ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۴۶۱.

تاثیر نوروفیدبک بر بهبود عملکردهای اجرای و تحصیلی در کودکان و نوجوانان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی و اختلالات یادگیری: مطالعه مروری

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک اختلال نقص توجه/بیش فعالی اختلالات یادگیری عملکردهای اجرایی و تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۹۴
این مطالعه مروری سیستماتیک با هدف بررسی تأثیر نوروفیدبک بر بهبود عملکردهای اجرایی و تحصیلی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) و اختلالات یادگیری انجام شد.اختلالات یادگیری یکی از چالش های مهم در نظام آموزشی و سلامت روان نوجوانان است. این مقاله به بررسی تأثیر ترکیبی نوروفیدبک و سبک زندگی سالم بر بهبود اختلالات یادگیری و عملکرد شناختی در نوجوانان می پردازد. با مرورمقالات معتبر علمی، نشان داده می شود که نوروفیدبک به عنوان یک روش غیرتهاجمی می تواند به تنظیم فعالیت های مغزی کمک کند و در کنار آن، سبک زندگی سالم شامل تغذیه مناسب، ورزش منظم و خواب کافی می تواند به بهبود وضعیت شناختی و یادگیری نوجوانان کمک کند. نتایج این مرور نشان می دهد که ترکیب این دو رویکرد می تواند اثرات مثبتی بر روی عملکرد شناختی و یادگیری نوجوانان داشته باشد.نتایج نشان داد که نوروفیدبک می تواند به طور قابل توجهی توجه پایدار، مهار پاسخ و برنامه ریزی را در کودکان مبتلا به ADHD بهبود بخشد. همچنین، تلفیق نوروفیدبک با درمان های شناختی-رفتاری می تواند در بهبود مهارت های خواندن و حل مسئله ریاضی در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری موثر باشد. با این حال، مطالعات بیشتری با طراحی قوی تر و نمونه های بزرگ تر برای تأیید این یافته ها مورد نیاز است.
۴۶۲.

مقایسه اثربخشی غنی سازی ازدواج بر اساس زوج درمانی شناختی-رفتاری تقویت شده و زوج درمانی هیجان مدار بر رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رضایت زناشویی زوج درمانی شناختی - رفتاری تقویت شده زوج درمانی هیجان مدار غنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۲
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی غنی سازی ازدواج بر اساس زوج درمانی شناختی-رفتاری تقویت شده و زوج درمانی هیجان مدار بر رضایت زناشویی زوجین بود. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر مبنای طرح پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره در اصفهان در سال 1402 تشکیل دادند که تعداد 45 زوج به عنوان نمونه به صورت هدفمند بر اساس ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان یکبار پیش از مداخله، یکبار بعد از مداخله و یکبار در دوره پیگیری به پرسشنامه رضایت زناشویی فانک و راگ (2007)پاسخ دادند. هر کدام از گروه های آزمایش جداگانه یکی از رویکردهای غنی سازی(شناختی-رفتاری تقویت شده و هیجان مدار) برای آنها 9 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یکبار اجرا شد، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26 با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.یافته های پژوهش نشان داد هر دو رویکرد بر روی رضایت زناشویی تأثیر معنادار داشته است (p<0/05). و تفاوت معناداری بین دو رویکرد در افزایش رضایت زناشویی مشاهده نشد (p>0/05). بنابراین می توان نتیجه گرفت از دو رویکرد فوق می توان برای افزایش رضایت زناشویی زوجین استفاده نمود.
۴۶۳.

تحلیل ساختار ابزار سنجش خود مراقبتی دوران بلوغ (فرم والدینی) با استفاده از نظریه کلاسیک آزمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تحلیل عاملی خودمراقبتی دوران بلوغ والدین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختار ابزار سنجش خودمراقبتی دوران بلوغ (فرم والدینی) با استفاده از نظریه کلاسیک آزمون در سال 1402 انجام شد. روش: روش پژوهش با تکیه بر روش های روانسنجی (تحلیل عاملی) و ابزار مورد استفاده مقیاس خودمراقبتی دوران بلوغ (فرم والدینی) آزادیکتا (1402) بوده است. جامعه آماری والدین دارای فرزند دختر و پسر دانش آموز پایه ششم دوره ابتدایی شهر ماکو در سال تحصیلی 03-1402 بوده که 480 نفر از آنان به شیوه تصادفی در پژوهش مشارکت نمودند. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و کاربست چرخش متعامد نشان داد که این مقیاس از 4 عامل معتبر تشکیل شده است که در مجموع 54/47 درصد از واریانس کل را تبیین می کردند. ضریب اعتبار اُمگا نیز بالاتر از 7/0 حاصل شد و ساختار عاملی بدست آمده طی تحلیل اکتشافی از شاخص های برازندگی (CFI، GFI، RFI، NFI، IFI) مطلوبی در تحلیل عاملی تاییدی برخوردار بوده است. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که ابزار سنجش خودمراقبتی دوران بلوغ (فرم والدینی) از ساختار عاملی معتبر و شاخص های برازندگی مطلوب برخوردار است. این ابزار با در نظر گرفتن مؤلفه های آموزشی، تربیتی و فرهنگی، نگرش و رفتار والدین در حوزه تربیت جنسی فرزندان را به طور مؤثر می سنجد. به کارگیری آن می تواند زمینه ساز مداخلات هدفمند در نظام آموزش خانواده باشد.
۴۶۴.

