فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۶
255 - 278
حوزههای تخصصی:
مهاجرت در سال های اخیر به یکی از دغدغه های مهم نوجوانان تبدیل شده و در میان دانش آموزان به عنوان یک مسیر فردی برای آینده ای مطلوب، معنا و جهت مندی تازه ای یافته است. این پژوهش، با هدف واکاوی فرآیند برنامه ریزی دانش آموزان برای مهاجرت انجام شده است. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد بوده و به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شده است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری، 25 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه یزدی که در مسیر مهاجرت قرار داشتند، به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. سپس با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی یافته های پژوهش تحلیل شد. مقولات استخراجی شامل بی ثباتی اقتصادی، فوبیای ناکامی شغلی، سیاست نخبه گریز، هرز رفتن آرزوها، گسترش مهارت های زبانی، اقدامات اولیه مالی و در مسیر اپلای است. با توجه به یافته ها، دانش آموزان مهاجرت را به عنوان بخشی از برنامه آینده خود در نظر گرفته اند و با تقویت مهارت های زبانی، افزایش آگاهی درباره مقصد، تحقیق در مورد مسیرهای مهاجرت و گسترش توانمندی های فردی، گام هایی عملی و هدفمند در این مسیر برمی دارند. این اقدامات نه تنها بازتابی از شکل گیری یک هویت مهاجرتی در میان نوجوانان است، بلکه نشان می دهد تصمیم آن ها در بستر شرایط ساختاری خاص و تجربه شده، شکل گرفته و جهت یافته است.
راهبردهای کلان حفاظت از میراث فرهنگی ایران با تاکید بر میراث مستند و مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف یافتن راهبردهای کلان جمهوری اسلامی ایران برای حفاظت از میراث فرهنگی و با تأکید بر میراث مستند و مکتوب نگارش یافته است. برای این منظور ابتدا لازم بود وضعیت فعلی میراث فرهنگی در کشور مشخص شود تا بر مبنای آن بتوان راهبردهای حفاظت از میراث فرهنگی را شناسایی کرد. برای شناخت وضعیت فعلی میراث فرهنگی در کشور از روش تحلیل محتوای اسناد بالادستی (شامل قانون اساسی، سند چشم انداز، سند اصول سیاست فرهنگی و برنامه های پنج ساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران) و مصاحبه با ۱۰ نفر از خبرگان این حوزه استفاده شد. پس از تحلیل محتوای اسناد و مصاحبه ها، نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در مسئله حفاظت از میراث فرهنگی (مستند و مکتوب) مشخص و احصا شد. نتایج حاکی از آن بود که فرصت ها و تهدیدهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در مسئله حفاظت از میراث فرهنگی در حالت برابری قرار دارند و میراث فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بیشتر از ناحیه عوامل استراتژیک داخلی در معرض آسیب قرار دارد. درنهایت و با توجه به نتایج به دست آمده ۴۰ راهبرد کلان تدوین شد که در ۴ مقوله اصلی «سیاست گذاری و مدیریت فرهنگی»، «نهادها و سازمان های فرهنگی»، «آگاهی اجتماعی» و «هویت ملی» احصاء شدند.
ارائه مدل برنامه ریزی راهبردی در سازمان های آموزشی (مطالعه ای فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
307 - 342
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهره گیری از برنامه ریزی راهبردی به عنوان یک ضرورت در دولت ها، سازمان ها و جوامع مطرح شده است. نظام آموزشی همانند دیگر سازمان های امروزی لازم است از دس تاوردهای ن وین دان ش ازجمله برنامه ریزی راهبردی بهره ببرد و طراحی، تدوین و اجرای چنین برنامه ای را به عنوان اولویتی اجتناب ناپذیر، مورد توجه قرار دهد. این مقاله با هدف، ارائه مدل برنامه ریزی راهبردی در سازمان های آموزشی تهیه گردیده است.روش: در این پژوهش از طریق رویکرد کیفی فراترکیب بیش از 80 سند علمی و مطالعه منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی علمی معتبر داخلی و خارجی بررسی و مبتنی به روش هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و پس از احصاء کیفیت ابراز (روایی و پایایی) با استفاده از شاخص کاپای کوهن (۱/۸۹ درصد) ابعاد و مؤلفه های مدل برنامه ریزی راهبردی در سازمان های آموزشی احصاء شد.یافته ها و نتایج: از مجموع بیش از 80 سند مرتبط با موضوع پژوهش ، تعداد 23 پژوهش با مقیاس مهارت های ارزیابی انتقادی انتخاب و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل برنامه ریزی راهبردی در سازمان های آموزشی شامل ابعاد تدوین (173 مؤلفه)، اجراء (37 مؤلفه) و ارزیابی (16 مؤلفه) می باشد.
