فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرهای هوشمند، پارادایمی نوین در نظام شهرسازی دنیا محسوب می گردند؛ که مبتنی بر قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، سعی در ارتقای کیفیت زندگی در شهرهایی را دارند؛ که در میان معضلات متعدد؛ با ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و غیره غوطه ور هستند. اما شهر هوشمند، پدیده ای جامع، چند بعدی و پیچیده؛ و مبتنی بر پارادایم برنامه ریزی شهری در چهارچوب نظریات نوین پیچیدگی و آشوب است؛ که می توان با تکیه بر این پارادایم، به برنامه ریزی و مدیریت موفق پدیده نوین شهرهای هوشمند پرداخت. در این راستا، پژوهش حاضر از منظر نظریه نوین آشوب، به هدف تدوین الزاماتی راهبردی در راستای تحقق شهر هوشمند اهواز به تحقیق پرداخته است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی- توسعه ای محسوب می گردد؛ که سوال محور بوده و به صورت اکتشافی، با بهره گیری از روش گردآوری داده های اسنادی- کتابخانه ای و پیمایشی؛ و با استفاده از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون آماری تی به صورت تک نمونه ای و همچنین آزمون آماری رتبه بندی فریدمن در نرم افزار SPSS، انجام یافته است. ابزار پیمایش، پرسشنامه لیکرت 5 درجه ای بوده است که روایی محتوایی نهایی آن با نظر اساتید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 0/906 تائید گردید. جامعه آماری، کارشناسان نهادهای دخیل در فرآیند هوشمندسازی کلانشهر اهواز می باشند. روش نمونه برداری، تلفیقی از روش های گلوله برفی خوشه ای و شبکه ای نظارت شده در دسترس بوده است؛ که در نهایت 380 پرسشنامه تکمیل گردید. کفایت تعداد نمونه ها با روش KMO تائید گردید. بر اساس یافته های تحقیق، شاخص های 37 گانه ای در چارچوب مولفه های دهگانه شناسایی شد. سپس وضعیت شاخص ها و مولفه های شناسایی شده در شرایط کنونی کلانشهر اهواز ارزیابی گردید؛ در نهایت نیز، با بهره گیری از نتایج تحقیق، در هفت محور الزاماتی راهبردی تدوین شد.
تأثیر امکانات و شیوه های بازنمایی واقعیت بر هویّتِ اجتماعی در تئاتر مستند با بررسیِ آثار پیتر وایس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
23 - 33
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با بررسی آثار نمایشیِ تئاتر مستند، به تحلیل چگونگیِ ارتباط میان شیوه های بازنماییِ واقعیتِ اجتماعی در درام مستند، و مفهومِ «هویت» می پردازد. نخست مفاهیم و ویژگی های اصلی، برای تحلیل ها، استخراج و دسته بندی شد. پرسشِ اصلی به این شکل طرح شد که اولاً چگونه روش ها و رویکردهای نمایشنامه نویسی مستند و به طور خاص آثارِ پیتر وایس، هویتِ اجتماعی را نمایش می دهد و ثانیاً چگونه می توان رویکردِ خنثی نسبت به حقیقت را در آن حفظ نمود. برای پاسخ به این پرسش، آثار نمایشیِ مستندِ پیتر وایس به عنوان نمونه ، بررسی شد. برای تحلیلِ مفهومِ حقیقت و نسبتِ آن با واقعیت و هویت اجتماعی در درام مستند، از رویکرد نظریِ آلن بدیو1 در چگونگیِ روندِ تولیدِ حقیقت، با توجه به محوریتِ تقابلِ حقیقت و واقعیت در نظریه او، بهره گرفته شد. روش این تحقیق، توصیفی، تحلیلی و تفسیری است و نمونه های موردی بر اساس اهمیت، موضوع و شیوه هایی که برای بازنمایی واقعیتِ اجتماعی در نمایشنامه مستند، مورد استفاده قرار داده اند، انتخاب و تحلیل شد. نتایج نشان داد با در نظر گرفتنِ هدفِ اصلیِ اثرِ مستند برای نمایشِ حقیقت، و نظریه بدیو می توان معیاری برای ارزیابیِ تئاترِ مستند ارائه کرده و با در نظر گرفتنِ مفهومِ «هویت» در آثارِ پیتر وایس، پرسش از مفهومِ «هویت» را در جایگاهِ حقیقت، می توان به مرکزیتِ آثار او بازگرداند. او با مهارت و تسلط در به کارگیریِ روش ها و تکنیک های هنری، توانسته با ایجادِ تقابلی پیچیده بینِ سوژه و رخداد، امکانِ تلاش برای تولیدِ حقیقت را فراهم کند و بخشی از این وظیفه را مخاطب منتقل کند.