The Mediating Role of Financial Anxiety in the Relationship between Coping Strategies and Marital Stress during an Economic Crisis(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: financial anxiety marital stress Coping Strategies married people

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۴
Objective: Financial anxiety can affect the lives of many people, but in the literature, especially in Iran, it has not received much attention. The aim of this study was to determine the mediating role of financial anxiety in the relationship between coping strategies and marital stress. Methods:  The statistical population of the study is married people in Isfahan city. The Research method was correlation-path analysis. By convenience sampling method, 200 people were selected and completed the Financial Anxiety Questionnaire (FAQ), Coping Strategies Questionnaire (CISS), and Marital Stress Scale (MSS). Amos-24 software was used for the final evaluation of the model. Results: Findings showed that problem-focused coping strategy and emotion-focused coping strategy indirectly affect marital stress through financial anxiety in married people. The normalized chi-square index is 1.34, the root of the mean squared error (RMSEA) is 0.04, and CFI = 0.99, TLI = 0.96, GFI = 0.99, and NFI = 0.98. Then it can be claimed that the model has a good fit. Conclusion: Based on the results of this study, it can be said that the coping strategies that people use to deal with stressful situations affect their financial anxiety and, subsequently, their marital stress.
۴۶۵.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ناگویی هیجانی زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب فراگیر ناگویی هیجانی طرحواره درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ناگویی هیجانی زنان مبتلا به این اختلال انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه ای ۴۵ نفره از زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که به کلینیک روان شناسی آرامیس شهرری مراجعه کرده بودند، به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه طرحواره درمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و کنترل تقسیم شدند. گروه های آزمایشی طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. برای سنجش ناگویی هیجانی از پرسشنامه تورنتو استفاده شد و داده ها با تحلیل کوواریانس بررسی گردید. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی به طور معناداری ناگویی هیجانی را کاهش داده اند (p<0.05)، اما طرحواره درمانی اثربخشی بیشتری در بهبود مؤلفه های تشخیص و توصیف احساسات و کاهش تفکر عینی نشان داد. این یافته ها مؤید نقش مؤثر هر دو رویکرد در بهبود تنظیم هیجانی در مبتلایان به اضطراب فراگیر است و بر ضرورت توجه به ابعاد هیجانی در درمان های روان شناختی تأکید دارد. توصیه می شود انتخاب رویکرد درمانی با در نظر گرفتن ویژگی های فردی مراجع صورت گیرد.
۴۶۶.

مقایسه اثربخشی آموزش سبک های یادگیری شناختی وارک و راهبردهای فراشناختی برپیشرفت درس علوم دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های یادگیری شناختی وارک راهبردهای فراشناختی پیشرفت دانش آموزان درس علوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۲
زمینه: در پیشرفت تحصیلی، عوامل متعددی می توانند بر موفقیت دانش آموزان تأثیر بگذارند. دو رویکرد مهم و کاربردی در این زمینه، راهبردهای فراشناختی و سبک های یادگیری VARK هستند که هر کدام به شیوه ای منحصر به فرد، تلاش می کنند یادگیری و دست یابی به درک عمیق را تسهیل کنند. مطالعات قبلی اثربخشی هر یک از این رویکردها را در بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به طور جداگانه بررسی کرده اند. با این وجود، شکاف پژوهشی مهمی در مقایسه مستقیم اثربخشی این دو رویکرد برای بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش سبک های یادگیری شناختی وارک و راهبردهای فراشناختی بر پیشرفت درس علوم دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموز پسر مقطع اول متوسطه شهر تهران در سال 1400-1399 بود، که براساس آخرین آمار رسمی اداره آموزش و پرورش شهر تهران برابر با 2400 دانش آموز است. برای انتخاب نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در مجموع 69 دانش آموز انتخاب شد و به سه گروه (هر گروه 23 نفر اختصاص داده شد). گروه آزمایش اول تحت آموزش راهبردهای فراشناختی (پنتریچ، 2004) قرار گرفتند؛ گروه آزمایش دوم سبک های یادگیری وارک (فلمینگ و میلز، 1998) آموزش داده شد و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها آزمون پیشرفت تحصیلی علوم بود که توسط پژوهشگر ساخته شده بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 27 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر سبک های یادگیری شناختی وارک در پیشرفت تحصیلی درس علوم دانش آموزان تأثیر دارد (05/0 >P). همچنین آموزش مبتنی بر راهبردهای فراشناختی در پیشرفت تحصیلی درس علوم دانش آموزان تأثیر دارد (05/0 >P) همچنین یافته ها بیانگر این بود که اثر آموزش مبتنی بر سبک های یادگیری شناختی وارک و راهبردهای فراشناختی بر پیشرفت تحصیلی درس علوم متفاوت نیست (05/0 P>). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می توانند به تصمیم گیران و طراحان آموزشی در انتخاب روش های مناسب برای بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کمک کنند. همچنین، یافته های پژوهش حاضر می توانند برای معلمان و مشاوران آموزشی به عنوان راهنمایی در شناسایی و به کارگیری روش های آموزشی مؤثر برای دانش آموزان با نیازهای یادگیری متفاوت مفید واقع شوند و بدین ترتیب، به بهبود کیفیت آموزشی و حمایت از یادگیری فعال و مستقل کمک نمایند.
۴۶۷.

نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه انعطاف پذیری تصویر بدن با سبک ارتقادهنده سلامت در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری تصویر بدن تاب-آوری سبک ارتقا دهنده سلامت سندرم تخمدان پلی کیستیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۵۵
زمینه: سندرم تخمدان پلی کیستیت یکی از شایع ترین اختلالات در زنان است که می تواند تأثیرات روانشناختی گسترده ای داشته باشد. در این میان، انعطاف پذیری تصویر بدن، می تواند تأثیرات مثبتی بر تاب آوری زنان داشته باشد. تاب آوری به عنوان یک متغیر واسطه ای می تواند در تقویت سلامت روان و جسم این زنان نقش مهمی ایفا کند و به بهبود کیفیت زندگی آن ها کمک کند. با این حال، در ادبیات موجود، شکاف هایی در بررسی نقش تاب آوری در این زمینه مشاهده می شود و نیاز به پژوهش های بیشتری در این حوزه احساس می شود. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه انعطاف پذیری تصویر بدن با سبک ارتقاءدهنده سلامت در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بود. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان و دختران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک مراجعه کننده به بیمارستان کمالی شهرکرج در سال 1403- 1402 تشکیل داد و از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 600 نفر انتخاب شدند و به پرسشنامه های تاب آوری (کانر دیویدسون، 2003)، سبک ارتقاءدهنده سلامت (والکر و همکاران، 1981) و انعطاف پذیری تصویر بدن (ماگالانز، 2015) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS نسخه 4 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان دادد که انعطاف پذیری تصویر بدنی به طور مثبتی بر تاب آوری تأثیر دارد و بالعکس، انعطاف ناپذیری ارتباط معکوس معناداری با تاب آوری را ترسیم می نماید (05/0 >P). همچنین تاب آوری بر سبک ارتقاءدهنده سلامت زنان پژوهش حاضر، تأثیری مثبت را گزارش کرده بود (05/0 >P). همچنین یافته ها نشان داد که تاب آوری به عنوان یک متغیر واسطه ای عمل کرده و می تواند رابطه بین انعطاف پذیری تصویر بدن و سبک ارتقاءدهنده سلامت را تبیین نماید (05/0 >P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش می تواند به طراحی مدل های مداخلاتی کمک کند که هدف آن تقویت انعطاف پذیری تصویر بدن و تاب آوری در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک باشد. این مداخلات می تواند بهبود سبک زندگی و افزایش سلامت روان و جسم این زنان را تسهیل کند و در نهایت منجر به افزایش کیفیت زندگی آن ها شود.
۴۶۸.

بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، ناگویی هیجانی و پیروی از درمان در نوجوانان دختر مبتلا به ریفلاکس معده- مری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اضطراب ناگویی هیجانی پیروی از درمان نوجوانان دختر مبتلا به ریفلاکس معده- مری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۸۲
زمینه: مطالعات نشان داده است ریﻔﻼﻛﺲ ﻣﻌﺪه- مری از شایع ترین اختلالات دﺳﺘﮕﺎه ﮔﻮارش اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣیﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ رواﻧی بیماران ﺗأﺛیﺮ ﺳﻮء داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بسیاری از اختلالات روانشناختی در اقشار گوناگون بررسی شده است، اما در مطالعات داخلی تاکنون اثربخشی این رویکرد در بیماران مبتلا به ریفلاکس معده-مری مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، ناگویی هیجانی و پیروی از درمان نوجوانان دختر مبتلا به ریفلاکس معده- مری انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر مبتلا به ریفلاکس معده- مری مراجعه کننده به بیمارستان ثارالله کرج در سال 1402 بود که از بین آن ها، 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش تحت آموزش 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت، ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب (بک و استر، 1990)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) و پیروی از درمان دارویی (موریسکی و همکاران، 2008) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل کوواریانس یک راهه و نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین گروه ها، نمرات پس آزمون در بین گروه های آزمایش و گواه دارای تفاوت معنی داری بود (05/0 P<). هم چنین نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث کاهش سطح اضطراب و ناگویی هیجانی در شرکت کنندگان شد (05/0 P<). هم چنین نتایج نشان داد درمان مورد استفاده منجر به افزایش پیروی از درمان در اعضای گروه آزمایش شد (05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود، متخصصان (پزشکان، روان پزشکان و روانشناسان) از این شیوه درمانی در کنار دارو درمانی در جهت کاه
۴۶۹.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر روش تدریس معکوس و آموزش مبتنی بر روش تدریس مشارکتی بر میزان یادگیری خودراهبر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان یادگیری خودراهبر یادگیری مشارکتی یادگیری معکوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۷
با توجه به تغییر شیوه های آموزش از معلم محوری به دانش آموز محوری، و وجود خلا در الگوهای آموزش دانش آموز محور، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی برروش تدریس معکوس و روش تدریس مشارکتی بر یادگیری خودراهبر در درس شیمی یک دانش آموزان دختر  پایه دهم (دوره دوم متوسطه) انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه (پایه ی دهم) یک منطقه از شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲ – ۱۴۰۱ بود که تعداد آنها 600 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول کوهن برآورد گردید. با روش نمونه گیری در دسترس 90 نفر از دانش آموز دختر پایه دهم  بر اساس معیارهای ورود انتخاب و به روش تصادفی ساده در سه گروه مساوی آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 30 نفر). دانش آموزان گروه آزمایش اول تحت آموزش یادگیری به شیوه معکوس در 8 جلسه 75 دقیقه ای و دانش آموزان گروه آزمایش دوم تحت آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی در 8 جلسه 75 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه یادگیری خود راهبر فیشر و همکاران (2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون  تعقیبی بونفرونی انجام شد. نتایج نشان دهنده این بود که بین اثربخشی آموزش مبتنی برروش تدریس معکوس و روش تدریس مشارکتی بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد (0/01≥P ) و اثر گذاری آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس نسبت به آموزش مبتنی بر یادگیری مشارکتی بر میزان یادگیری خودراهبر در دانش آموزان در درس شیمی یک بیشتر بوده است. بنابراین، برای بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می توان با برنامه ریزی ها و به کارگیری تدابیر وبرگزاری کلاس های آموزشی  به شیوه یادگیری معکوس و مشارکتی میزان یادگیری خودراهبر را در آنها تقویت نمود.
۴۷۰.