پویایی جمعیت در ایران پس از انقلاب اسلامی: بررسی سیاست ها، فرصت ها، چالش ها و راهبردهای مؤثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پویایی و تحولات جمعیتی تأثیرات زیادی بر جنبه های اجتماعی و سیاسی و نیز بر خرده نظام های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می گذارد. این تغییرات نه تنها بر ساختارهای قدرت و روابط بین گروه ها اثرگذارند، بلکه بر فرایندهای تصمیم گیری و سیاست گذاری نیز تأثیر دارند. این تحولات خود تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و همچنین سیاست ها و برنامه های توسعه هستند که می توانند به روندهای جمعیتی و پیامدهای آن ها شکل دهند.مقالیه حاضر با استفاده از روش های اسنادی و تحلیل ثانوییه نتایج سرشماری های جمعیتی و داده های سازمان ثبت احوال ایران، به بررسی تحولات جمعیتی ایران، سیاست ها، چالش ها و فرصت های ناشی از آن می پردازد.نتایج نشان می دهد تحولات جمعیتی می تواند فرصت هایی برای رشد و توسعیه اقتصادی کشور فراهم آورد، اما تحقق این فرصت ها نیازمند تدوین سیاست های مناسب در حکمرانی است. چالش هایی مانند باروری اندک، نابرابری های منطقه ای و سالخوردگی جمعیت نیز مسائل جدی ای هستند که نیازمند توجه سیاست گذاران و نهادهای دولتی اند.بهره برداری از فرصت پنجریه جمعیتی و مواجهه با چالش ها و مسائل جمعیتی مستلزم اجرای تمامی بندهای ۱۴گانیه سیاست های کلی جمعیتی ابلاغ شده از سوی رهبر انقلاب است. این سیاست ها نه تنها به عنوان یک چارچوب راهنما برای مدیریت تحولات جمعیتی عمل می کنند، بلکه نقشی کلیدی در شکل دهی به سیاست گذاری های کلان و توسعیه اجتماعی دارند. اجرای مؤثر این سیاست ها نیازمند هماهنگی بین نهادهای دولتی، بهره گیری از ظرفیت های اجتماعی و اقتصادی و همچنین جلب مشارکت جامعیه مدنی است. در این راستا، ارزیابی مستمر سیاست ها و پیگیری نتایج آن ها، برای تضمین تأثیرگذاری و انطباق با نیازهای جمعیتی کشور ضروری است.
Journalists' Satisfaction with Telecommuting Post-COVID-19: A Case Study of ISNA News Agency
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
87 - 106
حوزههای تخصصی:
Background: Due to the changes brought about by the COVID-19 pandemic, telecommuting has emerged as a new work method in the media, enabling journalists to adapt to digital technologies.Aims: This study aims to assess journalists' satisfaction with telecommuting in the post-COVID era among journalists at ISNA news agency.Methodology: The theoretical foundation of this research is based on the ideas of Daniel Bell and Manuel Castells. The statistical population includes 123 journalists, managers, senior editors, and news editors. Data was collected using a survey method and a researcher-designed questionnaire. The questionnaire's validity was evaluated through face validity, and its reliability was determined by a Cronbach's alpha coefficient of 0.956.Results: The results of this study indicate that telecommuting has had positive effects on journalists' productivity, focus, topic discovery, and job enthusiasm. Among the factors assessed on a 5-point Likert scale, “improved output during telecommuting” ranked highest with an average of 4.35, followed by “no issues in communication with colleagues” with an average of 4.29, “feeling of enthusiasm and vitality” with an average of 4.19, “better focus on work” with an average of 4.18, “more time for work” with an average of 4.07, “topic discovery and development” with an average of 3.87, and finally, “ease of communication with relevant organizations and individuals” with an average of 3.74.Conclusions: Environmental, family, and individual factors (such as number of children or marital status) have no effect on job satisfaction in telecommuting, but journalists’ job position does influence their satisfaction with telecommuting.
معلمان زن در مدار بی ثبات کاری؛ مطالعه ای کیفی در مدارس غیردولتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
131 - 163
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، خصوصی سازی آموزش عمومی و گسترش مدارس غیردولتی در ایران، ساختار اشتغال را دگرگون ساخته و اشکال متنوعی از بی ثبات کاری را به ویژه در میان معلمان زن پدید آورده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ویژگی ها، ابعاد و پیامدهای بی ثبات کاری از منظر معلمان زن در مدارس غیردولتی و خاص شهر تهران انجام شد. این مطالعه با رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفت. داده ها از طریق ۱۹ مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته گردآوری و با چارچوب شش مرحله ای براون و کلارک تحلیل شدند. یافته ها در قالب مضمون فراگیر «تجربه درهم تنیده و چندلایه بی ثبات کاری» و سه مضمون اصلی سامان یافت: ۱) بی ثبات کاری به مثابه ابزار سلطه و بازتولید نابرابری؛ ۲) بی ثبات کاری و تعویق زندگی؛ و ۳) تجربه زنان معلم از بی ثبات کاری و طرد. نتایج نشان داد که معلمان زن در معرض قراردادهای موقت و شکننده، بیمه های ناقص، ناامنی شغلی و روابط قدرت ناعادلانه قرار دارند. این شرایط پیامدهایی چون فرسودگی، اضطراب، کاهش منزلت اجتماعی و ناتوانی در برنامه ریزی بلندمدت زندگی به همراه داشته است. علاوه بر این، تجربه بی ثبات کاری با ایدئولوژی جنسیتی مسلط گره خورده است؛ ایدئولوژی ای که از طریق گزینش های سخت گیرانه، محدودیت های پوششی، بازتولید نقش های سنتی زنانه و کنترل بر عاملیت زنان نمود یافته و موقعیت آن ها را بیش از پیش شکننده کرده است. یافته ها نشان می دهد بی ثباتی شغلی زنان معلم، صرفاً یک وضعیت اقتصادی گذرا نیست، بلکه پدیده ای ساختاری و چندلایه است که از تلاقی سیاست های کلان اقتصادی، ضعف در تنظیم گری دولت و نظم جنسیتی مسلط ناشی می شود و در نهایت کیفیت آموزش عمومی و سرمایه فرهنگی جامعه را نیز تهدید می کند.
آنچه بروندادهای علمی درباره جهانی شدن می گوید: مطالعه چارچوب مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
105 - 126
هدف: درک روندهای حوزه جهانی شدن در پایگاه استنادی پایش علم و فناروی جهان اسلام بین سال های (1402-1378) و شناسایی زیرحوزه ها و ابعاد مهم مفهوم جهانی شدن است. روش شناسی: این پژوهش با بهره گیری از فنون علم سنجی و تحلیل هم رخدادی واژگان انجام شده است. تعداد 1281 مدرک از پایگاه آی اس سی استخراج شد تا روند پژوهش های مرتبط با جهانی شدن را شناسایی کند. تحلیل خوشه ای و نمودار راهبردی برای ترسیم ساختار مفهومی پژوهش ها و شناسایی زیرحوزه ها و روابط بین آنها در این حوزه به کار گرفته شده است. برای پردازش و تحلیل داده ها از نرم افزارهای بیب اکسل، یو سی آی نت و وس ویور استفاده شده است، یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مفهوم جهانی شدن با فراوانی703، ایران با فراوانی54 و جهانی شدن فرهنگ با فراوانی45 بالاترین تکرار را به خود اختصاص داده اند. به طورکلی مفاهیم مرتبط با جهانی شدن فرهنگ، فرهنگ، هویت و هویت ملی از تکرار بیشتری برخوردار هستند. و این نشان دهنده آن است که این موارد، مفاهیم محوری در متون حوزه پژوهشی هستند. بافته های حاصل از تحلیل خوشه ای در حوزه جهانی شدن نشان داد که تعداد یازده خوشه وجود دارد؛ ازجمله: جهانی شدن و اقتصاد (1)، ژئوپلیتیک جهانی شدن (2)، جهانی-محلی شدن (گلوکالیزیشن) (3)، جهانی شدن و ضدجهانی شدن (4)، جهانی شدن و فراملی شدن (5)، جهانی شدن فرهنگ (6)، جهانی شدن آموزش (7)، جهانی شدن و امنیت ملی (8)، جهانی شدن و هویت (9)، جهانی شدن و ژئوکالچر (10)، جهانی شدن و محیط شهری (11). با تحلیل محتوای مقالات، موضوعات نوظهور در حوزه جهانی شدن شناسایی شدند. نتایج: تحلیل محتوای مقالات نشان داد که حوزه جهانی شدن به تدریج از مفاهیم بنیادین به سمت موضوعات پیچیده تر و بین رشته ای گرایش یافته است. یافته ها می تواند مسیر پژوهش های آتی را روشن سازد. نتایج همچنین نشان داد که خوشه های جهانی محلی شدن (گلوکالیزیشن)، جهانی شدن و امنیت ملی و جهانی شدن و محیط شهری به عنوان موضوعات نوظهور در نظر گرفته می شوند.
تبیین راهبردهای حفاظت از میراث معماری و شهری با رویکرد ارتقای مشارکت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی به عنوان رویکردی مؤثر در حفاظت مکان های تاریخی، نقشی اساسی در پایداری اقدامات حفاظتی ایفا می کند. هدف پژوهش، تبیین راهبردهای کارآمد برای افزایش مشارکت اجتماعی در حفاظت از میراث فرهنگی با تأکید بر میراث معماری و شهری است. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده و داده ها ازطریق مصاحبه با مدیران و متخصصان گردآوری شده است. پژوهش حاضر، 7 راهبرد اصلی و 36 مقوله فرعی و مفاهیم زیرمجموعه آن ها را برای ارتقای مشارکت اجتماعی در حفاظت مکان های تاریخی تحلیل و تفسیر کرده است. یافته ها بیانگر این است که راهبردهای هفت گانه مشارکت اجتماعی می توانند در چهار سطح انگیزشی، توانمندسازی، نهادسازی و ارتباطی دسته بندی شوند. سطح انگیزشی با بسترسازی روانی-اجتماعی، سطح توانمندسازی با ارتقای قابلیت های جامعه محلی، سطح نهادسازی با ایجاد ساختارهای حمایتی و سطح ارتباطی با تسهیل تعاملات بین ذی نفعان، در قالب نظامی به هم پیوسته عمل می کنند. این سطوح چهارگانه در قالب شبکه ای پویا با یکدیگر تعامل دارند و راهبردها به طور هم زمان در چندین سطح تأثیرگذار هستند. موفقیت در حفاظت مشارکتی از میراث معماری و شهری نیازمند رویکردی جامع است که ابعاد علمی، اجتماعی، آموزشی، مدیریتی و نهادی را در بر گیرد و زمینه مشارکت فعال تمامی ذی نفعان را فراهم سازد. راهبردهای مشارکتی ارائه شده با تلفیق دانش تخصصی و تجارب محلی، ضمن حفظ اصالت و هویت مکان های تاریخی، چارچوبی برای درک و تسهیل فرایند مشارکت اجتماعی در حفاظت و مدیریت میراث فرهنگی فراهم می کنند. این رویکرد یکپارچه نه تنها به حفظ ارزش های فرهنگی کمک می کند، بلکه موجب تقویت حس تعلق جامعه و پایداری طولانی مدت اقدامات حفاظتی می شود.