نقش مفهوم غیاب در خلق درام ابزورد با تکیه بر نظریه واسازی (مطالعه موردی نمایشنامه های در انتظار گودو، آوازخوان طاس و مستخدم ماشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
35 - 50
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخِ حیات ادبیات دراماتیک، «حضور» به عنوان مفهومی بنیادین فرض شده است، چنان که تجلی این مفهوم را می توان به نحوی بارز در وجود و حضور شخصیتِ کنشگر، پی رنگ منظم و عمدتاً پیش برنده در ساختار درام مشاهده کرد. در تقابل با مفهوم حضور - که امری بنیادین فرض شده - اغلب «غیاب» به عنوان جنبه ای دیگر از حضور، نادیده گرفته شده و مغفول مانده است. ژاک دریدا، فیلسوف پساساختارگرا، در نظریه واسازی، با در نظر گرفتن این موضوع که سنت متافیزیک غربی قائم بر حضور بوده و غیاب را نادیده می گیرد، خواستار برهم زدن تقابل های دوگانه رایج در این سنت و شکستنِ ساختارهای موجود شد تا صداهایِ به حاشیه رانده شده و هر آنچه پیش تر غایب بوده است، امکان سخن گفتن پیدا کند. این مقاله، با توجه به نظریه واسازی ژاک دریدا، و با روش توصیفی– تحلیلی، تجلی مفهوم «غیاب» را در نمایشنامه هایِ آوازخوان طاس، در انتظار گودو و مستخدم ماشینی به عنوان نخستین، معروف ترین و یکی از شاخص ترین نمونه هایِ درام ابزورد بررسی کرده، و نشان می دهد که چگونه با واسازیِ ساختار و الگوهای رایج که قرن ها بر سنت درام نویسیِ غرب حاکم بوده، در غیابِ شخصیتی کنشگر و پیش برنده، پی رنگی غیر خطی و تکرارشونده و بی منطقی حاکم بر جهان این آثار، گونه ای جدید از ادبیات دراماتیک شکل گرفته که متناسب است با عصر شکل گیری و قوام این آثار که نوید فضایی تازه تر را وعده می دهند. درواقع این آثار را می توان پیشاهنگانی دانست که نشانگر امکان رخداد گونه هایی تازه از درام با شکستن الگوهای رایج و سنت های تثبیت شده و ایجاد تناسب بین درام هر عصر با مؤلفه هایِ زمانه خویش هستند.
ارتباط و هنر تمثل ملائکه الهی بر زنان برتر جهان با تاکید بر آراء امام خمینی (ره) و انعکاس ان در نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
405 - 424
حوزههای تخصصی:
از مخلوقات رمزآلود و نامرئی جهان هستی، ملائکه هستند که در عالم مادی برای انسان ها مشهود نیستند. باتوجه به غیرمادی بودن ملائکه، چگونگی تمثّل و مشاهده آنان توسط انسان جای سؤال و پرسش است. به اعتقاد علامه طباطبایی، ملائکه در تمثّل، با حفظ ذات و حقیقت خویش در ورای صورت ادراکی، در بینایی (حس و ادراک) طرف مقابل به صورت انسان ظاهر می شوند. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش به بررسی چگونگی ارتباط و تمثّل ملائکه با برخی انسان ها و محدث بودن انسان های بزرگواری چون حضرت مریم (س) و حضرت فاطمه زهرا (س) و پاسخ به سؤالاتی در این زمینه طبق آیات و روایات اسلامی می پردازد. موضوع محدث بودن یک مسئله مسلم اسلامى است و محدث کسی است که در دلش به صورت الهام یا مکاشفه از عالم بالا چیزی القا شده باشد و یا اینکه بدون تصمیم قبلی سخن راستی بر زبانش جاری شود و یا بدون آنکه به مقام نبوت رسیده باشد ملائکه با او سخن می گویند و این کرامتی است که خدا به هر یک از بندگانش که بخواهد عطا می فرماید.اهداف پژوهش:بررسی چگونگی تمثل ملائکه و محدث بودن زنان برتر با تکیه بر آراء امام خمینی (ره).بررسی چگونگی هنر تمثل ملائکه الهی در نگاره های اسلامی.سؤالات پژوهش:تمثل ملائکه بر زنان برتر جهان با تکیه بر آراء امام خمینی (ره) چگونه است؟هنر تمثل ملائکه الهی در نگاره های اسلامی چگونه است؟
خوانش تطبیقی مفهوم «فاصله گذاری» در آثار سینمایی و معماری: باتکیه بر مصادیق معماری دوره مدرن و پُست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
83 - 106
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های ارتباطی سینما و معماری تأمل درمفاهیمی است که در سینما موجود بوده و در معماری قابل پیگیری است. دراین میان مفهوم "فاصله گذاری" سینماگران را متأثر ساخته است. تماشاگران درطول فیلم، دچار تشددهای عاطفی و همذات پنداری با بازیگران شده و همه چیز را واقعیت می انگارند، اما با "فاصله گذاری" این تفکر برهم زده می شود. آن ها آگاه می گردند که درحال تماشای یک نمایش هستند و از باور به واقعی بودن وقایع جداشده، بانگاهی بافاصله و هوشیار، باذهنی آماده تفکر به اثر می نگرند و خیال پردازی ها محو می گردد. مسئله پژوهش، پیگیری مفهوم "فاصله گذاری" در معماری و هدف آن خوانش نمودهایی از آن در آثارمعماری است. روش پژوهش کیفی بوده، ابتدا مبتنی بر منابع کتابخانه ای، مفهوم "فاصله گذاری" تشریح گردیده است. از سینما به عنوان یک حوزه واسط جهت تبیین بهتر "فاصله گذاری" استفاده شده و محتوای سکانس های برخی آثار سینمایی تحلیل گردیده اند. از تطبیق آن با معماری، مصداق هایی در آثارمعماری نمایش داده شده است. پنج مفهومِ درون بودگی و بیرون بودگی، روایت اصلی و روایت فرعی، شیئیت و فضائیت، توازی روایت و زمان پریشی جمع بندی شده اند که می توانند به "فاصله گذاری" در معماری منتهی گردند. همچنین مشخص گردید که "فاصله گذاری" در معماری نیز موجودیت یافته و مخاطب معماری را به تفکر و خردورزی و اکتشاف در اثرمعماری دعوت می کند.