روند ساختار فکری مطالعات تربیت جنسی بر اساس مقالات نمایه شده در Web of Science(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت جنسی بیبلومتریک پایگاه کتاب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
این پژوهش سعی دارد با استفاده از فنون تحلیل هم رخدادی واژگان، نقشه دانش در پژوهش های منتشرشده در پایگاه Web of Science در حوزه تربیت جنسی را با استفاده از رویکردهای تحلیل شبکه و دیداری سازی علمی موردمطالعه قرار دهد. در یک مطالعه توصیفی تحلیلی، تعداد 1556 منابع علمی موضوع تربیت جنسی از پایگاه Web of Science به صورت جستجوی عنوانی، مورد تحلیل بیبلومتریک قرار گرفت. تحلیل داده ها توسط امکانات این پایگاه و همچنین نرم افزار VOS viewer که یک نرم افزار تحلیل شبکه اجتماعی است صورت گرفت. یافته ها: منابع بازیابی شده تولیدات علمی سال های 1909 تا 2021 را پوشش داد. نتایج مطالعه نشان دهنده روند صعودی انتشار مقالات حوزه تربیت جنسی در ده سال اخیر بود. بیشترین تعداد مقالات در سال 2019، 190 مقاله بود. بیشترین انتشارات این حوزه به صورت مقاله پژوهشی اصیل (661/62 %) و از کشورهای آمریکا (368/38 %) بود. مدارک موردمطالعه نشان داد، مفاهیمی از قبیل: تحقیقات آموزشی، بهداشت شغلی محیط عمومی، روانشناسی ازجمله پرکاربردترین زمینه ها در حوزه ی تحقیقات تربیت جنسی در سطح بین المللی به شمار می روند. ترسیم شبکه هم تألیفی مجلات در موضوع تربیت جنسی در 6 خوشه و با تعداد 393 تألیف مشترک نمایش داده شد. واژه های کلیدی از پیشگیری از بارداری و بیماری های مقاربتی به سمت هویت یابی جنسی و سپس پیشگیری از آسیب های روانی متحول شدند. ازآنجاکه مبحث تربیت جنسی به طور گسترده در کشورهای دنیا و ایران موردتوجه قرارگرفته؛ به نظر ضروری می رسد برای ارائه برنامه های آموزشی مرتبط جهت آموزش مباحث جنسی به دانش آموزان متناسب با سطح آن ها در راستای آشنایی آن ها با این مباحث اندیشیده شود.
۴۷۱.

طراحی مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس محرومیت هیجانی با میانجی گری ناگویی خلقی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت خانگی محرومیت هیجانی ناگویی خلقی خیانت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۹۱
زمینه: خشونت خانگی و خیانت زناشویی از جمله رخدادهایی است که ضمن متأثر کردن روابط زوجین به صورت منفی، می توانند باعث از هم گسیختگی خانواده و جدایی زوجین از یکدیگر شوند. مطالعات پیشین به بررسی روبط بین محرومیت هیجانی و ناگویی خلقی با خشونت خانگی و خیانت زناشویی پرداخته اند، اما تا کنون پژوهشی که گرایش به خشونت خانگی را بر اساس محرومیت هیجانی با میانجی گری ناگویی خلقی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بررسی کند، انجام نشده است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس محرومیت هیجانی با میانجی گری ناگویی خلقی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی بود که با روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان درگیر با مسئله خیانت زناشویی همسر بودند که در سال 1401 به مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران مراجعه کرده بودند. 323 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد و با روش در دسترس از بین مراجعان درگیر در خیانت زناشویی مراکز مذکور انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در پژوهش شامل چهار پرسشنامه خیانت زناشویی (ینیسری و کوکدمیر، 2006)، ناگویی خلقی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) خشونت خانگی (محسنی تبریزی و همکاران، 1391) و محرومیت هیجانی (یانگ، 1998) بود. هم چنین برای تحلیل داده های پژوهش از نسخه 26 نرم افزار SPSS و نسخه 3 نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین محرومیت هیجانی با گرایش به خشونت خانگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی رابطه مستقیم وجود دارد (05/0 P<). بین محرومیت هیجانی با گرایش به خشونت خانگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی به واسطه ناگویی خلقی رابطه غیرمستقیم وجود دارد (05/0 P<). هم چنین مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس محرومیت هیجانی با میانجی گری ناگویی خلقی دارای برازش مطلوب است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود زوج درمانگران در جهت پیشگیری از خشونت خانگی و متعاقب آن خیانت زناشویی، از راهکارهای لازم جهت کاهش اثرات محرومیت هیجانی و تعدیل ناگویی خلقی استفاده کنند.
۴۷۲.