بررسی چالش های روابط عمومی الکترونیک در سازمان های اقتصادی دولتی ایران
حوزههای تخصصی:
شناخت چالش ها و موانع پیش رو برای بهره مندی سازمان های اقتصادی دولتی در ایران از روابط عمومی الکترونیک انجام شده است. این پژوهش با استفاده از روش کیو و جامعه آماری، شامل 40 نفر مدیران و معاونان روابط عمومی های چهار وزارتخانه (اقتصادی و دارایی، نفت، کار و امور اجتماعی و صنعت، معدن و تجارت) بوده است. از 29 گویه پژوهش، پاسخگویان با ابعاد اقتصادی، مدیریتی و ساختاری بیشترین موافقت و با ابعاد اجتماعی، قانونی و اخلاقی بیشترین مخالفت را داشته اند، در این میان بیشترین اشتراک نظر پاسخگویان در خصوص گویه های «ضرورت داشتن الگوی علمی برآمده از فرهنگ سازمانی روابط عمومی الکترونیک در سازمان های اقتصادی دولتی» ، «ضرورت اتخاذ رویکرد مدیریت اجرایی روابط عمومی الکترونیک در سازمان های اقتصادی دولتی» و«لزوم ضمانت امنیت راهبردی برنامه های روابط عمومی الکترونیک در سازمان های اقتصادی دولتی» را شامل است و کمترین اشتراک نظر پاسخگویان با گویه های «شناسایی فرصت های شغلی و کسب وکارهای جدید»، «جلب اعتماد جامعه به عملکرد سازمان اقتصادی دولتی» و«رفتار مسئولانه در برابر جامعه» را بوده است. روابط عمومی الکترونیک در یک سازمان اقتصادی دولتی، از طریق ارتباطات الکترونیکی مؤثر درون و برون سازمانی می تواند یک جریان ارتباطی متعادل و متوازن را از طریق فرایند اطلاع رسانی با جلب مشارکت افکار عمومی و ایفای نقشی برابر بین یک سازمان و مخاطب ممکن سازد.
تحلیل جامعه شناختی گفتمان نواندیشی دینی در ایران: مطالعه موردی؛ علی شریعتی، آیت الله طالقاتی و مهندس بازرگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نتایج تحلیل جامعه شناختی گفتمان نواندیشی دینی نشان داد این دوره، با تعدد و تکثر جریان های فکری و خرده گفتمان های معارض با نظم مستقر که مبتنی بر گفتمان توسعه ای آمرانه و گذشته گرا بود، شناخته می شود. آنها نه فقط با هژمونی گفتمان باستان گرای مستقر که در پی دین زدایی از عرصه حیات اجتماعی بود، بلکه با طیفی از اندیشه های مارکسیست، ناسیونالیست و لیبرال مواجه بودند. این گفتمان های رقیب، در میان طبقات متوسط شهری و تحصیل کردگان و حتی جامعه کارگر صنعتی که محصول توسعه فزاینده در نتیجه ی درآمدهای سرشار نفتی بود؛ از اقبال برخوردار بودند. در چنین شرایطی وجه غالب نواندیشی آنان؛ نواندیشی راهبرداندیشانه است و اگر چه می توان نمونه هایی از بازاندیشی در معرفت دینی همچون مقوله اجتهاد و شورا را در اندیشه علی شریعتی و آیت الله طالقانی بازشناخت، با این حال مصادیق فراخوانی شخصیت ها و مفاهیم دینی به منظور غیریت سازی و اسطوره سازی از گفتمانی، که اسلام زنده و پویا و مبارز را در مرکزیت صورتبندی گفتمانی خود قرار داده بود؛ در آثار آنها برجسته تر است. در شرایط رقابت گفتمانی و تعدد جریان های فکری، نواندیشان دینی در این دوره از کوشش معرفت اندیشانه در دین به سمت راهبرداندیشی برای رقابت بر سر استقرار نظام دانایی دین و معرفت دینی میل کرده اند و ضمن غیریت سازی از نظام مستقر و رقابت بر سر دال های تهی همچون عدالت و آزادی با خرده گفتمان های قدرتمند مارکسیستی و لیبرالیستی و تلاش برای تثبیت آنها در نظم گفتمانی خود، به غیریت سازی از قرائت سنتی از اسلام پرداخته اند.
