به پنج نفر از خبرگان ارئه گردید و مورد تائید نهایی قرار گرفت. سپس عوامل کلیدی و شبکه های نانوبایوتک قابل تطبیق با این مضامین، با استفاده از مدل های زبانی هوش مصنوعی مانند ChatGPT به عنوان دستیار پژوهشی شناسایی شدند. با توجه به محدودیت های مرجعیت علمی این ابزارها، یافته های حاصل پس از تأیید نهایی توسط خبرگان، برای تطبیق با مضامین شبکه های حکمرانی دولتی مورد استفاده قرار گرفتند. جهت تطبیق مضامین و شبکه های حکمرانی عمومی و نانوبایوتکنولوژی، از الگوریتم های هوش مصنوعی همگام سازی سیناپسی استفاده گردید. برای این کار، نورون ها(گره) و سیناپس ها(مش ها) برای هر دو شبکه شناسایی شده و از طریق ارتباطات سیناپسی، با یکدیگر تطبیق پیدا می کند. زبان برنامه نویسی به کار رفته برای پیاده سازی الگوریتم ها، پایتون در محیط ژوپیتر بود. یافته های پژوهش: یافته های این پژوهش نشان می دهد که استفاده از انواع الگوریتم های هوش مصنوعی نظیر الگوریتم های ژنتیک، الگوریتم های ازدحام ذرات (PSO)، شبکه های عصبی پیچشی (CNN)، الگوریتم های یادگیری تقویتی (RL) و الگوریتم های تصادفی برای همگام سازی سیناپسی، بهترین نتایج را از نظر دقت، صحت و قابلیت اطمینان فراهم کرده است. با استفاده از این الگوریتم ها، دقت و صحت در تشخیص و تحلیل داده های حکمرانی بهبود یافته و مدل های بهینه ای برای تصمیم گیری و مدیریت در زمینه های مختلف حکمرانی، از جمله بهداشت و درمان، سیاست خارجی، نظام اداری، نظام اقتصادی، آموزش و پژوهش، زیرساخت ها و حمل و نقل، حوزه محیط زیست، امنیت و دفاع، دیجیتال و فناوری اطلاعات، فرهنگ و هنر، حقوق بشر و عدالت اجتماعی، گردشگری و میراث فرهنگی، کشاورزی و امنیت غذایی استخراج شده اند. محدودیت ها و پیامدها : از محدودیت های این پژوهش می توان به محدودیت در دسترسی به برخی از داده های حساس و محرمانه دولتی و نیز پیچیدگی های موجود در تحلیل شبکه های بزرگ و پیچیده اشاره کرد. پیامدهای این محدودیت ها می تواند شامل کاهش دقت برخی از تحلیل ها و مدل ها باشد. همچنین، به کارگیری نتایج این پژوهش در سطوح مختلف حکومتی نیازمند تغییرات ساختاری و فرهنگی قابل توجهی است که ممکن است در کوتاه مدت چالش برانگیز باشد. پیامدهای عملی: پیامدهای عملی این پژوهش می تواند به دولت ها کمک کند تا با بهره گیری از فناوری های نوین و مدل های پیشرفته، به بهبود فرآیندهای تصمیم گیری، افزایش پاسخگویی و کارآمدی در ارائه خدمات عمومی بپردازند. همچنین، این پژوهش می تواند به عنوان یک نقشه راه برای سیاست گذاران و مدیران دولتی در جهت توسعه سیستم های حکمرانی نوین و کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. ابتکار یا ارزش مقاله : ارزش این مقاله در ارائه یک چارچوب نظری و عملی برای بهبود سیستم های حکمرانی از طریق بهره گیری از مدل های پیشرفته و فناوری های نوین نهفته هوشمند است. این پژوهش با ترکیب مفاهیم نظری و تکنیک های عملی، یک دیدگاه جامع و نوین برای تحلیل و بهبود سیستم های حکمرانی ارائه می دهد که می تواند در سطح بین المللی نیز مورد توجه و استفاده قرار گیرد. نوع مقاله: مقاله پژوهشی
آسیب شناسی شکاف نسلی در بین کارکنان سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
157 - 176
حوزههای تخصصی:
وجود تعارضات مخرب و نبود شفافیت و عدم تعامل بین نسل های شاغل در یک سازمان و همچنین عدم به کارگیری ارتباطات سازنده سازمانی، چالش هایی را در اغلب سازمان ها به وجود آورده است. با این حال، تلاش کمی برای کشف آسیب شناسی شکاف نسلی در محیط کار و بررسی تجربی ماهیت، علل و واکنش ها به چنین آسیب هایی صورت گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، آسیب شناسی شکاف نسلی در بین کارکنان سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت تهران بوده است. پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بوده که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش کیفی، مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری به انجام رسید. سپس داده ها براساس رویکرد نظام مند استراوس و کوربین و در سه گام کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، تجزیه و تحلیل گردیدند. با برقراری رابطه بین مفاهیم و مقوله های تولید شده در مرحله کدگذاری باز، فرایند ارتباط دهی در کدگذاری محوری حاصل گردید. در بخش کمی جامعه آماری تحقیق، تمامی کارکنان دارای مدرک کارشناسی به بالای سازمان به تعداد 305 نفر شناسایی گردیدند و براساس فرمول کوکران 170 نفر از آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه بود که در نهایت داده ها از طریق الگوی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داده که اصلی ترین آسیب های وارده به سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت تهران، فقدان مدیریت تعارض، عدم مشارکت کارکنان، رقابت کارکنان و موانع ارتباطی بوده اند.