The Effects of Innovative Organizational Climate on Job Performance in Private-sector Employees: Mediating Role of Job Motivation and Self-Efficacy

کلیدواژه‌ها: Innovative Organizational Climate Job Performance motivation private sector Self-Efficacy

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۲
Objective : The purpose of the present research was to investigate the impact of innovative organizational climate on the job performance of private sector employees, taking into account the mediating role of job motivation and self-efficacy. Methods : A descriptive-correlation approach was employed in the current investigation, utilizing structural equation modeling. The population of the study consisted of 384 employees from the private sector, aged between 21 and 49 years (with a mean age of 35.11±8.17 years), who willingly participated in the present study. The research was conducted in Tehran, Iran, in the year 2023. The participants were selected through a convenience sampling method, adhering to the guidelines outlined by Krejci and Morgan. Standard questionnaires were used for data collection. Pearson correlation test and structural equation modeling were used for data analysis. Results : Results revealed that innovative organizational climate significantly affected job performance (T=6.284). Moreover, innovative organizational climate significantly affected job motivation (T=11.594). Furthermore, innovative organizational climate significantly affected self-efficacy (T=9.509). In addition, job motivation had significantly mediated the relationship between innovative organizational climate and job performance (P<0.001). Finally, self-efficacy had significantly mediated the relationship between innovative organizational climate and job performance (P<0.001). Conclusion: Based on the findings of this research, it is recommended that market holders focus on promoting and enhancing the factors and components that contribute to the innovative organizational climate of private-sector employees. Additionally, greater emphasis should be placed on job motivation and self-efficacy of the private-sector employees. 
۴۷۳.

اصول تحول روان شناختی بر اساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اصل تحول روان شناختی حمکت متعالیه تحلیل محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۳
هدف از این پژوهش، دستیابی به اصول تحول روان شناختی بر اساس حکمت متعالیه است. پژوهش حاضر با روش کیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد؛ همچنین داده ها از طریق مطالعه و فیش برداری از کتب، مقالات و نیز استفاده از کتابخانه های الکترونیک جمع آوری و طبقه بندی گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بر اساس حکمت متعالیه می توان به سه دسته از اصول تحول روان شناختی دست یافت: دسته اول اصول حاکم بر روند تحول روان شناختی شامل تدریجی بودن، مراتبی بودن، سیر از ساده به پیچیده، پیوستگی، تفاوت در آغاز و امتداد، وابستگی به بدن، نقش مخاطرات، الگومندی و قابل پیش بینی، دارای ابعاد متنوع؛ دسته دوم اصول حاکم بر جهات تحول روان شناختی شامل مبدأ و مقصدی الهی، کمال محوری و همبستگی منفی با تحول بدنی؛ دسته سوم اصول حاکم بر میزان تحول روان شناختی شامل وجود تفاوت های فردی و اختلاف سرعت میزان تحول در مراتب مختلف. پذیرش اصول تحول روان شناختی مبتنی بر حکمت متعالیه، علاوه بر تغیی ر در نوع نگاه پژوهشگر به تحول انسانی، روش و من ابع مطالع اتی وی را در پ ژوهش ه ای تحولی دگرگون ساخته به تبع آن گستره، اهداف و روش دانش روان شناسی تحولی نیز در قلمروه ای گون اگون مت أثر خواهد کرد.
۴۷۴.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان به شیوه گراس بر تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی دانشجویان دختر خوابگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش تنظیم هیجان تحمل پریشانی دانشجویان دختر خوابگاهی ناگویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: زندگی در خوابگاه و دور از خانواده، دانشجویان را با چالش های هیجانی و رفتاری روبرو می کند و به همین دلیل هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی دانشجویان دختر خوابگاهی بود. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی دانشجویان دختر ۲۰ الی ۳۰ ساله مقیم خوابگاه دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بودند که ۴۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه ۲۰ نفر) گمارده شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای آموزش را دریافت کردند اما مداخله ای برای گروه کنترل انجام نشد. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه های تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و ناگویی هیجانی بگبی و همکاران در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سنجیده شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد آموزش تنظیم هیجان توانسته است تفاوت معناداری بین دو گروه در دو متغیر پژوهش ایجاد کند بدین صورت که تأثیر ۱۷ درصدی بر افزایش تحمل پریشانی (۷۷/۷ = F، ۰۱/۰ > p) و تأثیر ۱۳ درصدی بر کاهش ناگویی هیجانی گروه آزمایش داشته است (۷۹/۵ = F، ۰۵/۰ > p). نتیجه گیری: با آموزش مهارت های تنظیم هیجان به دانشجویان می توان توانایی هیجانی آن ها را جهت زندگی در شرایط چالش برانگیز خوابگاه افزایش داد.
۴۷۵.