جایگاه بیمه عمر در سیاست های کلی تامین اجتماعی با توجه به صحت یا بطلان فقهی معامله با اشخاص حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۶
633 - 358
حوزههای تخصصی:
با عنایت به به بند 5 سیاست های کلی ابلاغی تامین اجتماعی و استقبال روزافزون جامعه کنونی از انواع گوناگون و متفاوت بیمه عمر و چالش مشروعیت آن از سمت مصرف کنندگان و صاحب نظران و کارشناسان اینگونه بیمه، ضرورت و لزوم پژوهش پیرامون این موضوع آشکار می گردد. از آن جایی که صحّت هر عقد و قراردادی به لحاظ حکم شرعی متوقف بر این است که واجد شرائط عمومی صحت قرارداد و مبانی فقهی صحیح باشد، باید به آن موارد به طور دقیق پرداخته شود. و ازآن رو که امروزه تمامی قراردادهای بیمه عمر با شرکت های بیمه ای منعقد می شود و شرکت های بیمه نیز از مصادیق شخص حقوقی به شمار می آیند، بدین جهت در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به نظریه صحت معاملات با اشخاص حقوقی به عنوان یکی از مبانی فقهی حاکم برقرار دادهای بیمه عمر پرداخته می شود. بنا به یافته های پژوهش با تمسّک به اطلاقات و عمومات ادله معاملات و عقود و التفات به این نکته که مصادیق اشخاص حقوقی، منحصر در مصادیق اشخاص حقوقی زمان شارع نیست؛ بلکه هر زمان دارای مصادیق خاص مربوط به آن زمان می باشد که متناسب با زمان و مقتضیات جدید به وجود آمده است، مثل شرکت های بیمه امروزی که از مصادیق جدید اشخاص حقوقی هستند، مانعی از جواز و صحت معاملات با اشخاص حقوقی وجود ندارد.
ارتباط اعتیاد به گوشی هوشمند و افکار خودکشی با میانجی گری نگرش های فرهنگی در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تدوین مدل ساختاری نقش اعتیاد به گوشی هوشمند بر افکار خودکشی با میانجی گری نگرش های فرهنگی در جوانان انجام گرفت. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز در سال 1403 است که طبق آمار 20785 نفر بودند. حجم نمونه 200 نفر، براساس قواعد معادلات ساختاری که تعداد 10 الی 20 نفر برای هر مؤلفه است، به صورت نمونه گیری دردسترس با روش پرسشنامه برخط انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه اعتیاد به گوشی هوشمند کوه هی (2009)، مقیاس سنجش افکار خودکشی بک (1961) و پرسشنامه نگرش های فرهنگی هافستد (1984) است. داده های گردآوری شده با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که اثر مستقیم اعتیاد به گوشی هوشمند بر افکار خودکشی، (271/0)b، اثر غیر مستقیم اعتیاد به گوشی هوشمند با میانجی گری نگرش های فرهنگی، (078/0)b و اثر کل، (349/0)b است و این رابطه به صورت مثبت و مستقیم معنی دار است. همچنین، متغیرهای اعتیاد به گوشی هوشمند و نگرش های فرهنگی به طور هم زمان قادر به تبیین 7/23 درصد از واریانس افکار خودکشی هستند. بنابراین، مدل نظری نقش میانجی گری نگرش های فرهنگی در رابطه بین اعتیاد به گوشی هوشمند با افکار خودکشی در دانشجویان در سطح 05/0 و با احتمال 95% تأیید می گردد و شیوع افکار خودکشی قوی مورد بررسی بالینی در دانشگاه آزاد تبریز 5/19 درصد محاسبه شد.
رسانه های اجتماعی و بازآفرینی "تصویر بدن": نگرانی های ذهنی دختران نوجوان از تصویر بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
97 - 125
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانی مقطعی مهم در رشد فردی است و به لحاظ جسمی، فیزیولوژیک و روان شناختی یک دوره تحولی محسوب می شود. در این سنین، به دلیل سرعت و گستردگی تغییراتی که رخ می دهد، دوره ای حساس و حیاتی برای بروز و توسعه نگرانی از تصویر بدن است. از طرفی، با توجه به نفوذ فزاینده رسانه های اجتماعی در زندگی روزمره نسل نوجوانان امروز، و نقش محوری این رسانه ها در الگو دهی به ادراکات و رفتارهای فردی، این پژوهش به بررسی وضعیت نگرانی از تصویر بدن در بین دختران دانش آموز پرداخته و رابطه این نگرانی ها را با نوع، انگیزه و شدت استفاده از رسانه های اجتماعی مورد تحلیل قرار می دهد. روش و داده ها: پژوهش حاضر کمی و از نوع پیمایش است. 321 نفر از دختران از طریق فرمول کوکران و با روش تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه تصویر بدن خود، فرم کوتاه (BSIQ-SF) و پرسش نامه محقق ساخته رسانه های اجتماعی بود که پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی (CR) و روایی آن از طریق میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و روایی تشخیصی برآورد گردید. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی از طریق روش حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند نگرانی از تصویر بدن در بین دختران در حد متوسط روبه بالا بوده است. برمبنای یافته ها، نوع، انگیزه و شدت استفاده از رسانه های اجتماعی با تصویر بدن رابطه معنی داری دارند و 21 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی می کنند. بحث و نتیجه گیری: باتوجه به نتایج، مؤسسات آموزشی و سیاست گذاران باید در جهت آموزش وپرورش سواد رسانه ای و مهارت تفکر انتقادی همچنین برگزاری دوره هایی آموزشی برای دانش آموزان در زمینه استفاده آگاهانه از رسانه های اجتماعی تلاش نمایند. پیام اصلی: این پژوهش با در نظر گرفتن پیچیدگی رابطه بین رسانه های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدن، نشان می دهد که صرفاً نوع رسانه یا مدت زمان استفاده، تبیین کننده کاملی نیست. بلکه برای درک عمیق این ارتباط، بررسی جنبه های ظریف تر استفاده از رسانه های اجتماعی مانند نوع، انگیزه و شدت استفاده از رسانه های اجتماعی ضروری است.
تحلیل فضایی علت های اصلی مرگ جوانان در ایران در سال 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
235 - 258
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جامعه ایران در دهه های گذشته، به موازات کاهش سطح مرگ ومیر، گذار اپیدمیولوژیک و تغییرات قابل توجه در علل اصلی مرگ ومیر را تجربه نموده است. با وجود ارتقاء سطح بهداشت و روند کاهشی مرگ ومیر در ایران، میزان های مرگ جوانان همچنان در سطح بالایی قرار دارد. هدف مطالعه حاضر شناخت الگوها و علت های اصلی مرگ جوانان در ایران است.روش و داده ها: مطالعه حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحلیل ثانویه است. داده های مورد استفاده برگرفته از مطالعه جهانی بار بیماری ها (2021) و براساس آخرین الگوی طبقه بندی علت مرگ (ICD-11) است. از شاخص میزان، جهت مقایسه علت مرگ به تفکیک جنس و در سطح استان استفاده شده است.یافته ها: عمده مرگ جوانان ناشی از بیماری های پس از گذار است و حوادث حمل و نقل، کویید-19 و سرطان ها سه علت اصلی مرگ جوانان در سال 1400 به شمار می روند. میزان مرگ مردان در هر سه علت بالاتر از زنان است. آزمون همبستگی پیرسون نشان از رابطه معنادار (sig<0.01) بین سطح توسعه و میزان مرگ ناشی از علل در استان ها است.بحث و نتیجه گیری: بیشترین علت مرگ جوانان در دسته بیماری های غیرعفونی و سوانح قرار می گیرد و این نوع علت مرگ قابل پیشگیری و عمدتا مرتبط با سبک زندگی افراد است. نیاز است بر فرهنگ سازی جهت تغییر سبک زندگی و رفتارهای اجتماعی افراد در کنار اهمیت نقش درمان، تاکید می شود. استان های کمترتوسعه یافته در اولویت سیاست گذاری هستند.پیام اصلی: مرگ ومیر جوانان در ایران، پدیده ای است که اغلب خارج از سیستم درمانی و تحت تأثیر انتخاب ها و رفتارهای فردی مرتبط با سبک زندگی رخ می دهد. بنابراین، سیاست های بهداشتی باید علاوه بر درمان پزشکی، به مداخلات پیشگیرانه معطوف به ارتقای آگاهی ها و اصلاح رفتارهای جوانان توجه نمایند.
مقایسه کیفیت زندگی و رضایت از زندگی زنان سرپرست خانواده وام اشتغال زایی گرفته با زنان سرپرست خانواده وام اشتغال زایی نگرفته (مورد مطالعه: زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهرستان فردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، مقایسه کیفیت زندگی و رضایت از زندگی زنان سرپرست خانواده دریافت کننده وام اشتغال زایی با زنان سرپرست خانواده وام اشتغال زایی نگرفته زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی شهرستان فردیس بود. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی و به شیوه علّی- مقایسه ای انجام شد. براساس جدول کرجسی- مورگان 344 نفر حجم نمونه با شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نمونه ها به دو نیمه مساوی 172 نفر وام گرفته و 172 نفر وام نگرفته تقسیم شدند. از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ( WHO,QOL-BREF ) و از پرسش نامه استاندارد مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) استفاده شد. یافته های آزمون t گروه های مستقل نشان داد که کیفیت زندگی و رضایت زندگی زنان سرپرست خانواده دریافت کننده وام اشتغال زایی به صورت معناداری متفاوت از سایر زنان سرپرست خانواده ای است که وام اشتغال زایی دریافت نکرده اند. نتایج مانوا نشان داد که وام اشتغال زایی 6/19% تغییرات رضایت از زندگی و 5/12% کیفیت زندگی زنان را تبیین می کند. نتیجه نهایی نشان داد که تشویق به وام اشتغال زایی از عوامل کاهش فقر زنان سرپرست خانواده و توسعه اجتماعی است.
تحلیل رابطه میان کنش سیاسی آنلاین با نگرانی شهروندان از تهدیدات امنیتی ازطریق میانجیگری اعتماد نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش رابطه میان کنش سیاسی آنلاین و نگرانی شهروندان ایرانی را از تهدیدات امنیتی با تأکید بر نقش میانجی اعتماد نهادی بررسی می کند. با استفاده از داده های موج هفتم پیمایش ارزش های جهانی و روش تحلیل ثانویه، مدل مفهومی پژوهش با بهره گیری از مدل سازی حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس آزمون شد. یافته ها نشان می دهند که کنش سیاسی آنلاین به طور مستقیم با کاهش اعتماد نهادها و افزایش نگرانی از تهدیدات امنیتی مرتبط است. همچنین، اعتماد به نهادهای سیاسی و امنیتی به عنوان متغیر میانجی، تأثیر کنش های آنلاین را بر نگرانی های امنیتی تعدیل می کند. نتایج با نظریه حباب های فیلتر و مفاهیم مرتبط مانند اتاق های پژواک و پروپاگاندای رایانشی همخوانی دارد که نشان دهنده نقش الگوریتم های شبکه های اجتماعی در تقویت بی اعتمادی و اضطراب امنیتی است. این پژوهش بر ضرورت سیاست گذاری های دیجیتال برای افزایش شفافیت الگوریتم ها، تقویت سواد دیجیتال و بازسازی اعتماد نهادی تأکید دارد تا اثرات منفی کنش های آنلاین بر انسجام اجتماعی و امنیت ملی کاهش یابد.
تحلیل جامعه محور کیفیت فضاهای عمومی شهری با تأکیدبر سلامت اجتماعی شهروندان (نمونه کاوی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۴
81 - 93
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از محیط هایی که بیشترین زمان حضور شهروندان در آن ها سپری می شود، پیونددهنده ای میان جنبه های اجتماعی و زیستی زندگی شهری به شمار می آیند و تأثیر عمیقی بر سلامت جسمی و روانی افراد دارند. ضروری است این فضاها به گونه ای طراحی و برنامه ریزی شوند که ارتقاء سلامت عمومی، به ویژه سلامت اجتماعی شهروندان را ممکن سازند. دراین راستا، پژوهش حاضر باهدف تحلیل کیفیت فضاهای عمومی کلان شهر تبریز با رویکرد جامعه محور و باتأکیدبر شاخص های سلامت اجتماعی و عمومی انجام گرفته است. این مطالعه از نوع کاربردی با ماهیت تحلیلی–اکتشافی بوده و با بهره گیری از روش تحقیق آمیخته (کیفی–کمی)، صورت پذیرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل حداقل مربعات جزئی در نرم افزار “Warp-PLS”، و آزمون “T-test”، در نرم افزار “SPSS”، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بیشترین اثرگذاری بر تحقق سلامت عمومی در فضاهای عمومی تبریز به ترتیب مربوط به مفاهیم معنابخش فضای شهری، بستر کالبدی مطلوب و سالم، تعامل با بستر اکولوژیکی، الگوی کاربری زمین و فعالیت ها، دسترسی پذیری و پویایی و مفاهیم اجتماعی فضا با ضرایب 69/0، 58/0، 56/0، 55/0، 48/0 و 43/0، می باشد. همچنین، در میان متغیرهای فرعی، مؤلفه هایی نظیر احترام به نیازها و خواسته های شهروندان، پویایی و سرزندگی فضا، هویت منحصربه فرد، توجه به فضاهای سبز و آبی، بهره گیری از نمادها، و پاکیزگی محیطی بیشترین تأثیر را داشته اند. یافته ها نشان می دهد که شاخص های سلامت عمومی در فضاهای عمومی کلان شهر تبریز به طور کامل تحقق نیافته و نیازمند نگرشی سیستمی و یکپارچگی در برنامه ریزی جهت شکل گیری فضاهایی با رویکرد ارتقاء سلامت جسمانی و روانی شهروندان می باشد.
الگوی مدیریت تغییر سازمان های آموزشی با رویکرد تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک ماهیت تغییر سازمانی و مکانیسم های مدیریت موثر تغییر به گونه ای که سازمان ها بتوانند با موفقیت به اهداف تغییر دست یابند، زمینه ای حیاتی برای مدیریت و سازمان است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت تغییر سازمانی در عصر تحول دیجیتال می باشد. این پژوهش از زمره پژوهش های کیفی است، که ازنظرهدف، توسعه ای و ازلحاظ گردآوری داده، توصیفی می باشد. پژوهش حاضر با بکارگیری روش فراترکیب در هفت مرحله: تنظیم پرسش پژوهش؛ بررسی نظاام مند متون؛ بررسی و انتخاب منابع مناسب؛ استخراج اطلاعات؛ تحلیل و ترکیب یافته ها؛ کنترل کیفیت و ارائه یافته ها انجام گردید. در ابتدا بر اساس معیارهای تعیین شده، 81 پژوهش انتخاب و با روش تحلیل مضمون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه به منظور ارزیابی و پالایش مفاهیم و کدهای استخراج شده از روش گروه کانونی و برای سنجش پایایی از ضریب کاپای کوهن بهره گرفته شد. براساس یافته-ها چارچوب مدیریت تغییر دربرگیرنده: محرک های تغییر)بیرونی و درونی)، پاسخ راهبردی(بازمهندسی استراتژی ها و مسیرهای خلق ارزش، شناسایی تغییرات و ظرفیت های آتی فناوری، شناسایی تهدیدها و فرصت های دیجیتال)، نیاز به تغییر(زمینه سازی توسعه بلوغ دیجیتال، ارزیابی موانع و قابلیت ها، ارزیابی شکاف ها و خلاها)، حوزه تغییر(فناوری، سیستم، استراتژی، منابع انسانی، فرهنگ، ساختار)، اجرای تغییر، توانمندسازها(حمایت از نوآوری و تحول دیجیتال، فناورمحوری، مشتری محوری، سبک رهبری، رشد و توسعه (فردی و سازمانی)و تسهیل کننده های تغییر(تأمین منایع، یادگیری سازمان، مدیریت دانش، توسعه نظام استعداد دیجیتال، انطباق پذیری دیجیتالی سازمان، ارتباطات، رهبری، مشارکت) است. براساس یافته ها مدیریت تغییر سازمانی که بر سطح فردی، سازمانی و فراسازمانی تأثیر می گذارد،و به تدریج فشارهای وارده از سوی محیط برون سازمان و درون سازمانی را کاهش داده و یا از بین می-برد. تقویت یافته های این پژوهش به سازمان ها در مدیریت مؤثر و کارآمد تغییرات در همگام شدن با تحولات دیجیتال، مانایی سازمان و رقایت پذیر بودن کمک می نماید.
الگوی شکل گیری استراتژی رقابتی در صنعت رسانه های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه های نوین حاصل تداوم ابداعات فناورانه و دیجیتالی شدن هستند و با اختراع دستگاه های قابل حمل و دسترسی همه جایی به اینترنت، مصرف کنندگان محتوای رسانه ای از رسانه های سنتی عبور کرده اند. تکثر و تنوع بازیگران صنعت و مسائل استراتژیک متنوع آن ما را به این نتیجه رسانده است که دیگر رویکرد بالا به پایین در راهبردسازی پاسخ گو نیست و نیازمند الگویی شکل گیرنده برای شناخت شکل گیری استراتژی رقابت در این صنعت هستیم. هدف از انجام این پژوهش، دستیبابی به الگویی است که در آن مؤلفه های شکل گیری استراتژی رقابتی در میان بازیگران رسانه های نوین شناسایی بشود و مؤلفه های دارای اولویت بالاتر معرفی شوند. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از منظر رویکرد، کیفی است. گردآوری داده های در مرحله اول از جستجوی کتابخانه ای و در مرحله دوم از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگانی از صنعت رسانه به دست آمده است. تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون انجام شده است و یافته های پژوهش که در مضامین به دست آمده نشان می دهد در سه بعد اصلی زمینه، محتوا و فرایند، استراتژی در صنعت رسانه های نوین شامل سیزده مؤلفه است که عبارتند از: الهام بخشی مدیران ارشد در تعیین جهت راهبردی بنگاه، یادگیری و رشد فردی و سازمانی، تمرکز بر مخاطب به عنوان پیشران اصلی طراحی ها، رصد شرایط و قواعد صنعت رسانه، زنجیره ارزش مبتنی بر نگاه پلتفرمی، تنوع هوشمندانه سبد کسب وکار و نحوه توسعه محصولات و خدمات، همکاری های راهبردی با اجزای زیست بوم رسانه، سطح فناوری بنگاه، ارتباطات و شبکه نخبگان مؤثر، نوآوری و فرهنگ کارآفرینی سازمانی، نیازها و مسائل روز، زیرساخت های فنی کشور، قوانین و مقررات تنظیم گر حاکمیتی.
به سوی آرمان سینمای رهایی بخش: کاربست فلسفه تکنولوژی و هنر مارتین هایدگر در پدیدارشناسی فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
37 - 68
حوزههای تخصصی:
در دوران تسلط تکنولوژی مدرن بر زندگی بشر، مارتین هایدگر معتقد است تکنولوژی نه فقط یک ابزار، بلکه شکلی از آشکارسازی است که جهان را در چهارچوب تسلط و بهره وری قرار می دهد. هدف این پژوهش، بررسی امکان وجود سینمای رهایی بخش است که با تکیه بر فلسفه تکنولوژی و هنر هایدگر، فیلم را وسیله ای برای «رخ داد حقیقت» و رهایی از سلطه تکنولوژی تبیین می کند. این تحقیق به شیوه کیفی و با رویکرد نظری-تحلیلی انجام شده و از تحلیل فلسفی- مفهومی آرای هایدگر و مفسرانِ معاصر او استفاده کرده است. یافته ها حاکی از آن است که سینما، علی رغم وجه تکنولوژیک آن، ظرفیت تبدیل شدن به هنری رهایی بخش را دارد. شرط تحقق چنین سینمایی، گذر از بازنمایی عینی یا بازی فرم گرایانه به سمت «تصویر ناب» و شاعرانه است که کشمکش میان نیروهای پنهانکار «زمین» و آشکارساز «جهان» را برمی انگیزد. این آرمان جز از تلاش یک «دازاین» دغدغه مند نسبت به انکشاف وجود، محقَق نخواهد شد. سینمای رهایی بخش نه تنها نقدی بر چهارچوب بندی ابزاری سینمای معاصر است، بلکه فراخوانی برای بازیابی اصالت تجربه زیسته و انکشاف حقیقت هستی به شمار می رود.