ارائه الگوی شایستگی های دانشکاران در بهبود مدیریت دانش سازمان های دولتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
65 - 91
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر که ماحصل یک طرح پژوهشی است؛ باهدف ارائه الگوی شایستگی دانشکاران در بهبود مدیریت دانش سازمان های دولتی نگارش شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش اجرای آن توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل مدیران، مسئولین واحدها و کارشناسان ارشد یکی از سازمان های دولتی فعال در حوزه فناوری اطلاعات در استان تهران بوده که نمونه ای معادل 156 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای هدفمند جهت مطالعه انتخاب شدند. در ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات اولیه جمع آوری و سپس با ابزار پرسشنامه محقق ساخته پنج گزینه ای مبتنی بر مقیاس لیکرت با تعداد 36 گویه، اطلاعات مورد نیاز گردآوری گردید. روایی پرسشنامه توسط پانلی از اساتید و کارشناسان مدیریت دانش مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق انجام آزمون آلفای کرونباخ (0.91) محاسبه شده است. اطلاعات گردآوری شده با روش حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزار SPSS و SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تمامی فرضیات پژوهش مورد تایید قرار گرفته اند. به طور خاص، نتایج آزمون آماری نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار میان دانش، مهارت، توانایی و شخصیت با شایستگی دانشکاران هستند. به عبارت دیگر، هر یک از این متغیرها تأثیر قابل توجهی بر شایستگی دانشکاران در بهبود مدیریت دانش سازمان های دولتی دارند.
واکاوی و طراحی الگوی سازوکارهای ارتقای عملکرد در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
91 - 108
حوزههای تخصصی:
در دنیای پیچیده و پویای سازمانی امروز، رفتار کارکنان به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها شناخته می شود. این پژوهش با هدف واکاوی سازوکارهای ارتقای عملکرد در سازمان های دولتی ایران و بررسی تأثیر تلنگرهای سازمانی بر رفتار کارکنان انجام شد. روش تحقیق، کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۵۰ مشارکت کننده، مشاهده مستقیم و تحلیل اسناد جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون و با کمک نرم افزار MAXQDA انجام شد. یافته ها نشان داد که تلنگرهای سازمانی از طریق پنج سازوکاراصلی-محیطی، اجتماعی، روان شناختی، فرهنگی و فناورانه—رفتار کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهند. سازوکارهای محیطی با تغییر در طراحی محیط کار و ساده سازی فرایندها، فشار روانی کارکنان را کاهش و بهره وری را افزایش می دهند. سازوکار های اجتماعی از هنجارهای گروهی و تأیید اجتماعی برای ترغیب کارکنان به رفتارهای مطلوب استفاده می کنند. سازوکارهای روان شناختی با بهره گیری از سوگیری های شناختی و اثر چارچوب بندی، تصمیم گیری کارکنان را بهبود می بخشند. سازوکار های فرهنگی براساس ارزش ها و باورهای سازمانی عمل می کنند و سازوکار های فناورانه از ابزارهای دیجیتال برای ارائه تلنگرها استفاده می کنند. نتایج نشان داد که ویژگی های فرهنگی و ساختاری سازمان ها به طور قابل توجهی بر کارآمدی تلنگرها تأثیر می گذارند. در نهایت، پیشنهاد می شود سازمان ها تلنگرهایی طراحی کنند که با فرهنگ سازمانی همسو بوده و از فناوری های نوین برای افزایش اثربخشی استفاده نمایند. مشارکت کارکنان در طراحی و اجرای تلنگرها و ارزیابی مستمر اثربخشی آن ها نیز می تواند به بهبود عملکرد سازمانی کمک کند. این پژوهش با ارائه راهکارهای عملی، به مدیران سازمان های دولتی کمک می کند تا با استفاده از تلنگرهای مؤثر، رفتار کارکنان را در راستای اهداف سازمانی هدایت کنند.