Predicting burnout based on work-family conflict with the mediation of perceived social support and psychological capital

کلیدواژه‌ها: Burnout Psychological Capital Social support work-family conflict

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۰
The present study aimed to predict job burnout in employed men and women based on work-family conflict mediated by perceived social support and psychological capital. This study is applied in terms of its purpose and descriptive in terms of its method and is of the correlation type. The statistical population of this study consists of all men and women employed in governmental and non-governmental offices and organizations in Tehran in the spring of 2024, of which 237 people were selected through available sampling. The research tools included the Job Burnout Questionnaire by Maslach et al. (2001), Multidimensional Measure of Work–Family Conflict by Carlson et al. (2000), Multidimensional Scale of Perceived Social Support by Zimet et al. (1990), and the Psychological Capital Questionnaire by Luthans et al. (2007). The structural model fit was examined using structural equation modeling and SPSS and AMOS software. The results showed that burnout in employed women and men is predicted based on work-family conflict (P=0.001, β=0.500). Burnout in employed women and men is predicted based on work-family conflict with the mediation of perceived social support (P=0.001, Z=5.33). Burnout in employed women and men is predicted based on work-family conflict with the mediation of psychological capital (P=0.001, Z=5.07).
۴۷۶.

رابطه بین تجربه های آسیب زای دوران کودکی با سلامت روان با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه های آسیب زای دوران کودکی راهبرد های مقابله ای سلامت عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تجربه های آسیب زای دوران کودکی و سلامت عمومی با نقش میانجی راهبرد های مقابله ای بود.  روش : روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی موسسات غیرانتفاعی شهر رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه ای به حجم 173 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ)، ترومای کودکی برنستاین و همکاران (CTQ) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (CSQ) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده های آماری از ضریب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS و AMOS، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آسیب عاطفی و غفلت عاطفی مستقیماً بر راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی تأثیر داشت، درحالی که آسیب جسمی و جنسی فقط بر سلامت عمومی و غفلت جسمی، تنها بر راهبردهای مقابله ای تأثیر داشت. همچنین، مقابله هیجان مدار، رابطه بین آسیب عاطفی و سلامت عمومی را میانجی گری می کرد، اما مقابله مسئله مدار نقش میانجی نداشت. راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و مساله مدار نقش میانجی معناداری بین غفلت عاطفی و غفلت جسمی با سلامت عمومی داشتند، و به طور مستقیم بر سلامت عمومی تأثیر داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت، تجربه های آسیب زای دوران کودکی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای، توانسته است سلامت عمومی دانشجویان را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، مداخلات روان شناختی که به تقویت راهبردهای مقابله ای پرداخته و به کاهش اثرات منفی آسیب های کودکی کمک کنند، می توانند نقش مؤثری در بهبود سلامت عمومی دانشجویان ایفا کنند.
۴۷۷.