زندگی روزمره دوره پهلوی اول با میانجی متونِ نمایشی آن دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
7 - 18
حوزههای تخصصی:
زندگی روزمره یکی از مفاهیم آشنا و درعین حال پیچیده است. بسیاری از اندیشمندان در حوزه های جامعه شناسی خرد و کلان به اهمیت جایگاه زندگی روزمره پی برده و در مطالعات اجتماعی خود به آن توجه کرده اند. هانری لفور متفکر مکتب انتقادی معتقد است که با بررسی زندگی روزمره یک جامعه می توان مناسبات قدرت را در آن جامعه شناسایی کرد. او با نگاهی انتقادی، هر دو جنبه جامعه شناسی کلان و خرد را در زندگی روزمره مورد توجه قرار می دهد. این نوشتار در صدد است تا با مطالعه زندگی روزمره بازنمایی شده در متون نمایشی پهلوی اول؛ مهم ترین مضمون های موجود در آثار نمایشی دوره پهلوی اول را شناسایی و ارتباط آنها با سیاست های دولت را آشکار کند. به همین منظور چهار اثر، جعفرخان از فرنگ آمده، حق با کیست، گلنار و نوروز و عروسی آحسین آقا برای تحلیل انتخاب شده است. این پژوهش از نوع انتقادی و تفسیری بوده و با روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده است. این تحقیق نشان می دهد که با برآمدن دولت رضاشاه، ساختار جامعه به دولت ملت تغییر کرد و مدرنیزاسیون تحت عنوان اصلاحات در دستور کار دولت قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از این است که تولید محصولات سرگرمی از سوی دولت در نهاد هنر و تئاتر بروز یافت. همچنین تئاتر در دوره پهلوی کارکردی ایدئولوژیک در خدمت اهداف دولت پیدا کرد و خالی از مضامین انتقادی شد. همچنین تقابل سنت و مدرنیته در زندگی روزمره بیشتر در گزاره های مربوط به زنان همچون طلاق و ازدواج نمود یافته است.
تبیین عوامل مؤثر استرس و هویت اجتماعی بر تاب آوری اجتماعی در زمان مخاطرات بیولوژیک باتأکید بر کووید-19؛ مطالعه موردی : شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۳۷-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
عوامل استرس زا اولیه پیامدهای مستقیم مخاطرات زیستی (مانند ویروس ها، سیلاب) هستند در حالی که عوامل استرس زا ثانویه از شرایط زندگی قبل از فاجعه و ترتیبات اجتماعی (مانند بیماری، سیاست های مشکل ساز قبل از فاجعه) یا از پاسخ های ناکارآمد به مخاطرات شدید ناشی می شوند. عوامل استرس زا ثانویه می توانند آسیب طولانی مدت قابل توجهی به افراد آسیب دیده وارد کنند، همچنین قابل تحمل و قابل تغییر هستند. در این پژوهش ارتباط بین عوامل استرس زای ثانویه، فرآیندهای هویت اجتماعی، حمایت اجتماعی، و استرس و تاب آوری درک شده مورد بررسی قرار گرفتند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و از روش پیمایشی به صورت پرسشنامه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS برای جامعه آماری 679995 خانوار شهر رشت با حجم نمونه 384 استفاده شد و با استفاده از ابزار تحلیلی تحقیق از آزمون کوهن و همبستگی اقدام به تحلیل داده شد. تجزیه و تحلیل داده های نشان می دهد که عوامل استرس زای ثانویه به طور مثبت با استرس درک شده و ارتباط منفی با تاب آوری دارند، حتی زمانی که اثرات عوامل استرس زا اولیه را کنترل می کنند. زن بودن یا داشتن وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین با قرار گرفتن بیشتر در معرض عوامل استرس زای ثانویه، استرس درک شده بالاتر و تاب آوری کمتر مرتبط است. مهمتر از همه، هویت اجتماعی به طور مثبت با حمایت مورد انتظار و با افزایش تاب آوری و استرس درک کمتر مرتبط است. با این حال، هیچ یک از جنسیت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی یا هویت اجتماعی رابطه بین عوامل استرس زای ثانویه و استرس و تاب آوری درک شده را تعدیل نکرد. در نتیجه، اصلاحات سیستمی و در دسترس بودن حمایت اجتماعی برای کاهش اثرات عوامل استرس زای ثانویه نقش بسیار مهمی دارد.
فرایند حفاظت و مرمت آرایه های سردر کاروانسرای الکی در راستای احیای کاروانسرا
حوزههای تخصصی:
کاروانسرای الکی مرند به دلیل جایگاه خاص خود از دیدگاه مطالعات باستان شناسی یکی از مهم ترین بناهای بین راهی شمال غرب ایران در حاشیه جاده ابریشم بشمار می رود که به دستور خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی ساخته شده است. آرایه های سردر این بنا که تلفیقی از کاشی و آجر است علاوه بر دیدگاه ساختارشناسی از دیدگاه توالی تاریخی ساخت آرایه های کاشی، جایگاه و اهمیت خاصی برای شمال غرب کشور داشته و ضرورت بازشناخت و حفاظت و مرمت آن را نشان می دهد. با توجه به تخریب ساختار بنای این کاروانسرا طی زمان، برخی از آرایه ها و قسمتی از پلان این کاروانسرا طی کاوش های باستان شناسی به دست آمده اند. پژوهش حاضر به فرایند بازشناخت و طبقه بندی این آرایه ها مبتنی بر مطالعه تاریخی صورت گرفته و در راستای شناخت، حفاظت، مرمت این آرایه ها و احیای بنای کاروانسرا با توجه به سلامت پلان و بنیان های سازه ای آن صورت پذیرفته است. ابتدا تزئیناتِ جدا شده و شکسته با توجه به مطالعات تاریخی، طبقه بندی شده و محل آن ها در تصاویر قدیمی کاروانسرا مشخص شدند. این موضوع در راستای امکان سنجی احیای سردر صورت گرفت. سپس با توجه به تصاویر و قطعات موجود، گره هندسی مربوط به دو نوع تزئین ترسیم شد سپس با توجه به قطعات موجود و امکان سنجی بازسازی قاب هندسی یک قاب تلفیق کاشی و آجر به عنوان یک نمونه از آثار این بنا بازسازی شد.
بررسی رابطه متن وتصویر در نگاره های مرتبط با مضامین عاشقانه در نگارگری دوران صفوی
منبع:
فردوس هنر سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲
10-25
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : بخش عمده نگارگری ایرآن که اوج آن را در دوران صفوی شاهد هستیم، به تصویر کردن داستان های شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی اختصاص یافته اند. با نگاهی کلی به نگاره های این دوران درمی یابیم که نگارگران در پرداختن به موضوعات عاشقانه موجود شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی رویکردهای متفاوتی را نسبت به تصویرگری از سایر موضوعات از خود نشان داده اند. لذا چگونگی ارتباط نگاره های دارای مضمون عاشقانه با روایت متنی شاهنامه و خمسه مساله اصلی این مقاله تلقی می گردد.
هدف پژوهش : تحقیق پیش رو با هدف بررسی و شناخت رابطه متن و تصویر در نگاره های مرتبط با مضامین عاشقانه در نگارگری دوران صفوی به انجام رسیده است.
سوال پژوهش : در نگارگری دوران صفوی که به مضامین عاشقانه اختصاص یافته اند، چه رابطه ای میان متن روایی و تصاویر برقرار است؟
روش پژوهش: در این مقاله با رویکرد به روشی توصیفی تحلیلی سعی شده ابعاد گوناگون موضوع به بحث گذاشته شود و هفت نگاره از دوران صفوی که به تصویر کردن روایت های عاشقانه در خمسه نظامی (نظیر داستان «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین») و شاهنامه فردوسی (نظیر داستان «رستم و تهمینه» و «زال و رودابه») اختصاص یافته اند به عنوان مطالعات موردی تحقیق انتخاب شده و به تحلیل ارتباط متن و تصویر در هر یک از آن ها پرداخته شده است.
نتیجه گیری : نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که نگارگران دوران صفوی در پرداختن به مضامین عاشقانه تا حد زیادی به متن شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی وفادار بوده اند. در نگاره های موردمطالعه، اغلب همان ویژگی هایی را شاهد هستیم که شاعر در توصیف صحنه ها بکار برده است و همچنآن که روایت های عاشقانه در شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی مملو از استعارات و ظرافت های بیانی و زبانی هستند، نگاره های مرتبط با آن ها نیز این استعارات و ظرافت ها را به بیانی تصویری ارائه نموده اند.
واکاوی پیوند متن و تصویر در منطق الطیر عطار(مطالعه موردی: نسخه خطی 1261ق)
منبع:
فردوس هنر سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲
26-55
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: منطق الطیر اثر منظومِ عطار، دربردارنده محتوای فرازمینی و تجلی روحیات و گرایش های عرفانی است. در طی ادوار مختلف نسخه هایی از منطق الطیر تولیدشده است. یکی از نسخه های خطی مصور بسیار محدود این اثر، در دوره قاجار تولید و امروزه در کتابخانه ملی ایران نگهداری می شود و تاکنون تصاویر آن موردنقد و تحلیلِ پژوهشی قرار نگرفته است. هدف پژوهش: بررسی ریشه های خلق تصاویر نسخه خطی 1261 ق منطق الطیر (محفوظ در کتابخانه ملی با شماره بازیابی 19039)، در راستای بازنمایی و ضریب تأثیر گفتمان بصری تولیدی از روایت مکتوب و بررسی میزان وفاداری تصویرگر به پیشامتن، مبنی بر نقد تکوینی. سؤال پژوهش: سؤال کل گرایانه پژوهش بر این محور قرار دارد که تصویرسازی های نسخه 1261 ق تا چه میزان به حفظ اصالت و یا تغییر گفتمان روایی در گفتمان بصری منطق الطیر توجه داشته است؟ و دراین بین به صورت جزگرایانه، میزان تأثیر پیشامتن بر متن نهایی، صحنه پردازی های تصویری ویژگی های ظاهری شخصیت های موجود در این نسخه چگونه بازنمایی شده است؟ روش پژوهش: با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و مبنی بر چارچوب نظری نقد تکوینی به بررسی جامعه موردمطالعه (10 تصویر) پرداخته شده است. نتیجه گیری: تصویرسازِ ناشناسِ این اثر از اصول تصویری دوره خود (دوره اول قاجار) آگاهی کامل داشته و از تمامی نکات ویژگی های این دوره در تصویرسازی هایش استفاده نموده است. از سویی دیگر، تصاویر داستان به طورکلی با متن اشعار مطابقت دارد، اما تصویرگر در شخصیت پردازی و تعداد شخصیت ها، فضاسازی و به تصویر کشیدن حالات روحی و جسمی شخصیت ها به طور کامل به متن پایبند نبوده و دراین بین هنجارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری و سبک شخصی هنرمند، مؤثر بوده است. کلیدواژه ها: منطق الطیر، نقاشی دوره قاجار، نقد تکوینی، پیشامتن، متن
تجلی خیال در هنر تصویرسازی معاصر (مطالعه موردی آثار فرشید مثقالی و هاینز ادلمن)
منبع:
فردوس هنر سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲
90-109
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هنر تصویرسازی معاصر، از ویژگی های منحصربه فردی همچون بازتاب خیال پردازی های ذهنی و ترکیب واقعیت با عناصر سورئال برخوردار است؛ چراکه خیال به عنوان یکی از قدرت های ذهنی انسان، می تواند به شکلی منحصربه فرد در بیان مفاهیم پیچیده، خلق دنیای جدید و ارائه روایت های بصری نقش آفرینی کند. بررسی تجلی خیال در این نوع هنر، به ویژه در آثار برجسته ای مانند فرشید مثقالی و هاینز ادلمن، زمینه ای را برای تحلیل مفهوم خیال در تصویرسازی معاصر فراهم می آورد. این مسئله ضرورت بررسی چگونگی به کارگیری عناصر خیالی و نمادین در آثار این دو هنرمند را مطرح می کند.
هدف پژوهش: هدف این پژوهش، شناسایی و بررسی چگونگی تجلی خیال در هنر تصویرسازی معاصر از طریق مطالعه موردی آثار فرشید مثقالی و هاینز ادلمن است. پژوهش تلاش می کند تا تفاوت ها و شباهت های به کارگیری عناصر خیالی و نمادپردازی در آثار این دو هنرمند را شناسایی و تحلیل کند.
سؤال پژوهش: چگونه خیال در آثار تصویرسازی فرشید مثقالی و هاینز ادلمن تجلی یافته و چه نقشی در روایت و معنا پردازی آثار آن ها دارد؟
روش پژوهش: این پژوهش از روش تحلیل محتوا و مطالعه موردی بهره می برد. در ابتدا، آثار منتخب فرشید مثقالی و هاینز ادلمن موردبررسی قرارگرفته و سپس عناصر تصویری، نمادین و خیالی به کاررفته در این آثار تجزیه وتحلیل می شود. همچنین، از منابع دست اول و مقالات تخصصی مرتبط برای پشتیبانی تئوریک استفاده شده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر دو هنرمند از عناصر خیال و نمادپردازی به گونه ای خلاقانه استفاده کرده اند تا به آثار خود عمق معنایی بیشتری بخشند. فرشید مثقالی از خیال به عنوان ابزاری برای روایتگری اجتماعی و فرهنگی بهره می برد، درحالی که هاینز ادلمن از نمادهای خیالی برای خلق دنیایی سورئال و فانتزی استفاده کرده است. این تفاوت ها و شباهت ها، مرزهای نوینی در هنر تصویرسازی معاصر ایجاد کرده اند که جایگاه خیال و تجلی آن را در این حوزه تقویت می کند.
تحلیل آثار هنرمندان نسل پنجم گرافیک ژاپن بر اساس زیبایی شناسی فمینیستی کرولین کورسمایر
منبع:
فردوس هنر سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
48-63
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله
زیبایی شناسی فمینیسم، همانند سایر شاخه های این مکتب، مفروضات بنیادین و سنتی غرب را به دلیل تکیه بر پیش فرض ها و نظریات متعصبانه و جنسیت زده، مورد انتقاد قرار داده و این مفروضات را عامل اساسی در شکل گیری و عملکرد زیبایی شناسی می داند. این رویکرد معتقد است که در حوزه هنر و زیبایی شناسی، تبعیض جنسیتی مانع رشد نبوغ، استعداد و خلاقیت زنان در تولید آثار هنری شده است. زیبایی شناسی فمینیستی با بهره گیری از مطالعات میان رشته ای به تحلیل دستاوردهای حوزه های فلسفه، جامعه شناسی و تاریخ هنر می پردازد.
هدف پژوه ش:
هدف این مقاله، ارزیابی زیبایی شناسی فمینیستی بر اساس نظریات کارولین کورسمایر در پوسترهای منتخب از هنرمندان معاصر ژاپن است.
سؤال پژوه ش
تفسیر تصاویر استفاده شده در پوسترهای گرافیکی معاصر ژاپن از دیدگاه فمینیسم چیست؟
روش پژوهش
در این پژوهش، از رویکرد و چارچوب نظری کارولین کورسمایر، منتقد فمینیست و استاد دانشگاه در ایالات متحده، برای تحلیل آثار استفاده شده است. شش مؤلفه مهم در نظریه ی او، با توجه به ویژگی های تصویری هنر پوستر ژاپنی، تبیین و تحلیل شده اند. تمرکز پژوهش بر تحلیل نحوه عملکرد هنرمندان مرد ژاپنی در استفاده از تصاویر به کاررفته در آثار پوستر ایشان با رویکرد فمینیستی است.
نتیجه گیری نتایج پژوهش نشان می دهد که محیط اجتماعی، تحولات سیاسی، تاریخی، فرهنگی و رسانه ای تأثیر بصری قابل توجهی بر آثار هنرمندان معاصر ژاپنی گذاشته است. بر اساس یافته ها، سه نفر از هشت هنرمند نسل پنجم گرافیک ژاپن درصد بالایی از ایده های زیبایی شناختی فمینیستی کارولین کورسمایر را در آثار خود منعکس کرده اند.
موسیقی خیابانی، هنر عمومی شهری و برنامه ریزی شهری (توسعه شهری خلاق با تاکید بر آفرینش فضاهای شهری مردم گرا) مطالعه موردی: تحلیل تطبیقی محدوده های شهرچایی و خیام جنوبی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
71-52
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: مفهوم هنر عمومی شهری و ظهور آن در قلمرو همگانی از مهمترین عوامل تقویت و تسریع فرآیند و فعالیت های شهر خلاق محسوب می گردد. موسیقی خیابانی به عنوان هنر عمومی شهری، رویدادی اثرگذار در جوامع شهری می باشد که سعی در بهبود سطح کیفی حیات اجتماعی، تقویت خاطرات جمعی، افزایش سطح سرزندگی و میزان پویایی شهری و نیل به توسعه شهری خلاق را دارد. هدف: تلاش نگارندگان در این نوشتار، بازتعریف اهمیت و ارزش مهم رویداد هنرهای عمومی شهری در فضاهای شهری، شناسایی امکان سنجی اجرای موسیقی خیابانی در محیط های اجتماعی و آفرینش و توسعه فضاهای شهری مردم گرا می باشد که با ارزیابی تطبیقی محدوده های مطالعاتی کریدور سبز شهرچایی و پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه به مطالعه آن پرداخته شده است. روش: در تحقیق حاضر با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از روش های اسنادی-کتابخانه ای، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گردآوری اطلاعات اقدام شده است. جامعه آماری و حجم نمونه متشکل از دو گروه متخصصین، اندیشمندان و اساتید دانشگاهی و اعضای فعال موسیقی خیابانی می باشد که با احتساب روش نمونه گیری طبقه ای یا گروهی تعداد 60 نمونه احتساب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل کمی نیز از روش های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، سوارا و کوکوسو بهره گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: طبق یافته ها، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و محیطی و شاخص های «امکان اجرای زنده موسیقی» و «کیفیت طراحی محیط» به ترتیب بیشترین و کمترین سطح اهمیت را کسب نموده اند. همچنین محدوده کریدور سبز شهرچایی نسبت به پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه، شرایط مطلوب تری را نسبت به اجرای هنرهای عمومی شهری (موسیقی خیابانی) به خود اختصاص داده است.
الگوی طراحی مسجد در معماری معاصر با تأکید بر مساجد شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
327 - 336
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی به مثابه یکی از بزرگ ترین مصادیق هنر اسلامی بوده و بیشترین نمود معماری اسلامی، در مساجد متجلی شده است. مسجد در دوران های مختلف همواره دچار تغییرات و تحولات گوناگون از نظر شکلی و فضایی شده و هر دوره تاریخی ویژگی های خاص خود را نمایان ساخته است. در دوران معاصر، کیفیت طراحی معماران، بر ساختار کالبدی و فضایی مسجد اثرگذار بوده و منجر به مطرح شدن مساجد نوگرا با شکل و خوانش جدیدی در فضای شهرهای اسلامی شده است. این پژوهش در تلاش است با بررسی ساختار مساجد تاریخی شهر دزفول به بازخوانی و بازتاب الگوها و ساختار مساجد سنتی در طراحی مساجد معاصر دست یابد. براساس مبانی تحقیق، روش مورد استفاده جهت انجام تحقیق از راهکارهای ترکیبی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مراجعه میدانی است. برای رسیدن به پرسش های پژوهش با استفاده از یک روش کمی و کیفی در مقایسه بین مساجد تاریخی شهر دزفول از نظر ساختاری و شکلی مورد استفاده قرار گرفته است. فرآیند استنتاج از سه مرحله تشکیل شده است: بررسی مساجد موجود در شهر دزفول، دسته بندی و انتخاب مساجد از نظر تاریخی، ساختاری و شکلی، طبقه بندی داده های کمی و تحلیل آن ها می باشد. سپس بنابر نتایج به دست آمده، الگوی طراحی مساجد شناسایی و تبیین شده است. براساس بررسی های انجام شده می توان با بهره گیری از آموخته های به دست آمده از تحلیل ساختاری مساجد تاریخی، کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر را ارتقا داد.اهداف پژوهش:بازخوانی الگو و ساختار کالبدی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول.ارتقاء کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر.سؤالات پژوهش:الگو و ساختار شکلی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول در دوره های مختلف چگونه بود؟چگونه می توان در طراحی مساجد معاصر از الگوی مساجد تاریخی دزفول استفاده کرد؟
ادبیات: واقعیت، خیال یا توهم- ایده های فلسفی در تصدیق صور خیال توسط مخاطبان
منبع:
مطالعات نظری هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
33 - 55
حوزههای تخصصی:
ادبیات قلمروی است شامل شعر، قطعه ادبی، داستان و رُمان. شاعران و نویسندگان از طریق ژانرهای یاد شده مخاطبان شان را تحت تأثیر قرار می دهند و خبرهایی می دهند که مورد پذیرش مخاطبان قرار می گیرد. برای مثال «آخرین برگ سفرنامه باران این است که زمین چرکین است» یک قطعه ادبی است که در آن ادعا شده، باران سفر می کند، سفرنامه می نویسد و از آنچه دیده گزارش می دهد. اینها صورت های خیالی است که مخاطبان آن را می پذیرند و آن را گزارشی از واقعیت تلقی می کنند. سوال این است: در دستگاه فلسفی مسلمانان، چه تلقی هایی درباره صور خیال وجود دارد؟ بر پایه کدام تلقی ها مخاطبان صور خیالی شاعران و نویسندگان را گزارش واقعیت می انگارند؟ فرآیند باور در مواجهه با این دست از گفتارهای انسانی چگونه شکل می گیرد؟ چهار تلقی می توان برای پاسخ به این پرسش در نظر گرفت: 1. تلقی عمده منطق دانان مسلمان که این گونه از گزاره ها را تخییل و تحریک می دانند و آنها را گزارش از واقع نمی دانند. 2. تلقی سکاکی که معتقد است شاعر توسعه در مصادیق می دهد. 3. تلقی علامه طباطبایی که در معنای نفس الأمر و پیرو آن، مطابقت توسعه می دهد تا بتواند این گزاره ها را گزارش از واقع و مطابق با واقع بداند. 3. تلقی نگارنده که محکی صور خیال را امری بین الاذهانی بین شاعر و مخاطب می داند که از نوعی قرارداد فرهنگی-هرمنوتیکی پیروی می کند. سنخ پرسش فلسفی-زیباشناختی، روش پاسخ به آن تحلیل و به غرض آنکه در مقام استدلال و اثبات است از گونه پرسش های تبیینی است.
زیبایی شناسی در نگاه علامه جعفری: تحلیل ابجکتیویسم و سوبجکتیویسم در مفهوم زیبایی
منبع:
مطالعات نظری هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
57 - 75
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نگاه علامه محمدتقی جعفری در خصوص طبیعت زیبایی و رابطه آن با مفاهیم ابجکتیو و سوبجکتیو می پردازد. یکی از چالش های بنیادین در فلسفه زیبایی شناسی، این پرسش است که آیا زیبایی ویژگی ای ابجکتیو و مستقل از تجربه فردی است، یا امری سوبجکتیو و وابسته به ادراک و احساسات شخصی؟ علامه جعفری، فیلسوف اسلامی معاصر، با تأکید بر تلفیق عقل و احساس، زیبایی را به عنوان پدیده ای نه تنها ذهنی، بلکه ارتباطی با کمال و حقیقت می بیند. مقاله حاضر ضمن تحلیل آثار و نظرات ایشان، با مقایسه این دیدگاه با نظریات غربی همچون کانت، تلاش دارد تا جایگاه زیبایی شناسی در فلسفه اسلامی را در چارچوب مفاهیم ابجکتیو و سوبجکتیو بررسی کند. در این تحقیق نشان داده می شود که برای علامه جعفری، زیبایی ترکیبی از ابعاد ذهنی و عینی است که نه تنها در حیطه تجربیات فردی، بلکه در ارتباط با حقیقت مطلق نیز قابل درک است. این مقاله درصدد روشن سازی تفاوت های اساسی در نگاه های ابجکتیو و سوبجکتیو زیبایی و ارتباط آن با اصول فلسفی اسلامی است.
نگرشی حکمی به عناصر بنیادی تجسمی از منظر زیباشناسی عرفانی فیض کاشانی و کاربست آن در تحلیل آثار تایپوگرافی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
199 - 233
حوزههای تخصصی:
علامه فیض کاشانی از اعاظم و مفاخر علمای شیعه و در فقه، اصول، فلسفه، کلام، عرفان، حدیث و به عبارتی تمام علوم مهم عصر خود از مردان کم نظیر روزگار است. از خلال آثار ایشان می توان به بسته جامعی از اصول عرفان نظری مطابق با سیره و درر کلام ثقلین دست یافت که در آن، نظام هستی مملو از اسماءالله و مناسبات آن، تبیین می شود. وی در رساله ای مختصر به نام مشواق، با استناد به مثنوی گلشن راز شیخ محمود شبستری ضمن شرح نمادهای محسوس رایج در شعر عارفان، شیوه ای در رازگشایی از نمادگرایی عرفانی به کار برده که می توان با بازتعریف، آن را در تحلیل آثار هنرهای تجسمی به کار برد. فیض در نمادسازی، هم زمان از ویژگی های ظاهری و کیفی نمادهای حسی در تطبیق با امور معقول بهره می برد. از منظر زیباشناسی عرفانی وی، اصول و نمادهای هنرهای تجسمی مانند ترکیب بندی، ریتم و رنگ همانند نمادهای عرفانی رخ و زلف و لب قابل تأویل و ارجاع به امور باطنی اند. بنابراین کثرت خطوط در پوستر یادآور ریتم زلف یار است و نقطه مقام اختفای غیب است. رنگ نفخ روح و افاضه وجود است که در نماد ادبی کار لب دانسته می شود. چشم محبوب محل بروز احساسات و غمزه است. نور عامل نمایش جذابیت و دیدن اثر است. خط روی معشوق حد فاصل غیب و شهادت، مهم ترین عنصر جداکننده تجسمی است و رخ با کارکرد ترکیب بندی در هنر همخوان است. کار شراب ایجاد شور و هدم قواعد عقلی است و این نقش از آن عامل مسلط یا تضاد در اثر تجسمی است
واکاوی ماهیت زیبایی از دیدگاه فلاسفه و اندیشمندان غربی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
299 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی ماهیت زیبایی از دیدگاه فلاسفه و اندیشمندان غربی است. در این پژوهش، روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است و از روش کتابخانه ای جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری از کتب بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که "زیبایی" از دیدگاه افلاطون کارایی و سودمند بودن، اندازه و تناسب داشتن است، از دیدگاه ارسطو ویژگی امر زیبا عبارت است از ارزشمندی ذاتی، لذت بخش بودن، خیر بودن، مطبوع و خوشایند بودن، نظم داشتن اجزاء درونی و همسانی، روشنی و وضوح داشتن، داشتن اندازه و تناسب، از دیدگاه لایب نیتس، زیبایی امری است سوبژکتیو و ناشی از تعمق به امری خوشایند که متضمن لذت است، از دیدگاه شافتسبری زیبایی هماهنگی و تناسب موجود در عالم خارج است، از دیدگاه هاچسون زیبایی تنها کیفیتی عینی در عالم خارج نیست، بلکه احساس لذت و شادمانی است که از مشاهده کیفیتی خارجی حاصل می گردد و ذوق (یکی از قوای درونی انسان) است که زیبایی را دریافت می کند، از دیدگاه هیوم زیبایی ایجاد احساس تحسین از کیفیات متعدد یک اثر طبیعی یا هنری است، از دیدگاه کانت ویژگی امر زیبا، خرسندی بی شائبه، خرسندی عمومی، متصف بودن به یک هماهنگی بی مقصود یا بی نتیجه و سود یا همان غائیت بدون غایت و خرسندی واجب و ضروری است، از دیدگاه هگل زیبایی های هنری بر زیبایی های طبیعی که منشأ این زیبایی ها والایی روح است که امری راستین و ذاتاً همه شمول است، برتری دارد و از دیدگاه الیوت آیزنر زیبایی، وجود درجه بالایی از انسجام و هماهنگی در اشیاء است.
ارتباط سیادت خاندان صفوی با چهره پوشانی در نگاره های دوره اول
منبع:
مطالعات نظری هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
125 - 153
حوزههای تخصصی:
انتساب حاکمان صفوی به شیخ صفی الدین اردبیلی و مسئله سیادت او، به ویژه در دوره شاه اسماعیل، از لحاظ سیاسی و مذهبی نقشی کلیدی در مشروعیت بخشی به حکومت و تقویت جایگاه صفویان نزد قزلباشان ایفا می کرد. به نظر می رسد مساله سیادت در نگاره های دوره اول صفوی بازتاب یافته و با شخصیت هایی که با برقع بر چهره تصویر شده اند مرتبط باشد. این مقاله می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که سیادت خاندان صفوی چگونه در نگاره های دوره اول صفوی منعکس شده است؟ و چه ارتباطی میان آن و چهره های مستور در این تصاویر وجود دارد؟ روش تحقیق این نوشتار توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای است.بررسی متون و نگاره های مذکور در کنار اعتقاد به حلول در میان قزلباشان نشان داد که پوشاندن چهره در نگاره ها با سیادت خاندان صفوی ومشروعیت حاکمان آن از طریق امکان وجود هویت های مختلف مرتبط است.
موسیقی عرفانی ایرانی از نگاه کربن
منبع:
مطالعات نظری هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
167 - 182
حوزههای تخصصی:
هرگاه سخن از عرفان ایرانی به میان می آید، موسیقی به عنوان بحث ضمیمه ای و یا چیزی از بیرونی به نظر می رسد. درصورتی که در عرفان ایرانی موسیقی جزء مهمی از آن محسوب می شود. این نوع موسیقی، البته معنا و تعریفی برای خود دارد که کربن سعی کرده است در مقاله معنای موسیقی عرفانی ایرانی آن را شرح دهد. او ابتدا از پارادوکس بین این نوع موسیقی با حکم فقها و البته چیزی به منزله تکمیل کننده عرفان ایرانی صحبت می کند و سپس با تأسی از روزبهان بقلی شیرازی، به بیانی عرفانی از سخن امیرالمؤمنین علی (ع) می رسد و بعد با توضیحی که از دیباچه مولانا نقل می کند؛ از پس شرح آن برمی آید. پس از مطرح کردن عهد و میثاق ازلی حضرت حق با آدمی، و فراتاریخی بودن عرفان و تصوف در ایران به بحث سماع و عرفان می پردازد و سرانجام همچون عارف مرحله کمال موسیقی عرفانی ایرانی که همانا سکوت و سماع حضرت حق است می رسد. در این نقطه کربن ترجیح می دهد سکوت کند و نیت خود را از مطرح کردن این مباحث مقابله با بشر دنیای مدرن که گوش شنوا ندارد؛ بیان می کند، وی تمام این مباحث را از نوعی روش پدیدارشناسی که خودش به آن کشف المحجوب می گوید، مطرح می کند و بنابراین موسیقی عرفانی ایرانی را نه تنها جزئی اصلی از عرفان ایرانی می داند؛ بلکه آن را زبانی برای بیان این نوع عرفان مجسم می کند. بنابراین در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و از طریق گردآوری مطالعات کتابخانه ای به این پرسش پاسخ داده می شود که از نگاه کربن موسیقی عرفان ایرانی چیست؟