ارزیابی تفکر انتقادی مدیران دانشگاهی بر اساس مدل واتسون - گلیزر و شناسایی موانع توسعه آن (مورد مطالعه: یک دانشگاه نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
45 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی تفکر انتقادی مدیران یک دانشگاه نظامی و شناسایی موانع توسعه آن روش پژوهش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، با رویکرد آمیخته و در بخش کیفی از استراتژی تحلیل محتوا و در بخش کمّی از استراتژی پیمایشی استفاده گردید. ارزیابی تفکر انتقادی با آزمون استاندارد واتسون – گلیزر در یک نمونه 61 نفری از مدیران با روش تمام شماری،اجرا شد. برای روایی محتوایی آزمون از قضاوت خبرگان و برای تعیین روایی سازه از تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد. در (بخش کیفی)، علاوه بر بررسی متون (کتب و مقالات)، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران ارشد دافوس به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش که به روش نمونه گیری هدفمند ، انجام شد. برای تضمین کیفیت اعتبار پژوهش بخش کیفی، از ناظر بیرونی، مرور همتایان و ضریب هولستی استفاده و در بخش کمّی با استفاده از محاسبه میانگین و انحراف استاندارد، و در بخش کیفی، تحلیل مضمون تحت نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد. یافته ها در بخش کمی، تفکر انتقادی با کسب میانگین (59) در حد "متوسط" قرار دارد . در بخش کیفی در بخش کیفی، چهار دسته موانع برای توسعه تفکر انتقادی شامل مغالطه ها، موانع فردی، موانع سازمانی و موانع برون سازمانی یا فرهنگی شناسایی شدند. یافته ها نشان داد مغالطه ها مهم ترین مانع توسعه تفکر انتقادی می باشد. نتیجه گیری: توسعه تفکر انتقادی مدیران نیازمند رفع موانع مختلف، از جمله مغالطه ها، محدودیت های فردی و سازمانی، و تأثیرات فرهنگی می باشد. برنامه ها و راهکارها می تواند بهبود چشمگیری در توانایی تفکر انتقادی و به تبع آن کیفیت تصمیم گیری و عملکرد مدیران دانشگاهی داشته باشد.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر مدیریت توسعه ورزش های همگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
137 - 156
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر واکاوی ابعاد و مولفه های موثر بر توسعه ورزش های همگانی استان خوزستان می باشد. روش: این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی است. رویکرد روش شناختی به موضوع کمی و روش پیمایش است. معلمان ورزش، کارشناسان ورزشی (دارای مدرک ورزشی)، پیشکسوتان ورزشی (با سابقه همگانیملی و بین المللی) و روسای هیات های ورزشی استان خوزستان به عنوان جامعه آماری پژوهش در نظر گرفته شده اند. برای محاسبه حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده شد که نمونه آماری 212 نفر به دست آمد. با استفاده از ادبیات و پیشینه تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته آماده گردید. جهت تعیین روایی صوری و محتوایی پرسشنامه و صحت و سقم سوالات، پرسشنامه در بین 15 نفر از خبرگان و متخصصین مدیریت ورزشی (اساتید دانشگاه های دولتی، آزاد، پیام نور و نیز دانشجویان مقطع دکترا) توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل دادها برای خلاصه کردن و طبقه بندی داده های خام از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین عامل رسانه با توسعه ورزش همگانی رابطه مثبت معناداری وجود داشته و این عامل بر توسعه ورزش همگانی در استان خوزستان موثر است. بین عامل کیفیت زندگی با توسعه ورزش همگانی رابطه مثبت معناداری وجود داشته و این عامل بر توسعه ورزش همگانی در استان خوزستان موثر است. بین عامل تاب آوری اجتماعی با توسعه ورزش همگانی رابطه مثبت معناداری وجود داشته و این عامل نیز بر توسعه ورزش همگانی در استان خوزستان موثر است. بحث: با توجه به نتایج محدودیت های اجرایی و عدم همکاری برخی از نمونه های تحقیق و بی توجهی آنها نسبت به تکمیل پرسشنامه را میتوان ب عنوان سختی کار در نظر گرفت.
بررسی مدل سیاستگذاری پدافند غیر عامل در صنایع غیر دولتی ( مطالعه موردی کشور آلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند پویا، سال و متغیر تهدیدات دفاعی امنیتی کشور و لزوم بروز رسانی مدل های سیاستگذاری پدافند غیرعامل با تاکید بر منویات و حساسیت مقام معظم رهبری و از طرفی نفش و ظرفیت بالقوه و بالفعل مردم و صنایع غیردولتی در مصونیت زایی کشور در برابر انواع تهدیدات پدافند غیرعامل؛به بررسی انواع این تهدیدات و مدل سیاسگذاری پدافند غیرعامل در صنایع غیردولتی کشور آلمان پرداخته ایم. آلمان یکی از صنعتی ترین کشورهای جهان، جزو چهار اقتصاد برتر دنیا، موتور اقتصادی حوزه پولی یورو و دارای بیش از یک پنجم تولید ناخالص ملی داخلی اسمی اروپا و یکی از کشورهای پیشرو در زمینه اتخاذ سیاست های پدافند غیرعامل در صنایع دولتی و غیردولتی در قالب یک ساختار منسجم با سابقه ای طولانی می باشد. از اینرو می توان با بررسی مدل سیاستگذاری پدافند غیر عامل صنایع غیر دولتی آلمان و احصاء ویژگی ها، نقاط قوت و ضعف آن؛ به عنوان یک الگوی مناسب جهت بهره برداری در ساختار پدافند غیرعامل جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد. این تحقیق ازنوع توصیفی – تحلیلی و بر مبناء هدف از نوع کاربردی – توسعه ای می باشد و با بهره گیری از روش تحلیل تم و کسب نظرات جامعه خبرگی 30 نفره درقالب پرسش نامه نسبت به تدوین مدل سیاست گذاری با 5 بعد (ساختاری، رفتاری، محیطی، فرآیندی و جهت گیری ) و22 مولفه و 53 زیر مولفه اقدام گردید ودر نهایت نسبت به احصاء ویژگی ها و نقاط قوت و ضعف آن مبادرت گردید.
الگوی توانمندسازی مالی خانواده کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۷
118 - 150
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی مالی مفهوم در دست گرفتن کنترل امور مالی و اتخاذ تصمیمات آگاهانه است که ثبات و امنیت مالی را به همراه دارد. توانایی مالی ترکیبی از نگرش، دانش، مهارت و خودکارآمدی است. این توانایی در تصمیم گیری و مدیریت پول با شرایط زندگی فرد سازگار است. پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، الگویی برای توانمندسازی مالی خانواده های نظامیان در ایران ارائه می کند. ازنظر پارادایم های پژوهشی غالب، این پژوهش در گروه تفسیر قرار می گیرد. به منظور جمع آوری داده های موردنیاز از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. مصاحبه شوندگان این پژوهش کارشناسان، اساتید حسابداری و مالی، خانواده ها و کارکنان نظامی هستند . داده های پژوهش با استفاده از روش کدگذاری که مختص رویکرد زمینه ای است، تجزیه وتحلیل شد و مقوله های مفهومی، اصلی و کلان استخراج شد و درنهایت الگو توانمندسازی شامل عوامل علی، ساختاری، مداخله گر و نیز راهبردهایی برای توانمندسازی خانواده های کارکنان نظامی و پیامدهای آن و اجرای صحیح سامانه ارتقای توان مالی خانواده های نظامیان ارائه شده است. با توجه به نتایج تحقیق پیامدهای اصلی توانمندسازی مالی خانواده های نظامی کمک به مخارج زندگی (مسکن و آموزش)،کارآفرینی و توسعه نیروی کار، کاهش استرس مشاغل نظامی، کاهش گسست های خانوادگی ناشی از مسائل مالی، افزایش رفاه خانواده ها، بهبود کیفیت زندگی کاری، اعتمادبه نفس بیشتر، تقویت سیستم اقتصادی کشور، جلوگیری از کلاه برداری های مالی و کاهش مسائل اجتماعی و بحران های پس از بازنشستگی می باشد.
راهبردهای ژئواکونومی برای مقابله با قاچاق کالا و ارز در استان های کرمانشاه وکردستان؛ مطالعه موردی: بازارچه های مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
273 - 302
حوزههای تخصصی:
از مهمترین جرائم مرزی، جرم قاچاق کالا و ارز است که اغلب در مناطق مرزنشین استان های کردستان و کرمانشاه به چشم می خورد. قاچاق کالا با توجه به اثرات منفی که بر اقتصاد ملی دارد، همواره مورد توجه کارشناسان بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده است. هدف از این پژوهش یافتن تأثیرات راهبردی بازارچه های مرزی بر تغییرات قاچاق کالا و ارز در منطقه مورد مطالعه است. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. بخشی از اطلاعات این تحقیق از طریق روش مطالعات اسنادی و با استفاده از ابزار فیش برداری جمع آوری گردید. با استفاده از این روش و ابزار، آمار و اطلاعات مربوط به شاخص های تغییرات کمّی و کیفی متغیرهای تحقیق استخراج شد یافته های پژوهش نشانگر آن است که این بازارچه های مرزی دارای حوزه نفوذ عملکردی محلی بوده و با میزان صادرات و واردات ناچیزشان تنها در بهبود معیشت مردم بومی تا شعاع متوسط 50 کیلومتری مؤثرند و لذا قادر به ایفای نقش کاهش دهندگی قاچاق کالا و ارز در سطوح منطقه و ملی نمی باشند. راهبردهای مورد نظر برای حل معضل قاچاق در مرزهای غربی کشور با محوریت بازارچه های مرزی همزمان مربوط به دو حوزه سیاسی و اقتصادی است. در حوزه سیاسی لایه بندی کارکردی مرز و کاهش تمرکز سیاسی در لایه های تجاری و سرمایه گذاری؛ و در حوزه اقتصادی نهادینه سازی شرکت ها و آژانس های توسعه در لایه سرمایه گذاری و نهادینه کردن بازارچه های مرزی در لایه تجاری مهمترین راهبردهای ژئواکونومیکی به شمار می روند.