تدوین مدل تعهد دینی بر اساس سبک دلبستگی به خدا با نقش میانجی تصویر ذهنی از خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر ذهنی از خدا تعهد مذهبی سبک دلبستگی به خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۱
تعهد مذهبی بیان می کند یک فرد تا چه اندازه درگیر با امور و مفاهیم مذهبی است یا به عبارت دیگر فردی با تعهد مذهبی بالا در زندگی و امور روزمره خود به دین پایبند است. یکی از مهم ترین مواردی که می توان بر ارتباط های انسان همچون با خدا اثر بگذارد، سبک دلبستگی است. دلبستگی از نظر بالبی ، پیوند عاطفی پایداری می باشد که ویژگی آن گرایش به جستجو و حفظ مجاورت به شخص خاص به ویژهبه ویژه در زمان استرس می باشد، پاتریک با مفهوم سبک دلبستگی به خدا بر این باور بود که تفاوت های فردی سبک های دلبستگی بزرگسال و تاریخچه دلبستگی دوران کودکی در یک نقطه زمانی با تفاوت های فردی عقاید مذهبی و الگوهای روان شناختی از خدا هماهنگ هستند؛ از این رو بین ادراک دلبستگی دوران کودکی و اعتقادات انسان به خدا نیز رابطه وجود دارد. از نظر پاتریک زمانی که شخص درمانده است، همان ارتباطی را با خدا برقرار می کند که در خلال کودکی با والدین خود داشته است و سبک های دلبستگی به والد احتمالاً پایه شکل گیری ارتباط با خدا می شود، انواع سبک های دلبستگی به خدا عبارت اند از: دلبستگی ایمن به خدا، دلبستگی اضطرابی به خدا و دلبستگی اجتنابی به خدا. لارنس تصور از خدا را مفهومی شناختی از خداوند تعریف می کند که برداشتی شهودی از خدا است و از راه مجموعه ای از یادآوری ها، تداعی های مرتبط با آن و تجربه ها مشخص می شود. بر اساس پیشینه نظری و عملی پژوهش تصویر خدا متغیری شناخته می شود که هم با تعهد دینی و هم با سبک دلبستگی به خدا در ارتباط است و می توان آن را به عنوان یک متعیر میانجی در نظر گرفت نظر به این آنکه این روابط در قالب یک مدل ساختاری بررسی نشده اند، هدف این پژوهش تدوین مدل تعهد دینی بر سبک دلبستگی به خدا با نقش میانجی تصویر ذهنی خدا. روش: پژوهش حاضر نظری و از نوع بنیادی و داده های مورداستفاده کمّی است. طرح پژوهش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی مدل معادلات ساختاری است، می باشد. جامعه این پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی نیم سال دوم 1403-1402 دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام بود که انتخاب نمونه به روش تصادفی خوشه ای انجام شد و داده ها با استفاده از مقیاس مقیاس تعهد مذهبی، مقیاس سبک دلبستگی به خدا و مقیاس تصویر ذهنی از خدا جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-29 انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد که مدل از شاخصه های برازش مطلوب برخوردار است و پس از برازش مدل نتایج نشان داد سبک دلبستگی اجتنابی به خدا با تعهد دینی رابطه مستقیم و منفی دارد، دلبستگی ایمن به خدا با تصویر مثبت رابطه مستقیم و مثبت دارد. دلبستگی اجتنابی به خدا با تصویر مثبت رابطه مستقیم و منفی دارد، دلبستگی دوسوگرا به خدا با تصویر مثبت از خدا رابطه مستقیم و منفی دارد، سبک دلبستگی ایمن با نقش میانجی تصویر مثبت از خدا با تعهد دینی رابطه غیرمستقیم و مثبت دارد. سبک دلبستگی دوسوگرا به خدا با نقش میانجی تصویر مثبت از خدا با تعهد دینی رابطه غیرمستقیم و منفی دارد، سبک دلبستگی اجتنابی با نقش میانجی تصویر منفی از خدا با تعهد دینی رابطه غیرمستقیم و منفی دارد. بحث: افراد ایمن در پرتو ایمنی و آرامش کسب شده از وجود خداوند فرصتی برای پرداختن به سطوح عالی نیازها می یابند؛ یعنی آنچه مازلو آن را خود شکوفایی می نامد ؛ مردم تمایل ذاتی به تبدیل شدن به خود واقعی شان دارند، یعنی تمام آنچه که می توانند باشندبرای دستیابی به این اهداف نهایی، تعدادی از نیازهای اساسی دیگر مانند نیاز به غذا، ایمنی، عشق و عزت نفس باید برآورده شود که خلاصه و عصاره آن در معنویت براساس علم وحی است که و ابزار مهم ایستادگی در مسیر سخت و پرچالش زندگی (انشقاق، 6) را مفهوم ایمان (عصر، 3) می داند که ایمان از معنای لغوی تصدیق و اعتقاد قلبی به کسی یاچیزی است و از معنای اصطلاحی آن، اعتقاد و تصدیق قلبی به خدا است. افرادی با دلبستگی اجتنابی به خدا دلیل نگاه منفی به خود و خدا، با ترس از صمیمیت در پی ردّ ارتباطات نزدیک می باشند این افراد گاها نگاه خرافی به مذهب دارند و آن را مانع زندگی و آزادی خود می دانند،؛ بنابراین با دیدی منفی از خود و خدا، رابطه ای سرد و فاصله فاصله دار ایجاد می کنند که در نتیجه منجر به اجتناب از خدا می شود. پیلاگ و همکاران (2016) نیز توضیح می دهند که در افراد نا ایمن مضطرب در جست و جوی مداوم صمیمت در رابطه با خدا همراه با اضطراب زیاد و تنش های فراوانی است؛ از این رو لذا افراد مضطرب برای این که از علاقه خدا اطمینان داشته باشند و نیز به علت ترس از طرد شدن، دوست دارند در روابط نزدیک کنترل شوند و کنترل را نشانه دوست داشتن می دانند که البته این احساس با خشم و اضطراب همراه است،. این افراد اعمال مذهبی را در جهت ترس از دست دادن خدا و یا ترس از مجازات الهی انجام می دهند. یکی از مهم ترین محدودیت های پژوهش ها با موضوع دینداری در ایران نبودن ابزارهای بومی مطابق با فرهنگ ایران و اسلامی است. منحصر بودن نمونه حاضر به دانشجویان ساکن تهران و میانگین سنی جوانی از محدودیت های این پژوهش است که نتایج حاصله را بایستی با احتیاط به گروه های مختلف و شهرهای دیگر تعمیم داد.  در پایان پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری با مقیاس های متنوع و نمونه های مختلف انجام پذیرد تا بتوان به چنین یافته هایی عمومیت بخشید. تقدیر و مشارکت نویسندگان: نویسندگان ابتدا شکرگزار خداوند و سپس تمام افرادی که در این پژوهش همراه بوده اند کمال قدردانی و تشکر را دارم. نویسنده اول مسئولیت طراحی، جمع آوری داده ها و تحلیل را انجام داده است و دارند نویسنده دوم مسئولیت هدایت فرایند کلی پژوهش را برعهده داشت و نویسنده سوم مسئولیت نظارت بر ابعاد مذهبی پژوهش را داشته است.  تضاد منافع و تأمین مالی: نویسندگان اعلام کرده اند که هیچ تضاد منافع در این مقاله وجود ندارد و کلیه هزینه های پژوهش توسط نویسندگان تأمین شده است.
۴۷۸.

