درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی فرهنگ

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
۳۲۲۱.

فرهنگ کوچ نشینی دیجیتال: مطالعه مردم نگاری درمیان ایرانیان ساکن ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کوچ نشینی دیجیتال مردم نگاری کوچ نشینان ایرانی در استانبول ترکیه مهاجرتِ بی مقصد تغییرات فرهنگی سیالیت مرزهای سیاسی سیالیت مرزهای اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۵
کوچ نشینی دیجیتال زندگی مبتنی بر تکنولوژی های دیجیتال و سفر، با دو ویژگی دورکاری و حرکت است. کوچ نشینی دیجیتال برخلاف ظاهر آزاد و مملو از لذتی که از آن ارائه می شود، شیوه ای پرریسک و برمبنای قاعده زندگی در لحظه است که از دوراندیشی و آینده نگری به روش سنتی و تصویرسازی های مدرن، سربازمی زند. برای درک موقعیت و انگیزه های انتخاب این شیوه زیستن، مردم نگاری کوچ نشینان دیجیتال ایرانی در استانبول ترکیه آغازشد. این مطالعه طی شش ماه با رویکرد «خودمردم نگاری» انجام شده و داده ها حاصل مشارکت و گفت وگوهای عمیق با سی تن از کوچ نشینان دیجیتال ایرانی است که با روش گلوله برفی با پژوهش همراه شده اند. کوچ نشینان دیجیتال ایرانی ساکن ترکیه از لحاظ نوع دورکاری چهار گروه اصلی: سرمایه گذاران و متخصصان مجرب مالک کسب وکار، متخصصان مجرب و میانه با قراردادهای بلندمدت دورکاری، مشارکت کنندگان پروژه ای با قرارداد های کوتاه مدت دورکاری و در نهایت، کوچ نشینان تازه کار بدون قرارداد هستند. اگرچه رهایی از قواعد دست وپاگیر و غیرضروری هدف مشترک کوچ نشینان دیجیتال است، زندگی بهتر و دسترسی به شبکه های آزاد اقتصادی برای ایرانیان اهمیت بیشتری دارد. این زیستنِ ماجراجویانه که می توان آن را نوعی «مهاجرتِ بی مقصد» نیز نامید، با وجود گریز از قواعد رسمی کنترل و سازماندهی نیروی کار و مرزبندی های سیاسی و اجتماعی، بیش از گذشته و به شکلی درونی شده با این قوانین آمیخته است. تداوم مسیر کوچ نشینی، آگاهی از قوانین داخلی و بین المللی کشورهای مختلف را درباره صدور ویزا، اقامت، مالیات و بیمه ضروری می کند. اگرچه زندگی بدون مرزها و قواعد آن غریب می نماید، چنین به نظرمی رسد که حرکت و آزادی این زندگی مرزهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سیال تری را برمی سازد.
۳۲۲۲.

مقابله شخصیت اصلی رمان بوف کور با عارف ایرانیِ وصف شده در آثار گوبینو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هدایت گوبینو عرفان بوف کور عارف کلاسیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۵
در داستان « بوف کور»، کمابیش شاهدِ حضور مایه های عرفانی هستیم؛ حضوری که گاه تلویحی و نهان است و گاه آشکار و عیان. در این مقاله کوشش کرده ایم نخست،در تأیید گرایش راوی داستان به عرفان شواهدی عرضه داریم و سپس تفاوت هایِ عارف کلاسیک ایرانی را با عارفی که صادق هدایت در بوف کور توصیف کرده، برجسته کنیم. بعد از این، نشان داده ایم که هدایت عامدانه و آگاهانه از الگویی ناآشنا برای ترسیم چهر ه اهل عرفان استفاده کرده است؛ الگویی که آن را در آثار گوبینو، متفکر و مستشرق فرانسوی، مشاهده می کنیم. درنهایت، بر مبنای گام های پیشین به توضیحی تازه درباره ارتباط بخش اول و دوم داستان رسیده ایم و راهی نو در تفسیر بوف کور گشوده ایم: نمایان ساخته ایم که صادق هدایت با نوشتن بوف کور به دنبال نقدِ شخصیتِ دل بسته به عرفان بوده است و راویِ عارفِ داستان را نباید با هدایت یکی گرفت. لازم است که بگوییم در این تحقیق از تحلیل مقایسه ای بهره برده ایم و شباهت ها را در سطح تم ها و مؤلفه های برسازنده پرسوناژ جستجو کرده ایم.
۳۲۲۳.

«خانه عنکبوت»، تبیین حک شدگی بازاریابی شبکه ای در پارادایم جامعه شناسی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی اقتصادی بازاریابی شبکه ای حک شدگی فرهنگ شبکه سازمان منفعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۴
بازاریابی شبکه ای، نوعی فروش مستقیم است که از طریق آن، کالاها از طریق تماس مستقیم مشتری و توزیع کنندگان مستقل، به فروش می رسند. سازمان های فروش مستقیم، اغلب به شکل محیط های شبه خانگی به تصویر کشیده می شوند که ویژگی اصلی آن ها، همکاری افقی به همراه پیوندهای عاطفی ا ست. در این سازمان ها، فرایند شبکه سازی از دو بخش عمده تشکیل شده است؛ ابتدا، توزیع کنندگان، انواع گوناگون روابط شخصی را برای ایجاد معاهده های تجاری فعال می کنند؛ دوم، توزیع کنندگان، شکل و جوهر شبکه های اجتماعی/تجاری خود را به منظور تحکیم اعتماد و حل تنش های ذاتی موجود در کنش های اقتصادی مبتنی بر شبکه، تغییر می دهند. این همپوشانی کسب درآمد و دوست یابی در فروش مستقیم، پرسش های جامعه شناختی بنیادینی را ایجاد می کند: «توزیع کنندگان چگونه اعتماد را حفظ و شبکه های خود را تحکیم می کنند؟» «آن ها چگونه روابط شخصی را به سوی کنش های اقتصادی سودآور هدایت می کنند؟» مقاله حاضر که پژوهشی اکتشافی کیفی به روش مرد م نگاری مجازی است، برای پاسخ به این پرسش ها از مفهوم حک شدگی جامعه شناسی اقتصادی بهره گرفته است. در این مقاله، فرایند حک شدگی بازاریابی شبکه ای در چهار سطح شبکه، منفعت، سازمان، و فرهنگ تبیین شده است. مقوله های خفقان اطلاعات و تجاری سازی پیوندها به سطح شبکه، فردگرایی لیبرال و بازاریابی اعتقادی به سطح منفعت، اجتماع شبه خانوادگی و رهبران عقاید به سطح سازمان، و سرانجام، رؤیای کارآفرینی و تحقق عدالت به سطح فرهنگ تعلق دارند.
۳۲۲۴.

واکاوی فرایندهای عاملیت زنان در عرصه مجالس مذهبی تک جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عاملیت زنان فضای سوم مجالس مذهبی گراندد تئوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۷
فضاهای شهری زمانی به مکان های موفق تبدیل می شوند که بتوانند محصول کنش های جمعی مردم باشند و در شکل دهی به آن نقش ایفا کنند. مفهوم فضای سوم رویکرد نوینی است که با تأکید ویژه بر فضا، شکل گیری امر اجتماعی، تنوع بخشیدن به زندگی روزمره، ارتباط با هم نوعان و نگرش به جایگاه خود، تولید فضای شهری را نمایان می کند. زنان با شرکت در جلسات مذهبی نیاز به «در جمع بودن» را در مکانی فراهم می کنند که خودآگاه جمعی نسبت به «عمل به وظیفه دینی» وجود دارد و فضاهای ارتباطات اجتماعی خود را در سازگاری با عقاید رسمی و ارزش های تعریف شده در جامعه تولید می کنند. رویکرد این پژوهش کیفی و روش گراندد تئوری بوده است. جمعیت هدف این پژوهش 11 نفر از زنانی بوده اند که به عنوان مبلغ یا شرکت کننده در جلسات مذهبی حضور داشتند و به صورت هدفمند انتخاب شدند. هسته مرکزی پژوهش عاملیت زنان و استمرار کردارهای اعتقادی استخراج شد. مقولات مرتبط با علل و انگیزه های پاسخگویان از شرکت در جلسات مذهبی شامل احساس تعلق به فضا، تنوع بخشی به زیست روزمره، مشارکت مدنی، معرفت افزایی بوده است که با راهبردهای شخصی همچون استفاده از برنامه های جانبی، نمایش سبک زندگی، انعکاس گرایش های سیاسی محقق شده و پیامدهایی روان شناختی، اجتماعی، آموزشی و اقتصادی داشته است. مقولات مرتبط با زمینه ها در این فضای سوم شامل آشنایی با جلسات مذهبی از دوران کودکی، اعتقادات مذهبی، داشتن اوقات فراغت و بیکاری، وجود گروه های پیام رسان جلسات مذهبی و شرایطه مداخله گر نیز شامل کمبود فضای متناسب با اعتقادات، روزمرگی و مشگل گشایی بوده است. یافته ها نشان می دهد که زنان در برابر فضاهای شهر منفعل نیستند و به طور دائمی معناهای خود را خلق می کنند. آنها با قرار گرفتن در نوعی ساختار فضایی متناسب با نظام ارزش های رسمی به بازتولید باورهای مرسوم می پردازند و عاملیت خود را با انتخاب انواع متفاوتی از جلسات مذهبی نشان می دهند.
۳۲۲۵.

گردشگری حامی فقرا: مرور حوزه های تحقیقی و تئوری های برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری حامی فقرا تئوری برنامه ریزی مرور سیستماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۰
 گفتمان پیرامون گردشگری حامی فقرا نشان می دهد که گردشگری می تواند به طور موثر به عنوان ابزاری برای کاهش فقر در نظر گرفته شود . دیدگاه های آکادمیک در مورد رابطه فقر و گردشگری در نیم قرن گذشته بسیار متفاوت بوده و بین دانشگاهیان در مورد ارتباط نظری بین گردشگری و فقرزدایی ابهاماتی وجود دارد. تئوری های رایج در زمینه گردشگری حامی فقرا چیست؟ گردشگری حامی فقرا و اثربخشی آن همواره با تعدد تئوری ها و تضاد دیدگاه ها مواجه بوده است که هدف اصلی مقاله ایجاد پل ارتباطی بین مفاهیم گردشگری و فقر با کاوش در روابط نظری و مبتنی بر تئوری است . در واقع این پژوهش می کوشد درک مناسب و اصولی از ماهیت گردشگری فقرا و جمع بندی دیدگاه های موجود در آن ارائه دهد که همین امر می تواند خلا موجود در زمینه برنامه ریزی این حوزه را پوشش دهد.  بر اساس بررسی ادبیات پژوهش، منشأ و رویکردهای گردشگری حامی فقرا نیاز به تحلیل بیشتر دارند. با استفاده از مدل پریسما 200 مقاله منتشر شده در حوزه گردشگری حامی فقرا در پایگاه های داده وب اف ساینس و اسکوپوس برای مرور نظاممند (سیستماتیک)انتخاب شد. حوزه های رایج در مطالعات گردشگری حامی فقرا و رویکردهای برنامه ریزی دخیل در آن شناسایی شده و رویکردهای عمده شامل رویکردهای مشارکتی، پایداری، مبتنی بر جامعه، ذینفعان و شبکه بازیگران می باشد. نتایج نشان می دهد که عموما شاهد نوعی هم پوشانی در رویکردهای مرتبط هستیم. با افزایش شناخت از ماهیت گردشگری حامی فقرا رویکردهای برنامه ریزی نیز در حال تکامل و متنوع شدن هستند. به طور کلی، نتیجه حاصل از پژوهش، ترکیبی از رویکردهای برنامه ریزی برای درک و پیاده سازی یک سیستم حامی فقرا در برنامه ریزی را لازم می داند.
۳۲۲۶.

طراحی الگوی سیاست گذاری مبتنی بر هوش مصنوعی در سازمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی سازمان های آموزشی طراحی الگو سیاست گذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۹
هوش مصنوعی یکی از ابزارهایی است که می تواند تغییرات قابل توجهی را در روش یادگیری ایجاد کند. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش پژوهش، آمیخته، از نوع طرح اکتشافی متوالی بود. در مرحله کیفی با توجه به سطح اشباع نظری 30 سند خارجی با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. روایی کدها با استفاده از روش خود بازبینی محقق و  پایایی با استفاده از پایایی باز آزمون و پایایی بین دو کد گذار تأیید شدند. در مرحله کمی، پس از بررسی روایی(صوری) و پایایی(آزمون آلفا کرانباخ) پرسشنامه محقق ساخته، با توجه به جامعه آماری(70 نفر) از طریق جدول مورگان تعداد 59 نفر به عنوان نمونه تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی در بین نمونه آماری توزیع شد. نتایج نشان داد الگوی سیاست گذاری مبتنی بر هوش مصنوعی در سازمان های آموزشی شامل ضرورت ها، ویژگی ها، الزامات و پیامدها است. همچنین چالش های این الگو شامل حوزه تکنیکی، حوزه آموزش و حوزه اخلاق اجتماعی بود که در بعد تکنیکی، ناتوانی در مطالعه مهارت های نرم مرتبط باشخصیت، نگرش، تعهد و رفتار انسان، در بعد آموزش، تشدید نابرابری های آموزشی با افزایش شکاف دیجیتالی در بین فراگیران و در بعد اخلاق اجتماعی، امکان تصمیم گیری غیراخلاقی بالاترین رتبه را بین چالش ها دارند.
۳۲۲۷.

شیوه های بهره گیری از نظریه در پژوهش های جامعه شناسی؛ مروری نظام مند برای شناسایی چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید علم نظریه چارچوب نظری پایان نامه رساله نظام آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۴
موضوع این تحقیق ناظر بر شیوه های بهره گیری دانشجویان جامعه شناسی از نظریه در پژوهش بوده و با هدف شناسایی چالش ها در این خصوص انجام شده است. مطالعه حاضر با اتکا به مرور نظام مند 176 پژوهش در رشته جامعه شناسی و در بازه زمانی 1400-1391، به این نتیجه دست یافت که چالش های موجود را می توان ذیل چهار محور خلاصه کرد: 1) اختلال در نسبت یابی تحلیلی (اشتباه در انتخاب نظریه)؛ 2) ضعف در درک، تفسیر و تطبیق مفاهیم نظری (ناتوانی در پردازش نظریه)؛ 3) اختلال در فاصله گذاری تحلیلی با نظریه (باور قلبی به صادق بودن نظریه)؛ 4) تحمیل پیش فرض نظری به واقعیت (تمایل قلبی به صادق بودن نظریه). یافته ها گویای آن است که این مشکل به ساختارهای آموزشی و فرهنگی مسلط بر تولید علم در کشور باز می گردد؛ اگرچه بخش اندکی از آن را می توان به مهارت های فردی نیز نسبت داد. از این رو، برای عبور از وضع موجود نیازمند تحول در سه سطح راهبردی هستیم: 1) تحول در گفتمان نظریه پردازی؛ 2) بازآرایی نهادی نظام آموزش عالی؛ 3) تقویت تربیت نظری دانشجو. دستیابی به چنین افق هایی نیز تنها از مسیر تقویت اراده جمعی در دانشگاه، بازاندیشی در سنت های رایج و تقویت روحیه گفت وگوی انتقادی ممکن است. در غیراین صورت، بهره گیری از نظریه در میان بخشی از جامعه دانشگاهی همچنان در سطحی نمایشی، صوری و غیرمولد باقی خواهد ماند.
۳۲۲۸.

شاهدانِ خاموشِ تاریخ: گردش ادبیات در حجره های مذهبی کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفرینش ادبی کردستان حجره های آیینی تاریخ نگاریِ ذهنیت ها سنتِ خاموش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۸
سایه ی سیاست، همواره بر ادبیات در کُردستان سنگینی می کند، به گونه ای که پرداختن به جهان درونیِ آفرینش-های ادبی، مغفول مانده است. مساله ی پژوهشِ حاضر مبنی بر یک انتقاد دو سویه، به نحوه ی اندیشیدن، پیرامون ادبیات و نسبتِ آن با تاریخ و سیاست تنظیم شده است. نگریستن به ادبیات از منظر رژیمِ بازنمودی، ملیتی یا طبقاتی، یکی از این سایه ها است؛ و پس راندن ادبیات کلاسیکِ قرن نوزدهمی به ساحتِ رمانتیک و پیشاسیاسی، سایه ی دیگری از آن. هدفِ پژوهش، پس زدنِ این سایه های «صرفاً» سیاسی، و پرداختن به سیاستِ خوداندیشی است که ادبیاتِ کلاسیک، در نسبتِ با تاریخ إعمال می کند. بنیامین، تامپسون و رانسیر در تقاطعِ تاریخ و ادبیات، منظومه ای از مفاهیم را در اختیار ما قرار می دهند تا نگاهِ بازنمودی به ادبیات و نسبتِ انعکاسی اش با تاریخ را کنار بگذاریم. بر مبنای تاریخ نگاریِ درون ماندگارِ «ذهنیت ها» در دو سطح به ادبیاتِ کلاسیک (مکاتبه ای شاعرانه) پرداختیم. در سطح اول، ردپای حسِ مشترکی را دنبال کردیم که در حجره های دینی نهایتاً در قالب ادبیات متبلور می شود، در سطح دوم هم تاریخیتِ شاعرانه ی حک شده در دل این ادبیات را بازخوانی نمودیم. دغدغه ی این ادبیات نه تنها غیرسیاسی نیست، بلکه به مثابه سنتی خاموش و زیرزمینی؛ لحظه ای استتیکی و رمانتیسیستی، همواره مکانی گفتاری، برای خواستِ رهاییِ پس از خود بوده است.
۳۲۲۹.

پیشران های کلیدی حکمرانی آکادمیک در نظام آموزش عالی ایران با رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی آکادمیک آموزش عالی پیشرانها تحلیل تاثیر متقابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۰
حکمرانی آکادمیک یک مفهوم نوظهور در نظام آموزش عالی است و به مجموعه ای از قوانین، سیاست ها و قواعدی اشاره دارد که مسئولیت ها و نقش های مختلف ذینفعان را تعیین می کند. در این نظام، دانشگاه ها به عنوان مراکز اصلی فعالیت در حوزه آموزش عالی، نقشی حیاتی دارند. این مفهوم در آموزش عالی ایران به عنوان یک عامل کلیدی در توسعه و پیشرفت دانشگاه ها و تحقق اهداف آموزش عالی تأثیر بسزایی دارد. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی حکمرانی آکادمیک در آموزش عالی ایران طراحی و اجرا شده است. این مطالعه یک پژوهش ترکیبی اکتشافی بود که با استفاده از روش آینده پژوهی، بین سال های 1402 تا 1403 انجام شد. جامعه پژوهش شامل روسای دانشگاه های تهران و خبرگان آموزش عالی بود. در ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان عوامل مؤثر بر حکمرانی آکادمیک در آموزش عالی شناسایی و سپس 22 عامل کلیدی در شش بعد اصلی تعیین شدند. در مرحله بعد با روش تحلیل ساختاری، پیشرانهای کلیدی حکمرانی آکادمیک در آموزش عالی ایران بررسی قرار گرفت و دو عامل "جهانی شدن" و "تعاملات بین المللی و مراودات سیاسی" بعنوان پیشرانهای کلیدی حکمرانی آکادمیک در آموزش عالی ایران شناسایی شدند.
۳۲۳۰.

طراحی و سنجش شاخص ترکیبی سنجش علم مبتنی بر صورت بندی اسلامی علم (پیشنهادی برای ارائه گزارش های ملّی علم و فناوری جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص ترکیبی سنجش علم متفکرین انقلاب اسلامی حکمرانی علم جمهوری اسلامی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۰
سیاست گذاران علم و فناوری، میزان موفقیت و شکست خویش را دائماً با ارجاع به رتبه خود بر اساس شاخص ها، ارزیابی می کنند. اما از یک سو، این شاخص ها، منفردند و ابعاد و مؤلفه های مختلف علم، در یک چارچوب با همدیگر ترکیب نشده اند و از دیگر سو، چارچوب نظری شاخص های ترکیبی بر اساس مبانی مختلف، به نحو متفاوتی صورت بندی می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، این است که یک شاخص ترکیبی برای سنجش علم مبتنی بر صورت بندی اسلامی علم طراحی کند. در این پژوهش روش شناسی ده مرحله ای ساخت شاخص ترکیبی، ارائه شده توسط سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه مبنا بوده است. این روش شناسی از تدوین چارچوب نظری، شروع و به ارائه و انتشار، ختم می شود. این پژوهش، با صورت بندی دیدگاه های سه متفکراسلامی(امام خمینی، شهید مطهری و آیت الله خامنه ای) و با استفاده از روش تحلیل مضمون و با رویکرد استقرایی- قیاسی و درنهایت از طریق خوانش جمعی صورت بندی ها، چارچوب نظری شاخص را به دست آورد. سایر مراحل نیز مطابق با روش شناسی مذکور طی شد. یافته ها نشان داد دو مفهوم «اقتدارزا بودن» و «زنجیره مندی»، توضیح دهنده ماهیت علم از منظر اندیشمندان اسلامی است که منجر به ترسیم سه بُعد «مرجعیت فکری و علمی»، «نظام اقتصادی قوی» و «نظام سیاسی اجتماعی عزتمند» به عنوان ابعاد علم در حیات اجتماعی می شود. این ابعاد، با 12 متغیر و 36 نشانگرِ متناظر خود، اجزای شاخص ترکیبی علم را به وجود آورده اند. سنجش علم ایران در بازه زمانی 5 ساله (1398-1394)، نشان دهنده رشد همواره صعودی ولی نامتوازن آن به میزان 28.03% است. به طوری که بُعد «مرجعیت فکری و علمی»، 38%، بعد «نظام سیاسی اجتماعی عزتمند»، 1.07% و بعد «نظام اقتصادی قوی»، 17.41% رشد کرده است. بنابراین علی رغم رشد قابل توجه علم در بعد مرجعیت علمی، علم، عزت آفرینی چندانی را به بار نیاورده و ثانیاً میزان توانایی اقتصادی و تولید ثروت از علم، کمتر از رشد شاخص کلی آن بوده است.
۳۲۳۱.

سلبریتیزه شدن جامعه ایرانی و گرایش به ارزش های نئولیبرال در بستر اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اینستاگرام سرمایه داری سلبریتی سلبریتیزه شدن نئولیبرالیسم‏

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۵
در طول یک دهه اخیر، در نتیجه حضور پررنگ شبکه اجتماعی اینستاگرام در جامعه ایرانی، افراد عادی فرهنگ سلبریتی را دگرگون کرده اند. یکی از پیامدهای زیست افراد در بستر اینستاگرام و سلبریتیزه شدن جامعه، گرایش به ارزش های نئولیبرال است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سلبریتیزه شدن جامعه ایرانی در بستر اینستاگرام و گرایش به ارزش های نئولیبرال انجام شده است. روش به کاررفته برای انجام پژوهش نیز توصیفی و از نوع معادلات ساختاری و جامعه آماری آن، دربردارنده کاربران اینستاگرام است که به روش تصادفی ساده انتخاب شده و داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته سلبریتیزه شدن و ارزش های نئولیبرال گرد آوری شده است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور، 384 نفر انتخاب شده که برای اطمینان یابی، این تعداد به 400 نفر افزایش یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اِس پی اِس اِس و برای ترسیم الگوی معادله ساختاری و معیارهای برازش مدل از نرم افزار اِیموس گرافیک استفاده شده است. برپایه یافته های پژوهش، سلبریتیزه شدن جامعه ایرانی در بستر اینستاگرام با گرایش به ارزش های نئولیبرال، رابطه مثبت و معناداری دارد؛ افزون براین، ابعاد شخصی سازی، تنوع یافتگی، و رسانه ای شدن از متغیر سلبریتیزه شدن بر گرایش به ارزش های نئولیبرال کاربران ایرانی اینستاگرام تأثیرگذار بوده اند. سرانجام، براساس یافته های پژوهش، گرایش عمومی به فرهنگ سلبریتی در بستر اینستاگرام در میان کاربران ایرانی، به گسترش ارزش های نئولیبرال انجامیده است و هرچه جامعه ایرانی در معرض سلبریتیزه شدن قرار گیرد و اِقبال عمومی به فرهنگ سلبریتی افزایش یابد، گرایش به ارزش های نئولیبرال نیز افزایش خواهد یافت. همچنین، نتایج پژوهش نشان می دهد که سلبریتی ها، به عنوان موتور پیشران سرمایه داری نئولیبرال در جامعه ایرانی، نقشی ساختاری در نهادینه کردن ارزش های نئولیبرال دارند.
۳۲۳۲.

معلمان زن در مدار بی ثبات کاری؛ مطالعه ای کیفی در مدارس غیردولتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی ثبات کاری معلمان زن مدارس غیردولتی تبعیض جنسیتی بازتولید اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۹
در سال های اخیر، خصوصی سازی آموزش عمومی و گسترش مدارس غیردولتی در ایران، ساختار اشتغال را دگرگون ساخته و اشکال متنوعی از بی ثبات کاری را به ویژه در میان معلمان زن پدید آورده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ویژگی ها، ابعاد و پیامدهای بی ثبات کاری از منظر معلمان زن در مدارس غیردولتی و خاص شهر تهران انجام شد. این مطالعه با رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفت. داده ها از طریق ۱۹ مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته گردآوری و با چارچوب شش مرحله ای براون و کلارک تحلیل شدند. یافته ها در قالب مضمون فراگیر «تجربه درهم تنیده و چندلایه بی ثبات کاری» و سه مضمون اصلی سامان یافت: ۱) بی ثبات کاری به مثابه ابزار سلطه و بازتولید نابرابری؛ ۲) بی ثبات کاری و تعویق زندگی؛ و ۳) تجربه زنان معلم از بی ثبات کاری و طرد. نتایج نشان داد که معلمان زن در معرض قراردادهای موقت و شکننده، بیمه های ناقص، ناامنی شغلی و روابط قدرت ناعادلانه قرار دارند. این شرایط پیامدهایی چون فرسودگی، اضطراب، کاهش منزلت اجتماعی و ناتوانی در برنامه ریزی بلندمدت زندگی به همراه داشته است. علاوه بر این، تجربه بی ثبات کاری با ایدئولوژی جنسیتی مسلط گره خورده است؛ ایدئولوژی ای که از طریق گزینش های سخت گیرانه، محدودیت های پوششی، بازتولید نقش های سنتی زنانه و کنترل بر عاملیت زنان نمود یافته و موقعیت آن ها را بیش از پیش شکننده کرده است. یافته ها نشان می دهد بی ثباتی شغلی زنان معلم، صرفاً یک وضعیت اقتصادی گذرا نیست، بلکه پدیده ای ساختاری و چندلایه است که از تلاقی سیاست های کلان اقتصادی، ضعف در تنظیم گری دولت  و نظم جنسیتی مسلط ناشی می شود و در نهایت کیفیت آموزش عمومی و سرمایه فرهنگی جامعه را نیز تهدید می کند.
۳۲۳۳.

بازنمایی انحرافات اجتماعی در موسیقی زیرزمینی در دهه های 80 و 90(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موسیقی زیرزمینی تحلیل مضمون انحرافات اجتماعی بازنمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۵
موسیقی و انواع آن در تمامی اعصار یکی از تأثیرگذارترین هنرهای بشری به شمار می رود. موسیقی در ایران نیز دیرزمانی است که جایگاه رفیعی در میان فرهنگ معنوی ایرانیان به خود اختصاص داده است. از میان گونه های متنوع موسیقی، یک نوع با عنوان «موسیقی زیرزمینی»، پس از گذشت دودهه طیف وسیعی از مخاطبان عمدتاً جوان و نوجوان ایرانی را به خود جذب کرده است. با این حال موسیقی زیرزمینی پس از گذشت زمان اثرات منفی خود را نشان داد که بازنمایی انحراف و بزهکاری از آن جمله است. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل مضمون در پی تحلیلی از وجود انحرافات اجتماعی گوناگون در این نوع از موسیقی است. بدین منظور تعداد 15 قطعه ی پرطرفدار از 5 خواننده زیرزمینی پرطرفدار در دهه های 80 و 90 شمسی به تفکیک خوانندگان آثار و از حیث وجود مضامین مروج انحرافات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که این سبک از موسیقی در محتوای خود بسیار آسیب زاست، چراکه از میان این قطعات موسیقی، تعداد 18 مضمون انحرافی استخراج شد. از میان آن ها مضامینی مانند طبیعی سازی مصرف انواع مواد مخدر، ترویج مصرف مشروبات الکلی، تشویق به قانون گریزی و ترویج خشونت های کلامی و فیزیکی از فراوانی بیشتری تسبت به سایر مضامین برخوردار بودند. بر همین اساس می توان به این نتیجه رسید که گسترش توجه مخاطبان به برخی آثار این سبک از موسیقی می تواند پیامدهای نامطلوبی را برای مخاطبان و به تبع آن جامعه در پی داشته باشد.
۳۲۳۴.

تله فضایی فقر و پیامدهای برساخت کولبری در مناطق مرزی کردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیده کولبری تله فضایی فقر مناطق مرزی سرمایه انسانی بومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۸
با بررسی پیشینه پژوهش ها و مطالعات مرزی، پیداست که تحلیل ها در باب علل و پیامدهای اجتماعی- فرهنگی کولبری محدود می باشد. به همین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از مفاهیم فضا، تولید فضا و تله فضایی فقر در پی دستیابی به این مهم با مطالعه جامعه مرزنشینان شهرستان بانه و مریوان در استان کردستان می باشد. روش انجام پژوهش، کیفی بوده که با استفاده از روش نظریه زمینه ای و کاربست نمونه گیری هدف مند و گلوله برفی، 56 نفر از افراد مطلع و درگیر در پدیده کولبری به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. اطلاعات به روش تحلیل زمینه محور و کدگذاری باز و محوری با استفاده از شیوه اشباع نظری و مدل پارادایمی بیان شده اند. یافته های تحلیلی نشان می دهد که تله فضایی فقر، برساخت پدیده کولبری را در مناطق مرزی کردنشین به دنبال داشته است. کنشگران مرزی به واسطه شرایط علّی حاکم از جمله فشار اقتصادی، نبود منبع درآمد جایگزین، جبر محیطی و ضعف درآمد پیله وری و همچنین غالب بودن بسترها و زمینه هایی همچون ضعف بخش کشاورزی، نبود صنعت و اشتغال صنعتی و ضعف اشتغال گردشگری و با شرایط مداخله گر و مکانیسم هایی همچون امنیتی کردن مناطق مرزی و تاریخی بودن تجارت در منطقه، تنها استراتژی را استفاده از توانایی های جسمی خود یافته و به کولبری روی آورده اند. همین استراتژی، پیامدهایی اجتماعی- فرهنگی در قالب 5 مقوله محوری به دنبال داشته است که از جمله تخریب سرمایه های انسانی بومی، رشد مصرف گرایی، تنزل کرامت انسانی و حقوقی افراد، رشد فضاهای فقرپرور و حاشیه نشین، تداوم چرخه فقر و بازتولید کولبری در میان ساکنان مناطق مرزی غرب کشور از جمله استان کردستان را به دنبال داشته است.
۳۲۳۵.

شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر فساد تقلب دانشگاهی دربین دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فساد تقلب دانشگاهی نظریه انتخاب عقلانی نظریه بازدارندگی تحلیل رگرسیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۶
دانشگاه به عنوان نهادی کلیدی در فرآیند شکل دهی شخصیت و سرمایه فرهنگی افراد، نقشی حیاتی در توسعه اجتماعی ایفا می کند. فساد در نظام آموزش عالی، به ویژه پدیده تقلب دانشگاهی، یکی از مسائل اساسی و نگران کننده برای دولت ها، جامعه علمی و افکار عمومی محسوب می شود؛ چراکه این فساد، هنجارهای بنیادین فعالیت های دانشگاهی را دچار اختلال کرده و موجبات انحطاط اخلاقی و کاهش اعتبار و حرمت نهاد دانشگاه را فراهم می آورد. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر فساد تقلب دانشگاهی در میان دانشجویان دانشگاه تهران است که در چارچوب نظریه های انتخاب عقلانی و بازدارندگی انجام شده است. روش پژوهش پیمایشی و داده ها از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته از ۴۱۲ دانشجوی دانشگاه تهران گردآوری شد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مؤلفه «نیازهای منفعت گرایانه» با ضریب تأثیر استاندارد 48/0 قوی ترین پیش بینی کننده فساد تقلب دانشگاهی است؛ بدین معنا که افزایش انتظارات منفعتی مبتنی بر محاسبات عقلانی و تحلیل هزینه- فایده؛ دانشجویان را به سمت انجام رفتارهای تقلبی سوق می دهد. در سطح کاربردی، نتایج پژوهش بر ضرورت مداخله های چند ساحتی تأکید دارد؛ از یک سو، باید انتظارات منفعت طلبانه دانشجویان نسبت به نظام آموزشی بازتعریف شود و از سوی دیگر، سازوکارهای بازدارنده مؤثرتر و پیوستگی فرهنگی و اخلاقی میان دانشجویان و نهادهای مرجع علمی و اجتماعی تقویت گردد.
۳۲۳۶.

معناسازی و گفتمان سازی هویت قومی در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت قومی بازنمایی رسانه ای شبکه های اجتماعی اینستاگرام نشانه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۶
این پژوهش به بررسی چگونگی بازنمایی هویت طلبی قومی ترک ها در فضای مجازی با تمرکز بر شبکه اجتماعی اینستاگرام پرداخته است. ضرورت تحقیق از آنجا ناشی می شود که شبکه های اجتماعی نوین، به ویژه اینستاگرام، با ظرفیت بالای خود در تولید و انتشار محتوا به محملی مهم برای تبلیغ گفتمان های قوم گرایانه بدل شده اند و می توانند انسجام ملی را تحت تأثیر قرار دهند. روش تحقیق کیفی بوده و بر مبنای نشانه شناسی بارت و پیرس و تحلیل محتوای هدایت شده انجام گرفته است. جامعه آماری شامل صفحات اینستاگرامی هواداران پان ترکیسم بود. از میان ده ها پروفایل موجود، سه صفحه با بیش از دو هزار دنبال کننده به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مشاهده مستقیم و تحلیل نشانه ها گردآوری و سپس با رویکرد کدگذاری و طبقه بندی کیفی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد محتوای صفحات مورد مطالعه به طور مستمر بر برجسته سازی هویت قومی و بازتولید گفتمان قوم گرایی متمرکز بوده است. تصاویر و متون با ارجاع به مؤلفه های فرهنگی و تاریخی، تلاش کرده اند انسجام درون گروهی ایجاد کرده و حس تعلق به جامعه قومی واحد را تقویت نمایند. تحلیل داده ها آشکار ساخت که برای اقناع مخاطبان، از شیوه های متنوع ارتباطی بهره گرفته شده است؛ از جمله برانگیختن احساسات، ایجاد حس نوستالژیک و استفاده از جاذبه های عاطفی و هیجانی. نتایج نشان می دهد اینستاگرام بستری مؤثر برای بازتولید هویت های مقاومتی و گفتمان های قومی است. این امر ضرورت توجه جدی به سیاست گذاری فرهنگی و مطالعات تطبیقی در سایر شبکه های اجتماعی و سنجش بازتاب آن در افکار عمومی را برجسته می سازد.
۳۲۳۷.

طراحی و اعتبار سنجی مدل ظرفیت سازی فرهنگی اجتماعی در اجرای خط مشی های عمومی در سازمان تأمین اجتماعی.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتبار سنجی ظرفیت سازی فرهنگی اجتماعی اجرای خط مشی های عمومی سازمان تأمین اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۹
هدف پژوهش طراحی و اعتبارسنجی مدل ظرفیت سازی فرهنگی اجتماعی در اجرای خط مشی های عمومی در سازمان تامین اجتماعی است. پژوهش دارای رویکردی آمیخته است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه و پرسشنامه بود. جامعه آماری بخش کیفی اساتید دانشگاه و مدیران ارشد سازمان تأمین اجتماعی می باشد حجم نمونه 17نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی مدیران و کارشناسان سازمان تأمین اجتماعی ایران به تعداد 3029 نفر است. حجم نمونه براساس جدول کوهن 176نفر می باشد که به صورت خوشه ای دومرحله ای انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای NVIVO، SPSS و SMART PLS استفاده گردید. نتایج داده های کیفی منجر به استخراج 85 کُداولیه، 26 مضمون پایه و 9 مضمون سازمان دهنده گردید. نتایج نشان می دهد مضمون های سازمان دهنده «تصویب خط مشی های همگرا و انسجام درون سازمانی»، «استقلال سیاسی سازمان»، «برقراری عدالت اجتماعی»، «اجرای اصول دولت الکترونیک در سازمان»، «توجه به تحولات محیطی»، «اصلاح فرهنگ تأمین اجتماعی»، «اعتقاد به ایجاد تحول و نوآوری»، «شبکه سازی در سازمان» و «ایجاد نظام پایش و بازخوردگیری» مدل ظرفیت سازی فرهنگی اجتماعی در اجرای خط مشی های عمومی را در سازمان تأمین اجتماعی تشکیل می دهند. همچنین نتایج نشان می دهد مضمون سازمان دهنده «اصلاح فرهنگ تأمین اجتماعی» بخش بیشتری از مدل پژوهش را تبیین می کند. ایجاد سازمان های دارای ظرفیت فرهنگی و اجتماعی به معنی تغییر طرز فکر افراد درباره سایر فرهنگ ها، نحوه ارتباط و شیوه کار آن ها است که باید در دستور کار سازمان تامین اجتماعی قرار گیرد.
۳۲۳۸.

مطالعه کیفی کیفیت زندگی در اجتماع شهری کمیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته نوگرایی کیفیت زندگی گفتمان سازی بومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۰
کیفیت زندگی از مفاهیم جدیدی است که در ادبیات علمی استفاده می شود. در سال های اخیر مطالعات بسیاری در مورد این مفهوم توسط محققان انجام شده است. هدف، یافتن توان فرهنگی و سطح آگاهی موثر جامعه بومی در توجه به ابعاد گونه گون کیفیت زندگی هست. رویکرد تحقیق حاضر کیفی و به طور خاص از راهبرد داده بنیاد نوظهور استفاده گردید. میدان تحقیق حاضر شامل خبرگان حوزه مباحث اجتماعی بود. نمونه گیری به شیوه غیراحتمالی هدفمند صورت پذیرفت. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق بود. در نهایت تا رسیدن به اشباع نظری داده ها با 16 نفر از مشارکت کنندگان تحقیق مصاحبه به عمل آمد. تحلیل داده ها نیز به شیوه کدکذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی انجام گردید. یافته های تحقیق نشان داد که وضعیت مطلوب سلامتی، رضایت بالای فردی و اجتماعی، موقعیت مطلوب اقتصادی و اجتماعی، میزان بالای استقلال فردی، مطلوبیت عوامل محیطی-اجتماعی، مطلوبیت عوامل فرهنگی و وضعیت مطلوب شخصی به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی شهرستان کمیجان می توانند تأثیرگذار باشند. در نتیجه این عوامل به صورت زنجیر وار و در ارتباط با بسترهای متفاوت شهر کمیجان می تواند به افزایش کیفیت زندگی آنها در تمامی ابعاد آن موفقیت آمیز عمل کنند و این نیازمند توجه کردن به مفهوم کیفیت سیستماتیک در زندگی می باشد که باید به صورت جامع و همه جانبه ابعاد زندگی را کاوید تا به معنی واقعی کیفیت در زندگی نمایان گردد.
۳۲۳۹.

بسترهای زندگی جدانشین در ایران و چگونگی واکنش زوج ها؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتیاق به تحصیل جدانشینی همسران خانواده مهاجرت فردیت سوژگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۱
در این پژوهش جدانشینی همسران و بسترها و شرایط مرتبط با جدانشینی به عنوان یکی از عناصر تحول در نهاد خانواده مورد بررسی قرار گرفته است. مشارکت کنندگان تحقیق شامل همسران جدانشین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر مصاحبه شد. پژوهش حاضر با به کارگیری رویکرد کیفی و استفاده از تکنیک مصاحبه (عمیق، نیمه ساخت یافته و باز) برای جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری پیش رفت. برای استخراج و تحلیل یافته ها از رویکرد تحلیل محتوای کیفی مایرینگ و نرم افزار کیفی NVivo10 بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از مصاحبه ها شامل 28 مفهوم اولیه، 8 خُرده مقوله و 2 مقوله اصلی است. برپایه نظرات مشارکت کنندگان، مقوله های اولویت بسترها و شرایط اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی و بسترهای فردیت در پذیرش جدازیستی ازجمله دلایل اصلی جدانشینی همسران انتخاب شدند. دلایل این جدانشینی در بین مردان و زنان متفاوت است. مردان، بیشتر عوامل اقتصادی، شرایط شغلی و اشتیاق به تحصیل را دلیل جدازیستی خود می دانند و به نوعی بر اجبار و تحمیل شرایط تأکید می کنند، اما زنان درعین حال که شرایط شغلی و اشتیاق به تحصیل را دلیل جدازیستی خود اعلام کرده اند، به این موقعیت به چشم فرصتی برای فردیت، حفظ حریم خصوصی و استقلال خود نگاه می کنند. به نظر می رسد، جدانشینی همسران ایرانی به منزله دگردیسی و تحول در اشکال خانواده نیست، بلکه نوعی تغییر در محتوای آن است.
۳۲۴۰.

طراحی و اعتبارسنجی الگوی فرهنگ یادگیری الکترونیکی در مدارس متوسطه دوره دوم (ازنظر خبرگان دانشگاهی و معلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ یادگیری فرهنگ یادگیری الکترونیکی مدارس متوسطه دوره دوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۸
پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی الگوی فرهنگ یادگیری الکترونیکی به روش آمیخته (کیفی-کمی)، انجام گرفت. از نظر هدف کاربردی و ازنظر نوع توصیفی - پیمایشی است جامعه آماری بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه و صاحب نظران دارای پژوهش در خصوص فرهنگ یادگیری و بخش کمّی کلیه معلمان متوسطه دوره دوم شهرستان های استان تهران بودند. روش نمونه گیری در بخش کیفی آگاهانه و هدفمند از نوع نظری بوده که با توجه به اصل اشباع نظری داده ها تعداد 25 نفر خبره انتخاب شدند. در بخش کمی بر اساس جدول تعیین حجم نمونه گرجسی – مورگان (1999) و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 384 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و داده های کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای روایی و پایایی مصاحبه ها از معیارهای قابلیت اعتبار قابلیت انتقال پذیری، و برای روایی پرسشنامه، از شاخص روایی محتوایی و ضریب نسبی روایی محتوا استفاده شد. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ(786/0) محاسبه شد. تحلیل داده های کیفی، با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی و تحلیل داده های کمی با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. برای اعتباریابی و برازش الگو از روایی سازه، پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد، شامل: 1) عوامل علّی دربرگیرنده مؤلفه های«نگرشی»، «اقدامات آموزشی»، «ویژگی های فناوری»، «سیاست گذاری» و «ارزش ها»2) عوامل زمینه ای دربرگیرنده مؤلفه های «بسترسازی آموزش»، «علمی و آموزشی»، «امکانات و فناوری»، «مدیریتی» و «محیطی، فرهنگی و رفتاری» 3) عوامل مداخله گر دربرگیرنده مؤلفه های «ارتباطی و تعاملی»، «رفتاری»، «فناوری»، «ساختاری مدیریتی» و «محیطی و فرهنگی» 4) راهبردها دربرگیرنده مؤلفه های «اخلاق حرفه ای معلم»، «علمی و آموزشی»، «فناوری»، «مدیریت و برنامه ریزی» و «ترویجی» 5) پیامدها دربرگیرنده مؤلفه «نتایج  و پیامدها» است. نتایج مطالعه حاضر می تواند به آگاهی و شناخت بهتر فرهنگ یادگیری الکترونیکی در آموزش وپرورش کمک نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان