فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
235 - 268
حوزههای تخصصی:
دین، فرهنگ و استعاره های مفهومی با تعیین علل ارزشی و ضد ارزشی احساسات، به کنترل و ساماندهی احساسات و افزایش شادمانی کمک می کند؛ لذا، هدف پژوهش حاضر، تحلیل تأثیر جنسیت، تحصیلات و دین داری بر رابطه عمل به باورهای دینی و نشاط اجتماعی در مسلمانان ایرانی است. پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی همبستگی بود. از بین کلیه مسلمانان ایرانی ۳۹۸ زن و مرد با سطوح تحصیلی مختلف به صورت در دسترس، پرسشنامه آنلاین دین داری گلاک و استارک (۱۹۶۵)، آزمون عمل به باورهای دینی (معبد) و پرسشنامه نشاط اجتماعی را تکمیل کردند. یافته ها نشان می دهد که جنسیت، تحصیلات، و عمل به باور دینی تأثیر مثبت و معناداری بر نشاط اجتماعی و دین داری دارند (۰۵.>p). همچنین، دین داری بر نشاط اجتماعی و عمل به باور دینی بر تحصیلات و جنسیت نیز تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰۵.>p). اثر عمل به باور دینی بر نشاط اجتماعی با میانجی گری جنسیت و تعدیل تحصیلات معنادار است (۰۱.>p)، اما با میانجی دین داری معنادار نیست (۰۵.<p). همچنین اثر عمل به باور دینی بر دین داری از طریق تحصیلات و جنسیت معنادار است (۰۵.> p). با این حال، تحصیلات و جنسیت از طریق دین داری تأثیر معناداری بر نشاط اجتماعی ندارند (۰۵.<p). همچنین، عمل به باورهای دینی از طریق دین داری یا جنسیت/تحصیلات، و نیز جنسیت از طریق دین داری تأثیر معناداری بر نشاط اجتماعی ندارد (۰۵.<p). در نتیجه، عمل به باورهای دینی، با فراهم کردن حمایت اجتماعی و احساس معنای زندگی، به طور مستقیم باعث افزایش نشاط اجتماعی می شود درحالی که باورهای دینی به طور غیرمستقیم و به ویژه تحت تأثیر عواملی مانند جنسیت و تحصیلات می توانند بر نشاط اجتماعی تأثیر بگذارند. تحصیلات و جنسیت بر شدت و نوع رابطه بین دین داری و نشاط اجتماعی تأثیر دارند.
مصرف رسانه ای و رابطه آن با پایبندی به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی (مورد مطالعه: جوانان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های فرهنگی در ایران، کاهش میزان پایبندی نسل جوان به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی، به ویژه در سال های اخیر است. با توجه به نقش رسانه ها در این فرایند، در این پژوهش، به بررسی رابطه بین مصرف رسانه ای و پایبندی جوانان به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی پرداخته شد. جامعه آماری شامل جوانان 18-35 ساله شهر تهران است که 384 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه ای، انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. گردآوری داده ها با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. برای تعیین روایی این پرسشنامه، از روش اعتبار صوری و برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از روش های آماری صورت گرفت. یافته های تحقیق بیانگر آن است که هرچند بین مجموع مصرف رسانه ای با پایبندی جوانان به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی و مؤلفه های سه گانه آن (هویت فرهنگی، هویت ملی و هویت دینی) رابطه همبستگی معناداری وجود نداشت، ولی وجود این رابطه درمورد استفاده از رسانه های داخلی و خارجی با متغیر مذکور موردتأیید قرار گرفت. این رابطه درخصوص مصرف رسانه های داخلی با هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی و مؤلفه های آن، از نوع مستقیم و درمورد مصرف رسانه های خارجی با موارد یادشده، از نوع معکوس بود. براساس یافته های تحقیق، می توان دریافت صرف مدت زمان مصرف رسانه ای نمی تواند تبیین کننده میزان پایبندی جوانان به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی و مؤلفه های آن باشد، بلکه این نکته به مقدار زیادی، متأثر از نوع رسانه و محتوای انتشاریافته در آن است.
چارچوب کلی سیاستگذاری نماز جمعه مبتنی بر اندیشه فرهنگی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
87 - 113
حوزههای تخصصی:
نماز جمعه یکی از مهم ترین مناسک و نهادهای مذهبی، فرهنگی و سیاسی دین اسلام است که امروزه دارای ظرفیت عظیمی در سراسر کشور می باشد. استفاده حداکثری از این ظرفیت در ساحت فرهنگ سازی، نیازمند سیاستگذاری دقیق در این عرصه مبتنی بر یک اندیشه نظام مند فرهنگی است. در همین راستا پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چارچوب کلی سیاستگذاری نماز جمعه و بایسته های کلان حاکم بر این حوزه چیست و برای پاسخگویی به این پرسش، به اندیشه فرهنگی آیت الله خامنه ای مراجعه می کند. رهیافت پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش اجرای آن، تحلیل مضمون است. با توجه به نتایج تحقیق، ازآنجایی که با تأکید بر فطرت، مدیریت فرهنگ امری ممکن است، نماز جمعه به دلیل ویژگی هایی چون «ذکر الله»، «پیوند ذهن و دل»، «استمرار هفتگی»، «اجتماع مردمی» و... یکی از ابزارهای هدایت گری فرهنگی است که مردم در آن عاملیت و پویایی دارند. امام جمعه نیز دارای اساسی ترین نقش در این آیین است که بایست دارای ویژگی هایی چون «رفتار پدرانه»، «تقوای عملی»، «سلوک مردمی» و... باشد.
فرانظریه پردازی کالایی سازی آموزش عالی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۵
213 - 249
حوزههای تخصصی:
اهداف: نهاد آموزش، نقشی حیاتی در شکل دهی به اذهان و مهارت های نیروی انسانی ایفا می کند. در سال های اخیر، رویکرد سرمایه دارانه به آموزش و تجاری سازی دانشگاه ها تغییرات عمده ای در ساختار و عملکرد نظام های آموزشی ایجاد کرده است. این تغییرات که در قالب کالایی سازی دانش نمود یافته اند، دانش را از یک دستاورد انسانی به یک کالای مصرفی تبدیل کرده اند. مقاله حاضر که با هدف ارائه تحلیلی فراگیر از نظریه های مرتبط با کالایی سازی آموزش تدوین شده، به بررسی پدیده کالایی سازی دانش در بستر نظام های اقتصادی و فرهنگی می پردازد و تعامل پیچیده میان اقتصاد لیبرالی و نظام آموزشی را تحلیل می کند. روش مطالعه: این مقاله از رویکردی بازاندیشانه و فرانظری بهره می گیرد. این رویکرد نه تنها امکان ارزیابی انتقادی و تطبیقی نظریه های موجود را فراهم می کند، بلکه چشم اندازی نوین برای فهم بهتر پیامدهای کالایی سازی بر نهاد آموزش و تأثیرات آن بر تحولات ساختاری و فرهنگی ارائه می دهد. برای این منظور محقق با مطالعه و بررسی 4 نظریه و تحلیل یافته های 26 مقاله، به کاوش در جریان کالایی سازی دانش پرداخته است. یافته ها: کالایی سازی دانش، با اشاعه عرضه و تقاضا، تعامل صنعت و آموزش و تعریف دانش در چارچوب منطق بازار، تقویت شده است. پیامدهای آن شامل عدم تعادل در عرضه و تقاضای آموزشی، تضادهای اجتماعی ناشی از مدرک گرایی و تغییر ارزش های فرهنگی است. این شکل از دانش زدایی و بازکالایی دانش می تواند به تغییرات فرهنگی، قانونی و تکنولوژیکی منجر شود و ساختارهای اجتماعی را بازتعریف کند. نتیجه گیری: کالایی سازی دانش، فرآیندی پیچیده و پویا است که پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد و تعاملات اجتماعی، نظام آموزشی و بازار کار را تحت تأثیر قرار دهد. مضامین فراگیر و سازمان دهنده مؤلفه های آن، در این مطالعه می تواند به عنوان الگویی مناسب برای سیاست گذاری و تدوین برنامه، چگونگی مواجهه با پیامدهای کالایی سازی و کاربست آن در مراکز دانشگاهی مورد استفاده قرار گیرد.
سیاست گذاری محتوایی برنامه های نمایشی تلویزیون برای ترغیب به افزایش فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوان بودن ساختار جمعیت، یکی از عوامل بنیادین در پیشرفت و اقتدار کشورها به شمار می رود. بنابراین، با توجه به بحرانی شدن نرخ باروری و کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران، پژوهش حاضر با هدف اصلی ترغیب خانواده ها به افزایش فرزندآوری از طریق برنامه های نمایشی تلویزیون انجام شده است. در این پژوهش، برای گردآوری داده ها از ابزار «مصاحبه نیمه ساختاریافته» و برای تجزیه وتحلیل یافته ها از روش «تحلیل محتوای کیفی برساخته» استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران برنامه های نمایشی تلویزیون، خبرگان حوزه فرهنگ و رسانه، مشاوران و روان شناسان خانواده، و متخصصان زنان و زایمان بود که بر اساس منطق اشباع نظری و به شیوه نمونه گیری هدفمند، مصاحبه هایی با هفده نفر از آنها انجام شد. پس از پیاده سازی مصاحبه ها و سازمان دهی داده ها، فرایند کدگذاری و استخراج مقوله های فرعی (واحدهای معنایی یا موضوعی در متن) صورت گرفت. سپس، با ترکیب کدهای مشابه، مقوله های اصلی با دقت و حساسیت بالا استخراج شد تا مفاهیم کلیدی تحقیق و ساختار محتوایی مشخصی به دست آید. درنهایت، داده ها در قالب پنج مقوله اصلی سازمان دهی شدند که عبارت اند از: «برجسته کردن مزایای خانواده پرجمعیت: مثل نمایش هم افزایی فرزندان در تربیت یکدیگر» - «نشان دادن مضرات خانواده کوچک: مثل نمایش نارسایی های خانواده های کوچک به ویژه برای دوران سالمندی والدین» - «برجسته نکردن چالش ها و سختی های فرزندآوری: مثل برجسته نکردن اختلافات بین والدین و فرزندان» - «اصلاح باورهای ذهنی زوجین پیرامون خانواده و فرزندآوری: مثل اصلاح باورهای غلط زوجین پیرامون سقط جنین عمدی» - «ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی و تقبیح آسیب های فرهنگ غربی: مثل احیای خرده فرهنگ های مؤید ازدیاد نسل». بنابراین، تحلیل و تفسیر این مقوله های اصلی و فرعی نشان داد که برای تشویق خانواده ها به افزایش فرزندآوری، حداقل این پنج سیاست محتواییِ کلیدی باید در تولید برنامه های نمایشی تلویزیون مدنظر قرار گیرد.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر نحوه گذراندن اوقات فراغت و آسیب های فضای مجازی با تأکید بر سلامت معنوی و اخلاق دیجیتال دانش آموزان
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۶
159 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به تأثیر شبکه های اجتماعی بر نحوه گذراندن اوقات فراغت با تأکید بر سلامت معنوی و اخلاق دیجیتال دانش آموزان منطقه 4 شهر تهران پرداخته شده است.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق 6483 نفر با دامنه سنی 18-15سال و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 362 نفر انتخاب شدند. نمونه گیری به صورت خوشه ای و تصادفی ساده انجام گرفته و از سه پرسشنامه تأثیر شبکه های اجتماعی، پرسشنامه اوقات فراغت و پرسشنامه سلامت معنوی استفاده گردیده است. داده های به دست آمده با روش آمار توصیفی و ضریب همبستگی با استفاده از نرم افزار (22- spss) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که بین تأثیر شبکه های اجتماعی با مؤلفه (فعالیت های فرهنگی، اجتماعی) اوقات فراغت رابطه معنادار و منفی وجود دارد؛ به این معنی که هرچه دانش آموزان بیشتر به فعالیت های فراغتی (فرهنگی، اجتماعی) بپردازند، کمتر به شبکه های اجتماعی و فضای مجازی گرایش پیدا می کنند. همچنین بین اوقات فراغت و مؤلفه های اوقات فراغت شامل مطالعه و کتابخوانی، هنر، و فرهنگی، اجتماعی با سلامت معنوی و اخلاقی آن رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: هرچه دانش آموزان بیشتر به فعالیت های فراغتی مذکور بپردازند، از سلامت معنوی بالاتری برخوردار می گردند. درنتیجه متغیر اوقات فراغت و مؤلفه های اوقات فراغت، در حد متوسط توان تبیین و پیش بینی متغیر سلامت معنوی را دارند.
حکمرانی جهانی هوش مصنوعی در خدمت منافع بشریت و نقش سازمان ملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
66 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی موضوع هوش مصنوعی و اقدامات سازمان ملل متحد در این عرصه در طی سال های مختلف است. در ادامه این پژوهش سعی دارد لزوم چارچوب گذاری هوش مصنوعی توسط سازمان ملل متحد را بررسی کند.روش پژوهش: در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تبیین هوش مصنوعی و تاثیر آن بر جنبه های مختلف زندگی انسان پرداخته و با بررسی اسناد و گزارش های متعدد سازمان ملل متحد، اقدامات این سازمان را در تنظیم مقررات و چارچوب گذاری این فناوری بررسی خواهد کرد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی با توجه به پیشرفت روزافزونی که در جنبه های مختلف زندگی بشر داشته، لزوم چارچوب گذاری جهانی آن احساس می شود همچنان که برخی از کشورها به تنظیم مقرراتی درخصوص این فناوری پرداخته است. سازمان ملل به دلیل عضویت تمامی کشورها در آن و داشتن نقش دیپلماسی چندجانبه در عرصه جهانی با تنظیم مقررات در زمینه این فناوری، می تواند باعث هدایت و کنترل مثبت آن گردد.نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که هوش مصنوعی تا مقیاس گسترده ای قابلیت ایجاد چالش های حقوقی مختلفی را در ابعاد گوناگون زندگی افراد خواهد داشت. علی رغم تلاش های متعدد کشورهای مختلف در زمینه تنظیم گری این فناوری، همچنان نیاز شدید به تصویب قوانینی جامع و شفاف توسط نهادی جهانی و خاص همچون سازمان ملل متحد احساس می شود.
نقش مصرف انیمه «کی پاپ» و «کی دراما» بر ارزش های دختران نسل زد ساکن تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
69 - 100
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش مصرف انیمه، کی پاپ و کی دراما در ارزش های نسل زد و میزان مصرف این محصولات در بین این نسل در شهر تهران می پردازد. همچنین مقایسه ای بین ارزش های دو گروه مصرف کننده و غیرمصرف کننده انجام می شود. این پژوهش از نوع آمیخته روش کیفی و کمی با رویکرد جامعه شناختی است. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه عمیق با 21 دختر 12 تا 18 سال مصرف کننده این محصولات و تجزیه و تحلیل آنها انجام شد. براساس یافته های کیفی، پرسشنامه محقق ساخته ای از ارزش های مصرف کنندگان براساس ارزش های ده گانه شوارتز تهیه شد. پرسشنامه به گونه ای تدوین شد که غیرمصرف کنندگان هم قادر به پاسخ گویی به آن باشند. سپس با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای، با 445 دختر 12 تا 18 سال در مناطق 22 گانه تهران پرسشنامه مذکور در مصاحبه حضوری تکمیل شد. یافته ها حاکی از آن است که 69 درصد پاسخگویان، مصرف کننده یک یا چند محصول فوق هستند. مقایسه بین ارزش های مصرف کنندگان و غیرمصرف کنندگان، حاکی از آن است که در بسیاری از معرف های سنجش شده، بین ارزش های مصرف کنندگان و غیرمصرف کنندگان تفاوتی معنادار مشاهده می شود.
دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی به مثابیه ضرورتی برای حکمرانی در ایران آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمایشگاه سیاستی از ابزارهای مورد اجماعی است که طراحی سیاست ها در آن انجام و به محک آزمون قرار داده می شود. این پژوهش با هدف ارائیه دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی، ضرورت های اجتماعی عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی برای ایران آینده را ارائه می کند. این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در آن از تکنیک اتواتنوگرافی برای باورپذیرتر کردن گزاره ها استفاده شده است.
براساس یافته ها، آزمایشگاه سیاستی تلاقی میدان آکادمی، سیاست و حوزیه عمومی است که نقش کنشگر مرزی را ایفا می کند و با تقویت کنش عقلانی ارتباطی، در پی گشوده تر شدن تصمیم گیری به سوی عرصیه عمومی و ایجاد وفاق و اجماع مبتنی بر استدلال است. این مطالعه نشان می دهد دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی در ایران ناظر بر تقویت ابعاد اجتماعی سیاست ها، مشارکتی کردن نظام حکمرانی، تقویت تفکر آینده پژوهانه و ارزیابی تأثیر اجتماعی سیاست ها و بهنگام کردن پاسخ های سیاستی به مسائل عمومی است. همچنین عرصه ای برای واقع بینی و اقدام به اندازیه ظرفیت نظام حکمرانی تلقی می شود.
استنباط مقاله این است که آزمایشگاه سیاست اجتماعی به مثابیه امکانی برای عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی و ابزاری برای فهم و حل مسئله تلقی می شود که کارآمدی و قابلیت نظام حکمرانی را ارتقا می دهد. از این رو ضرورت دارد آزمایشگاه های سیاستی به عنوان یک گفتمان عمومی مورد توجه بازیگران حکمرانی قرار گیرد و قرائت اجتماعی در کنار قرائت اقتصادی و سیاسی در این عرصه مبنا باشد.
تحلیل شبکه های مضمونی روزنامه قانون: اصلاح ایران با جامع آدمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روزنامه قانونِ» میرزاملکم خان به عنوان یکی مهمترین آثار موثر در انقلاب مشروطه شناخته می شود؛ به نحوی که بسیاری از روشنفکران با رجوع به محتوای شناختی آن در فعالیت های انقلاب مشروطه مشارکت داشته اند. اینکه تحولات اجتماعی از دوران پیشامشروطه تا دوران پسامشروطه از دریچه کدام شناخت مضمونی رخ داده است، بررسی علمی روزنامه قانون را ضروری می نماید. به همین منظور با استفاده از روش «تحلیل شبکه های مضمونی» آتراید-استرلینگ، تمام شبکه های مضمونی این روزنامه کشف، توصیف و تفسیر شد. یافته ها نشان می دهد روزنامه قانون دارای 108 مضمون پایه، 19 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر است. مضامین فراگیرِ «ایران: محوری ترین دغدغه»، «حکومت: تقدیس پادشاهی و تخریب دولت»، «قانون خواهی: مهمترین مطالبه» و «آدمیت: ترکیب آموزه و سیاست» هر کدام یک شبکه مضمونی را تشکیل داده است. علاوه براین، براساس نسخه پیشرفته روش آتراید-استرلینگ، با ترکیب و استنتاج از 4 مضمون فراگیر فوق یک مضمون ابر فراگیر «اصلاح ایران با جامع آدمیت» کشف و تفسیر شد. نتایج تحقیق نیز نشان می دهد، با اینکه نام روزنامه، قانون است و قانون خواهی مهمترین مطالبه آن است، ولی شبکه مضامین اصلی به کار گرفته شده در روزنامه حول «جامع آدمیت» شکل گرفته اند؛ و قانون صرفاً یکی از جنبه های مضمونی این جامع است. جامع آدمیت نیز مسیر اصلی پیشنهاد شده برای اصلاح ایران است که ترکیبی از آموزه های اخلاقی و رفتاری با کنش های سیاست ورزانه جهت دار (معطوف به بخشی از حکومت یعنی وزرا) مطابق با «اصول آدمیت» است.
نگاه شاهانه در دورنماسازی: مطالعه تحولات نقاشی منظره پردازی در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
1 - 13
حوزههای تخصصی:
دوران سلطنتی ناصرالدین شاه دوران ظهور ژانرهای جدید در نقاشی و کاربرد گسترده واقع گرایی در نقاشی ها متاثر از هنر اروپایی است. منظره پردازی یکی از این شیوه های نو در تصویرپردازی بود که پیش از این، به صورت ژانری مستقل و تکنیک ها و شیوه های بازنمایی جدید، متداول نبود. در تاریخ نقاشی ایران، منظره پردازی غالبا جزئی تکمیل کننده تصویر بود و برای پرداخت فضاهای خالی یا جدا کردن بخش های نقاشی از یکدیگر یا برای تصویرسازی در پس زمینه مورد استفاده قرار می گرفت. در مقاله حاضر ضمن بررسی زمینه های ظهور منظره پردازی با اسلوب جدید، این پرسش ها دنبال می شود که نهاد قدرت با مولفه ها و وی ژگی های نقاشی منظره پردازی در عصر ناصری چه رابطه ای داشت؟ چگونه آثار منظره پردازانه عرصه ظهور قدرت شدند و نگاه شاهانه و سوگیری مناسبات قدرت را در عصر ناصری رویت پذیر کردند؟ روش شناسی مقاله حاضر برای پاسخ به پرسش های پژوهش مبتنی بر تحلیل گفتمان است که با مطالعه اسناد، تصاویر و نمونه آثار انتخاب شده، به تحلیل روابط میان نهاد سلطنت، قدرت پادشاه، نظام آموزش جدید و تاثیر عکاسی بر منظره پردازی پرداخته می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است منظره پردازی در عصر ناصری، در ثبت مکان نگاره ها و چشم اندازهای شهری برآمده از گفتمان مدرنیته و تجددخواهی شاه است. منظره هایی از چشم اندازهای سرزمینی در طول سفرهای ناصرالدین شاه و منظره های شهری از چشم انداز بالای کاخ، و تصورپردازی های ناصرالدین شاه همه در امتداد نگاه شاهانه است. تصاویر منظره در واقع مدیوم سیاسی برای ثبت حدود و ثغور ممالک محروسه و متعلقات شاه بود و آپاراتوس نگاه شاهانه، چه دیدن و چگونه دیدن از زاویه نگاه ناصرالدین شاه را تثبیت می کرد.
نقش فرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی در طلاق عاطفی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۴
87 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی در طلاق عاطفی زنان بود. جامعه آماری زنان متأهل 50-18ساله در سال 1403 در شهر تهران بود. نمونه پژوهش، شامل 25 نفر منتخب از بین جامعه پژوهش بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه عمیق مورد مطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش کیفی با استفاده از تحلیل به روش گراندد تئوری بود. نتایج این مطالعه نشان داد مشارکت کنندگان زن به دلایلی همچون؛ ارضای حس کنجکاوی خود، ترس از عدم همرنگی با عرف جامعه و دوستان، احساس کمبودهای خاص در زندگی و هم چنین جذابیت های موجود در شبکه های مجازی ، به عضویت این شبکه ها درمی آیند. سپس تحت شرایطی همچون اعتیاد به فضای مجازی، پیروی از هنجارهای مجازی، ازبین رفتن قبح روابط فرازناشویی و هنجارهای زندگی زناشویی مرسوم را نادیده می گیرند و دچار تنش در رابطه عاطفی زناشویی می شوند. هم چنین استفاده نامطلوب از شبکه های اجتماعی پیامدهای ناگواری برای خانواده ها دارد. یکی از مهم ترین آسیب های مترتب با شبکه های اجتماعی، نقش آن ها در کاهش روابط زناشویی و افزایش میزان طلاق است. ادامه چنین روندی منجر به خیانت زناشویی و مشکلات عدیده خانوادگی و در نهایت طلاق عاطفی و طلاق رسمی می شود. هم چنین شبکه های اجتماعی ضمن اعمال قدرت نرم در تغییر فرهنگی، نقش مهمی در آسیب های خانواده برعهده دارند.
مطالعه شیوه بازنمایی کنشگران اجتماعی در اخبار مربوط به حوادث سال (1401) ایران بر اساس نظریه ون لیوون (2008م) (مقایسه شبکه العربیه و الجزیره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۸)
61 - 90
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی به رمزگشایی ایدئولوژی های پنهان شده در متن و تحلیل روابط نابرابر حاکم بر رسانه می پردازد. این که خبرگزاری ها چه تکنیک-هایی را علیه گفتمان مخالف بکار می گیرند و کنشگران غیرخودی را چگونه بازنمایی می کنند، از اهداف تحلیل گفتمان انتقادی است. الگوی تحلیل جامعه - معناشناختی ون لیوون (2008) الگوی مناسبی است که به وسیله آن می توان نحوه بازنمایی کنشگران اجتماعی و نمودهای متنی آن را در متون مختلف از جمله متون مطبوعاتی مورد بررسی قرارداد. این پژوهش با بررسی دو مقاله مرتبط با حوادث سال 1401 ایران از دو خبرگزاری برجسته العربیه و الجزیره، قصد دارد ایدئولوژی صاحبان این خبرگزاری ها و موضع آن ها نسبت به این حوادث را روشن سازد. یافته های پژوهش نشان می دهد خبرگزاری العربیه علی رغم ادعای بی طرفی در انتقال اخبار این جریان، ولی به طور هدفمند و با فعال سازی منفی و ارزش دهی منفی جبهه حاکم، به قطب بندی و غیریت سازی دست زده و از آن ها تصویری خشن و خون ریز ارائه داده است و کنشگران طرف دیگر را با منفعل سازی، ارزش دهی مثبت و نام دهی و هویت دهی، کنشگرانی مظلوم و صاحب حق نشان داده است. خبرگزاری الجزیره بر خلاف العربیه در جریان انتقال این اخبار سعی کرده با کتمان و یا کم رنگ کردن کنشگران جبهه حاکم و ارزش دهی منفی هر دو طرف، سیاست محتاطانه ای پیش بگیرد.
تببین ارتباط بین فرهنگ حاشیه نشینی و احساس تعلق به هویت ملی (مورد مطالعه: حاشیه نشینان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
72 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ حاشیه نشینی و هویت ملی با تکیه بر نظریه استعمار داخلی مایکل هکتر است و از لحاظ روش، در زمره پژوهش های کمی قرار دارد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه و با حجم نمونه 330 نفر و با روش نمونه گیری مطبق، جمع آوری شده است. جامعه آماری مردم مناطق حاشیه نشین شهر زنجان می باشند. طبق یافته های پژوهش هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری اقتصادی افزایش یابد، از میزان تعلق به هویت ملی آنان کاسته می شود. همچنین هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی بالا باشد، میزان هویت یابی قومی آنان کاهش می یابد. هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی افزایش می یابد، میزان و ظرفیت خشونت سیاسی در آنان نیز افزایش می یابد. با توجه به نتایج رگرسیون، احساس نابرابری اقتصادی اثرگذارترین عامل در هویت یابی ملی و قومی است.
Once Upon a Time and Research
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
273 - 288
حوزههای تخصصی:
Background: The nature of scholarly research has undergone a profound transformation in recent decades, transitioning from traditional, library-based inquiry to digitally mediated and increasingly AI-assisted methodologies. This article reflects on that evolution through an autoethnographic lens, drawing upon the author’s personal academic trajectory and long-standing engagement with satire.
Aims: This article explores the evolving landscape of research, communication, and authorship in the digital age, with a particular focus on the transformative role of Artificial Intelligence.
Methodology: The study employs a reflective, autoethnographic methodology combined with AI-assisted literature synthesis. Drawing on personal academic experiences and outputs from ChatGPT and Claude, the author critically examines artificial intelligence’s role in communication research and satire. This qualitative approach blends narrative inquiry with theoretical analysis to explore the epistemological and ethical implications of AI in scholarly authorship.
Discussion: Reflecting on a shift from traditional library-based scholarship to AI-assisted inquiry, the author critically examines how tools like ChatGPT and Claude reshape academic and journalistic practices. The manuscript considers the integration of AI across domains such as human communication, media, sentiment analysis, and translation, while addressing ethical concerns including privacy, authorship, and misinformation. Through both anecdotal reflection and synthesized research, the text interrogates the promises and pitfalls of AI in content generation, especially in the context of satire—a long-standing interest of the author.
Conclusion: Drawing on personal experience and historical theories of satire from figures like Northrop Frye, Juvenal, and Linda Hutcheon, the article positions AI not just as a technological tool but as a cultural force influencing narrative forms and critical thought. While acknowledging AI's generative capabilities, the author emphasizes the enduring need for human discernment, intellectual ownership, and critical interpretation in both academic and creative contexts.
تحلیل فیلم ماتریکس (1999) با تکیه بر دیدگاه سفر قهرمان جوزف کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
163 - 174
حوزههای تخصصی:
جوزف کمبل با توجه به شباهت های ساختاری قصه ها و اساطیر ملل مختلف، الگویی واحد برای قهرمان تمامی داستان ها ترسیم کرد که آن را «سفر قهرمان» نامید. این الگو که 17 مرحله دارد به لحاظ تفاوت فرهنگ ها و زمان ها دچار تغییر و تحول شده و شماری مراحل آن ممکن است در برخی داستان ها و قصه ها وجود نداشته باشد اما اساس و بنیاد آن همواره ثابت بوده و شامل سه مرحله اصلی عزیمت، تشرف و بازگشت است. در این مقاله سعی بر آن است تا با روش کیفی و ضمن تحلیل قهرمان فیلم ماتریکس (1999) به این سوال پاسخ داده شود که مراحل سفر قهرمان داستان تا چه اندازه بر این رویکرد منطبق است. این پژوهش از نوع بنیادی بوده و روش گرد آوری داده های آن به شیوه اسنادی و میدانی (مشاهده فیلم) انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که قهرمان فیلم در مرحله عزیمت با هدف پاسخ به این سوال که ماتریکس چیست وارد مرحله عزیمت می شود. در مرحله تشرف حقیقت ماتریکس پس از گذراندن آزمون ها و موانع مختلف بر قهرمان آشکار می شود. وی که اکنون به فردی منجی تبدیل شده در مرحله سوم یا بازگشت به جهان واقعی بر می گردد تا سایر انسان های متصل به ماتریکس را رها سازد. شاید کمتر داستانی را بتوان یافت که تمامی مراحل رویکرد کمبل را داشته باشد. اما فیلم ماتریکس در زمره این استثنا ها قرار گرفته و چرخه سفر قهرمان [مراحل 17 گانه] را به صورت کامل و بی هیچ کم و کاستی پشت سر می گذارد.
تحلیل حضور هارون الرشید در ادب فارسی از منظر نقد جامعه شناختی ادبیات (با تکیه بر نظریه هنری زالامانسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی بر اساس نظریه جامعه شناسی محتواها از «هنری زالامانسکی» نگاشته شده و به بازتاب شخصیت هارون الرشید- به عنوان یکی از خلفای برجسته دوره عباسی-در متون نظم و نثر فارسی پرداخته است. مساله اصلی این پژوهش تحلیل جامعه شناختی ِحکایت هایی از متون ادب فارسی است که در آن ها به هارون الرشید پرداخته شده یا او شخصیت اول آن ها به شمار می رود. پرسش مهم آن است که؛ بر اساس نظریه محتواها از هنری زالامانسکی چگونه می توان به تاثیر اوضاع اجتماعی و سیاسی بر داستان هایی از هارون الرشید پرداخت و مهم ترین شاخصه های آن را برشمرد؟ فرضیه آن است که با توجه به این نظریه تمام آثار ادبی از جمله داستان های هارون الرشید از اجتماع و سیاست دوران خود تاثیر پذیرفته اند و از محتوای آن ها می توان به این مهم دست یافت. اهمیت این پژوهش به خاطر دوره هارون الرشید به عنوان روزگار طلایی عباسی و نیز ارزش علمی نظریه زالامانسکی در جامعه شناسی ادبیات است. با بررسی بعضی داستان ها از بیهقی، عطار، نظامی، سعدی و دیگران می توان گفت؛ با توجه به واقعیت تاریخی هارون الرشید و شخصیت دوگانه او که فردی خوش گذران، ظالم، جاه طلب و البته ادب دوست و دانش پرور بوده در ناخودآگاه جمعی ایرانیان او باشکوه، باصلابت و مقتدر نقش بسته و در داستان ها با همین وجوه چندگانه به تصویر کشیده شده. هم چنین گاهی بیم از قدرت حاکمه(حتی پس از هارون) رخصت نمایش واقعیت او را به ادبا نمی داده است.
واکاوی تجربه زیسته سالمندان روستای سقزچی از رنج اجتماعی: رویکرد چند وجهی نگری روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
219 - 240
حوزههای تخصصی:
رنج اجتماعی به نوعی در تمامی اداوار زندگی وجود دارد، اما در دوره سالمندی ماهیت آن بسیار متفاوت است. به همین خاطر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته سالمندان در صدد درک مفهوم رنج اجتماعی دوره سالمندی از نگاه سالمندان بوده است. روش این پژوهش براساس رویکرد چند وجهی نگری روش شناختی با لحاظ اتنوگرافی و پدیدارشناسی تفسیری می باشد؛ شیوه نمونه، نمونه گیری هدفمند بوده و با لحاظ قاعده حداکثر تنوع، اشباع نظری با مصاحبه عمیق و حضور در میدان و مشاهدات میدانی از سالمندان روستای سقزچی حاصل آمده است. در رابطه با انواع رنج اجتماعی مقولاتی چون رنج ناشی از ناتوانی در انجام کارها، بیماری و بدن درد، تنهایی و کم رنگ شدن روابط اجتماعی، احساس محرومیت، حس سر بار بودن و در ارتباط با نحوه کنار آمدن سالمندان با سالمندی مقولاتی چون مراوده با همسایگان، خود توانمندسازی سنتی، دلداری سالمندانه، همجوشی با نوه ها حاصل آمد.
بررسی پدیدارشناسانه دلایل سقط جنین در زنان دارای تجربه سقط در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
155 - 180
حوزههای تخصصی:
همراه با تحولات اقتصادی و اجتماعی چند دهه اخیر استفاده از سقط جنین های ارادی در کشور بطور چشمگیری افزایش یافته است. آمار رسمی در این زمینه وجود ندارد. برخی مراجع غیررسمی آن را سالانه تا یک میلیون سقط اعلام می کنند. بررسی و شناسایی دلایل این پدیده و ارائه راهکار برای کاهش آن اهمیت دارد. این پژوهش به دنبال بررسی پدیدارشناسانه دلایل سقط جنین در زنان دارای تجربه سقط در شهر همدان بوده است. برای این منظور، 26 نفر از زنان متاهلی که تجربه سقط جنین ارادی داشته اند و در زمان مصاحبه ساکن همدان بوده اند، بصو.رت هدفمند (با روش گلوله برفی) انتخاب شده اند اطلاعات این مطالعه، از طریق مصاحبه های نیمه عمیق ببا زنان بدست امده اند. از نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 برای تحلیل و استخراج کدها بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد در اغلب موارد، سقط بدلیل ترکیبی از عوامل اتفاق می افتد. با این وف آن را می توان در دسته بندی های زیستی-پزشکی، خانوادگی، اجتماعی و فردی نیز قرار داد. مقولاتی فرعی که در این دسته بندیها قرار می گیرند نیز متنوع هستند مثل: تناسب اندام، راحت طلبی والدین، دغدغه های تربیتی والدین، تداخل بارداری با اشتغال و تحصیل، شناخت بیشتر همسر، ترجیح جنسیتی(پسرخواهی)، مخاطره های بارداری و سلامت برای زنان، بیکاری ، مشکلات مالی، بدمسکنی، زندگی در خانواده گسترده، اعتیاد، طلاق، خیانت همسر ، اصرار اطرافیان، داشتن فرزند کوچک، تعدد کافی فرزندان، ضعف روش های مورد استفاده در کنترل بارداری، عدم مشارکت مردان در کنترل بارداری، نگاه غیر مذهبی به سقط، ترس از آبرو، نداشتن حامی و... به نظر می رسد مدلهای انتخاب عقلانی می تواند بیشترین تحلیل را در مورد سقط جنین ارائه می دهد.
چالش ها و الزامات سیاست لغو روادید در راستای توسعه گردشگری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
39 - 76
حوزههای تخصصی:
لغو روادید یکی از سیاست های تشویقی برای جذب گردشگر ورودی است که البته نبایستی به عنوان تنها سیاست مدنظر کشورها قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت و چالش های لغو روادید جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر و تأثیر آن بر گردشگری ورودی از طریق روش شناسی کیفی، انجام مصاحبه با روش گلوله برفی و تأیید یافته ها از طریق روش دلفی صورت گرفت که روایی و پایایی پژوهش نیز از این مسیر حاصل شد. نوآوری مقاله حاضر دستیابی به علل عدم موفقیت سیاست لغو روادید در توسعه گردشگری جمهوری اسلامی ایران است که از شش مشکل عمده شامل کاستی ها در حمایت از سیاست لغو روادید، جهت گیری نادرست سیاست لغو روادید، فقدان نگاشت نهادی، عدم هماهنگی بین بخشی، فقدان نگاه فرابخشی و عدم توجه به مسائل بین المللی ناشی می شود. نادیده گرفتن ملاحظات سیاسی و امنیتی، ضرورت ارتقای زیرساخت ها (خصوصاً زیرساخت های امنیتی)، محدودیت های بین المللی به واسطه تحریم های نامشروع آمریکا، عدم تسهیل گری کافی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، فقدان قانون یا مصوبه برای رفع تعارض های بین دستگاهی، ضعف در ارائه خدمات بیمه، لغو روادید یک طرفه، آمار و ارقام نادرست و ضعیف و ضعف در زیرساخت های رفاهی به عنوان مسائل این حوزه، ذیل مشکلات فوق شناسایی شد؛ لذا پیشنهاد می شود تا از ظرفیت شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری برای تهیه نگاشت نهادی و تقسیم کار بین دستگاهی این حوزه استفاده شود، تقویت زیرساخت ها مدنظر قرار گیرد، بخش خصوصی در فرایندهای مذکور دخیل شود و به پنج دسته از کشورهای عضو اکو، جهان عرب، بریکس، آمریکای لاتین و حوزه آسه آن به منظور برقراری تفاهم نامه های لغو روادید توجه گردد.