قضاوت استراتژیک کلاوزویتس در برابر قضاوت پیشینی ترکیبی کانت: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
5 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه قضاوت استراتژیک کلاوزویتس و قضاوت پیشینی ترکیبی کانت و موارد اختلاف و تصحیح مدل کانتی توسط مدل کلاوزویتسی قضاوت انجام یافته است. روش: این پژوهش، رویکرد کیفی داشته و از نظر هدف، کاربردی بوده و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. یافته ها: بر مبنای تحلیل کیفی، 153 کد باز شناسایی شده است که در قالب 2 مقوله اصلی شامل قضاوت پیشینی ترکیبی کانت (شامل 18 کد باز و 4 مفهوم) و قضاوت استراتژیک کلاوزویتس (شامل 135 کد باز و 10 مفهوم) با نرم افزار MAWQDA2020 دسته بندی شده است. می توان یک گونه کلاوزویتسی از ساختار کانتی را پیشنهاد کرد. سیاست ممکن است به عنوان نقش عقل در نظر گرفته شود، و واقعیت جنگ، یا دقیق تر، جنگ، جایگزین عنصر تجربی می شود. به یک معنا، استراتژی جای فهم را می گیرد. استراتژی، مانند فهم، اصطلاح میانی بین سیاست و جنگ است. نتیجه گیری: در قضاوت استراتژیک کلاوزویتس مفاهیم استراتژی، تاکتیک، اصطکاک و مرکز ثقل، برخلاف مدل کانتی قضاوت، با امر تجربی پیوند تنگاتنگی دارند. در مدل کلاوزویتس، سیاست جای عقل، جنگ جایگزین عنصر تجربی و استراتژی به جای فهم در مدل کانتی قرار می گیرند. این« استراتژی» است که بین خواسته های سیاست و واقعیت جنگ، یعنی بین تلاش برای ایجاد یک وحدت انتزاعی و جعل کننده و حرکت به سمت تخلیه انرژی آشفته و غیرمتمرکز (اصطکاک) نقش واسطه ای ایفا می کند.
تحلیل توانمندی ها و ضعف های نیروهای ویژه نزسا جهت انجام عملیات برون مرزی (عملیات ویژه) در منطقه جنوب شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهدیدات دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای ، بر تقویت نیروهای ویژه در ابعاد مختلف آموزشی ، تجهیزاتی، اطلاعاتی و ...به عنوان یک نیروی بازدارنده و عملیاتی مهر تایید می زند. در این میان، منطقه جنوبشرق کشور به عنوان مورد ویژه این پژوهش برگزیده شده است. پرسش پژوهش آن است که توانمندی های موجود، ضعف ها و راهکارهای ارتقای توانمندی های نیروهای ویژه برای انجام عملیات ویژه برون مرزی در منطقه جنوب شرق کدامند؟ پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی بر پایه راهبرد پیمایش انجام شده است. جامعه آماری در بخش میدانی، شامل 29 نفر از خبرگان و متخصصان در زمینه عملیاتهای نیروهای ویژه نزسا در جنوب شرق می باشد. تجزیه و تحلیل یافته ها با نرم افراد SPSS نشان داده که نمره میانگین گزاره های پرسشنامه بالای 3 و انحراف معیار آن کمتر از 1 است که نشان از اتفاق نظر بالا در خبرگان دارد. همچنین آزمون T تک نمونه ای اخذ شد که با توجه به تفاضل مثبت در ارقام، مشخص شد که فرضیه های پژوهش، مورد تأیید قرار گرفته است.
احصاء و تحلیل ابعاد نظامی مکتب مقاومت از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۷
55 - 86
حوزههای تخصصی:
در منطق قرآن کریم، یکی از مهم ترین راهبرد مؤمنان در مواجهه با دشمنان، مقاومت است که از شیوه ای خاص برخوردار بوده و اندیشمندان اسلامی می توانند با تجزیه و تحلیل منظومه فکریِ منسجم آن، آحاد مردم را به آن جذب کنند. اگر چه بحث مقاومت از ریشه تاریخی طولانی ای در گفتمان و تجربه جهان اسلام برخوردار است اما در حوزه مطالعاتی و راهبردی نمی توان آثار مدون و مشخص چندانی را در این زمینه سراغ گرفت. در این میان، تحلیل بُعد نظامی این مکتب نیز مغفول واقع شده و هنوز به صورت دقیق و جامع، این ساحت مورد تحلیل واقع نشده است. مساله این پژوهش احصاء و تحلیل ابعاد نظامی مکتب مقاومت در قرآن کریم است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش مطالعه اسنادی و رویکرد آن توصیفی و تحلیلی است. روش تحلیل داده در این پژوهش تحلیل مضمون است که با استفاده از نرم افزار Maxqda انجام شده است. براساس کدگذاری انجام شده 145 مفهوم و 13 مقوله برای بعد نظامی مکتب مقاومت در قرآن کریم شناسایی و احصاء گردید. با توجه به تحلیل مضمون اطلاعات جمع آوری شده می توان 5 بعد «اهداف»، «مبانی»، «راهبردها»، «موانع» و «نتایج» را به عنوان «ابعاد نظامی مکتب مقاومت در قرآن کریم» شناسایی کرد.
کشف و احصاء پیشایندها و پیامدهای التزام کارکنان با رویکرد کاربست پذیری در نبردهای آینده (مورد مطالعه: سازمان های دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
303 - 336
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف و احصاء پیشایندها و پیامدهای التزام کارکنانبا با رویکرد کاربست پذیری در نبردهای آینده در سازمان های دفاعی انجام گرفته است. روش پژوهش: پژوهش موردنظر، رویکرد کیفی داشته و از نظر هدف، کاربردی بوده و با روش اکتشافی پیشایندها و پیامدهای التزام کارکنان شناسایی شده است. داده های ثانویه از طریق مطالعات کتابخانه ای با رویکرد نظام مند و داده های اولیه از طریق مصاحبه با 15 نفر از فرماندهان و اساتید به دست آمده است. یافته ها: بر مبنای تحلیل کیفی، 83 مفهوم شناسایی شده است که در قالب 2 مضمون اصلی شامل عوامل مثبت مؤثر بر شکل گیریِ(مشغولیت شامل 3 مضمون سازمان-دهنده، 8 مضمون پایه ای و 49 مفهوم) و پیامدهای شکل گیریِ مشغولیت (شامل 2 مضمون سازمان-دهنده، 6 مضمون پایه ای و 34 مفهوم)، دسته بندی شده است. نتیجه گیری: این مضامین در ارتباطِ با یکدیگر، مدلِ مضمونیِ پژوهش را ایجاد کرده است.در این راستا از ادبیات نظری در جهت مقوله بندی انتزاعی و ایجاد مدل مضمونی بهره گرفته شده است.
راهبردهای تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان در جنگ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۱
101 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش توان رزمی و دفاعی کشور و کاربرد صحیح یگان های نظامی در صحنه نبرد، در گرو ارتقاء سطح آموزش، دانش و مهارت، سرمایه انسانی نیروهای مسلح مبتنی بر شکل جدید جنگ است. بر همین اساس، اغلب سازمان های نظامی و دفاعی پیشرو در دنیا، بیش ازپیش توجه خود را به آموزش و بهسازی سرمایه انسانی یا همان فراگیران و فرادهان معطوف نموده و تبیین جایگاه واقعی تربیت و آموزش در مسیر توسعه این حوزه، رسالتی بس بزرگ بر دوش آن ها نهاده است. هدف از انجام این پژوهش تدوین راهبردهای تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان با توجه به ویژگی جنگ های آینده است. روش: این پژوهش از نوع توسعه ای- کاربردی بوده که به روش توصیفی و با رویکرد آمیخته انجام شده است. در این پژوهش از ابزار کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری اطلاعات در حوزه تحقیق استفاده گردیده است یافته ها: پس از احصاء نقاط قوت و ضعف و شناسایی فرصت ها و تهدیدهای مؤثر بر تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان با توجه به ویژگی جنگ های آینده و ایجاد ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی (IFE و EFE) جایگاه و موقعیت تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان در جنگ آینده در نمودار تعیین و ارزیابی موقعیت و رویکرد راهبردی سازمان (SPACE) در موقعیت رقابتی قرار گرفت. نتایج: این تحقیق 7 راهبرد درخصوص تربیت و آموزش خلبانان هوانیروز آجا در حوزه فراگیران و فرادهان در جنگ آینده را احصاء و الزامات اجرایی شدن آن ها را تعیین نموده است.
راه کارهای افزایش انگیزه نظامی گری دانش آموختگان یک مرکز نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مرتبط با افزایش انگیزه نظامی گری در دانشجویان یک مرکز نظامی است. جامعه آماری این پژوهش به صورت تمام شمار و شامل کلیه فراگیران دانش آموخته موجود در مرکز نظامی است که در سال 1397 جذب شده اند، می باشند. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع زمینه یابی بود که به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی محسوب می شود. برای دست یابی به اهداف تحقیق از پرسش نامه ای محقق ساخته در مورد راهکار های افزایش انگیزه نظامی گری در دانش آموختگان این مرکز استفاده گردید که روایی محتوایی آن با استفاده ازنظرات اساتید، مورد تائید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای مؤلفه های افزایش انگیزه نظامی گری 97/0 به دست آمد، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 260 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در پایان جهت بررسی سؤال ها از آزمون همبستگی اسپیرمن در سطح معناداری حداقل 05/0 استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که مؤلفه های تعهد سازمانی، منش فرماندهان، نیازهای مادی و معنوی، آداب نظامی، منش مربیان، آمادگی جسمانی، محیط آموزشی، هویت پاسداری و فعالیت های فوق برنامه به ترتیب دارای بیشترین ضریب همبستگی و ارتباط معنادار با انگیزه نظامی گری بودند.
طراحی و به کارگیری مدل ساختاری ارزشیابی عملکرد دانش آموختگان افسری به همراه داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
125 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر ارائه مدل ارزشیابی عملکرد و بازخوردگیری از دانش آموختگان افسری در قالب دو فازِ «مصاحبه ساختاریافته» و «ارائه مدل ساختاری توأم با داده کاوی» است. روش: این پژوهشِ کاربردی، به روش توصیفی-همبستگی انجام و در آن از روش های مصاحبه کانونی ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری فازِ اول، 22 خبره علمی-نظامی (به صورت هدفمند و به روش دلفی و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری) و برای فاز دوم، 98 نفر از دانش آموختگان اخیر دافوس است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان و پایایی آن بر اساس شاخص آلفای کرونباخ، تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها شامل رتبه بندی، وزن دهی، آزمون کروسکال-والیس، مدل سازی معادلات ساختاری و نیز استفاده از داده کاوی بود. برای این منظور از نرم افزارهای SmartPLS، Minitab و محیط برنامه نویسی پایتون استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از این است که مدل ساختاری پیشنهادی ارزشیابی عملکرد و بازخوردگیری از دانش آموختگان افسری در محیط های پیچیده و متنوع امروزی با 15 فرضیه مستقیم و 17 فرضیه با نقش میانجی، مورد تأیید است. نتیجه گیری: نتایج معادلات ساختاری در فاز اول، مؤید این است که شایستگی های هشت گانه مندرج در سند منشور تربیتی افسر از دیدگاه فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) به انضمام شایستگی های مهارتی، به صورتی توأمان و از منظر پیامدهای دانشگاهی و یگانی، بر عملکرد افسران فارغ التحصیل اثرگذار است. البته در این میان شایستگی های فرماندهی، بیشترین تأثیر را بر شایستگی های سازمانی دانش آموختگان با ضریب 0.9 دارد. همچنین نتایج داده کاوی در فاز دوم، نشان داد بر اساس مدل ساختاری پیشنهادی، پیامدهای دانشگاهی با پیامدهای یگانی دارای همبستگی مثبتی می باشند.
شناسایی و رتبه بندی شایستگی های خط مشی گذاران نظام سلامت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
خط مشی گذاران شایسته در نظام سلامت می توانند علاوه بر جلوگیری از انباشت مسائل این حوزه، در ترسیم مسیر و نقشه راه مرتبط با سلامت کشور و حتی منطقه تأثیر داشته باشند . هدف پژوهش شناسایی و رتبه بندی شایستگی های موردنیاز برای خط مشی گذاران نظام سلامت ایران است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی و با هدف کاربردی و ماهیت اکتشافی طراحی گردید. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی رشته مدیریت و همچنین مدیران ارشد وزارت بهداشت و پژوهشگران این حوزه بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پژوهش در مصاحبه 16 به نقطه اشباع نظری رسید. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا و به منظور رتبه بندی مضامین از ابزار ماتریس ارزیابی استفاده شد. یافته های بخش کیفی شامل 328 مفهوم اولیه، 38 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی بود که به ترتیب شایستگی های سیاست شناسی، توانایی تحلیلگری، دیده بانی محیطی، مهارت های استراتژیک و ویژگی های شخصی رتبه بندی شد. نتیجه آن که اعضاء شوراها و کارگروه های سیاست گذاری در وزارت بهداشت با داشتن شایستگی های فوق، می توانند با تشخیص درست مسائل و استفاده از تحلیل های مبتنی بر شواهد و بهره برداری از مشاوران متخصص در سایر حوزه ها، موجب تنظیم خط مشی های اثربخش گردند. همچنین آگاهی یافتن از این شایستگی ها می تواند زمینه لازم برای بازنگری عمیق در ملاک ها و معیارهای گزینش و انتخاب این دسته از خط مشی گذاران و تدوین برنامه توسعه آنان را با اتکا به یافته های علمی فراهم سازد.
ارائه راهبردهای توسعه منابع انسانی آمادی به منظور ارتقا توان لجستیکی نداجا در دریانوردی های اقیانوسی با رویکرد SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
337 - 372
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه راهبردهای توسعه منابع انسانی آمادی به منظور ارتقای توان لجستیکی نداجا در دریانوردی اقیانوسی با رویکرد SWOT بوده که با استفاده از روش توصیفی – پیمایشی اجراشده است. در این تحقیق با استفاده از شیوه مطالعات کتابخانه ای با تکنیک های فیش برداری، فهرستی از عوامل داخلی (ضعف ها و قوت ها) و عوامل بیرونی (فرصت ها و تهدیدات) شناسایی و بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT پردازش شده اند. سپس از طریق طراحی پرسشنامه و دریافت نظرات خبرگان (14 نفر از کارکنان آمادی منصوب در مشاغل رتبه 17 و 18 که به روش قضاوتی و هدفمند انتخاب شده اند)، ضریب اهمیت و وزن هر عامل شناسایی و ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی (IFE) و ارزیابی عوامل بیرونی (EFE) تشکیل گردید. در این راستا، با تحلیل نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای نداجا در زمینه توسعه منابع انسانی، راهبردهای مناسب برای بهبود توان لجستیکی در دریانوردی های اقیانوسی شناسایی و تدوین شد. گویه های مرتبط با عوامل داخلی 20 گویه (نقاط قوت (10) و نقاط ضعف (10 گویه)) و عوامل خارجی نیز 20 گویه (فرصت ها (10 گویه) و تهدیدها (10 گویه)) مورد تحلیل قرار گرفت و نتایج ماتریس تحلیل عوامل داخلی (IFE) و همچنین ماتریس (EFE) حاکی از آن است که استراتژی در دریانوردی های اقیانوسی، استراتژی تهاجمی SO (رشد و ساخت) می باشد.
تبیین فرصت های بحران سوریه برای روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سپتامبر ۲۰۱۵ روسیه با مداخله نظامی خود در سوریه رسماً به عنوان یک بازیگر عمده به خاورمیانه برگشت. روسیه بازیگری اثرگذار در بسیاری از مسائل و بحران های منطقه ای و بعضاً بین المللی است و از طرفی به علت داشتن روابط دیرینه با سوریه و همچنین موقعیت ژئوپلیتیکی آن کشور ،تلاش می کند سطح نفوذ خود را در معادلات سیاسی_ امنیتی دمشق حفظ کند. با توجه به این مهم، در پژوهش حاضر تلاش شده است رویکردهای روسیه در استفاده از بحران سوریه تبیین گردد .در واقع ،پرسش اصلی این است که فرصت های بحران سوریه برای روسیه کدامند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد روسیه در بحران به وجود آمده در سوریه به دنبال :بازسازی موقعیت بین المللی خود ،ایجاد توازن منطقه ای با آمریکا ،تحول در سیاست خارجی و دیپلماتیک ،نمایش قدرت نظامی و مبارزه عملی با تروریسم ،ائتلاف با ایران به منظور ایفای نقش موثر تر در بحران سوریه ، مهار توسعه طلبی های ترکیه می باشد.این تحقیق با روش توصیفی _تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای، اسنادی و الکترونیک گردآوری شده است .
مؤلفه های حکمرانی در مرزبان نامه سعدالدّین وراوینی و کاربست آن در سازمان ها ی دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
193 - 214
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف جستار مؤلفه های حکمرانی در کتاب مرزبان نامه و استخراج و ارائه آموزه های آن برای دنیای امروز انجام گرفته است. پژوهش حاضر به مطالعه ای کیفی و در قالب پارادایم تفسیری طبقه بندی می شود و از راهبرد تحلیل مضمون برای استخراج مؤلفه های حکمرانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد سند کاوی صورت پذیرفته که از باب اول کتاب مرزبان نامه مشتمل بر متون، تمثیل ها و حکایت های نقل شده بین ملک زاده (مرزبان) و دستور (وزیر) است با توجه به اینکه تمامی متون، تمثیل ها و حکایت های باب اول مورد مطالعه قرار گرفت. بنابراین نمونه گیری از نوع سرشماری است و قلمرو زمانی انجام پژوهش نیم سال اول 1403 بوده و عوامل اصلی و فرعی الگو با استفاده از روش تحلیل مضمون استخراج شد. براساس یافته های پژوهش مؤلفه های مرتبط با حکمرانی در مرزبان نامه شامل 96 مؤلفه اولیه، 44 مؤلفه فرعی و 7 مؤلفه اصلی بود. مؤلفه هفتگانه عبارت اند از: مؤلفه اخلاقی و دینی، شخصیتی- فردی، رفتاری، ساختاری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قابل ارائه است. هریک از این مؤلفه ها دارای چندین مؤلفه فرعی است و مجموعاً 44 مؤلفه فرعی برای هفت مؤلفه اصلی شناسایی شد. بر این اساس مؤلفه های حکمرانی در مرزبان نامه شکل گرفت و الگوی نظری مستخرج از مرزبان نامه ارائه شد. براساس مؤلفه های فوق پیشنهادهایی برای مدیران سازمان ها ی دولتی ارائه گردید.