مدل علی کیفیت زندگی بر اساس حس انسجام با نقش واسطه ای اضطراب درد در بیماران سرطانی

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی حس انسجام درد اضطراب بیماران نئوپلاسم ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۴۲
مقدمه: سرطان یکی از شایع ترین بیماری های مزمن چند دهه اخیر است که بر جنبه های مختلف زندگی فرد مبتلا و خانواده او اثرات مخربی می گذارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی مدل علی کیفیت زندگی بر اساس حس انسجام با نقش واسطه ای اضطراب درد در بیماران سرطانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی-بنیادی و توصیفی (معادلات ساختاری) است. جامعه آماری شامل بیماران سرطانی مراجعه کننده به کلینیک های درمان سرطان شهر سنندج در پاییز ۱۴۰۲ بود. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد و تعداد نمونه با استفاده از نرم افزار GPOWER و با در نظر گرفتن آلفای ۰.۰۵ و توان آزمون ۰.۹۰، ۱۸۶ نفر تعیین گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های کیفیت زندگی، اضطراب درد و حس انسجام بود. داده ها با نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد حس انسجام تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت زندگی دارد (β= +0.218, p≤0.001). اضطراب درد تأثیر منفی بر کیفیت زندگی دارد (β= -0.414, p≤0.001). اثر حس انسجام بر اضطراب درد منفی بود (β= - 0/343785, p≤0/001)؛ و همچنین نقش واسطه ای اضطراب درد در رابطه بین حس انسجام و کیفیت زندگی معنادار بود (β= -0.180, p≤0.001). معیار نیکویی برازش مدل برابر با 0.223 بوده که برازش متوسط مدل تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد حس انسجام می تواند با کاهش اضطراب درد، کیفیت زندگی بیماران سرطانی را بهبود بخشد. مداخلات درمانی باید بر تقویت حس انسجام و کاهش اضطراب درد متمرکز شوند تا کیفیت زندگی این بیماران ارتقا یابد.
۴۷۹.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و انعطاف پذیری نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال سلوک انعطاف پذیری تاب آوری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۹۶
زمینه: نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک اغلب با سطوح پایین در تاب آوری و انعطاف پذیری دست و پنجه نرم می کنند که منجر به طرد همسالان و انزوای اجتماعی آنها می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و انعطاف پذیری نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک بود. روش: روش این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه پژوهش حاضر را کلیه مددجویان پسر کانون اصلاح و تربیت شهر ساری در فاصله سنی 15 تا 18 سال بودند که برابر حکم قضایی در 3 ماهه اول سال 1402 به کانون اصلاح و تربیت معرفی شده اند، بودند که از بین آنها 30 نفر از طریق مصاحبه بالینی به عنوان فرد مبتلا به اختلال سلوک تشخیص داده شدند، بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از انتخاب به روش تصادفی ساده در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس تاب آوری وگنیلد و یانگ (1990) و پرسش نامه انعطاف پذیری دنیس و وندروال (2010) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون بین دو گروه کنترل و آزمایش از نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک از نظر تاب آوری و انعطاف پذیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)؛ به طوری که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به افزایش انعطاف پذیری و تاب آوری نوجوانان پسر مبتلا به اختلال سلوک شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در تاب آوری و انعطاف پذیری نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک، این رویکرد می تواند به مشاوران و روانشناسان در مراکز مشاوره و روان درمانی جهت کمک به بهبود و ارتقاء توانمندی های روان شناختی و هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک مورد استفاده قرار گیرد.
۴۸۰.

اثربخشی آموزش با نقشه های مفهومی در توسعه مهارت های تفکر خلاق و حفظ اطلاعات در جغرافیای فیزیکی دانش آموزان پایه پنجم ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقشه های مفهومی مهارت تفکر خلاق حفظ اطلاعات دانش-آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۸۸
زمینه: نقشه مفهومی می تواند به عنوان ابزاری گرفته شود که مشخص کننده درک فراگیرنده از موضوع است. لذا توجه به اهمیت و کاربرد نقشه های مفهومی برای رشد تفکر خلاق و حفظ اطلاعات در نظام آموزشی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش با نقشه های مفهومی در توسعه مهارت های تفکر خلاق و حفظ اطلاعات در جغرافیای فیزیکی دانش آموزان پایه پنجم ادبیات بوده است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه پنجم ادبیات شهر ارومیه به تعداد 801 نفر بود. از این تعداد 60 نفر از دانش آموزان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره (گروه کنترل 30 نفر و گروه آزمایش 30 نفر) گمارده شدند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه تفکر خلاق ولش و مک داوال (2002) و حفظ اطلاعات محمدی بهمنی(1393) انجام گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید استاتید و متخصصان مدیریت و علوم تربیتی رسید و از طریق تحلیل عاملی تایید مورد تایید قرار گرفت، پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برای تفکر خلاق 89/0 و حفظ اطلاعات 84/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای آزمون ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی شامل (میانگین وانحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تاثیر آموزش با نقشه مفهومی بر رشد مهارت های تفکر خلاق (بسط، ابتکار، سیالی و انعطاف پذیری) و حفظ اطلاعات مثبت و معنی دار می باشد (001/0>P)، همچنین مشخص شد که تاثیر آموزش نقشه ذهنی بر تفکر خلاق بیشتر از حفظ اطلاعات بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد استفاده از آموزش نقشه مفهومی در توسعه مهارت های تفکر خلاق و حفظ اطلاعات در جغرافیای فیزیکی دانش آموزان مؤثر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان